(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 6  آبان 1389- شماره 19775

مقابله والدين با گستاخي نوجوانان
كمي هم به فكر من باشيد
بازي هاي رايانه اي تهديدي براي سلامت جسم و روح فرزندان شما
مراقب اين سم شيرين باشيد
خدا حافظ افكار منفي
سلامت خود را با تغذيه صحيح تضمين كنيد
ارزش غذايي سبزي در مايكرو ويو بيشتر است



مقابله والدين با گستاخي نوجوانان

نوجوانان گاهي بسيار خشن و بي ادب مي شوند به ويژه در مكالمه با دوستان خود حرفهاي زشتي بر زبان مي آورند. والدين نمي توانند نحوه حرف زدن فرزند خود را با دوستانش كنترل كنند ولي مي توانند- و بايد- مراقب حرف زدن او درخانه باشند. به هيچ وجه ناسزاگويي فرزندان را تحمل نكنيد. راههاي زيادي براي مقابله بااين مشكل وجود دارد:
¤ يادتان باشد گاهي نوجوانان براي رنجش شما از كلمات زشت استفاده مي كنند. اگر خونسردي خود را حفظ كنيد و از حرفهاي آنها ناراحت نشويد، احتمالا اين كار را انجام نخواهندداد. هرچند آنها از درك بالايي برخوردارند و حتي اگر طور ديگري وانمودكنيد مي دانند چه وقت حقيقتا ناراحت مي شويد. اگر فرزندتان به خاطر عصبانيت به شما ناسزا بگويد يادتان باشد مسئله مهم علت عصبانيت اوست نه ناسزاگويي اش.
¤ بدون اينكه ناراحت شويد به فرزندتان بگوييد كه نحوه حرف زدن او را دوست نداريد و اين كار قابل تحمل نيست. شما نبايد درخواستي كنيد بلكه بايد بگوييد چه چيزي را ترجيح مي دهيد. شما همچنين مي توانيد يك گام جلوتر رفته و در مورد احساسات خود حرف بزنيد، مانند: «من از ناسزاگفتن تو بسيار رنج مي برم» ولي نبايد از او انتظار جواب داشته باشيد.اين كار مانع از گستاخ شدن نوجوان مي شود.
وقتي فرزندتان به طور مكرر در جريان احساسات شما قراربگيرد به رحم مي آيد و احتمالا دست از ناسزاگويي برمي دارد.
¤ اگر فرزندتان در طول يك روز هيچ دشنامي نداد، با گفتن اين جملات از او قدرداني كنيد. «از اينكه امروز ناسزا نگفتي، ممنونم» و يا «خوشحالم كه امروز دشنام ندادي».
¤ هرچند تنبيه كردن يك راه حل محسوب مي شود ولي معمولا تاثير مثبتي ندارد و فقط فرزندتان را گستاخ تر مي كند.
¤ علي رغم رفتار و گفتار ناخوشايند، فرزندتان هنوز هم به عنوان يك انسان، شايسته احترام است. نوجوانان گاهي براي رسيدن به اهداف خود از روش هاي عجيبي استفاده مي كنند. به عنوان مثال كساني كه مي خواهند همه مردم آنها را دوست داشته باشند شروع به لاف زني مي كنند و آنهايي كه به دنبال جلب احترام ديگران هستند دست به كار احمقانه اي مي زنند. شايد نوجوانان موجودات متناقضي باشند ولي شايسته احترام هستند و اگر با آنها همانند يك بزرگسال محترم رفتار كنيد -نه يك كودك- واكنش مثبتي نشان خواهند داد.
¤ نوجوانان درگير شكل دادن به هويت شخصي خود هستند و براي نيل به اين هدف بايد از والدين جدا شوند. دراينجاست كه عصيان، نقض قوانين، دردسر، خشونت و گستاخي پيش مي آيد.
سعي كنيد مشكلات نوجوان خود را درك كنيد.
¤ به حرفهاي نوجوان خود گوش دهيد. لازم نيست با او موافقت كنيد. ولي فرزندتان بايد بداند كه به سخنانش گوش مي دهيد. در ضمن از قضاوت كردن، قطع كردن، تفسير و تصحيح كردن حرفهاي او خودداري كنيد.
يك نوجوان زندگي دشواري دارد و دشنام دادن غالبا راهي براي تخليه اضطراب و نوميدي اوست. در بيشتر موارد اين كار بي ضرر است و همانطوري كه خودتان نيز تجربه كرده ايد به زودي اين مشكل برطرف خواهدشد.
آذرشايان

 



