(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 28 مهر 1389- شماره 19768

تحليلي بر سفر احمدي نژاد به لبنان دكترين خاورميانه جديد نابود شد
اسرائيل را اينها نابود مي كنند
جنايات منافقين از منظر حقوق بين الملل



تحليلي بر سفر احمدي نژاد به لبنان دكترين خاورميانه جديد نابود شد

هنگامي كه بمب هاي اسرائيلي باعث كشته شدن صدها نفر از مردم لبنان در تابستان سال 2006 شد، كاندليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا خطاب به مردم لبنان گفت: ناراحت نشويد، اين «درد زايمان تولد خاورميانه اي جديد» است كه شما در حال تجربه هستيد. آن خاورميانه جديدي كه كاندليزا رايس وعده آن را داده بود را هفته گذشته در سفر دو روزه محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران به لبنان ديديم، اما هيچ شباهتي به روياي بوش نداشت، رويايي كه دولت سابق آمريكا مي خواست توسط استراتژي نظامي تحقق بخشد، رويايي كه در آن قرار بود منطقه خاورميانه به دو قسمت «ميانه رو» و «افراطي» تقسيم شود و تا شكست يكي از اين دو جناح جنگ ادامه يابد.
ديدار احمدي نژاد از لبنان تاكيدي بود بر سه حقيقت بسيار تلخ براي آمريكا و هم پيمانانش. ابتدا اينكه ايران آنقدرها هم كه واشنگتن از آن دم مي زند منزوي نيست، ثانيا تلاش هاي دولت بوش براي شكست تهران و هم پيمانانش با شكست مواجه شده است و در آخر اينكه تعادل نيرو در منطقه (برابري در زمينه تسليحات و قدرت نظامي) افزايش مي يابد و اين علي رغم تمام تلاش هايي است كه آمريكا و هم پيمانان عرب خود براي كاهش نقش گسترده ايران در منطقه كرده اند.
بخشي از برنامه كاري احمدي نژاد در اين سفر تجليل از ژست مقاومت و تأكيد بر فرهنگ ايستادگي ايران و همچنين اداي احترام و تكريم حزب الله به خاطر مقاومت موفق آنها در مقابل تهاجم سال 2006 اسرائيل بود. حضور رئيس جمهور ايران، بنا به گفته خود الهه انتقام از اسرائيل، و بيان اين جمله كه «صهيونيست نهايتا روزي نابود خواهد شد» در بنت جبيل (شهري بزرگ در جنوب لبنان) نيز مي تواند يكي از مقاصد ايران براي هشدار اسرائيل نسبت به حمله به اين كشور باشد. تهران زرادخانه موشكي وسيعي را در اختيار حزب الله قرار داده است، جنبشي كه گفته مي شود اولين مهره ايران براي انتقام گيري در صورت حمله به تجهيزات هسته اي اش مي باشد.
ديدار احمدي نژاد را مي توان به نوعي يك پيروزي با تاخير تلقي كرد كه فروپاشي استراتژي دولت سابق آمريكا را جشن مي گيرد. شايد دولت بوش اميدوار بود كه با حمله به عراق و حمله اسرائيل به لبنان در سال 2006 و غزه در اواخر 2008 ضربه سنگيني را بر ايران و هم پيمانانش وارد خواهد ساخت و آينده خاورميانه را به نفع خود رقم خواهد زد. اما حقيقت اين است كه نفوذ ايران در تمام اين سه منطقه قوي تر شده است. اگر نوري مالكي نخست وزير عراق بتواند براي بار دوم در انتخابات پيروز ميدان گردد، موفقيت خود را مديون دخالت ايران در ضرورت حمايت هم پيمانان سياسي شيعي از وي خواهد بود. شايد آمريكا اميد داشت كه حمله 2006 اسرائيل كار حزب الله را يكسره كند اما اين جنبش نه تنها به لحاظ نظامي قدرتمندتر شده است بلكه با بدنه سياسي لبنان بيش از پيش آميخته شده به گونه اي كه در تصميمات دولتي حق وتو دارد. علاوه بر تمام اينها، نه تنها حملات نظامي اسرائيل كه در روزهاي پاياني سال 2008 شروع شد و بلكه محاصره اقتصادي غزه نيز نتوانست حماس را از ميدان به در كند و اين در حالي بود كه يار غار فلسطيني واشنگتن، رئيس جمهور محمود عباس، نيز روز به روز ضعيف تر مي شود.
