(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 4 دی 1389- شماره 19822

مشق شب
مشكلات داوطلبان در انتخاب رشته دانشگاهي (قسمت اول)
چرا استرس داوطلبان كنكور از فرداي دريافت دفترچه راهنما به اوج مي رسد؟!
هر ده سال يك زلزله بزرگ اتفاق مي افتد ايران درمحاصره گسلهاي فعال
ظرفيت 52 ميليوني پاسخگوي 61 ميليون مسافر نيست
حمل ونقل شهري بهينه در كمركش مديريت ناهماهنگ



مشق شب

مريم يامي
امروزه يكي از مسائل مهم جامعه و به تبع آن خانواده ها، امر تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان مي باشد. در اين راستا يكي از نهادهاي مهم متولي اين امر آموزش و پرورش است و در ارتباط با اين نهاد مسئله تكليف درسي از موضوعات مهم در تربيت فرزندانمان به شمار مي رود.
تكليف درسي فرصتي روزانه است كه بر پرورش صحيح و آينده فرزندانمان اثرات مثبتي اعمال مي كند. تحقيقات نشان مي دهد دانش آموزاني كه به طور مداوم تكاليف درسي خود را انجام مي دهند، از آنها كه از انجام تكاليف سر باز مي زنند، موفق ترند. بچه ها از طريق تكليف درسي مهارت هايي را مي آموزند كه براي آينده آنها تا بزرگسالاني مستقل، مسئول، داراي انگيزه و موفق باشند ضروري است. بنابراين تكليف درسي پايه اي براي تربيت انساني خودكارآمد براي زندگي بزرگسالي بوده و لازم است به آن توجه ويژه اي مبذول گردد. اكنون قبل از آغاز بحث ابتدا به چند سؤال زير با دقت پاسخ دهيد:
آيا چنين وضعيت هايي در منزل شما اتفاق مي افتد؟
شما و فرزندتان هر شب بر سر اينكه او چطور و چه موقع تكليفش را انجام دهد، درگير مي شويد.
فرزندتان به طور نامرتب و غيركامل به تكاليف درسي خود مي پردازد.
ساعت تمام كردن تكاليف درسي فرزندتان با خداست.
اگر به هر يك از وضعيت هاي بالا و يا موقعيت هاي مشابه آن پاسخ مثبت داده باشيد، نكات زير براي شما نوشته شده است، و با اجراي آنها مي توانيد به مقدار قابل توجهي از مشكلات خود را با فرزندتان درباره اجراي تكاليف مدرسه حل كنيد.
1- تكليف درسي بايد در محيط مطالعه مناسب انجام شود. محيطي آشفته و پر از هياهو يا در حالي كه فرزندتان جلوي تلويزيون نشسته و شما با صداي بلند با تلفن صحبت مي كنيد براي مطالعه مناسب نيست. بچه ها به يك محل راحت، آرام و داراي نور كافي احتياج دارند. به محض اينكه آنها عادت كنند تا هر روز در يك محيط مناسب كار كنند، نگرش آنها در مورد تكليف درسي تغيير خواهد كرد و به مرور زمان كارايي و فراخناي توجهشان به طور ناگهاني افزايش خواهد يافت.
به فرزندتان بگوييد كه براي انجام تكليفش بايد داراي يك محل مشخص باشد. مهم نيست كه اين محل اتاق خودش باشد يا ميز آشپزخانه، مهم اين است كه آرام باشد و هيچ كس حق ندارد مزاحم او شده يا حواسش را پرت كند، آن مكان مخصوص درس خواندن اوست.
مكان زياد سرد يا گرم، داراي نور نامناسب، پرسروصدا، شلوغ و به هم ريخته، داراي تصاوير گوناگون و يك ميز شلوغ و به هم ريخته كه وسايل لازم جهت انجام تكليف درسي در آن به راحتي در دسترس نيست مكان مناسبي تلقي نمي شود.
2- تكليف درسي بايد به موقع انجام شود. زمان انجام تكليف درسي، يك زمان از پيش برنامه ريزي شده و اختصاصي است كه در طول آن زمان، فرزندتان بايد تكاليف خود را انجام دهد. شما مي توانيد از قبل با فرزندتان در مورد زمان انجام تكليف درسي توافق كنيد و به او دقيقاً بگوييد كه انتظار داريد در آن زمان فقط به تكاليف درسي خود رسيدگي كند و نه هيچ كار ديگري. بهتر است براي فرزندان كوچكتر طوري برنامه ريزي صورت گيرد كه خودتان و يا فرد بزرگتر ديگري در زمان انجام تكليف در خانه حضور داشته باشد. درمورد بچه هاي بزرگتر برنامه ريزي مي تواند به صورت هفتگي نيز انجام گيرد.
بهتر است برنامه مطالعه با برنامه دلخواه تلويزيون، زمان خستگي، بلافاصله قبل يا بعد از غذا نباشد، اين عوامل تمركز فرزندتان را پايين مي آورد.
3- بچه بايد تكليف درسي را خودش انجام دهد. شما با انجام تكليف درسي او در حقيقت اين باور را در او تأييد مي كنيد كه او خودش نمي تواند كارش را انجام دهد. بهترين كار اين است كه فرزندتان را تشويق كنيد تا خودش تكاليفش را انجام دهد. در اين خصوص اين شما هستيد كه بايد صبور بوده، خودتان را كنترل كنيد و در مقابل درخواست هاي فرزندتان كوتاه نيامده و حاضر به انجام مسئوليت هاي او نشويد. شما بايد قاطع به او بگوييد كه اين كار وظيفه اوست و شما در صورت لزوم تنها كمكش مي كنيد و در نهايت خود او بايد تمام سعي خود را براي انجام تكاليفش بكند.
