(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 2  دی 1389- شماره 19821

جنبش مقاومت فلسطين محبوب تر از هميشه جايگاه حماس در معادلات خاورميانه
پيچ و خم هاي مذاكرات فتح و حماس
ناگفته ها از نحوه ترور رفيق حريري
 



جنبش مقاومت فلسطين محبوب تر از هميشه جايگاه حماس در معادلات خاورميانه

فريده شريفي
اشاره:
جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس) با گذشت 23 سال از زمان تأسيس آن با محبوبيت گسترده مردمي در فلسطين و جهان مواجه شده و سال به سال بر ميزان محبوبيت اين جنبش افزوده مي شود به نحوي كه اكنون به يك وزنه سنگين در معادلات منطقه اي تبديل شده و دشمن صهيونيستي و حاميانش را به ستوه آورده است.
امروزه تمامي طرف هاي منطقه اي و بين المللي به اين نتيجه رسيده اند كه حماس يكي از طرف هاي غيرقابل انكار در معادله فلسطين است و از سوي ملت خويش انتخاب شده است.
جنبشي كه اكثر كرسي هاي پارلمان را از آن خود كرده و ريشه در علايق و اعتقادات مردم خويش دارد حق دارد كه حكومت كند و به حسن اعتماد مردم خود پاسخ گويد.
هر روز كه مي گذرد غربي ها بيشتر به اين باور مي رسند كه با بستن درها به روي حماس و منزوي ساختن اين جنبش مرتكب اشتباهي سخت شده اند كه بايد آن را جبران كنند چرا كه به هيچ وجه نمي توان حماس را ناديده گرفت و بدون مشاركت اين جنبش هرگونه راهكار سياسي براي حل مسئله فلسطين بي فايده است.
حماس قلب تپنده ملت فسطين به حساب مي آيد و هرگز نمي توان از حمايت ملت هاي عربي و اسلامي از اين جنبش چشم پوشيد، اگر جامعه جهاني به دنبال برقراري ثبات، پيشرفت و امنيت در منطقه است بايد راه تعامل با حماس را در پيش گيرد.
سرويس خارجي
جنبش حماس در دسامبر 1987 توسط شيخ احمد ياسين و به دنبال آغاز انتفاضه اول در سرزمين هاي اشغالي بنيان گذاشته شد.شيخ ياسين ابتدا جماعت اسلامي را براي همكاري با فعاليت هاي سياسي اخوان المسلمين در غزه پي ريزي كرد و سپس جنبش حماس را به عنوان بازوي سياسي و منطقه اي اخوان المسلمين بنيان نهاد.
حماس علاوه بر اينكه يك جنبش مردمي و ملي است كه ريشه در آحاد مردم فلسطين و امت اسلامي دارد و براي آزادي ملت فلسطين از ظلم و جور صهيونيست ها تلاش مي كند يك جنبش جهادي نيز هست و با وارد شدن به فاز مسلحانه بيشتر فعاليت خود را در حوزه مبارزه با اسرائيل متمركز ساخته است.
اين جنبش بر ادامه مقاومت تا پيروزي و آزادسازي اراضي اشغال شده فلسطين تاكيد دارد و اين گزينه را جايگزين واقعي مذاكرات سازش كرده است.
استراتژي جنبش حماس آزادي تمام و كامل سرزمين هاي فلسطيني و ناديده گرفتن راه حل هاي مسالمت آميز دشمن صهيونيستي است چرا كه حماس، اسرائيل را به مثابه دشمن اسلام و يهوديت تلقي مي كند. به همين دليل عمده شهرت حماس به دليل عمليات مسلحانه و شهادت طلبانه عليه اهداف و نيروهاي اسرائيلي است.
از دلايل ديگر معروفيت و حسن شهرت حماس در فلسطين اقدامات رفاهي و خدمات اجتماعي است كه ارائه مي دهد، حماس از بدو تأسيس خود در سال 1987، اقدامات گسترده اجتماعي، سياسي و حتي نظامي انجام داده است.
بخشي از بودجه سالانه 70 ميليون دلاري حماس صرف اين اقدامات مي شود:
بسط شبكه خدمات اجتماعي، اجراي برنامه هاي آموزشي و رفاهي، تأمين مدارس و يتيم خانه ها و مساجد، كلينيك هاي بهداشتي، مكان هاي اطعام فقرا و مكان هاي ورزشي.
