(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 5 دی 1389- شماره 19823

نقد نمايش «آنفلوآنزاي خوكي»
هجمه فرهنگي، افكار مسموم
گفت وگو با سعيد مستغاثي كارگردان مجموعه «راز آرماگدون چهار:
پروژه اشباح» واكاوي مستند جنگ نرم در نقشه هاي صهيونيستي
گزارش بي بي سي از نهادينه شدن دموكراسي در انگليس
آرشيو ديجيتالي دفاع مقدس راه اندازي مي شود
850 اثر در جشنواره فيلمنامه نويسي قرآني
خودكشي در برنامه زنده آمريكايي



نقد نمايش «آنفلوآنزاي خوكي»
هجمه فرهنگي، افكار مسموم

سيدعلي تدين صدوقي
نمايش «آنفلوآنزاي خوكي» نوشته مهرداد راياني مخصوص و به كارگرداني نيما دهقان در پي برش در واقعيت، شكافتن آن و رسيدن به حقيقت است؛ حقايق و واقعيت هايي كه در همه جوامع در هر مرتبه اي از رشد و توسعه ظهور و بروز مي يابند. در واقع، اين نمايشنامه خواسته از يك واقعيت ملموس كه در همه جهان به يك شكل اتفاق مي افتد و براي همگان با هر فرهنگ و زبان و مليتي آشناست به حقيقتي فراي آنچه هست دست يابد. به همين دليل بستري بشري و مشترك انتخاب شده كه اتفاقاً در سال هاي اخير جزء معضلات و مسائل مبتلابه ملل مختلف بوده است.
پايه داستان اين نمايش بر ستون هاي يك بيماري همه گير بنا شده. اين بيماري در سال هاي اخير دامنگير بسياري كشورها شده و هنوز هم در برخي مناطق با اين بيماري درگير هستند. اين بيماري آنفلوانزاي خوكي است. اين انتخاب يعني موضوع و نگاهي جهان شمول.
هر چند دستمايه قرار دادن يك بيماري فراگير، به خصوص در سينما امر متداولي بوده است. اما راياني مخصوص از اين وجه مشترك به گونه خاص خود استفاده نموده و نقبي به ديگر مسائل مبتلابه روز انسان زده است. او به درستي در قالب طنز نمايشنامه خود را نگاشته، البته طنزي در شيوه گروتسك كه شيوه رايج امروز اروپاست. شيوه اي كه مي توان در آن به خلق آثار ارزنده پرداخت. البته اين شيوه كه بهتر است بگوئيم سبك دراماتيك، سبكي نه چندان آسان بلكه ممتنع است. هر چند كه افرادي آن را سهل مي نگارند و به سادگي چون ديگر شيوه هاي طنز به آن نگاه مي كنند اما بايد گفت گروتسك و نگاشتن متن گروتسك كار چندان ساده اي نيست.
لااقل نمونه هاي اندك ايراني اي كه ديده ايم اين مدعا را اثبات كرده و در واقع گروتسك نبوده اند. راياني با اين نمايش نشان داده است كه اين شيوه را مي شناسد. طنزي گروتسك با شخصيت هايي كه تا حدودي كاريكاتوري هستند و چند وجهي همراه با زير متني چند لايه. كروتسك خنده را در گلو مي ماساند و نقاب از چهره واقعي افراد فرو مي افكند و حقيقت درون آنان را آشكار مي سازد. به طوري كه تماشاگران را گاه به وحشت مي اندازد؛ وحشتي دهشتناك كه بر اثر فاش شدن حقيقت در درونشان شكل مي گيرد. گروتسك آئينه اي در مقابل مخاطب مي گيرد و او خويشتن خويش را آن طور كه بايد و هست مشاهده مي كند. از اين روست كه مي هراسد چون درون خويش را ديده است. گروتسك مخاطب را به فكر وامي دارد و تا ساعت ها و روزها پس از نمايش اين فكر با تماشاگر همراه است. و اين يعني سبكي امروزي، سبكي كه به ماهيت كار دارد و به حقيقت، نه واقعيت مصطلح و سطحي و در جاهايي فريبنده.
راياني نه يك بيماري كه افكار مسموم را نيز چون آنفلوآنزاي خوكي مي بيند. افكار مسمومي كه آرام آرام مي خزند و تار مي گشايند و تا به خود بيايي همه گير مي شوند و چون آنفلوآنزاي خوكي مسري هستند. هم كساني كه مسئول اشاعه اين افكارند و هم بانيان آن ها خود نيز قربانيان اين بيماري مهلك هستند.
