در برابر قاضي

همسر فريبكار
خانمي تعريف مي كرد: 20 سال پيش شوهرم بر اثر يك بيماري ناشناخته از دنيا رفت و مرا با 2 فرزند خردسال تنها گذاشت.
وقتي فرزندانم براي ادامه تحصيل به شهرستان هاي دور رفتند براي تأمين هزينه هايشان به ازدواج با يك ثروتمند تن دادم. درحالي كه او علي رغم وعده هايش از پرداخت هزينه هاي فرزندانم خودداري مي كرد تا اينكه دخترم تصميم به ازدواج گرفت. براي تأمين جهيزيه اش از همسرم درخواست كردم تا 10 ميليون تومان به من بدهد و او به اين شرط پذيرفت كه در قبالش سفته بگيرد و اين مبلغ از مهريه ام كسر شود. من هم پذيرفتم اما فراموش كردم كه سفته ها را از او پس بگيرم.
شوهر اين خانم بعد از مدتي سفته را به اجرا گذاشت و از او طلب بدهي اش را كرد. به گفته اين خانم همسرش با 5 همسر قبلي خود نيز همين معامله را انجام داده و همه آنها را بدون پرداخت ريالي مهريه طلاق داده بود.

شوهرم خرجي نمي دهد
زن 24 ساله اي درحضور قاضي با بيان اينكه شوهرش كارخانه دارد ولي بسيار خسيس است و پول توجيبي خود را نيز از خانواده اش مي گيردگفت: همسرم وضع مالي خوبي دارد ولي به دليل عادتي كه داشته، هنوز پول توجيبي خود را از خانواده اش مي گيرد؛ او تا به حال يك ريال هم به من خرجي نداده است.
وي با اشاره به اينكه حدود 3سال از زندگي مشتركمان مي گذرد و ما فرزندي نداريم؛ ادامه داد: از شوهرم نفقه اي مشخص به صورت روزانه يا ماهانه مي خواهم؛ او بايد اين موضوع را قبول كند كه درحق من ظلم كرده و طي اين 3 سال از سكوت و مظلوميت من سوء استفاده كرده است.
زن بارديگر درمقابل قاضي اين پرونده ايستاد و با بيان اينكه شوهرم يك كارخانه قالبسازي دارد و احتياجي به پول توجيبي ندارد، افزود: او از پدر و مادرش پول توجيبي مي گيرد و براي من نيز خرجي نمي گذارد؛ طي اين 3 سال حرفي نزدم ولي حالا مي خواهم اين موضوع را در دادگاه روشن كنم.
قاضي اين شعبه بعد از مشاهده مدارك لازم، مرد را محكوم به پرداخت ماهانه يكصد هزار تومان به عنوان نفقه به زن كرد.

همسرم خريد را به من ترجيح مي دهد
همسرم بسيار پرتوقع است و اصلاً به وضع مالي من توجه نمي كند و فقط به فكر خريدكردن است.
اينها گوشه اي از گلايه هاي مردي است كه دادخواست جدايي خود را به قاضي يكي از شعب ارائه مي كند.
او در مقابل قاضي با بيان اينكه از دست رفتارهاي همسرم به ستوه آمده ام مي گويد: همسرم دائم به فكر خريد كردن و روي «مد» گشتن است؛ من ديگر تحملم تمام شده و مي خواهم از او جدا شوم.
وي با اشاره به اينكه بهترين تفريح همسرم، خريد كردن است، ادامه مي دهد خريد كردن حرف اصلي را در زندگي همسرم مي زند و او هميشه با دوستانش به دنبال مد و خريد لبا سهاي مختلف است.
وي با اشاره به اينكه 5 سال از زندگي مشتركمان مي گذرد و ما فرزندي نداريم، ادامه داد: رفتارهاي همسرم برايم غيرقابل تحمل است بنابر اين بايد از او جدا شوم تا با دوري از او بتوانم راحت زندگي كنم.