در واقع با فراهم آوردن اين اقدامات و فعاليت هاست كه حماس موفق شده در ميان مردم محبوبيت كسب كرده و وفاداري سياسي مردم را به دست آورد.
اين جنبش كمك مالي به دانشجوياني مي دهد كه خواهان ادامه تحصيل در عربستان يا غرب هستند.
افزون بر اين حماس خدمات بهداشتي و درمان پزشكي ارزان يا رايگان را به مردم ارائه مي دهد.
حماس معتقد به تشكيل دولتي اسلامي و پياده ساختن تمام ابعاد اسلام و تمام جوانب زندگي است، اين جنبش علاوه بر اينكه مقاومت را وظيفه يك يك مسلمين مي داند معتقد به نقش هاي انقلابي براي تمام افراد جامعه اعم از زن و مردم، معلم و دانشجو و غيره است.
حماس توانست طي 23 سال يك الگوي تمام عيار در زمينه برقراري مناسبات با ديگر جنبش ها، ارائه خدمات به ملت فلسطين و جديت در مبارزه با دشمن اشغالگر ارائه كند و همين مسئله روزبه روز به محبوبيت اين جنبش افزود به همين دليل بسياري از تحليلگران حماس را با گروه هاي مبارز ويتنامي يا آمريكاي جنوبي همتراز مي دانند.
درواقع حماس در پرتو رشادت ها و از خودگذشتگي ها به يك وزنه سنگين در منازعه با رژيم صهيونيستي تبديل شده كه نمي توان آن را ناديده گرفت. اين جنبش تبديل به يك جنبش فلسطيني محبوب شده كه حاميان آن فرزندان امت هاي عربي و اسلامي در تمامي كشورها هستند چرا كه آرمان فلسطين دغدغه تمامي امت هاست.
در تاريخ جنبش مقاومت اسلامي فلسطين مي توان پنج مقطع مهم و سرنوشت ساز برشمرد كه نخستين آن شكل گيري اين جنبش مهم در سال 1987 است كه نقطه عطفي در تاريخ فعاليت هاي اسلامي فلسطين و تداوم مقاومت به شمار مي رود.
همزمان با درخشش ستاره هاي گردان هاي شهيد عزالدين قسام به عنوان يك شاخه نظامي كارآمد در آغاز دهه 90، افق جديدي در تاريخ اين جنبش و تاريخ ملت فلسطين ظهور يافت، زيرا حماس موفق شد چندين عمليات به اجرا درآورد كه تأثيرات بسزايي در روند فعاليت هاي مبارزاتي در داخل فلسطين داشت.
مرحله بعد از توافقنامه اسلو نيز يكي از مراحل مهم و نقطه عطف هاي اين جنبش به شمار مي آيد زيرا حماس موفق شد ضربه هاي مهلكي بر پيكر نظاميان صهيونيست وارد سازد و يك عمليات بي سابقه را به اجرا درآورد و انتفاضه را وارد مرحله جديدي كند كه به هيچ وجه نمي توان آن را در روند مبارزه و جهاد ناديده انگاشت، به گونه اي كه اين عمليات در رأس عمده ترين اقدامات نظامي قرار گرفت.
حماس همچنين كارنامه درخشاني را در انتفاضه الاقصي (2000 ميلادي) از خود به يادگار گذاشت. اين اقدام پس از آن صورت گرفت كه دشمن صهيونيستي و تشكيلات فتح ضربات سهمگيني را به حماس وارد كردند، به نحوي كه گمان مي رفت ديگر حماس برچيده شده است، حماسي كه سخت ترين شرايط را در طول سال هاي 1996 تا 2000 تجربه كرد، در انتفاضه الاقصي حضوري پررنگ داشت و طي اين دوره فعاليت هاي نظامي آن اوج گسترده اي به خود گرفت و گردان هاي قسام موفق شدند دستاوردهاي مهمي از جمله شليك موشك هاي قسام را براي خود ثبت كنند. موشك هايي كه رژيم اشغالگر قدس را به وحشت انداخت.
