(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 11 دی 1389- شماره 19828

كنكاش در انديشه هاي آرماگدوني صهيونيسم بين الملل/ بخش هفتم
بصيرت در شعر شاعران
فتنه ها در كمين كشور ماست
كسي نبرده زخاطر...
به پاسداشت9 دي ماه و پيشواز بيست ودو بهمن ماه
گفت و گو با پرويز عبدي استاد منبت كاري منبت كاري نيازمند حمايت دولتي است
روايتي از شعر آييني افغانستان



خانه عنكبوت
كنكاش در انديشه هاي آرماگدوني صهيونيسم بين الملل/ بخش هفتم

صهيونيسم و ادبيات جنگ نرم
بهنام اسماعيلي

استكبار جهاني همواره با رويكرد تخاصمي موضوعات مرتبط با ايران را منعكس مي نمايد به گونه اي كه جمهوري اسلامي ايران درنظر مخاطب تهديدي برعليه صلح و امنيت منطقه وجهان معرفي مي گردد. دستكاري و فريب افكارعمومي و وارد كردن بازيگران در زمين بازي و نقش هاي تعيين شده از سوي آمريكا، غايت هدف ايران هراسي است. موج اول ايران هراسي با پيروزي انقلاب اسلامي درايران به مرحله اجرا گذارده شد. موج دوم، پس از حادثه 11سپـتامبر به عنوان محور و كانون شرارت در سياست خارجي آمريكا شكل گرفت و موج سوم بعد از شكست سياست هاي خاورميانه اي آمريكا و با شروع به كار دولت نهم و شكست هاي اسرائيل در لبنان و غزه كليد زده شد.
«دانيل كالينگرت» عضو رسمي سازمان جاسوسي آمريكا CIA و معاون برنامه ريزي خانه آزادي
«Freedom House »درمطلبي با عنوان انتخابات مهندسي شده و راههاي مقابله با آن، به موفقيت شيوه هاي اعمال شده سازمان جاسوسي آمريكا در مسير انقلابهاي مخملي اشاره نموده و تاكيد مي كند.
اعمال كنترل بر انتخابات، درسرنگوني حاكمان ديكتاتور صربستان درسال 2000، گرجستان درجريان انقلاب سرخ سال 2003، اكراين درجريان انقلاب نارنجي سال 2004 و درقرقيزستان در انقلاب لاله اي سال 2005 موثر واقع شده است.
وي شوراي نگهبان كه برابر اصل 99قانون اساسي و ماده 8 انتخابات رياست جمهوري تنها مرجع صلاحيت دار نظارت برانتخابات است را مانع اصلي قلمداد كرده و دراين خصوص توصيه هايي را براي مخدوش كردن قانون و اصول آن و عبور از شوراي نگهبان ارائه مي كند. خانه آزادي سپس راهكارهاي اقدام را ارائه نموده وتصريح مي كند ناظران احزاب و گروهها بايد يافته هاي خود را با ناظران و رسانه هاي بين المللي درميان بگذارند تا بتوانند توجه افكار عمومي جهان را به مداخلات و تخلفات انتخاباتي جلب كنند. در روز 16 ماه مي 2007 ديلي تلگراف لندن گزارش داد، «جان بولتون» گفته است حمله نظامي ايالات متحده آمريكا به ايران بعد ازشكست تحريم هاي اقتصادي و تلاش براي به راه انداختن انقلاب، آخرين گزينه خواهد بود. اكنون شاهد تلاشهاي ايالات متحده آمريكا در تهران براي دامن زدن به يك انقلاب درپوشش يك انقلاب رنگي هدايت شده ديگر از سوي سازمان CIA هستيم.
دراين بين رسانه هاي ديجيتال و اينترنت، به دليل سهل الوصول بودن و در دسترس قرار داشتن اقشار مختلف يك جامعه، مي توانند هزاران مطلب، عنوان و فيلم را درخود ترويج داده و به ابزار بسيار كارآمد براي دشمن شايعه ساز تبديل شوند. اين سايت و وبلاگ ها كه در نام و شكل هاي مختلف، ولي با يك هدف به وجود مي آيند گوشه اي از عمليات رواني عليه جمهوري اسلامي ايران به شمار مي روند.
در سال 2006 كنگره آمريكا ده ها ميليون دلار از پول ماليات دهندگان آمريكا را براي ارتباط با برخي گروه ها در ايران و انجام عمليات مورد نظرش اختصاص داد. «اسكات ريتر» جاسوس سابق CIA در مقاله خود درباره چگونگي اين ارتباط چنين بيان مي كند: «اين ارتباطات از طريق فيس بوك، تويتر، ماهواره و تلفن همراه انجام مي شد تا اطلاعات در چهارچوب اهداف، توزيع و در اختيار گروه ها قرار گيرد.»
