(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 2  دی 1389- شماره 19821

شاه حسيني و روايت عمليات نصر
فرج الله سلحشور و تهيه قصه هاي خدا
ميركريمي با «يه حبه قند» در جشنواره فجر
گفت وگو با صادق عاشورپور به بهانه رونمايي از مجموعه «نمايش هاي ايراني»
جنگ باعث رشد هنر نمايش شد
آسيب شناسي برنامه هاي صبح گاهي سيما طلوع زندگي از افق رسانه ملي
نگاهي به فيلم« ديگري» ساخته مهدي رحماني
به همين سادگي!
اسلام هراسي غربي در فيلم مصري
سينماي ايران سال آينده خادم فرهنگ شيعي مي شود
فراخوان انيميشن درباره ايران 1404



شاه حسيني و روايت عمليات نصر

انسيه شاه حسيني تا چند روز ديگر توليد جديدترين فيلم خود را آغاز مي كند. اين فيلم «زيباتر از زندگي» نام دارد و موضوع آن عمليات نصر است.
شاه حسيني در گفت وگويي با روزنامه كيهان گفته بود كه در اين فيلم مجاهدت هاي شهيد سيدحسين علم الهدي به تصوير كشيده مي شود.
اين اثر هم اكنون در مرحله رتوش فيلمنامه است و نسخه نهايي آن به زودي آماده مي شود.
همچنين سعيد سيدزاده، تهيه كننده فيلم «زيباتر از زندگي» گفته كه فيلمبرداري آن در هويزه انجام مي شود. وي همچنين قصه اين فيلم را كاملا واقعي و مستند معرفي كرد.
انسيه شاه حسيني پيش از اين فيلم هاي «غروب شد بيا»، «شب به خير فرمانده» و «پنالتي» را ساخته بود.

 



فرج الله سلحشور و تهيه قصه هاي خدا

فرج الله سلحشور پس از كارگرداني مجموعه عظيم و موفق «يوسف پيامبر» باز هم اقدام به توليد يك سريال مذهبي خواهد كرد. البته او اين بار فقط تهيه كنندگي كار را برعهده دارد.
محمود غلامي مجري طرح اين مجموعه به فارس گفت: مدتي است توليد مجموعه پنجاه قسمتي «قصه هاي خدا» به تهيه كنندگي فرج الله سلحشور را آغاز كرديم. در توليد مجموعه به محورهاي مختلف از جمله دين مداري، واقعي بودن قصه ها، عبرت آموزي توجه شده است.
وي در ادامه افزود: قصه ها موضوعات مختلفي از جمله ديني، دفاع مقدس، اجتماعي، روز، تاريخي، عرفاني و ... را در بر مي گيرند و همگي بايد واقعي باشند. از خاطرات طيف هاي مختلف جامعه و اتفاقاتي كه براي آن ها رخ داده بدون ذكر نام استفاده شده است.
وي در ادامه به فيلمنامه هاي آماده شده اشاره كرد و گفت: تاكنون فيلمنامه 15 اپيزود 45 دقيقه اي آماده شده است و به زودي پيش توليد يكي از آن ها را آغاز مي كنيم.
او درباره زمان پخش مجموعه گفت: هنوز زمان خاصي از سوي شبكه اول سيما اعلام نشده است.
تاكنون سه اپيزود به نام هاي «ترديد» به كارگرداني عليرضا اسحاقي، «چرا باران نمي بارد» به كارگرداني روح انگيزشمس و «رزرو» به كارگرداني سيداحمد ميرمحمدي تصويربرداري شده و مراحل مختلف فني را سپري مي كند.

 



ميركريمي با «يه حبه قند» در جشنواره فجر

سيدرضا ميركريمي با تازه ترين فيلم خود «يه حبه قند» در بيست ونهمين جشنواره فيلم فجر حضور مي يابد. اين ششمين فيلم بلند سينمايي اوست كه هم اكنون در مرحله صداگذاري است.
ميركريمي پيش از اين با فيلم هايي چون «زير نور ماه»، «خيلي دور، خيلي نزديك» و «به همين سادگي» موفقيت هاي بسياري را كسب كرده بود و اين بار نيز با فيلمي خانوادگي و اجتماعي در جست وجوي موفقيتي تازه است.
فيلمنامه «يه حبه قند» توسط محمدرضا گوهري براساس طرحي از رضا ميركريمي و شادمهر راستين به نگارش درآمده و در خلاصه داستان آن آمده است: سكوت خانه باغ قديمي و سرسبز با ورود مهماناني در هم مي شكند. چهار دختر اين خانه همراه همسر و فرزندانشان براي عروسي خواهر كوچك ترشان پسنديده به ياري مادر شتافتند. اين اقامت براي خواهران و باجناق ها شايد دردسر باشد ولي براي بچه ها يك آرزوي بزرگ است تا اين كه ...
«يه حبه قند» به تهيه كنندگي خود ميركريمي ساخته مي شود و محصول حوزه هنري است.

