(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 15 دی 1389- شماره 19832

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
تا كي درازدستي ؟ ! (يادداشت روز)
قمپز (گفت و شنود)
بازديد چهره هاي بين المللي از تاسيسات نطنز و اراك
رسانه هاي غربي: ايران باز هم به آمريكا بي اعتنايي كرد
كيهان و خوانندگان
آيت الله حسيني شاهرودي به سمت نماينده ولي فقيه در استان كردستان منصوب شد
سردارفضلي: دولت بايد با راهيان نور بيشتر همكاري كند
لشكر پفكي! كليك كليك ... بنگ بنگ! (خبر ويژه)
خاتمي بر جنبش سبز نماز ميت بخواند!فرمان جديد از انگليس رسيد (خبر ويژه)
اين يكي براي هارت و پورت خوبه! اون يكي نردبان خوبي بود (خبر ويژه)
جيغ بنفش شيمون پرز پس از 4 ماه (خبر ويژه)
واشنگتن تايمز: ايران چالش شماره 1 و 2 و 3 آمريكاست (خبر ويژه)



تا كي درازدستي ؟ ! (يادداشت روز)

شايد اين قضاوت در نگاه اول، دور از انتظار به نظر آيد كه ملاقات هفته گذشته جمعي از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي با آقاي خاتمي را مصداق بارز و بي چون و چراي پشت پا زدن به رأي مردم و حركتي خيانت گونه در همنوايي و همراهي با ستون پنجم دشمنان بيروني ملت تلقي كنيم. اين برداشت اگرچه تلخ و ناگوار است ولي متاسفانه واقعيت دارد و شواهد و اسناد موجود كه چرخه اي بيرون از خواست و نظر ما دارند، حكايتي غير از اين ندارند. واكنش برخي از اين نمايندگان درباره چرايي ديدار خويش با خاتمي نيز نشانه هاي قابل دركي از شرمندگي پنهان و يا پشيماني آنان دارد كه اميد است اگر ندانسته دست به اين جرم بزرگ آلوده اند، با توبه اي آميخته به شجاعت، از ادامه آن دست بردارند و آراي مردم را كه با اميد فداكاري آنان در راه اسلام و ملت و نظام فراهم آمده، به پاي ستون پنجم شناخته شده دشمنان بيروني نريزند... و در اين باره گفتني هايي هست؛
1- خيانت خاتمي و ايفاي نقش ستون پنجم براي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، فقط يك «احتمال»، «برداشت تصادفي» و يا تصوري در حد و اندازه «حدس» و «گمان» نيست، بلكه اسناد فراوان و غيرقابل انكاري از وطن فروشي و خيانت وي حكايت مي كند و كيهان تاكنون به نمونه هاي فراواني از اين اسناد با ذكر منبع و مأخذ اشاره كرده است. گفتني است كه هيچيك از اسناد ارائه شده در كيهان، از شمار اسناد محرمانه، طبقه بندي شده و «سري» نبوده و نيست، بلكه تمامي آنها اسناد و مدارك آشكاري است كه دسترسي به آنها با توجه به آدرس و مأخذي كه طي چند سال اخير در كيهان به آن استناد شده، براي همگان امكان پذير است. به عنوان مثال، يكي از اين اسناد كه خاتمي با دستپاچگي و به گونه اي ناشيانه آن را تكذيب كرده است- و اين خود نشان آگاهي وي از خيانتي است كه مرتكب شده- ماجراي دو بار ملاقات پنهان وي با جرج سوروس، صهيونيست معروف آمريكايي و مشهور به پدر كودتاهاي مخملي است. خاتمي در اين ملاقات ها، دستورالعمل و فرمول -به زعم خود- استحاله داخلي و انجام كودتاي مخملي با كليدواژه و اسم رمز «تقلب در انتخابات» را دريافت مي كند. نكته در خور توجه آن كه كيهان ماهها قبل از فتنه 88 به اين ملاقات ها و برخي از مباحث رد و بدل شده در آن با استناد به منابع آشكار اشاره كرده و نسبت به آن هشدار داده بود. اين نكته نيز گفتني است كه اطلاع رساني هشدار دهنده كيهان درباره ملاقات خاتمي با جرج سوروس پيش از فتنه 88 و يكسال قبل از بازداشت كيان تاجبخش و عطريانفر و اعتراف آنها به انجام اين ملاقات ها بود.
اين فقط يك نمونه است و از نمونه هاي ديگر، نظير اجراي بي كم وكاست و مو به موي فرمول ديكته شده «مايكل لدين» از سوي خاتمي كه پيشنهاد برگزاري «رفراندوم» در جريان فتنه 88 از جمله آنهاست و بعد از افشاگري كيهان، مايكل لدين بدون آن كه اين دستورپذيري خاتمي را انكار كند، در مصاحبه با روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز، تلاش كرد، ابعاد و موضوع آن را بي ارتباط با فتنه 88 قلمداد نمايد.
خاتمي و موسوي در جريان فتنه 88 به طور آشكار و بدون كمترين پرده پوشي يا انكار، با بهايي ها، سلطنت طلبان، منافقين، ماركسيست ها و تمامي گروه ها و جريانات تروريستي و مخالف اسلام و نظام ائتلاف كرده بودند. آنها مطابق اسناد موجود، نسخه كودتاي مخملي و برگرفته از صهيونيست ها نظير جرج سوروس، جين شارپ، مايكل لدين و... را دنبال مي كردند. مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، با صراحت از سران فتنه حمايت مالي، تبليغاتي و تداركاتي داشتند. تا آنجا كه شيمون پرز از آنها با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد كرد، نتانياهو، آنان را سربازان اسرائيل ناميد كه به نمايندگي از رژيم صهيونيستي با جمهوري اسلامي ايران درگير شده اند، اوباما، حمايت از فتنه گران را يكي از اصلي ترين محورهاي استراتژيك آمريكا براي مقابله با اسلام و نهضت هاي اسلامي ناميد. فتنه گران روز عاشورا، آشكارا به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام اهانت كردند، وجود مبارك حضرت صاحب الزمان (عج) را نفي كردند، مسجد را به آتش كشيدند، روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، روز 13 آبان، به حمايت از آمريكا عربده كشيدند و... آيا اين همه زشتي و پلشتي نفرت انگيز و مقابله آشكار با اسلام و انقلاب و ائمه اطهار(ع) و مردم مسلمان و... قابل انكار است؟ ... و دهها و صدها نمونه ديگر از اين دست خيانت ها كه خاتمي و موسوي مرتكب شده اند و فقط فهرست آن مصداق مثنوي هفتاد من كاغذ است كه در اين وجيزه نمي گنجد.