كمي هم به فكر من باشيد

بسياري از والدين از واكنش فرزندان خود نسبت به جدا شدن و طلاق آنها ابراز نگراني مي كنند. آنها مي خواهند بدانند كه آيا پس از طلاق فرزندشان سالم و سرحال رشد خواهد كرد؟
جامعه شناسان و روانشناسان درحال تهيه اطلاعاتي معتبر درباره تأثيرات طلاق بر كودكان مي باشند. در اين مورد عوامل مهم فراواني وجود دارد. تحقيقات نشان مي دهد كه اين تأثيرات به سن كودك در هنگام وقوع طلاق بستگي دارد. همچنين اين مسئله مي تواند به جنسيت و شخصيت كودك، ميزان تضاد بين والدين و حمايت دوستان و خانواده ارتباط داشته باشد.
سن كودكان
اصولا درباره تأثيرات طلاق بر كودكان دو تا سه سال، اطلاعات زيادي در دست نيست. كودكان كم سن و سال در برابر طلاق متحمل رنج نخواهند شد. با اين حال اگر ارتباط يا پيوند نزديك والدين و فرزند ناگهان خدشه دار شود، ممكن است باعث به وجود آمدن مشكلاتي شود. پدر و مادر بايد در مورد تربيت و نگهداري فرزندان با هم توافق كنند تا كودك شاهد ناسازگاري بين والدين خود نباشد.
نوزادان
اگر چه ممكن است نوزادان متوجه كشمكش ميان والدين خود نشوند اما شايد به تغييرات در ميزان انرژي و خلق و خوي والدين واكنش نشان دهند. كه اين واكنش ها ممكن است از دست دادن اشتها يا دل درد و استفراغ بيشتر باشد.
كودكان پيش دبستاني
كودكان 3 تا 5 سال به ندرت خود را مسئول طلاق والدين خود مي دانند. براي نمونه، ممكن است آنها فكر كنند اگر شام خود را تا آخر خورده بودند يا كارهاي روزمره خود را درست انجام داده بودند، بابا آنها را ترك نمي كرد.
كودكان پيش از سن مدرسه احتمال دارد كه از تنها ماندن يا ترك پدر و مادر واهمه داشته باشند. ممكن است آنها تمامي تغييرات به وجود آمده را انكار كنند يا شايد فاقد حس همكاري شده و افسرده يا عصبي شوند. با اين كه خواستار امنيت در كنار بزرگترها هستند، احتمال نافرماني و لجبازي در آنها بسيار زياد است.
كودكان در سن مدرسه
برخي روانشناسان اعتقاد دارند تطبيق دادن كودكان دبستاني با طلاق والدين بسيار مشكل تر از كودكان كم سن تر يا در سنين بالاتر مي باشد. كودكان دبستاني براي درك رنج جدايي والدين خود به اندازه كافي رشد كرده اند. اگر چه آنها خيلي كم سن هستند، اما هم اين مسئله رنج آور را درك مي كنند و هم قادر به كنترل واكنش هاي خود هستند.
شايد آنها احساساتي همچون غم و غصه، كمرويي، نارضايتي، عدم صداقت يا خشم شديد را تجربه كنند. توانايي آنها براي شركت در بازي ها و فعاليت هاي گروهي با ديگر كودكان مي تواند آنها را براي بهتر كنار آمدن با شرايط زندگي خانوادگي خود ياري نمايد.
كودكان در اين سن بسيار به بازگشت پدر و مادرشان به يكديگر اميد دارند. كودكان دبستاني نسبت به آن والدي كه او را ترك كرده است، احساس طرد شدن مي كند و احتمال اين كه مدام از دل درد و يا سردرد شكايت كند، زياد است.
بالغين
نوجوانان نيز با احساساتي همانند خشم، ترس، تنهايي، افسردگي و گناهكاري روبرو مي شوند. اگر آنها مجبور باشند مسئوليت هاي جديد زيادي اعم از كارهاي خانه و مراقبت از خواهر يا برادر خود را برعهده بگيرند، احساس خواهند كرد كه به سوي بزرگسالي هل داده شده اند.
ممكن است نوجوانان در مقابل ميزان كم انرژي و استرس زياد والدين، با به دست گرفتن كنترل خانواده، واكنش نشان دهند. برخي ديگر براي آموزش در مورد پديد آمدن احساسات جنسي كمبود حمايت والدين خود را حس مي كنند. نوجوانان همچنين در توانايي خود براي ازدواج و تشكيل خانواده و پايدار نگهداشتن زندگي زناشويي خود اغلب دچار ترديد مي شوند. نوجوانان قادرند دلايل طلاق والدين خود را به خوبي درك كنند.
