(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 4 دی 1389- شماره 19822

سلوك
بررسي وضعيت رمان نوجوان در دهه 80 جاي خالي آثار فاخر
ريشه نامگذاري واژه ها



سلوك

محمد رضا تركي
دل خوش مكن
به اينكه در اين راه پر نشيب
از راهيان خسته
دو گامي جلوتري...
شرط نخست راه به مقصد رسيدن است!
وقتي كه مانده اي
چه تفاوت
كه در كجا
در اين مسير
از حركت باز مانده اي
اصلا به راه آمده اي
يا همان نخست
در اضطراب نقطهّ آغاز مانده اي!
آفت!
بيزارم از آن عشق كه عادت شده باشد
يا آن كه گدايي محبت شده باشد
دلگيرم از آن دل كه در آن حس تملك
تبديل به غوغاي حسادت شده باشد
دل در تب و طوفان تنوع طلبي چيست؟
باغي ست كه آلوده به آفت شده باشد
خودبيني و خودخواهي اگر معني عشق است،
بگذار كه آيينه نفرت شده باشد!
از وهن خيانت به امانت چه بگويم
آنجا كه خيانت به خيانت شده باشد!
شرمنده عشقيم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد
مقصود من از عشق نه اين حس مجازي ست
اي عشق مبادا كه جسارت شده باشد!

 