اين افراد خواسته يا ناخواسته مورد سوءاستفاده قدرت ها قرار مي گيرند و زماني كه تاريخ مصرفشان تمام مي شود نوبت خودشان است با بيماري اي كه اشاعه داده اند از پاي درآيند. راياني مي خواهد بگويد افكار مسموم به دگرانديشي هاي وارداتي كه محصول بيگانگان است مانند سكولاريسم و... چون بيماري آنفلوآنزاي خوكي به سرعت همه گير مي شوند. پس بايد براي مهارشان چاره اي انديشيد آن هم به فوريت. اگر دير دست بكار شويم به واسطه اپيدمي بودن در نهايت دامان خودمان را هم مي گيرد و آنگاه بقول قيصر مي بينيم كه «چقدر زود دير مي شود» پس بايد فكري كرد. بايد براي اين بيماري ها چاره اي درست و اصولي انديشيد، بايد سدها و سپرهاي محكمي در مقابل تهاجم و هجمه فكري، فرهنگي، هنري، ديني و مذهبي بيگانگان ساخت. راياني حقيقت اين افراد را نيز نشان مي دهد؛ افرادي كه تنها شعار مي دهند و در خلوت خود آن كار ديگر مي كنند كساني كه آلت دست بيگانگانند، چون يك عروسك خيمه شب بازي!
نيما دهقان مفهوم متن را نسبتا به درستي درك كرده و نوع بازي ها و حركات و ميزانسن ها را براساس آن چيده است. صحنه مثل يك بيمارستان است، انگار همه آن جامعه بيمارند و همه جا نياز به درمانگاه دارد. حضور كساني كه به ظاهر ديده نمي شوند، همان هايي كه ويروس را ساخته و اشاعه داده اند، همان هايي كه همه جا مراقب مردمان هستند. همان ها كه حتي براي عوامل اجرايي شان يعني دكتر نيز يك مراقب تحت لواي منشي و يا دستيار گمارده اند در جاي جاي نمايش احساس مي شود. طراحي صحنه به دريافت هاي زير متن از سوي تماشاگران كمك كرده است و در عين سادگي كاربردي است. بازيگران نيز نسبتا به درستي شيوه و خواست متن ولايه هاي زيرين آن را فهميده اند. فرزين صابوني و الهام كردار به نسبت بازي هاي قابل قبول تري را ارائه مي دهند. بايد متوجه باشيم اين شيوه به هيچ عنوان با طنزها و با كمدي هاي معمولي يكي نيست. نبايد به ورطه ادا و اطوار و در نهايت لودگي افتاد. گروتسك بازي خاص خود را مي طلبد. در عين جديت بايد كاريكاتوري و در نهايت كمدي بود. گروتسك از تماشاگران قهقهه نمي خواهد. خنده گروتسك خنده دراماتيك است كه بايد آن را درك كرد. اين با تحليل و تاويل متن از سوي كارگردان و بازيگران و ايضا شناخت آنان از اين سبك و هدايت كارگردان باز مي گردد. هر چند كه استفاده از ويديو پروژكشن خلاقانه صورت گرفته و به قسمتي از تحليل ها كمك كرده و بازي ها، حركات، ميزانسن ها و... را تقريبا كامل مي كند. اما بايد گفت استفاده از اين تكنيك يعني ويديو پروژكشن خيلي كليشه و تكراري شده است. در هر كاري بجا و يا نابجا از آن استفاده مي شود. بايد ديد آيا اصولا به لحاظ دراماتيك نياز به اين مقوله هست؟ آيا نياز متن و اجرا استفاده از پروژكشن را مي طلبد؟ اگر از آن استفاده نكنيم چه اتفاق مي افتد؟ آيا در اجرا خلأ احساس مي كنيم؟ گروتسك به تنهايي شيوه اي كامل است. چه در متن و چه اجرا و البته كارگرداني و بازيگري در اين شيوه كاريست سخت و نه چندان آسان به خصوص براي بازيگران كه عادت كرده اند بي خود و بي جهت از تماشاگران خنده بگيرند. مي توان گفت گروتسك به خنده خنديدن است. و يا شايد تعبير اين جمله باشد كه كارم از گريه گذشته است به آن مي خندم. يادمان باشد عنصر تكرار كه در كمدي ها رايج است، در گروتسك متفاوت عمل مي كند و همان تكرار به لحاظ اجرايي و چه به لحاظ مفهومي بايد بسيار حساب شده عمل شود در همه موارد بايد به گونه اي خاص به لحاظ حس، رفتار، حركات، ميزانسن ها، بازي و... به اين شيوه نگريست. پرداخت هاي موضوعي و موضعي بايد مورد توجه قرار گيرند. ديگر تيپي در كار نيست بلكه با شخصيت روبرو هستيم و يا در نهايت تيپ و شخصيت، در گروتسك بايد هر لحظه حركتي نو، رفتار و حس و حالي نو و مفهومي نو و تازه ارائه داد. وحشت و دهشت، سوررئال و اكسيرسيون، طنز و كمدي موقعيت، رفتار، شرايط و... جزئي از اين شيوه هستند در واقع مي توان گفت گروتسك آئينه تمام نمايي از وضعيت بشر امروزيست. در نهايت با تئاتري قابل تامل و تعمق روبرو بوديم كه با ريتمي مطلوب همراه بود هر چند كه حضور يك دراماتورانه آگاه در كنار كار مي توانست در ارتقاء سطح كمي و كيفي نمايش به لحاظ متن و اجرا تاثير بسزايي داشته باشد به نيما دهقان و گروهش خسته نباشيد مي گويم!