در اين مواقع حتي اگر فرزندتان زيركانه از شما درخواست كرد كه مفاهيم كتابش را تماماً براي او توضيح دهيد زيربار نرويد. با اين كار شما وابستگي او را به خودتان افزايش داده و به طور ضمني به او مي آموزيد كه در مدرسه به آموزش هاي معلم خود توجهي نكند. به جاي اين كار مي توانيد از فرايند جرئت بخشي استفاده كنيد، به اين منظور بايد تكاليف بسيار مشكل را به گام هاي ساده اي كه مي دانيد فرزندتان خواهد توانست با موفقيت از عهده آنها برآيد تقسيم كنيد و بعد از موفقيت او در يك مرحله او را تشويق كنيد، بعد او را وادار كنيد تا بقيه تكليف را به تنهايي كامل كند. با طي اين مراحل فرزندتان آرام آرام اعتماد به نفس پيدا كرده و تكاليفش را به تنهايي انجام خواهد داد.
4- از تحسين و تشويق هرگز غافل نشويد. كليد انگيزه دادن به فرزندتان آن است كه او بداند شما به ميزان زيادي به او و تلاشي كه مي كند اهميت مي دهيد، تحسين مي تواند حتي يك لبخند ساده، حاكي از رضايت شما از نحوه عملكرد فرزندتان در حين انجام تكليف درسي باشد.
به منظور تشويق كردن فرزندانتان نيز طبق يك قرارداد منطقي كه در آن شرايط دقيق تعلق گرفتن مشوق مشخص شده عمل كنيد. به عنوان مثال به هر بار انجام تكليف يك ستاره تعلق مي گيرد و به ازاي هر پنج ستاره يك مشوق. مشوق بايد طبق رده سني و علايق فرزندتان باشد و به تدريج كاهش يابد. در دادن مشوق ها نيز قاطع باشيد، نه زير قولتان بزنيد و نه قبل از انجام تعهد مشوق را ارائه دهيد. مشوق مي تواند نيم ساعت ديرتر خوابيدن، رفتن به پارك و يا هر چيز ديگري باشد.
5- و در آخر اگر فرزندتان تكاليف درسي اش را انجام نمي دهد، با او ارتباطي قاطع برقرار كنيد و با عمل از گفتارتان پشتيباني كنيد. در اين مواقع به فرزندتان صريح، قاطع و روشن بگوييد كه انتظار داريد او تكاليف درسي اش را انجام دهد. با او مشاجره نكنيد و كاملاً شفاف به او بگوييد كه در صورت انجام ندادن تكاليفش چه امتيازاتي را از دست خواهد داد و قاطعانه از اين حرف خود پشتيباني كنيد. از تهديد توخالي كه امكان اجراي آن وجود ندارد بپرهيزيد. سرزنش و تحقير نيز كاري را از پيش نمي برد. به جاي اين كارها، منطقي عواقب كارش را به او گوشزد كنيد و بعد در به دوش كشيدن آن عواقب دخالت و دلسوزي نكنيد.
در زمان اجراي همه موارد بالا به فرزندتان بگوييد كه قصد انجام چه كاري را داريد، و در زمان تعيين قوانين، نظرات آنها را نيز جويا شده و در نهايت به كمك خود آنها قانوني را وضع كنيد و البته بعد از آن به هيچ عنوان از اجراي آن سرباز نزده و اجازه ندهيد فرزندتان شما را تحت تأثير قرار دهد. ضامن اجراي قوانين در منزل شما اين است كه فرزندتان خودش با شما در وضع آن همكاري كرده باشد و از طرف ديگر قوانين شفاف، دقيق، و قابل اجرا باشد. به اين معني كه هر كس دقيقاً بداند در چه زماني چه كاري را به چه شكلي بايد انجام دهد.

منابع:
1- كانتر، لي و هانسرف لي. (1389). مشق بدون اشك. ترجمه مجيد رئيس دانا. تهران: نشر رشد. چاپ چهارم.
2- دهنوي، حسين.(1384). نسيم مهر2. قم: نشر خادم الرضا(عليه السلام). چاپ سوم.

 



مشكلات داوطلبان در انتخاب رشته دانشگاهي (قسمت اول)
چرا استرس داوطلبان كنكور از فرداي دريافت دفترچه راهنما به اوج مي رسد؟!

رحيم چوخاچي زاده مقدم
اميرمومنان علي (ع)
مي فرمايد آفت دانش، به كارنبستن آن و آفت كار دلبستگي نداشتن به آن است ، و هم ايشان در جاي ديگرمي فرمايد : دانش ازمال برتراست . دانش نگهبان توست و تو نگهدارمال . از بخشش ، مال كاسته مي شود و دانش ازبخشش افزون شود.
درهفته گذشته با اعلام تاريخ ثبت نام كنكور90 كه از روز
سه شنبه گذشته آغاز شد ، دفترچه انتخاب رشته و شرايط شركت در آزمون و بايد ها و نبايد هايي كه داوطلبان بايد با آگاهي و با رعايت و لحاظ كردن برخي موارد مهم دست به انتخاب رشته مورد علاقه خود بزنند منتشر شد و در اختيار داوطلبان قرار گرفت و اين بدان معني است كه ضمن اينكه بايد خوب درس بخوانند بايد نسبت به نمره ، امتياز و يا رتبه اي كه دريافت مي كنند انتخاب گر خوبي هم باشند.
