دعوت دانشجويان از يك مرجع تقليد

بسيج دانشجويي 20 دانشگاه تهران از آيت الله نوري همداني براي حضور در اولين سالگرد حماسه 9 دي كه در دانشگاه تهران برگزار مي شود، دعوت كردند .
مسئولان و جمعي از اعضاي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران روز جمعه 3 دي با حضور در بيت آيت الله حسين نوري همداني از مراجع عظام تقليد، به نمايندگي از بسيج دانشجويي 20 دانشگاه تهران طي نامه رسمي از اين مرجع تقليد دعوت كردند تا در اولين سالگرد حماسه 9 دي در دانشگاه تهران حضور پيدا كنند.
متن كامل نامه دعوت بسيج دانشجويي 20 دانشگاه تهران از آيت الله نوري همداني جهت حضور در دانشگاه تهران به شرح ذيل است :
محضر مرجع عالي قدر جهان تشيع
حضرت آيت الله العظمي نوري همداني
سلام عليكم؛
بدون ترديد حماسه جاودان 9 دي ماه 1388 براي هميشه در تاريخ معاصر خواهد درخشيد و در اين ميان بايد سپاس نايب بر حق حضرت حجت ابن الحسن(عج) و ملت مسلمان ايران را لحظه اي فراموش نكرد .
در همين راستا و با توجه به تاكيدات مقام عظماي ولايت مبني بر بزرگداشت و زنده نگه داشتن اين روز و در آستانه نخسيتن سالگرد اين حماسه عظيم، ما به عنوان جمعي از دانشجويان مسلمان و انقلابي دانشگاه هاي تهران از شما خواهشمنديم تا با حضور خود در دانشگاه تهران نماد آموزش عالي كشور، ضمن ديدار با فرزندان نسل سوم انقلاب اسلامي، با فرمايشات گهربارتان در رابطه با اين روز حماسي و بزرگي حركت امت در راستاي بيعت با ولي امر زمان، فرزندان خود را مستفيض نماييد .
قطعا حضور مرجعيت گرانقدر شيعيان در فضاي دانشگاه، سبب بركات بسيار فراواني براي فضاي دانشگاه هاي كشور و در نتيجه جامعه مسلمين خواهد بود .
بي صبرانه منتظر لحظه استقبال از شما در دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران مي باشيم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
اين نامه به امضاي بسيج دانشجويي دانشگاه هاي تهران و علوم پزشكي تهران، صنعتي اميركبير، صنعتي شريف، خواجه نصيرالدين طوسي، شهيد بهشتي، امام صادق(ع)، علامه طباطبايي، شاهد، علم و صنعت، تربيت مدرس، هنر، الزهرا(س)، تربيت معلم، شهيد رجايي، دانشكده وزارت امور خارجه، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد واحد تهران مركز، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات و دانشگاه پيام نور تهران رسيده است .

9 دي از منظر فعالين دانشجويي

9 دي روز « بصيرت ملي » مردم ايران بود؛ سبقت تاريخي
«عوام » از « خواص »
ابراهيم كمالي عضو شوراي مركزي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان سراسر كشور در گفت وگو با فارس با اشاره به قيام عظيم مردم در نهم دي ماه سال 88 اظهار داشت: 9 دي تبلور ولايتمداري و ولايت پذيري مردم مسلمان كشور در مقابل توطئه فتنه گران بود .
وي ادامه داد: مردم ايران ثابت كردند كه با وجود هزينه هاي ميلياردي نظام استكباري و عمليات رواني گسترده غرب، آنقدر قوي و مستحكم هستند كه توطئه هاي دشمنان را خنثي و عليه خودشان استفاده كنند .
عضو شوراي مركزي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان با بيان اينكه هزينه هاي ميلياردي غرب برخي از خواص را از مسير اصلي خودشان خارج كرد، افزود: متأسفانه برخي از خواص در مسير فتنه سال گذشته به درستي عمل نكردند و قصد داشتند مردم را نيز از مسير اصلي خودشان منحرف كنند كه اين گونه نشد .
كمالي با بيان اينكه مردم ايران در حوادث پس از انتخابات سال گذشته نشان دادند كه كوفه نشين نيستند، تأكيد كرد: مردم در قيام 9 دي نشان دادن به هيچ عنوان منتظر خواص بصيرت نمي مانند و
در حقيقت حماسه 9 دي رهاورد عاشوراي سيدالشهدا و ارادت مردم به امام حسين(ع) بود .
وي در ادامه گفت: خواسته اصلي مردم كشور در قيام عظيم 9 دي محاكمه سران فتنه بود كه آن را مي توانستيم از شعارها و دست نوشته هاي آنان دريابيم .
عضو شوراي مركزي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان تأكيد كرد: 9 دي روز بصيرت ملي مردم ايران بود و نشان داد كه بدنه عوام از خواص پيش رو تر هستند .
كمالي با اشاره به نقش مقام معظم رهبري در دفع فتنه هاي پس از انتخابات و بصيرت زايي در جامعه تأكيد كرد: ارتباط مردم با رهبري بي واسطه است و جنس اين ارتباط دلي و عقيده اي است و مانند وابستگي به يك مسئول نيست و نمي شود با پول و توطئه ميان رهبر و مردم اختلاف ايجاد كرد .
وي در پايان با بيان اينكه اخيرا شاهد هستيم كه عده اي از نيروهاي خودي خواسته يا ناخواسته قصد دارند فتنه جديدي را پيگيري كنند، گفت: برخي از مسئولان بايد مراقب باشند اشتباه فتنه گران را تكرار نكنند زيرا كه در اين صورت همانند سران فتنه، هم دنيا و هم آخرت خود را از دست مي دهند .

«9دي » نماد لبيك مردم به مقام معظم رهبري است

مهدي اميريان عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت گفت: اگر بخواهيم عوامل موثر در پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تشكيل نظام جمهوري را بررسي كنيم، درخواهيم يافت كه دو عامل اصلي و محوري شامل رهبري مدبرانه و دلسوزانه خميني كبير و حضور آگاهانه و هوشيارانه مردم در صحنه جز اين عوامل به شمار مي رود .