 



گفت وگو با سعيد مستغاثي كارگردان مجموعه «راز آرماگدون چهار:
پروژه اشباح» واكاوي مستند جنگ نرم در نقشه هاي صهيونيستي

آرش فهيم
سري چهارم برنامه «راز آرماگدون» با عنوان «پروژه اشباح» از شبكه خبر سيما در حال پخش است. موضوع كلي اين برنامه بازخواني اهداف و طرح هاي صهيونيسم براي تخسير جهان است، اما در هر قست آن اسنادي درباره حوزه هايي كه تحت هجوم صهيونيست ها قرار گرفتته اند افشا و يا بازروايي مي شود. چهارمين برنامه راز آرماگدون بيشتر بر زمينه هاي فرهنگي و رسانه اي، همچون كتاب، دانشگاه، سينما، اينترنت، بازي هاي رايانه اي و ... متمركز است. به همين مناسبت با سعيد مستغاثي، كارگردان اين مجموعه مستند به گفت وگو پرداختيم. موضوع برنامه راز آرماگدون در اين گفت وگو بهانه اي شد براي بحث درباره جنگ نرم، زمينه ها و روش هاي مقابله با آن.
- مجموعه «راز آرماگدون» به بررسي نقشه ها و طرح هاي صهيونيستي مي پردازد. سري چهارم اين مجموعه تكميل كننده چه مباحثي است و چه موضوعاتي را در برمي گيرد؟
¤ بسم الله الرحمن الرحيم. آنچه در كل اين مجموعه در نظر داشتيم اين بوده كه صهيونيسم يك پديده انتزاعي و محدود به قضيه اسرائيل نيست. اسناد و شواهد معتبر داخلي و خارجي گوياي آن است كه صهيونيسم يك پديده تاريخي است كه قرن ها قبل از اعلام موجوديت رسمي فعال بوده است. به نظر برخي مورخين و كارشناسان ريشه اين پديده به زمان حضرت موسي(ع) برمي گردد در آن زمان گروهي از اشراف و اشرار يهود راه خود را از آن پيامبر جدا كردند. آن ها تحت عنوان سامري ها داراي نگرشي نژادپرستانه، شرك آلود و الحادي بودند و از همان ابتدا قصد تسخير دنيا را داشتند. اين جريان بدون اينكه اسم خود را به عنوان صهيونيست اعلام كند در طي قرون جلو آمد و در برخي از مقاطع تاريخ بسيار تاثيرگذار بود.آن چيزي كه بررسي هاي تاريخي نشان مي دهد، انحرافات دين مسيحيت، از جمله قضايايي چون تثليث، انگيزاسيون، جنگ هاي صليبي و ... ادامه حركت همين اشرار و اشراف يهود بوده است. ايجاد جنگ هاي متعدد و فجايع گوناگون در كل دنيا از ديگر تاثيرات اين فرقه شيطاني بر تاريخ بشريت است. در سري هاي اول، دوم و سوم مجموعه «راز آرماگدون» اين جريان از ابعاد و جنبه هاي گوناگون بررسي شد. در ادامه كنكاش ها و كندوكاوهايي كه در بررسي عملكرد صهيونيسم داشتيم به مقوله علوم انساني و دانشگاه رسيديم. اين موضوع در سري دوم راز آرماگدون هم پرداخته شده بود و اين مجموعه در واقع ادامه آن است. يعني اين سري با اين مسئله آغاز شد كه تفكرات صهيونيستي چگونه در دنيا پخش شد و از جمله به كشور ما راه يافت. تفكراتي كه اساس آن دين زدايي است.
يكي از محوري ترين پايه هاي صهيونيسم اين است كه خدا و دين به هر نحو ممكن از زندگي بشر دور شود. اين تفكرات در دوران رنسانس تحت عناوين روشنگري، خردگرايي، نوانديشي و علم گرايي، به صورت سكولاريسم (با كنار زدن دين) و اومانيسم (با جايگزيني انسان به جاي خدا) وارد زندگي بشر شدند. و اين ها به عنوان انديشه هاي برتر كه باعث سعادت بشر مي شوند جا افتادند. در سري هاي قبلي «راز آرماگدون» به گسترش اين نگرش ها به عنوان انديشه پرداخته شد و در اين سري به نحوه نشر اين انديشه ها در دنيا و ايران پرداخته ايم.
- خطر اين جريان براي دين اسلام و كشور ما چيست؟
¤ جريان صهيونيسم از ابتدا هدف گيري و سيبل حملاتش دين اسلام بوده است. البته اين جريان به همه اديان توحيدي آسيب زده، اما چون هدف صهيونيسم تسخير جهان بوده و از آنجا كه دين اسلام نيز با اعتقاد به ظهور حضرت حجت(عج) و تشكيل حكومت جهاني اسلام همين هدف را داشته است، آن ها رقيب اصلي خود را اسلام مي دانسته اند. آن ها همچنين يكي از اهدافشان ايران بوده است. از اوائل دوره قاجار، با شكل گيري محافل فراماسونري، اعزام محصلان به خارج از كشور (كه در سري سوم شرح داده شد) اضمحلال علمي و تضعيف حوزه هاي علميه زمينه براي راه يابي اين انديشه ها به ايران فراهم شد.
- آيا اين جريان پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز به حيات و فعاليت خود در كشورمان ادامه داد؟