موفقيت حماس در انتخابات و تشكيل دولت دهم مرحله نويني از فعاليت هاي سياسي را رقم زد كه عمده ترين آنها توطئه هاي مربوط به بي اثر گذاشتن اين پيروزي و بي محتوا ساختن آن از طريق سنگ اندازي بر سر راه چرخش مسالمت آميز قدرت است، مسئله اي كه به سرعت به شكاف داخلي انجاميد.
خطرناكترين مرحله در تاريخ اين جنبش تهاجم سال گذشته اسرائيل به نوار غزه است كه هدف آن سركوب كامل اين جنبش بود ليكن به رغم آن همه شرارت، جنايت و سبعيت رژيم صهيونيستي، اين جنبش موفق شد كه اين مرحله را نيز پشت سر بگذارد و همچنان بر پاي بندي خود به آرمان ملي فلسطين تأكيد كند.
درواقع رژيم صهيونيستي به رغم داشتن همه گونه امكانات و تجهيزات نظامي و حمايت هاي كشورهاي قدرتمند دريافت كه با محاصره و اتكاء به قدرت نظامي نمي تواند حماس را به زانو درآورد و اين جنبش همچنان پابرجا و استوار از ملت فلسطين دفاع مي كند.
همين عملكرد حماس باعث شد كه جايگاه حماس در ميان ملت فلسطين و جهان عرب تقويت و اين جنبش به اميد فلسطينيان تبديل شود.
امت اسلام به واسطه دلاوري ها و رشادت هاي فرزندان مقاومت متوجه شد كه جنبش حماس مانند ديگر جنبش هاي مقاومت در جهت آزادسازي فلسطين و تشكيل دولتي بالنده بر مبناي دين اسلام تلاش مي كند و همين مسئله بر محبوبيت حماس افزود.
دشمنان داخلي و خارجي با سازماندهي توطئه هاي مختلف سعي كردند مردم فلسطين را عليه حماس بشورانند و دولت برخاسته از اين جنبش را به شكست بكشانند ولي جنبش حماس با خنثي كردن اين توطئه ها پايگاه مردمي خود را تثبيت كرد و از طريق دولت تحت رهبري خود يك مدل جديد در عدالت خواهي و شفاف سازي ارائه كرد كه خواسته هاي مردم را با وجود محاصره نفس گير غزه برآورده ساخت.
جنبش مقاومت اسلامي حماس در بيست و سومين سالگرد تأسيس خود بار ديگر تأكيد كرده است كه مقاومت به رغم هرگونه مانع تراشي ها، سنگ اندازي و توطئه چيني ها به راه دور و دراز و پرپيچ و خم خود ادامه مي دهد و از رهبران و حكام عرب مي خواهد به جاي سرپوش گذاشتن بر تمامي جنايات رژيم صهيونيستي از طريق مذاكره و سازش اين رژيم جنايتكار را محاكمه كنند.
حماس اعلام كرده كه همچنان پرچمدار مقاومت باقي خواهد ماند و تا بازگرداندن تمامي آوارگان فلسطيني به سرزمين مادري شان، آزادي اراضي اشغالي، آزادي اسيران فلسطيني و لغو محاصره غزه آرام نخواهد گرفت.

 



پيچ و خم هاي مذاكرات فتح و حماس

زهرا عباسي
پس از شكست مذاكرات به اصطلاح سازش، تشكيلات خودگردان فلسطين براي بازگرداندن وجهه خود بار ديگر به چارچوب مذاكرات فلسطيني (آشتي ملي) برگشت تا شايد بتواند از اين طرح به عنوان راهبردي براي فشار برنتانياهو و بازگرداندنش به ميز مذاكرات سازش سود ببرد. تشكيلات رام الله طرح يك طرفه دولت مستقل فلسطيني را به سازمان ملل ارائه داد تا از اين اهرم نيز براي فشار بر رژيم صهيونيستي استفاده كند.
مسئله اساسي اين است كه آيا تشكيلات خودگردان فلسطين واقعا به دنبال آشتي ملي و حل اختلافات با جنبش حماس است يا بار ديگر درصدد است برگزاري نشست آشتي ملي را به تعويق بيندازد، همان طور كه در نشست هاي اخير اين مسئله انجام شد.