در جريان انتخابات دوره دهم رياست جمهوري و جريان هاي بعدي، شاهد هجمه تبليغي و جنگ رواني شديد عليه جمهوري اسلامي بوديم كه توسط پايگاه هاي ارتباطات اجتماعي مانند «فيس بوك»، «تويتر»، «يوتيوپ» صورت مي گرفت. پايگاه هاي اجتماعي كه در ظاهر به منظور ايجاد فضايي براي حضور الكترونيكي افراد در جامعه چند صدايي غرب و بيان ديدگاه ها، پيدا كردن دوست، ارتباط با دوستان و فرستادن پيام هاي گروهي عمل مي كنند، اما در باطن اغلب اين وبگاه ها در خدمت سازمان هاي جاسوسي قرار داشته و با جمع آوري اطلاعات شخصي افراد، اقدام به پرونده سازي و بعضا عضوگيري براي سازمان هاي اطلاعاتي و تروريستي غرب مي كنند.
شايعه سازي و دروغ پردازي و اجراي سياست «اسب تروا» و دوباره بسته بندي كردن مطالب جعلي در پوشش افراد حقوقي روي سايت هاي ارتباطات اجتماعي از كاركردهاي اين شبكه ها در فضاي انتخابات ايران بود. سايت «فيس بوك» در هفته هاي منتهي به انتخابات به لحاظ عضوگيري و به طريق هرمي در ارتباط اجتماعي و هفته بعد از انتخابات به لحاظ آموزش حملات تخريب آميز به خصوص حملات اينترنتي به پايگاه هاي ايران و آموزش تخريب اموال عمومي و بانك ها نقش اساسي ايفا كرد. عملكرد «تويتر» نيز به صورت يك وبلاگ خلاصه و شبيه پيام هاي اس ام اس بوده و براي تهييج و هماهنگي سران فتنه با اعضا و هوادارانشان در ايران به قصد تجمع، خرابكاري و شورش به كار مي رفت.
در همين خصوص
«محمد حسنين هيكل» تحليلگر برجسته و روزنامه نگار مصري از تحركات عليه ايران در پيش و پس از انتخابات به عنوان «جنگ بدون مرز» ياد كرده و اظهار داشته است: «هزاران پايگاه اينترنتي در روزهاي پيش از انتخابات رياست جمهوري ايران فعال شدند، كه كارشان دستپاچه كردن نظام و برانگيختن مردم به ابراز خشم نسبت به نتايج انتخابات، كه منبع بسياري از آنها رژيم صهيونيستي بود.»
روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»، چندي پيش از برگزاري شكوهمند انتخابات در ايران مي نويسد: «حدود يك ماه پيش از انتخابات در ايران، رئيس كار گروه ويژه منزوي كردن ايران در وزارت خارجه اسرائيل يك تلگرام طبقه بندي شده با عنوان «فعاليت هاي لازم در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران» را به تمامي سفارتخانه ها و كنسول گري هاي اين رژيم ارسال كرده است.»
در اين تلگرام با اشاره به شرح دقيق جزئيات وظايف نمايندگان اسرائيل در پيش، طول و پس از انتخابات ايران آمده است: «صدها ژورناليست از سراسر جهان قرار است براي پوشش رسانه اي رويداد انتخابات به ايران سفر كنند. از اين رو از نمايندگان اسرائيل خواسته شد پيش از سفر خبرنگاران، اطلاعات پيش زمينه عليه ايران را در اختيار آن ها قرار دهند.»
«هاآرتص» در اين گزارش به نقل از وزارت امورخارجه اسرائيل مي نويسد: «در آستانه انتخابات رياست جمهوري در ايران، ديپلمات ها و نمايندگي هاي اسرائيل در سراسر جهان مأموريت يافته اند تصوير كدر و سياه از ايران انتشار دهند... به طور خلاصه هدف بدنام كردن وجهه ايران در سطح بين المللي در آستانه انتخابات اين كشور است.»
«شوئر» جاسوس سابق CIA مي گويد: «ما به طور مخفيانه در اين خصوص تلاش كرده ايم و اين امر پنهاني با كمك متحدان ما صورت گرفته و آشكار است كه ما در آنجا عواملي داريم.»
ديلي تلگراف لندن مورخ 27 ماه مه 2007 از نقشه هاي CIA براي كارزار تبليغاتي و اشاعه اطلاعات دروغ در جهت ايجاد، بي ثباتي و نهايتا سرنگون كردن حكومت ايران خبر مي دهد و مي افزايد« بدون ترديد اين يك واقعيت است كه جوانان سكولار شده تهران بازيچه دست سازمان CIA شدند.»

