(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 19 دی 1389- شماره 19835

گفت وگو با نادر طالب زاده درباره برنامه «راز» بخش آخر
ابتداي راه هستيم
گزارشي از نخستين جشنواره فيلم «عمار»
گريز از مركز، درخشش پيرامون



گفت وگو با نادر طالب زاده درباره برنامه «راز» بخش آخر
ابتداي راه هستيم

م. منادا
بخش اول اين گفت وگو به مباحثي چون نحوه شكل گيري برنامه «راز» و موضوعات سري نخست اين برنامه اختصاص يافت. آنچه مي خوانيد ادامه آن گفت وگو و درباره سري جديد و موضوعات آينده اين برنامه در حال پخش از سيما است.
- اشخاصي چون حسين بهزاد، سعيد قاسمي، حميد داوودآبادي، حسن عباسي و حتي ابراهيم حاتمي كيا كساني هستند كه كمتر در تلويزيون ديده شده اند و حضور آنها در يك برنامه زنده تلويزيوني باعث تعجب بود.
¤ افراد زيادي با راز همكاري داشتند. چه در اتاق فكر و چه به عنوان ميهمان. خود آقاي بهزاد از جمله افرادي بود كه هم از جهت مشاوره و هم به عنوان ميهمان برنامه از حضورش بهره برديم. خود شما نگاه كن ببين آيا تيپ و زاويه اي مثل حسين بهزاد را به غير از برنامه اي با اين خصوصيات جاي ديگري مي توان ديد؟ حسين در هيچ برنامه اي حضور پيدا نمي كند! اما با ديدن نوع كار در «راز» با كمال ميل آمد و همان طور كه گفتم علاوه بر حضور به صورت مستمر هم به ما مشاوره مي داد. و يا آقاي حاتمي كيا كه به خاطر اطمينان از جهت گيري و مسيري كه راز در پيش گرفته بود آمد. خيلي محبت كرد، حضورش، حرفش، زاويه اش و در كل سخنانش مطلوب بود. من از كل موضوع بزرگ سينما تنها ايشان را آوردم، و با توجه به اينكه برنامه با شب عيد همزمان شد، به اين بركت هم برنامه خوبي از آب در آمد. به هر ترتيب اينها لطف هايي بود كه خدا به اين برنامه داشت.
- حضور دكتر حسن عباسي هم در برنامه از جذابيت هاي بسياري برخوردار بود و مهمترين اين جذابيت ها به نظر من رويارويي شما و ايشان بود. اين تقابل اطلاعات بين دو طرف جذابيت علمي زيادي را به وجود آورده بود نظر خود شما درباره دكتر عباسي و برنامه اي كه ايشان حضور داشتند چيست؟
¤ وقتي با دكتر عباسي به بحث مي نشستم مي ديدم چقدر شباهت ها بين ما وجود دارد! ممكن است حركت ها و نوع انجام كار متفاوت باشد ولي در يك جهت است. اتفاقاً من شب پخش برنامه آقاي عباسي براي بررسي علت متوقف شدن پخش سريال «بشارت منجي» توسط يك كشيش كاتوليك صهيونيستي در لبنان بايد به شبكه الجزيره مي رفتم. آنجا برنامه اي به همين مناسب يعني توقف پخش بشارت منجي ترتيب داده بودند. اما وقتي فكر كردم ديدم حيف است حضور در كنار آقاي عباسي را از دست بدهم.
- آيا اين گونه مباحث كه براي جوان ايراني از نان شب هم واجب تر است در راز ادامه خواهد داشت؟
¤ اگر اجازه بدهيد اين موضوع را بگويم كه اصلا فيلم هاي آمريكايي از نظر سياسي فقط در ايران تحليل مي شود. هيچ جاي ديگر دنيا اين گونه مباحث نه داراي مخاطب است و نه اين را جدي مي گيرند كه فيلمي را تفسير فلسفي كنند، مثلا سريال «24» را ببينند چه مي گويد. اين خيلي مهم است. يعني از يك زاويه كاملا جديد. با بازتاب اين برنامه تازه فهميدم كه اين اول راه است. چند تا از فيلم هايي كه دكتر عباسي ديده بودند مثل supernatural من نديده بودم. بعدها فهميدم ايشان شاگرداني دارند كه با آنها درباره اين گونه مسائل كار مي كنند. خب فرصتي بود تا آخرين سريال هاي آمريكايي كه بسياري از جوان ها ديده بودند را بررسي كنيم و اين بررسي پيام هاي جديدي براي مخاطب داشت. خوب همان طور كه گفتم اين اول راه است...