تأثيرات جنسيتي
محققان به اين نتيجه رسيده اند كه بزرگ كردن فرزندان پسر توسط پدرها و بزرگ كردن فرزندان دختر توسط مادران مي تواند بهتر از بزرگ كردن فرزندان توسط والدين جنس مخالف آنها باشد. پسراني كه در سن مدرسه هستند و با پدران خود زندگي مي كنند يا با آنها بيشتر ارتباط دارند، كمتر لجباز و پرخاشگر هستند. همينطور آنها از مشكلات عاطفي كمتري نسبت به پسراني كه با مادرشان زندگي مي كنند و با پدرشان كمتر ديدار مي كنند، برخوردارند. دختراني كه مادرانشان آنها را بزرگ مي كنند، مسئوليت پذيرتر و پخته تر از دختراني هستند كه پدرها آنها را بزرگ مي كنند. با اين حال، در تطبيق اين كودكان با طلاق، كيفيت رابطه والدين و فرزند بيشتر از جنسيت و سن كودك اهميت دارد.
كمك به كودكان در جهت سازش با طلاق
با اين كه طلاق مسئله اي دردناك است، اما گفتگو با فرزندان درباره جدايي و طلاق، رابطه شما را با آنها مستحكم تر خواهد كرد. همچنين اين موضوع باعث جلب اعتماد آنها نسبت به شما خواهد شد. در هنگام صحبت با فرزنداني كه در سنين پايين تر هستند، شايسته است كه اطلاعات كلي را با آنها در ميان بگذاريد. فرزندان بزرگتر نياز به جزئيات بيشتري دارند. بگذاريد فرزندان شما از آنچه كه در آينده در انتظارشان است مطلع شوند.
مهمترين فاكتور براي سلامت فرزندان، محدود كردن ميزان و شدت كشمكشها بين والدين است. كوچك نشان داد اختلافات و خشونت ميان پدر و مادرهايي كه طلاق را تجربه كرده اند، مي تواند بر رشد فرزند تأثيرگذار باشد. توافق والدين بر سر نظم در پرورش فرزند همچنين عشق و تائيد از طرف پدر و مادر، بر حس سلامت و خود ارزشمندي آنها تأثيرات زيادي دارد.
همچنين توافقات والدين بر سر ملاقات با فرزندان، فوايد زيادي دارد. تحقيقات اخير نشان داده است كه وقتي در اين توافقات كاستي وجود داشته باشد، ممكن است زمان بيشتري لازم باشد. كودكان در سنين پيش از دبستان، فكر مي كنند زماني كه از خانه يكي از والدين به خانه والدين ديگر نقل مكان مي كند، در حال تنبيه شدن است. آنها حس مي كنند به دليل شيطنتهايشان بيرون انداخته مي شوند.
كودكان بزرگتر ممكن است اين نوع برنامه ريزي را دوست نداشته باشند چون باعث مختل شدن زندگي روزمره آنها مي شود. برخي والدين بر سر توافق در ملاقات فرزندان خود تنها به اين دليل كه مجبورند با هم رابطه داشتند باشند، با هم درگيري دارند. در نتيجه اين درگيريها فرزندان آسيبي جدي مي بينند. پيوند موفقيت آميز والدين، نياز به رابطه و مشاركت منظمي دارد كه به طور حتم براي زن و شوهري كه از هم جدا شده اند، مشكل است. اگر تضاد و درگيري بين پدر و مادر در حد بالايي باشد، ملاقات والدين براي فرزندان لذت زيادي ندارد.
دغدغه هايي كه هم پدر و هم مادر براي زندگي فرزندان خود دارند، روشنترين راه براي نشان دادن محبت و حس ارزشمند بودن آنها براي والدين است. پدر يا مادري كه در شهر ديگري زندگي مي كند هم مي تواند از طرق مختلف با فرزندان خود روابط صميمي و نزديكي برقرار كند. نامه، ايميل، تماسهاي تلفني مداوم، پيامهاي ضبط شده روي نوار، نشان دادن برگه هاي امتحاني و كارهاي هنري كه در مدرسه انجام گرفته، راههايي هستند كه والدين مي توانند با آنها روابط نزديكي با فرزندان خود برقرار كنند.