 



گفت وگو با صادق عاشورپور به بهانه رونمايي از مجموعه «نمايش هاي ايراني»
جنگ باعث رشد هنر نمايش شد

طه راستين
صادق عاشورپور متولد 1332 شهر همدان است. سابقه فعاليت عاشورپور در زمينه تئاتر و فعاليت هاي هنري به آغاز مقاومت باز مي گردد. كار با دانش آموزان مدارس راهنمايي و دبيرستان و دانشجويان تربيت معلم، همكاري با مراكز فرهنگي هنري سپاه همدان، همكاري با بنياد شهيد همدان در چندين دوره جشنواره نمايش بنياد شهيد به عنوان داور و بازبين نمايش هاي فرزندان شاهد از جمله سوابق اوست. نگارش مجموعه اي دو جلدي تحت عنوان «طنز در جبهه»، «پيوستگان»، «يك كلمن» و فيلمنامه هاي «آخرين تماس»، «حماسه پل»، «لحظه هاي كمين» از جمله سوابق او در عرصه نگارش تئاتر و سينماست. چندي پيش چهار جلد از مجموعه هفت جلدي «نمايش هاي ايراني» با تأليف او توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد و سه جلد ديگر هم در دست انتشار است. چند روز پيش مراسم رونمايي از اين مجموعه با حضور استادان و دانشجويان تئاتر برگزار شد. مجموعه اي كه به زعم بسياري از اهالي تئاتر، جاي خالي آن، سالهاست احساس مي شود. گفت وگو با صادق عاشورپور درباره اين مجموعه كتاب را مي خوانيد:
¤ در ابتدا به موضوع مجموعه شش جلدي نمايش ايراني بپردازيد؟
اين كتاب يك كار تحليلي- تحقيقي و تاريخي با موضوع نمايش در ايران از آغاز دوره تاريخي تاكنون است. اين مجموعه در شش جلد تدوين شده است و در هر جلد به يك موضوع پرداخته مي شود. فصل اول جلد نخست اين كتاب درباره «آيين زروان»، (خداي نور و روشنايي و اولين خدايي كه آريايي ها مي پرستيدند) و يك سري نمايش به نام «زروكرت» است كه نطفه سوگ سياوش از آن ناشي مي شود. فصل بعدي جلد نخست، شامل نمايش هايي است كه مربوط به «آيين ميترا بوده و به دو بخش «عهد ميدرا» و «عهد زروان» تقسيم مي شود، كه در هر كدام پاره نمايش هايي شكل گرفته است. در اين فصل نمايش «بغان فراج» (فراق مغ مقدس)، نمايش هاي «كوسه برنشين»، «گلين»، «غول بياباني» و «حاجي فيروز» معرفي و بررسي مي شود. جلد دوم مجموعه «نمايش هاي ايراني» شامل معرفي و بررسي «تعزيه» است و به دو بخش تعزيه قبل و بعد از اسلام تقسيم مي شود. در اين بخش به تغييرات شكلي تعزيه پرداخته مي شود. بعد از اسلام به وسيله ديلميان موضوعات گذشته از تعزيه خارج شده و موضوع كربلا جايگزين شده و واقعه تاريخي و اسلامي كربلا از منظري هنري به مردم ارائه مي شود. جلد سوم نمايش هاي عصر مزدا يسنا، (آيين زرتشت)، جلد چهارم «نقالي در ايران» و جلد پنجم شامل «نمايشنامه هاي عاميانه»اي كه در مجالس اجرا مي شده است را در برمي گيرد. در نتيجه اين پژوهش ها و با استناد به نظرات كارشناسان، مي توان گفت نمايش با ورود آريايي ها به سرزمين متمدن ايران شكل گرفته است. به طور كلي بايد بگويم در اين مجموعه بيشتر به آيين ها و رسوم اقوام ايراني از آيين زروان «خداي نوراني» كه قبل از ميترا بوده تا دوره انقلاب اسلامي پرداخته مي شود.
¤روايت اين دوره ها به چه صورت است؟
سعي كردم در اين دوره ها كمتر به حكومتها توجه داشته باشم و بيشتر سعي كردم به مردم و آيين و رسوم آنها بپردازم. مي توان نمايش در ايران را به دو دوره قبل از اسلام و دوره اسلامي تقسيم كرد. قبل از اسلام نمايش هايي مثل سوگ سياوش وجود دارد و در دوره اسلامي، ما تعزيه را داريم و اين روند ادامه مي يابد تا دوره صفويه كه در اين دوره از سوي صفويان يك سري نمايش هاي ايراني بازسازي مي شود و با بهره گيري از عنصر شيعي در تعزيه تبلور مي يابد.
¤ در دوره معاصر يا نزديك به معاصر چطور؟
در دوره مشروطه هنر نمايش در ايران در برخورد با نمايش غربي تحول مي يابد و دچار يك جور تجددطلبي مي شود. اين تجدد در نمايش هاي فتحعلي آخوندزاده به ويژه محسوس است. بعد از انقلاب اسلامي آيين هاي منسوخ شده مثل حاجي فيروز مورد توجه قرار گرفت. قبل از انقلاب بيشتر به دنبال تئاتر ملي بودند اما موفقيت چنداني حاصل نشد و پس از انقلاب اين آيين ها به سه شكل مشخص شد. نمايش آييني، نمايش مذهبي و نمايش غربي كه به نمايش سكويي معروف است.
¤ بعد از انقلاب براي هنر نمايش چه اتفاقاتي پيش آمد؟