- اين برنامه كه به زعم ما پاتكي بر هجمه تبليغاتي غرب بوده و خواهد بود چه بازتابي در سطح رسانه هاي بيگانه داشت؟ اصلا اين برنامه در اين سطح ديده شده؟ و آيا اين رسانه ها نظري درباره «راز» داشته اند؟
¤ من نديدم، ولي از چند منبع شنيدم كه هم «صداي آمريكا» هم «بي بي سي فارسي»، خصوصاً صداي آمريكا به طور مفصل چند برنامه از «راز» را نقد كرده و درباره اش صحبت كرده بودند. البته شما بدانيد كه اين تازه اول كار است. ما هنوز كار خاصي نكرده ايم! اگر تلويزيون همين طور اعتماد داشته باشد و به قول معروف نترسد، اين ما هستيم كه بايد جلو برويم و وقتي به اهداف خودمان نزديك بشويم آن موقع است كه داد اين رسانه ها هم بيش از اين بلند خواهد شد.
- مطمئناً تلويزيون بهترين تريبون براي ارائه هر بحثي در ميان جامعه است! راز از اين تريبون چه استفاده اي داشت؟
¤ تلويزيون فرصت خيلي خوبي است كه رو در روي مخاطب هوشمند، به صورت هوشمندانه يك سري كارهايي انجام شود، از طرف مخاطب هم توقعش بالاست، شما بايد كارهايي انجام بدهيد كه در شأن مخاطب باشد، مخاطبي كه امروز كانال هاي مختلف را مي بيند، به روز است، و حتي مي داند در دنيا چه اتفاقاتي مي افتد. الان مخاطب داخل ايران همه چيز را مي داند و تنوع وسيعي از برنامه ها را ديده است. اين چالش كه شبكه هاي فارسي زبان ايجاد كردند براي تلويزيون ايران جالب است. يك جوري تلويزيون ايران را به زور دارد متحول مي كند. تلويزيون در ايران بايد برخي روش هايش را تغيير دهد. چرا كه در اين صورت مخاطب با اين حجم اطلاعات از تلويزيون جلوتر مي افتد و مدام مطالبه خواهد داشت و ما سعي كرديم در «راز» به اين مطالبه ها پاسخ بدهيم و اين نياز را برطرف كنيم. براي آينده هم برنامه هاي زيادي داريم. من خيلي دوست داشتم اين اتفاق بيفتد كه مناظره، صحبت، گپ و گفتگو با اهل قلم، اهل فكر و خارجي ها در اين برنامه پخش شود. خيلي دوست داشتم در هر برنامه 10دقيقه صحبت از صاحب نظران و صاحبان انديشه در خارج از كشور داشته باشيم، بعد به صورت دوبله يا زيرنويس در برنامه پخش كنيم. اما متأسفانه بيش از اين وقت نبود. حتي درباره 11 سپتامبر دلم مي خواست با دو سه نفر كه تو آمريكا بودند و در اين باره خيلي كار كردند و آدم هاي مشهوري هستند مصاحبه داشته باشيم و اين كار شدني بود، اما وقت نبود و فرصتي براي تماس تلفني نيافتيم. فشار حجم آنتن نمي گذاشت! ماه رمضان بود و فشار روزه هم در كنارش. بعد فقط يك تيم مشغول آماده كردن تصاوير مستند بودند و مابقي كارها. در سري اول فشار خيلي زياد بود و اميدواريم در سري جديد با رفع اين مشكلات به آرمان هايمان برسيم.
- تمام قسمت هاي برنامه توسط تيم خودتان ساخته مي شود؟ تصاوير مستند و برش هاي فيلم ها ساخته خودتان است؟
¤ بله! خودمان كار توليد تصاوير را انجام مي داديم، به كسي نمي سپرديم، تمام آشپزي ها شخصاً انجام مي شد! اگر سر سفره سالادي بود، خودمان درست مي كرديم اگر ماستي بود خودمان انتخاب مي كرديم. اگر غذاي ديگري كنار غذاي اصلي بود خودمان مي پختيم. به همين جهت سفره يك دست بود، بعد هم غذاهايي بود كه مفيد باشد. هيچ غذايي نمي آورديم كه صرفاً دكور باشد. به اين فكر نمي كرديم كه فلاني مشهور است! خب باشد! يا محبوب است! خب باشد! اگر مسئول بسيار مطرحي است، خب باشد، براي خودش است! ما تنها به نياز خودمان دقت مي كرديم. يكي دو مورد خود مهمان ها خواستند در برنامه حاضر بشوند كه من هم استقبال كردم. براي همين هم يك فرمول پيدا كرديم كه خسته كننده نباشد و براي همين مهمان ها هم موضوع و بحث متناسب با خودشان را طراحي كرديم.
- چه راهكارهايي را براي مديريت بهتر ارتباط منطقي با مخاطب مي توان به كار برد؟
¤ اگر مي شد هر شب برنامه داشت عالي بود! هر شب نشد، يك شب در ميان، حداقل دو شب در ميان! اين فاصله كوتاه زماني به اين دليل لازم است كه براي رسيدن به نتيجه درباره يك موضوع نياز هست تا مخاطب همراه و همگام با بحث باشد و گذشت زمان باعث حائل شدن دغدغه هاي مختلف فكري در فواصل بين پخش برنامه و جدايي مخاطب از بحث مي شود و نتيجه مقبول حاصل نمي شود!