2- اكنون بايد از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس كه با خاتمي ديدار كرده اند پرسيد؛ آيا شما از اينهمه جنايت و خيانت بي خبر بوده ايد؟ اين نمونه ها از جمله اعترافات عوامل دستگير شده فتنه نيست كه توهم «فشار زندان»!! را دستاويز انكار آن قرار دهيد. اگر از اين همه وطن فروشي و خيانت آشكار خاتمي بي خبر بوده ايد كه بدون تعارف و پرده پوشي شايسته نمايندگي ملت نيستيد و اگر از اين جنايات باخبر بوده ايد- كه بوده ايد- چرا به آستان بوسي ستون پنجم نشان دار آمريكا، اسرائيل و انگليس رفته ايد؟ و از اين آستان بوسي چه منظوري داشته ايد؟
واژه «آستان بوسي» از آن روي به كار گرفته شده كه شما آقايان مطابق آنچه در سايت اختصاصي خود آورده ايد، به نصيحت و هشدار نزد خاتمي نرفته ايد، بلكه «مريد»گونه به ديدار «مراد»! رفته بوديد و گوش جان به ترجمان طوطي وار خاتمي از توهم پراكني و دروغ بافي دشمنان بيروني و تابلودار سپرده بوديد. آيا غير از اين است؟!
3- آيا طرح اين پرسش از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس - آن عده كه به ديدار خاتمي رفته اند- منطقي نيست كه ديدارتان با خاتمي- به گونه اي كه خود شرح داده ايد- با ديدار احتمالي شما با جرج سوروس و جين شارپ و ريچارد رورتي و مايكل لدين و... چه تفاوتي دارد؟! مگر نه اين كه به گواهي اسناد ياد شده، خاتمي زبان اين مهره هاي نشان دار بيگانه را به كام گرفته و دستورالعمل آنها را در گام دارد؟!
راستي! اگر خيانت هاي خاتمي كه به گوشه اي از آن اشاره شد را انكار مي كنيد- كه نمي توانيد انكار كنيد- چرا از وي درباره ملاقاتش با جرج سوروس صهيونيست سؤال نكرديد؟ چرا نظر وي را نسبت به اظهارات صريح نتانياهو، شيمون پرز، اوباما و... كه خاتمي و هوادارانش را بزرگترين سرمايه اسرائيل ناميده بودند، جويا نشديد؟! آيا نبايد از او مي پرسيديد كه چرا در جريان فتنه 88 با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها مرزبندي نكرده و در مقابل اعلام حمايت هاي پي در پي اين جرثومه هاي فساد و تباهي كمترين واكنشي نشان نداده است؟! اين در حالي است كه همگان شاهد بوده و شاهديم كه اگر في المثل، فلان كارمند جزء فلان اداره عليه خاتمي سخني بر زبان آورد و يا در فلان نشريه دانشجويي از او گلايه اي شود، بلافاصله خبرنگار سايت «كلمه» و يا «پارلمان نيوز» را فرا مي خواند و پاسخ به انتقادكننده را وظيفه ملي!! خود مي داند!
4- آقايان نماينده فراكسيون اقليت، شما سال ها در جبهه موسوم به اصلاحات حضور داشته ايد و از كم و كيف ماجراهاي آن باخبريد. آيا سفر ريچارد رورتي عضو ارشد سازمان «سيا» به ايران در سال 1383 و جلسات متعدد وي با گروه هاي مدعي اصلاحات را انكار مي كنيد؟ درباره سفر جان كين، عضو برجسته و استراليايي تبار MI6 انگليس به ايران در پاييز 1378- پس از حوادث 18 تيرماه- و نشست هاي وي با برخي از اعضاي مركزيت گروه هاي ياد شده چه مي فرمائيد؟ آيا آقاي «تموتي گارتن اش» از رهبران صهيونيست هاي مقيم انگليس را نمي شناسيد و آيا از سفر وي به ايران در شهريورماه 1384 و ملاقات هاي او با دوستانتان بي خبريد؟! و...
به قول حافظ؛
اي كوته آستينان! تا كي درازدستي؟!
5- «عقب نشيني با حفظ تابلو» يكي از محورهاي اصلي فرمول مشترك جين شارپ، ريچارد رورتي و جرج سوروس در كودتاهاي مخملي است. مطابق اين فرمول در صورت شكست كودتاي مخملي، يكي از شخصيت هاي شناخته شده كودتا- بخوانيد سران فتنه- ماموريت حفظ حضور خود در عرصه سياسي كشور را برعهده مي گيرد. نكته درخور توجه در اين فرمول، آن است كه فتنه گر ياد شده نبايد تابلوي اصلي فتنه را پائين بكشد، چرا كه در اين حالت، بدنه همراهي كننده- در اينجا، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها و...- از پائين آوردن تابلو سرخورده مي شوند و آمادگي و روحيه خود را براي همراهي در فتنه هاي بعدي از دست مي دهند! اكنون به اظهارات خاتمي در ديدار با فراكسيون اقليت مجلس توجه كنيد؛ او ضمن آن كه ترجيع بند بازگشت به عرصه را به تلويح و تصريح تكرار مي كند از هرگونه مرزبندي با دشمنان بيروني- آمريكا، اسرائيل و انگليس- و دنباله هاي آنها خودداري مي كند.
و بالاخره اميد است، آن عده از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس كه با خاتمي ديدار داشته اند، ندانسته و ناخواسته به اين جرم بزرگ تن داده باشند و البته در هر دو صورت «آگاهانه يا ناخودآگاه و خواسته يا ناخواسته» آنچه در آن ترديدي نيست، اين كه شوراي نگهبان مطابق نص صريح قانون، حق تاييد صلاحيت آنها را براي ورود دوباره به خانه ملت ندارد. خدمت به مردم- اگر آقايان در پي آن هستند- كه منحصر به نمايندگي مجلس نيست! هست؟!
حسين شريعتمداري

 



قمپز (گفت و شنود)

گفت: يكي از همراهان فتنه كه به خاطر بي اهميت بودنش هيچكس به او توجهي نمي كند گفته است؛ «تا پاي جان ايستاده ايم و هرگز عقب نشيني نمي كنيم»!
گفتم: بهش بگو، كوتاه بيا! شيرنارگيلت از دهن ميفته!
گفت: حالا معلوم نيست چه كسي به فكر ايستادن و نشستن و حرف زدن اوست كه اينجور قمپز در ميكنه؟!
گفتم: يارو وارد مطب دكتر شد و گفت؛ آقاي دكتر! مدتيه كه هيچكس به من محل نميذاره و انگار نه انگار كه من هم هستم! دكتر نگاهي به او كرد و به منشي اش گفت؛ نفر بعدي!