به داوطلبان عزيز از همين ابتداي كار بايد گوشزد كنيم كه اين دفترچه راهنماها ،هميشه روزگار يعني از زماني كه كنكوربراي ورود داوطلبان قبولي كنكوربه دانشگاه اختراع شده است ، داراي برخي بايد ها و
نبايد هايي است تا راهنمايي باشد براي درست و به موقع تصميم گرفتن داوطلبان ، اما برخي مواقع نتيجه عكس مي دهد و به جاي اين كه اين بايد ها و نبايد ها رفع ابهام كند يك و يا چندين ابهام ديگرهم به ابهامات ديگر اضافه كرده و داوطلب را گرفتارحل معماهاي بسيار دشواري مي كند كه درك آن براي داوطلب جماعت كه اولين بار است با اين مقولات مواجه مي شود كمي تابيشتر دشوار و برخي مواقع پر كردن فرم هاي مربوطه سخت و حتي غيرممكن مي شود و اين درشرايطي رخ مي نمايد كه داوطلب مربوطه بايد همزمان شش دانگ حواسش به درس هاي سال آخر خود هم جمع باشد واين دشواري زماني به نهايت خود مي رسد و غيرقابل تحمل مي شود كه ( البته خدا آن روز را نياورد ) خود سازمان سنجش هم در دفترچه منتشرشده خود مرتكب اشتباهاتي از قبيل غلط املايي و يا ويرايشي شود به نحوي كه معناي آن را تغيير داده و به هم ريخته باشد به طوري كه همين يك غلط و يا ويرايش نادرست داوطلب را گرفتار بيراهه هايي مي كند كه جبران آن براي هيچ كس ميسرنباشد حتي سازمان سنجش ! كه خود عامل اين حادثه بوده است و بايد تسليم سرنوشتي شد كه نتيجه آن ضايع شدن حقي است كه داوطب ياد شده 12 سال از عمر خود را به اميد وصال آن نشسته است . لذا برخود لازم
مي دانيم كه در اين باره به مواردي چند هرچند گذرا
اشاره اي داشته باشيم :
1- نسخه درمان اين دردهاي مبتلا به اكثريت داوطلبان كنكور درهمه سال هاي گذشته ، حال و آينده در اين است كه اولا دفترچه راهنماي انتخاب رشته و حتي شيوه نامه آزمون درس ها را موبه مو بخوانيد و هرابهامي در هر صفحه و يا سطري از يك صفحه خاص پيدا كرديد علامتگذاري كنيد و تا رفع ابهام نشديد و پاسخ روشن خود را از مسئولا ن و اهل فن دريافت نكرديد به هيچ وجه براي پر كردن فرم و يا درخواستي دست به قلم نشويد ، زيرا هراقدامي بدون آگاهي و درايت در اين خصوص بخصوص آنكه آن مورد و موارد مشابه گره خورده به آينده علمي و سرنوشت شما داشته باشد ، پس قبل از هركاري دفترچه آزمون را در يك محيط كاملا آرام ، كلمه به كلمه ، سطر به سطر و صفحه به صفحه مطالعه كنيد و سپس وارد عمل شويد.
2- نكته بعدي كه با يد به داوطلبان گوشزد كنيم توجه جدي به اتفاقات بسيار مهمي است كه دقيقا همزمان با اعلام زمان آغاز ثبت نام آزمون در سازمان سنجش و در ميان برنامه ريزان كنكور هرسال اتفاق مي افتد ، تصميماتي كه پشت درهاي بسته گرفته مي شود به طوري كه عملا داوطلبان را مواجه با اموري مي كنند كه هم كاملا تازگي دارد و هم غافلگيرانه است به نحوي كه فرصت براي تامين تصميمات جديد كم و يا حتي غيرممكن است . در هر حال استرسي برداوطلب عارض
مي شود كه براي رفع آن بايد تلاش مضاعف كرد و حال آنكه به اعتقاد كارشناسان اهل فن و روانشناسان ، استرس در چنين شرايطي سم خطرناكي براي داوطلبان بشمار مي آيد.
در اين رابطه با فاكتور گرفتن از توضيح عوامل ديگري از اين نوع استرس ها مثل آمارداوطلبان و آمار مورد نياز دانشگاه هاي سراسركشور و درصد ميزان پذيرش مرد و زن در رشته هاي مختلف كه در جاي خود بايد به آن پرداخته شود چون تاثيرات خاص خود را تصميم گيري داوطلب دارد تنها مي پردازيم به دو فاكتور بسيار مهم ميزان تاثيرمعدل سوابق تحصيلي كل دوره دبيرستان و يا معدل دروس تخصصي سال سوم دبيرستان و ديگري بومي گزيني دانشگاه ها كه در اين چندسال گذشته يعني از سال 85 به بعد به صورت نيم بند در حال اجراست واز رخدادهاي مهم كنكور بشمار مي رود.