يكي از اتفاقاتي كه باعث رشد هنر نمايش در ايران شد، جنگ تحميلي بود. اين باعث شد تئاتر دفاع مقدس شكل بگيرد. تا قبل از جنگ تحميلي بين تئاتر ملي و وارداتي سرگردان بوديم، اما در دوره جنگ يك نوع نمايش توسط مردم در خانه و رزمندگان در جبهه ها شكل گرفت كه به صورت يك نوع تئاتر ملي در ايران ادامه يافت. تفاوت جنگ تحميلي با ساير جنگ ها اين بود كه اين جنگ، جنگ كيفيت بود نه كميت، جنگ خوبي در برابر بدي. در تراژدي اروپا قهرمان بايد دچار اشتباه شود تا قهرمان شود اما قهرمان ما آگاهانه انتخاب مي كند. اين قهرمان مثل مردم عادي است كه آگاهانه انتخاب مي كند و مسير خود را پيدا مي كند و تبديل به قهرمان مي شود مثل شهيد همت، شهيد صياد شيرازي و...
¤ صحبت كه به اينجا رسيد كمي درباره رابطه مذهب و هنر بگوييد؟
اصولا نمايش زائيده مذهب است و تمام آيين ها و نمايش ها در بطن خود براي شكرگذاري از خداوند است. تفاوت فقط در نوع نگاه است و اين موضوع در ايران مهم تر بوده چرا كه ايراني ها جزو اولين اقوام مذهبي در دنيا هستند. حتي قبل از آمدن اسلام به ايران مردم دين دار بودند و به مناسبت هاي مختلف جشن شكرگذاري برگزار و در اين جشن ها، يك نمايش خاص را برگزار مي كردند.
¤ در گردآوري و تدوين اين مجموعه از چه منابعي استفاده كرديد؟
از قرآن، تورات، انجيل، اوستا، گات ها، ونديدادها و تمام كتاب هاي تحقيقي و تاريخي نوشته شده و حتي از كتاب هاي مستشرقين اروپايي و عربي و كتاب هاي لاتين و عربي و هندي و چيني و هر نوع كتابي كه به اين آيين ها و نمايش ها پرداخته است، استفاده كرده ام. تنها در جلد اول اين مجموعه از 101 منبع استفاده و فيش برداري كرده ام. عنوان اين منابع به طور كامل در پايان كتاب ها آمده است.
¤طبق تحقيقاتي كه انجام داده ايد وضعيت هنر نمايش در ايران چگونه بوده است؟
من در اين مجموعه در حدود 40 نوع نمايش خاص ايراني را معرفي و عرضه كرده ام، از جمله سوگ سياوش، ميرنوروزي، حاجي فيروز، كوسه برنشين، بغان فراج، گلين، غول بياباني و غيره، كه به تفصيل درباره اين نمايش ها صحبت شده است.
¤ در اين مجموعه فقط به معرفي اين نمايش ها و دوره تاريخي آنها پرداخته شده است؟
خير. سعي كردم علاوه بر معرفي اين آيين ها، از چگونگي شكل گيري، دوره شكل گيري، نوع نمايش، و حتي زماني كه منسوخ شده توضيح دهم.
¤ كار تحقيق و تدوين اين مجموعه چقدر زمان برد؟
براي تدوين و نوشتن اين مجموعه در حدود 23 سال تحقيق كردم و حدود سه سال طول كشيد تا اين فيش ها را جمع آوري و مرتب كردم. در اين مدت به تمام نقاط ايران سفر كردم و حتي به خيلي از روستاهاي ايران رفتم و از تمام قديمي ها و افرادي كه به نوعي با اين آيين ها آشنايي داشتند مصاحبه گرفتم.
¤ شاخص ترين ويژگي هاي اين كتاب چيست؟
يكي از ويژگي هاي شاخص اين كتاب اين است كه به مواردي پرداخته كه به مردم تعلق دارد و جزئي از زندگي مردم اين سرزمين است. مردم ما با اين ها عجين بوده اند و اين نمايش ها را مي شناسند، مخصوصاً با هدايت پژوهشگاه به سمت و سويي رفتيم كه درست كار شود و چيزي كه از مردم و نياكان ما به ارث رسيده در اين كتاب آورديم. به سراغ ترجمه نرفته ايم. اگر هم بخش هاي مختصر ترجمه اي هم هست در تأييد كار خودمان هست و نرفته ايم از آن ها فرهنگ گدايي كنيم.
¤ باتوجه به گفته هاي شما فكر مي كنيد اين كتاب مخاطب عام خواهد داشت؟
حتماً همين طور است. با كساني كه صحبت كرده ام و باخبرهايي كه در مطبوعات منتشر شده خوشبختانه استقبال از اين كتاب خيلي خوب بوده است. مخصوصاً اينكه جلد ششم اين مجموعه درباره تئاتر دفاع مقدس است و قدر مسلم هر پدر و مادري و جواني كه در آن دوران بوده و بخواهد يك حس نوستالژي نسبت به آن دوران بگيرد اين كتاب او را تحريك مي كند كه آن خاطرات احيا شود. سعي كردم اين نمايش را طوري بياورم كه حرف مردم سرزمينمان باشد.
¤ مطلع شديم كه جلد هفتم اين مجموعه را درباره نمايش هاي عاميانه در ايران تدوين كرده ايد. كمي در اين باره توضيح مي دهيد؟
جلد هفتم با عنوان نمايش هاي عاميانه است، كه اولين بار 20 سال پيش در ماهنامه سوره با همكاري شهيد آويني معرفي و چاپ شد. در اين جلد تمام نمايش هاي عاميانه اي كه مردم در جشن ها و محافل و عروسي ها براي خنداندن مردم صورت مي دادند، آورده شده است و سبك و سياق آن ها و نحوه اجراي آن ها نوشته شده و در اين مجموعه آمده است.

