(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 15 دی 1389- شماره 19832

اسرائيل و اپوزيسيون ايراني
مرندي از مناظراتش در شبكه هاي خارجي مي گويد
شكست فتنه ، غرب را سرخورده كرد
واكاوي جريان فتنه و نشمايش بصيرت در حماسه 9دي
شناخت عرصه ها و درك لحظه ها



اسرائيل و اپوزيسيون ايراني

منبع: نشريه مانتلي ريويو
مترجم: محمد جعفري
روز يكشنبه، دوازدهم دسامبر كميته ايران در آمستردام عليه نقض حقوق بشر در ايران دست به تظاهرات زد. اين كميته توسط مركز اطلاعات و اسناد اسرائيل (CIDI) كه يك لابي با نفوذ اسرائيلي مي باشد پايه گذاري شده است. هيئت رهبران كميته مزبور شامل سياستمداران جناح راست، بنيادگرايان مسيحي، نژادپرستان ضداسلام و يك عضو برجسته از حزب دموكرات كردستان ايران هستند.
اگرچه اهداف اين مجموعه با محكوميت «اعدام» در كشور ايران شروع مي شود اما باقي اسناد نشانگر هدف اصلي كميته ايران است. در اين اسناد آمده:
«رئيس جمهور ايران تهديد كرده است كه نام اسرائيل را از روي نقشه پاك خواهد كرد و اين رژيم طرفدار بسياري از سازمان هاي جاسوسي است كه شهروندان اسرائيلي و اهداف يهودي را در سرتاسر جهان مورد هدف خويش قرار داده اند. هم اكنون رژيم ايران در آستانه ساخت بمب هسته اي است و اين موضوع به عملي كردن اين تهديد كمك مي كند. بنابه اظهار آژانس بين المللي انرژي اتمي كشور ايران داراي 5000 سانتريفيوژ فعال مي باشد كه با آن مي تواند براي ساخت بمب اتمي به غني سازي اورانيوم بپردازد. در عين حال ايران مشغول ساخت موشك هاي دور برد مي باشد كه قادر هستند كلاهك هاي هسته اي را تا محدوده قاره اروپا حمل كنند.
اين كميته از عواقب دستيابي رژيم ايران به سلاح هاي اتمي بيم دارد. سرپيچي ايران از قرارداد منع گسترش سلاح هاي اتمي مي تواند منتهي به رقابت براي رسيدن به جنگ افزار برتر در خاورميانه گردد و آنها تهديد بزرگي براي تمام دنيا خصوصاً اسرائيل تلقي مي شوند. كشور ايران با دستيابي به سلاح هاي اتمي راحت تر مي تواند در مسير ترور مخالفان خويش، زن ها، همجنس بازان، كردها، بهائي ها و ديگر اقليت ها قدم بردارد.»
اهداف و ارزش هاي كميته ايران اقدامي واضح و مبرهن در جهت دستاويز قرار دادن مسئله حقوق بشر براي تبليغات اسرائيل مبني بر «تهديد ايران هسته اي» است. ابتكار عمل هايي همچون كميته ايران غالباً از لابي حامي اسرائيل سر مي زند و هدف آنها مقابله با دو پيشروي است: تغيير نگرش جامعه غرب عليه اسرائيل در سالهاي اخير و انتخابات باراك اوباما در سال 2008، اسرائيل در تابستان 2006 به لبنان لشكركشي كرد كه نتيجه آن شكست تحقيرآميز اسرائيل بود. علاوه بر آن كشتار صدها شهروند لبناني باعث غليان خشم مردم در سرتاسر جهان شد. كشتار بي رحمانه 1500 تن از فلسطينيان نوار غزه در زمستان 009-2008 بر آتش اين خشم جهاني دامن زد كه در گزارش گلدستون سازمان ملل اينگونه محكوم شد «حمله اي تعمدي و نامناسب براي تنبيه، تحقير و ترور جمعيت غيرنظامي».
موضوع تغيير افكار عمومي و كاهش اثربخشي و پذيرش تبليغات اسرائيل در غرب پس از جنگ لبنان و غزه تنها مسئله اي نيست كه موجبات نگراني سياستمداران اسرائيلي و حاميان آنها در غرب را فراهم كرده است. موضوعي كه بيش از هر چيز آنها را عصبي كرده نتيجه دور از انتظاري است كه در مقابل هدف اسرائيل از حمله به لبنان و غزه بدست آمد. همه مي دانند كه اسرائيل براي جلوگيري از پيشرفت ايران در توسعه فناوري هسته اي اين كشور را تهديد به حمله نظامي كرده است. اسرائيل مي خواست در حمله 22 روزه و 33 روزه خويش سپرهاي ايران و يا بعبارتي نمايندگان انتقام گيرنده ايران يعني لبنان و غزه را در هم كوبد تا مبادا پس از حمله به ايران حزب الله وارد جنگ شود.