- يكي از نكات مهم راز اين بود كه به روز شده بود و درباره مسال روز در موضوعات مختلف سخن مي گفت و در همين مدت يك ماهه هم توانسته بود مخاطب را در اين عرصه با خود همراه كند. به طوري كه در مدت زماني كه راز پخش نشد اين مخاطب در مواجهه با رويدادهاي مختلف خصوصاً رويدادهاي فرهنگي تأثيرگذار به دنبال راز مي گشت تا به بررسي ابعاد مختلف آن بپردازد. رويدادهايي چون قرآن سوزي در آمريكا و يا ظهور برخي فيلم هاي سينماي هاليوود چون سالت! فكر نمي كنيد وقفه كمي زياد شد؟
¤ بله! كلي مطلب اتفاق افتاده كه الان در حال بحث هستيم كه چه زماني درباره آنها برنامه را پخش كنيم؟ آدم وقتي دست و پايش سرد است، بايد اول كمي گرمش كند و بعد به راه بيافتد و ما هم بعد از آن وقفه چند ماهه در سري جديد، موضوعات جديد را در نظر گرفته ايم. زمان يك مقدار عوض شده، ما هم نپذيرفتيم بلافاصله شروع كنيم. به نظرم منطقي نبود، بايد يك مقدار صبر مي كرديم. بعد يه مدت كه صبر كرديم خود تلويزيون پخش دوباره رو شروع كرد. ابتدا باز پخش و بعد هم سري جديد برنامه كه دوشنبه و پنجشنبه شب ها آن را مي بينيم.
- از اينكه به ما فرصت گفت وگو داديد ممنون هستم.

 



گزارشي از نخستين جشنواره فيلم «عمار»
گريز از مركز، درخشش پيرامون

آرش فهيم
جست وجوي عدالت رسانه اي و ترسيم و تجسيم پا برهنگان و زحمتكشان جامعه؛ اين عبارت را مي توان خلاصه اي از محتواي نخستين جشنواره فيلم «عمار» دانست. در طول سال ده ها جشنواره فرهنگي و هنري در كشور ما فعاليت مي كند كه برگزاري يا عدم برگزاري آنها تفاوت چنداني نمي كند و چه بسا نبود برخي از آنها بهتر از بودشان باشد. اما جشنواره عمار حكايت ديگري است؛ روايت ناگفته هايي از مردم ايران درباره يكي از مهمترين وقايع سياسي و اجتماعي كشورمان در طول تاريخ. پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري اتفاقاتي رخ داد كه رسانه ها نيز نقش پررنگي در به وجود آوردن آن داشتند. اهميت جايگاه رسانه ها در شكل گيري فتنه را از آنجا مي توان درك كرد كه در جريان ايجاد اين واقعه، فعاليت شبكه هاي راديويي و تلويزيوني، خبرگزاري ها و سايت ها، روزنامه ها، شبكه هاي اجتماعي، فيلم ها، بازي هاي رايانه اي و... عليه ايران به اوج خودش رسيد. در واقع مي توان يكي از بسترهاي تركيدن غده چركين فتنه در سال 88 را تراكم شديد فعاليت چنين رسانه هايي دانست. همچنانكه صدا و سيما و برخي روزنامه ها، خبرگزاري ها و سايت هاي متعهد هم تلاش هاي بسيار زيادي براي مقابله با گسترش اين عفونت و مهار آن به كار بردند. اما نقطه ثقل كشمكش هاي رسانه هاي دوست و دشمن در داخل و خارج، مركز كشور بود، يعني تهران. در اين ميان، ساير نقاط كشور تقريباً فراموش شدند. اين در حالي بود كه رقم زننده اصلي حماسه 22 خرداد و انتخابات عظيم 40 ميليون نفري، روستائيان و شهرستاني ها بودند. جالب اين است كه رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي، اعتراض به نتيجه انتخابات در تعدادي از خيابان ها و محله هاي شمال تهران را «اعتراض به نتيجه انتخابات در ايران» معرفي مي كردند. اين همان نكته اي است كه وحيد جليلي، يكي از داوران جشنواره عمار در فيلم «يزدان تفنگ ندارد» عنوان مي كند: «ايران داراي 400 شهر است. آيا پس از انتخابات 400 شهر ملتهب شدند؟ به جز تهران، حتي ساير شهرهاي بزرگ هم دچار التهاب نشدند» پس از انتخابات همه توجهات به تهران معطوف شد و كمتر كسي حاضر به شنيدن نظرات، ديدگاه ها و مطالبات ساكنان مناطق دور افتاده و پيراموني شد. با اين حال عده اي از فيلمسازان جوان شهرستاني دست روي دست نگذاشتند و خودشان، بدون اتكاي به غير دست به كار شدند و نتيجه آن توليد ده ها فيلم كوتاه و مستند شد. فيلم هايي كه اكثريت قريب به اتفاق آن ها به صورت خودجوش و بدون هيچ گونه حمايت رسمي و دولتي ساخته شدند. فيلم هايي كه مي توان نظرات مردمي، غيراز آنچه در رسانه هاي دشمن و دوست بازتاب داده مي شوند را ديد.