كارشناسان سياسي منطقه معتقدند تصميمات تشكيلات خودگردان و به ويژه محمود عباس رئيس آن نه از سوي خود او بلكه از سوي مراكز تصميم گيري رياض، قاهره، واشنگتن و تل آويو اتخاذ مي گردد. به همين دليل هيئت شركت كننده در نشست بعدي فتح و حماس با توجه به تمامي ملاحظات مراكز تصميم گيرنده بايد وارد ميز مذاكره شود.
يكي از مهم ترين مسائلي كه هنوز بين دو طرف لاينحل باقي مانده مسئله امنيت دو طرف است. سيستم هاي امنيتي تشكيلات خودگردان ماه ها و سال هاست كه جنبش حماس و طرفداران آن را تحت فشار قرار داده اند و به عناوين مختلف مبارزان حماس را بازداشت، زنداني و شكنجه مي كنند.
دستگاه امنيتي تشكيلات خودگردان تبديل به بازوي فعال رژيم صهيونيستي در كرانه باختري شده است و روزي نيست كه اين نيروهاي امنيتي هواداران حماس را دستگير و بازجويي نكنند.
حماس معتقد است محمود عباس براي مقابله با سياست هاي خيره سرانه رژيم صهيونيستي و آمريكا بايد رويكردي صادقانه به آشتي ملي داشته باشد و به انواع مختلف هماهنگي امنيتي كه تنها به سود اشغالگر است، پايان دهد.
مشخص كردن وضعيت سرويس هاي امنيتي براساس مشاركت ملي ميان گروه هاي فلسطيني مي تواند ضامن حقيقي موفقيت هرگونه توافق آشتي باشد. همچنين راه مقابله با جانبداري مغرضانه آمريكا از رژيم صهيونيستي، برقراري آشتي ملي مبتني بر پايبندي به ارزش ها و مشي مقاومت است.
تعيين تكليف مبحث امنيتي براي تضمين پايداري و تداوم هرگونه آشتي ملي ضروري است و موضوع سرويس هاي امنيتي بسيار حساس بوده و بايستي با تفاهم ملي حل و فصل شود.
براي رسيدن به توافق واقعي، پايدار و متداوم بايد مسئله تفاهم ملي به صورت ريشه اي حل و فصل شود.
يكي ديگر از مسائلي كه بين جنبش هاي فتح و حماس لاينحل باقي مانده مسئله برگزاري انتخابات سراسري در تشكيلات خودگردان است.
جنبش حماس و به طور كلي ملت فلسطين محمود عباس و تشكيلات خودگردان را نماينده واقعي مردم فلسطين نمي دانند و معتقدند كه هرچه زودتر محمود عباس بايد از سمت خود استعفا كند درحالي كه عباس بارها اعلام كرده كه از پست خود كناره گيري نخواهد كرد و همچنان بر رياست تشكيلات تكيه خواهد زد.
با وجود اين، به رغم تمام فشارهايي كه صهيونيست ها، كشورهاي عربي و حتي تشكيلات خودگردان فلسطين بر نوار غزه وارد كرده است، حماس روز به روز پايگاه مردمي گسترده تري را به خود اختصاص مي دهد و جايگاه خاصي در ميان مردم غزه و منطقه پيدا كرده است.
پيروزي حماس در انتخابات پارلماني گواه ديگري بر محبوبيت حماس در بين مردم فلسطين بود ليكن با وجود برگ هاي برنده اي كه حماس در اختيار دارد به ويژه مقاومت و ايستادگي قهرمانانه اي كه در جنگ 22 روزه غزه مقابل رژيم صهيونيستي از خود نشان داد اما بر هيچ كس پوشيده نيست كه توافق فتح و حماس به نفع تل آويو و واشنگتن و برخي از كشورهاي منطقه نيست و مسلما با اين گفت وگوها مخالفت مي شود. به همين دليل در صورت برگزاري نشست آشتي ملي هم توافقي حاصل نخواهد شد.