طلاق مي خواهم ، چون بيمارم
زني در دادگاه خانواده با بيان اينكه مريضي حادي دارم، گفت: شوهرم با اينكه مي داند من زياد زنده نمي مانم ولي به هيچ وجه با جدايي موافقت نمي كند.
اين زن در مقابل قاضي با بيان اينكه شوهرم نمي تواند در كنار من زندگي كند، گفت: شوهرم بايد از من جدا شود چرا كه من بيماري حادي دارم؛ او با اينكه از اين موضوع اطلاع دارد ولي حاضر به جدايي از من نيست.
او فقط به زمان حال فكر مي كند و متوجه نيست كه روز به روز به من وابسته تر مي شود؛ در حقيقت اگر او حالا از من جدا شود، برايش بهتر است و اگر در آينده و با پيشرفت بيماري، مرا از دست بدهد، افسرده خواهد شد.

غذاهاي مغذي رشد جنين شما را تامين مي كند

غذا خوردن هميشه مهم است بويژه هنگامي كه در دوره بارداري هستيد بنابراين با مصرف غذاهاي مغذي از رشد كودك خود اطمينان حاصل كنيد.
با وجودي كه شما دونفري از يك بدن تغذيه مي كنيد اما به رژيم غذايي خاصي نياز نداريد در واقع شما حدود 300 كالري اضافه تر در روز بايد مصرف كنيد و حتي اگر اضافه وزن داريد بايد كالري كمتر از اين مورد را مصرف كنيد.
سعي كنيد رژيم غذايي متعادل كه شامل موارد زير هستند استفاده كنيد ازجمله:
¤ گوشت سالم
¤ ميوه ها
¤ سبزيجات
¤محصولات لبني كم چرب
با داشتن رژيم غذايي متعادل احتمال بيشتري براي دريافت موادمغذي كه نياز داريد وجود دارد. اما شما موادمغذي نظير كلسيم، آهن و اسيدفوليك بيشتر از زماني كه باردار شويد نياز داريد. به پزشك خود يادآوري كنيد تا ويتامين هاي موردنيازتان را برايتان تجويزكند اما مصرف ويتامين ها به معناي اين نيست كه شما يك رژيم غذايي فاقد موادمغذي بگيريد. به ياد داشته باشيد كه مكمل هاي غذايي نمي تواند منبع كافي براي جذب مواد موردنياز بدنتان باشد.
كلسيم
براي اكثر زنان 19 ساله و بالاتر- از جمله كساني كه حامله هستند به دليل اينكه معمولا روزانه 1000ميلي گرم كلسيم دريافت نمي كنند مصرف آن توصيه مي شود. از آنجا كه كودك در حال رشد شما نيازمند كلسيم بالايي است بايد با مصرف كلسيم از كمبود اين ماده در استخوانهاي خود جلوگيري كنيد. دكترشما نيز به احتمال زياد ويتامين هاي دوران بارداري را براي شما تجويز كند، كه ممكن است براي برخي كلسيم بيشتري داشته باشد.
منابع خوب كلسيم عبارتنداز:
¤ فرآورده هاي لبني كم چرب از جمله شير، پنير پاستوريزه و ماست
¤ كلسيم غني شده محصولات، از جمله آب پرتقال، شيرسويا و غلات
¤ سبزيجات سبزتيره مانند اسفناج، كلم پيچ، كلم بروكلي
¤ لوبيا
¤بادام
آهن
چرا زنان باردار نياز به حدود 30ميلي گرم آهن در هر روز دارند؟ زيرا آهن براي حمل اكسيژن درسراسر بدن مورد نياز است.
بدون آهن كافي بدن نمي تواند به اندازه كافي به سلول هاي قرمز خون و بافت بدن و اندام برساند، بنابراين به خصوص براي زنان باردار «براي خود و كودكان در حال رشد خود» دريافت آهن كافي در رژيم غذايي روزانه خود مهم است.
غذاهاي غني از آهن عبارتنداز:
¤ گوشت قرمز
¤ ماكيان
¤ ماهي آزاد
¤تخم مرغ
¤ غلات غني شده
¤لوبيا و نخود خشك شده
¤ميوه هاي خشك شده
¤ سبزيجات برگدار سبز تيره
(اسيد فوليك)
مراكز كنترل و پيشگيري بيماري (سي دي سي) توصيه مي كند كه تمام زنان درسنين باروري- و به خصوص كساني كه در حال برنامه ريزي بارداري هستند حدود 400 ميكروگرم (40.ميلي گرم) اسيد فوليك درهر روز كسب كنند. مي توانيد از مولتي ويتامين و يا مكمل اسيدفوليك علاوه بر اسيد فوليك موجود در موادغذايي براي رفع اين نياز استفاده كنيد.
مطالعات نشان داده اند كه مصرف مكمل هاي فوليك اسيد 1ماه قبل و در طول 3ماه اول حاملگي باعث كاهش خطر ابتلا به نقايص لوله عصبي تا 70% مي شود.
لوله عصبي- در طي چند هفته از بارداري شكل گرفته و بعداً براي تبديل شدن به مغز و نخاعي توسعه مي يابد زماني كه لوله عصبي شكل نمي گيرد، نقص لوله عصبي مانند Spina bifida بوجود مي آيد.
مصرف مقدار مناسب فوليك اسيد در دوران بارداري و مصرف بيشتر براي زناني كه قبلا تجربه داشتن كودكاني با همين نقص را داشته اند توصيه مي شود.
بايد بدانيد كه اكثر مولتي ويتامين ها اين ماده را دارند اما براي اطمينان بيشتر برچسب روي آن را هم مطالعه كنيد.
مايعات
نوشيدن مقدار زيادي مايعات به ويژه آب، در طول بارداري بسيار مهم مي باشد. نوشيدن آب به اندازه كافي هر روز مي تواند به پيشگيري مشكلاتي از قبيل كم آبي و يبوست كمك كند.