¤ گرچه روند ورود و گسترش اين تفكرات در دوره قاجار، به خصوص زمان مشروطه و همچنين كل دوران پهلوي بود، اما بعد از انقلاب با فرم ديگري به فعاليت خود ادامه داد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به رغم انقلاب فرهنگي، اين تفكرات همچنان سرفصل دروس دانشگاهي باقي ماند و آثار فيلسوفان صهيونيست كه خيل عظيمي را در برمي گيرد ترجمه شد، تا اينكه به تشكيل حلقه هاي دانشگاهي رسيديم. از درون همين حلقه ها نيز نشريات و مطبوعات زنجيره اي به وجود آمدند كه اين تفكرات را درون جامعه نضج مي دادند. تفكرات صهيوني، بعد از انقلاب تحت عناوين مختلفي از جمله تجدد، تمدن، حقوق بشر، دموكراسي، فمينيسم و خودنمايي كرد. در حقيقت، اين مجموعه دريچه نفوذ انديشه هاي صهيوني و زمينه هاي نشر آن در جامعه ايران را نشان مي دهد. قصد ما ريشه يابي و واكاوي فتنه سال 88 بود و خواستيم بررسي كنيم كه چه شد به آنجا رسيديم. درست است كه اين فتنه طرح و برنامه كانون هاي امپرياليستي خارج از كشور بوده، اما به هر صورت پايگاه خودش را با يك جريان فكري و در طول30 سال ايجاد كرد. همچنان كه امثال عبدالكريم سروش اذعان دادند كه اين جريان 20 سال پيش كليد زده شد. و واقعا اين يك جريان دنباله دار فكري بود كه متاسفانه با تساهل و تسامح و خيانت هاي برخي مديران فرهنگي، كه امروز از كشور گريخته اند گسترش يافت. امثال مهاجراني و افرادي كه خود را اصلاح طلب نامگذاري كرده بودند و روزگاري پست هاي فرهنگي كشور در دست آن ها بود و امروز پيش اربابان خودشان در غرب پناه برده اند با تساهل و تسامح و خيانت هاي خود باعث پخش اين انديشه ها در جامعه و رخ دادن فتنه 88 شدند. ما نيز بنابر فرمايش مقام معظم رهبري قصد داشته و داريم تا زمينه ها، پس زمينه ها و ريشه هاي اين فتنه را براي مخاطب باز كنيم. به همين دليل از علوم انساني، علم مدرن و حلقه هاي دانشگاهي شروع كرديم و بعد از آن ورود انديشه هاي صهيوني در مطبوعات را بررسي كرده ايم. علاوه بر اين ها حوزه هاي ديگري چون اينترنت، تلويزيون، سينما، بازي هاي رايانه اي و فرقه هاي عرفاني نوظهور نيز به عنوان منافذ ترويج اين انديشه ها بررسي شده اند.
-آيا بين اين حوزه ها پيوندي وجود دارد؟
¤نشر كتاب پيش زمينه فعاليت آن هاست. نشر كتاب اولين حلقه اي است كه تفكرات صهيوني به وسيله آن وارد جوامع مي شود. ما در اين مجموعه رد پاي آن را در طرح و برنامه هاي سازمان هاي جاسوسي مثل سيا بررسي كرده ايم. براساس اسناد، نشان مي دهيم كه آن ها به كتاب به عنوان يك سلاح استراتژيك نگاه مي كردند كه محافل دانشگاهي و نخبگان جوامع را هدف قرار داده است. اما هدف آن ها به نخبگان و دانشگاهيان محدود نمي شود، بلكه براي تحت تاثير قرار دادن عامه مردم به سراغ رسانه هاي ديگر هم رفتند. رسانه هايي چون شبكه هاي تلويزيوني و ماهواره اي، سينما، بازي هاي رايانه اي، اينترنت و شبكه هاي اجتماعي از جمله فيس بوك و تويتر كه به صورت سلسله وار از سوي جريان صهيونيستي استفاده شده است. به اين ترتيب كه اول به سراغ كتاب رفتند و نخبگان را مخاطب قرار دادند، سپس مطبوعات، بعد از آن سينما و پس ازآن شبكه هاي ماهواره اي كه امروز هزاران شبكه با مديريت صهيونيست ها بر ضد ايران، اسلام و تشيع در حال فعاليت است. در نهايت نيز براي تاثيرگذاري بر كودكان و نوجوانان در حال استفاده از گيم ها و بازي هاي كامپيوتري هستند. در اين برنامه با اسناد و مداركي كه برخي از آن ها براي اولين بار بازخواني مي شوند به رمزگشايي حركات صهيونيست ها در استفاده از رسانه ها پرداخته ايم.
