(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 4  آبان 1389- شماره 19773

جريان آفريني مطبوعات با رمز تعهد
ضرورت بررسي جايگاه مطبوعات و چالش هاي پيش رو (بخش دوم)



جريان آفريني مطبوعات با رمز تعهد
ضرورت بررسي جايگاه مطبوعات و چالش هاي پيش رو (بخش دوم)

قلم قداست دارد و در تك رگ اندامش خوني جريان دارد كه بايد جوششي بيافريند. همه اهل قلم هاي ماندگار چه در عالم ادبيات و چه در عرصه روزنامه نگاري كساني بوده اند كه دغدغه مردم جامعه خود را داشته اند. و اغلب هم نويسندگان خوب يك زماني روزنامه نگاران تأثيرگذاري بوده اند.
در تعجبم كه چطور برخي قلم به دست هاي قلابي، سنگ سينه استكبار را به سينه مي زنند و خيال مي كنند در خط روشنفكري و آزادي در حركتند! از سوي ديگر افراد بدون تخصصي هستند كه اگر چه اندك تعهدي به حرفه روزنامه نگاري و مردمشان دارند، اما بدون توانمندي از آنها چه نتيجه اي حاصل مي شود؟ ده ها كلاس روزنامه نگاري در سطح جامعه فعالند و ده ها نفر هر روز به خيل روزنامه نگاران مي پيوندند، اما حقيقتا هدف و دغدغه آنها چيست؟ ما نمي خواهيم انگيزه و شوق جوانان اين عرصه را زير سؤال ببريم، ولي تأكيد داريم كه اين نيروها بايد آبديده و آماده كار براي جنگيدن در ميدان جنگ نرم باشند.
در كنار دغدغه تربيت نيروهاي متخصص و متعهد، توجه به محتوا و غناي آن بايد جزء دغدغه هاي اصلي روزنامه هاي تأثيرگذار براي افزايش توانمندي هايشان قرار گيرد. ما بايد حقيقت را در بهترين قالب خبري پيش روي مخاطب بگذاريم. امروزه كه بحث جذب سلايق مختلف مطرح است بايد كليه تكنيك هاي به روز را به كار گرفت تا مخاطب غذاي فكري اش را سر سفره اي هنرمندانه دريافت كند. اگرچه مطلبي كه پخته است و حرفه اي تنظيم شده، خود به تنهايي مخاطبش را پيدا مي كند، ولي توجه به ساير فاكتورهاي جذب مخاطب مثل صفحه بندي خوب و چينش حرفه اي مطالب در صفحه نيز بي اهميت نيست. متأسفانه خيلي از نشرياتي كه با انواع رنگ ها همچون زرد خوانده مي شوند، صرفا با غلو كردن، دروغ پراكني ها و استفاده از چهره ها سعي دارند مخاطبيني براي خود دست و پا كنند. هر چه گرايش به چنين سبك كارهايي بيشتر باشد، بالطبع شاهد افول شأن حرفه روزنامه نگاري و تنزل كيفيت مطبوعات خواهيم بود.
بصيرت مردم در تشخيص حقيقت
در سال هاي حكومت پهلوي قدرت هاي غرب و شرق هر كدام به ميزان سلطه گري كه داشتند، رد پايشان رنگ بيشتري در مطبوعات داخلي ما داشت. وقتي انقلاب اسلامي به ثمر نشست، طبيعي بود كه سلايق و اهداف آنها با گفتمان انقلاب تمايز پر رنگي داشت، لذا دامنه نفوذشان برچيده شد. در ابتداي انقلاب نيز با چنين تفكراتي چالش هاي جدي داشتيم. در دهه 60 اين دسته از روزنامه ها قدرت ظهور نداشتند، اما در سال 76 شاهد ظهور فعاليت اين گروه وابسته و روشنفكرنما بوديم.
محمد كاظم انبارلويي، سردبير روزنامه رسالت ضمن بيان اين مقدمه توضيح مي دهد: «در حقيقت آشوب 18 تير سال 1378 دستپخت اين قبيل روزنامه نگاران بود. جالب توجه است كه اگر چه در ابتدا اين قبيل افراد غيرمستقيم از مواضع استكبار دفاع مي كردند، اما در حال حاضر با پناهنده شدن به رسانه هاي غربي علنا از مواضع استكبار حمايت مي كنند. متأسفانه برخي از روزنامه هاي وابسته داخلي نيز همان خط فكري ليبرال دمكراسي و سوسيال دمكراسي را در پيش گرفته اند، يا متشكل از همين افراد اداره مي شود و يا از داخل با آنها همسو شده اند. ما بايد در برابر اين پديده شوم كه بلاي جان رسانه هاي داخلي ما است و حتي دامنگير رسانه هاي ساير كشورهاي اسلامي نيز هست، با شعار روزنامه نگاران مسلمان متعهد شويم، جلو برويم.»