در سال 85 همزمان با اجراي مقدمات برگزاري كنكور اين تصميم ( درهمان جلسات پشت درهاي بسته ) كه از اين پس سوابق تحصيلي دبيرستان داوطلبان نيز در نتيجه آزمون كنكور موثرخواهد بود اعلام شد اما به همان دليلي كه ذكر شد به خاطر همزماني با اجراي كنكوركه تعداد داوطلبان آن به يك ميليون و 343 هزار نفرمي رسيد عملياتي شدن آن ميسر نشد و قرار شد ازسال آينده اجرايي شود اما باز هم به جزئيات آن پرداخته نشد تا اقلا داوطلبان سال 86 با اطلاع و آمادگي قبلي در اين مسابقه شركت كنند اگر چه اگر به موقع هم اعلام مي شد آنچنان تاثيري در سرنوشت داوطلبان بويژه كساني كه در دوران سال هاي اول و دوم دبيرستان تلاش موثري در كسب نمرات بالاتر و ثبت معدل هاي بالا نكرده بودند ، نداشت.
در سال 86 همزمان با انتشار دفترچه راهنماي آزمون اعلام شد كه سوابق تحصيلي داوطلبان به ميزان 15 درصد و به صورت معدل كل دوره دبيرستان در كنكور تاثيرگذارخواهد بود ، طبعا با اين دستور العمل آن دسته از داوطلباني كه به هردليلي درطول دوران دبيرستان توجه و حساسيت لازم و مورد قبولي براي كسب بالا بردن ميزان معدل سال هاي گذشته از خود نشان ندادند و تمام هم و غمشان و اميدشان را متوجه كنكور و آزموني دانستند كه هرسال برگزار مي كنند طبعا هرچقدر هم براي كنكور تلاش
مي كردند از ديگر رقيبان خود كه در طول دوران دبيرستان از معدل مناسبي برخورداربودند عقب
مي ماندند.
اما در سال 87 به يك باره شرايط سال قبل تغيير كرد و تصميم گيرندگان پشت درهاي بسته اين بار نه تنها شرط تاثير معدل سوابق تحصيلي كل دوره دبيرستان را تغيير داده و آن را محدود به فقط معدل دروس تخصصي سال سوم دبيرستان داوطلب كردند بلكه دركنار تصميم جديدي اتخاذ كردند كه درعين حال كه تصميم مفيد به حال دانشجو ولي از آنجا كه غافلگيرانه بود اين تصميم باعث كمي سردرگمي داوطلبان و تبديل به يك پرونده جنجالي نيزشد و آن تاكيد سازمان بر تحقق سياست بومي گزيني بود به طوري كه در اين آزمون با اجراي اين سياست به صورت دقيق تر نسبت به سال هاي گذشته تلاش شد كه توزيع جمعيتي در كنكور بيشتر رعايت شود و از مهاجرت داوطلبان به شهرهاي دوردست كه هدف اصلي اين طرح بود تا حد بالايي جلوگيري به عمل آمد.
اين اقدام سازمان سنجش كه فارغ از وجود يك سري ناهماهنگي هاي موجود به ويژه اطلاع رساني دقيق و ارائه راهنمايي هاي لازم دراين خصوص طرح بسيارمفيد و خيرخواهانه بود اما باعث اعتراضات فراوان داوطلبان شد
به طوري كه اين موضوع به مجلس سرايت كرده و نمايندگان را مجبوربه اتخاذ مصوبه اي كرد كه براساس آن دانشگاه هاي مادر و مهم دولتي را مجاز به افزايش ظرفيت پذيرش دانشجو در دانشگاه هاي مزبوركرد.
سال هاي 87 و 88 به همين منوال گذشت اما در سال جاري كه كنكور سال 89 و بيش از يك ميليون و 286 هزارو 813 شركت كننده به رقابت با يكديگر پرداختند و كمي كمتر از 518 هزار نفر موفق به راهيابي به محيط هاي تحصيلي دانشگاهي شدندو اين درحالي بود كه باز براساس تصميم جديد همان مسئولان ذيربط در پشت همان درهاي بسته اين بار شرط معدل دروس نهايي را هم كه 2 سال بود در حال اجرا بود حذف كنند اما از خوش اقبالي و يا بد اقبالي داوطلبان به دليل اين كه آموزش و پرورش نتوانسته بود ظرف مدت تعيين شده اين آمار را به سازمان سنجش ارائه دهد ، سازمان سنجش به ناچارمجبورشد مانند سال گذشته به ميزان 15 درصد معدل دروس سال سوم دبيرستان را براي داوطلبان نظام جديد سال هاي 84 به بعد كنكور اعمال كند.
چرا بومي گزيني داوطلبان طرح خوبي است
اگر چه تصميم سازمان سنجش مبني بر بومي گزيني در پذيرش داوطلبان در آغاز كار خود با اعتراضات شديد اين قشر و حتي خانواده هاي آن ها روبه رو شد به طوري كه همانطور كه پيش از اين نيز آمد مجلس را وادار به واكنش در حمايت از داوطلبان كرد اما اين را بايد اذعان كرد كه اين مخالفت ها و حمايت هاي مجلس از داوطلبان نه به خاطر اصل موضوع و طرح كه در مثبت بودن آن شكي نيست بلكه اين اعتراضات صرفا به خاطر غافلگيرانه بودن تصميم و عدم مهياي پيش نيازها و ابزارو لوازم مورد نيازعملي كردن چنين طرحي بود والا كدام داوطلبي مي توانيد بيابيد كه مايل باشد ازنزديكترين دانشگاه به محل زندگي خود كه از تمامي ابعاد هم به نفع خود و هم به نفع اقتصاد خانواده و كشور مي باشد مهاجرت به كلان شهرهايي به ويژه پايتخت كند كه هم از لحاظ جمعيتي و هم از لحاظ زيست محيطي درآستانه انفجار جدي است .