پس از جنگ هاي فاجعه آميز افغانستان و عراق افكار عمومي به سختي با راه اندازي جنگ جديد در منطقه مخالف است. علاوه بر اين مشكل اسرائيل تنها افكار عمومي نيست بلكه واشنگتن نيز پس از انتخاب اوباما ديگر همچون گذشته پذيرنده اسرائيل نيست. دولت جديد هنوز به جنگ بعنوان گزينه اي قابل تأمل مي نگرد و گاه و بيگاه از ايران ياد مي كند.
اسرائيل و هم پيمانانش براي مقابله با چنين جوي قصد دارند با تقبيح چهره ايران بعنوان بزرگ ترين خطر حال حاضر در پيش روي جهان افكار عمومي را به نفع خويش هدايت كنند و با اين استراتژي از محبوبيت رو به كاهش اسرائيل در غرب جلوگيري كنند. هدف نهايي از اين استراتژي ايجاد شرايطي است كه در آن جنگ عليه ايران توجيه پذير است. كميته ايران وانجمن هاي مشابه قصد دارند با تمركز بر روي سخنان احمدي نژاد و موضوع حقوق بشر، افكار عمومي را عليه اين كشور جريحه دار كرده و بدين ترتيب جهان را متوجه تهديد ايران اتمي كنند. اين استراتژي توسط وزارت خارجه اسرائيل به سفارتخانه هاي اين كشور مشق شد تا هر يك با استخدام 1000 نفر به جانبداري از اسرائيل بپردازند. بعنوان مثال اين افراد با ورود به نشست ها و مباحثات عمومي توجه جمع را به حقوق بشر در ايران و سوريه جلب كنند. سفارتخانه اسرائيل در هلند چند ايراني را پيدا كرده است كه آگاهانه يا غيرآگاهانه تبديل شده اند به ابزاري در جهت تدارك حمله اسرائيل عليه ايران.
برخي از احزاب اپوزيسيون ايران مانند حزب دموكرات كردستان ايران، بي شرمانه به حمايت از كميته ايران در هلند پرداخته اند. خوشبختانه اكثريت مردم ايران فريب اين كميته را نخوردند و از تظاهرات آمستردام كه تعداد آنها به كمتر از 20 نفر مي رسيد كناره گرفتند. حرف و حديث هايي كه درباره دموكراسي و حقوق بشر در ايران به گوش مي رسيد چيزي نيست جز نقشه لابي حامي اسرائيل. حالا ديگر آنهايي كه در كشورهاي عربي از حمايت تظاهرات پس از انتخابات ايران خسته شده اند نيز با ديدن اين تشكل ها، همچون كميته ايران، بيم دارند كه مبادا معترضان خياباني ايران هدفي جز پيوستن به آمريكا و اسرائيل نداشتند.


 



مرندي از مناظراتش در شبكه هاي خارجي مي گويد
شكست فتنه ، غرب را سرخورده كرد

دكتر سيدمحمد مرندي در ايام پرالتهاب فتنه سال گذشته، در رسانه هاي مختلف خارجي حضور يافت تا از موجوديت و حقانيت جمهوري اسلامي دفاع كند. او كه عضو هيئت علمي دانشگاه تهران و فرزند دكتر علي رضا مرندي، از وزراي دولت سازندگي و نماينده كنوني مجلس شوراي اسلامي است، در اين رابطه مي گويد: «احساس كردم كه در آن مقطع و با توجه به هجمه هاي بي سابقه عليه نظام جمهوري اسلامي، بايد از اصل و موجوديت نظام دفاع كنم و به همين دليل در مناظرات خارجي شركت كردم.» بحث هاي او، هم در ايران و هم خارج از كشور بازتاب گسترده اي داشت. او، اين، ايام را يكي از تلخ ترين دوران زندگي اش مي داند و گله مي كند از دوستاني كه سكوت و حتي اعتراض را به حمايت از او ترجيح دادند و دشمنان مدعي جامعه باز و دموكراسي كه تنها به جرم ابراز عقيده، او را تهديد به مرگ كردند. اين مطلب توسط پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، منتشر شده است.
¤¤¤
پيش از انتخابات سال گذشته، براي سخنراني در دو اتاق فكر مهم آمريكا دعوت شده بودم و به همين خاطر به آن كشور سفر كردم؛ يكي «New Century Foundation» و يكي «New America Foundation».
بحث در new century foundation راجع به آينده ايران بود و جز بنده، يك نماينده شيعه از مجلس بحرين و يك لبناني اهل سنت طرفدار ايران نيز حضور داشتند. پس از پايان جلسه، دست اندركاران آمريكايي اذعان داشتند كه سابقه نداشته در اين اتاق فكر برنامه اي راجع به ايران برگزار شود و برآيند آن در مورد ايران مثبت باشد. در حالي كه هميشه نگاه منفي به ايران بود، اين نخستين بار بود كه مسئله ايران به شكل ديگري مطرح شده بود.