صادقانه جواب دهيد:چي از زندگي فهميده ايد؟

فهميده ام كه باز كردن پاكت شير از طرفي كه نوشته است از اين قسمت باز كنيد سخت تر از طرف ديگر است. (54 ساله)
فهميده ام كه نبايد بگذاري حتي يك روز هم بگذرد، بدون آنكه به زنت بگويي «دوستت دارم» (61 سال)
فهميده ام كه اگر عاشق انجام كاري باشم، آن را به نحو احسن انجام مي دهم. (48 ساله)
فهميده ام كه وقتي گرسنه ام نبايد به سوپر ماركت بروم. (38 ساله)
فهميده ام كه مي شود دو نفر دقيقا به يك چيز نگاه كنند ولي دو چيز كاملا. متفاوت ببينند. (20 ساله)
فهميده ام كه وقتي مامانم ميگه «نه» يعني حالا باشه تا بعد (7 ساله)
فهميده ام كه من نمي تونم سراغ گردگيري ميزي كه عكس ها روي آن است بروم و مشغول تماشاي عكس هاي آلبوم نشوم (42ساله)
فهميده ام كه بيش تر چيزهايي كه باعث نگراني من مي شوند هرگز اتفاق نمي افتد. (64 ساله)
فهميده ام كه وقتي مامان و بابا سر هم ديگه داد مي زنند من مي ترسم. (5 ساله)
فهميده ام كه اغلب مردم با چنان عجله و شتابي به سوي داشتن يك زندگي خوب «حركت مي كنند كه از كنار آن رد مي شوند» (72 ساله)
فهميده ام كه وقتي من خيلي عجله داشته باشم، نفر جلوي من اصلا عجله ندارد (29 ساله)
فهميده ام كه بيش ترين زماني كه به مرخصي احتياج دارم زماني است كه از تعطيلات برگشته ام. (38 ساله)
فهميده ام كه مديريت يعني: ايجاد يك مشكل - رفع همان مشكل و اعلام رفع مشكل به همه (34 ساله)
فهميده ام كه اگر دنبال چيزي بروي بدست نمي آوري، بايد آزادش بگذاري تا به سراغت بيايد. (29 ساله)
فهميده ام كه در زندگي بايد براي رسيدن به اهدافم تلاش كنم ولي نتيجه را به خواست خدا بسپارم و شكايت نكنم. (29 ساله)
فهميده ام كه عاشق نبودن گناه است. (31 ساله)
فهميده ام هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است و يا غير اخلاقي يا چاق كننده و... فهميده ام مبارزه در زندگي براي خواسته هايت زيباست اما تنها در كنار كساني كه دوستشان داري و دوستت دارند! (27 ساله)
در زندگي فهميده ام در فكر عوض كردن همسرم نباشم خودمو عوض كنم و وفق بدم به موقعيتها و مراحل مختلفه زندگيم تا بتونم با بينش واضح زندگيم رو با خوشحالي و سرور ادامه بدم.
هركسي مسئول خودش هست، مي بايد آدم درستي باشم هر كسي. تو قبر خودش ميخوابه، (42 ساله)
فهميده ام كه وقتي طرف مقابل داد ميزند صدايش به گوشم نمي رسد بلكه از آن رد مي شود. (50 ساله)
فهميده ام هر كس فقط و فقط به فكر خودشه، مرد واقعي اونه كه هميشه و در همه حال به شريكش هم فكر كنه بي منت. (35 ساله)
فهميده ام براي بدست آوردن چيزي كه تا بحال نداشتي بايد بري كاري رو انجام بدي كه تا بحال انجامش نداده بودي! (36 ساله)
راستي شما چي از زندگي فهميده ايد؟