اما باز هم اين فيلم ها در جشنواره ها، سينماها و حتي تلويزيون جايي براي خودنمايي نداشتند. تا اينكه با برگزاري جشنواره فيلم عمار فرصتي فراهم شد تا خودي نشان دهند. جشنواره اي كه به مناسبت سالگرد شكست فتنه برگزار شد و به گفته داوود مراديان، دبير جشنواره عمار، اين جشنواره همايش فيلم هاي سركوب شده است.
مهمترين شاخصه فيلم هاي جشنواره عمار، روحيه عدالت خواهانه جاري در آنهاست. فيلم هايي چون «پايان فراموشي»، «ايران سبز»، «دختر لر»، «ايران، تهران نيست»، «محمود دريادش بماند»، «شمال از شمال غربي» بازتاب دهنده و نمايشگر واقعياتي كمتر ديده شد از متن جامعه ايران هستند. اين متن به اشتباه و به مرور زمان به عنوان «پيرامون» معرفي شده است. فتنه 88 و جريان نامشروع و جعلي موسوم به «جنبش سبز» هم برآيند همين نگاه اشتباه و سانسور متن جامعه به عنوان حاشيه است. اما فيلم هاي جشنواره «عمار» را بايد مجاهدت براي گريز از مركز و درخشاندن پيرامون دانست. فيلم هايي كه هر يك تلنگري بر اذهان خواب آلود و غافل از حقايق و وقايع است.يكي ديگر از شاخصه هاي قابل تأمل فيلم هاي به نمايش درآمده در اين جشنواره، انصاف و متانت فوق العاده آنهاست. برعكس فيلم هايي كه توسط طرف مقابل ساخته شده و مملو از عصبانيت، عقده، كينه و سانسور اكثريت هستند، در آثار ساخته شده به وسيله مستندسازان اين جشنواره، اصل «بي طرفي» و انصاف بيشتر رعايت شده است. شما در اين فيلم ها مي توانيد حتي نظرات مخالفان نظام و بعضاً فحاشي هاي آنها را نيز ببينيد.
شاخصه ديگري كه مي توان آن را يك پديده در عرصه فرهنگي كشور دانست، تجلي مكتب رسانه روستايي است. «عمار» اولين جشنواره اي است كه علاوه بر تهران در شهرستان ها و حتي در روستاهاي دور افتاده كشور نيز برگزار شد. علاوه بر اين، غالب آثار اين جشنواره، بازتاب دهنده رنج ها، مطالبات و ديدگاه هاي روستائيان بودند.

مبارزه دراماتيك بصيرت مردمي
با ارتجاع روشنفكري

آنچه مي خوانيد نظرات و تحليل هاي داور و برخي از هنرمندان شركت كننده درنخستين جشنواره فيلم عمار است.
افشاي ارتجاع روشنفكري
فتنه سال 88 منجر به برملا شدن ارتجاع روشنفكري ايران شد و جشنواره فيلم عمار بخشي از اين ارتجاع را نشان مي دهد.
رضا برجي ، مستند ساز و يكي از داوران اولين دوره جشنواره فيلم عمار با بيان مطلب فوق افزود: فتنه سال 88 خيلي جاي كار دارد. بايد به ميان واقعه برويم و ابعاد مختلف آن را در فيلم هاي خود روشن كنيم.
برجي تصريح كرد: در ماجراي فتنه سبز يك اتفاقي افتاد كه در طول تاريخ ايران به ندرت اتفاق افتاده است. اين اتفاق بيرون آمدن ارتجاع از دل روشنفكري است. فتنه سال 88 را نيز مي توان نمايان شدن ارتجاع سياه روشنفكري دانست.
وي گفت: فيلم هاي جشنواره عمار بالاتر از سطح انتظار بودند و فكر نمي كردم كه بتوانم در اين جشنواره فيلم هايي به اين خوبي ببينم.
وي كه در شهرستان مشهد مقدس و به همراه دانشجويان دانشگاه پزشكي اين شهرستان فيلم هاي جشنواره عمار را ديده بود تصريح كرد: اين دانشجويان استقبال بسيار خوبي از اين جشنواره نمودند و اين استقبال منجر شد كه برگزار كنندگان جشنواره يك ساعت اضافه بر سازمان برنامه را افزايش دهند.
برجي ادامه داد: در هنگام تماشاي آثار اين جشنواره باور نمي كردم كه چنين مستندهاي زيركانه و رندانه اي توسط بچه هاي شهرستاني توليد شده است. اين فيلم ها با اينكه بدون پشتيباني دولتي ساخته شده اند، اما به خاطر تسلط و شناخت سازندگان آنها بر ساختار سينماي مستند، كارهاي خوبي از آب در آمدند.
رضا برجي بالاترين دستاورد جشنواره فيلم عمار را نمايان كردن استعدادهاي نهفته در شهرستان ها دانست و گفت: اين جشنواره توانمندي هاي هنرمندان جوان شهرستاني را نشان مي دهد و اثبات مي كند كه مي توان روي اين بچه ها حساب كرد.