با ريشه يابي و نمايش اين اسناد به پرسش هايي از اين قبيل كه چرا صهيونيست ها اين تعداد شبكه ماهواره اي راه اندازي مي كنند؟ دليل ايجاد شبكه هاي اجتماعي چيست؟ چرا اين قدر بازي رايانه اي درست مي كنند؟ هدفشان از به كار بردن سينما چيست و به چه دليل اين قدر بر سينماي آخر الزماني تاكيد دارند؟ پاسخ مي دهيم. اما فرقه هاي نوظهور ماجراي ديگري را در برمي گيرد. اين فرقه ها تكامل يافته مراكز ماسوني قبل از انقلاب هستند و دليل پرداختن به اين موضوع اين است كه آن ها مي خواهند براي دور كردن نسل ا مرور از اديان توحيدي و با توجه به گرايش شديدي كه در اين نسل به معنويت وجود دارد، معنويت هاي كاذب را در مقابلشان قرار دهند و با علم كردن فرقه ها در همه دنيا و رسوخ دادن آن ها به درون مملكت ما اين هدف را دنبال مي كنند. در بخش هايي از اين برنامه، فرقه سازي و زمينه هاي تاريخي آن در ايران از بابيت و بهائيت و صوفي گري تا فرقه هاي مختلفي كه امروز در جامعه وجود دارند و اتصال آن ها با مراكز صهيوني و تغديه شان از آن ها همه با تاكيد بر اسناد، افشا مي شود.
-يكي از كليد واژه هايي كه در مورد اين برنامه به كار مي رود جنگ نرم است. برخي از افراد مدعي هستند كه جنگ نرم وجود خارجي ندارد و ساخته ذهن ماست. چطور مي توان اين مسئله را توجيه كرد؟
¤جنگ نرم اصلا حرف ما نيست. خود آمريكايي ها اين مفهوم را به كار برده و تئوريزه اش كرده اند.
جنگ نرم يك مفهوم علمي است مصداقش هم كتاب «قدرت نرم» جوزف ناين است كه حتي سينما را بخشي از قدرت نرم آمريكا برمي شمارد و مي گويد اين قدرت را براي تاثيرگذاري بر اذهان ديگران و بسط ارزش هايمان استفاده مي كنيم. به قول پروفسور ريك آلت من استاد دانشگاه پرينستون، سينماي آمريكا بيش از صد سال است كه روي جهان تاثير مي گذارد، روي نحوه زندگي، افكار، اخلاق، خوراك و پوشاك و حتي روي شعرهاي عاشقانه تاثير مي گذارد. يعني در جنگ نرم با اسلحه و زور و كودتا جايي گرفته نمي شود، بلكه با قدرت بيان و زبان و يك سري ابزار ديگر اين كار انجام مي شود كه روي ذهن ها تاثير گذاشته و اذهان در اختيار گرفته شود.
به نظرم آن دسته افرادي كه مدعي اند جنگ نرم وجود خارجي ندارد را نبايد زياد جدي گرفت.
- جنگ نرم عليه ايران چه حجم و وسعتي دارد؟
¤ شايد جالب باشد كه بدانيد، براساس برآورد برخي سازمان ها و مراكز تحقيقاتي خارج از كشور، حجم جنگ نرم آمريكا عليه ايران در طول يكسال گذشته از حجم جنگ نرم بر ضد شوروي سابق در تمام طول جنگ سرد بيشتر است.
از سال 1948 با آغاز جنگ سرد، سازمان هاي سيا و او اس اس يك سري ابزار را براي تبليغ بر ضد شوروي و بلوك شرق به كار گرفتند. مثلاً راديو آزادي راه اندازي شد كه روزانه چند ساعت برنامه پخش مي كرد و يا بين 10 تا 15نشريه فعاليت مي كردند و تعدادي كتاب عليه شوروي منتشر شد. اگر اين حجم از فعاليت تبليغاتي و رسانه اي بر ضد شوروي را با آنچه عليه ايران به كار گرفته شده مقايسه كنيم، حتي مي توان اين وسعت را بسيار بيشتر از آن چيزي كه سازمان هاي مذكور مي گويند تخمين زد. آنچه در يكسال اخير اتفاق افتاده فعاليت بيش از هزار شبكه تلويزيوني و راديويي فارسي زبان و غيرفارسي زبان بر ضد جمهوري اسلامي بوده است. علاوه بر اين ها صدها نشريه، هزاران سايت و وبلاگ و ده ها شبكه اجتماعي در حال كار عليه ايران هستند كه به طور همزمان تبليغات عظيمي را انجام مي دهند. زيرا هدف آمريكا تحقق پروژه سرنگوني جمهوري اسلامي بود كه به عمليات آژاكس دو معروف شد. اين حجم از تبليغات ضد ايران نشان مي دهد كه آن ها چه برنامه اي در سر داشته اند و عمق دشمني شان تا كجا بوده است.
- براي تأثيرگذاري بيشتر بر مخاطب و تلنگر زدن به اذهان بينندگان چه تمهيداتي را به كار برده ايد؟
¤ سعي كرديم پشت پرده فعاليت ها را براساس اسناد نشان دهيم. مثلاً امروز يك شبكه اجتماعي به نام «فيس بوك» در فضاي مجازي كار مي كند كه ظاهراً خيلي پديده خوبي است و آدم ها را به هم متصل مي كند. ما در اين برنامه پشت پرده اين پديده را براساس اسناد خود دست اندركاران فيس بوك افشا مي كنيم و اسناد تكان دهنده اي را نشان مي دهيم كه هدف از فعاليت چنين شبكه هايي چيست. در اين مورد با آمارهاي تكان دهنده اي رو به رو مي شويم. قاچاق سالانه 800 هزار زن و دختر به آمريكا به وسيله همين شبكه هاي اجتماعي تنها يك نمونه است. اين روش را در مورد ساير موضوعات و حوزه هاي مطرح شده در برنامه نيز به كار برده ايم. مثلاً به تجزيه و تحليل راه