فرزندان در سنين مختلف هميشه روياي دوباره زندگي كردن والدين خود را در سر مي پرورانند. اين رويا زماني كه والدين بطور موفقيت آميزي با يكديگر مسئوليت پدر و مادري را انجام مي دهند، مي تواند دقيقا صحت داشته باشد. با فرزندان خود درباره قطعيت طلاق صادق باشيد و تلاشهايي كه آنها براي برگشت شما به هم مي كنند را تشويق كنيد.
تا حد امكان ميزان اختلالاتي كه فرزندان مي بايست در طول مدت جدايي و طلاق با آنها سروكار داشته باشند را محدود كنيد. براي نمونه، سعي كنيد امكاناتي مشابه ديگر كودكان براي مدرسه، نگهداري، خانه و غيره براي فرزند خود فراهم كنيد. با فرزند خود درباره نگرانيهاي مربوط به طلاق خود صحبت كنيد. اين موضوع به آنها كمك مي كند تا درباره آنچه كه در حال رخ دادن است را بهتر درك كنند.
روشهاي قطعي را براي مهار استرس خود در پيش بگيريد. براي نمونه، ورزش كنيد، غذاي مقوي بخوريد، اوقاتي را با دوستان خود باشيد يا يك سرگرمي براي خود انتخاب كنيد. اگر احساس مي كنيد تحت فشار زيادي هستيد و اين مسئله ممكن است به فرزندتان آسيب برساند، فورا از كسي كمك بخواهيد. با مشاورهاي تلفني، همسر سابقتان يا يكي از دوستان و يا فاميل خود تماس بگيريد و از او راهنمايي بخواهيد.
از حمايت فاميل يا دوستان خود برخوردار شويد. براي برآورده كردن نيازهايي همچون همنشيني و ديدار از فاميل ، تنها به فرزندانتان وابسته نباشيد. اگر مراقب خودتان باشيد به طبع مي توانيد از فرزندانتان هم مراقبت كنيد.
به فرزندانتان راههاي قطعي غلبه بر استرس را نشان دهيد. اين مورد به آنها كمك مي كند تا آنها هم اين روشها را براي مهار احساسات خود بيابند. به آنها انجام فعاليتهايي كه امكان دارد با آنها حس بهتري داشته باشند، پيشنهاد كنيد. بازي با دوستان، عضويت در باشگاه ورزشي، انتخاب يك سرگرمي، يا مطالعه كردن مي توانند در كاهش استرس كمك بسزايي كنند. به طور حتم فعاليتهايي مانند پياده روي كه بوسيله آن شما و فرزندتان مي توانيد با هم به آن بپردازيد هم بسيار مفيد است.
نوعي از نظم و انضباط پايدار را تمرين كنيد. احساسات عصبي فرزندتان را درك كنيد. به آنها كمك كنيد روشهاي قابل قبولي براي ابراز عصبانيت خود، بدون اين كه به خود، ديگران يا اموال عمومي آسيبي وارد كنند، بيابند در حين اين كه محدوديتهاي سرسختانه اي براي پرخاشگري و ديگر رفتارهاي ناشايست فرزند خود در نظر مي گيريد، نيازها و علايق او را دوست داشته باشيد و به آنها اهميت بدهيد. دوستاني كه از نظر سني از آنها بزرگتر هستند و اعضاي خانواده مي توانند تأمين كننده گرمي عاطفي، اطمينان خاطر و راحتي براي فرزندان شما باشند. آنها مي توانند مهارتها و فعاليتهاي تازه را به آنها بياموزند والگوي رفتاري آنها باشند. آنها همچنين مي توانند به فرزندانتان بفهمانند كه انسانهايي مهم و ارزشمند هستند.
مشاوره با مددكاران اجتماعي، روانشناسان، روانكاوان ازدواج و خانواده يا روانپزشكان مي تواند به برخي كودكان كمك كند. بسياري از مدارس و تشكيلات مذهبي نيز جلسات گروهي براي حمايت از كودكان برگزار مي كنند. كودكان در چنين موقعيتهايي قادر به بررسي احساسات خود هستند و چگونگي روبرو شدن با طلاق را ياد مي گيرند.
معمولا حداقل دو سال طول مي كشد تا كودكان خود را با شرايطي كه در هنگام طلاق والدين پيش مي آيد، تطبيق دهند. از طريق عشق، درك متقابل و برقراري روابط نزديك و صميمي با فرزندان، به پرورش آنها همراه با سازگاري و بلوغي موفقيت آميز، كمك شاياني خواهيد كرد.
ترجمه از: نسيبه رجبي