لذا با وجود ناراحتي آمريكا و ادعاي اين كشور مبني بر اينكه ايران با حمايت حزب الله از قدرت و حاكميت لبنان مي كاهد، اما باز هم نتوانست دولت لبنان را كه توسط احزاب حامي غرب كنترل مي شود متقاعد كند كه از سفر محمود احمدي نژاد به اين كشور ممانعت كند. برعكس ده ها هزار لبناني كه غالباً از حاميان حزب الله بودند به استقبال وي رفتند تا به پشتيبان جنبش خود اداي احترام كنند. اما رئيس جمهور ايران خود را محدود به حزب الله نكرد. او حتي با ميشل سليمان، رئيس جمهور مسيحي لبنان و همچنين سعد حريري نخست وزير مورد حمايت آمريكا و عربستان سعودي نيز ملاقات كرد. ملاقات دوم از اهميت بيشتري برخوردار بود زيرا حريري ائتلافي را رهبري مي كند كه با نفوذ ايران و سوريه توسط حزب الله در لبنان مبارزه كرده است. سازمان ملل درباره قتل «رفيق حريري» نخست وزير سابق در سال 2005 تحقيقاتي را انجام داد كه گفته مي شود به گونه اي برنامه ريزي شده بود كه اعضاي حزب الله را در اين قتل متهم كند. حزب الله اين تحقيقات را نقشه اسرائيل معرفي و تهديد كرد هرگونه اقدام عليه حزب الله مي تواند به فروپاشي دولت حريري، ايجاد ناآرامي و جنگي تازه منجر شود.
رهبران سوريه (كه پشتيبان حزب الله هستند) و عربستان سعودي در آن تابستان به بيروت سفر كردند و با نمايش اتحادي بي سابقه از هم پيمانان خود خواستند تا اجازه ندهند تحقيق و بررسي پيرامون قتل حريري ثبات نوپاي كشور را مجدداً به آشفتگي بكشد. حضور احمدي نژاد در لبنان علاوه بر تقويت پيام «با حزب الله كاري نداشته باشيد»، پيامي ديگر نيز داشت و آن تأكيد موكد بر اتحاد و يكپارچگي لبنان و نياز مبرم به پرهيز از هرگونه تفرقه بود. بنابراين شايد او قصد دارد با اشاره به پرهيز از جنگ داخلي ميان اعراب در لبنان دستاوردهاي خود در منطقه را تحكيم بخشد. در نهايت با وجود كارشكني آنها در نقش ايران در جهان عرب، حتي رژيم هاي عربي نيز كه هم پيمانان آمريكا هستند توسط قدرت نسبي هم پيمانان تهران در منطقه، حزب الله در لبنان، حماس در غزه، و گروه هاي شيعي در عراق، مجبور به صلح و توافق خواهند شد كه همين امر نشان دهنده نفوذ بالاي تهران در منطقه است.

 



اسرائيل را اينها نابود مي كنند

نويسنده: تاناسيس كامبانيس
مترجم: محمد جعفري
منبع: فارن پاليسي
رئيس جمهور ايران محمود احمدي نژاد با استقبال پر شور مردم در بيروت مواجه شد. تاناسيس كامبانيس ما را به سفري كوتاه به درون حزب الله مي برد، سازماني كه به كودكان لبناني مي آموزد عاشق جمهوري اسلامي باشند.
جنگ سال 2006 بين اسرائيل و حزب الله قدرت
شگفت انگيز «حزب خدا» را به روشني در مقابل چشم جهانيان به نمايش گذاشت. پس از يك ماه جنگ خونين حزب الله توانست ]رژيم[اسرائيل را در اهداف خود ناكام بگذارد و پس از پايان جنگ حسن نصراله، دبير كل اين حزب، اعلام كرد كه اين موفقيت يك «پيروزي الهي» بود. تاناسيس كامبانيس به لبنان سفر كرد تا داستان حافظان حزب الله را بيان كند و پي به ريشه اين قدرت و نيروي عجيب اين حزب ببرد. متن زير از كتاب وي با نام «لذت مرگ» گرفته شده است و در آن كامبانيس از جنبش جوان
حزب الله در جنوب لبنان ديدن مي كند.