 



آسيب شناسي برنامه هاي صبح گاهي سيما طلوع زندگي از افق رسانه ملي

هاجر ياراحمدي
«سيما» به عنوان رسانه اي ملي، يكي از پرمخاطب ترين رسانه ها در كشور به حساب مي آيد. اين رسانه، در تمام شبانه روز برنامه هاي متنوع و متعددي را پخش مي كند، اما برنامه هاي صبح گاهي به دليل مختصات «آغاز گري» كه دارند به گونه اي سخن گوي رسانه به شمار مي آيند، به طوري كه با برنامه هاي ديداري و شنيداري مناسب مي توانند رنگ تازه اي به صبح مخاطب بزنند و او را براي آغاز يك روز تازه و موفق آماده كنند. رويكرد مثبت در برنامه هاي صبح گاهي هم در گفتار و هم در زير پوست برنامه مي تواند مخاطب را بانشاط و اميدوار به سركار بفرستد. همچنين، مجري برنامه تأثير مستقيمي روي جذابيت برنامه دارد و بايد فضايي را آماده كند كه بيننده احساس راحتي كند، نوع رفتار و حتي پوشش آنها يكي از تأثيرگذارترين عناصر براي شادي آفريني و اميدبخشي است.
همراهي اطلاعات مفيد و نشاط
ميلاد شيران مجري برنامه صبح گاهي صبح بخير ايران، معتقد است كه مهمترين مشخصه برنامه هاي صبح گاهي، تغيير مخاطب در طول برنامه است، چراكه در آغاز برنامه با مخاطبان دانشجو يا كارمند روبرو هستيم و يك ساعت بعد مخاطبان تغيير كرده و بيشتر، بانوان يا بازنشستگان و... مخاطبان برنامه هستند. تغيير مخاطب در سير زماني برنامه از يك طرف و صبح گاهي بودن آن از طرف ديگر ضرباهنگي ويژه و متفاوت را به يك برنامه مي بخشد.
وي كه هر روز صبح از ساعت شش صبح با چهره اي بشاش در مقابل مخاطبان شبكه يك سيما قرار مي گيرد، تنوع فرمي و ديداري را از ملزمات برنامه هاي صبح گاهي عنوان مي كند و مي گويد: اين تنوع بايد به گونه اي باشد كه مخاطب را خسته نكند.
وقتي از او چگونگي اجراي ستودني اش را جويا مي شويم در پاسخ عشق به ايران و ايراني را بيان مي كند و مي گويد؛ مخاطب برنامه صبح زمان مي دهد پس در مقابل بايد اطلاعات مفيد و نشاط را دريافت نمايد.
شيران، دانش آموخته رشته مهندسي برق است و براين باور است كه دانش و سواد مجريان در ايجاد برنامه اي مفيد بسيار مؤثر است، گفتگوهاي تخصصي و ارتقاي سطح اطلاعات مخاطب فرصتي است كه برنامه صبح گاهي مي تواند در اختيار مردم قرار دهد و اين هدفي است كه تا حد زيادي توانسته ايم به آن دست يابيم و البته اين موفقيت در وهله اول لطف پروردگار و بعد مرهون زحمات مديران سازمان است.
اين مجري برنامه صبح گاهي معتقد است كه استفاده از رنگ هاي شاد در دكور برنامه هاي صبح و استفاده از مجريان بانشاط مي تواند مجموعه اي مقبول به مخاطب هديه كند. به يقين اجراي مطلوب يكي از فاكتورهاي بسيار مهم در جذب مخاطب است، كه مي توان گفت شيران بدان كاملاً واقف است.
ميلاد شيران مهمترين عامل موفقيت در زندگي و كارش را در مرتبه اول توكل به خدا و در مراتب بعدي حمايت جدي خانواده اش و بخصوص پدرش عنوان مي كند و در ادامه مي افزايد يك مجري مخصوصاً در برنامه صبحگاهي بايد سعي كند كه موضوعات بيروني كمترين تأثير را در اجراي او داشته باشند تا بتواند برنامه اي هرچه بانشاط تر را به مخاطبان خود ارايه نمايد.