 



بازي هاي رايانه اي تهديدي براي سلامت جسم و روح فرزندان شما

ضريب تاثيرگذاري و نفوذ رسانه نوظهور بازي رايانه اي با قابليت ها و ويژگي هاي خاص خود، از رسانه هايي چون سينما و تلويزيون نيز فراتر رفته است. به نحوي كه فرد هنگام بازي، همانند زماني كه مشغول تماشاي فيلم است با يك روايت مواجه مي شود. با اين تفاوت كه در سينما و تلويزيون اين روايت بسته است؛ در حالي كه در بازي هاي رايانه اي اين روايت ها عمدتا باز هستند و همين مساله به فرد احساس آزادي مي دهد.
روان شناسان مي گويند از هر 30 كاربر حرفه اي بازي هاي رايانه اي، يك نفر به بيماري هاي روحي مشابه افراد معتاد به مواد مخدر يا قماربازان مبتلاست.
دانشمندان پس از مطالعه اي تحقيقاتي روي 400 كاربر بازي هاي رايانه اي دريافتند سه درصد از آنها براي تخصيص وقت بيشتري به اين بازي ها كم خوابي و گرسنگي را تحمل مي كنند. اين افراد همچنين علائم گوشه گيري را از خود نشان مي دهند و علاوه بر داشتن روحيات درون گرا از مسائلي مانند بي ثباتي عاطفي و كمبود اعتماد به نفس رنج مي برند.
عده اي از روانشناسان عقيده دارند كه معتادان به بازي هاي رايانه اي اغلب ويژگي هاي شخصيتي افراد مبتلا به سندرم اسپرگر را كه نوعي بيماري اوتيسم به شمار مي رود از خود نشان مي دهند. همچنين طبق تحقيقات همين دانشمندان آن دسته از افرادي كه شديداً به بازي هاي رايانه اي عادت كرده اند به مراتب بيشتر از افراد معمولي علائمي مشابه بيماران وهم گرا را از خود بروز مي دهند.
در زمان حاضر بازي هاي رايانه اي به يك نهاد اجتماعي كننده تبديل شده اند كه سن اثرگذاري را كاهش داده اند. به گونه اي كه اگر كودك از 7 تا 8 سالگي به برنامه هاي تلويزيون واكنش نشان مي دهد و معناي روايت و شخصيت ها را مي فهمد، اين سن در مورد بازي هاي رايانه اي به پنج سالگي مي رسد. به دين ترتيب بازي هاي رايانه اي كه اجتماعي كردن كودك را زودتر از ساير رسانه ها آغاز كرده اند، در انتقال نمودهاي فرهنگي به كودك قوي تر از ساير رسانه ها عمل مي كنند.
بازي هاي رايانه اي براي جوانان و نوجوانان بيش از ساير محصولات سرگرم كننده اهميت دارد. به همين دليل است كه در اكثر كشورها سرمايه گذاري براي توليد اين رسانه نوين به مراتب بيشتر از ديگر مقوله هاي فرهنگي است. بازي هاي رايانه اي بدون اين كه به مخاطب آسيب برسانند فرصت تجربه هايي مثل استفاده از اسلحه، رانندگي با سرعت بالا و انجام هر امر خطرناك ديگري را براي فرد فراهم مي كنند. اين بازي هاي جديد چنين ادعا مي كنند كه هيچ محدوديتي ندارند و كاربر مي تواند در استفاده از آنها كاملا آزاد و خلاق باشد.
به هر ترتيب بي توجهي خانواده ها، عدم آشنايي والدين با محتواي بازي ها و همچنين سوءاستفاده برخي از ناشران و عرضه كنندگان بازي ها از نبود قوه نظارتي و استقبال بازي خورها از اين گونه بازي ها، همه و همه دست به دست هم مي دهند تا كودك و نوجوان و حتي جوان را به سمت و سوي ناهنجاري ها بكشانند.
براي حل مشكل حتماً بايد مبتكرين ايراني دست به كار شوند و بازي هايي فكري و آموزشي را به بازار عرضه كنند و همچنين بايد فرهنگ سازي شود تا بتوان بازي هاي محلي را به جاي بازي هاي رايانه اي كه اين قدر براي سلامت روان تاثير منفي مي گذارد، جايگزين كرد.

 