در new america foundation نيز برنامه مشابهي بود. مدعوين جلسه علاوه بر بنده، يك كارشناس آمريكايي بود كه در دولت بوش كار مي كرد. جالب اين كه اين آمريكايي خيلي به نفع ايران صحبت كرد. مهمان ديگر جلسه يك عرب اهل سنت بود كه در الجزيره كار مي كرد. او نيز نظر مثبتي راجع به ايران داشت. در اين برنامه هم دست اندركاران اذعان داشتند كه فضاي ايجاد شده به نفع جمهوري اسلامي سابقه ندارد. خود آمريكايي هاي حاضر در جلسه معتقد بودند كه اين نگاه مثبت نشان مي دهد كه بخش هايي از حاكميت آمريكا به اين نتيجه رسيده كه بايد با ايران كنار بيايند، زيرا جمهوري اسلامي ايران مستحكم و مقتدر است.
نمي خواهم بگويم كه دولت آمريكا پيش از انتخابات قصد داشته كه چرخش قابل توجهي نسبت به ايران داشته باشد، ولي اين واقعيت است كه بخشي از حاكميت آمريكا به اين نتيجه رسيده كه حكومت شان بايد نگاه خود را به ايران عوض كند.
اما با حوادث فتنه گون پس از انتخابات، متأسفانه فضاي آمريكا به تدريج عوض شد. در حالي كه خود آمريكايي ها براساس نظرسنجي يكي از مراكز مهمشان درباره نتيجه انتخابات ايران، خبر از پيروزي آقاي احمدي نژاد مي دادند، با آغاز اغتشاشات در تهران، اين تغيير نگاه به ايران تنها پس از چند روز از بين رفت. آمريكايي ها احساس كردند الآن بهترين زمان است كه به ايران فشار بياورند. يعني تا ديروز بحث آمريكايي ها اين بود كه ما بايد نگرش مان را در قبال ايران عوض كنيم، ولي ظرف چند روز همه چيز وارونه شد و مدعي شدند كه الآن بايد از ايران امتياز بگيريم.
همان اتاق فكرهايي كه به نفع ما صحبت مي كردند، پس از انتخابات تندترين مواضع ضد ايراني را مطرح كردند. حتي كارشان شده بود تبليغات عليه جمهوري اسلامي و اين براي جمهوري اسلامي يك ضرر بود. ضرر دوم هم تحريم هاي جديد اعمال شده عليه ايران است كه ناشي از همين فتنه است. آمريكايي ها و اروپايي ها احساس كردند كه ايران در موضع ضعف است و به همين جهت وقت مناسبي براي افزايش فشار بر ايران است. اين موضوع هم نتيجه همان تغيير فكر و نگاه آمريكا نسبت به ايران بوده است.
با اميدواري فحش مي دادند
در مناظراتي كه بنده در خارج از كشور و در شبكه هاي مختلف تلويزيوني داشتم نيز به همين شكل بود. در چهره و صحبت هاي افراد و كارشناساني كه در مقابل من قرار داشتند، اميدواري به اغتشاشات كاملاً مشهود بود. آنها اعتقاد داشتند كه اگر هم اين آشوب ها نتوانست حكومت ايران راسرنگون كند، اما آن را بسيار ضعيف خواهد كرد.
رسانه هاي غربي پيش از انتخابات خيلي سياه نمايي مي كردند. در واقع آنها يك فضاي ضدحكومتي را تبليغ مي كردند. پس از انتخابات نيز با آغاز آشوب، رسانه هاي غربي سنگ تمام گذاشتند. به طوري كه ايران درصدر اخبارشان بود و از هر تصويري به ضرر ما استفاده مي كردند؛ سياه نمايي عجيبي كه پس از انقلاب سابقه نداشت.
در اكثر مناظراتي كه شركت داشتم، فضاي كاملاً ناعادلانه اي را طراحي كرده بودند. معمولاً در مقابل بنده دو نفر را دعوت مي كردند. ضمن اين كه مجري جلسه و تصاوير كاملاً به ضرر من و به نفع آنها بود.
گاهي مجري هم به كمك كارشناسان مي آمد. حتي گاهي اوقات از توهين و فحش دادن نسبت به بنده دريغ نمي كردند.
دشمن و معضلي به نام «مردم»
در رابطه با نگاه رسانه هاي غربي و به طور كلي نظام سلطه به حضور مردم ايران در صحنه، دو مسئله وجود دارد كه نخست بي صداقتي آنها است. توضيح اين كه در نهم دي و به ويژه در 22بهمن 8138 به دليل اين كه گروه هاي فتنه گر و منافقين ادعا مي كردند كه در اين روز ميدان آزادي را تصاحب خواهند كرد و رسانه هاي غربي با اين تصور غيرعقلاني بر روي 22بهمن مانور مي دادند. وقتي با آن صحنه هاي خارق العاده و عظيم در تهران مواجه شدند و ديدند كه اصلا خبري از منافقين و فتنه گران نيست، ناگهان ساكت شدند. در حالي كه تا پيش از آن و در جريان فتنه، تظاهرات چند صد نفري را چند صد هزار نفري عنوان مي كردند.