«گروه مهدي» پس از جنگ تعداد خود را تقريبا به دو برابر رسانده است و حالا 60000 نيرو دارد. او مي گويد ظرفيت پر شده است و ديگر جايي براي نامنويسي نيست اما آنها تلاش مي كنند تا گروه خود را با حداكثر سرعت گسترش دهند. حزب الله با تعصب خاصي به نظارت بر اجتماع خويش مي پردازد اما در عين حال از پروش فكري آنها غافل نمي شود. همواره در جنگ بودن و خانه به دوشي سختي هاي بسياري دارد خصوصا براي كودكان و
خانواده هاي شهدا.
گروه سعي مي كند ثبات را خصوصا در ميان اعضاي آسيب پذير خود حفظ كند. بلال نعيم، فرمانده يكي از گروه هاي
حزب الله گفت اگر فرزندان شهدا را تنها بگذاريم از گروه جدا
مي شوند و مشكلات احساسي به وجود خواهند آورد. «ما سعي
مي كنيم فرزندان شهدا را در اين اجتماع پرورش داده و بزرگ كنيم و براي زن هاي بيوه همسران جديد پيدا كنيم در غير اينصورت همين كودكان رفتارهاي نادرست و خشونت آميز كه برخاسته از احساسات است از خود نشان
مي دهند.»
يكشنبه ماه دسامبر و يك روز باراني بود كه ما به سمت «خيام» حركت كرديم تا از عمليات اين گروه ديدن كنيم. هنگام عبور از خط مرزي منطقه با سازمان اطلاعات نظامي به مشكل برخورديم و لذا يك ساعت دير رسيديم. منطقه اي كه سابق در جنوب لبنان توسط]رژيم[ اسرائيل اشغال شده بود همچنان محدوديت هاي عبور و مرور براي خارجي ها دارد. هركسي كه بخواهد از منطقه ديدن كند، از جمله خانواده هاي لبناني كه داراي گذرنامه هستند و خانواده آنها در جنوب لبنان ساكن هستند نيز بايد براي عبور از سوي سازمان اطلاعات نظامي به آنها اجازه داده شود.
محمد داوي، رهبر گروه كه جواني فربه و خيس عرق بود، هنگام ورود به شهر خيام با ما ملاقات كرد. موي قرمزي داشت با صورتي لك دار و بيشتر به ايرلندي ها مي ماند تا يك لبناني. در حدود يك مايلي منطقه محصور آموزشي گروه جوان تري منتظر بودند و با ورود ما به رهبري فرمانده خويش شروع كردند به خواندن يك سرود خوش آمدگويي. بيشتر آنها لباس هاي آبي رنگي پوشيده بودند كه سردوشي داشت، به همراه شال هاي سفيد رنگ و نشان هاي بزرگي كه تصويري از آيت الله خميني بر روي آنها بود. دوتا از پسرها كه حدودا 10 سال داشتند يونيفورم كاملا نظامي پوشيده بودند.
كودكان با حالت نظامي و در صفوفي منظم كه به ترتيب سن تقسيم شده بود به سمت پلكاني كه به طبقه پايين منتهي مي شد حركت كردند. بچه هاي شش الي هفت ساله اي كه لباس غنچه پوشيده بودند آماده اجراي نمايش شدند، به رهبري مردي كه لباس پاندا پوشيده بود و جملاتي را از سخنراني هاي نصرالله به صورت شعر مي خواند. كودكان هشت الي ده ساله اي نيز در لباس جوانه هاي سبز رنگ در انتهاي اتاق به دور ميزي نشسته و مشغول نقاشي بودند. كنترل فكري آنها به عهده خانم مهرباني بنام «ملك سويد» بود.
نقاشي هدفمند آنها تصويري از اسرائيلي هاي شكست خورده بود كه گريه مي كردند و بر روي كلاه آنها ستاره داوود وجود داشت و يا تصويري از ]رژيم[ اسرائيل كه پاي خود را بر روي لبنان گذاشته است. تعدادي از بچه ها نيز با راهنمايي «ملك» صليب ها و
هلال هايي را نمايش مي دادند كه سمبلي بود از مسيحيان لبناني و مسلمانان كه توسط ستاره هاي بدسگال داوود به زنجير كشيده شده اند. تصاوير ديگر بيشتر مربوط به ارزش هاي اسلامي
مي شد تا اختلاف با يهوديان. نقاشي يكي از كودكان تصوير زني بود كه در يك دست سيگار و در دست ديگر شراب داشت، با اين موضوع كه «كشيدن سيگار براي سلامتي مضر است».