مراقب اين سم شيرين باشيد

پس از هر بار مصرف محصولات شكردار، گلبولهاي سفيد بدن (نوتروفيلها) از كار مي افتند و تا 2 الي 5 ساعت بدن كاملا آماده آلوده شدن به هر نوع ويروس يا باكتري خواهد بود. طبق تحقيقات پس از هر بار خوردن چيزي شيرين سيستم ايمني بدن تا 75 درصد كارايي خود را از دست مي دهد و اين دقيقا بهترين زمان براي فعال شدن ميكروبها و ويروسها است.
1- شكر سيستم ايمني بدن را از كار مي اندازد.
2- شكر تعادل مواد معدني بدن را بر هم مي ريزد. چرا؟ شكر ماده اي است فاقد ويتامين - فاقد مواد معدني و فاقد فيبر. شكر ماده اي زائد است كه بدن انسان قادر به هضم و جذب آن نيست از اين رو براي اينكه ساختار ملكولي شكر شكسته شود بدن مجبور است از مواد معدني محلول در بدن مصرف كند تا بتواند شكر را هضم كند. در نتيجه تعادل عناصر معدني مثل كلسيم - منيزيوم - پتاسيم - سديم و... را بر هم مي ريزد.
3- شكر سبب ترشح بيش از اندازه هورمون آدرنالين در بدن مي شود. احساس اضطراب بيش از اندازه - آشفتگي و بدخلقي از نتايج آن هستند.!
4- شكر سبب بي حوصلگي است و كساني كه شكر مصرف مي كند به هيچ عنوان ميلي به ورزش كردن وفعاليت هاي بدني ندارند.
5- شكر در كودكان سبب كاهش هوش و پايين آمدن نمره هاي درسي است.
6- برخلاف آنچه پزشكان به شما مي گويند خوردن چيزهاي چرب تري گليسيريد را بالا نمي برد بلكه اين خوردن شكر است كه تري گليسيريد را بالا مي برد!
7- شكر باعث ضعف سيستم دفاعي بدن در برابر كليه بيماريها ميگردد.
8- شكر به كليه ها آسيب مي زند. عامل اصلي ايجاد سنگ كليه مصرف شكر است.
9- عامل اصلي سنگ مثانه مصرف شكر است.
10- بر خلاف تصور همگان اين شكر است كه كلسترول بد خون LDL را به شدت بالا مي برد و كلسترول خوب را پايين مي آورد و در كل سبب بالا رفتن كلسترول مي شود. اين روغن حيواني نيست كه كلسترول را بالا مي برد.
11- شكر مقدار عناصر كروم و مس بدن را كاهش مي دهد.
12- شكر در جذب شدن كلسيم و منيزيوم اختلال ايجاد مي كند. يعني اگر ليوان شير خود را با كيك يا شكلات ميل مي كنيد هيچ كلسيمي در استخوانهاي شما ذخيره نخواهد شد!
13- شكر عامل اصلي سرطان ازجمله سرطانهاي سينه و پروستات و كلون و ركتوم است.
14- شكر مقدار گلوكز خون را بي جهت افزايش مي دهد.
15- شكر باعث ضعيف شدن بينايي است.
16- شكر باعث باريك شدن رگهاي خوني و در نهايت سكته مي شود.
17- شكر باعث ترش كردن معده است. برخلاف تصور عامه كه وقتي ترش مي كنند چيزي شيرين مي خورند تا آن را رفع كند!
18- شكر ريسك مبتلا شدن به بيماريهاي قلبي را زياد مي كند.
19- پيرشدن زودهنگام بدن- سفيدشدن موها و چين و چروك پوست به دليل مصرف خوراكيهاي شيرين است نه مصرف گوشت و پروتئين!
20- شكر ميل به اعتياد به مواد مخدر را زياد مي كند.
21- شكر تنها عامل پوسيده شدن دندانهاست يعني اگر شكر مصرف نشود كسي به دندانپزشك نياز نخواهد داشت.
22- شكر عامل اصلي چاق شدن است.
23- شكر عامل آرتروز مفاصل است. كساني كه آرتروز دارند و مواد شيرين زياد مي خورند روز به روز بدتر مي شوند.
24- يكي از عوامل اصلي بيماري آسم مصرف شكر است.
25- شكر باعث آپانديسيت مي شود.
26- شكر عامل اصلي پوكي استخوان است. چگونه؟ شكر ماده اي زائد است كه فاقد هرگونه ويتامين يا مواد معدني است و بدن قادر به هضم و جذب آن نيست. از اين رو سلولها مجبور هستند براي شكستن مولكولهاي شكر از املاح كلسيم و منيزيم ذخيره در استخوانها استفاده كنند. هرچه بيشتر چيزهاي شيرين مصرف شود كلسيم بيشتري از استخوانها خارج شده و در فرايند هضم شكر مصرف مي شود. در نهايت استخوانها بعد از چند سال پوك مي شوند. دليل اصلي خرابي دندانها نيز همين است. كلسيم از دندانها استخراج شده و دندان به مرور پوسيده و خراب مي شود. مصرف شير در اين هنگام سودي ندارد مخصوصا اگر همراه كيك و شيريني باشد.
27- شكر آب بذاق دهان را اسيدي مي كند كه براي دندانها ضرر دارد.
28- شكر ميزان ترشح هورمون رشد را كم مي كند. جوانان كوتاه قد نتيجه مصرف شكر هستند.
29- شكر عامل اصلي بالارفتن فشارخون است.
30- شكر ساختار پروتئين ها را به هم مي ريزد در نتيجه بدن قادر به جذب آنها نخواهد بود.
31- آلرژي به غذاهاي گوناگون نتيجه مصرف شكر است.
32- ايجاد اگزما در كودكان از عواقب مصرف شكر است.
33- آب مرواريد بر اثر مصرف شكر به وجود مي آيد.
34- بزرگترين خطر شكر اين است كه ساختمان DNA را مي شكند و آن را تغيير مي دهد كه در نتيجه سلولها سرطاني مي شود.
35- شكر سبب توليد راديكالهاي آزاد در خون و افزايش ريسك سرطان است.
36- شكر فعاليت هورمونها را برهم مي ريزد.
37- مصرف شكر انعطاف پذيري ماهيچه ها و اندام بدن را كم مي كند به طوري كه با كوچكترين حركت ورزشي عضلات منقبض مي شوند و درد مي گيرند.
38- شكر سبب افزايش تقسيم سلولهاي كبد و سرطان كبد مي شود.
39- شكر مقدار چربي كبد را زياد مي كند.
40- شكر اندازه كليه ها را بزرگ مي كند.
41- اختلال در كارپانكراس از اثرات شكر است.
42- عامل يبوست و خشكي روده شكر است.
43- سردردهاي بي موقع و بي دليل و ميگرن بر اثر مصرف چيزهاي شيرين است.
44- شكر امواج مغزي دلتا- الفا و تتا را زياد مي كند كه در نتيجه اين افزايش قدرت تمركز و تصميم گيري در انسان از بين مي رود.
45- عامل اصلي افسردگي شكر است. مردم عامي تصور مي كنند با خوردن چيزي شيرين روحيه شان شاد خواهد شد در حاليكه كاملا برعكس است. شادي حاصل از خوردن شيريني به خاطر اعتيادي است كه به آن داريد و با خوردن آن آرامش مي يابيد اما در روحيه وامواج مغزي شما اثر متضاد دارد.
46- شكر ريسك بسته شدن رگهاي خوني را زياد مي كند.
47- وحشتناكترين بيماري قرن يعني آلزايمر كه با حواس پرتي هاي كوچك شروع مي شود براثر مصرف شكر به جود مي آيد. اين به آن معناست كه تا 25 سال ديگر نيمي از جمعيت ميانسال كره زمين آلزايمر خواهند داشت و مرگ زجرآوري در انتظارشان است.