سردبير روزنامه رسالت ادامه مي دهد: «در داخل كشور روزنامه نگاران پاك دست، متعهد و با بصيرتي داريم كه در ده ها نشريه متعهد و دغدغه مند قلم مي زنند. اين ها ارتباطاتي دارند، بعضا نشست هاي هم انديشي و هم فكري دارند. ما بايد بصيرت، تعهد و افكارشان را در بين روزنامه نگاران خاورميانه بسط دهيم و حتي با روزنامه نگاران ساير كشورهاي استكبارستيز كه مسلمان هم نيستند، ارتباطاتي داشته باشيم. اين گونه در يك جبهه واحد روبروي افكار غربي و ليبرال دمكراسي قدرتمندتر ظاهر مي شويم. بايد خطر سلطه گرايي آمريكا را همه روزنامه نگاران متعهد درك كنند و با قلم هايشان وارد ميدان مبارزه شوند.»
وي در پاسخ به اين سؤال كه ارتباط مردم با مطبوعات داخلي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ مي گويد: «مردم ارتباط خوبي با روزنامه ها دارند. اساسا روزنامه هايي كه حرف دل مردم را مي زنند، مورد استقبال خوبي نيز قرار مي گيرند. روزنامه هاي وابسته همواره مورد خشم و نفرت مردم بوده اند. به همين دليل وقتي با سد قانون مواجه مي شوند و خود به خود نمي توانند ارتباطي با مردم برقرار كنند، به حاشيه كشيده مي شوند. هرچند غربي ها اين مسئله را به نبود آزادي تعبير مي كنند، اما مردم چنين تفسيري ندارند. آنها معتقدند كه اغلب چنين روزنامه هايي دچار خود فروختگي شده اند، وطن اين ها به جاي ايران و تهران، واشنگتن و لندن و... است.از ياد نبريم كه آقاي مهاجراني كه مبتكر حمايت از چنين روزنامه ها و روزنامه نگاراني بود، درحال حاضر هر شب در بي بي سي عليه مردم، وطن و نظام سخنراني دارد!
مردم ما آگاهند و نسبت به روزنامه نگاراني كه شجاعانه از دولت اسلامي دفاع مي كنند، ارادت دارند.»
در خبرها به وحدت ملي تاكيد كنيم
خيلي از روزنامه نگاران متعهد هم هستند كه با كم ترين امكانات در دور افتاده ترين نقاط كشورمان به ايفاي نقش خود مي پردازند. اين ها زحمت كشان بي ادعايي هستند كه اگر چه به نظر مي رسد به دست فراموشي سپرده شده اند، اما اتفاقا ماحصل تلاششان دو چندان است. اساسا مطبوعات شهرستاني باچه چالش هايي روبرويند؟
وحيد نيشابوري يك روزنامه نگار از كرمانشاه در پاسخ به اين سؤال توضيح مي دهد:
«يكي از مهم ترين چالش ها در نشريات محلي كيفيت پايين محتواي آنهاست. متأسفانه چون براي مطبوعات محلي سرمايه گذاري آنچناني صورت نگرفته، لذا بخش عمده مطبوعات در شهرستان ها با ضعف محتوايي روبرويند. در صورتي كه بنده معتقدم همانطور كه در زمان جنگ تحميلي نقاط مرزي از حساسيت بالايي برخوردار بودند، درحال حاضر نيز در عرصه جنگ نرم توجه به مطبوعات شهرستاني به خصوص در مرزها بايد از حساسيت بالايي برخوردار باشد. بنابراين حمايت ويژه دولت از مطبوعات محلي به معناي حمايت و پشتيباني از رزمندگان انقلاب در نقاط مرزي است.»
وي ادامه مي دهد: «رسانه هاي ما در دو جبهه داخلي و خارجي درگير جنگ نرم هستند، لذا آگاه سازي، بصيرت افزايي و اطلاع رساني يكي از ابزارهاي مهم براي پيروزي است.
اگر حمايت از مطبوعات محلي صورت گيرد، مردم مناطق مختلف بيش از پيش آگاه مي شوند و با شناخت توطئه هاي دشمنان وحدت ملي محقق خواهد شد. وقتي وحدت ملي ايجاد شود، نشاط و تحرك جامعه را فراگرفته و در سايه وفاق و همدلي راه بر تهاجم فرهنگي نيز بسته مي شود.»
نيشابوري بر تبيين ارزش ها و فرهنگ ايثار و شهادت از طريق رسانه ها به ويژه رسانه هاي مكتوب تاكيد كرده و مي گويد: «يكي از راه هاي ارتقاي معرفت و شناخت جوانان تبيين ارزش ها به ويژه انتقال حقايق دفاع مقدس و ايثارگري ها به نسل جوان از طريق مطبوعات است. در برهه اي كه مسجل شده ابزار اصلي دشمن رسانه ها هستند و سرمايه گذاري كلان براي انحراف افكار عمومي به ويژه جوانان ما انجام مي دهند، تاكيد بر وحدت ملي در مطبوعات ضرورتي اجتناب ناپذير دارد.»