دومين نكته اين است كه اصولا غربي ها كساني را انسان مي دانند كه مانند خودشان فكر مي كنند. شما در رسانه هاي آنها مي بينيد كه نسبت به مردم متوسط و متوسط به پايين و اقشار ضعيف ايران با توهين و تحقير صحبت مي كنند، اما در مقابل از غرب گراها و روشن فكرها با احترام و به نيكي ياد مي كنند.
مطلب قابل توجه ديگر اين است كه غربي ها هميشه در تحليل رفتار مردم ايران دچار اشتباه بوده اند. مردم ايران ديندار هستند، طرفدار ائمه هستند، طرفدار پيامبر عظيم الشأن اسلام هستند و حكومتي را مي خواهند كه هم اسلامي باشد و هم آباداني داشته باشد. بنابراين كساني كه به نامزدهاي انتخاباتي رأي دادند، منحصر به آنها نبودند. به همين دليل وقتي مردم ايران ديدند كه در جريان فتنه بعضي ها بدون سند به نظام تهمت زدند، حتي هواداران آن نامزدها صف خود را از آنها جدا كردند و به همراه مردم در راهپيمايي شركت كردند.
با خبرنگارشان چه كردند؟
اگر برخي نخبگان ما در اين جريان برخلاف مردم حركت كردند، به اين دليل بود كه تحت تأثير گفتمان غرب قرار گرفته بودند. همان كساني كه در دهه 06 و در مواجهه با غرب، انقلابي تر از خود امام بودند و حتي در اواخر عمر امام(ره) انقلاب را به سازش با آمريكا متهم مي كردند، به تدريج نسبت به غرب و پارادايم غربي دچار انفعال شدند و يك حالت شرمندگي به آنها دست داد كه گويي ما به غربي ها بدهكار هستيم. در حالي كه ما به غربي ها هيچ بدهي نداريم و حتي طلبكاريم. غربي ها بودند كه به صدام سلاح شيميايي دادند، غربي ها هستند كه به اسرائيل كمك مي كنند، غربي ها هستند كه به كشورهاي همسايه ما تجاوز كرده اند و غربي ها هستند كه از جنگ جهاني دوم به اين طرف در سراسر جهان استعمار مي كنند. امروز چطور با مسلمان ها و ايراني ها برخورد مي كنند؟ تا چه اندازه حقوق بشر در غرب پايمال مي شود؟ در آمريكا اگر خبرنگاري مثل «هلن توماس» به اسراييل حمله كند و يا مثل «اكتيوا نصر» از مخالفين سياست هاي آمريكا تمجيد كند از كار اخراج مي شود.
امروزه اكثريت جهان پذيرفته است كه ايران مقتدرتر از گذشته است. نهم دي و 22بهمن 8138 نه تنها انسجامي در ايران پديد آورد، بلكه در خارج از مرزهاي ما به غربي ها نشان داد كه ايران كشوري مقتدر و توانمند است. غربي ها و مخالفان ايران نه تنها سرخورده شدند، بلكه دريافتند بيش از آنچه كه تصور مي كردند، ايران مقتدر است.
وقتي با غربي ها صحبت مي كنيم، آنها هم به اين اقتدار اذعان دارند، اما آنچنان از جمهوري اسلامي نفرت دارند كه به راحتي دست بردار نيستند. با تمام اين اوصاف، آمريكايي ها ناچارند واقع بينانه تر با ما برخورد كنند، چون اگر اين روند را ادامه بدهند، بي ترديد موقعيت خود را در خاورميانه از دست خواهند داد.