 



خدا حافظ افكار منفي

خيلي جالب است اگر بدانيد كه بر طبق آمار، روزانه در حدود شصت هزار فكر مختلف به ذهن شما مي آيد و مي رود كه از اين تعداد در حدود چهل و پنج تا پنجاه هزارتاي آن، مربوط مي شود به افكار منفي، خشمناك، ترسناك، بدبينانه و نگران كننده.
ما نيز خود را درگير اين سؤال مي كنيم كه چرا اصلا افكار منفي بايد به سراغ ما بيايد؟ در حالي كه نمي دانيم اين مساله طبيعي است و از ويژگي هاي ذهن ماست.
يادتان باشد كه يك فكر منفي كه به ذهن خطور مي كند مي آيد و مي رود به شرطي كه خودمان را درگير آن نكنيم. وقتي فكري داريد، هر فكري، يادتان باشد كه اين فقط يك فكر است. اگر درگيرش نشويد نمي تواند شما را بيازارد.
مشكل ما اين است كه يك فكر را تجزيه و تحليل مي كنيم، پس از بررسي نتيجه گيري مي كنيم و بعد كه تمام شد دوباره از اول اين مراحل را انجام مي دهيم.
اگر مي خواهيد افكار منفي و ناراحت كننده را از خودتان برانيد به آنها ميدان ندهيد و اجازه ندهيد وارد ذهن شما شوند. حال اگر فكر منفي اصرار دارد كه به زور وارد ذهن شما شود و شما را ناراحت كند يك تكنيك كاربردي به شما معرفي مي كنم.
وقتي زنجيره فكر منفي در حال شروع شدن است، ابتدا بسيار كوچك است و بعد بزرگ و بزرگتر مي شود، به طوري كه مي توانيد آن را شبيه يك گلوله برفي تصور كنيد كه در حال حركت است و هرچه بزرگتر شود آزاردهنده تر مي شود.
حال هر وقت حس كرديد كه قرار است فكر منفي شروع شود همان لحظه حالت نشستن خود را عوض كنيد. اصلا بايستيد و سرتان را به سمت بالا نگه داريد.
امتحان كنيد و اثر معجزه آساي آن را ببينيد. به چنان آرامشي مي رسيد كه گويي اصلا هيچ چيز منفي اي وجود ندارد و همه چيز بر وفق مراد است.
امتحان كنيد ارزش تمرين كردن را دارد.

 