 



گزارش خبري كيهان
بازديد چهره هاي بين المللي از تاسيسات نطنز و اراك
رسانه هاي غربي: ايران باز هم به آمريكا بي اعتنايي كرد

بي اعتنايي ايران به آمريكا در دعوت از چهره هاي بين المللي براي بازديد از تاسيسات هسته اي ايران، واكنش منفعلانه اين كشور را در پي داشته است.
ديروز خبري منتشر شد مبني بر اين كه جمعي از مقام هاي برجسته بين المللي روزهاي 15 و 16 ژانويه (25 و 26 دي) از تاسيسات هسته اي نطنز و اراك بازديد خواهند كرد. امروز و به دنبال تاييد اين خبر از جانب رامين مهمان پرست سخنگوي وزارت خارجه، رسانه هاي غربي اين موضوع را در صدر اخبار خود قرار دادند.
مهمترين موضوعي كه رسانه هاي غربي در گزارش هاي خود به آن توجه كرده اند اين است كه ايران در دعوت از مقام هاي بين المللي براي بازديد از تاسيسات هسته اي خود، كاملا به آمريكا بي اعتنايي كرده است. اگر رد درخواست هاي مكرر ويليام برنز مذاكره كننده آمريكا براي ديدار با دكتر سعيد جليلي در ژنو را اولين مورد از بي اعتنايي ايران به آمريكا در نظر بگيريم، عدم دعوت از آمريكايي ها براي بازديد از نطنز و اراك دومين بي اعتنايي علني ايران به آمريكايي ها در يك ماه گذشته است.
جرج جان در گزارشي براي خبرگزاري آسوشيتدپرس كه روز سه شنبه 14 دي 1389 منتشر شده نوشته است: «ايران از روسيه، چين، اتحاديه اروپا و ديگر متحدانش در ميان اعراب و كشورهاي در حال توسعه دعوت كرد تا از تاسيسات هسته اي اين كشور بازديد كنند اما نامه اي براي آمريكا ارسال نشده است.»
واكنش آمريكا
در همين حال، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا ديروز و به سرعت به اين موضوع واكنش نشان داد. خبرگزاري آسوشيتدپرس روز شنبه از وين گزارش داد كه مارك تونر سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا در اظهاراتي كه بوضوح نشان از ناراحتي داشت گفته است كه تداوم فعاليت هاي مربوط به غني سازي در ايران نقض قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد بوده است و نشان مي دهد اين كشور به تعهدات بين المللي خود در ارتباط با برنامه هسته اي توجهي نمي كند. تونر اضافه كرده: «اقدامات ايران از قبيل دعوت از برخي كشورها به منظور سفر و بازديد از تاسيسات اين كشور جايگزيني براي اجراي تعهدات تهران و همكاري با آژانس بين المللي انرژي اتمي نخواهد بود و باعث نمي شود نگاه ها از موضوعات اصلي در ارتباط با برنامه هسته اي اين كشور منحرف شوند». اين در حالي است كه همكاري ايران با آژانس طبق مقررات ادامه دارد.
جزئيات سفر
رسانه هاي غربي همچنين جزئيات بيشتري از چگونگي دعوت ايران از چهره هاي بين المللي و برنامه هاي تدارك ديده در اين سفر منتشر كرده اند.
يك ديپلمات ارشد اروپايي در بروكسل امروز به رويترز گفته است كه دعوت از سفيران كشورها در آژانس در قالب يك نامه انجام شده است. جرج جان هم در گزارش خود براي آسوشيتدپرس از وين، با تاكيد بر اين كه دعوت ها از جانب سلطانيه انجام شده نوشته است: «در اين نامه كه 4 پاراگراف دارد و تاريخ آن به 27 دسامبر بازمي گردد اما روز دوشنبه در اختيار خبرگزاري آسوشيتدپرس قرار گرفت. علي اصغر سلطانيه نماينده ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي از روزهاي 15 و 16 ژانويه به عنوان روزهاي تعطيلي ميلادي نام برده است كه نمايندگان مي توانند از تاسيسات هسته اي ايران بازديد كنند. وي همچنين گفته است نشست هايي نيز با مقامات عالي رتبه پيش بيني شده است.»
آسوشيتدپرس نوشته است: «يك ديپلمات كه به محتواي اين نامه آگاهي دارد گفته است اين نامه براي روسيه، چين، مصر، گروه كشورهاي غير متعهد در آژانس بين المللي انرژي اتمي، كوبا، كشورهاي عضو اتحاديه عرب در آژانس و همچنين مجارستان به عنوان رياست دوره اي اتحاديه اروپا ارسال شده است.» اين خبرگزاري ادامه داد: «يك ديپلمات آژانس كه خواست نامش فاش نشود در عين حال تاكيد كرد بوشهر و نطنز از محل هايي هستند كه از آنها بازديد خواهد شد و نشست هايي نيز برنامه ريزي شده اند تا با علي صالحي كفيل وزارت امور خارجه ايران و رئيس سازمان انرژي اتمي اين كشور و همچنين سعيد جليلي رئيس گروه مذاكره كننده ايراني صورت گيرند.»
اين در حالي است كه اطلاعات موجود نزد «ايران هسته اي» نشان مي دهد مقام هاي دعوت شده به اراك هم سفر خواهند كرد. اراك يكي از تاسيساتي است كه ايران طبق پادمان الزامي به اينكه به بازرسان آژانس اجازه دسترسي به آن را بدهد ندارد. با اين حال، بازديد چهره هاي برجسته بين المللي از آن نشان خواهد داد كه ايران در همان حال كه زير بار هيچ درخواست غيرقانوني نمي رود، در مورد اين تاسيسات كاملا شفاف است.
تحليل گري سيك
گري سيك تحليلگر برجسته امور ايران در آمريكا تدوين اين برنامه سفر را نشانه برخورد مثبت ايران با مذاكرات استانبول ارزيابي كرد.
خبرگزاري رويترز روز سه شنبه 14 دي 1389 از بروكسل گزارش داد كه گري سيك كارشناس امور ايران در دانشگاه كلمبيا آمريكا كه پيشتر از مقامات شوراي امنيت ملي آمريكا گفته بوده است اين حركت نشان مي دهد ايران برخوردي مثبت با اين گفت و گوها دارد.
اين خبرگزاري نوشت: «گري سيك همچنين گفت: اين كه بازديد سفيران كشورها از تاسيسات اتمي ايران موثر باشد يا نه به اجازه حضور كارشناسان فني در اين هيئت ها بستگي دارد.»
به نوشته رويترز، وي افزود: «من نمي توانم بگويم چنين دعوتي را بايد رد كرد ولي ممكن است براي اهداف بسيار مفيدي مورد استفاده قرار گيرد.»
گري سيك همچنين اضافه كرد كه اين دعوت ممكن است از سوي علي اكبر صالحي سرپرست وزارت امور خارجه ايران بوده باشد. صالحي نماينده سابق ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي بوده است. گري سيك مي گويد صالحي فردي جدي است.
توضيحات سلطانيه
نماينده دائم كشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام كرد كه سفيران و نمايندگان كشورهاي عضو آژانس از تاسيسات هسته اي نطنز و اراك بازديد خواهند كرد.
«علي اصغر سلطانيه» در گفت وگو با ايسنا در اين باره گفت: در نامه اي از سوي ايران از سفيران و رئيسان گروه هاي جغرافيايي و سياسي نزد آژانس بين المللي انرژي اتمي براي بازديد از تاسيسات هسته اي نطنز و راكتور آب سنگين اراك دعوت به عمل آمده است.
وي افزود: اين بازديد قرار است 25 و 26 ديماه(16- 15ژانويه) انجام شود.
سلطانيه اظهار كرد: اين هيئت در حاشيه سفر به ايران با مقامات كشورمان ديدار و گفت وگو خواهند كرد.
نماينده دائم ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي با اشاره به بازديد مشابهي كه در سال 2007 از يوسي اف اصفهان براي سفيران مقيم وين انجام شد، اظهار كرد: اين اقدام در راستاي سياست شفاف هسته اي ايران انجام مي شود.