 



واكاوي جريان فتنه و نشمايش بصيرت در حماسه 9دي
شناخت عرصه ها و درك لحظه ها

علي قاسمي- حسين بابايي
تاريخ انقلاب اسلامي همواره شاهد حوادث و اتفاقات گوناگوني است كه با همه تلخي ها، سختي ها، فشارها و همه مسائل حاشيه اي اش، تجربه ها و پيام هاي بسياري را براي ملت و مملكت برجاي گذاشته است. تجربه و امتحان هايي كه با گذر زمان، ماهيت جريان هاي مختلف را بيش از پيش مشخص ساخته و فولاد حضور انقلابي مردم را آبديده تر و استوارتر كرده است. در همين راستا مرور تاريخ حوادث و وقايع انقلاب اسلامي از بدو پيروزي تاكنون شكل گيري تهديدات و دشمني ها را ازسوي دو جريان مخالف، يعني جبهه خارجي به سركردگي آمريكا و صهيونيزم بين الملل و برخي از كشورهاي غربي بويژه انگليس و جريان ديگر، اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران و گروههاي سياسي معاند را نشان مي دهد كه در يك همسويي كامل با استفاده از شيوه هاي غيردمكراتيك، مانند تجزيه ايران، ايجاد غائله هاي جدايي طلبي در مناطق قوميتي كردستان، سيستان و بلوچستان و خوزستان، طراحي كودتاي نقاب، مداخله نظامي مستقيم در حادثه طبس، تحميل جنگ هشت ساله و راه اندازي جريان تروريسم داخلي مانند گروهك منافقين با هدف حذف فيزيكي رهبران انقلاب از صحنه و راه اندازي جنگ نرم، ناتوي فرهنگي، پروژه ايران هراسي و براندازي از درون، در بحران 78 و فتنه 88 را جريان سازي كرده اند؛ كه هركدام از اين حوادث دركشور، بخشي از پازل راهبردي آمريكا براي تغيير نظام جمهوري اسلامي ايران بوده كه تاكنون به دفعات طراحي اما در هر نوبت با شكست مواجه شده است.
رهبر فرزانه انقلاب نيز با روشن بيني الهي خويش دراين باره مي فرمايند: «به نظر من دراين سه دهه پرافتخاري كه بر نظام جمهوري اسلامي گذشته است، حملات زيادي به ما شد؛ حملات ساختارشكنانه، حملات معارضه جدي با هويت اسلامي، روح اسلامي، روح انقلابي. خيلي دراين سي سال به ما حمله شده. به شعارهامان دست اندازي كردند؛ شعارهامان را تهديد كردند، خيلي اوقات شعارهامان را غلط معنا كردند. خيلي اوقات تلاش شد- تلاش هاي سازماندهي شده، نه تلاش فردي- براي اين كه مردم را نسبت به اصل انقلاب مسئله دار كنند. در آن گذشته اي كه نه چندان هم دور از ما نيست، بارها قانون شكني كردند، بارهابراي قانون شكني ها عناوين و ظواهر و بهانه هاي موجه درست كردند، تراشيدند؛ كارهاي گوناگوني انجام گرفت. ولي مردم و انقلاب ايستادند؛ انقلاب ايستاد، مردم ايستادند».
(25/6/89)
در همين راستا فتنه 88 از جمله حوادث و اتفاقاتي است كه با ايستادگي ملت ايران دستاوردهاي بسياري را بوجود آورد كه امروز در تاريخ انقلاب اسلامي به گونه اي قلمداد مي شود كه با توجه به اينكه تا چندين ماه بعد از انتخابات رياست جمهوري فضاي كشور را ناآرام و كام مردم را از پيروزي و حضور حداكثري و چهل ميليوني كه براي ملت ايران يك عيد و جشن بزرگ ملي به حساب مي آمد، تلخ كرده و سرعت چرخ هاي سازندگي كشور را از حركت در مسير رشد و سازندگي بازداشت؛ اما گذر زمان علاوه بر مشخص نمودن ابعاد پيچيده اين توطئه دشمن، حماسه حضور، ايستادگي و بصيرت مردم را در نهم دي ماه 88 بوجود آورد و تجربه ها و پيام هاي بسياري را در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت نمود. در واقع آنچه در سال 88 در پهنه خاك جمهوري اسلامي ايران اتفاق افتاد، نمايه اي از تمام ريزش ها و رويش هاي 30 سال انقلاب اسلامي بود. بروز و ظهور انحراف هاي بسياري از خواص و نخبگان و رويش سرفصل هايي از مجاهدت، ايستادگي و مقاومت مردم در دفاع از انقلاب با شاخصي بنام بصيرت در شناخت عرصه ها و درك لحظه ها كه تبلور آن در واقعه نهم ديماه 88 باعث پالايش ناخالصي ها از مجموعه انقلاب اسلامي شد و در ادامه داستاني بوجود آورد كه در آن رمز عبور از بحران ها و چالش ها بعنوان «بصيرت، صبر، وحدت و تمسك به حبل المتين انقلاب اسلامي يعني ولايت فقيه را معنا نمود».
بر همين اساس به تعبير مقام معظم رهبري «فتنه 88 زنگ بيدار باش بود»، كه علاوه بر واكسينه شدن كشور در مقابل ميكروب هاي سياسي و اجتماعي و ناكامي فتنه شوم دشمنان انقلاب اسلامي، دستاوردي بنام بصيرت را براي اين ملت به ارمغان آورد. گوهر ارزشمندي كه در اجتماع ميليوني مردم در نهم دي ماه در دفع غبارآلودي فضاي فتنه و شناخت حق از باطل بعنوان رمز عبوري كه بسياري از نخبگان وخواص آن را نيافتند، به تبلور نشست. بيداري و بصيرتي كه توده هاي مردم در كوران حوادث فتنه 88 از خود نشان داده و وفاداري خود را همچون سه دهه از عمر انقلاب يعني در جنگ، تحريم، خيانت، بي وفايي و دو پهلوگويي نامردان اثبات نمودند و با تجمعي عاشورايي در نهم دي ماه 88 در دفاع از ولايت، پـاياني بر دفتر قانون شكني مدعيان قانون گرديدند.