البته همانطوركه گفته شدمشروط برآنكه همه عوامل و ابزار لازم آن مهيا شود اعم از بومي گزيني اساتيد ، اجراي دقيق و كامل سياست دولت الكترونيك ، ايجاد توازن عادلانه در تامين اعتبار به همه دانشگاه ها به صورت يكسان و....در اين صورت نه تنها به حال داوطلبان مفيد خواهد بود بلكه كشور را از يك بلاي بزرگ و خطرناك انفجار جمعيتي كه نتيجه مهاجرت به شهرهاي بزرگ از جمله پايتخت را دارد نجات خواهد داد و از لحاظ فرهنگي نيزآثار بسيار شگرفي خواهد گذاشت كه اهميت و خروجي آن كمتر از يك انقلاب فرهنگي نخواهد بود .
اما اگر بخواهيم به طور خلاصه در اين رابطه به اجراي
نيم بند گام اول اين طرح در سال 86 اشاره كنيم بايد به اين بسنده كنيم كه در اين آزمون با اجراي سياست بومي گزيني در پذيرش داوطلبان توزيع جمعيتي در كنكور سال ياد شده نسبت به سال 85 بيشتر رعايت شد و از مهاجرت داوطلبان تا حد بسيار بالايي جلوگيري به عمل آمد اگر چه با مشكلاتي روبه رو بود اما اين توانايي را داشت كه درعمل داوطلبان و خانواده هاي آن ها را به اين فكر واداشت كه بايد به اين موضوع هم دقت نظر داشته باشند كه اگراين طرح با توجه به شرايطي كه پيش از اين به آن اشاره شد با تمامي ابزارها و امكانات مورد نيازش عملي شود نه تنها تاثير بسيار مثبت فرهنگي روي دانشجويان و نسل هاي آينده جوانان كشورمان خواهد داشت و از مهاجرت بي رويه به شهرهاي بزرگ جلوگيري خواهد كرد بلكه بار سنگين هزينه تحصيل را كه معمولا به دوش پدرو مادر
خانواده هاست سبك و سبك تر خواهد كرد و مشكل بسيار مهم ديگر كه مسئله خوابگاه هاي دانشجويي كه هرسال دانشگاه ها را در آستانه بازگشايي با خيل عظيم داشجويان شهرستاني متقاضي خوابگاه مي كند و امروز به طورجد به يكي از معضلات نگران كننده دانشگاه تبديل شده است حل خواهد كرد ، كه به نظر مي رسد پرداختن به اين موضوع در جهت تشويق مسئولان ذيربط براي اجرايي كردن اين طرح از ضروريات و اولويات اين قلم باشد.

 



هر ده سال يك زلزله بزرگ اتفاق مي افتد ايران درمحاصره گسلهاي فعال

رئيس پژوهشگاه بين المللي زلزله و مهندسي زلزله با بيان اينكه پژوهشگاه از حذف عنوان روز 5 دي ماه يعني روز زلزله بي اطلاع است، گفت: در گذشته هر 10 سال يك زلزله با بزرگي بيش از 7 رخ مي داد اما در حال حاضر به سمت هر 10 سال دو زلزله با بزرگي 7 ريشتر مي رويم.
دكتر عباسعلي تسنيمي در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به روند نامگذاري روز ايمني در برابر زلزله در روز 5 دي ماه افزود: به مناسبت حادثه زلزله بم در روز 5 دي، پيشنهاد نامگذاري اين روز به نام روز »ايمني در برابر زلزله« از سوي پژوهشگاه زلزله ارائه شد كه اين پيشنهاد از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي پذيرفته شد. وي با اشاره به راه اندازي دبيرخانه دائمي در اين پژوهشگاه اضافه كرد: به دنبال پذيرفته شدن اين پيشنهاد، براي اين منظور دبيرخانه دائمي در پژوهشگاه راه اندازي شد. هدف از ايجاد اين دبيرخانه اين بود كه متخصصان و محققان اين حوزه نتايج تحقيقات يك ساله خود (از 5 دي تا 5 دي سال بعد) را مرور كنند و در صورتي كه اين نتايج منجر به ارائه راهكارهاي اجرايي و اثر بخش شود آن را در قالب ضوابط و آيين نامه مورد بهره برداري قرار دهيم. رئيس پژوهشگاه بين المللي زلزله و مهندسي زلزله، نامگذاري روزي به نام روز «ايمني در برابر زلزله» را نوعي هشدار فرهنگي در مورد زلزله دانست و خاطرنشان كرد: اين به معني اين است كه كليه دست اندركاران و افراد عادي جامعه با اطلاعاتي كه در اختيار دارند با توجه به بزرگا و ويژگيهاي زلزله، راهكارهاي لازم براي دستيابي به ايمني در برابر زلزله را اتخاذ كنند.
وي با تاكيد بر اينكه براي حذف اين روز پژوهشگاه زلزله در جريان قرار نگرفته است، اضافه كرد: روز 8 آذر ماه به عنوان هفته كاهش بلاياي طبيعي نامگذاري شده است كه اين روز كليه بلاياي طبيعي از جمله سيل و طوفان را شامل مي شود. در اين هفته مانورهاي عمومي در سطح مدارس براي افزايش آگاهي برگزار مي شود. به نظر مي رسد دست اندركاران امر با توجه به اين موضوع روز 5 دي ماه را از تقويم حذف كردند.