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ اقدام خبيثانه ملكه انگليس در دادن لقب سر به سفير هتاكشان در ايران از آنجا ناشي مي شود كه در جريان فتنه و مقابله با نظام اسلامي شكست مفتضحانه اي خوردند و تمام نقشه هاي توطئه آميزشان عقيم ماند.لذا طبيعي است كه بايد ناراحت باشند و با اين گونه اقدامات خودشان را تخليه نمايند ولي لازم است نمايندگان محترم مجلس وقت را غنيمت بشمارند و با به صدا درآوردن زنگ قطع رابطه با اين دشمن ديرينه، جواب دندان شكن به خباثت هاي روباه پير بدهند.
محمودي
¤ از اينكه كيهان نمايندگان ديداركننده با يكي از سران فتنه رابه مردم معرفي كرده بود تشكر مي كنيم.
1206---0913
¤ جاي تعجب است كه سه نفر از اعضاي شوراي شهر تهران به نامگذاري يك خيابان به نام 9 دي راي منفي داده اند. زيرا اين حماسه براي دفاع از ولايت فقيه ، نظام و ارزش هايي كه براي همه مردم كشورمان عزيز هستند خلق شد و نه گروه و جناح خاصي. اميد است اين افراد نگرش خود را تغيير دهند.
يك هموطن
¤ چرا مسئولان نسبت به ارائه آرم طرح ترافيك و سهميه ويژه بنزين به جانبازان كوتاهي مي كنند. زيرا جانبازان براي انجام درمان خود به اين امكانات نيازمندند، به خصوص جانبازان اعصاب و روان.
يك جانباز 57درصد اعصاب و روان
¤ برنامه جديد آموزش و پرورش براي معلمان حق التدريسي بر مشكلات اين قشر افزوده است. به خصوص آموزش ضمن خدمت روزهاي پنجشنبه و جمعه كه هزينه اش توسط خود اين گروه از معلمان پرداخت مي شود.
حسني
¤ جناب آقاي رئيس جمهور در سفر به شهرستان بهبهان وعده تامين اعتبار جهت رفع مشكل فاضلاب اين شهرستان را دادند. اما متاسفانه اين مشكل همچنان باقي است.
ايماني از بهبهان
¤ هدفمند كردن يارانه ها باعث شده معضل قاچاق بنزين از بين برود اگر در رابطه با قيمت جديد گازوئيل نيز به شكل قيمت بنزين عمل شود در آينده شاهد قاچاق اين فرآورده نفتي نيز نخواهيم بود.
ايراني
¤ افرادي كه بيكار هستند و يا بيكار شده اند مجبور هستند حق بيمه خود را بصورت اختياري پرداخت كنند. اين كار روي دوش زندگي اين عده سنگيني مي كند. تقاضا داريم دولت خدمتگزار مساعدت كرده وجوهي را براي كمك به پرداخت حق بيمه اين قشر جامعه اختصاص بدهد.
جباري
¤ جواني 25 ساله و ناشنوا هستم، ولي داراي مدرك فوق ديپلم انيميشن و در تمام رشته هاي هنرهاي دستي و تجسمي تخصص و تجربه دارم. با اين حال چون جايي جذب نشده ام مجبورم براي گذران زندگي كارگري بكنم. از مسئولين بويژه رياست محترم جمهوري تقاضاي مساعدت دارم.
4714---0919
¤ در يك اداره دولتي كار مي كنم. وقتي مي بينم بعد از ساعت اداري لامپ ها روشن مي مانند و شوفاژ اتاق ها خاموش نمي شوند و حتي براي خاموش كردن رايانه ها اقدامي صورت نمي گيرد، واقعا از اين همه اسراف و حيف و ميل بيت المال ناراحت مي شوم. چرا براي كاهش مصرف انرژي در دستگاههاي دولتي بويژه در پايان ساعت اداري تدبيري انديشيده نمي شود و به اجرا نمي گذارند.
احمدي
¤ از سال گذشته تاكنون نزديك به 40درصد به حقوق اعضاي هيئت علمي شاغل در دانشگاهها اضافه شده است. در حالي كه به حقوق ما اساتيد بازنشسته دانشگاهي همان 6درصدي كه دولت وعده داده بود اضافه كرده اند. چرا دولت به راحتي تن به چنين تبعيض آشكاري مي دهد؟
حسيني بازنشسته دانشگاهي
¤ سال گذشته در شهر گالش كلام از توابع چمخاله دولت اقدام به تحويل سند زمين هاي مردم ساكن منطقه كرد. امثال بنده كه خبر نداشتيم جزو جاماندگان هستيم ولي در حال حاضر اين كار را متوقف كرده اند. تكليف ما چه مي شود؟
جواد جان علي زاده
¤ پيشنهاد مي كنم شوراي عالي تبليغات اسلامي سامانه پيامكي را راه اندازي كند تا افراد خوش ذوق در مناسبت هاي مختلف و مراسم هاي راهپيمايي شعارهاي خود را ارسال كنند و مورد استفاده قرار گيرد.
3345---0912
¤ شركت هاي توزيع برق به بخشنامه هاي دولت مبني بر حذف شركت هاي پيمانكاري توجه نمي كنند و ما كارگران غيرمستقيم به كارگيري شده ايم در نتيجه بخشي از حق و حقوق ما پرداخت نمي شود.
2585---0913
¤ با توجه به اينكه مصرف گازوئيل در بين خانواده هاي روستاهاي شهرستان چالوس و حومه، روزانه حداقل 50 ليتر است، افزايش اين محصول به قيمت ليتري 350 تومان، فشار اقتصادي فراواني به اين خانواده ها وارد مي كند. به خصوص اينكه هنوز گاز وارد اين روستاها نشده است.
رستمي
¤ چند ماه قبل فرد شروري در خيابان گوشي تلفن همراه فرزندم را با زور و تهديد از دستش بيرون كشيد و فرار كرد. موضوع را پيگيري كردم ولي در كمال تعجب مسئولين قضايي كشور كه بايد فرد سارق را تنبيه و مجازات كنند از پيگيري هاي بنده ناراحت شده و مي گويند يك گوشي ارزش رسيدگي به پرونده را ندارد.
حيدري
پاسخ سازمان تامين اجتماعي
در پاسخ به مطلب مندرج تحت عنوان «شكايت ما از 6درصد افزايش حقوق» مورخ 29/8/89 به آگاهي مي رساند: «براي رضايت مندي مستمري بگيران و تسهيل براي بهره مندي از تامين معيشت مستمري آنان از سال 88 تاكنون كمك هاي مذكور به صورت نقدي و ماهيانه همراه با مستمري به مستمري بگيران تحت پوشش اين صندوق پرداخت مي شود.»
 