وي تصريح كرد: فيلم هايي كه در اين جشنواره به نمايش درآمدند گوياي آن هستند كه مي توان از هنرمندان شهرستاني انتظار كارهاي بزرگ را داشت. اما متأسفانه ما فقط چشممان به تهران است و از استعدادها و پتانسيل هايي كه در شهرستان ها حضور دارند غافل مانده ايم.
اين مستندساز با تأكيد بر لزوم حمايت دولت از اين هنرمندان تصريح كرد: در اين فيلم ها ايده هايي از سوي جوانان شهرستاني ترسيم شده است كه شايد هيچ گاه به ذهن بچه هاي تهران نرسد. بچه هايي شهرستاني نشان دادند كه حتي بدون كمك دولت ، اما با تلاش و مجاهدت فراوان مي توانند كارهاي بزرگي كنند.
رضا برجي در ادامه با تأكيد بر لزوم استمرار جشنواره فيلم عمار گفت: جا دارد كه سال هاي آينده هم برگزاري اين جشنواره ادامه يابد و در اين راستا فيلم هاي مستند و داستاني بيشتري توليد شود و فيلمسازان ما درباره اين موضوع بيشتر كار كنند.
وي ادامه داد: از هم اكنون بايد دبيرخانه دوره آينده برگزاري جشنواره فيلم عمار راه اندازي شود و اين دبيرخانه از ساخته شدن فيلم هاي سينمايي داستاني و مستند درباره فتنه سال 88 حمايت كند.
كارگردان مستند «سواحل اشك و زيتون» افزود: يكي از وظايف هنرمندان بصيرت بخشي به جامعه است. برگزاري اين جشنواره هم مي تواند بستري براي تشويق هنرمندان در اين راستا باشد.
افشاي تحجر
تحليل واقعيت هاي فتنه سال 88 و بازنمايي ديدگاه هاي مردم، به خصوص در روستاها و شهرستان هاي كشور، دغدغه توليد سه فيلم مستند توسط محمدرضادهشيري بوده است.
وي با سه فيلم »ايران سبز« ، »هلوكاست سبز« ، «دختر لر» و همچنين كليپ «هم غزه ، هم لبنان» در جشنواره فيلم عمار حضور داشت.
دهشيري درباره فيلم «هلوكاست سبز» گفت: مبناي اين فيلم ارائه تحليل درباره واقعه فتنه و سير به وجود آمدن آن است.
وي افزود: جريان فتنه، 24 ميليون انسان را ناديده گرفت و طوري عمل كرد كه گويي آن 24 ميليون نفري كه برخلاف نظر آنها در انتخابات رأي دادند اصلا وجود نداشتند.
وي «هلوكاست سبز» را زمينه ساز توليد مستند «ايران سبز» معرفي كرد و تصريح كرد: دغدغه اصلي اين فيلم مردم و حرف و نظر آنهاست.
كارگردان «ايران سبز» در ادامه بيان داشت: اين مستند ابتدا قرار بود كه يك فيلم كوتاه مستند درباره استقبال مردمي از رئيس جمهور در مشهد باشد، اما پس از شنيدن صحبت هاي مردم در روستاها و برخورد با تحليل هاي جالب آنها ، تصميم گرفتم كه اين كار را درباره مناطق ديگر هم ادامه دهم. به اين ترتيب به چند استان ديگر هم مسافرت كردم و ديدگاه هاي مردم شهرستان ها، روستاها و عشاير را درباره سه پرسش «»به چه كسي رأي داديد» ، «چرا به او رأي داديد» و«نظرتان درباره تقلب در انتخابات چيست» پرسيدم.
از ابتدا قصدم اين بود كه به عنوان يك فرد شهرستاني به كنكاش اين موضوع بپردازم.
محمدرضا دهشيري در ادامه به فيلم »دختر لر« اشاره كرد و گفت: اين فيلم با توجه مصاحبه خانم زهرا رهنورد با شبكه بي بي سي فارسي و ادعاي ايشان مبني بر اينكه اقوام ترك و لر بايد به فرزند و داماد خود رأي مي دادند ساخته شد. اين فيلم در واقع برملاكننده تحجر و تفكر قجري جريان روشنفكري در ايران است.
پاسخ مستند به خيانت نرم
كارگردان مستند «ايران هراسي» اين فيلم را تلاشي در جهت مقابله با سياه نمايي رسانه هاي غربي عليه كشورمان و خيانت نرم برخي از وطن فروشان معرفي كرد.
لاجوردي طوسي با اشاره به اينكه مضمون اين فيلم به غربي ها محدود نمي شود گفت: در مستند «ايران هراسي» به تأثير عملكرد برخي ايرانيان در ايجاد چنين تصويري از كشورمان نيز پرداخته شده است.
وي يكي از مضامين مستند «ايران هراسي» را خيانت نرم برخي از هموطنانمان دانست و اضافه كرد: متأسفانه علاوه بر رسانه هاي غربي، برخي ايرانيان وطن فروش نيز باعث ترسيم اين نگاه اشتباه درباره ايران شده اند. در اين مستند عملكرد افرادي همچون بهمن قبادي كه با فيلم هاي خود نقش مؤثري را در سياه نمايي عليه ايران بازي كردند نيز بررسي شده است.