عده اي ديگر از بچه ها در گوشه اي مشغول جست و خيز با دو مرد بودند، يكي در لباس خرس و ديگري در لباس موش. يكي از بچه ها ضربه اي به سر خرس زد و پسربچه شش ساله اي با صداي نازك خود بخشي از سخنان نصرالله را كه در خاطر داشت فرياد زد «اسرائيلي ها به مردم بي گناه حمله مي كنند. ما اسرائيلي ها را نابود مي كنيم». كتابخانه گروه كه داراي كتاب هاي دستي بود بهتر از هر سندي گوياي ايدئولوژي حزب الله است. نگاهي مختصر به قفسه كتابها اولويت هاي حزب را نشان مي داد:
چگونه قرآن بياموزيم
يك روز در مسجد
دعا
من عاشق كشورم هستم
چگونگي مديريت كارهاي خانه
چگونه بخوانيم
اردوي تابستان
من از رهبرم اطاعت مي كنم
«داوي» يك مشت از آن كتابهاي دستي را به من داد. در آنها تصاوير كارتوني بچه ها را تشويق به مسواك زدن و يا كمك به بزرگ ترها در عبور از خيابان مي كردند. درون كتاب ها در انتهاي هر درس جداولي وجود داشت كه تمام آنها با محوريت پيروزي حزب الله بر سربازان اسرائيلي طراحي شده بودند.
اما موضوع اصلي در اين كتابهاي دستي پراكندن بذر كينه و دشمني نسبت به ]رژيم[ اسرائيل نبود - اين مسئله قبلا در اجتماع به آنها آموخته شده بود. هدف پرورش و ساخت هويتي بود كه در آن تفسير صريح و محكم از اسلام توسط فقيه، رهبر كل قوا در كشور ايران آيت الله علي خامنه اي و حزب الله محور اصلي را در قوه تشخيص خوب از بد در يك كودك تشكيل مي دهد. در بسياري از تصاوير شيطان هايي ديده مي شد كه بر روي شانه يك پسر بچه وجود دارد و او را به انجام كارهاي ناشايست، دزدي و گناه وسوسه مي كرد. در گروه مهدي، اين پسر بچه آموخته بود كه در مقابل وسوسه هاي شيطاني مقاومت كند.
موفقيت در اين گروه ها مانند گذراندن يك دوره آموزشي است كه در انتها از سوي حزب الله به آنها دعوتنامه فرستاده مي شود. در ميان پسرها نويد بخش ترين آنها براي خدمت در ميان جنگجويان به حزب الله ملحق مي شوند. در طي تابستان گروه چند هفته اي را در جنوب لبنان و دره بقاء سپري مي كند و در آنجا به تمرينات نظامي و اعتقادي مي پردازد. آمادگي جسماني، زندگي در شرايط سخت، دوره هاي مذهبي و اعتقادي سخت و شعار واحد از تمريناتي هستند كه به آنها پرداخته مي شود و لذا سخن فعالان حزب الله در همه جا واحد و يك رنگ است.
پس از اتمام نمايش، داوي ما را براي سياحت در اطراف خيام و ديدار از فعاليت بزرگ تر ها سوار ماشين كرد. در كنار دو دختر جوان از گروه كه وظيفه خريد و تميز كردن خانه يكي از بيوگان جنگ را به عهده داشتند توقف كرديم. داوي دو سيب از پاكت خريد آنها كه براي زن بيوه آورده بودند برداشت و كمتر از يك چشم به هم زدن آنها را خورد. در آن سوي منطقه آموزشي گروه ديگري مشغول كاشتن درخت بودند. داوي با يكي دو تا از پسرهاي نوجوان شوخي كرد و يك قالب ويفر شكلاتي را بلعيد.
ملك دختر 19 ساله اي است كه هم اكنون عضوي از حزب الله مي باشد و مسئوليت فرماندهي بخشي به او محول شده است. وي درباره فعاليت هاي گروه مي گويد باوجود اينكه تمام فعاليت ها سرگرم كننده و جالب هستند اما سازنده ترين بخش فعاليت هاي وي آموزش هاي مذهبي بوده است. او و هم دوره هايش در دوران كودكي يك كلمه و يا جمله از قرآن را بطور منظم تحت نظارت اعضاي حزب الله مي آموختند.
او مي گويد كه بتدريج ايمان را كسب كردم، درجه اي بالاتر از اسلامي كه والدينش دارا هستند، و همين ايمان تمام سياست ها و روش زندگي من را تحت شعاع خود قرار داد و در نهايت وارد رده هاي حزب الله شدم.