اولويت محتوا
امين نبي الهي فارغ التحصيل كارگرداني، و داراي سابقه اجرا در تلويزيون و راديو نيز مي گويد: آنچه براي يك برنامه ساز تلويزيوني بايد مهم باشد حركت محتوايي برنامه است. شايد بتوانيم برنامه اي را به هر نحوي براي صبحگاه فراهم كنيم اما نبايد محتوا در اين شتاب زدگي فدا شود.
نبي الهي معتقد است كه در برنامه هاي صبح گاهي شايد بيشتر از ديگر برنامه ها نياز باشد تا شناخت صحيحي از مخاطب داشته باشيم. و برنامه ساز با درك مخاطب خود و اينكه بتواند خود را به جاي بيننده احساس كند مي تواند ارتباط درستي با او ايجاد نمايد. در اين زمينه بايد مطالعات روان شناختي دقيق انجام گيرد و بدانيم فردي كه اكنون در ساعت هفت صبح بيدار شده است درچه موقعيتي قرار دارد و باتجزيه و تحليل هاي منطقي و درنظر گرفتن يك نظر حد واسط بين اقشار مختلف مردم مي توان به اين مهم دست يافت. او درباره چگونگي رسيدن به نشاط در برنامه هاي صبحگاهي مي گويد، همين كه بتوانيم مخاطب را با اميد به سركار بفرستيم در حقيقت توانسته ايم به نوعي براي او نشاط ايجاد نمائيم. چرا كه ذهن بيننده برنامه صبحگاهي با يك سري مجهولات مواجه است و آماده تفسير مطالب نيست، لذا نيازمند يك محرك است. رويكرد محتوايي برنامه مي تواند باعث جذب يا دفع مخاطب باشد و يا نه. البته هميشه با كلام و حرف نمي توان اين نشاط را ايجاد نمود، بلكه تلفيقي از موسيقي، رنگ، مسائل تخصصي و... بايد به مخاطب تقديم شود. همانطور كه نمي توان يك برنامه خمود و كسل كننده ساخت و اين انتظار را داشت كه مجري فقط با اجرايش آن را درست كند. نبي الهي در ادامه مي افزايد: گشاده رويي مجريان صبحگاهي يكي از تأثيرگذارترين عناصر براي شادي آفريني است، ولي از آنجا كه مجري بايد متناسب با فضاي برنامه مي باشد. لذا اگر محتواي كلي برنامه اي داراي نشاط نباشد شوخ طبعي مجري ممكن است لودگي به نظر برسد. اما در حالت كلي برنامه ساز بايد يك شناخت صحيح و دقيق از مخاطب داشته باشد بطوري كه بتواند نيازهاي او را به درستي پاسخ دهد.
وي كه برنامه هاي با نشاطي را در راديو نيز اجرا نموده است بر اين باور است كه ذكاوت و مطالعه عامل موفقيت يك جوان در رسانه است.
امين نبي الهي در ادامه به اين موضوع اشاره مي كند كه اجرا شكلي از هنر نمايش است و با توجه به اينكه در كشور ما تحصيلات آكادميك در ارتباط با مجري گري وجود ندارد و بيشتر فن بيان و... است لذا در انتخاب مجريان بايد بيشتر از افراد تحصيل كرده در زمينه تئاتر استفاده نمود. نبايد برنامه را ساخت بعد منتظر شد كه ببينيم آيا مخاطب جذب مي شود يا نه. چرا كه تاثيري كه اين برنامه ها بر مردم دارند و همچنين بودجه هاي كلاني كه صرف ساختن اين برنامه ها مي شود به هيچ عنوان شوخي بردار نيست.
عامل پويايي اجتماعي