تسنيمي با بيان اينكه ايران جزء اولين كشورهايي است كه روزي را با اين عنوان در تقويم وارد كرد به مهر گفت: از سال 87 روز 5 دي به نام روز «ايمني در برابر زلزله» نامگذاري شده بود كه در صورت تداوم آن با
برنامه هايي كه در سالهاي متمادي دنبال مي شد، اثرات مطلوبي در جامعه در زمينه بالا بردن آگاهي عمومي و جلب توجه متخصصان در كشور زلزله خيزي مانند ايران را به دنبال داشت.
رئيس پژوهشگاه بين المللي زلزله با اشاره به وضعيت گسل هاي ايران و لرزه خيزي آن افزود: داده هاي به دست آمده نشان مي دهد كه هر چه به پيش مي رويم آمارهاي رخداد زلزله با بزرگاي مختلف در حال تغيير است به گونه اي كه در كمتر از 2 ماه 4 زلزله با بزرگي بيش از 5/5 رخ داده است.
تسنيمي با اشاره به زلزله اخير در كازرون تاكيد كرد: در گذشته هر 10 سال يك بار زلزله هايي با بزرگي 7 و بيشتر داشتيم ولي در حال حاضر داده ها نشان مي دهد كه ما به سمت هر 10 سال دو زلزله با بزرگي بيش از 7 مي رويم.
وي با اشاره به گذشت 10 سال از زلزله بم خاطر نشان كرد: لازم است تا با فرهنگسازي، آگاهي عمومي را نسبت به اين پديده طبيعي افزايش دهيم.
تدوين نقشه پراكندگي گسل هاي ايران
تسنيمي از تدوين نقشه پراكندگي گسل هاي ايران در اين پژوهشگاه خبر داد و به مهر گفت: اين نقشه كه دائما در حال به روز رساني است، نشان مي دهد كه سراسر ايران با گسل هاي عديده اي پوشيده شده است كه اغلب آنها فعال هستند. اين فعاليت مربوط به زمان حال نيست بلكه از چند هزار سال پيش فعال بودند.
وي با تاكيد بر اينكه تمام ايران تحت تاثير زلزله هايي با شدت بالا است اضافه كرد: طبق تقسيم بندي ما، زلزله به 4 منطقه خطر نسبي خيلي زياد، زياد، متوسط و كم تقسيم مي شود كه طبق نقشه هاي لرزه خيزي، بيشتر پهنه ايران تحت پوشش مناطق لرزه خيز با خطر نسبي خيلي زياد و زياد است. اين امر نشان دهنده فعاليت گسل هاي ايران است كه مناطق وسيعي از كشور را پوشش مي دهد.
لزوم آموزش زندگي با زلزله
رئيس پژوهشگاه بين المللي زلزله ادامه داد: گاهي شنيده مي شود كه گفتگو درباره زلزله موجب بروز نگراني در جامعه مي شود اين گفته در حالي شنيده مي شود كه نگراني ما درباره زلزله، تشويش عمومي از زلزله را افزايش مي دهد. از اين رو لازم است تا برنامه ريزي ها در خصوص زلزله به گونه اي باشد كه مردم از وقوع آن نگران نشوند و زندگي در كنار زلزله را بياموزند.
وي با تاكيد بر لزوم اعتمادسازي در جامعه در اين زمينه يادآور شد: با ارائه مسايل علمي و طرحهاي كاربردي مي توانيم اعتماد مردم را جلب كنيم و آنها را مطلع كنيم كه هيچ مسئله اي با وحشت حل نمي شود.
به گزارش مهر تسنيمي با تاكيد بر باقي ماندن روز 5 دي ماه به عنوان روز »ايمني در برابر زلزله » در تقويم يادآور شد: هيچ منافاتي ندارد كه نام اين روز در كنار ساير وقايع در يك روز در تقويم گنجانده شود و در يك روز چندين وقايع كه از نظر فرهنگ عمومي مهم هستند درج شود.

 



ظرفيت 52 ميليوني پاسخگوي 61 ميليون مسافر نيست
حمل ونقل شهري بهينه در كمركش مديريت ناهماهنگ

قاسم حداد اصفهاني
وضعيت آلودگي هوا و ترافيك سنگين تهران يكبار ديگر بحث اهميت حمل و نقل عمومي و جلوگيري از تردد خودروهاي شخصي را به يادها آورد. مسئله اي كه به همت مضاعف، پرهيز از بهانه گيري و كنارگذاشتن سوءمديريت ها از سوي مسئولان بستگي دارد. دليل اصلي آلودگي هواي تهران تعداد زياد خودروهاست. مسئله اي كه دليل اصلي ترافيك سنگين تهران هم محسوب مي شود. در اين ميان بايد مردم را به استفاده از حمل و نقل عمومي تشويق كرد و از تردد خودروهاي شخصي، بويژه تك سرنشين كاست. اين مسئله تنها با قوانين و مقررات سلبي نظير طرح ترافيك، زوج و فرد كردن خودروها امكانپذير نيست بلكه در كنار اين طرح ها، بايد دسترسي مردم به وسايل حمل و نقل عمومي را آسان كرد. حمل و نقل عمومي تهران با سوءمديريت ها و فاصله از بهينه سازي مواجه است. اما اين مسئله كمبودهاي سخت افزاري را نمي پوشاند. براي خلوت كردن خيابان ها بايد كمي به آمارها توجه كرد و آنها را با واقعيات سنجيد. البته اراده مسئولان براي ايجاد تحول در اوضاع تهران، شرط اصلي خروج پايتخت از مشكلات است. توجه داشته باشيم كه براساس آمار ارائه شده شهردار تهران در آذرماه 1388 (اجلاس كپنهاگ) تعداد سفر در تهران 16 ميليون نفر سفر است.