رمز گشايي انتخابات
محمد مهدي خالقي كه با فيلم «پايان فراموشي» در نخستين جشنواره مردمي فيلم عمار حضور دارد، درباره انگيزه اش از ساخت اين فيلم گفت: بعد از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري و اعلام نتايج اوليه، وقتي آمار آراي استاني مشخص شد، با كمال شگفتي ديديم كه بيشترين رأي به احمدي نژاد در استان كرمان به دست آمد. اين در حالي است كه سران حزب كارگزاران سازندگي در اين استان نفوذ بسيار زيادي دارند و براي رقباي احمدي نژاد هم تبليغات بسيار زيادي را انجام دادند.
وي ادامه داد: اين پارادوكس اجتماعي باعث شد تا به فكر ساخت فيلم مستند «پايان فراموشي» بيافتم و جست وجو كنم كه چرا اين اتفاق افتاد.

 



نگاهي به شبكه يورونيوز فارسي
بمباران خبري در تهاجم نرم!

رضا فرخي
شايد از چند هفته پيش كه شبكه « يورونيوز فارسي» به سر دبيري ماريا سرسالاري خبرنگار سابق بي بي سي فارسي راه اندازي شد، براي عده اي اين سوال پيش آمد كه چرا يورونيوز فارسي؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به اين نكته توجه كرد كه درحال حاضر تأسيس اين شبكه اهداف خاصي را دنبال مي كند. اهدافي كه اتحاديه اروپا و در راس آن قدرت هاي اروپايي روي آن برنامه ريزي هاي فراواني انجام داده اند كه مهمترين آن را مي توان رقابت درگسترش ايدئولوژي اروپايي و به نوعي فرهنگ اروپايي و سپس گستراندن چتر خبري بركشورهاي فارسي زبان و انتقال اطلاعات دلخواه دانست.
هزينه فوق العاده اتحاديه اروپا براي راه اندازي اين شبكه بي دليل نيست. چرا كه دنياي امروز رسانه ها اين موضوع را به سياستمداران به خوبي فهمانده كه هزينه كردن همراه با برنامه در اين راه مي تواند نقش موثري درپيش برد جنگ نرم و اجراي اهداف دركشور مورد نظر داشته باشد.
ازسوي ديگر اين موضوع بركسي پوشيده نيست كه ايران يكي ازاهداف هميشگي اتحاديه اروپا است، به گونه اي كه سياستمداران اين اتحاديه هميشه بر اين موضوع تاكيد داشته اند كه يكي از راه هاي نفوذ درايران ايجاد تنش هاي داخلي و به نوعي ايجاد آشفتگي اطلاعاتي در ذهن شهروندان ايراني است و ايجاد شبكه تلويزيوني يكي از موثرترين راه ها مي تواند باشد، چرا كه دوران جنگ نظامي تمام شده و درعصر حاضر پياده نظام همان عناصر رسانه اي و خبري هستند. كه درحال حاضر اروپايي ها به دنبال اين موضوع هستند تا پياده نظام جنگ نرم خود و تهاجم رسانه اي خود در ايران را تقويت كنند به گونه اي كه صحبت هاي بسياري درمورد را ه اندازي بخش فارسي فرانس 24 هم به گوش مي رسد.
گوش به فرمان اتحاديه اروپا، ما مستقليم
از اين واقعيت نمي توان چشم پوشي كرد كه در شبكه اي مانند يورونيوز فارسي خبرها آن گونه كه سياستمداران اروپايي مي خواهند بيان مي شود تا براساس آنچه مدنظر آنهاست تاثير بگذارد.
تاكنون هم اين موضوع اثبات شده كه اين برنامه ريزي كاملا منطبق با سياست هاي خبري اروپايي ها بوده است كه نمونه آن را مي توان درنوع پوشش خبري درمورد مسائل ايران در كنار خليج فارس مشاهده كرد. چرا كه همه مي دانند اروپائيان درمورد خليج فارس و جريان نفتي اين منطقه چه حساسيتي نشان مي دهد و آن هم به اين دليل است كه اروپائيان به اين روند بسيار محتاجند. از سوي ديگر درآخرين برآورد شركت SOCEMIE (مركب از شبكه هاي دولتي 19كشور اروپايي كه اداره كننده يورونيوز محسوب مي شوند) با پوشش خبري در 200 ميليون خانه در 121كشور جهان، پربيننده ترين شبكه خبري اروپايي درجهان است. هرچند كه به نظر مي رسد كه اين گونه تبليغ براي يورونيوز فارسي بي دليل نيست و موج بزرگنمايي براي اين شبكه كه از سال 1993 شروع شد. بي دليل نبوده است. اما از سوي ديگر بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه اين حركت ها و تبليغات، در واقع براي اهداف بزرگتري است.