در واقع رويداد عظيم و با شكوه نهم ديماه كه تجلي حماسه حضور و بصيرت آحاد جامعه به حساب مي آيد، بعنوان رمز عبور از فتنه 88 از جمله حوادثي است كه همانند پيروزي در جنگ تحميلي كه كشور را در برابر تهاجم نظامي و حتي فكر حمله نظامي به ايران واكسينه نمود، اهداف و آرمانهاي نظام اسلامي را در برابر تهديدات دشمن بر ابعاد مختلف، با بيداري و هوشياري آحاد جامعه بويژه نسل جوان واكسينه نمود. رهبر فرزانه انقلاب نيز در عظمت و شكوه اين روز كه برخواسته از هوشياري، بصيرت و ولايت پذيري آحاد جامعه مي باشد مي فرمايند: «روزهاي سال، به طور طبيعي به خودي خود همه مثل همند؛ اين انسان ها هستند، اين اراده ها و مجاهدتهاست كه يك روزي را از ميان روزهاي ديگر بر مي كشد و آن را مشخص ميكند، متمايز ميكند، متفاوت ميكند و مثل يك پرچمي نگه مي دارد تا راهنماي ديگران باشد. روز عاشورا، دهم محرم، في نفسه با روزهاي ديگر فرقي ندارد؛ اين حسين بن علي (عليه السلام) است كه به اين روز جان مي دهد، معنا مي دهد، او را تا عرش بالا مي برد؛ اين مجاهدت هاي ياران حسين بن علي (عليه السلام) است كه به اين روز، اين خطورت و اهميت را مي بخشد... نهم دي با دهم دي فرقي ندارد؛ اين مردمند كه ناگهان با يك حركت، كه آن حركت برخاسته از همان عواملي است كه نوزدهم دي قم را تشكيل داد؛ يعني برخاسته از بصيرت است، از دشمن شناسي است، از وقت شناسي است، از حضور در عرصه مجاهدانه است، روز نهم دي را هم متمايز مي كنند.» (بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي ماه 19/10/1388)
بر همين اساس در يك نگاه عميق به جريانات فتنه 88 علاوه بر مشخص شدن حضور دشمن در رويارويي با انقلاب اسلامي كه مقام معظم رهبري نيز در اين باره فرمودند: «دست هائي از مدت ها پيش در كار بودند، مقدماتي فراهم مي كردند كه بتوانند از مقطع انتخابات عليه ملت ايران استفاده اي بكنند. خوشبختانه ملت ايران هوشيار بود و هوشيار است. فضا را غبارآلود كردند، دهان ها را قدري تلخ كردند؛ اما نتوانستند آن كاري را كه مي خواهند، انجام بدهند. اين هوشياري شما ملت بود. اين تجربه ما بود كه بدانيم دشمن ما كمين كرده است» مي توان به حضور، هوشياري و ايستادگي ملت در پايبندي به ارزشهاي نظام اسلامي اشاره كرد.
از اين رو مرور تاريخ انقلاب اسلامي سرشار از رويدادها و اتفاقاتي است كه هرچند تلخ و ناگوار بوده وليكن پيامدهايي با خود نيز به همراه داشته و دستاوردي عظيم براي اين آب و خاك بوجود آورده است. همانطور كه تحميل جنگ هشت ساله رژيم بعثي عراق، با همه تلفات تحميلي از سوي كشورهاي غربي بويژه آمريكا نتايجي بس ارزشمند و گرانقدر برجاي گذاشته كه هم اكنون مقاومت، ايثار و اقتدار نظام اسلامي نشأت گرفته از آن دوران قلمداد مي گردد، لذا نهم دي ماه سال 88 و حضور حماسي و سرشار از بصيرت ملت ايران در دفاع از ولايت فقيه و چارچوبه نظام اسلامي نيز در اين راستا قابل ارزيابي است كه به تعبير رهبر فرزانه انقلاب: «حركت عظيم روز چهارشنبه دي ماه حجت را بر همه تمام كرد.» و جريان سازي دشمن را كه از ماهها قبل از انتخابات با برنامه ريزي و صحنه گرداني هاي خارجي و داخلي با كاريكاتور سازي از حركت هاي انقلابي بدنبال ايجاد فتنه و تنش در جامعه بود را ناكام ساخت. البته هرچند دامنه اين حوادث و اتفاقات كه ماهها بعد از انتخابات به طول انجاميد و خشنودي سران كشورهاي غربي و صهيونيستي را بدنبال داشت و در داخل نيز خساراتي بر ملت و روند چرخه توليد اقتصاد تحميل نمود؛ اما به لطف خدا و نقش بصيرت زاي ولايت فقيه در نظام اسلامي و همچنين حضور حماسي مردم در نهم دي ماه، اين روز باشكوه انقلابي با نمايش