بهينه نبودن خدمات اتوبوسراني
اتوبوس، تاكسي و مترو مهم ترين وسايل نقليه عمومي در كلانشهرها محسوب مي شوند. در تهران كه خطوط مترو محدود است و رسيدن طول خطوط به هدف نهايي، شايد دو دهه طول بكشد، سريع ترين راه گسترش حمل و نقل عمومي، اتوبوس عنوان مي شود. در حال حاضر تهران داراي هشت هزار اتوبوس است كه از اين تعداد 6500 دستگاه آن در سطح شهر فعال بوده و 1500 دستگاه آن در بخش هاي ديگر خدمات رساني كرده يا در تعميرگاه قرار دارند. بيژني مديرعامل سابق اتوبوسراني تهران و حومه كه اواخر مهرماه جاي خود را به پيمان سنندجي داد، تعداد مسافران جابجا شده با اتوبوس را در روز بطور ميانگين چهارميليون و 200 هزار نفر و در روزهاي تعطيل دوميليون نفر اعلام كرد. حال آنكه اگر هر اتوبوس شركت واحد در هر ساعت 100 نفر را جابجا كند يعني در هر ساعت بايد 650 هزار نفر سوار اتوبوس ها شده و از آن پياده شوند. اين عدد با توجه به پياده و سوارشدن مسافران در ايستگاه هاي بين راهي است. اگر زمانبندي حركت اتوبوس ها به گونه اي باشد كه از ازدحام مسافران جلوگيري شود هر اتوبوس با 30 تا 35 صندلي و 20 تا 25 مسافر ايستاده مي تواند حركت كند بدون اينكه كسي له ولورده شود. (شهردار تهران گفته است از اينكه مردم در اتوبوس ها له ولورده مي شوند شرمنده ام).
ساعت ترافيك در تهران از 6 صبح تا 20 است كه گاه به 22 هم مي رسد. اگر ساعات پرترافيك راهمان 14 ساعت در نظر بگيريم اتوبوسراني بايد حدود 9 ميليون نفر را جابجا كند كه 50 درصد كل سفرهاي درون شهري است اما اين رقم در حال حاضر 2/4 ميليون نفر يعني كمتر از 25 درصد است. اين آمارها نشان مي دهد از ظرفيت اتوبوسراني تهران، استفاده بهينه نمي شود. و اينكه مردم در اتوبوس ها «له ولورده» مي شوند محصول بي توجهي به مديريت بهينه است.
البته اتوبوس هاي تهران 14 ساعته كار نمي كنند بلكه به دو دسته شش و 12 ساعته تقسيم شده اند و تعدادي نيز در خط شبانه فعالند اما اتوبوس هاي بسيار گرانقيمت بين شهري گاه تا 18 ساعت در روز آنهم با دو راننده كار مي كنند و تنها دليلش هم اين است كه آنها از وسيله نقليه خود استفاده بهينه مي برند، دلشان هم براي اتوبوسشان مي سوزد اما چون بودجه هاي دولتي و از جيب مردم ندارند، سعي مي كنند حداكثر استفاده را از اتوبوس ببرند.
100 هزار تاكسي
براي 5 ميليون مسافر؟!
تاكسي ها در حال حاضر محور اصلي حمل و نقل شهرند چرا كه معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران مي گويد: «تاكسي ها پنج ميليون و هفتصد هزار نفر در روز مسافر مي برند.» در تهران 100 هزار تاكسي و مسافربر شخصي ساماندهي شده وجود دارد. اگر هر تاكسي در ساعت 10 مسافر پياده و سوار كند در طول 14 ساعت بايد 14 ميليون نفر با تاكسي جابجا شوند. با احتساب دو ميليون ظرفيت مترو ظرفيت حمل و نقل عمومي تهران به 25 ميليون نفر مي رسد يعني هفت ميليون بيش از نياز پايتخت.
(9 ميليون اتوبوس+14 ميليون تاكسي+ 2 ميليون مترو)
با اين حساب چرا خيابان هاي تهران از ساعت 6 تا 20 قفل است و چرا در خيابان هاي مركزي شهر با وجود اعمال طرح ترافيك و زوج و فرد، فضايي براي رفتن نيست. اگر نيمي از ظرفيت يعني 5/12 ميليون مسافر نيز توسط حمل و نقل عمومي تهران جابجا شود تهران به بيش از 500 هزار خودرو براي جابجايي 5/5 ميليون مسافر باقيمانده نياز نخواهد داشت. با اين حساب چرا با وجود طرح هاي ترافيكي در روز تا سه ميليون خودرو در پايتخت تردد مي كند و مقامات شهر تهران از لزوم وجود 11 هزار و 500 اتوبوس دم مي زنند. جالب تر آنكه از طرفي كمبود اتوبوس را دليل خدمات نامطلوب اتوبوسراني مي دانند و از سوي ديگر مدارس را دعوت مي كنند از ظرفيت اتوبوسراني استفاده نمايند.
البته براي رسيدن به وضع مطلوب بايد از تعداد تاكسي ها كم شده و به تعداد اتوبوس ها افزوده شود. اين مسئله براي كوتاه مدت (تا زماني كه طرح هاي مترو كامل شود) لازم است. بهتر است تاكسي ها در مسيرهاي فرعي و كوتاه بكار گرفته شوند. از ون ها و ميني بوس ها نيز براي سرويس مدارس استفاده شود امري كه اكنون به وسيله تاكسي هاي معمولي انجام مي شود.