وي با اشاره به فتنه هاي به وجود آمده پس از پيروزي انقلاب در برهه هاي گوناگون زماني خاطرنشان كرد: اگر اين فتنه ها را آسيب شناسي كنيم، متوجه مي شويم كه اين فتنه ها با برنامه ريزي بسيار پيچيده از سوي دشمنان پياده مي شد اما در تمامي آنها دو عامل ذكر شده، يعني مديريت رهبري و حضور آگاهانه مردم آنها را دفن مي كرد .
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با بيان اينكه فتنه هاي بعد از انقلاب براي سرنگوني هر نظامي كافي بود، اما آنها به دلايل ذكر شده خنثي شده اند، تصريح كرد: تمامي اين مسائل نشان دهنده حضور هميشگي و آگاهانه ملت در صحنه و رهبري داهيانه رهبر معظم در برهه هاي مختلف زماني دارد .
اميريان افزود: تا 10 سال اول انقلاب رهبري بر عهده بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي بود و بعد از آن هم حضرت آيت الله خامنه اي به خوبي هدايت نظام و انقلاب را به عهده گرفتند .
وي با اشاره به فتنه سال گذشته اظهار داشت: در آن فتنه شاهد بوديم كه دشمنان به خيال خود با برنامه ريزي وسيع و گسترده و با هدف سرنگوني نظام به صحنه آمدند تا ناكامي هاي خود در فتنه هاي گذشته را جبران كنند. اما باز هم اين ملت بود كه با راهنمايي ها و رهنمودهاي رهبر انقلاب غبار فتنه را كنار زد و در مسير درست قرار گرفت .
دبير كميسيون عدالتخواهي دفتر تحكيم وحدت با بيان اينكه فتنه گران در سال گذشته از مخالفان، جاهلان و فريب خوردگان داخلي هم استفاده كردند، خاطرنشان كرد: دشمن تمام تلاش خود را به كار بست تا با استفاده از نيروهاي داخلي و خارجي خود نظام را سرنگون كند اما لبيك مردم و رهنمودهاي مقام معظم رهبري در 9 دي نماد بيروني پيدا كرد و ملت با حضور گسترده خود در صحنه نشان داد كه هنوز هم به پاي انقلاب و آرمان هاي آن ايستاده است .
اميريان حماسه 9 دي را نشاندهنده شور و شعور ايرانيان عنوان كرد و افزود: البته خيانت و رسوايي جريان فتنه در روز عاشورا در كنار رفتن غبار فتنه بي تاثير نبود و نشان داد كه بحث فتنه ضديت با اسلام و انقلاب است .

گزارشي از مرگ اپوزيسيون دانشجويي
سال مرگ!

راضيه اميري رز
در مدل هاي براندازي نرم، جنبش دانشجويي وظيفه خطيري دارد. در اين گونه مدل ها دانشجويان از يك سو بايد آغازگران اعتراض دمكراسي خواهي باشند و از سوي ديگر مطالبه تغيير و براندازي را همگاني سازند. از همين رو بود كه در فتنه سبز تلاش شد تا اقليت دانشجويي به خدمت خواست و برنامه هاي رهبران فتنه درآيند. با اين وجود اصالت جنبش دانشجويي كشور، خيلي زودتر از آن كه در ذهن و تصور فتنه گران بگنجد، دست اقليت دانشجويي همراه كودتاگران سبز پوش را برملا نمود و دامن جنبش دانشجويي را از ننگ و عار هم كاسه شدن با وابستگان و مواجب بگيران موساد و سيا رهايي بخشيد. 16 آذرسال 88 اوج تبلور اصالت و حقانيت جنبش دانشجويي اصيل و دست رد بر سينه كودتاگران مخملي بود. اما گويا سير نزول حاميان كودتاي مخملي در دانشگاهها با شدت هرچه بيشتر به پيش مي رود.
سال 89، جريان اپوزسيون دانشجويي رقم خورد
اگر نگوييم در شرايط فعلي حركت دانشجويي وابسته، همچون سلف خويش، جنبش سبز به كما رفته است، اما اغراق نيست كه ادعا شود، انزواي زودرس دامن آن را فراگرفته است. جريان دانشجويي پرمدعا كه البته تنها نقطه اميد رهبران فتنه نيز محسوب مي شود، چنان به محاق رفته است كه براي حيات مجدد و سرپا ايستادن نيازمند تحولي اساسي است. اين جريان كه
بعد از فتنه براي مدت هرچند كوتاهي، دانشگاه را به ميدان نبرد خود تبديل كرده بود و از هيچ فرصت وبهانه اي براي اعلام وجود فرو گذار نمي كرد، اكنون كارش به جايي رسيده است كه براي فراخوان ها و اطلاعيه هاي رسمي خود به شيوه گروهك هاي زير زميني متوسل شده و به پخش شبنامه ها و شعارنويسي در پستوهاي دانشگاهها اكتفا مي نمايد. شبنامه ها و شعارهايي كه مخاطبش جزخود نويسندگان آن نيست.
نكته مهمتر اين است كه اين حد انزوا و رخوت در ميان اپوزسيون دانشجويي (اعم از چپ و ليبرال و اخيرا اصلاح طلب ) در عمر سي ساله جمهوري اسلامي بي نظير است. در طول سالهاي گذشته گرچه اين جريان همواره در اقليت بوده است، ولي همان اقليت نيزبا شور و شوق در دانشگاهها عرض اندام مي كردند. وضعيت كنوني حاكي از آن است كه گويا تعقل و منطق به ميان همين اقليت باز گشته است چرا كه متوجه شده اند كه تقلاهايي چنين اندك و خرد در ميان خيل دانشجويان اصيل به چشم نمي آيد. به گونه اي حتي از سبزناميدن خود نيز ابا دارند و بيشتر خود را در قالب جمعي از دانشجويان ، ما دانشجويان و... معرفي مي كنند.