گرچه همه طرف هاي فلسطيني و عربي آشتي ملي فلسطين را يك ضرورت و حتي در چارچوب نيازهاي امنيت ملي فلسطين ارزيابي كنند اما راه رسيدن به اين آشتي راه سخت و پرسنگلاخي است و تجربه هم ثابت كرده كه با اميدواري نمي توان از چنين چالش هايي با موفقيت عبور كرد. از اين رو با وجود آن كه نشستن مجدد فلسطينيان دور يك ميز به خودي خود مسئله اميدواركننده اي است اما باز كردن گره مشكل اختلاف فتح و حماس آن هم از داخل كلاف سردرگم مشكلات منطقه اي نه تنها كاري دشوار بلكه ناممكن است.

 



ناگفته ها از نحوه ترور رفيق حريري

پايگاه تحليلي ولترنت در مقاله اي به قلم «تيري ميسان» نويسنده فرانسوي به افشاگري هايي در مورد ترور رفيق حريري نخست وزير اسبق لبنان پرداخته و اعلام كرده كه رژيم صهيونيستي در اين عمليات از سلاحي جديد و پيچيده استفاده كرده است.
در اين مقاله آمده است در حالي كه رسانه هاي غربي اعلام كرده اند كه به زودي حكم دادگاه حريري عليه حزب الله صادر خواهد شد رسانه هاي روسي تمامي بازرسي هاي سازمان ملل را زير سؤال برده اند.
به اعتقاد تيري ميسان، سلاحي كه براي ترور رفيق حريري به كار گرفته شد ساخت آلمان بود و به همين دليل «دتلف مهليس» قاضي و نماينده و مسئول آلماني تحقيق و رسيدگي به پرونده ترور حريري مداركي كه مبتني بر نوع سلاح و ساخت كشور آن بود را دستكاري كرد. همين مسئله افشاگري در دادگاه را آشفته و مسير جريان را منحرف كرد.
اين نويسنده فرانسوي در ادامه مقاله مي نويسد، اطلاعاتي كه ما در مورد چگونگي ترور رفيق حريري بدان رسيديم مسير جديدي را به رويمان باز كرد اما براي ديگران جاي تعجب داشت كه چرا تا به حال مورد بررسي قرار نگرفته بود. در اين مسير ما با بازيگران جديدي مواجه شديم كه اين مسئله زنگ هشداري بود براي كساني كه به دنبال نشانه اي از ترور بودند و حزب الله را متهم به همكاري مي كردند.
از سوي ديگر، انتظار مي رفت كه سازمان ملل ماموران ويژه اي را براي بررسي و اقدامات اوليه عازم لبنان كند و اين بررسي ها را با دقت و براساس موقعيت و شواهد موجود و فيلم ها و عكس هاي مربوط به حادثه انجام دهد كه اين امر صورت نگرفت، قربانيان را از زير خاك بيرون نياوردند و هيچ نوع كالبد شكافي انجام نشد.
هر كسي با بررسي صحنه جرم مي تواند به راحتي موج گسترده و عميق انفجار را مشاهده كرده و به اين نكته پي ببرد كه قربانيان از يك انفجار سطحي بيرون نيامده اند. بازسازي صحنه ترور نه در لبنان و نه در هلند كه مقر دادگاه بين المللي بود بلكه در فرانسه انجام شد كه يكي از كشورهاي حامي دادگاه بود. ساختمان هاي اطراف صحنه جرم دوباره بازسازي شد و حتي خاك از لبنان آورده شده بود محافظين، اتومبيل ها و شرايط اصلي صحنه دوباره جايگزين شد و هدف از اين بازسازي اثبات فرضيه انفجار و نوع انفجار بود اما نتايج اين آزمايش پرهزينه هرگز بر ملا نشد.
تري مسيان مي افزايد، زماني كه به عكس ها و فيلم هاي حادثه نگاه مي كنيم پي مي بريم كه قابل توجه ترين مشخصه اين حادثه انفجار است قسمت هاي مختلف اتومبيل ها و اشيايي كه «اطراف بودند سوختند بدن هاي قربانيان نيمي سوخته و نيمي ديگر سالم بودند. حادثه شگفت انگيزي كه هيچ شباهتي به انفجارهاي معمولي نداشت.
مهم ترين چيزي كه مي توان از عكس هاي گرفته شده از جسد رفيق حريري مشاهده كرد اين است كه ساعت مچي طلاي وي كه محكم در دستش بود ذوب شده در حالي كه يقه پيراهن او هنوز سالم بود.