 



بصيرت در شعر شاعران

با بروز فتنه سال 88 و سپس رويداد و حماسه غرورآفرين 9 دي، بسياري از شاعران متعهد قلم برگرفتند و حس و انديشه خود را در قالب شعر عرضه نمودند.
شاعراني كه بي شك به مدد هنر و قلم خود سهمي گران را در تبيين ابعاد فتنه و ترويج بصيرت از آن خود كردند.
با هم اشعار برخي از شاعران ياد شده را كه سال گذشته سروده شده، مرور مي كنيم.

وقتي تگرگ وحشي...
& كاظم رستمي
وقتي تگرگ وحشي، تن ترد باغو آزرد
انگاري روح جوونه تو نگاه غنچه پژمرد
نفس صبح بهار روز جشن عاشقي بود
سامري سحر رو بردو، سحر شب به سرمه مي سود
گلا جادوشده بودن، دل خورشيدو سوزوندن
توي فتنه سياهي، تخم ترديدو نشوندن
يه طرف ديو دوچهره، يه طرف گلاي ترديد
افتادن به جون باغو ميوه شو سامري مي چيد
دل باغبونو سوزوندن، اونكه عمار علي بود
آخه باغم، اصل اصلش، فدك يار علي بود
اوناكه توي سقيفه، فتنه شك نشوندن
حالا اومدن با كينه، خطبه نفرت خوندن
با توأم اي گل عاشق، تو كه تو خواب سرابي
توي اين زمين بازي به خدا نقش برآبي
نذا بشكنن دوباره حرمت دست علي رو
سامري خدا بياره گاو سبز دغلي رو
نذا تو نگاه فتنه، فتنه شوم ملخها
بشكنه تردي ياس تو هجوم هرز علفها
منو تو با هم گذشتيم، ازشب سياه وحشت
با هم اومديم تا اينجا، توي شاديا و محنت
حالا اين سحر كويره، كه داره تو رو مي گيره
دريا اين وره عزيزم، ماهي تو سراب مي ميره
اوني كه سبز سرابو، توي طرح آرزو ريخت
نقشه مرگ ماها رو تو كوير فتنه مي ريخت
بسه اين قصه درازه، رنج درياي رشيده
بگو يا علي دوباره، آخر قصه اميده
بشكن اين آيينه هارو، محو آئين علي شو
اگه آئينه اويي، حالا پابست ولي شو

 



فتنه ها در كمين كشور ماست

محمود شريفي (كميل)

در ما غرور و عشق و وفا پاگرفته است
وقتي زبير خرده به مولا گرفته است
اين جا كه كوفه نيست كه تنها شود علي
اين سرزمين طنين اطعنا گرفته است
خفاش هاي خسته سرخورده از طلوع
خورشيد بر بلند بقا جا گرفته است
آن پير مشرقي كه طلوع ولايت است
مهرش هماره نقش به دل ها گرفته است
با سامري بگوي كه موساي عشق ما
تأييد از خداي تعالي گرفته است
گو چشم بسته باز كند خوب بنگرد
كاين قوم، مي ز جام تولا گرفته است
بين خمين و خامنه ديوار و مرز نيست
لبيك ما زمين و زمان را گرفته است
&&&
فتنه ها در كمين كشور ماست
دشمن اعتقاد و باور ماست
ما به لطف خدا يقين داريم
سايه دست دوست بر سر ماست
&&&
فتنه اين دفعه هم، كذايي بود
جوهر سبز آن ريايي بود
سبز اما نه سبز اهل البيت
سبز از جنس بي وفايي بود
&&&
چشم امت فريب رنگ نخورد
بازي فتنه فرنگ نخورد
روي پيشاني بلند وطن
همچنان كوفه داغ ننگ نخورد

 



كسي نبرده زخاطر...