يأس سران فتنه از دانشگاه
در طول يك سال گذشته كه رهبران فتنه با عدم اقبال مردم مواجه بودند، در چند فرصت بخت خود را براي تحريك و به صحنه كشاندن دانشجويان آزمودند. ليكن ترفندهاي آنان ديگر حتي در ميان حاميان اقليتشان نيز رنگ باخته است. كروبي و موسوي و خاتمي در فرصت هايي مانند 22 و 25 خرداد، 18 تير، آغاز سال تحصيلي ، 13 آبان و نهايتا 16 آذر تلاش مضاعفي براي اين منظور به كارگرفتند. فرصت هايي كه با عدم استجابت دانشجويان سوخت و آرزوهاي رهبران فتنه برباد رفت. 16 آذر اوج اين بخت آزمايي بود. شايد بر اساس تجربه بهمن ماه گذشته كه در عرصه افكار عمومي پيش آمد، تمام توان خود را به كار گرفتند تا با ايجاد برخي تحركات خياباني، از تكرار آن تجربه تلخ جلوگيري نمايند. برهمين اساس مهمترين دستور كار براي 16 آذر تزريق اميد و انرژي در ميان اقليت دانشجويي بود. موسوي البته با دستپاچگي هنوز اذرماه آغاز نشده بود، پيام روز دانشجو را صادر كرد و اعلام كرد«سه ميليون دانشجو سرمايه جنبش دانشجويي است» ادبياتي كه نوعي هندوانه زيربغل دادن بود تا اقليت نا اميد روحيه خود را بازيابند. كروبي و خاتمي نيزتلاش نمودند با تنفس مصنوعي هم شده اين اقليت را احيا كنند. يكي از موارد نادري كه اتفاق افتاد، حضور سيد محمد خاتمي در منزل يكي از فعالين دانشجويي (بهاره هدايت) بود. اين اتفاق كه با رويه هاي سابق خاتمي در تضاد بود ، از روند معكوسي خبر مي دهد. روندي كه طي آن رهبران فتنه شمع در دست دنبال يار و انصار مي گردند و با اين نوع ديدارها مي خواهند با نا اميدي و يأس حاكم ، به مقابله برخيزند. در حالي كه همواره اين دانشجويان بودند كه دنبال رهبران سياسي - مذهبي و تئوري پرداز مي رفتند تا حركت خود را مشروع و اصيل نشان دهند.
دفتر تحكيم، شيوه هاي جديد مبارزه يا توجيه انزوا؟
با پيش آمدن وضعيت موصوف در ميان حاميان دانشجويي فتنه ، تشكل غيرقانوني و چند نفره دفتر تحكيم تلاش نمود با انتشار بيانيه اي، به اصطلاح راهكارهاي جديد مبارزه مسالمت آميز دانشجويي را كليد بزند. سند منتشر شده به نام اين تشكل صوري ، در حقيقت قدمي بود در توجيه وضعيت حاكم و پيش بيني ريزش هرچه بيشتر نيروها در بزنگاه 16 آذر 89. البته تشكل مذكور از سال قبل رسما اعلام كرده بود كه به دليل شرايط موجود و اعمال محدوديت ها، توان برگزاري مراسمات رسمي را ندارد. اعلامي كه مورد پذيرش نبود . چرا كه اغلب برنامه هاي اين تشكل و ديگر اقليت هاي حامي فتنه بدون مجوزهاي قنوني ترتيب مي يافت و اگر دفتر تحكيم نيز عده و نفراتش را داشت به طي روند قانوني وقعي نمي نهاد. امسال نيز طيف مذكور با پيش بيني عدم اقبال دانشجويان به دعوت ها و فراخوانهاي خود ، با انتشار اين بيانيه كوشيد يك گام به جلو رفته و براي شرايط موجود پاسخي داشته باشد.
16 آذر ميخ آخر بر تابوت فتنه دانشجويي
گرچه با اتفاقات يك سال اخير مي شد پيش بيني كرد كه ديگر اثري از اعتراضات و
آشوب هاي اقليت دانشجويي در 16 آذر نخواهد بود. ليكن رهبران فتنه حداكثر تلاش خود را به كار گرفتند و معدود عناصر فتنه در دانشگاهها نيز دست به كار شدند. اما آنچه كه در عمل اتفاق افتاد، برخلاف ابراز خشنودي
دلخوش كن سيد محمد خاتمي از برگزاري مناسب مراسم روز دانشجو، اثري از ادعاها و جنب و جوش هاي سال هاي گذشته اين جريان نبود. تا جايي كه دانشجو نيوز سايت متعلق به طيف هاي غير قانوني دانشجويي، كه اساسا نشر اكاذيب و جنگ رواني جزو ماهيت وجودي آن است، نتوانست منكر اين واقعيت شود و ضمن اعتراف به نبود برنامه هاي گسترده براي اين روز، مدعي شد كه وضعيت فعلي، حاصل دعوت از دانشجويان براي سكوت و آرامش بوده است. اعتراف سلمان سيما از عناصرسازمان ادوار تحكيم وحدت به انفعال جريان مطبوعش نيزپرده ديگري از انزوا و شكست را در ميان جريان برانداز در دانشگاهها به نمايش مي گذارد. وي كه از جنبش سبز تحت عنوان بيماري كه روي تخت بيمارسات است ياد
مي كند، برنامه هاي چند نفره در سطح برخي از دانشگاهها در روز دانشجو را فراتر از انتظارات موجود از دانشگاهها مي داند.
از ديگر نكات قابل توجه در 16 آذر امسال، تمركز اپوزسيون به تحركات محدود دانشگاههاي شهرستاني بود. تا بتوانند نبود حركت گسترده در دانشگاههاي تهران را كه عمدتا نماد حركت جنبش دانشجويي تلقي
مي شود، تحت الشعاع قرار دهند. اين نكته در تشكر سيد محمد خاتمي از برگزاري مراسم 16 آذر در برخي از دانشگاهها نيز مشاهده مي شود.