بررسي وضعيت رمان نوجوان در دهه 80 جاي خالي آثار فاخر

طه راستين
دوشنبه هفته گذشته دو برنامه مهم در عرصه ادبيا ت كودك و نوجوان برگزار شد. يك اختتا ميه جشنواره كتا ب هاي آموزشي رشد و تقدير از مجيد عميق و عليرضا توكلي صابري ( دو مترجم كهنه كار عرصه ادبيات نوجوان ) و ديگر نشست بررسي وضعيت رمان نوجوان در دهه 80 . برنامه اول اگرچه بسيار جذاب و پرهيجان بود ، از آن جهت كه جشنواره اي برگزيدگانش را معرفي مي كرد و اعلام نام برگزيدگان در هر جشنواره اي هيجان انگيز است. اما برنامه دوم از آن جهت مهم تر و قابل توجه تر بود كه تحليلي شفاهي بود بر آنچه كه ما در يك دهه اخير در حوزه رمان نوجوان انجام داده ايم. نشست بررسي وضعيت رمان نوجوان در دهه 80 كه در قالب سلسله نشست هاي نقد و بررسي كتاب دفتر تهيه و تأليف متون و نشريات برگزار مي شد ، ميزبان نويسندگاني بود كه خود در حوزه ادبيات نوجوان دستي بر آتش دارند و بعضي از آنها حتي در دوره اي مسئوليتي هم در اين حوزه داشته اند.حسين فتاحي، منوچهر اكبرلو، محمد ميركياني و مهدي كاموس به سازمان تبليغات اسلامي آمده بودند تا دريافت هاي خود را از تجربه چند ساله حضورشان در عرصه ادبيات و نوشتن براي نوجوانان و نگاهي گذرا كه رمان نوجوان در دهه 80 داشته اند، بيان كنند.
ركود رمان نوجوان
در ابتداي اين مراسم مهدي كاموس، نويسنده ادبيات كودك و نوجوان با بيان اينكه « رمان دهه 80 داراي پتانسيل و انرژي است كه آينده ادبيات كشور را در دهه آتي خواهد ساخت اما بايد به آن بهاء داده شود.» گفت : وضعيت رمان نوجوان در اين دهه محصول تلاشگراني است كه در دهه هاي گذشته صورت گرفته است .
وي سپس به نظر برخي از كارشناسان و نويسندگان مطرح و نامي كشور كه معتقدند » رمان نوجوان مرده است » ، اشاره كرد و ادامه داد: نظرات و مسائل مطرح شده درباره رمان نوجوان حاكي از آن است كه اين رمان قابل بررسي بوده و بايد تدوين شود. كاموس ادبيات كودك و نوجوان را براي تمام نظام هاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي حائز اهميت دانست و با اشاره به پيشينه رمان نوجوان اهميت آن در دوره هاي مختلف را متذكر شد . او گفت : رمان نوجوان در دهه 20 و با اساسنامه شيخ عباس اسلامي شكل گرفت و به نوعي در مدارس تدريس تعليمات اسلامي راه اندازي شد. در سال 1320 تعيين شد كه براي گروه سني كودك و نوجوان بايد كتاب، مجله و روزنامه توليد و منتشر شود.حكومت پهلوي هم در دهه 40 متوجه شد كه بايد كانون پروش فكري كودكان و نوجوانان را راه اندازي كند و سياست هاي فرهنگي خود را از طريق ادبيات كودك و نوجوان به دست بگيرد. در ميان سياست گذاران دهه 40 تا 50 هم تلاش هايي براي سياست گذاري فرهنگي ادبيات كودك و نوجوان اين دهه صورت گرفت و سرمايه گذاري هايي به اين امر اختصاص يافت. در دهه 50 و 60 وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالي و سازمان صدا و سيما متوجه اهميت ادبيات كودك و نوجوان شدند و به نوعي اوج شكوفايي اين ادبيات بعد از پيروزي انقلاب بود همچنين بهترين آثار كودك و نوجوان در دهه 60 رشد يافته و به بالندگي رسيده است.
وي با بيان اينكه در وهله نخست شهيدان بهشتي، مطهري و باهنر متوجه ادبيات كودك و نوجوان شدند، اضافه كرد: انسان هاي متدين همانند استاد مطهري در دهه 50 به خلق كتاب«داستان راستان» پرداخت و نهادها و سازمان ها به توجه به ادبيات كودك و نوجوان هوشيار كرد.
كاموس با بيان اينكه رمان نوجوان در حد وسط ادبيات كودك و بزرگسال است، افزود: در سنين نوجواني، نوجوان به بازيابي هويت و حقيقت درون خود مي پردازد و به نوعي مهمترين مرحله زندگي خود را طي مي كند همچنين در سن نوجواني بن مايه هاي فكري يك نوجوان تشكيل مي شود. در ميان نهادها، سازمان ها، وزارت آموزش و پرورش و سازمان تبليغات اسلامي جزو متهمان اصلي، آسيب ها و ضعف هاي كه بر ادبيات كودكان و نوجوانان مترتب است، به شمار مي روند همچنين در دهه 80 نويسندگان جوان خوبي توانستند رمان نوجوان را خلق و از خود به يادگار بگذارند.
وي با بيان اينكه هم اكنون رمان نوجوان در حال وقفه است، اضافه كرد: انسان شناسي نوجوان در ايران وجود ندارد چراكه اگر رمان نوجوان در دهه 60 درخشيد به دليل جوانان و نوجواناني بود كه روح شهادت، ايثارگري و ازخودگذشتگي در آنها وجود داشت اما جوانان دهه 80 بيشتر به فكر خريد فناوري و اطلاعات از جمله موبايل هستند.
اين نويسنده تعداد كتاب هايي با عناوين علوم تربيتي و روانشناسي كودك و نوجوان را در كشورمان اندك دانست و عنوان كرد: اكثر نويسندگان دهه هاي اخير كه توانستند رمان نوجوان را همانند بهرنگي، آل احمد، سرشار، عموزاده خليلي و محمود حكيمي خلق كنند كه از دل آموزش و پرورش وارد عرصه ادبيات كودك و نوجوان شدند و به نوعي در كلاس درس حضور مؤثر داشتند اما در دهه 80 كمتر نويسنده اي از دل آموزش و پرورش تربيت مي شوند. برخي از افراد تصور مي كنند كه چون نظام جمهوري اسلامي تشكيل شد و انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيد نبايد بر تفكر، ديدگاه و ادبيات كودك و نوجوان كار شود اما اين تصور اشتباه است چراكه كودكان، جوانان و نوجوانان ايراني بايد با فرهنگ و هويت ايراني و اسلامي آشنا شده و هميشه براي جاودانگي نظام تلاش كنند.
كاموس با بيان اينكه « تاكنون كمتر نويسنده ادبيات كودك و نوجواني توانسته براي اين گروه سني كار جدي و فاخري را خلق و منتشر كند»، ادامه داد: هم اكنون كمتر نويسنده و ناشري به خلق رمان نوجوان پرداخته و بيشتر به ترجمه اين نوع رمان توجه دارند چراكه انتخاب رمان خوب براي ترجمه بسيار است و نويسنده و يا مترجم به سهولت مي تواند به انتخاب اثر مورد نظر بپردازد. اكنون ناشران كودك و نوجوان از لحاظ مالي غني شده اند چرا كه به چاپ و توزيع آثار ترجمه و كتاب هايي با تصاوير كارتوني توجه بسيار دارند و به نوعي ديگر براي چاپ آثار فاخر و ماندگار به سراغ نويسندگان و مترجمان مطرح و نامي كشور نمي روند. همين باعث شده تا دانش آموزان مقاطع راهنمايي و متوسطه به مطالعه رمان عامه پسند بيشتر از مطالعه رمان نوجوان علاقه مند باشند. در واقع رمان عامه پسند محبوبيت خود را در دل جوانان و نوجوانان باز كرده است چراكه اين رمان ها به مسائل ازدواج، عشق، عاشقي و مسائل اجتماعي بيشتر از رمان نوجوان توجه داشته و به آنها مي پردازد.