محمد مهدي سيار

(به خاطر خاطره بزرگ 9 دي و خوني كه از نو
در رگ هاي ايران سرازير شد)
هنوز ماتم زن هاي خون جگر شده را
هنوز داغ پدرهاي بي پسر شده را
كسي نبرده زخاطر، كسي نخواهد برد
ز ياد، خاطره باغ شعله ور شده را
كسي نبرده زخاطر، نه صبح رفتن را
نه عصرهاي به دلواپسي به سرشده را
نه آه مانده بر آيينه هاي كهنه شهر
نه داغ هاي هر آيينه تازه تر شده را
جنازه ها كه مي آمد هنوز يادم هست
جنازه هاي جوان كوچه هاي تر شده را...
نه، اين درخت پر از زخم، خم نخواهد شد
خبر بريد دو سه شاخه تبر شده را!

 



به پاسداشت9 دي ماه و پيشواز بيست ودو بهمن ماه

سيدحسين شهرستاني

ايران كه كوفه نيست، مگر مرده ايم ما؟!
ما عهد بسته ايم، قسم خورده ايم ما!
بد مست نيستيم كه پيمانه بشكنيم
عمري است تا به عهد تو سر برده ايم ما
«روز نخست چون دم رندي زديم و عشق»1
راهي به جزولاي تو نسپرده ايم ما
ما با امام عهد وفاي تو بسته ايم
با او بگو كه عهد تو چون برده ايم ما!
«بر ما بسي كمان ملامت كشيده اند»2
اين فخر ماست تيري اگر خورده ايم ما
گر سنگ هاي كينه اين نابرادران
ور بار جور اجنبيان، گرده ايم ما
امروز نيست دشنه و دشناممان نصيب
از طعنه رقيب نيازرده ايم ما
ما دل به هاي و هوي زمستان نباختيم
هر چند اگر به حادثه پژمرده ايم ما
¤
دست تو باد بر سر ما باقي اي خدا!
دست دعا نگر كه برآورده ايم ما!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 و 2: حافظ

 



گفت و گو با پرويز عبدي استاد منبت كاري منبت كاري نيازمند حمايت دولتي است

ليلا كريمي

هنر منبت كاري با چوب يكي اززيبا ترين صنايع دستي است كه تلفيقي از هنر و دستان تواناي هنرمند است كه در گوشه و كنار ايران هنرمندان بسياري بدان مشغولند . استاد پرويز عبدي از هنرمنداني است كه 33 سال در زمينه هنر منبت كاري فعاليت مي كند . اصليت او اردبيلي از روستاي چري بزرگ است و بيش از 70 درصد اهالي اين روستا در زمينه هنر منبت به فعاليت مشغول اند .
گفت وگوي كوتاهي با اين استاد منبت انجام داده ايم كه مي خوانيد .