ملك دستاورد نسل جديد حزب الله است. هنگامي كه درباره موضوعات شخصي با من صحبت مي كرد همچون يك دانشجوي جديدالورود دانشگاه سخن
مي گفت. او آرزوي ورود به حرفه طراحي گرافيك در شبكه تلوزيوني ماهوارهاي در رده هاي بالا را دارد. ملك خواهرش را به آغوش كشيد و نقاشي او را تحسين كرد. او در يك مدرسه خصوصي در «نبتيه» با برنامه آموزشي آمريكايي تحصيل مي كند اما استادان آنجا درجه دو هستند.
وقتي حرف از مسائل اعتقادي و سياسي به ميان آمد همچون يك ربات آهنين صحبت مي كرد. مطمئن بودم كه به گفته هايش ايمان داشت و با ا عتقاد سخن مي گفت اما عجيب بود كه تمام سخنانش كلمه به كلمه تكرار حرف هايي بود كه رهبران حزب الله مي زنند. همان حرف ها درباره «خاورميانه جديد» كاندوليزا رايس و نقض پيمان فرزندان يهودي كه به سمت لبنان موشك فرستادند و دفاع از حق حزب الله براي جنگجويي: « ما هيچ چيزي به غير از صلح و آرامش نمي خواهيم. متأسفانه همسايه اي همچون اسرائيل هيچگاه اجازه آن را نمي دهد.»
جوانان در اين گروه ها آموخته اند كه در خانه افرادي باشند با آرزوها و احساسات اما در ميدان نبرد تبديل به ماشين هاي جنگي مي شوند.
محمد داوي با سن تقريبا دو برابر ملك (متولد 1971) از نسل متفاوت حزب الله است. گروه هاي جوان حزب الله اعتقاد دارند كه تنها حزب الله وجود دارد، و
حزب الله هميشه شكست ناپذير است. حزب خدا هميشه محافظ و معلم آنها بوده و يهود همواره دشمن آنهاست.
نسل جوان با عقايد حزب الله زندگي مي كنند مانند فرزندان «راني باضي»كه در تكرار سخنان پدرانشان مي گويند خلوص اسلام علاوه بر جهاد عليه ]رژيم[ اسرائيل براي نهار و ورزش نيز استفاده مي شود.
محمد داوي ما را به خانه شهيد شيخ علي، نسل ما قبل خود، فرمانده گروه مهدي در خيام برد كه در جنگ 2006 كشته شده بود. محمد داوي و شيخ علي چند سالي را با هم در خيام
گذرانده اند. فرزندان آنها با هم دوست هستند و محمد با فرزندان شيخ علي احساس راحتي
مي كند. بزرگ ترين فرزند بنام مهدي ده سال دارد. او در مقابل داوي اداي احترام كرد و لبخند زد. محمد داوي با يك دست او را محكم به آغوش كشيد و با دست ديگر شكلاتي را از روي ميز برداشت و در دهان مهدي گذاشت. چهار تا از دختران گروه هديه هايي را به چهار دختر شهيد شيخ علي دادند و مدت زيادي را در كنار آنها سپري كردند. هر يك از چهار پيش آهنگ در عين احتياط و با ملايمت از بچه ها خواستند تا در صورت احساس افسردگي و يا ناراحتي به
فعاليت هاي سابق خود بپردازند و رو به اجتماع حزب الله بياورند.
مهدي جوان به نظر مي رسيد از ملاقات و توجه دوست پدرش لذت مي برد. داوي گفت او يكي از بهترين ها و از اعضاي فعال گروه است. او مي خواهد راه پدرش را ادامه دهد. « نقش ما در گروه مهدي انتقال عقايد است. ما
مي خواهيم زندگي كنيم اما
نمي خواهيم دشمن را فراموش كنيم. مهدي هنوز يك بچه است. پدرش كشته شده. آيا او دشمن را فراموش مي كند؟ خير. اين عقيده در ذهن او براي هميشه خواهد ماند.»