مطبوعات بايد دغدغه انقلاب و مردم را داشته باشند
سيدنظام موسوي، مديرمسئول روزنامه جوان معتقد است در عرصه مطبوعات با دو دسته چالش هاي سخت افزاري و نرم افزاري روبرو هستيم. وي پيرامون چالش هاي نرم افزاري فرا روي مطبوعات مي گويد: «مهمترين مبحث در مطبوعات بايد رسالت اجتماعي و تعهد آنها باشد. رسانه ها بايد دغدغه بصيرت افزايي جامعه را داشته باشند. حتي در غرب هم به مقوله تعهد و مسئوليت روزنامه ها در قبال جامعه شان تاكيد دارند. اگر روزنامه نگاران رادر طبقه روشنفكر جامعه طبقه بندي كنيم، يك روزنامه نگار نمي تواند در قبال آنچه كه در جامعه اش مي گذرد بي تفاوت باشد. بايد عدالت و حقيقت را پيگيري كند. در دنياي هنر بعضا برخي از هنرمندان عنوان مي كنند براي دل خودمان كار مي كنيم. آيا هنر آنها تأثيرگذاري دارد؟
مسلما هنري كه محتوايش ارضاي تمايلات شخصي باشد، هنر تأثيرگذاري نخواهد بود.
در عرصه روزنامه نگاري نيز اين مسئله صادق است. اگر نوشتن براي ارضاي تمايلات، سليقه و نفسانيات خود باشد، چه سودي به حال جامعه خواهد داشت؟»
وي ادامه مي دهد: «در رسانه زماني ارزش ها نمود پيدا مي كنند كه تعهد و مسئوليت روزنامه نگار تبلور پيدا كرده باشد. يك روزنامه نگار خبره بايد مصالح زمان و مكان را تشخيص دهد، نقاط قوت خودش و كشورش را بشناسد و به رسالت مطبوعاتي در جامعه انقلابي متعهد باشد. حتي مي توان فراملي هم نگريست و جريان حق طلبي را بين روزنامه نگاران جهان اسلام به خروش درآورد.»
موسوي كه خود با روزنامه نگاران جوان از نزديك حشر و نشر داشته تاكيد بسياري بر بصيرت افزايي روزنامه نگاران و نيز انتقال حقايق به جامعه دارد. حقيقت اصولا از قلمي برمي خيزد كه در پشت آن فكري آزاد انديش و با بصيرت وجود داشته باشد.»
ضرورت توجه به نشريات محلي در شهرستان ها
بعضا ديده مي شود كه به جاي رفاقت و ارتباط تنگاتنگ مطبوعات با يكديگر، رقابت هاي ناسالمي وجود دارد. كلاس گذاشتن هاي اصحاب يك رسانه در برابر رسانه ديگر، زيرآب زني ها، مقابله كردن هاي طولاني مدت پيرامون مسائل حاشيه اي همه و همه از ناهنجاري هايي است كه الفت را در جامعه روزنامه نگاري كم رنگ كرده و مطبوعات را به سمت درگيري هاي سليقه اي و حاشيه اي مي كشاند. در شرايطي كه وفاق و متمركز شدن بر روي مسائل روز جهان اسلام حرف اول را مي زند، انتظار مي رود اهم انرژي خود را بر روي اهداف كلان بگذاريم.
مهدي صبوري، يك مطبوعاتي در خطه جنوب توضيح مي دهد: «بعضا برخي از روزنامه نگاران به جاي اين كه افزايش دانش و تهيه خبر خوب را داشته باشند، سعي دارند در خبرشان مواضع حريف را از فلان روزنامه بكوبند. شايد هر دو اين ها هم در جبهه تعهدات باشند اما آگاه نيستند كه رقابت هاي اينچنيني يعني از خط رسالت اصلي خارج شده اند. عده اي هم از تازه واردان صرفا به دنبال زدوبندهاي حرفه اي و به اصطلاح سفارشي كار كردن هستند. كاري كه سفارشي و فرماليته انجام شود، روشن است كه از قدرت تأثيرگذاري بي بهره خواهد بود.
به نظر بنده كساني كه دنبال پول و شهرت هستند، بهتر است هرگز به عرصه روزنامه نگاري پا نگذارند. روزنامه نگاري عشق مي خواهد و بس.»
اين فعال درعرصه مطبوعات محلي مي گويد: «اگر بتوانيم در عرصه مطبوعات محلي بصيرت افزايي داشته باشيم، كار عظيمي انجام داده ايم.
وقتي مردم آگاهانه اخبار را تحليل كنند، از خيلي تفرقه ها جلوگيري مي شود و حتي آشوب هاي مرزي نيز خفه خواهد شد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14