وقتي دانشجويان انگليسي تجمع مي كردند BBC مستند پخش مي كرد

حسن عابديني مديركل اخبار خارجي صدا و سيما در گفت و گويي به عملكرد بي بي سي فارسي در ماجراهاي اخير لندن
پرداخته است .
به گزارش «خبرنامه دانشجويان ايران» وي مي گويد الان بر اساس نظرسنجي هايي كه انجام شده ، مخاطب بي بي سي فارسي به شدت كاهش پيدا كرده است. اوج مخاطب آنها مربوط به همان دوران انتخابات بود.بي بي سي هم مثل voa مي شود. روزگاري بازار صداي آمريكا خيلي داغ بود.اما كم كم مردم آن را پس زدند.نمي گويم الان صداي آمريكا مخاطب ندارد ، اما مي گويم نسبت به گذشته، ريزش زيادي داشته است. در مورد بي بي سي فارسي هم نظرسنجي ها همين را نشان مي دهد كه از هشت ماه قبل تا كنون مخاطبش به زير 25 درصد رسيده اند .
مشروح اين گفت و گو را به نقل از هفته نامه پنجره بخوانيد :
شما به اتفاقات اخير لندن چگونه نگاه مي كنيد؟
داستان از جايي شروع شد كه آقاي نيكلي كه در دولت ائتلافي ، پست معاونت دولت را دارد ، در جريان رقابت هاي انتخابي اش قول دادكه اگر حزبش راي بياورد ، مطمئنا كاري خواهد كرد كه شهريه ها افزايش پيدا نكند. اين اتفاق نيفتاد و مردم انگلستان مخصوصا دانشجويان به خشم آمدند. وقتي صحبت تصويب اين طرح شد مردم انگلستان همان طور كه در آنجا معمول است ، عليه دولت دست به راهپيمايي زدند و مخالفت خودشان را اعلام كردند. اما ديديد كه مجلس براي افكار عمومي اهميتي قائل نبود و طرحش را تصويب كرد. بعد هم تظاهرات ، گسترده تر شد ، پليس دست به خشونت زد و آن حادثه خونين اتفتق افتاد . آنوقت شما ديديد كه بي بي سي چطور عمل كرد. همه ي شبكه ها پوشش زنده دادند . اما دوربين هاي آنها خاموش شده بود. مردم انگلستان الان اين پرسش جدي را از دولت مردانشان دارند كه چرا از يك سو بايد در معرض برنامه ي رياضت اقتصادي قرار بگيند از سوي ديگر دولتشان پول آنها را صرف اداره ي رسانه اي كند كه حتي مسائل داخلي كشورشان را هم به درستي پوشش نمي دهند .
البته پخش زنده هم داشتند؟
بله ، اما در مقابل حوادث و حجم بالاي پوشش رسانه هاي ديگر ، بي بي سي تقريبا كاري نكرد. نه رنگ پاشيدن به مجسمه ي چرچيل و نه حمله به شاهزاده، هيچ كدام را كامل پوشش ندادند. ما الان تمام برنامه ي هاي بي بي سي و بقيه ي شبكه در آن روز را از اول تا آخر ضبط شده داريم. مي توانيد اين ها را مقاسيه كنيد.حتي من يادم هست در لحظاتي كه بقيه ي شبكه پخش مستقيم لندن را داشتند. بي بي سي فارسي مستند پخش مي كرد .
يعني يك جور سياست دوگانه ...
همين ديگر! آن ها براي فعاليت رسانه اي دموكراسي و هر چيزي را كه فكرش را بكنيد دو نسخه دارند.يكي براي خودشان و يكي براي بقيه ي دنيا!فكرش را بكنيد در يكي از جشن تولد هاي ملكه اليزابت ، سه روز متوالي هر روز نزديك سه ساعت از مراسم تولد او برنامه پخش مي كردند، سوژه اي كه كمترين ارزش خبري ندارد.آن وقت از كنار اين همه اتفاقي كه در لندن افتاد بي تفاوت گذشتند و به تعبير خودشان ignore كردند .
حالا شما ببينيد همين بي بي سي فارسي ، با ماجراي سكينه محمدي آشتياني چگونه برخورد كرد. به اين نمي پردازند كه او بعد از تباني، قتل كرده، مي گويند چرا جمهوري اسلامي اين كار را كرده است. اما نوبت خودشان كه مي رسد به جاي اينكه از مطالبات دانشجويان حرف بزنند مي گويند آنها اخلال گرند. سطحش را هم تا دلتان بخواهد پايين آوردند مثلا اينكه چهار تا دانشجو حرفشان شده و حالا سر دو نفرشان خوني هم شده !در رويدادهاي مشابه در كشورهاي ديگر از جز به كل مي رسند. يك نفر اگر جايي باتوم بخورد با خانواده و دوست و فاميل و حتي آرايشگري كه سرش را اصلاح مي كرده ، صحبت مي كنند . دو شب قبل از انتخابات ايران نوبت شما به موضوع تقلب در انخابات ايران پرداخت . خب حالا هم بيايند يك نوبت شما براي خودشان بگذارند دست كم موضوع را برسي كنند .
مي خواهم كمي بيشتر در باره ي شگردهاي رسانه اي صحبت كنيم .
خب شما احتمالا در بقيه ي مطالبتان به بخشي از اين موارد پرداخته باشيد اما من مي خواهم به «فوري ساختگي» اشاره كنم. در جريان همين حوادث بعد از انتخابات ، بي بي سي فارسي هميشه به همين شيوه متوسل مي شد .علي الدوام مي نوشت خبر فوري ، عكس فوري2، تازه ترين تحولات و...در حاليكه واقعا فارق از اينكه شما چه نگاهي به ماجرا داشتيد ، هيچ موضوع فوري در ميان نبود. يك جور جو ايجاد مي كردند كه خب در مورد وقايع لندن از اين چيزها خبري نبود .