مهدي با خنده گفت: « من
مي خواهم وقتي بزرگ شدم مانند پدرم شوم». بنظر مي رسيد كه
مي خواست درباره سرباز شدن صحبت كند، چيزي كه مادرش قبلا به آن اشاره كرده بود، اما داوي صحبت او را قطع كرد. او نمي خواست اين پسر درباره مرگ صحبت كند. داوي گفت: تو دكتر جنبش مقاومت مي شوي»
در مدرسه بچه ها منتظر بودند كه مادرهايشان آنها را به خانه ببرد. از يكي از بچه ها پرسيدم: «در گروه چه چيزي ياد گرفتي»
او گفت: « آواز خواندن، اردو رفتن، نقاشي كردن. من ياد گرفتم با كاغذ خانه درست كنم. من ياد گرفتم با كاغذ اسلحه درست كنم. من از گروه مهدي خواستم كه مرا براي مبارز بودن آماده كنند. دوست دارم براي شما يك آواز بخوانم» بچه هاي ديگر هم با صداي شيرين خود به او ملحق شدند.
ما مرد هستيم. ما گل هستيم
اين پرچم من است، اين ملت من است. ما خون خود را فدا
مي كنيم. پس از آواز احمد كه ده سال بيشتر نداشت با صداي پر خشونت و به زبان انگليسي گفت : «من
مي خواهم اسرائيل را نابود كنم» و سپس خنديد.
¤ تاناسيس كامبانيس در مدرسه روابط عمومي و
بين المللي دانشگاه كلمبيا به تدريس روزنامه نگاري مشغول است

 



جنايات منافقين از منظر حقوق بين الملل

قسمت پاياني - دكتر محسن صغيرا
جنايت عليه صلح يا «جنايت تجاوز»:
از نقطه نظر حقوق بين الملل، جنايت عليه صلح به عنوان «جنايت تجاوز» تعيين شده است.
جنايت برضد صلح، احصاء شده در بند (الف) ماده 6 منشور نورنبرگ، عبارت است از: «طراحي، فراهم ساختن مقدمات، آغاز كردن و يا انجام دادن جنگي تجاوزكارانه، يا جنگي كه ناقض عهدنامه ها، توافقات يا تعهدات بين المللي باشد و يا شركت جستن در يك طرح مشترك يا تباني به منظور نيل به هريك از امور فوق الذكر.»
به اعتقاد دادگاه نورنبرگ، آغاز كردن يك جنگ تجاوزكارانه «نه تنها يك جنايت بين المللي، بلكه خطيرترين جنايت بين المللي است كه تنها تفاوت آن با ساير جرائم جنگي دراين است كه اين جنايت به تنهايي زشتي و پليدي همه آنها را دربردارد.»
همچنين، وارد كردن جنايت تجاوز در قلمرو صلاحيت ديوان بين المللي كيفري، از اين واقعيت نشأت مي گيرد كه جامعه بين الملل از به كيفر رسيدن مرتكبين جنايت مزبور اطمينان حاصل كند.
نمونه هايي از رويه قضايي درخصوص اعمال اصل صلاحيت جهاني توسط دادگاه هاي داخلي كشورهاي مختلف:
يكي از نمونه هاي برجسته دراين مورد پرونده «آيشمن» است. «آيشمن» كه بنا به ادعاي رژيم اشغالگر اسرائيل يكي از جنايتكاران جنگي بود و در آرژانتين زندگي مي كرد توسط نيروهاي امنيتي اسرائيل از آنجا ربوده و به اسرائيل آورده شد. دادگاه جنايي رژيم ياد شده او را به اعدام محكوم كرد. «آيشمن» و وكيل مدافع او نسبت به راي صادره از دادگاه جنايي اورشليم تقاضاي رسيدگي فرجامي كردند كه ديوانعالي اسرائيل هم حكم دادگاه بدوي را تاييد نمود. در قسمتي از حكم دادگاه جنايي اورشليم آمده: «بقدر كافي بحث شد كه جرائم ارتكابي جنبه بين المللي دارد... اسرائيل از دو جهت حق تعقيب متهم را دارد، از لحاظ جنبه عمومي (كه ارتباط به جامعه بشري دارد) و به هركشور عضو جامعه ملل اجازه تعقيب چنين مجرميني داده شده است. و از لحاظ جنبه خصوصي به ملتي كه مورد جور و ستم واقع شده است، صلاحيت لازم تفويض شده است كه اشخاصي كه موجوديت او را به مخاطره انداخته اند تحت تعقيب قرار دهد...»
همانگونه كه مشاهده مي شود، عليرغم اينكه جرايم بين المللي اتهامي در قلمرو رژيم اشغالگر اسرائيل رخ نداده بود با اين حال دادگاه مذكور از سه جهت خود را واجد صلاحيت دانست. اول از جهت صلاحيت جهاني، دوم از جهت صلاحيت واقعي و سوم از جهت اصل صلاحيت مبتني بر تابعيت مجني عليه.