- ويژگي آثارتان چيست؟
با توجه به اينكه من در زمينه كار هنري منبت فعاليت مي كنم؛ در آثارم به رئال، مينياتور و خط مي پردازم و در زمينه طرح هاي قاجاريه كارهايي انجام داده ام.
- در كارهاي رئال، مينياتور و... چه كارهايي خلق كرده ايد؟
دوست دارم در آثار مينياتوري به خلق آثار استاد فرشچيان بپردازم؛ حتي اگر سايه اي از كار استاد را پياده كنم، افتخار مي كنم.
در كار رئال نيز بيشتر از طبيعت و چهره هاي پدربزرگ و مادربزرگ ها بهره مي برم و در زمينه خطاطي سخنان اهل بيت و معصومين (ع)را بيشتر خوشنويسي و از خطاطي هاي استاد جليل رسولي و استاد عجمي در خوشنويسي بهره مي برم. نيز به شعرهاي شهريار مخصوصا شعر معروف حيدربابا سلام علاقه مند هستم.
- آيا كارهاي شما به نوعي تلفيقي است؟
تخصص اصلي من در زمينه منبت مبلمان است و زماني كه با معرق آشنا شدم؛ هنر معرق به لحاظ اينكه به صورت صاف و يكدست جلوه مي كرد، هر بيننده اي كه تابلوها را مي ديد، فكر مي كرد يك اثر نقاشي است چون كارها از رنگ طبيعي خود چوب بود و برجستگي در آثار وجود نداشت؛ قبول نمي كردند كه اثر نقاشي نيست. اما از زماني كه منبت با معرق تلفيق شد، برجستگي و زير و رو شدن اثر جلوه خاصي به تابلوها داد و الآن هر انساني كه از هنر بهره اي ندارد به تابلو نگاه كند، تشخيص مي دهد كه كارچوب است.
كار به لحاظ برجستگي خاصي كه دارد در سه پلان انجام مي شود و به نظرم تلفيق منبت در خلق آثار معرق انقلابي به وجود آورده است.
- جايگاه ائمه اطهار ( ع) در آثارتان به صورت برجسته اي مشهود است؛ اين به صورت اتفاقي بوده و يا...
ما شيعيان ارادت خاصي به ائمه و معصومين(ع) داريم و اعتقاد دارم هر اسمي كه از اهل بيت(ع) بنويسي زيبا است، چون اين عشق در خون ما شيعيان است پس لاجرم بر دل مي نشيند و اين موضوع كار هنرمند را آسان كرده است.
- آيا افق و محور جديدي براي كارهاي آينده تان متصور هستيد؟
در آينده قصد دارم شعر حيدر باباي استاد شهريار را بر روي تابلو بياورم.
- شما در نمايشگاهي كه پارسال در عشق آباد تركمنستان برپا شده بود از ميان 16 كشور برگزيده شديد؛ و ديپلم افتخاري دريافت كرديد، از ويژگي آثارتان در نمايشگاه عشق آباد بگوييد؟
- به اعتقاد من هر هنرمندي كه قصد دارد در نمايشگاه هاي خارج از كشور شركت كند با توجه به تجربه چندين ساله ام بايد بگويم بهترين آثار ايرانيان در زمينه مينياتوري هنرنمايي كرده است و چشم مخاطبان را خيره كرده است و تحت تأثير قرار مي دهد.
در اين نمايشگاه ها سعي كرده ام طرح هاي استاد فرشچيان را به معرض ديد علاقه مندان قرار دهم.
- چه آينده اي براي هنر زيباي منبت متصور هستيد؟
بايد گفت با ورود كالاهاي چيني و تركي به بازارهاي ايران، توليد داخلي هنر منبت مبلمان از رونق افتاده است چون كارهاي خارجي از لحاظ اقتصادي ارزان تر و داراي رنگ و لعاب بازارپسند است اما بايد گفت از كيفيت و مرغوبيت هنر منبت ايران برخوردار نيستند و به صورت مصنوعي جلوه دارند. هنر منبت از لحاظ اقتصادي در سراشيبي قرار دارد . درواقع دولت بايد جلوي واردات كالاهاي خارجي به ايران را بگيرد و همچنين از استادهاي هنر زيباي منبت و معرق در زمينه برگزاري نمايشگاه هاي خارجي حمايت كند تا در نتيجه اين عمل ارز وارد ايران شود و همچنين اين هنر زيباي ايراني به دنيا بيشتر معرفي گردد.

 