طي حكمي از سوي رهبر معظم انقلاب
آيت الله حسيني شاهرودي به سمت نماينده ولي فقيه در استان كردستان منصوب شد

حجت الاسلام سيد محمد حسيني شاهرودي طي حكمي نماينده ولي فقيه در استان كردستان و مسئول مركز بزرگ اسلامي غرب شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي در حكمي جناب حجت الاسلام آقاي حاج سيد محمدحسيني شاهرودي را به سمت نماينده خود در استان كردستان و مسئول مركز بزرگ اسلامي غرب كشور منصوب كردند.
متن حكم به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاي حاج سيد محمد حسيني شاهرودي دامت توفيقاته
اكنون كه جناب حجت الاسلام آقاي حاج سيد موسي موسوي در سنگر ديگري مشغول به خدمت شده اند، ضمن تشكر از ايشان كه در سالهاي طولاني بار سنگين مسئوليت را بر دوش داشته و خدمات كم نظير خود را شجاعانه و همراه با بردباري و حكمت به انجام رسانيده اند، جنابعالي را به سمت نماينده خود در استان كردستان و مسئول مركز بزرگ اسلامي غرب كشور منصوب مي كنم.
ايمان عميق به اسلام و وفاداري جوانمردانه و فداكارانه به ايران و نظام جمهوري اسلامي و عشق به اهل بيت عليهم السلام از جمله صفات برجسته اي است كه مردم شريف كردستان در دوران هاي گوناگون بدان شناخته شده اند.
دوران سخت جنگ تحميلي و تهاجم گروه هاي ضد انقلاب، ميدان آزمون افتخارآميزي براي آن مردم غيور و مؤمن و علماي مبارز و نجيب آن ديار بود.
اميدوارم با توفيق الهي، جنابعالي كه بحمدالله به زيور علم و عمل آراسته و از درايت و روحيه ابتكار برخوردار مي باشيد، از عهده كليه امور شرعي، اجتماعي و سياسي كه مربوط به نمايندگان ولي فقيه است، به خوبي برآييد و نسبت به علماي محترم محلي و بخصوص مدارس علميه و مراكز ديني و تبليغي اهل سنت و شيعه كمال رعايت را مبذول داريد و با هدايت فعاليتهاي ديني، فرهنگي و اجتماعي و هماهنگ ساختن نهادهاي مسئول در رفع نيازمنديهاي مذهبي و مشكلات اساسي و ديني اهالي آن سامان موفق باشيد.
بديهي است كه كليه دستگاه هاي مسئول در آن استان و كشور موظف اند جنابعالي را در انجام اين مسئوليت كمك و همكاري نمايند.
سيد علي خامنه اي
12دي1389

 



سردارفضلي: دولت بايد با راهيان نور بيشتر همكاري كند

فرمانده قرارگاه مركزي راهيان نور گفت مقرر شد كار سخت افزاري اردوهاي راهيان نور دانش آموزي به عهده دولت باشد و فعاليت در حوزه نرم افزاري را بسيج انجام دهد اما اكنون هر دو كار را بسيج انجام مي دهد.
به گزارش روابط عمومي بسيج، سردار علي فضلي فرمانده قرارگاه مركزي راهيان نور و جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين در سومين جلسه هماهنگي راهيان نور دانش آموزي مقطع دوم دبيرستان، با انتقاد از برخي كم كاري هاي دستگاه هاي كشوري، گفت: براساس تفاهم نامه تنظيم شده ميان بسيج و دولت، مقرر شد كار سخت افزاري برعهده دولت باشد و فعاليت در حوزه نرم افزاري را بسيج انجام دهد اما اكنون در پاره اي موارد هر دو كار را بسيج انجام مي دهد، لذا انتظار داريم در اين خصوص تجديدنظري صورت گيرد.
فضلي با بيان اينكه راهيان نور توجه ويژه وزير راه را مي طلبد، تصريح كرد: براي اعزام كاروان هاي دانش آموزي كه در طول سال هاي پس از انقلاب بي بديل است، نيازمند توجه ويژه وزارت راه و ترابري و همكارانشان در راه آهن هستيم تا بتوانيم تمامي اعزام ها را بوسيله خطوط ريلي به مناطق پادماني دفاع مقدس صورت دهيم.
وي با اشاره به اهميت اين طرح، ضمن خواستار شدن همراهي مجموعه مديران آموزش و پرورش به صورت نوبه اي با اين كاروان ها، تصريح كرد: وقتي مديران آموزش و پرورش با اين كاروان ها همراه شوند مي توانند كاروان ها را بهتر مديريت و كنترل كنند كه اين باعث مي شود دانش آموزان با سلامت بيشتري در طرح مشاركت كنند.