اراده مستحكم ملت در همراهي با آرمان ها و اصول اساسي انقلاب، نقشه شوم دشمنان را به شكست مبدل ساخت و علاوه بر شكست طرح و نقشه آنان، دستاوردهاي بس عظيم براي اين ملت به ارمغان آورد. نتايج و دستاوردهايي كه نه تنها تلخي حوادث اتفاقات بعد از انتخابات را از بين برد بلكه بدعت نااهلان متظاهر به دين و انقلاب را رسوا نمود و در پاياني بس نكو، رستاخيزي از وحدت، بصيرت و همراهي با ولايت را به تصوير كشاند. لذا از مهمترين دستاوردهاي نهم دي ماه 88 در تاريخ انقلاب، ايجاد نااميدي در چشم پرطمع دشمنان انقلاب اسلامي بويژه آمريكا و برخي از كشورهاي غربي است كه در فتنه 88 با پوشش هاي - مختلف در قالب فعاليت ها و اقدامات گروه هاي سياسي و با مديريت اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران و حمايت هاي مالي از آنان و با الگوگيري از انقلاب هاي رنگي انجام گرفته در ديگر كشورها تأكيد بر آشوب هاي خياباني داشته و با استفاده از جنگ رسانه اي و بهره گيري از تكنيك ها و تاكتيك هاي عمليات رواني براي جابه جايي افكار عمومي و زمينه سازي جهت براندازي نظام اسلامي، به دنبال ايجاد آشوب و اختلال در فضاي كشور بودند و با حمايت از گروه هاي تابلودار ضدانقلاب و گروه هاي تروريستي وابسته به غرب در دامن زدن به اغتشاشات اعتراضات و ناآرامي ها فعال بودند؛ دقيقا همان سناريويي است كه از سوي مخالفين دولت گرجستان، از سوي غربي ها با استفاده از «رنگ سرخ» در انتخابات رياست جمهوري سال 2003 ميلادي در اين كشور دنبال مي گرديد.
همچنين اين روز اتمام حجت با ماهيت جريان مدعي «يار و همراه امام» نيز قابل ارزيابي است كه با حضور سرشار از بصيرت آحاد جامعه در دفاع از ولايت تمام ابهامات در رويه اسلام ستيز و امام گريز جريان فتنه سبز را براي مردم برملا ساخت. ماهيت جرياني كه از ابتدا با شعار انتخاباتي آرماني و همراهي با امام و ولايت وارد عمل شدند و در انتها به تقابل با انديشه هاي حضرت امام و اصل ولايت پرداختند و در روز قدس با زير سؤال بردن يكي از جدي ترين و راهبردي ترين مسائل نظام جمهوري اسلامي ايران يعني مسئله فلسطين و حمايت از مردم مظلوم فلسطين، كه از انديشه هاي ضداستكباري حضرت امام(ره) تبلور يافته بود را زير سؤال برده و مورد حمايت صهيونيست ها در دنيا قرار گرفتند و در 13 آبان و 16 آذر بدون توجه به ماهيت ضداستكباري اين روزها حركت هايي در جهت تأمين منافع استكبار و متعاقب آن بي حرمتي به تصوير حضرت امام و آرمان ها و شعائر امام يعني جمهوري اسلامي و اقدام وقيحانه و شرم آور، اهانت به ساحت قرآن كريم و بي حرمتي به خون پاك سالار شهيدان و عاشوراي حسيني و اصل مترقي ولايت فقيه انجام گرفت كه عمق رذالت و همچنين دروغگويي اين افراد را در همراهي با امام و آرمان هاي امام نشان داد كه قانون شكني هاي جريان فتنه، همان اهانت به ساحت مقدس حضرت امام(ره) و تفكرات و انديشه هاي پاك و زلال ايشان و ادامه جسارت هاي ديروز است كه در بحران تير 78 با شعرهاي كذايي دنبال مي گرديد، همان جرياني كه تظاهرات عليه خدا، انتقاد عليه معصومين و استيضاح كابينه ائمه هدي را تجويز مي كردند؛ قيام كربلايي حسين بن علي(ع) را خشونت مي ناميدند و افكار و انديشه حضرت امام(ره) را عامل عقب ماندگي ايران مي دانستند و خواستار به موزه سپردن افكار ايشان بودند.
لذا نهم دي ماه پاياني شد براي دفتري كه با سرمشق هاي آمريكايي و به عنوان يك فرصت طلبي آشكار به بهانه تقلب در انتخابات و اعتراض به نتيجه آن به صف آرايي عليه انقلاب اسلامي پرداختند و به بهانه اعتراض به ادعاي دروغين خود به مبارزه با انديشه هاي امام، ولايت فقيه و ارزش هاي اسلامي پرداختند.