رسانه رقيب رمان نوجوان
محمد ميركياني كه سال هاست در ادبيات كودك و نوجوان به عنوان نويسنده و مسئول فعاليت مي كند ، سخنران ديگر اين نشست بود. او سخن خود در باب بررسي اش از رمان نوجوان در دهه 80 را اين گونه آغاز كرد: در اين دهه براي ادبيات كودك و نوجوان رقيب بزرگي همانند رسانه پديدار شد و به نوعي رسانه ها در زندگي كودكان و نوجوان وارد شدند.
وي تحول در عرصه رسانه را بزرگترين اتفاق دهه 80 دانست و ادامه داد : گسترش رسانه باعث ايجاد تحولاتي در ادبيات شده كه از جمله آن مي توان به حضور جهشي رسانه ها و عدم برنامه ريزي مناسب طبق تحولات جامعه اشاره كرد چراكه اين عوامل موجب شده تا ادبيات نتواند در كنار رسانه ظرفيت خود را به نمايش بگذارد.
ميركياني با بيان اينكه « اكثر نويسندگاني كه در دهه 80 وارد عرصه توليد و خلق آثار ادبيات كودك و نوجوان شدند به نسبت دو دهه قبل جوانتر از ساير نويسندگان بوده اند» گفت : به نوعي نويسندگان جوان از تجربه و شناخت كافي زندگي برخوردار نيستند.نويسندگان جوان شناخت خوب و دقيقي از نوجوان ندارند. اين در حالي است كه دوره نوجواني از منظر روانشناسي دوران من وجودي و دوران فلسفه زندگي است . از طرفي نويسنده اي كه براي اين گروه سني رمان خلق مي كند علاوه بر شناخت نوجوان بايد نسبت به زندگي خود تسلط كامل داشته باشد.
اين نويسنده با بيان اينكه در سال هاي اخير رسانه با حضور در روح و جسم جوانان و نوجوانان، دانش و توقع آنها را به صورت گسترده تحت شعاع قرار داده است، گفت: سطح دانش نوجوانان نسبت به
دهه هاي قبل ارتقاء يافته است چراكه آنها با هيچ رمان و داستاني ساده و كم محتوا قانع نمي شوند.
وي به افزايش سطح توقع جوانان و نوجوانان از توليدات فرهنگي نسبت به گذشته اشاره كرد و ادامه داد: با اين وجود كمتر نويسنده اي به خلق رمان نوجوان توجه داشته و به آن مي پردازند كه اين امر به رمان اين گروه سني ضربه جبران ناپذيري را وارد خواهد كرد.
ميركياني نتيجه اين امر يعني تغييرات فرهنگي و هجوم گسترده رسانه ها را در توجه به داستان هاي كوتاه به جاي رمان ، در حوزه ادبيات نوجوان بررسي كرد و گفت : داستان ها و قصه هاي كوتاه در زندگي شتاب زده امروزي اوج گرفته به طوري كه كوتاه نويسي و كوتاه خواني مورد توجه اقشار مختلف قرار گرفته است.
وي سپس به موضوعات درنظر گرفته شده توسط نويسندگان براي نگارش رمان نوجوان اشاره كرد و اغلب اين موضوعات را با دنياي اين گروه سني همخوان ندانست. ميركياني گفت : جوانان و نوجوانان به مطالعه آثار عامه پسند كه براي بزرگسالان خلق شده و به زبان هاي زيرزميني كه مناسب براي اين گروه سني نيست، گرايش بسيار دارند.
اين نويسنده همچنين به بازنويسي ادبيات كهن براي نوجوانان اشاره كرد و با بيان اينكه امروزه بازنويسي آثار مردم شناسي و آداب و رسوم يك اصل است، گفت: در دهه 80 بازنويسي متون كهن بسيار مورد توجه نويسندگان قرار گرفته است و اين امر موجب آشنايي نوجوانان با فرهنگ و آداب و رسوم كهن كشور مي شود.
دهه رمان هاي فانتزي
همچنين در اين مراسم منوچهر اكبرلو، نويسنده ادبيات كودك و نوجوان در خصوص رمان نوجوان در دهه 80، اظهار داشت: در كشور ما به نوجوانان كمتر از ساير گروه هاي سني توجه شده است چراكه متوليان فرهنگي در عرصه ادبيات نمايشي، تئاتر، سينما و كتاب كمتر به خلق اثر براي اين گروه سني مي پردازند همچنين خلق اثري فاخر و ماندگار براي نوجوانان مورد غفلت واقع شده است.
وي با بيان اينكه خلق آثار فاخر براي كودكان نسبت به نوجوانان بيشتر است، اضافه كرد: چاپ و توزيع آثار بازنويسي شده متون كهن و مذهبي رشدي چشمگير داشته است اما هنوز كمبود اقتباس بر ادبيات كودك و نوجوان حاكم است به اين معنا كه بايد داستان هاي تازه و جديدي بر اساس يك اثر ديگر نوشته شود.
وي با بيان اينكه رمان هاي عامه پسند و ژانرهاي وحشت و پليسي يكي از شاخصه هاي ادبيات كودك و نوجوان در دهه 80 است، اضافه كرد: به جزء در دهه 60 ، تاكنون رماني با موضوع و محتواي طنز براي نوجوانان خلق نشده است كه بايد نويسندگان نسبت يه اين امر توجه ويژه داشته باشند.
اكبرلو با بيان اينكه اغلب ادبيات طنزي كه براي گروه سني نوجوان چاپ شده، ترجمه است، ادامه داد: در دهه 80 آثار ترجمه بر كتاب هاي تأليفي غلبه كرده است همچنين در اين دهه رمان هاي فانتزي نسبت به رمان هاي رئاليستي دهه هاي 60 و 70 بيشتر خلق و وارد بازار كتاب مي شود.
وي با بيان اينكه كمتر نويسنده اي به خلق قهرمان جديد همانند «مجيد» در قصه هاي «مرادي كرماني » مي پردازد، افزود: در دهه 80 چند موضوع نسبت به دهه هاي اخير رشد بسيار يافته است كه مي توان به بازنويسي متون تاريخي، رواج نگارش و خلق زندگي نامه و ورود ناشران حوزه هاي ديگر به عرصه نشر آثار كودك ونوجوان اشاره كرد.
اين نويسنده با بيان اينكه كمتر ناشر متخصصي به چاپ و توزيع آثار ادبيات كودك ونوجوان مي پردازد، گفت: آثار ادبيات خلق شده براي گروه سني كودك و نوجوان بايد نقد جدي و حرفه اي شود . همچنين نقد حرفه اي داراي سه ضلع است كه اضلاع آن نويسنده، مخاطب و اثر است.
وي با بيان اينكه انسان شناسي نوجوان در ايران تعطيل است، افزود: جدايي فرم از محتوا موجب نابودي ادبيات نوجوان مي شود همچنين نويسندگان به دليل توجه به ظواهر از محتوا و فرم غفلت كرده و بيشتر به ظاهر اثر توجه دارند.