سلامت خود را با تغذيه صحيح تضمين كنيد

پزشكان معتقدند رژيم غذايي مناسب موجب كاهش هزينه هاي درماني و مانع از هدررفتن منابع انساني و مالي مي شود.
هرالگوي غذايي كه باعث سلامت چشم، پوست، مو، دستگاه گردش خون و گوارش شود و انسان را از ابتلا به بيماري هاي مختلف پيشگيري كند قطعا رژيم غذايي مناسب و مورد تاييد است.
اين درحاليست كه هر عادت و رفتار تغذيه اي كه منجر به بيماري هاي ديابت، چاقي، فشار خون بالا، چربي خون بالا، يبوست، سرطان ومشكلات گوارشي، سنگ كليه، كم خوني بشود در زمره رژيم هاي غذايي نامناسب قرارمي گيرد.
رژيم غذايي مناسب موجب كاهش هزينه هاي درماني و مانع از هدررفتن منابع انساني و مالي مي شود.
استفاده از غذاهاي مختلف در طول روز بايد با توجه به قد، وزن، جنس و ميزان فعاليت فرد صورت بگيرد.
وي اضافه كرد:مصرف كافي از مواد نشاسته اي وكربوهيدرات به ميزان 6-11 واحد و حداقل پنج وعده ميوه و سبزي، دو الي سه واحد ماهي، گوشت و تخم مرغ، حبوبات، شير، ماست، دوغ، پنير و استفاده از مواد غذايي حاوي چربي هاي اشباع نشده، عدم مصرف يا مصرف كم نوشيدني هاي گازدار وغذاهايي كه داراي شكر فراوان و همچنين مواد غذايي كم نمك دراين ميان گزينه هاي متنوعي هستند كه بايد در رژيم غذايي يك فرد سالم گنجانده شود.
مواد نشاسته اي منبع بسيار خوبي براي تامين انرژي سالم درافراد است، برهمين اساس مصرف مواد غذايي از جمله نان، غلات، سيب زميني، ماكاراني، برنج و بلغور پيشنهاد مي شوند.
مواد غذايي نشاسته دار شامل پروتئين، مواد معدني، ويتامين و فيبر هستند.
هر فرد در طول روز بايد در حدود 400گرم ميوه و سبزي مصرف كند. البته مصرف زياد ميوه و سبزي احتمال بروز بيماري هاي قلبي، سرطان و تعداد بي شماري از بيماري هاي ديگر را تا حد بسيار زيادي كاهش مي دهد.
ميوه ها و سبزي ها سرشار از ويتامين ، مواد معدني و فيبر هستند.
گوشت، مرغ، ماهي، تخم مرغ و حبوبات موادي هستند كه حاوي مقدار زيادي پروتئين هستند و پروتئين براي رشد بدن و ترميم بافت ها يك ماده حياتي به شمار مي رود.
اين مواد همچنين شامل ويتامين B نيز هستند كه اين ويتامين به آزاد كردن انرژي موجود درمواد غذايي كمك و سبب مي شود تا انرژي موجود در مواد غذايي تبديل به ماده مورد مصرف بدن انسان شود.
بدن انسان نياز زيادي به ويتامين B12 دارد و يكي از ويتامين هاي گروهB كه در گوشت، ماهي و تخم مرغ وجود دارد B12 است كه اين نوع ويتامين به تشكيل گلبول هاي قرمز خون كمك كرده و سلامت سيستم عصبي را تضمين مي كند.
البته B12 درگياهان يافت نمي شود و يكي از بهترين ويتامين منابع ويتامين B12 جگر است علاوه بر آن داراي مقادير زيادي ويتامين A نيز مي باشد.
غذاهايي كه داراي پروتئين هستند، حاوي مواد معدني از جمله آهن كه منبع توليد خون سالم بوده و از بيماري كم خوني جلوگيري مي كند و روي كه به بهبود جراحات و زخم ها كمك مي كند و منيزيوم كه به بدن در تبديل مواد خوراكي به انرژي كمك مي كند نيز هستند.
شير و لبنيات و ساير فرآورده هاي لبني سهم بزرگي از رژيم غذايي يك فرد سالم را به خود اختصاص مي دهند، به همين منظور بايد روزانه دو تا سه بار از آنها استفاده كرد.
مواد لبنياتي داراي ويتامين B2 يا همان ريبوفلاوين است كه مزاياي بسيار زيادي از جمله عملكرد شگفت انگيز آن در تبديل غذاهاي مصرف شده به انرژي دارد كه دراين گروه غذايي وجود دارد.
براي انتخاب مناسب غذا حين خريد بايد توجه داشت كه ماده غذايي سالم و بهداشتي انتخاب كرد چرا كه رعايت عدم يا تنوع و تعادل درمصرف گروه هاي غذايي آثار فراواني را برسلامت فرد به جا مي گذارد.

 



ارزش غذايي سبزي در مايكرو ويو بيشتر است

پختن سبزي ها در مايكرو ويو به مدت كوتاه به جاي آپز كردن آنها در مدت طولاني تر موجب حفظ بيشتر ارزش غذايي و ويتامينه آنها مي شود.
گرچه غذاي ماكروويه چندان خوشمزه نيست و برخي مطالعات عنوان كردند ارتعاشات شديدي مايكروويو موجب پاره شدن ديواره سلول هاي غذا و درهم ريختن ساختمان ظريف برخي مواد غذايي از جمله ويتامين ها شده است و آنها را از بين مي رود و يا تركيبات جديدي درون آنها ايجاد مي كند.
استفاده از مايكروويو موجب ايجاد ضايعات بيش از ديگر روش پخت در مواد غذايي نمي شود و حتي موجب كاهش احتمال تخريب برخي مواد غذايي مي شود.
در واقع پختن سبزي ها در ماكروويه به مدت كوتاه به جاي آپز كردن شان در مدت طولاني تر موجب حفظ بيشتر ارزش غذايي و ويتامين آنها مي شود.
كيفيت پروتئين هاي غذايي در هنگام پخت با ماكروويه بهتر از روش هاي ديگر حفظ مي شود و دليل آن مي تواند احتمال اكسيداسيون كمتر گوشت پخته در مايكروويو باشد.
طبق بررسي انجام شده امكان ايجاد مواد سمي از قبيل آن- نيتروزو- دي متيل آميل در هنگام پخت مواد غذايي در مايكروويو كمتر از ساير روش هاي پخته است. در مطالعات ديگر اعلام شده است كه اتلاف ويتامين تيامين و ريبوفلاوي (ويتامين هاي گروه B) در هنگام پخت با مايكروويو كمتر است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14