روايتي از شعر آييني افغانستان

بخش اول

سعه صدر آسمان
محمد سرور رجايي

چكيده:
در واقع شعر آييني كه شعر عاشورايي اش هم مي خوانند، از همان روز عاشورا با رجزخواني هاي ياران امام حسين (ع) آغاز شده است. آن جا كه علمدار رشيد كربلا در مقابل لشكريان يزيد قرار گرفت و فرياد زد: «والله ان قطعتموا يميني / ائي احامي ابداً عن ديني...» كه بي گمان خود، يك شعر است. اگر در ادبيات فارسي به دنبال شعر آييني باشيم، مستندات مكتوب ما را به قرن چهارم مي رساند. بسياري از شاعران بزرگ پارسي گوي به ادبيات آييني و عاشورايي توجه خاصي داشته و به آن وفادار بوده اند. آن جايي كه حضرت مولانا مي فرمايد: «كجاييد اي شهيدان خدايي / بلاجويان دشت كربلايي» يا اين مصراع از غزل زيباي ابوالمعاني عبدالقادر بيدل «آيينه در كربلاست، ما همه بي غيرتيم» نمونه هاي روشني است براي ادبيات امروز ما.
گذشته از آن، در اين مقاله در پي بررسي و ريشه يابي شعر آييني افغانستان در سال هاي دور نيستيم، بلكه نگاهي خواهيم داشت به سال هاي اخير كه مي توان آن را به دو بخش قبل و بعد از انقلاب افغانستان دسته بندي كرد. با آن كه به گواه تاريخ، حكام جابر و متعصب افغانستان پيش از انقلاب افغاستان، نمي خواستند و، نمي گذاشتند ادبيات؛ آن هم ادبيات آييني و شيعي رشد داشته باشد، با آن هم شعر خواني هاي حماسي و نوحه خواني هاي مذهبي پيوند مردم و عاشورا را نگه داشت. «ذاكر خواني» كه با اجراي گروهي كودكان در تكيه خانه ها همراه بود، يكي از آن موارد است.
مقدمه:
شعر و ادبيات افغانستان به خصوص ادبيات آييني، با تمام موانع و مشكلاتي كه در فراروي خود داشته است، كم كم مي رود تا به جايگاه شايسته اجتماعي اش برسد. تاريخ سياسي اجتماعي شيعيان افغانستان آكنده از رفتارهاي خشونت آميز حاكمان جبار و ستم پيشه در طول تاريخ است. حاكمان جباري كه به بهانه هاي مختلف و تهمت هاي ناروا، در ادوار مختلف نه تنها فرصت ترويج ادبيات آييني را گرفت، بلكه با دست آويز قراردادن آن ها و با پشتوانه فتواها سعي بر نسل كشي و تخريب تكيه خانه ها (حسينيه ها) كرده و در محل آن مسجد مي ساختند.
در همين رابطه بسياري از سخنرانان و مداحان شيعي و دل سوخته افغانستان براي بيان دردهاي اجتماعي شان، در آن روزگار به اين بيت از سروده هاي ميرزا عبدالقادر بيدل، متوسل مي شدند.
ببين كرامت بت خانه مرا اي شيخ
كه چون خراب شود، خانه خدا گردد
با تمام كشتارها و رفتارهاي خشونت آميز حاكمان متعصب، در ميان شيعيان افغانستان عشق و دلبستگي به عاشورا و كربلا، هم چنان بيش از پيش جاودانه شد و اين خصوصيت، نه تنها در مرثيه ها، مناقب و سروده هاي شاعران شيعي افغانستان، حضور داشت كه در ادبيات عاميانه آن ها نيز تجلي يافت.
خداوندا مرا مرغ هوا كن
مقام و منزلم در كربلا كن
اگر در كربلا لايق نديدي
مرا جاروكش امام رضا كن
سرآغاز:
ادبيات، يا ادبيات آييني، جنبه هاي مختلفي از قبيل رمان، داستان كوتاه نثر، شعر و... را شامل مي شود. اما در اين نوشتار آن چه از ادبيات آييني مورد نظر ماست، شعر آييني است. چون در ژانرهاي ادبي امروز و ديروز افغانستان يا آثار داراي مفاهيم هيچ نيست يا بسيار كم با آن مواجه مي شويم. تنها در ژانر داستان كوتاه، بعد از انقلاب، به چند داستان كوتاه از رهنورد زرياب و سيد اسحاق شجاعي و... بر مي خوريم كه به اين مفاهيم پرداخته اند. اما چنان چه نگاه گذرايي به مفاهيم ادبيات آييني داشته باشيم، بيش تر از آن كه به اين نوع ادبيات برسيم، به مكان هايي مي رسيم كه محل برگزاري روضه خواني ها و مداحي ها در سده هاي پيشين بوده اند. «از بقاياي به جا مانده از تكيه خانه و حسينيه هاي هرات، مزار شريف، قندهار و كابل برمي آيد كه تا به قدرت رسيدن امير عبدالرحمان جابر در برگزاري محافل مداحي و روضه خواني مشكل زيادي وجود نداشته است. آقاي رياضي در كتاب بيان الواقعه مي نويسد، (عشر محرم 1312 قمري