در قسمتي از راي ديوانعالي رژيم اشغالگر آمده است: «... فراري از عدالت بين المللي را هر كشوري مي تواند تعقيب كند و هر دادگاهي صالح است كه قرار بازداشت چنين فراري را كه از مقررات بين المللي فرار مي كند صادر نمايد و متهم را دستگيرنموده و قوانين بين المللي را بوسيله سازمان موجود قضايي و قوانين داخلي خود به مورد اجرا گذارد.»
دادگاههاي بلژيك عليرغم فقدان صلاحيت سرزميني و صرفا با اعمال صلاحيت جهاني، در ژوئن 2001 چهار رواندايي را به اتهام مشاركت در نسل كشي سال 1994 در رواندا به حبس از 12 تا 20 سال محكوم كردند.
دادگاه فدرال سوئيس يك تبعه رواندا به نام فولگنس نيونتز را كه به عنوان پناهنده در سوئيس اقامت كرده بود، ازسال1996 تحت پيگرد قرارداده و پس از طي مراحل بدوي و تجديدنظر در آوريل 2001 به حبس و اخراج از سوئيس محكوم كرد.
دادگاه كيفري دانمارك در 25 نوامبر 1994 يك صرب بوسنيايي به نامRefik Saric را كه از اين كشور درخواست پناهندگي كرده بود، به دليل ارتكاب قتل و شكنجه ساكنين يك اردوگاه در بوسني به 8 سال زندان محكوم كرد كه دادگاه تجديدنظر هم محكوميت وي را تاييد نمود.
دادگاههاي آلمان در چندين مورد به اعمال اصل صلاحيت جهاني پرداخته اند. از جمله يك دادگاه در دوسلدروف درسال1997 شخصي به نام نيكتا جورجيك، رهبرسابق گروه نظامي صرب را به دليل 11فقره نسل كشي به حبس ابد محكوم كرد. يكي از دادگاههاي مونيخ در 1997 شخصي به نام Novislav Djajic را به جهت معاونت در 14فقره به 15سال زندان محكوم كرد. دادگاه دوسلدروف درسال1999، ماكسيم سوكولوويچ را به دليل رفتار خشن با مسلمانان درصربستان به 9 سال زندان محكوم كرد. دادگاه مونيخ در 1999 چهارمين صرب بوسنيايي به نامDjutadi Kusiji را به اتهام نسل كشي به حبس ابد محكوم كرد.
ژنرال آگوستو پينوشته ديكتاتور سابق شيلي در 16 اكتبر 1998 و درپي-درخواست يك قاضي اسپانيايي به اتهام قتل اتباع اسپانيا در شيلي، در شهر لندن بازداشت شد. متعاقب آن در 15 نوامبر، 1998، قضات مجلس لردان انگليس حكم استرداد او به دولت اسپانيا را صادر كردند و درنهايت به دليل كهولت سن و بيماري استرداد انجام نشد ولي پس از 18ماه تبعيد اجباري، پينوشه به كشورش تحويل شد تا دادگاههاي شيلي به عنوان دادگاههاي محل وقوع جرم (و براساس صلاحيت سرزميني) به اتهاماتش رسيدگي كنند.
دادگاه عالي جنائي عراق درتاريخ 15/4/1389 احكام بازداشت مسعود رجوي رهبر سازمان (تروريستي) مجاهدين خلق، همراه با 37 تن ديگر از اعضاي آن سازمان از جمله مريم رجوي و امير كاظمي را به اتهام «جنايات عليه بشريت» درعراق صادرو ازطريق وزارت كشور عراق احكام جلب را براي اجرا تحويل پليس بين الملل داد.
قوه قضاييه كشور عراق درحالي رسيدگي قضايي به اتهامات اعضاي سازمان (تروريستي) مجاهدين خلق را آغاز و احكام جلب متهمين را صادركرده كه هنوز كشور عراق در اشغال قواي نظامي آمريكا قرار دارد و سازمان(تروريستي) مجاهدين خلق نيز از حمايت كامل آمريكا برخوردار است. دستگاه قضايي كشور عراق پيش از اين نيز به جنايات ارتكابي صدام حسين رئيس ارتش بعثي عراق و همدستان او رسيدگي و آنان را به مجازاتهاي اعدام و زندان محكوم نمود.