مشخصا درباره ي بي بي سي فارسي چه مي توان گفت؟
در مورد بي بي سي فارسي، ماجرا دست كم براي مردم ما رنگ و بوي ديگري هم داشت. اين طي يك سال و نيم تلاش كردند كه به اصطلاح روي تحولات بعد از انتخابات در جمهوري اسلامي زوم كنند و دائما درباره حفظ حقوق معترضان نصيحت هايي مي كردند.الان اين برگشته به خودشان و مردم هم انتظار دارشتند كه حداقل در مورد خودشان هم رعايت كنند.اما ديديم بي بي سي فارسي اين كار را نكرد.
اين روي مخاطب بي بي سي فارسي در ايران تاثيري گذاشته؟
شك نكنيد.الان بر اساس نظر سنجي هايي كه انجام شده ، مخاطب بي بي سي فارسي به شدت كاهش پيدا كرده است.اوج مخاطب آنها مربوط به همان دوران انتخابات بود.بي بي سي هم مثل voa مي شود.روزگاري بازار صداي آمريكا خيلي داغ بود.اما كم كم مردم آن را پس زدند.نمي گويم الان صداي آمريكا مخاطب ندارد ، اما
مي گويم نسبت به گذشته، ريزش زيادي داشته است. در مورد
بي بي سي فارسي هم نظرسنجي ها همين را نشان مي دهد كه از هشت ماه قبل تا كنون مخاطبش به زير 25 درصد رسيده اند .
اين نظر سنجي كي و توسط چه كسي انجام شده؟
آن چه من عرض كردم مربوط به يك نظر سنجي رسمي نيست. يك كار محدود بوده . البته لازم است واقعا يك پژوهش جامع و نظر سنجي دقيق در اين باره انجام شود.البته شما شك نكنيد كه مديران بي بي سي فارسي چنين نظر سنجي اي كرده اند و از ريزش مخاطبان شان هم خبر دارند.براي اين حرفم دليل هم دارم.شبكه اي مداوم روي خبر و تحليل خبر مانور مي دهد ، حالا دارد سريال پخش مي كند.آن بي بي سي فارسي كه ما مي شناختيم ، خبر بود وتحليل و ميز گرد. برنامه هاي سرگرمي اش هم محدود بود.حالا دارد سريال با دوبله فارسي پخش مي كند.من اين كار در اين شبكه خبري را به در و ديوار زدن براي داشتن مخاطب مي دانم. نكته بعدي اين كه الان خيلي ها روش هاي بي بي سي فارسي ترديد دارند.الان اين پرسش جدي است كه آيا مطالبي كه دائما در قالب تماس بينندگان و شنوندگان و ايميل هاي آن ها مطرح مي شد ، واقعا از ايران بود يا از اتاق بغلي!اين مسئله قابل راستي آزمايي نيست. اما مخاطب قبلا اعتماد مي كرد. اما حالا خيلي ها بي بي سي فارسي دست كم با اعتماد قبلي نگاه نمي كنند .
مي خواهيد بي بي سي فارسي را بي اهميت جلوه دهيد؟
نه مي گويم اهميت فوق العاده دارد ، نه مي گويم اهميت ندارد.من دارم اوضاع را تحليل مي كنم.اما اين را هم نبايد فراموش كنيم كه فقط ريزش مخاطب بي بي سي فارسي مهم نيست.رسانه ملي بايد به فكر ترقي باشد.واقعيت اين است كه آن ها از ما حرفه اي تر هستندآموزش ديده اند ، كارشان را بلدند و هزينه هم مي كنند.غربي ها در اين زمينه از ما جلوترند و انگليسي ها هم از غربي ها .

ناگفته هاي بي سيم چي شهيد خرازي و دانشمند پراستناد جهان
ميرخاني: اگر لازم باشد براي كشورم حتي به كرات هم سفر مي كنم

ولي الله ميرخاني گفت: تا
به حال احساس نكرده ام كه نيازم در داخل كشور تأمين نمي شود؛ ولي اگر برايم يقين شود كه با مهاجرت به كشور ديگري مي توانم علم و توليد ارزنده اي را براي كشورم به ارمغان بياورم، دريغ نمي كنم و اگر لازم باشد به خاطر كشورم حتي به كرات هم سفر خواهم كرد .
به گزارش فارس ولي الله ميرخاني جانباز 55 درصد دفاع مقدس و استاد شيمي دانشگاه اصفهان است كه سال 87 به جايگاه پرفسوري دست يافته و نام وي به تازگي از سوي مؤسسه اطلاعات جهاني I.S.I در ليست دانشمندان پر استناد جهان ثبت شد .
اين دانشمند توانمند كشورمان در گفت وگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس »توانا« در معرفي خود اظهار داشت: بنده در سال 1345 در روستاي دليخان از توابع شهرستان برخار اصفهان به دنيا آمدم و فرزند آخر يك خانواده
8 نفره هستم. تحصيلات ابتدايي تا دبيرستان را در روستاي زادگاهم گذراندم و در فاصله بهمن 66 تا بهمن 77 دوره كارشناسي را در رشته شيمي كاربردي و كارشناسي ارشد و دكتري را در رشته شيمي معدني پشت سر گذاشتم .
وي افزود: اول دبيرستان بودم كه جنگ آغاز شد؛ برادرم نخستين نفري بود كه از خانواده ما به جبهه رفت؛ من هم بسيارعلاقه داشتم به جبهه بروم و چندين بار براي اعزام اقدام كردم اما چون جثه ام كوچك بود، مرا نمي پذيرفتند؛ عاقبت با اصرار زياد توانستم با رزمندگان لشكر امام حسين (ع) اصفهان خود را به منطقه برسانم اما از درس هم غافل نشدم و دوره دبيرستان را در هنگام رفت و آمد به جبهه به اتمام رساندم .