 



لشكر پفكي! كليك كليك ... بنگ بنگ! (خبر ويژه)

سخنان مدير مسئول كيهان در سيماي جمهوري اسلامي، گروهك هاي ضدانقلاب را آشفته و عصباني كرده است.
در حالي كه قريب يك هفته از اظهارات حسين شريعتمداري در برنامه «ديروز، امروز، فردا» مي گذرد صدها پايگاه اينترنتي و راديو و تلويزيوني وابسته به ضدانقلاب همچنان به اين اظهارات مستند، واكنش هاي از سر خشم نشان مي دهند.
در يكي از صدها واكنش مذكور، شماري از وابستگان گروهك ها در فيس بوك متعرض آن بخش از سخنان مديرمسئول كيهان شده اند كه گردانندگان فتنه پس از حماسه انقلابي 9 دي را «سرلشكر بي لشكر» توصيف كرده بود. اين عده با فرض اينكه دروغ و خالي بندي در فضاي مجازي كنتور نمي اندازد مدعي شده اند 7750 نفر با ورود به اين سايت، از سران فتنه حمايت مي كنند.
اين در حالي است كه پس از دروغ هاي متواتر گروهك ها در فضاي مجازي درباره خودنمايي در 22 بهمن 88، 11 ارديبهشت 89، 22 خرداد 89، و روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشوراي 89، برخي از همين سايت ها با تمسخر و استهزا نوشتند كه «دوستان ما پاي اينترنت مي نشينند و در حالي كه پيتزا و يا كباب و ريحان و چيپس و پفك سفارش داده اند و يا در حالي كه در يكي از شهرهاي اروپايي مشغول خوشگذراني اند،فضا را داغ مي كنند، جنبش راه مي اندازند، تظاهرات ترتيب مي دهند اما وقتي كه روز موعود سپري مي شود، افسردگي اش براي دوستان ساده دل ما مي ماند.»
ظاهرا اين حضرات خيال برشان داشته كه با نشستن پاي كامپيوتر و كليك كردن مكرر نظرسنجي هاي خود ساخته و خودباور كرده، مي توان جنبش و لشكر راه انداخت.
البته اين هم شيوه جالبي براي تخليه شكست ها و عقده هاي رواني است. كليك كليك! بنگ بنگ! بيچاره دون كيشوت هايي كه در اين توهم سر خود را به ديوار ملت نستوه ايران كوبيدند و سرشكسته بازگشتند.
يادآور مي شود سال ها پيش در حالي كه افراطيون مدعي اصلاحات هنوز به حال و روز عبرت آموز امروز نيفتاده بودند بهزاد نبوي نايب رئيس مجلس ششم اذعان كرد جبهه ما پر از ژنرال است اما چيزي كه كم داريم سرباز است!

 



خاتمي بر جنبش سبز نماز ميت بخواند!فرمان جديد از انگليس رسيد (خبر ويژه)