بايد به اين نكته توجه كرد كه يورونيوز فارسي مانند ديگر بخش هاي يورونيوز درپي ترويج فرهنگ اروپايي عمل مي كند. به گونه اي كه بارها در طول روز از اين شبكه آناناس هايي نمايش داده مي شود. يورونيوز را ببينند تا بدانيد كه اروپائيان به چه چيزهايي علاقه مند هستند و يا در برنامه هايي مانند searcher با جمله اروپائيان چه چيزي را جستجو مي كنند، يا اروپاييان چگونه به اهداف خود دست پيدا مي كنند، سعي مي كند بينندگان را به فرهنگ اروپايي علاقه مند كند. دركنار اين موضوع فرهنگ اروپاييان را مهم نشان مي دهد، به گونه اي كه سعي براين دارد كه به بيننده القا كند كه فرهنگ اروپايي آنقدر مهم و قابل توجه هست كه بسياري از مردم دنيا براي فهميدن آن يورونيوز را مي بينند.
با توجه به اين مسائل بايد به اين موضوع توجه كنيم كه يورونيوز از همان ابتدا سعي كرده كه برخلاف خط و مشي هميشگي شبكه هايي مانند «صداي آمريكا» به صورت غير آشكار اهداف خود را عملي كند. به گونه اي كه شما در يورونيوز نمي توانيد مانند صداي آمريكا جهت گيري هاي تند را مشاهده كنيد. چرا كه خود كارشناسان اين شبكه بر اين باورند كه اين شيوه ديگر نمي تواند در مخاطبان كشورها اثرگذار باشد و براي همين از شيوه هاي غيرمستقيم براي ضربه زدن به كشورهايي مانند ايران عمل مي كنند. به عنوان مثال يورونيوز هميشه پس از جلساتي كه سران كشورهاي اروپايي عليه ايران برگزارمي كنند تمام تلاش خود را به كار مي بندد تا از تصميمات اين جلسات دفاع كند. اين كار از طريق فريب مخاطب و مجاب كردن او به اين امر كه «ايران راهي براي پارلمان اروپا باقي نگذاشته است» صورت مي گيرد.
به اين صورت تلاش فوق العاده اي براي مشروعيت بخشيدن به تصميمات آنها مي كند.
نكته قابل توجه دراين بين فرآيند زيرپوستي اين شبكه براي جلب نظرمخاطب است. به عنوان مثال شبكه يورونيوز هيچ گاه مانند صداي آمريكا از واژه تروريست به صورت مكرر استفاده نمي كند، بلكه با نشان دادن تصاوير حملات تروريستي سعي مي كند در درجه اول به مخاطب اروپايي و جهاني خود وحشت القا كند و دردرجه دوم به مخاطب بفهماند كه ايران درراس كشورهايي است كه اين حركت تروريستي را انجام مي دهند.
مستقل بودن با نبودن! چرا باور نمي كنيد؟
كاملا مشخص است كه اين شبكه تمام تلاش خود را انجام مي دهد تا به مخاطب خود القا كند كه مستقل است. چرا كه آنها اين موضوع را دريافته اند كه ديگر كسي مستقل بودن آنها را باور نمي كند كه نمونه آن را مي توان درهمين چند هفته پيش مشاهده كرد. درهفته هاي گذشته بي بي سي فارسي تلاش گسترده خود براي مستقل نشان دادن اين شبكه از دولت انگلستان را انجام داد.
نمونه عيني اين موضوع را هم مي توان درمورد يورونيوز مشاهده كرد. چرا كه اين شبكه هم تلاش گسترده اي در راستاي مستقل نشان دادن خود از اتحاديه اروپا انجام مي دهد.
يورونيوز! دشمني كه بايد رصد شود
بايد به اين نكته توجه كنيم كه يورونيوز اهداف مشخصي را در ضربه زدن به كشور ما دارد و حقيقتا پيوندي كه اين شبكه با سياست خارجي اتحاديه اروپا دارد نشان دهنده فرآيند تخريبي آن است. اما يك چيز را هم نبايد فراموش كرد؛ سبك هاي جديد و الگوهايي كه دراين شبكه ها ارائه مي شود مي تواند نمونه هايي باشد براي سبك هاي خبري ما در رسانه ملي! چرا كه امروزه همه كارشناسان رسانه براين موضوع باور دارند كه شبكه هاي خبري هم بايد از فاكتورهاي جذابيت استفاده كنند، به گونه اي كه شايد سالها پيش بحث جذابيت درشبكه هاي خبري اين گونه مطرح نبود و تنها بعد خبري و اطلاع رساني آنها مورد توجه بود. اما مخاطب دنياي امروز تنوع طلب است و حتي از شبكه هاي خبري هم تنوع و جذابيت را مي طلبد. به ويژه در مورد شبكه خبر صدا و سيما اين مسائل بايد مورد توجه قرارگيرد. چرا كه حتي اگر لگوهاي خبري تكرار شود از بار تاثيرگذاري خبر كم مي شود.