در واقع نظريه اي كه عنوان مي كرد انفجار حاصل از مواد «تي.ان.تي» موجود در كاميون مستقر در محل حادثه بود نفي مي شود.
در واقع انفجار به طور استثنايي موجي با حرارت شديد و در مدت كوتاه به وجود آورد و جسمي كه در معرض موج انفجار بود بلافاصله به ذغال تبديل شد در حالي كه قسمتي از بدن كه در معرض موج انفجار نبود نسوخته بود.
اشيايي فلزي كه گرما را جذب كرده بودند ذوب شدند ليكن اشيايي مانند پارچه نرم يقه پيراهن حريري بدون تغيير باقي مانده بود.
علاوه بر اين، فيلم هاي به جاي مانده از اين حادثه نشانگر آن است كه تعداد زيادي دست و پا در اين انفجار از هم جدا شدند. اما قطعات به طرز عجيبي تميز و پاكيزه بودند گويي كه از مجسمه هاي گلي ساخته شده اند. هيچ نشانه اي از استخوان هاي شكسته يا بيرون آمده يا جسم تكه تكه شده نبود. دليل اين است كه انفجار تمامي اكسيژن را فرونشاند و آب بدن ها را خشك و در واقع آنها را سست كرد. در همان ساعات، چندين شاهد در همان محل از مشكلات تنفسي شكايت داشتند. مقامات به طور غيرعادلانه اين مشكلات را به عنوان يك واكنش جسمي - رواني كه به دليل آسيب رواني صورت گرفته، تفسير كردند.
چنين مشاهداتي الفباي پرسش جنايي را تعيين مي كند. اين مشاهدات نقطه شروع به شمار مي رود، و هنوز در هيچ كدام از گزارشاتي كه توسط «كارشناسان حرفه اي» به شوراي امنيت ارائه گرديد، نشان داده نشده است. زماني كه از تعدادي كارشناس نظامي پرسيديم كه چه نوعي از اين انفجارها توانايي ايجاد چنين خساراتي را دارند، توضيح دادند كه نوعي سلاح جديد است كه بيش از چندين دهه گسترش يافته و در گزارشاتي كه در نشريه هاي علمي به چاپ مي رسد، نمايان است. تركيبي از علم هسته اي و نانوتكنولوژي مي تواند عامل انفجاري باشد كه مي توان قدرت دقيق آن را تنظيم و كنترل كرد. اين سلاح به منظور تخريب تمام چيزهاي اطراف تا نزديكترين نقطه تنظيم شده است.
به گفته متخصصان نظامي اين سلاح مي تواند تأثيرات گوناگون ديگري نيز داشته باشد از جمله اينكه فشار قوي بسيار زيادي را در منطقه انفجار به وجود مي آورد و در يك لحظه متوقف شده و سنگين ترين اشياء را رو به بالا مي كشاند. بنابراين، خودروها به هوا پرتاب مي شوند.
اين سلاح تقريباً شبيه يك موشك كوچك است و در زمان آتش گرفتن صدايي شبيه هواپيما توليد مي كند، در همين رابطه چند تن از شاهدان اظهار داشتند كه هنگام فرار از صحنه صداي هواپيما شنيدند.
به گفته كارشناسان نظامي در سال 2005، آلمان تنها كشوري بود كه به اين تكنولوژي جديد دست يافته بود. به همين دليل مهليس و «گرهارد لمن» عامل سرشناس سرويس هاي اطلاعاتي آلمان و آمريكا نظريه انفجار كاميون حاوي مواد منفجره را به منظور منحرف كردن بازرسي از سلاح آلماني مطرح كردند تا مسير پرونده ترور حريري را معكوس كنند.
كارشناسان نمونه هاي متنوع خاك را از صحنه جرم برداشتند. در ابتدا آنها را باهم تركيب كردند، سپس در سه شيشه به طور جداگانه ريختند و به سه آزمايشگاه مختلف فرستادند. در ابتدا در دو شيشه هيچ اثري از مواد منفجره پيدا نكردند. سومين شيشه كه توسط مهليس و لمن نگهداري شده بود، شخصاً به سومين آزمايشگاه فرستادند. در اينجا بقاياي مواد منفجره شناسايي شد شخصيت اين دو بازرس كه به شدت خدشه دار شده بود، به اندازه كافي به همگان ثابت شد. جانشينان آنها نيز اين موضوع را به طور مخفيانه تصديق كرده و تمامي اقدامات آنها را بي اعتبار اعلام كردند.