از اين رو پاره شدن عكس امام و اهانت به آرمان هاي انقلاب و ارزش هاي حسيني و عاشورايي نتيجه سرمشق هايي است كه به تعبير مقام معظم رهبري با برنامه ريزي هاي قبلي در استمرار جرياني كه سالهاست تلاش خود را مصروف پاره كردن، تحريف كردن و محو كردن انديشه هاي تابناك امام خميني(ره) كرده اند دنبال مي شد. لذا خروش حماسي ملت ايران در نهم ديماه سال88 اتمام حجتي بود براي همه فتنه ها و صحنه گرداني ها؛ چرا كه اين خيزش ملي غبارآلودي فضاي فتنه را درهم تنيده و با شناخت عرصه و درك لحظه از سوي مردم، بصيرت ملي آحاد جامعه را به منصه ظهور نشاند. از اين رو به تعبير مقام معظم رهبري ملت ايران در اين آزمون پيروز شد و قوي ترين ضربه را ملت در روز نهم دي ماه وارد كرد و يكپارچگي ملت آشكار و فصل تازه اي در بصيرت ملت ايران گشوده شد.
از اين رو گذر از بحران و عبور از فتنه پس از انتخابات سال گذشته با همه حوادث و تلخي هاي بجا مانده از آن، تجربه ها و پيام هاي بسياري را بدنبال آورد كه دستاورد عظيم آن حضور حماسي و بصيرت زاي مردم در نهم ديماه قابل ارزيابي است. برهمين اساس در يك نگاه دقيق از ديدگاه مقام معظم رهبري بعنوان ديدبان انقلاب اسلامي، از مهمترين دستاوردهاي حوادث اين چنيني در طول تاريخ پربركت انقلاب اسلامي، شناخت عرصه ها و درك لحظه ها در شرايط غبارآلود فتنه و همچنين شناسايي دشمن و راهبرد آنان در رويارويي با انقلاب اسلامي است كه از بصيرت، بيداري و هوشياري ملت سرچشمه مي گيرد. برهمين اساس معظم له در اين باره مي فرمايند: «اين ملت عظيم از قشرهاي مختلف در سراسر كشور نگاه مي كنند به صحنه، مي شناسند صحنه را؛ خيلي چيز بزرگ و مهمي است. ايني كه من عرض مي كنم روز نه دي در تاريخ ماندگار است، به خاطر اين است. مردم بيدارند؛ همين است كه كشور شما را نگه داشته است عزيزان من! همين است كه انقلاب تان را حفظ كرده است؛ همين است كه جرأت سران استكبار را از آنها گرفته است كه بخواهند به ملت ايران حمله كنند؛ مي ترسند. حالا در تبليغات، زيد و عمرو و بكر را مي كشند جلو، بمباران تبليغاتي مي كنند؛ اما حقيقت قضيه چيز ديگري است. دشمن حقيقي آنها ملت ايران است، دشمن حقيقي آنها ايمان و بصيرت ملت ايران است، دشمن حقيقي آنها همين غيرت ديني جوان هاست كه مي جوشد. يك وقتي هم دندان روي جگر مي گذارند، صبر هم مي كنند، بايد هم بكنند؛ اما يك وقت هم آنجائي كه وقت حضور در صحنه است، مي آيند توي صحنه». (بيانات در سالروز ولادت اميرالمؤمنين(ع) 15/4/1388)
لذا از مهمترين شاخص هايي كه در شناخت عرصه ها و درك لحظه ها در تشخيص حق از باطل و غبارآلودي فضاي فتنه هايي از قبيل بحران تيرماه 78 و فتنه 88 در تاريخ انقلاب اسلامي حائز اهميت است به اين نكته مهم از فرمايشات مقام معظم رهبري مي توان اشاره نمود كه همان تجربه ها و پيام هاي سازنده در حادثه نهم دي ماه88 در حركت عظيم الهي و آحاد جامعه ايران مي باشد. معظم له مي فرمايند: «من توصيه ام به همه ملت ايران اين است: امروز بيشتر از همه چيز براي ما هوشياري لازم است، شناخت دوست و دشمن لازم است. مبادا دوست را با دشمن اشتباه كنيد؛ مبادا دوست و دشمن را مخلوط كنيد؛ مبادا رفتاري كه با دشمن بايد داشت، با دوستان انجام بدهيد. اين، خطاب به همه جناح هاست. اين فتنه هائي كه دشمن برپا كرده بود، اميد بسته بود كه شايد بتواند از اين آب گل آلود ماهي بگيرد. بحمدالله اين فتنه ها تمام شد. هر فتنه اي در مقابل حق، در مقابل ملت هوشيار از بين خواهد رفت؛ گرد و غبار فرو خواهد نشست. هميشه همين جور است».
(بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19دي ماه 19/10/1388).

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14