با تمام اين تفاسير، نكته واضح اين است كه برنامه هاي صبحگاهي تلويزيون به عنوان شروع يك روز جديد مردم و همچنين آستانه آغاز كار رسانه به شمار مي آيند. مسلماً مخاطب برنامه صبح نيازمند دريافت اميد نشاط و يك نيروي محركه است كه همراه با دريافت اطلاعات به روز باشد. اگر بيننده با يك نشاط ظاهري و يا اطلاعات فرآوري نشده مواجه شود مسلماً از پس قاب شيشه اي تصوير آن را درك خواهد كرد. همچنين در برنامه هاي صبح گاهي نمي توان ذهن مخاطب را درگير مسائل پيچيده نمود چرا كه او فرصت پردازش اطلاعات سنگين آن هم در آغاز يك روز تازه را ندارد.
آنچه در توليد برنامه هاي صبح گاهي بايد در نظر گرفت اين است كه ذهن مخاطب اين برنامه ها، آمادگي دريافت و يا تفسير مطالب و يا انتقادات شديد و تند را ندارد و برنامه هاي صبح گاهي مطمئنا جاي مطرح كردن مسائل كلان و انتقادات اين چنيني نيست. همچنين در برنامه هاي صبح بايد از بيان مسايل كم اهميت نيز خودداري شود.
آنچه برنامه ساز تلويزيوني بايد مد نظر داشته باشد اين است كه مخاطب برنامه صبح در برابر زمان بكري كه صرف ديدن برنامه مي كند بايد اطلاعات مفيد و مسلما شادي و نشاط را دريافت نمايد. لذا ساخت برنامه اي با ريتم و ضرباهنگ مناسب صبح مفيد و ضروري به نظر مي رسد و برنامه اي با ريتم كند و يا كسل كننده مناسب براي مخاطبي نيست كه بايد يك روز پرمشغله را پشت سر بگذارد و يا آماده انجام فعاليت هاي روزانه خود شود. تلويزيون و حتي راديو به عنوان يك محرك نقش بسزايي را در برنامه روزانه مردم بر عهده دارند. به يقين مي توان گفت هرچه افراد با اميد و نشاط از منزل خارج شوند و به سركار بروند وظايف و مسئوليت هاي روزانه خود را بهتر انجام داده و جامعه اي پوياتر و با نشاط تر خواهيم داشت.
آنچه در بررسي تمام برنامه هاي صبح گاهي شبكه هاي تلويزيوني به چشم مي خورد استفاده از دكورهاي مختلف و مجريان مناسب است اما گاهي مشاهده مي شود پس از اينكه مخاطب با يك برنامه ارتباط خوبي برقرار مي كند ناگهان تغييرات نامتناسبي در سبك و سياق برنامه و يا جابجايي عوامل اجرايي آن انجام مي شود كه بيننده را دچار سردرگمي مي كند. مسلماً يك برنامه ساز هوشيار بايد شناخت درستي از مخاطب خود داشته باشد تا بتواند با او ارتباط برقرار كند.
نكته ديگر اينكه گاهي برنامه هاي صبح گاهي آنچنان به موضوعات ورزشي مي پردازند كه فراموش مي كنند برنامه صرف ورزشي نيست. استفاده از قطعاتي از فيلم هاي كمدي، شاد و البته ايراني مي تواند در ايجاد نشاط براي بيننده مؤثر باشد. همچنين تدارك برنامه اي از جنس زندگي مردم ضرورتي غيرقابل انكار است. لذا اگر بتوان برنامه را به گونه اي ساخت كه در آن پرسش و پاسخ بين مردم و مسئولان وجود داشته باشد مسلماً توجه افراد زيادي را به خود جلب خواهد كرد، چرا كه امروزه نظرات بيشتر به برنامه هاي منتقد جلب مي شود. طرح موضوعات كوتاه و مفيد، آموزش مسائل روان شناسي، نحوه ارتباط بين فردي و استفاده از رنگ هاي شاد در پوشش مجريان و فضاي برنامه همگي مي تواند باعث نشاط و سرزندگي افراد و انجام هرچه بهتر مسئوليت آنها در جامعه شود.