مجلس عزاي خامس آل عبا(ع) را در باغ حرمسرا برپا كردم، براي اين كه مجلس ذكر مصيبت از طرف امارت افغانستان به ملاحظه عموم و اهالي قدغن و موقوف بود و بايد در جايي مصيبت داري مي شد كه عوام ندانند.» (رياضي هدي، 1380 از نوشتار جناب رياضي چنين پيداست كه با وجود اين كه از سوي حاكمان وقت باعزاداري مخالفت علني نمي شده است، ولي از مردمي شدن آن به شدت هراس داشته اند. هراسي كه در سال هاي بعد و در زمان امير عبدالرحمان جابر كشتار فراواني را به همراه داشت كه امروزه تاريخ سياسي اجتماعي هزاره هاي شيعه، كه از سركشته شده ها كله منارها ساخته بودند، از ياد نبرده اند و از آن وقايع همواره با تنفر از عاملان آن ياد مي كنند.
«در كابل سه تكيه خانه بسيار كهن و معروف، يكي تكيه همت يار خان در كوچه شاهسوندهاي چنداول و دومي تكيه خانه مرحوم سيدرضي آقا در افشار دارالامان مشهور به تكيه خانه ميرو و سومي تكيه خانه مرحوم ملامحمد يوسف علي خان وجود دارد. تكيه خانه هاي اولي و دومي هنوز پابرجاست كه زمان تأسيس آن ها به دوران نادر افشار و لشكركشي او به هند برمي گردد. با اين احتساب از تأسيس آن ها 260 سال مي گذرد.» (رياضي هدي، 1380)
اما آن چه در اين نوشته ها قابل تأمل است، يادكرد از برپايي مجالس در شهرهايي شده كه در آن روزگار، شيعيان در آن شهرها در اقليت بوده اند. اما هيچ توجهي به تكيه ها و منابر قديمي ولايات مركزي كه زيستگاه اصلي شيعيان افغانستان است، نشده است. ولاياتي كه در زمان عبدالرحمان خان جابر سخت ترين جنايات بشري را، به خاطر دوستي با اهل بيت اطهار، به جان خريدند. چون شيعه بودندو شيعه باقي ماندند. ولاياتي كه هنوز هم گرفتار تبعيضات دولت حاكم و غفلت عمدي آشكار آن ها هستند. اما امروزه مردم همين ولايات با تمام رفتارها و غفلت هاي آشكار، وفادارترين مردمان آن ديار به مكتب اهل بيت عصمت و طهارت(ع) هستند. بدون ترديد يكي از مسائلي كه پيوند آن ها را با مكتب اهل بيت عليهاسلام محكم و استوار نگه داشته است، ادبيات آييني آن مرز و بوم است. ادبياتي كه علي رغم شفاهي بودنش تأثيرگذارترين آن ها هم است.
«... سرگرداني مديحه ها از يك حافظه به حافظه ديگر پراكندگي و تغييرات نابجايي را در آن ها به وجود مي آورد كه از انديشه شاعر دور بوده. علاوه بر اين، مشكل عمده ديگري نيز براي گردآوري كنندگان يا مؤلفان عاشق فرهنگ و ادبيات مذهبي ايجاد گرديد. چون اغلب مناقب خوان ها كم سواد و حتي بي سواد بودند ]...[ تواردهاي زيادي بنا بر ذوق خود در قصيده شاعر زده اند. يا اين كه در اثر ندانستن معني و مفهوم و يا ناخوانا بودن خط در قصيده كلماتي آورده اند كه نه تنها پيوند مطلب را در بيت ها از هم بريده اند، بلكه سبب سستي كلام شده اند.» (رياضي هدي، 1380)
به احتمال يقين عاملي مهم كه باعث نابودي و تخريب اشعار آييني افغانستان شده است، اين فرمان عبدالرحمان جابر است كه استاد ملافيض محمد كاتب در جلد سوم سراج التواريخ وقايع 1308 قمري آورده است: «هرگاه نوشته اي مشعر به شعاير مذهبي (شيعه) از هر كس به دست آيد دارنده و نويسنده آن به اشد مجازات محكوم است.» (كاتب، 1333)
«همين حكم سبب شد بسياري از نويسندگان و شعرا و مناقب خوان هاي معروف افغانستان به كشورهاي همسايه مهاجرت كنند. در هنگام لشكركشي عبدالرحمان جابر به ارزگان، ناحيه مركزي افغانستان و انتشار فتواي شرعي جهاد عليه شيعيان، ميرزامحمدابراهيم، متخلص به گوهري، ملك الشعراي افغانستان در عهد اميرشيرعليخان با يك عده از دوستان به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در همين ديار فوت نموده است. گوهري صاحب تأليفات متعدد از جمله ذريعته الرضويه كه مشتمل بر 40 هزار منقبت و مرثيه، طغيان البكاء و دفتر حسيني، ريحان العرفا، انهار البكاء و احباءالشعرا كه حاوي 60 هزار بيت است، بود.» (رياضي هدي، 1380)

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14