اندازي شبكه هاي تلويزيوني براساس صحبت هاي خود صهيونيست ها مي پردازيم. به عنوان نمونه نتانياهو، نخست وزير فعلي رژيم صهيونيستي در سال 2002 گفته بود كه بايد به ايران با تلويزيون حمله كنيم و تشريح مي كند كه با چه برنامه ها و چه فيلم هايي اين هجوم صورت گيرد. نتيجه آن حرف ها را ا مروز با راه اندازي شبكه هايي همچون فارسي وان مشاهده مي كنيم. من به عينه ديده ام كه بسياري از مردم و جوانان وقتي متوجه حقايق پشت پرده چنين مسائلي مي شوند، به خود مي آيند و مي فهمند كه تا چه حد بازي خورده اند. به نظرم هر انساني با هر تفكر، ايدئولوژي، مذهب و آئيني وقتي از اين اتفاقات آگاه مي شود بايد به خودش بيايد. يعني به اين توجه كند كه در پشت اين همه زرق و برق و شعارهاي انسان دوستانه و دموكراسي و... چه فجايعي در حال رخ دادن است.
- آيا رسانه هاي ما در اين زمينه به اندازه كافي اطلاع رساني مي كنند؟
¤ متأسفانه نه! و همين قضيه است كه ما متوجه مي شويم كه چرا مقام معظم رهبري بر بصيرت تأييد مي كنند و اينكه اين حرف ها را به طور شفاف بگوئيم. يكي از اهداف ما در اين برنامه اين بوده كه شفاف صحبت كنيم و از كلي گويي و حرف هاي انتزاعي مكرر و تئوري بافي بپرهيزم و دقيقاً بگوئيم كه چه جريانات و افرادي پشت صحنه اين قضايا هستند.
- آقاي مستغاثي! امروز برنامه هاي مختلفي با موضوع جنگ نرم و با هدف افزايش بصيرت مردم از صدا و سيما پخش مي شود. نظر شما درباره اين برنامه ها چيست و جاي چه چيزي را در آن ها خالي مي بينيد؟
¤ وقتي راجع به جنگ نرم صحبت مي كنيم، بدون پرداختن به ريشه ها و زمينه ها، تلاشمان ابتر مي ماند. بايد جنگ نرم را به طور ريشه اي، ماهوي و با پس زمينه هاي تاريخي اش نگاه كنيم. در اينجا لازم است توضيح بدهم كه جنگ نرم فقط از طرف دشمن نيست. به نظرم دين اسلام و پيامبر بزرگوار آن از مهمترين اجراكنندگان جنگ نرم عليه دشمنانشان بوده اند. از زماني كه نبي اكرم(ص) دعوتشان را در مكه آشكار كردند جنگ نرم شروع شد و تا الان ادامه داشته است. الان مهمترين جنگ نرم عليه كفر توسط مهدويت در حال انجام است. بهترين قدرت نرم اسلام، حماسه عاشوراست. هيچ گاه اين جمله فيلم «محمد(ص) رسول الله» به كارگرداني مصطفي عقاد را فراموش نمي كنم كه وقتي سپاه پيامبر در حال فتح مكه است، از زبان ابوسفيان مي شنويم كه «او از قلب ها» وارد مي شود.
در واقع سپاه كفر و شرك از آن زمان فقط در حال دفاع است. امروز هم اين اسلام است كه در حال تهاجم نرم است. كافي است به آمارها توجه كنيم تا ببينيم اسلام چه پيشرفت عظيمي در دنيا داشته است. خود رسانه هاي غربي اعتراف دارند كه تا 20 سال ديگر اسلام اروپا را مي گيرد. فيلم هاي موهني مثل «فتنه» هم به همين دليل ساخته شدند تا مانع اين پيشرفت شوند. چند وقت پيش بود كه گفتند سرخپوست هاي مكزيك در حال گرويدن به اسلام هستند. خوشبختانه اين اتفاقات دست ما نيست. اگر دست ما بود كه فاتحه خوانده بود! هميشه عرض كرده ام كه كشتي اسلام به راه خودش مي رود و فرمانده اي دارد و اراده الهي اين است كه اين كشتي به ساحل نجات برسد. فرمانده اين كشتي حضرت حجت(عج) است. در اين ميان اگر خدا عنايت كند، ما بايد يك جوري سوار اين كشتي شويم. البته منظور اين نيست كه ما تكليفي بر عهده نداريم. تكليف ما اين است كه خودمان را به همان كشتي برسانيم. ولي بايد مطمئن باشيم كه اين كار ما نيست كه اين كشتي را پيش مي برد. همچنان كه امام خميني(ره) فرمود ما نبوديم كه خرمشهر را آزاد كرديم، خرمشهر را خدا آزاد كرد. اما براي اين كه جنگ نرم دشمن را بشناسيم بايد ريشه هاي آن را شناسايي كنيم. اساس جنگ نرم در پديده صهيونيسم است و حدو د10 قرن سابقه دارد. بدون در نظر گرفتنن اين عقبه و پس زمينه ما نمي توانيم جنگ نرم را توضيح دهيم. نمي توان براي تبيين جنگ رسانه اي به تلاش هاي پشت پرده كه از سوي كانون هاي صهيونيستي در حال انجام است و انديشه هايي كه ريشه در كانون هاي ماسوني- صهيونيستي عصر روشنگري دارد نپرداخت. چگونه مي توان به دانشمندان علوم انساني گفت كه اين علوم، در واقع يك علم نيست، بلكه يك انديشه جهت دار است كه از كانون هاي صهيوني و قرون 16 و 17 آمده است ؟ چگونه بايد به آن ها گفت كه فلسفه، اقتصاد، جامعه شناسي، انسان شناسي، سياست و... علم صرف نيست بلكه به آن ها القا كرده اند؟ بايد گفت كه از كجا آمده اند و براساس چه نقشه، هدف و برنامه اي شكل گرفته اند و از كدام لژهاي فراماسونري و مراكز صهيوني آمدند و الان چگونه مي آيند. وقتي شما اين ها را توضيح ندهيد و تشريح نكنيد كه آنها چگونه قصد بركندن دين ما را داشتند و از كجا آمدند و پشت پرده و مقاصدشان- كه همان تسخير جهان و نژادپرستي است- چيست، قبول نمي كنند. به همين دليل هم ما نام اين برنامه را راز آرماگدون نهاديم. زيرا اساس و اصل تمام اين فعاليت ها رسيدن به نقطه آرماگدون است و براي اين كه جهان را به تسخير خود درآورند. براي توضيح جنگ نرم نبايد دنبال يك تئوري و مفهوم مجرد گشت، چون هيچ نتيجه اي ندارد. متاسفانه در برخي از برنامه هاي صدا و سيما مي بينيم كه كارشناسان خيلي با اين موضوع ساده برخورد مي كنند. اصلا داستان اين كه چرا آمريكا در عراق است و اين گونه عمل مي كند برمي گردد به انديشه هاي صهيونيستي و آرماگدوني؛ ادبياتشان، ادبياتي آرماگدوني است. در همين مجموعه، راز آرماگدون يك فيلم را از ريگان در دوره جنگ سرد پخش خواهيم كرد كه مي گويد مبارزه براي آزادي را صليبي كنيم. اين يك ادبيات آمارگدوني است و مگر مي توان اين ها را از هم جدا كرد. مثلا پرداختن به جنگ بوسني بدون در نظر گرفتن همين پس زمينه ها به نتيجه اي نمي رسد. اين جريان مثل يك پازل است كه اگر قطعات آن را جداي از يكديگر ببينيم نمي توانيم به تصوير درستي دست پيدا كنيم.
ما هم در اين برنامه از ابتدا اين فكر را نداشتيم. اما در طول كار، هر چيزي را كه پي گيري كرديم سر نخش به همان كانون ها رسيد. در مورد تجارت بوده به همان ها رسيديم، در زمينه تجارت مواد مخدر به آن ها رسيديم، درباره استعمار به آن ها برخورديم، در مورد جنگ هاي جهاني به آن ها رسيديم و ... اين چيزي نيست كه ما بگوئيم، بلكه اسناد اين را مي گويد كه ريشه همه اين مسائل، همان كانون ها هستند.مثلا درباره حضور غربي ها در قاره آمريكا و كشتار سرخپوستان داراي اين تفكر بودند كه به سرزمين موعود آمده اند و ساكنان بومي آنجا كنعانيان هستند و به همين دليل بايد قتل عام شوند. هنوز هم در آوازها و دعاهايشان اين موضوع هويداست. مثلا در آخرين فيلم رابرت آلتمن، در آوازي خوانده مي شود كه ما را در اورشيليم جديد دفن كنيد. يعني به آمريكا مي گفتند اورشيليم نو و سرزمين موعود و برايش ماموريت قائل شدند و هستند و معتقدند آمريكا بايد زمينه هاي ظهور مسيح موردنظر آنها را كه همان برپايي كشور جعلي اسرائيل و جنگ آرماگدون است را فراهم كند. اين موضوع هم در فيلم هاي آخرالزماني آمريكا ديده مي شود و هم در سخنان سياستمدارانشان، اگر در تحليل جنگ نرم، اين ريشه ها ناديده گرفته شود و سند ارايه نشود، موجب سطحي و لوث شدن اين موضوع است.
- آيا راز آرماگدون باز هم ادامه پيدا خواهد كرد؟
¤ ما تا همين جا را پيش بيني كرده بوديم. اما واقعيت اين است كه درباره اين موضوعات، بحث بسيار مفصل است. مثلا ما براي موضوع فرقه ها، 12، 13 قسمت را در نظر گرفته بوديم، اما فقط در دو سه قسمت به آن ها پرداخته ايم. و يا درباره سايت ها فقط يك قسمت اختصاص داده ايم. اما اگر خدا توفقيق بدهد، اين مباحث را در مجموعه هايي جديد با نام هاي «اشغال» و « اينك آخرالزمان» ادامه خواهيم داد.
- در پايان اگر نكته اي باقي مانده بفرمائيد؟
¤ جا دارد از همه افرادي كه در تهيه اين مجموعه به ما ياري رساندند تشكر كنم. به خصوص جناب آقاي حسن شايانفر كه اگر نبود زحمات و راهنمايي هاي ايشان اين برنامه ساخته نمي شد. همين طور از پيام فضلي نژاد كه تحقيقات و پژوهش هاي چندين و چند ساله خود را در اختيار ما قرار داد و از زحمات و همراهي هاي دكتر رباني رئيس دفتر مطالعات تاريخ معاصر، قاسم تبريزي، سيدكاظم موسوي، دكتر شفيعي سروستاني و.... نيز ممنون هستيم.