يك اتوبوس به اندازه پنج خودروي سواري فضا اشغال مي كند اما هفت برابر آن صندلي دارد و با احتساب مسافران ايستاده (بدون له و لورده شدن) گاه تا 12 برابر مي تواند مسافر حمل ونقل كند. بنابراين با حذف هر هفت تا 12تاكسي، مي توان يك اتوبوس اضافه كرد. درحال حاضر تاكسي ها 7/5ميليون نفر مسافر را جابجا مي كنند كه حدود 40درصد ظرفيت آنهاست. اگر 60هزار تاكسي اضافي بخواهد تبديل به اتوبوس شود بايد 1500 تا سه هزار دستگاه به ناوگان اتوبوسراني اضافه شود. تا اولا آمدن اتوبوس ها كاهش يابد و با حداقل مسافران ايستاده، تردد كنند. بويژه آنكه درحال حاضر بيش از چهار ميليون نفر از ظرفيت اتوبوس هاي تهران، به دليل ضعف مديريت بهينه، هدر مي رود. همچنين نوع استفاده از تاكسي ها، نشان مي دهد مديريت اعمال شده بر اين قسمت از حمل ونقل شهري ناقص بوده و بهينه نيست.
وظيفه شهرداري
يكي از بزرگترين وظايف شركت اتوبوسراني تهران، ظرفيت سنجي مسافران هر منطقه و اختصاص اتوبوس براساس آن است. به نحوي كه اتوبوس هر پنج دقيقه، آماده انتقال مسافران باشد حال با دو مسافر در مبدا يا 20مسافر. درحال حاضر اتوبوس ها تا كاملاً پر از مسافر نشوند، حركت نمي كنند. اين وضعيت ازدحام بيش از حد در بين مسير را موجب مي شود. در چنين وضعيتي، خبري از اتوبوس هاي خالي بين راهي هم نيست كه به جاي تردد ميان مبدا و مقصد در بين مسير، مسافران را سوار و پياده كند.
تهران با داشتن ظرفيت كنوني، مي تواند اجازه دهد فقط 500هزار خودرو وارد خيابان ها شود. در اين ميان خودروهاي تك سرنشين بايد از گردونه حذف شده و عبور و مرور موتورسيكلت ها نيز محدود يا ممنوع شود تا فضاي كافي براي تردد پرسرعت اتوبوس ها فراهم شود. سرعت اتوبوس ها درحال حاضر 18كيلومتر در ساعت است كه اگر به 40كيلومتر برسد همين امروز نيمي از بار ترافيكي تهران از بين مي رود. اكنون سؤال اينجاست با وجود 25ميليون نفر ظرفيت مسافر در حمل ونقل عمومي تهران، چرا اين همه خودرو و موتورسيكلت در تهران تردد مي كنند و مردم در اتوبوس و مترو له و لورده مي شوند و تاكسي ها دنبال دربستي اند.
شهرداري معتقد است كه اگر دولت يارانه سهم خود را بپردازد مشكلات برطرف مي شود. بيژني مديرعامل سابق شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه اعلام كرد كه يارانه دولت به اين شركت در سال88 بالغ بر 3/8ميليارد تومان بوده اما پايگاه اطلاع رساني شهرداري مشهد يارانه اختصاص يافته به اتوبوسراني تهران در سال88 را 300ميليارد تومان و اين شهر مقدس را 23ميليارد تومان اعلام كرد.
پرهيز شهرداري
از سياسي كاري
يكي از عوامل سوءمديريت در بخش هايي از شهرداري تهران، سياست زدگي بيش از حد اين دستگاه است. درحالي كه دولت هر ساله آمار كمك هاي خود به بخش هاي مختلف شهرداري را اعلام مي كند و رهبر معظم انقلاب بر زير سؤال نبردن غيرمنطقي آمارهاي دولت تأكيد دارند اما معاون حمل ونقل و ترافيك شهرداري تهران، مديرعامل مترو، مديرعامل سابق اتوبوسراني و برخي ديگر از مديران شهري به صراحت از پرداخت نشدن كمك هاي دولت يا كمبود آن سخن مي گويند. حال آنكه دولت هاي نهم و دهم بيشترين كمك ها را به شهرداري تهران كرده اند اما اعتبارات اين دستگاه بويژه در سالهاي 85 تا 88 صرف پروژه هاي چشم پركن و گاه كم فايده يا برگزاري جشن ها، سمينارها و امور فرهنگي غيرمرتبط شده است. البته تأكيد شوراي شهر بر انجام پروژه ها در سال89، كمي مشكلات را كاهش داد اما شهرداري كماكان اصرار دارد بدون اينكه گزارشي از دخل و خرج خود به شوراي شهر و دولت بدهد و حتي براي پروژه هاي آينده اش، طرح بودجه بندي شده ارائه دهد از كمك هاي دولتي و حتي صندوق ذخيره ارزي استفاده كند كه مجلس و مجمع تشخيص مصلحت هم اين اجازه را داده اند.
آگاهان امور، نمايندگان دلسوز شوراي شهر و كساني كه با واقعيت هاي مديريت شهري تهران آشنايند اصرار دارند كه شهرداري از سياسي كاري دوري كرده و با هدف خدمات رساني به شهر كار كند نه براي تبليغات زودرس انتخاباتي.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14