به عنوان مثال سبك هاي جديد خبرهاي تصويري نمونه هايي از روش هاي جديد است كه رسانه ملي نبايد از آن غافل بماند. به صورتي كه در سبك هاي جديدي در بعضي قسمت هاي خبري تصاوير بدون هيچ صدا و تحليلي پخش مي شود و دراين موارد تحليل به عهده خود مخاطب گذاشته مي شود و اين موضوع باعث اعتماد بيشتر مخاطب به رسانه ها مي شود.
پاسكاري خبري؛ حربه اي هماهنگ
دركنار تاسيس «يورونيوز فارسي» و «بي بي سي فارسي» و احتمالا در آينده «فرانس 24فارسي» بايد به اين نكته اشاره كرد كه اين زنجيره هماهنگ براي رسيدن به فرآيند مورد نظر از تكنيك خاصي استفاده مي كند. تكنيكي كه درعرف رسانه به آن پاسكاري خبري مي گويند. دراين نوع از تكنيك رسانه اي به يك موضوع مشترك از ابعاد خاص نگاه مي شود. به گونه اي كه هركدام از اين شبكه ها سعي مي كنند به مسائل ايران با رويكردي متفاوت نگاه كنند. هرچند كه يك رويكردها متفاوت به نظر مي رسد، اما درلايه هاي پنهان و پشت پرده همه از يك تئوري پيروي مي كنند و آن هم تخريب ايران درچشم مخاطب جهاني است. اما اين تخريب از سوي هر كدام با شيوه هاي متفاوت انجام مي شود تا مخاطب جهاني هيچ گاه به هدف مشترك آنها پي نبرد و به نوعي به آنها بدبين نشود.
اما بايد به اين نكته اشاره كرد كه سطح سواد مخاطب رسانه هاي امروز در تمام جهان درحال افزايش است و دراين بين وظيفه ما اين است كه از طريق شبكه هاي برون مرزي تا حد امكان با اين بمباران خبري دركنار پاسكاري خبري مقابله كنيم، و اين موضوع مي طلبد كه شبكه هايي مانند Prees Tv درعرصه بين المللي بيشتر فعاليت شوند. فعاليتي كه بايد متفاو ت تر از شبكه هاي خبري داخلي باشد. حتي درلحن و نوع بيان خبر، كه دراين بين به نظر مي رسد كه اگر بتوان بمب هاي خبري و موج هاي خبري دراين گونه شبكه هاي فرامرزي ايجاد كرد مي توان دراين زمينه تاثير بيشتري گذاشت كه لازمه اين مسئله گستراندن چتر خبري و داشتن خبرنگاران درمراكز مهم خبري دنيا است.

 



شهريار بحراني مطرح كرد
نقش سينما در كاهش معضلات شهري

كارگردان فيلم سينمايي «ملك سليمان» گفت: استفاده از كلام سينما در حل مسايل و معضلات شهري تاثير بسزايي دارد و بايد از ظرفيت هاي اين هنر استفاده شود.
«شهريار بحراني» گفت: سينما نقش موثري در فرهنگ سازي در جامعه دارد، بايد از اين هنر در جهت تعالي جامعه و معرفي وظايف متقابل شهر و شهروند استفاده بهينه كرد.
كارگردان مجموعه تلويزيوني «مريم مقدس» افزود: سينما مي تواند به مثابه ابزاري براي پالايش جامعه باشد و موجبات تعالي و گسترش اخلاق اجتماعي را در ميان شهروندان فراهم كند.
بحراني يادآور شد: از ظرفيت هاي سينما بايد در جهت فرهنگ سازي مسايل مختلف شهري و جلب مشاركت مردمي براي حل معضلات شهري وحركت به سمت تحقق آرمانشهر استفاده شود.
كارگردان فيلم ملك سليمان بااشاره به چهارمين جشنواره بين المللي فيلم شهر تصريح كرد: برگزاري جشنواره هاي مختلف سينمايي با محور مسايل شهري بر گسترش فرهنگ شهرنشيني و استفاده از كلام سينما براي بيان معضلات شهري و راهكارهاي آن تاثير دارد.
جشنواره فيلم شهر به عنوان رويدادي جريان ساز مي تواند در اين زمينه الگو سازي كرده و زمينه توليد فيلم با موضوع هاي مورد نياز را فراهم سازد.
وي گفت: آثاري كه در چنين جشنواره هايي ارايه مي شود بايد به لحاظ محتوايي و ساختاري در جهت بيان مسائل شهروندان بوده و به ارائه تصويري از شهرها منحصر نشود.
بحراني با يادآوري اينكه سينماي شهري نبايد به سفارش ها محدود شود، گفت: جشنواره هاي موضوعي همچون فيلم شهر مي تواند در اين زمينه ذائقه سازي و گسترش موضوعي را بستر سازي كند.
اين كارگردان پرداخت به مضامين بااهميت همچون مقوله شهروندي و فرهنگ زندگي مجموعه نشيني- آپارتماني- در سينما و تلويزيون و تبيين آرمانشهر را اساسي خواند و بر توجه هنرمندان به موارد يادشده تاكيد كرد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14