 



ريشه نامگذاري واژه ها

سليمان مختاري
دودمان
اين واژه به معناي خاندان، خانواده و قبيله يا طايفه است. دليل نامگذاري اين واژه برمي گردد به اجاق خانه؛ دودمان مركب از دو بخش: دود و مان است. «دود» به معني «غبار تيره ناشي از سوختن اشيا» و «مان» به معني «جاي» كه پسوند مكان مي باشد. بر روي هم به معني «جاي دود». به مناسبت وجود اجاق خانه (آشپزخانه امروزي) كه محل پخت و پز غذا و نيز محلي براي صرف غذاي افراد خانواده بوده است با گذشت زمان دودمان، معني خاندان و طايفه را به خود گرفت.
تنبل
تنبل به معناي تن پرور، فربه؛ كاهل، بيكار، گريزان از كار. ريشه اين كلمه مركب از دو بخش: تن و بل است. «تن» به معني «پيكر، جسم» و «بل» به معني «نيرو، توان، بزرگ»؛ همچنين لفظاً به معني: داراي تن نيرومند، چاق.
كشتي
به معني آبپيما و نيز وسيله براي جابجايي بار يا مسافر. «كشتي» از ريشه كش كه در «كشيدن» نيز ديده مي شود. دليل نامگذاري اين واژه برمي گردد به آن كه «آبپيما» از آن روي كشتي ناميده شده است كه در گذشته كشتي ها (آبپيماها) را با دو ريسمان از يك طرف رودخانه به طرف ديگر رودخانه درمي كشيده اند.
خروس
سحرخيزي از دير باز جزء فضايل بوده است؛ بنابراين خروس كه سحرگاه با بانگ خود بشارت آمدن روز نو را به مردم مي دهد از آنان مي خواهد كه تنبلي و خواب را از خود دور سازند و در راستي و درستي قدم بردارند.
ريشه شكل ديگر خروس، كه خروش است، از خروشيدن، گرفته شده است كه از نظر لغت به معني خروشنده (به مناسبت بانگ وي) است. خروشيدن به معناي بانگ و فرياد زدن و سرزنش كردن مي باشد. خيام گويد:
هنگام سپيده دم خروس سحري
داني كه چرا كند همي نوحه گري
يعني كه نمودند در آئينه صبح
كز عمر شبي گذشت و تو بي خبري
ادامه دارد ...

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14