سخنان اخير خاتمي درباره شرط گذاري براي حضور در انتخابات مجلس، هر چند كه اسباب طعن و طنز و انتقاد را در ميان محافل ضد انقلاب مهيا كرده اما از سوي ارگان حلقه لندن به طور مرتب توجيه و تأييد مي شود.
جرس اخيراً نوشته بود «با مطرح شدن پيش شرط هاي خاتمي، شاهد سرازير شدن سيل انتقادات آن هم در قالب طنز بوديم. اما نبايد سبكسرانه به اين اظهارات خنديد و تمسخر كرد. انگار لازم است به بعضي ها يادآوري كنيم كه زمين بازي ما ميدان انتخابات و حضوري مشابه روزهاي بعد از انتخابات سال گذشته است». اين سايت حامي آشوبگران در فتنه سال گذشته ديروز هم به روند توجيه و تأويل سخنان خاتمي پرداخت و نوشت: كشتي بان را سياستي دگر آمد]!؟[ خاتمي در جمع نمايندگان اقليت، به تعيين كف خواسته هاي اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات مجلس پرداخت. مهمترين بخش اين سخنان نه محتوا كه جايگاهي است كه خاتمي براي خود انتخاب كرده است، ردايي كه در سال هاي رياست جمهوري حاضر به پوشيدن و پذيرفتن ملزومات آن نبود. او حاضر به تلبس رداي رهبري جريان اصلاحات كه بسياري از اعضاي آن از زندان سر درآورده اند، شده است. وجه ديگر زمان بيان اين سخنان يعني حدود يك سال پس از بيانيه شماره 17 موسوي ]سالگرد حرمت شكني عاشورا و حماسه 9 دي[ است. موسوي در آن بيانيه به راهكارهايي براي خروج از بن بست دست زد اما حاكميت به برخورد شدت بخشيد و عملاً جنبش به افول و خاموشي گراييد. سخنان خاتمي آن هم يك سال پس از افول جنبش سبز، بيشتر به شاخ و شانه كشيدن يك بازنده زير تيغ برنده مي ماند. او سعي در بازكردن راه ديگري دارد كه لاجرم پيش نياز آن، خواندن نماز ميت بر جسد جنبش سبز است]![
جرس ادامه مي دهد: طرح كف خواسته ها از سوي خاتمي اگرچه حداقلي است اما طرح آن به عنوان حداقلي كه اميد برآورده شدن آن در شرايط عادي نيز از سوي جمهوري اسلامي وجود نداشته، بيشتر شبيه يك پز اخلاقي از سوي اين جريان است. اين آخرين حلقه از اصلاح طلبان، راه خود را به سوي كشمكشي دوجانبه با حاكميت از يك سو و ياران پيشين خود از ديگر سو باز مي كنند، كه اگرچه اخلاقي نيست اما مي تواند عملگرايانه و شايد راهگشا باشد.
ارگان مهاجراني- كديور در مطلب ديگري با امضاي مستعار(!) به ستايش از خاتمي پرداخته و مي نويسد: هر آدم معتبري بخواهد از انتخابات بگويد، هنوز سخنش را نشنيده، فرياد مي زنند كدام انتخابات؟ كدام صندوق؟ كدام برگه؟ حتي اگر اين آدم معتبر محمد خاتمي مورد اعتماد باشد. اما هنر مردان بزرگ ]![ تنها كارهاي بزرگ نيست، گاهي هنر آنها شنيدن همين سخنان تلخ و تند است. كساني كه سخنان خاتمي را برنمي تابند، لختي تأمل كنند و اندكي بيانديشند. آنگاه خواهند ديد چگونه دشمنان انتخابات و رقباي قانون شكن و قانون گريز به هراس افتاده اند. منادي گفت وگوي تمدن ها سالهاست كه آبرو و وجودش را بر سر اين راه گذاشته است. برماست كه وجودش را پاس بداريم و با خاتمي آبروداري كنيم.
دعوت ارگان حلقه لندن به خواندن نماز ميت بر جنبش سبز (فاز آشوب خياباني) و بازگشت به سياست فريبكارانه اصلاح طلبي و تظاهر به قانون گرايي در حالي است كه حلقه جرس يكي از ركوردداران دعوت به ساختارشكني، قانون ناپذيري و كشاندن كشور به كام آشوب بود. جرسي ها و سردسته آنها مهاجراني حتي براي براندازي علني پيشنهاد اجراي سناريوي مضحك درازگوش تروا در 22 بهمن 88 را داشتند كه اسباب يك افتضاح تاريخي بزرگ شد.
با اين حال و براساس برآورد ستاد مشترك 3 سرويس جاسوسي ام آي6 انگلستان، سيا و موساد، فتنه سبز و عناصري نظير موسوي و كروبي مرده حساب مي شوند و طبق دستورالعمل جديدي كه خاتمي فقط مجري آن است، افراطيون مدعي اصلاح طلبي موظف شده اند به شعار اصلاح طلبي، حاكميت رأي مردم و دموكراسي، و پايبندي به قانون اساسي برگردند شايد كه اولاً جبهه از هم پاشيده نفاق جديد سر و سامان گيرد و ثانياً بتواند رخنه اي به حاكميت باز كند.
حلقه لندن يكي از پل هاي ارتباطي فتنه گران داخلي با سرويس هاي جاسوسي غرب و اتاق فكرهاي تصميم ساز در آمريكا و انگليس به شمار مي آيد.
سناريوي جديد البته چند اشكال كاملاً كوچك در خود نهفته دارد كه اولين آن شخصيت بي ثبات و ضعيف خاتمي و دومين آن رو شدن دست وي و حاميان خاصش در جبهه اصلاحات براي مردم و نظام جمهوري اسلامي است. در همين زمينه سايت دويچه وله با اشاره به تحليل محافل ضدانقلاب از سخنان خاتمي و شخصيت وي، از قول يكي از اين عناصر ضدانقلاب نوشت: آقاي خاتمي هنوز رأي پارسال ما را پس نگرفته است. او از پايبندي به قانون اساسي سخن مي گويد. مطابق همين قانون اساسي تأييد يا رد صلاحيت نامزدها با شوراي نگهبان است. همچنين مطابق قانون اساسي، تفسير اين قانون با شوراي نگهبان است. آقاي خاتمي چگونه مي خواهد اين نقيضين را جمع كند؟ اصلاح طلبان و آقاي خاتمي ابتدا بايد آنچه را در اين يك سال و اندي رخ داده تحليل كنند و توضيح دهند كه چرا تحركات شان به نتيجه نرسيد.
دويچه وله همچنين از قول يكي ديگر از همين عناصر اپوزيسيون نوشت: خط قرمز خاتمي معلوم نيست كجاست. همچنان كه در برگزاري انتخابات مجلس هفتم ديديم. ما مي خواهيم خود را از سلطنت طلبان و مجاهدين خلق جدا كنيم. به قول ابراهيم نبوي «مشكل ما با آنان كه خواهان انقلاب ]آشوب[ هستند اين نيست كه چرا مي خواهند انقلاب كنند بلكه اين است كه چرا نمي توانند و نمي كنند». واقع بين باشيم. سخنان خاتمي دلگرم كننده است اما احتمال اينكه شرط هاي خاتمي تأمين شود نزديك به صفر است و زمينه تحقق ندارد. اما هر كس در سياست وظيفه اي دارد و اميد كه خاتمي از تجربه دوران رياستش ماندن روي خط قرمز را آموخته باشد.
يادآور مي شود پيشنهاد حلقه لندن براي پذيرفتن مركز فتنه سبز و خواندن نماز ميت بر آن، تداعي اظهارات 9-8 سال پيش سعيد حجاريان بود كه گفته بود «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات»! اما آن مرده ديگر هرگز سرپا نشد كه نشد. حالا هم اگر با شعار «فتنه سبز مرد، زنده باد فتنه سبز»، مرده زنده مي شود بسم الله! يا روزي صد بار بگويند خاتمي مرد! زنده باد خاتمي...

 



اين يكي براي هارت و پورت خوبه! اون يكي نردبان خوبي بود (خبر ويژه)


گروهك هاي فعال در فضاي مجازي در كنار بد و بيراه هاي گاه و بي گاه به دست اندركاران ناتوان فتنه 88، استدلال هاي جالبي درباره حمايت شيادانه خويش از اين افراد مطرح مي كنند.
يكي از اين عناصر گروهكي در توجيه حمايت از ميرحسين موسوي در بالاترين نوشت: دوستي درباره 8 سال نخست وزيري موسوي در دوره خميني اعتراض دارد. من نمي دانم چرا من و شما بايد وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوي بكنيم. اين موضوع «به موقع خودش» (تاكيد مي كنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه اي رسيدگي خواهد شد و به موقع خود اهميت زيادي دارد. اما در حال حاضر حمايت از او هيچ ضرري براي اپوزيسيون ندارد بلكه استفاده قابل توجهي هم خواهد داشت. ما او را به عنوان يك نردبان مي خواستيم، چه در انتخابات پيروز مي شد و چه حالا كه پيروز نشده. همه با اين جمله معروف آشناييم؛ انتخاب بد به جاي بدتر. مي پرسند چرا اين قدر به موسوي و دور و بري هايش دل بسته ايد؟ ما كي گفتيم به موسوي و امثالهم دل بسته ايم؟ ما در راستاي اهداف خودمان حركت مي كنيم و به نتيجه ساده و روشن استفاده (حمايت) كردن از موسوي مي رسيم.
يكي ديگر از همين عناصر ضدانقلاب هم درباره حمايت از كروبي، ضمن دست انداختن وي نوشت: البته كه ما نبايد انتظار خاصي از انتخابات و رئيس جمهور داشته باشيم ولي به قول موسوي در انتخابات رفته بوديم واسه انتخاب ميان بد و بدتر. بدهاي من! مثل خيلياي ديگه موسوي بود و كروبي. از شيخ نمي شد گذشت به خاطر جرئتش. خيليا مي گفتن از اين آدم آبي گرم نمي شه. اصلا اگر انتخابم بشه شايد عمرش به گرفتن حكم تنفيذ قد نده. خيليها مسخره مي كردن مي گفتن وسط مناظره ها خوابش مي بره. حقيقتش خودمم جزو اون خيليها بودم. آخه خيلي پير بود. ما هم كه منتظريم يه نفر سوتي بده يا يه حركت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازيم. اما روز موعود هم رفتم بهش راي دادم ولي به كسي نگفتم. از سوژه شدن مي ترسيدم. تا اين كه ماجراهاي بعد انتخابات پيش اومد خيليها كه هارت و پورت مي كردن. دونه دونه رفتن كنار. فقط مهندس موند و شيخ شجاع قصه ما. شيخ هنوز محكم و استوار سر موضع خودش ايستاده. حتي به نظرم تو صف مبارزه خيلي جلوتر از مهندس بوده. من به همين خاطر به او راي دادم.