در اواسط مهرماه 1389 سوريه در ارتباط با ترور رفيق حريري، نخست وزير سابق لبنان، حكم جلب 33 نفر از كساني را كه معتقد است با شهادت نادرست و اقدامات خود، عمدا موجب گمراهي تحقيقات بين المللي درباره ترور رفيق حريري شده و به حيثيت آن كشور لطمه وارد كرده اند صادر كرد. دتلو مهليس، دادستان آلماني و معاون او كه مراحل اوليه تحقيقات تحت نظرشان صورت گرفته بود، و اشرف ريفي، رئيس پليس لبنان از جمله اين 33نفر هستند.
به هرحال امروزه پرونده هاي متعددي از اعمال اصل صلاحيت جهاني، كه در مراتب بعداز صلاحيت سرزميني قرار دارد، توسط دادگاههاي داخلي كشورها- به خصوص كشورهاي اروپايي- قابل ذكر است كه برخي از مواردي كه بعضا منجر به صدور حكم مجازات گرديده و تعدادي هم هنوز تحت بررسي است.
حال اينكه حكومت جمهوري اسلامي ايران عليرغم دارابودن صلاحيت سرزميني و اقتدار قضايي و بين المللي، تاكنون در مورد رسيدگي به جنايات داراي خصيصه بين المللي سازمان (تروريستي) مجاهدين خلق، اقدامي ننموده خود مايه شگفتي است و بايستي به دلايل متعدد از جمله دلايل ذيل الذكر هرچه سريع تر به اين مهم پرداخته شود.
اهداف و چرايي ضرورت تشكيل دادگاه رسيدگي به جنايات داراي خصيصه بين المللي سازمان (تروريستي) مجاهدين خلق:
1- انجام تكليف متاثر از قانون داخلي و تعهدات الزام آور قراردادي و عرفي جهان شمول بين المللي
2- تعقيب جهاني آمرين، مسببين و مرتكبين جنايات براساس اتهامات و يا احكام محكوميت داراي خصيصه بين المللي
3- محكوميت قانوني و قضايي سركردگان و اعضاي سازمان تروريستي و تجاوزگر براساس حقوق داخلي و حقوق جزاي بين الملل
4- مجازات آمرين، مسببين و مرتكبين آن جنايات
5- التيام قلب ملت شريف ايران خصوصا آسيب ديدگان از آن جنايات و خانواده هاي معظم ايشان
6- ايجاد بازدارندگي براي كليه كساني كه قصد سوء و تجاوز به اين سرزمين را درسر مي پرورانند
7- امكان جبران مالي صدمات و خسارات وارده ازطريق توقيف، سلب مالكيت، و مصادره اموال محكومين به آن جنايات و بستگان نسبي ايشان، در داخل كشور
8- جبران مالي صدمات و خسارات وارده ازطريق پيگيري اجراي احكام مدني دركشورهاي خارجي و تقاضاي توقيف اموال محكومين به آن جنايات، در كليه كشورهاي جهان
9-در تنگنا و انزوا قراردادن غيرقابل وصف و تحمل ناپذير اعضاي سازمان با هدف فروپاشي آن سازمان مزدور و متجاوز
10- درتنگنا و موضع انفعال قراردادن دولتهاي سازمان تروريستي و متجاوز در محافل بين المللي
11- بي اعتبارسازي تبليغات كذب منافقين در بازپروري وجهه مخوف خود و نشان دادن چهره واقعي ايشان به جهانيان
12- افزايش اعتبار و اقتدار نظام قضايي حقوقي و حاكميت جمهوري اسلامي ايران درمحافل جهاني و...
شايان ذكر اينكه، اين نوع از جرائم به لحاظ اهميت فوق العاده خود فاقد مرور زمان رسيدگي قضايي مي باشند و متهمين نمي توانند با استناد به اين اصل از مجازات بگريزند.
همچنين، زماني كه براساس اتهامات داراي خصيصه بين المللي براي متهم وانتد قرمز صادر شود، اگر كشوري كه متهمين را پناه داده و يا به ايشان دسترسي دارد از استرداد ايشان به مراجع قضايي كشورمان خودداري نمايد، براساس تعهدات قراردادي و عرفي بين المللي لازم الاجرا مكلف است آن افراد براساس همان اتهامات تحت تعقيب و محاكمه قرار دهد.
منابع:
1- پورباقراني، حسن، حقوق جزاي بين الملل، نشر جنگل، 1388
2- كريانگ ساك كيتي شيايزري، حقوق بين الملل كيفري، ترجمه بهنام يوسفيان و محمد اسماعيلي، انتشارات سمت، 1383

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14