كربلاي 5 و آخرين ديدار با سردار سپاه امام حسين (ع )
اين دانشمند برجسته كشورمان اظهار داشت: مقارن با عمليات كربلاي 5 بود كه در دانشگاه اصفهان پذيرفته شدم؛ اما چون در آن عمليات افتخار اين را داشتم كه بي سيم چي شهيد خرازي باشم، نتوانستم در دانشگاه حضور پيدا كنم؛ در عمليات كربلاي 5 براي دومين بار از ناحيه شكم و پهلو مجروح شدم كه آسيب ديدگي شديدي پيدا كردم و حدود 6 ماه در بيمارستان بستري و مدتي هم در كما بسر بردم .
وي ادامه داد: بعد از مرخصي از بيمارستان و در مدتي كه بايد براي بهبود جراحات، استراحت مي كردم، درس خواندن را از سر گرفتم اما به محض بهبودي دوباره به جبهه بازگشتم و تا پايان جنگ در جبهه بودم .
استاد شيمي دانشگاه اصفهان با بيان اينكه در هر دوره اي از
زندگي ام تنها به انجام وظيفه وعمل به تكليف انديشيده ام، افزود: در دوران جنگ تحميلي وظيفه خود را دفاع از استقلال ميهن مي دانستم و بعد از جنگ نيز براي تحقق جهاد علمي و جنبش نرم افزاري كه فرمايش مؤكد امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري است، در عرصه علمي تلاش كردم و به ياري خداوند در بسياري از ميدان هاي رقابت علمي رتبه نخست را كسب كرده ام .
اگر لازم باشد براي كشورم حتي به كرات هم سفر خواهم كرد
مي توانم ادعا كنم كه كاملاً محصول داخل هستم؛ ميرخاني با خنده اين را گفت و ادامه داد: تا به حال احساس نكرده ام كه نيازم در داخل كشور تأمين نمي شود؛ ولي اگر برايم يقين شود كه با مهاجرت به كشور ديگري مي توانم علم و توليد ارزنده اي را براي كشورم به ارمغان بياورم، دريغ نخواهم كرد؛ همانطور كه حضرت رسول (ص) توصيه كرده اند، علم را حتي در چين هم بايد آموخت و اگر لازم باشد به خاطر كشورم حتي به كرات هم سفر خواهم كرد.
وي با گلايه از كم توجهي نسبت به تلاش ها و مجاهدت هاي علمي از اينكه افتخارات و دستاوردهاي پژوهشي ايران در عرصه هاي
بين المللي خوب رصد نمي شود، گلايه كرد و اظهار داشت: ما خودمان، خودمان را ارزيابي نمي كنيم و مي گذاريم دنيا ما را ارزيابي كند؛ يعني همان هايي كه ما را با غرض ارزيابي مي كنند و 100 ما را 80 مي گيرند! چرا بايد خبر انتخابم به عنوان دانشمند پراستناد جهان را از يك اجنبي بشنوم؛ پس وزارت علوم، مركز تحقيقات سياست علمي كشور و مركز فناروي چه مي كنند!
استاد شيمي دانشگاه اصفهان با اشاره به فعاليت هاي مؤسسه اطلاعات جهاني گفت: سايت I.S.I كه وابسته به مؤسسه اطلاعات علمي جهان است، زير مجموعه اي به نامE.S.I دارد كه به رتبه بندي كشورها، مؤسسات علمي، نشريات و رتبه بندي دانشمندان جهان
مي پردازد؛ مؤسسه اي نيز به نام G.C.R هم وجود دارد كه نشريات علمي و مجلات را دسته بندي
مي كند؛ البته به بركت انقلاب اسلامي و با درايت و رهنمودهاي مقام معظم رهبري، سايت هاي S.C.I و O.I.C نيز راه اندازي شده كه به ارزيابي فعاليت هاي علمي كشورهاي جهان اسلام مي پردازد.
ميرخاني اظهار داشت: بر اساس ارزيابي E.S.I در سال 1345 تنها 4 مورد گزارش از دانشمندان ايراني وجود داشته و اين روند با يك رشد بسيار ضعيفي تا سال 55 ادامه داشته است؛ اما در سال 57 به بركت انقلاب اسلامي تعداد مقالات انديشمندان ايراني به 660 مقاله رسيده است؛ بعد از آن به دليل تعطيلي دانشگاه ها و جنگ تحميلي، باز شاهد يك رشد بسيار كم هستيم؛ تا اينكه در سال 76 توليدات علمي نخبگان ايراني به 660 رسيد؛ ولي از آن سال به بعد رشد صعودي بسيار شديدي را شاهد بوده ايم به گونه اي كه در دنيا هيچ كشوري داراي چنين رشد صعودي در توليدات علمي نيست و شيب رشد علمي ايران بالاتر از همه كشورها بوده است .
وي ادامه داد: زماني كه دوره هاي دكتري در ايران آغاز شد، پايه هاي علمي، بسيار جدي تر پيگيري شد به گونه اي كه تعداد مقالات و توليدات علمي كشور از 660 مقاله در سال 76 به بيش از 13 هزار مقاله در سال 87 رسيد؛ در سال 88 به 17 هزار مقاله رسيده و در سال 89 از مرز 20 هزار مقاله گذشت .
فاصله توليد علم نسبت به تركيه از 5 به 1.5 برابر رسيده است
استاد شيمي دانشگاه اصفهان با مقايسه پيشرفت علمي كشورمان با ساير كشورهاي منطقه بيان داشت: درعرصه توليد علم، قبل و سال هاي ابتدايي بعد از انقلاب اسلامي از عربستان عقب تر بوديم اما امروز از عربستان و حتي مصر عبور كرده ايم و طي سال هاي گذشته رقيب جدي ما تركيه بوده است كه هدف مان در چشم انداز بيست ساله اين است كه از تركيه نيز پيشي بگيريم .