 



نگاهي به فيلم« ديگري» ساخته مهدي رحماني
به همين سادگي!

كاميار تشخص
چه از جهت متن وچه از منظر ساختار بايد گفت فيلم «ديگري» از آثار شاخص سالهاي اخير سينماي ايران است. فيلمي غير مرتجعانه كه اتفاقا رجعتي نوستالوژيك به ساحت انساني و عاشقانه سينماي سالهاي دور ايران دارد. سينمايي نجيب و اصيل و حس برانگيز.
صيميمت هولناكي كه بر شخصيت اصلي فيلم «ديگري» حكم فرماست و پايان فاجعه باري كه براي او و كودكي كه به او دلبسته است پيش مي آيد دركشاكش داستاني به ظاهر ساده اما در باطن بسيار هولناك موجبات ساخت و پرداخت فيلمي را پديد مي آورد كه «ديگري» است.
ديگري فيلم تكان دهنده ايست و چه توقعي مي توان داشت از آن كه اشتر مي چراند و هرگز تجربه عشق و راه صعب و سنگلاخ دلبستگي و آنگاه بي كسي و از دست دادن معشوق را نداشته است تا بفهمد كه «ديگري» روايتگر چه جهنمي است و چه مرارتي.
فيلم ديگري داستاني ساده را به صميمي ترين شكل ممكن با ميزانسني گرم و ساده به درستي و پاكي روايت كرده و در به تصوير كشيدن سادگي و غناي بي نظير مهر و دلدادگي به آثار پر اخلاص سالهاي سلامت سينما در ايران يا هرجاي ديگر جهان متعلق است.
فيلم «ديگري» آنقدر درسادگي و درستي و نداشتن ادا و اطورهاي من در آوردي و مهوع امروزي خوب پيش مي رود كه مخاطب شك مي كند شايد چشم هايش اشتباه مي بيند يا شايد اين فيلم متعلق به سالها پيش است و اشتباها در اينجا و دراين وقت به نمايش درآمده است و... چيزهايي از اين دست. و حسي از اين جنس.
وقتي بازي بازيگران درگرماي لوكيشن به ميزانسني درست و به جا منتهي شود، وقتي داستان حشو و زوائد دست و پاگير و منحرف كننده نداشته باشد، وقتي فيلم همه چيزش را در طبق اخلاص گذاشته ها باشد پيش روي تماشاگر و وقتي در فيلمي لاپوشاني و فرافكني و چيزهايي از اين دست كه سينماي امروز ما را پر كرده است نباشد معلوم است كه طيفي از نور و هاله اي از ترديد و تردد و حيرت و مهر و دوست داشتن پيرامون فيلم را در برمي گيرد و مخاطب از خود مي پرسد اين حس عاشقانه و گرم و بي ريا را قبلا كجا ديده ام، قبلا كجا فهميده ام، قبلا كجا لمس كرده ام؟
فيلم«ديگري» نه دهاتي است و نه شهري. نه مال اينجاست و نه متعلق به كسي. اصلا همه بدبختي ها از را اين تعلقات برمي خيزد و از اينكه چيزي مال كسي باشد و نخواهد و نتواند مال مخاطب شود و مال هنر و مال قطع تعلق ازعالم خاك و آن وقت است كه با هيچ سريشمي نمي توان محصول خودخواهي ها و خودگويي ها را قالب كرد به
خلق الله و چون فروتني قبول اشتباه هم دركار نيست. آن وقت صاحب مال شروع مي كند به بافتن بافه هاي بي نور و متكلف و پاچه گيري از اين و آن بي خبر - يا با خبر- از آنكه مشكل جاي ديگري است اين آسيب شناسي اصلي و اول سينماي امروز ايران است.
فيلم «ديگري» بي ترديد از آثار ماندگار و ارزشمند سينماي امروز و فرداي ايران است و اميدواريم كارگردان نه الزاما به شكل و فرم و داستان يا ديگر المان هاي ظاهري فيلم بلكه به بطن و متن آن يعني صداقت و سادگي و ميزانسن درست و بي ريايش وفادار بماند و باز هم بيافريند.