در ميان دخالت هاي آنها معروفترين آن به شهادت هاي دروغين مربوط مي شود. پنج نفر ادعا كردند كه مقدمات انجام شده براي حمله را ديدند و رؤساي جمهور «بشار اسد» و «اميل لحود» را متهم كردند.
همچنين براساس اين شهادت ها، دتلف مهليس به اسم جامعه بين المللي، چهار تن از فرماندهان لبناني را دستگير و به مدت 4سال زنداني كرده است. وي اين كار را با همراهي چند نفر از افراد مسلح خود در خانه شخصي بدون هيچ نوع حكمي از سوي مقامات لبناني انجام داده و همچنين از اعضاي همراهان آنها بازجويي نكرد. وي به همراه معاونانش كه به زبان عبري با هم صحبت مي كردند، خانواده هاي آنها را نيز تحت نظر داشت. سپس، از جانب جامعه بين المللي، تصوير دستكاري شده زن يكي از فرماندهان را براي اثبات اينكه شوهرش نه تنها منظورش را از قتل مخفي كرده بلكه به وي خيانت هم كرده است را نشان داد.
مسئله باورنكردني تر، پيشنهاد لمن براي آزاد كردن يكي از چهار فرمانده زنداني در قبال شهادت دروغ وي عليه رئيس جمهور سوريه است.
در هر صورت استفاده از سلاح آلماني توسط رژيم صهيونيستي بايد توسط بازرسان مورد تحقيق و بررسي قرار مي گرفت به ويژه آنكه در جنگ سال 2006 رژيم صهيونيستي عليه لبنان، «آنگلا مركل» صدراعظم آلمان تعداد زيادي از نيروهاي اين كشور را براي پيوستن به نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل اعزام كرد و اظهار داشت كه مأموريت ارتش آلمان حفاظت از اسرائيل است و بدين سبب موجي از شورش در ميان افسران به وجود آمد، صدها نفر نامه هايي به وي نوشتند تا متذكر شوند كه آنها براي دفاع از رژيمي بيگانه نام نويسي نكرده اند.
اقدامات مهليس در اتكا به شهادت شاهدان دروغين، بازداشت غيرقانوني چهار فرمانده لبنان و افشاگري هاي «جميل سيد» يكي از اين فرماندهان باعث شد كه شوراي حقوق بشر سازمان ملل اين اقدامات را محكوم و خواستار پيگيري آن شود.
جميل سيد شكايتي را در سوريه تنظيم و ارائه كرد كه طي آن «دتلف مهليس»، «گرهارد لمن» و پنج تن از شاهدان دروغين متهم شدند.
فراز و نشيب ها درمورد روند دادگاه بين المللي ترور حريري همچنان ادامه دارد و درحالي كه غربي ها در حمايت از صهيونيست ها مي كوشند حزب الله را متهم اين دادگاه عنوان كنند، اين حزب بسيار مهم و استراتژيك لبنان اعلام كرده كه از صدور رأي دادگاه هيچ هراسي ندارد چراكه تمامي اسناد و مدارك موجود درمورد دخالت اسرائيل در اين حادثه تروريستي كاملاً مشهود است.
به همين دليل بسيار واضح است كه تشكيل اين دادگاه صرفاً بي نتيجه و در حقيقت در جهت خدمت به رژيم صهيونيستي است.
تري مسيان خاطرنشان مي كند، حقيقت سرانجام آشكار مي شود و فيلم هواپيماهاي بدون سرنشين اسرائيل كه توسط حزب الله افشا شده است مداخله اين رژيم در اين ترور را ثابت مي سازد، همچنين استفاده از سلاح آلماني در حادثه ترور رفيق حريري پازل اين جريان را كامل مي كند و نشان مي دهد كه دست صهيونيست ها و غربي ها در اين حادثه كاملاً مشهود است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14