اين پژوهشگر نمونه كشور گفت: ده سال پيش، توليدات علمي تركيه 5 برابر ما بوده است؛ در حالي كه در سال 88 اين آمار به يك و نيم برابر رسيد و مطمئن هستم كه امسال از تركيه نيز عبور كرده ايم؛ يعني هدفي كه براي توليد علم در 20 سال آينده داشته ايم امروز محقق شده است و اين به دليل از خودگذشتگي و خودباوري و اعتقادات ديني و ملي جوانان ايراني بوده است .
ميرخاني، افق پيشرفت علمي كشور را تبديل علم به توليد و صنعت دانست و معتقد است كه تازه اول راه هستيم. وي ادامه داد: هدف ما فقط توليد علم نيست بلكه استفاده از علم است و ابتدا بايد سرعت توليد علم مان را بيشتر كنيم؛ ولي توجه داشته باشيم كه اين علم را كاربردي كرده و با استفاده از آن، رفع نياز كنيم. به اين منظور لازم است ارتباط صنعت و دانشگاه از شعار خارج شود .
رهنمودهاي مقام معظم رهبري را به كار ببنديم تا موفق شويم
وي با اشاره به تدوين »نقشه جامع علمي كشور« گفت: حقيقتاً اگر رهنمودهاي مقام معظم رهبري را دنبال كنيم خيلي زودتر به هدف مي رسيم يعني اگر قوه مجريه بر روي فرمايشات رهبر انقلاب كار كارشناسي انجام دهد، گام هاي مؤثرتري براي آينده كشور برخواهد داشت اما متأسفانه گاهي ديده
مي شود فرمايشي را كه ايشان ده سال پيش داشته اند، تازه امروز
مي خواهيم اجرا كنيم .
عضو هيئت مديره انجمن شيمي كشور با بيان اينكه هر فردي در هر جايگاهي بايد وظيفه خود را به درستي انجام دهد، گفت: مديريت علمي كشور بايد حلقه هاي توليد علم و صنعت را در هم بتند و حلقه هاي مفقوده را يافته و آسيب شناسي كند؛ البته كارهايي انجام شده است اما بايد شتاب پيدا كنيم .
جايگاه حقيقي دانشمندان ايراني در مديريت علمي كشور كجاست
پژوهشگر نمونه دانشگاه اصفهان يادآور شد: معتقدم براي انجام هر كاري بايد با نخبگان آن جامعه و قشر خاص، مشورت شود و از اين لحاظ در تدوين نقشه جامع علمي كشور دچار نقش هستيم؛ بنده هنوز خود را دانشجو مي دانم، اما سخن اصلي اينجاست اگر مؤسسه I.S.I ، تاكنون 39 ايراني را به عنوان يك درصد از دانشمندان پراستناد جهان برشمرده است، آيا در اداره امور علمي كشور يا حداقل دانشگاهي كه در آن تدريس مي كنيم، چقدر از نظرات ما بهره برداري مي شود و جايگاه ما كجاست؟! منظورم جايگاه اجرايي نيست و به دنبال جايگاه هم نيستيم اما دلمان مي خواهد در حداقل در برنامه ريزي ها با ما مشورت شود .
ميرخاني گفت: افتخار آفريني معلولان و جانبازان كشورمان در بازي هاي آسيايي گوانگجو موجب سربلندي همه ماست؛ چه آنها كه مدال آوردند و چه آنها كه موفقيتي هم نداشتند؛ چون نام جمهوري اسلامي ايران را در آسيا پرآوازه كردند و از مسئولان هم ممنون هستيم كه به اين قهرمانان در حد توان خود رسيدگي كرد؛ اما وزارت علوم، معاون علمي فناوري و بنياد نخبگان براي معرفي اين 39 دانشمند كشور چه كرده است؛ آيا تا به حال آنها را به مردم كشورمان معرفي كرده يا به واسطه سال ها تلاش و مجاهدت فكري، از آنها تقدير كرده اند .
پهلوانان و قهرمانان فكري كشور را هم دريابيد
وي ادامه داد: اگر عنوان
مي شود براي جوانان بايد شاخص و الگو معرفي كنيم و اگرهمان طور كه شعار مي دهند، قبول دارند كه ما مي توانيم براي نسل جديد انقلاب الگوي علمي باشيم، پس چرا ما را معرفي نمي كنند و عرصه را براي گسترش فعاليت هاي علمي ما بيشتر باز نمي كنند .
استاد شيمي دانشگاه اصفهان با بيان اينكه بودجه هاي تحقيقاتي كه در اختيار پژوهشگران قرار
مي گيرد، براي اجراي پروژه هاي علمي كفايت نمي كند، اظهار داشت: توقع ما اين است كه به همان ميزان كه به يك مدال آسيايي توجه مي شود، بودجه هايي مكفي هم براي فعاليت هاي پژوهشي نخبگان درنظر بگيرند تا دست ما براي فعاليت هاي علمي بازتر باشد؛ حتي حاضريم براي آنها فاكتور هم بپردازيم و بر نحوه هزينه شدن آن هم نظارت كنند اما زمينه را براي توليدات و تحقيقات علمي هموار كنند .
ميرخاني افزود: امروز جوانان كشور به قله هاي دست نيافتني، دست يافته اند بنابراين بايد راه را براي پيشرفت هاي بعدي هموار كرد؛ وقتي جوانان و انديشمندان خود را درنمي يابيم، مهاجرت ها اتفاق مي افتد لذا بايد فضايي در كشور ايجاد شود كه احساس ارزشمندي تحقيق و توليد علم در كشور در ميان نخبگان و انديشمندان كشورمان روز به روز بيشتر شود چرا كه موفقيت هاي آينده و صدور پيام انقلاب اسلامي در گرو توسعه و پيشرفت علمي است.
سهم يك دانشمند ملي در رسانه ملي فقط يك دقيقه است؟!