 



گزارش بي بي سي از نهادينه شدن دموكراسي در انگليس

رضا فرخي
هفته پيش دولت انگلستان با سركوب دانشجويان به وسيله باتوم و گاز اشك آور دموكراسي را به صورت كاملا اثر گذار در وجود آنها نهادينه كرد تا دانشجويان فراموش نكنند كه طعم دموكراسي انگليسي چقدر خوشمزه است!
در همين حين بي بي سي فارسي كه هميشه در نهادينه كردن دموكراسي نقش موثري دارد در ايام سركوب و به عبارت بهتر نوازش دانشجويان با پخش گزارش فضاي جذاب و با طراوتي را به اين سركوب ها داد.
اين گزارش ها آن قدر جذاب بود كه ما و تمام بروبچه هاي صفحه تصوير روز را مجبور كرد بخشي از آنها را به صورت كتبي برايتان بياوريم تا شما هم از طراوات تصويري اين سركوب ها بهره مند شويد واگر هم شد دموكراسي انگليسي در وجودتان نهادينه شود.
(گفت وگوي زير مصاحبه بين مجري بي بي سي فارسي ويك جوان معترض دانشجو است كه در هنگام تظاهرات انجام شد.)
مجري: آقاي ... الان آنجا چه خبر است؟
دانشجوي گزارشگر: اينجا هيچ خبر، فعلا دارن به صورت ابتدايي با گاز اشك آور دموكراسي را در ما نهادينه مي كنند. البته قول دادن كه به زودي باتوم هم بيارن ويه جوري بزنن كه ديگه كاملا دموكراسي تا توي خونه مون هم نهادينه بشه!
مجري: الان كتكايي كه مي خورين درد داره!(البته نوش جونت!تا شما باشيد ملكه رو ناراحت نكنيد!)
دانشجو: نه بابا اين حرفا چيه! به هر حال باتومي كه مي زنن براي خودمونه (دولت انگلستان هميشه به فكر ما هست!) باتوم دموكراسي انگليسي گله!هر كي نخوره خله!
مجري: شنيده شده كه جمعي از دانشجويان گفته اند كه يك جوري با باتوم تا الان دموكراسي نهادينه شده كه تا آخر عمر غلط بكنند هوس اعتراض كنند.
دانشجو: بله صد درصد در راستاي دموكراسي ما رو يك جوري زدند كه ديگه هوس نهادينه شدن نكنيم. وهميشه به خاطر داشته باشيم كه باتوم يكي از اركان جدايي ناپذير دموكراسي انگليسيه!
مجري: با وضعيت فعلي تا الان كه دارن نهادينه مي كنند تا بعداز ظهر پيش بيني مي كنيد چند درصد از دانشجويان طعم دموكراسي را درك كنند!
دانشجو: با اين تلاشي كه پليس دارد انجام مي دهد من فكر مي كنم به زودي سر ودست بچه ها وهمه دانشجويان كاملا پر از دموكراسي باشه وبه شيوه دموكراسي انگليسي بشكنه! نيازي به درصد نيست فكر كنم همه مون نهادينه بشيم!
مجري:آقاي ... شما و تمام دانشجويان قول مي ديد كه ديگه از اين غلط ها نكنيد! وپيشاپيش توخونه دموكراسي انگليسي در خودتون رو نهادينه كنيد و ديگر پليس رو به زحمت نياندازيد!
دانشجو: بله بله، فقط بگيد زودتر تمام كنن اين نهادينه كردنوكه ديگه تا عمق وجودمان نهادينه شد.
مجري: مرسي از گزارشتون كه فضاي سركوب را طراوت دوباره اي بخشيديد ومردم جهان را با دموكراسي انگليسي آشنا كرديد!
گفتني است، دولت انگلستان با توجه به اعتراضات دانشجويان شهريه را اضافه كرد (خيلي توجه كرد!) به اين صورت علاوه بر افزايش شهريه، آموزش عملي دموكراسي را نيز به دانشجويان داد تا هوس اعتراض عملي نكنند.
اين هم شعر گارد سركوب براي دانشجويان انگليسي :(مبارك مبارك،نهادينه شدنت مبارك،بيا باتوم بخور وگاز اشك آور فوت كن،تا صدسال ديگه دموكراسي در وجودت نهادينه باشه!)

 



آرشيو ديجيتالي دفاع مقدس راه اندازي مي شود

آرشيو ديجيتالي دفاع مقدس تا دهه فجر در اختيار كاربران و كارشناسان سراسر كشور قرار مي گيرد.
عباس خامه يار معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگي بنياد شهيد و امور ايثارگران با اعلام اين خبر به خبرگزاري سينماي ايران گفت: كاملترين و جامع ترين آرشيو ديجيتالي دفاع مقدس تا دهه فجر امسال در اختيار كاربران و كارشناسان سراسر كشور قرار مي گيرد.
وي افزود: در راستاي ساماندهي و گردآوري منابع دوران دفاع مقدس در حدود هزاران نوار صوتي، تصويري و عكس از سراسر كشور جمع آوري شده است. اين اسناد شامل هزاران ساعت صوت، تصوير و عكس است كه به صورت پراكنده در سراسر كشور نگهداري مي شدند كه بخشي از آن نيز در تهران وجود داشت.
خامه يار افزود: تدوين و ساماندهي اين منابع به صورتي خواهد بود كه در آينده اي نزديك تهيه كنندگان و كارگردان ها بتوانند تنها با فشار يك دكمه از صحنه هاي موردنظر خود در اشكال گوناگون و شيوه هاي مختلف براي استفاده در فيلم هاي خود استفاده كنند.

 



850 اثر در جشنواره فيلمنامه نويسي قرآني

در نخستين جشنواره بين المللي فيلمنامه نويسي، نمايشنامه نويسي، طرح ها و ايده هاي قرآني 850 اثر در جشنواره فيلمنامه نويسي قرآني شركت كرده است.
دبير اين جشنواره گفت: آخرين مهلت ارسال آثار به اين جشنواره تا اول تيرسال جاري (1389) تعيين شد، اما به علت استقبال مخاطبان اين مهلت براي چندين بار تمديد شده است.
صالح دريايي در گفت وگو با ايرنا آخرين مهلت ارسال آثار را 10 دي ماه اعلام كرد و گفت: افراد مي توانند به پنج زبان فارسي، عربي، انگليسي، اردو، تركي آذري آثار خود را ارائه كنند.
وي افزود: نتايج برگزيدگان جشنواره همزمان با دهه فجر امسال اعلام خواهد شد.

 



خودكشي در برنامه زنده آمريكايي

رسانه هاي دولتي آمريكا از خودكشي يك زن جوان در برنامه اي تلويزيوني و در مقابل بينندگان با استفاده از اسلحه خبر دادند.
«بلر ميلر» گوينده شبكه تلويزيوني در ايالت «كاروليناي شمالي» در مصاحبه اي تصريح كرد كه عصر روز گذشته يك زن جوان حين اجراي مسابقه در مقابل دوربين با شليك گلوله به سرش خودكشي كرد.
به گزارش ايسنا، اين گوينده در ادامه به پايگاه اطلاع رساني شورت نيوز، گفت: اين حادثه در ساعت 17 به وقت محلي رخ داد و باعث شد تا برنامه به طور كامل قطع شود.
همچنين در پي انجام تحقيقات صورت گرفته توسط كارشناسان و بازرسان پليس ايالت «كاروليناي شمالي» مشخص شد كه اين زن اسلحه را در داخل لباسش مخفي كرده بود.
البته انگيزه اين زن از اين اقدام مشخص نشده است؛ چرا كه ماموران موفق نشدند از داخل كيف دستي اين زن جوان يادداشتي بيابند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14