 



جيغ بنفش شيمون پرز پس از 4 ماه (خبر ويژه)

4 ماه پس از حضور دكتر احمدي نژاد در اجلاس ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك و محاكمه آمريكا و رژيم صهيونيستي در انظار ملت ها و دولت ها ، داغ اين حضور قدرتمندانه براي رژيم صهيونيستي همچنان تازه است.
شيمون پرز به تازگي در جريان سفر جانت ناپوليتانو وزير امنيت داخلي آمريكا به تل آويو، از كم آوردن واشنگتن در جريان سفر رئيس جمهور اسلامي ايران ابراز ناراحتي كرده است. فاكس نيوز كه خبر اين ملاقات را منتشر كرده، روايت مي كند رئيس رژيم صهيونيستي به وزير آمريكايي گفته است: من مي خواهم انتقادي از دولت آمريكا بكنم. ما در جريان سفر احمدي نژاد به نيويورك و سخنراني وي در مجمع عمومي سازمان ملل ديديم كه وي آمريكا را متهم كرد كه برج هاي دوقلو را خودش منفجر كرده است.
پرز همچنين گفته است: «علي رغم اين اظهارات عجيب و غريب احمدي نژاد، ما شاهد واكنش آمريكا نبوديم و در عوض همه شبكه هاي تلويزيوني آمريكا دنبال احمدي نژاد راه افتاده بودند تا با او مصاحبه كنند. آه خداي من! همه مي دانيم كه اين (دست داشتن آمريكا در حملات 11 سپتامبر) يك دروغ است.»
سخن شيمون پرز البته پربيراه نيست چرا كه اسناد و شواهد فراوان موجود، ردپاي موساد را هم در انفجارهاي 11 سپتامبر آمريكا نشان مي دهد. اما نكته قابل تأمل در اين ميان علني شدن اختلافات آمريكا و رژيم صهيونيستي در پي ديپلماسي مؤثر جمهوري اسلامي است كه حتي نيويورك آمريكا را نيز صحنه تحركات ديپلماتيك و رسانه اي مؤثر در صحنه جهاني قرار داد. رئيس جمهور كشورمان در سخنان خود قشون كشي و اشغالگري به منطقه خاورميانه و ترويج تروريسم به بهانه حادثه 11 سپتامبر را به چالش كشيده بود.

 



واشنگتن تايمز: ايران چالش شماره 1 و 2 و 3 آمريكاست (خبر ويژه)

روزنامه واشنگتن تايمز سياست آمريكا عليه ايران را ناكارآمد خواند و خواستار حمايت بيشتر از جريان براندازي شد.
روزنامه مذكور با طرح اين پرسش كه «چالش شماره يك در برابر سياست خارجي دولت آمريكا در سال 2011 چيست» مي نويسد: ايلينا راس لتينن نماينده جمهوري خواه از فلوريدا و رئيس آتي كميسيون روابط خارجي مجلس آمريكا بيان كرده است «ايران چالش شماره يك، دو و سه خواهد بود.» دولت اوباما بايد متوجه شود كه «رويكرد دوگانه» مشتمل بر تماس ديپلماتيك و تحريم ها، نه تنها با شرايط موجود سازگار نيست بلكه آشكارا غيرسازنده است. طيفي از اعضاي وزارت خارجه با اين تصور كه رژيم ايران قدرتمند و باثبات است، به طور مستمر از اين سياست پيروي كرده است كه تنها راه حل ممكن، دستيابي به يك توافق با رژيم اسلامي و ناديده گرفتن مخالفان است.
واشنگتن سپس خواستار حمايت آمريكا از جريان براندازي در ايران شده و مي نويسد: اين، يك دعوت براي مداخله نظامي نيست بلكه دعوت به ايستادن در كنار مخالفان و جريان اپوزيسيون است و از جمله نام سازمان مجاهدين خلق ]گروهك منافقين[ بايد از فهرست سازمان هاي تروريستي وزارت خارجه حذف شود. چندي پيش شماري از چهره هاي سياسي آمريكايي و اروپايي از جمله شهردارسابق نيويورك، مشاور امنيت داخلي دولت بوش، دادستان سابق و وزير سابق امنيت داخلي آمريكا خواستار حمايت از اين سازمان شدند. بودن نام اين سازمان در فهرست گروه هاي تروريستي باعث سركوب بيشتر اعضاي اين سازمان شده به نحوي كه علي صارمي به اتهام عضويت 24 ساله در اين گروه به دار آويخته شد. ساكنان پادگان اشرف در عراق هم كه از سوي نيروهاي رسمي عراق مورد حمله قرار گرفته اند. بودن نام سازمان مجاهدين در فهرست گروه هاي تروريستي، ارسال پيامي اشتباه به گروه هاي ديگر اپوزيسيون در ايران است كه سال گذشته در خيابان مي پرسيدند «اوباما، يا با اونا يا باما؟». اكنون زمان آن فرا رسيده كه به روشي پاسخ دهيم «ما با شما هستيم».
اذعان اين روزنامه تندرو آمريكايي به ناكارآمدي سياست دوگانه «مذاكره در فضاي فشار و تحريم» و پيشنهاد اميد بستن به يك گروهك مضمحل كه سران آن صرفاً با مزدوري و تروريسم خياباني ابراز وجود مي كنند، نشان دهنده استيصال تمام رژيم آمريكا در برابر اقتدار جمهوري اسلامي است.
نكته جالب اينكه همزمان با پيشنهاد واشنگتن تايمز براي شرط بندي روي گروهك ورشكسته منافقين و بقاياي فتنه سبز، سايت ضدانقلابي بالاترين در مطلبي صريح خواستار توسل جريان اپوزيسيون به دشمنان خارجي ملت ايران شد.
بالاترين نوشت: جنبش سبز بايد قبول كند كه بدون كمك نظامي كشورهاي خارجي پيروز نخواهد شد. بياييد ديگر خودمان را گول نزنيم. بسياري از اعضاي جنبش در زندان هستند. با الله اكبر گفتن در پشت بام و پشت كامپيوتر نشستن و استفاده از اينترنت هم كاري انجام نشد. بياييد قبول كنيم كه بدون پذيرفتن كمك نظامي كشورهاي خارجي پيروز نخواهيم شد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14