وي با انتقاد از صدا و سيماي مركز اصفهان اظهار داشت: مسئله ديگر معرفي الگوها به جامعه است كه اين نقش صدا و سيماست؛ حرف من اين است كه چند نفر از اساتيد اصفهان چنين عنواني دريافت كرده اند كه صدا و سيماي مركز اصفهان يك مصاحبه 3 دقيقه اي با بنده انجام داد و فقط يك دقيقه آن را پخش كرد؛ آيا سهم ما در ميان برنامه هاي فرهنگي كشور فقط يك دقيقه است .
ميرخاني افزود: چرا كوچكترين اتفاق ورزشي كه در استان رخ
مي دهد اقدام به انعكاس تفصيلي آن خبر مي كنند ولي عرصه علمي با بي مهري روبرو مي شود؛ آيا جوانان كشور به همان اندازه كه نيازمند آشنايي با قهرمانان ورزشي يا بازيگران هستند، نيازمند الگوي علمي نيستند !
عضو هيئت رئيسه انجمن شيمي كشور گفت: مركز تحقيقات سياست علمي كشور يا وزارت علوم بايد بگردند لابه لاي اخبار جهاني، جايي كه نامي از ايران برده شده است را مانند بمب منفجر كنند؛ نه اينكه بنده اين خبر را از طريق همكاران خارج از كشور متوجه شوم؛ جالب اينجاست كه اين خبر به جاي آنكه توسط وزارت علوم منتشر شود، توسط بنياد شهيد منتشرشده است! اين چه معنايي مي تواند داشته باشد.
سكوت معنادار وزارت علوم و دانشگاه اصفهان
برگزيده رتبه نخست جشنواره جوان خوارزمي افزود: در اين مدتي كه به عنوان دانشمند پراستناد جهان معرفي شده ام، پيام هاي تبريك زيادي را از همشهريان، حتي مردم روستاي زادگاهم، همكاران، اساتيد و دانشجويان دانشگاه اصفهان دريافت كرده ام كه از همه آنها ممنونم اما جاي بسي تأمل دارد كه چگونه مسئولين وزارت علوم و تحقيقات و حتي مسئولان دانشگاه اصفهان كوچك ترين عكس العملي نشان نداده اند .
وي بيان داشت: امروز مردم ما تشنه علم هستند و در دورترين روستاهاي اين كشور پدر و مادرها آرزويشان درس خواندن فرزندانشان است. مردم به علم نيازدارند، كشور به علم نياز دارد و آينده ما نيز براي هويت سازي به توليد علم نياز دارد اما نمي دانم چرا عمل نمي شود .
اين دانشمندان برجسته كشور يادآور شد: دانشجويان دوره دكتري كه در داخل كشور فارغ التحصيل مي شوند از نظر اقتصادي و درجه علمي براي كشور مؤثرترند و اساتيدي كه به پرورش چنين نيروهايي در داخل اقدام مي كنند از نظر مالي تقويت نمي شوند و اين در حاليست كه اگر اين دانشجو در خارج از كشور به تحصيل بپردازد، هم ضرر ارزي براي كشور دارد و هم نتايج آن از نظر علمي با داخل قابل قياس نيست .
مستي علم اندوزي و قدرت، موجب دوري از بصيرت مي شود
وي با بيان اينكه موانع رسيدن به بصيرت، همان موانع دست يابي به تعقل است، گفت: موانع تعقل، هوي نفس و شهوت است، جدل، تكبر، آمال و آرزوهاي طولاني، مستي دنيا وعلم اندوزي است لذا اگر انسان قوه عاقله خود را به كار انداخت و از خدا كمك طلبيد، بصيرت نيز پيدا خواهد كرد .
عضو شوراي عالي و هيئت مديره انجمن شيمي ايران معتقد است مستي اي كه براي جامعه علمي، آفت محسوب مي شود، مستي علم است و ادامه داد: براي هر قشري عامل خاصي موجب دوري از بصيرت مي شود و براي دانش پژوهان و اهل علم، اين مستي علم است كه آفت تعقل محسوب شده و ما را از بصيرت دور مي كند .
بهترين شاخص براي هدايت و حركت در صراط مستقيم، ولايت فقيه است
وي افزود: بر اساس آيين و شريعتمان بايد به ولي امر توجه كرده و در هر رتبه و جايگاهي كه هستيم هيچگاه از ولايت فقيه غافل نشويم چرا كه بهترين شاخص براي هدايت و حركت در صراط مستقيم، ولايت فقيه است؛ البته معتقدم كه بايد نقد كرد و پيشنهاد داد چرا كه هيچ كس معصوم نيست؛ اما جنجالي و خياباني كردن نقد و نظرها به نظام ضربه مي زند و موجب سوء استفاده دشمنان مي شود؛ انتقاد بايد براي رفع مشكلات باشد نه براي مستمسك قرار دادن مسائل براي دشمن؛ برخي اوقات شيطان ما را در راهي قرار مي دهد كه غافل هستيم و غفلت در مقابل بصيرت است لذا بايد تلاش كنيم كه در دام غفلت گرفتار نشويم .
تبعيت از ولي، وصيت اصلي شهيد خرازي بود
ميرخاني بيان داشت: شهيد خرازي ها و شهيد همت ها زماني شناخته شدند كه شهيد شدند و كشور ما مانند شهيد خرازي ها كم ندارد .
اين جانباز سربلند اسلام كه
بي سيم چي شهيد خرازي بوده است، ادامه داد: وقتي با بچه هاي لشكر امام حسين (ع) به جبهه اعزام شدم، بارها نام خرازي را شنيده بودم اما او را از نزديك نديده بودم تا اينكه در سال 64 توفيق داشتم در مخابرات لشگر در خدمت او باشم .
ميرخاني درحالي كه با افتخار فرمانده سربلند سپاه امام حسين (ع) ياد مي كرد، انجام وظيفه و تبعيت از ولايت را مهمترين درس هايي دانست كه از شهيد حسين خرازي به يادگار دارد .