 



اسلام هراسي غربي در فيلم مصري

در اتفاقي عجيب و نادر، يك فيلم ضد اسلامي در كشور مصر ساخته شد. در اين فيلم همچنين به پيامبر عظيم الشأن دين اسلام اهانت هايي بسيار زشت روا داشته شده است.
فيلم «القمص مرقص عزيز» به وسيله يك كشيش قبطي مصري توليد شده و در ابتداي آن با وقاحت تمام عنوان مي شود كه اين فيلم «به همه مسلمانان تروريست در سراسر عالم» تقديم شده است!
در اين فيلم كه نشانه هاي نژادپرستي و افراط گرايي به وضوح در آن هويداست، اسلام را دين خشونت، و مسلمانان را افرادي نشان مي دهد كه تشنه به خون انسان ها در سراسر عالم هستند!
اين فيلم كه هم اكنون در سايت هاي مسيحيان و قبطيان مصر به صورت گسترده به نمايش درآمده، مجموعه اي است از الصاق چند تصوير و فيلمي كه پيشتر غربي ها براي توهين به اسلام ساخته بودند و در اينترنت موجود بوده است!
خبرگزاري ابنا درباره اين فيلم گزارش داده كه صحنه آغازين اين فيلم، حركتي است از بالاي بام كليساي سيده عذراء در مصر و نمايش صليب آن به سمت پايين. سپس مردي با لباس عربي و شمايل رسول الله(ص) نشان داده مي شود كه در پشت سر او، هلال ماه و شمشير (به عنوان نماد اسلام) قرار دارد! اين فرد با شمشير خود در حال سربريدن مسيحياني است كه به سوي كليسا و براي دعا در حال حركتند. سپس دوربين عقب تر مي رود و تعداد زيادي جمجمه مسيحيان كشته شده در راه حفظ دين خود توسط اين مرد عرب را به نمايش
درمي آورد!
در پس زمينه اين فيلم نيز صداي مردي شنيده مي شود كه حديثي ادعايي از عبدالله بن عمر را نقل مي كند كه راه گسترش دين اسلام كشتار انسان هاست!
عكس هايي از أيمن الظواهري نفر دوم القاعده هم در ادامه اين فيلم نمايش داده مي شود كه عبارت «الاسلام يدمر الانسان» (اسلام آمده تا انسان را نابود سازد) را در پشت سر خود دارد!
ويژگي عجيب اين فيلم اين است كه بخش هايي از فيلم موهن فتنه ساخته گيرت ويلدرز سياستمدار اسلام ستيز هلندي نيز در فيلم اين كشيش ضد اسلام وجود دارد.
موج اسلام ستيزي از
رسانه هاي غربي فراتر رفته و عناصر خود فروخته وابسته به دولت هاي جنگ طلب هم در كشورهاي خود اقدام به توليد چنين فيلم هايي
مي كنند. اين اقدامات نشان دهنده اين است كه موج اسلام گرايي در سراسر جهان بر خلاف ميل
دولت هاي تروريست و اشغالگر رو به افزايش است.

 



سينماي ايران سال آينده خادم فرهنگ شيعي مي شود

مدير كل اداره نظارت و ارزشيابي امور سينمايي وزارت ارشاد وعده داد: سينماي ايران سال آينده در مناسبت هاي مذهبي وظيفه خادمي خود را در قبال فرهنگ اصيل شيعي انجام مي دهد و از نظر فرهنگي خود را به جامعه ايران اثبات مي كند. عليرضا سجادپور اسلامي درباره كمبود آثار سينمايي متناسب با ايام مذهبي همچون رمضان محرم و صفر به خبرنگار سينمايي برنا گفت: بحث برنامه ريزي براي توليد آثار مناسبتي متناسب با ايام مذهبي همچون رمضان، محرم و صفر براي سينماي ايران بسيار جدي است و برنامه ريزي ها به گونه اي انجام شده است كه پس از اين، سينماي ايران در تمام طول سال حتي در سنگين ترين مناسبت ها آثاري هماهنگ و متناسب با ايام مذهبي داشته باشد و بتواند نقش خود را همانند ساير رسانه ها همچون راديو و تلويزيون ايفا كند.

 



فراخوان انيميشن درباره ايران 1404

شرايط ارسال و جوايز آثار بخش انيميشن نخستين جشنواره هنري ايران 1404 در فراخواني منتشر شد. هنرمندان مي توانند در زمينه انيميشن كه از بخش هاي مختلف اين جشنواره محسوب مي شود آثار خود را با موضوع ايران 1404 به اين جشنواره ارائه دهند.
تكنيك در بخش انيميشن، آزاد اعلام شده است و زمان هر اثر بايد حداقل ده دقيقه باشد. اين جشنواره پايان ارديبهشت ماه سال آينده در حوزه هنري برگزار خواهد شد و مهلت شركت در آن ارسال 10 ارديبهشت 1390است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14