دنيا را از نگاه جوانان ببينيم

در مقابل نسل جديد بايد گوش بود، وقتي گوش باشيم مي فهميم دردش از كجا است و مي توانيم آن را درمان كنيم. معتقد است اگر بخواهيم مثل يك ضبط صوت تجربيات خودمان را انتقال بدهيم، مقاومت ايجاد مي كنيم. تأكيد مي كند ما هميشه مي گوييم وقتي مي خواهيد با جوان صحبت كنيد بايد از پشت چشم او دنيا را ببينيد نه از پشت عينك خودتان! وقتي از پشت چشم جوان نگاه كنيم، آن وقت مي توانيم احساساتمان را نسبت به آن ها تغيير دهيم.
ويليام جيمز سخن بسيار زيبايي دارد. تداوم هر رفتاري به نتيجه آن بستگي دارد: اگر نتيجه خوب بود آن را ادامه مي دهيم وگرنه بايد روش را عوض كنيم.
دكتر سيدرضا زماني در رابطه با تفاوت بين نسل هاي مختلف انقلاب مي گويد:
تفاوت بايد باشد تا ما پيشرفت كنيم وگرنه در جا مي زنيم. تفاوت اگر نوآوري، ابتكار و جسارت به همراه داشته باشد ارزشمند است، كه اين ها معمولا در نسل جوان زياد است. براي اين كه جوان آرمان خواه، زياده خواه، جاه طلب، تنوع طلب و داراي انگيزه هاي مختلف است، اين باعث مي شود تفاوت پيدا شود، لذا ايرادي ندارد. مسئولين بايد با ابزار آموزش به جوانان كمك كنند تا آن ها تفاوت هايشان را بهتر بشناسند و بتوانند با به خدمت گرفتن جنبه هاي مثبت تفاوت ها رشد كنند. اگر چنانچه تفاوت ها شناخته نشوند، سركوب شوند و برخورد تند با آن ها شود، چه بسا به صورت عقده هاي پنهان دربيايند.
اگر خانواده خوب روي جوان كار كرده باشد، مركز عاطفه جوان در خانواده باشد، جوان احساس خوبي نسبت به مسئولين داشته باشد و بتواند با آن ها ارتباط برقرار كند، از آنچه در ماهواره و اينترنت است حسن استفاده مي كند. پس تا آنجا كه مي توانيم بايد به فرزندانمان آگاهي دهيم.
اگر حضرت علي(ع) چهارده قرن پيش گفت فرزندان خود را مطابق عصر خود تربيت كنيد، به اين خاطر بود كه پيش بيني مي كرد ما نمي توانيم فرزند خود را درست عين خودمان تربيت كنيم. بنابراين تفاوت نسل همه جاي دنيا زياد است. هر قدر نسل گذشته بيشتر بتواند با فرزندان خود ارتباط برقرار كند و در مديريت هاي مشاركتي و نه آمرا نه با آنان كار كند، بيشتر به آن ها نزديك مي شود. وقتي به هم نزديك مي شوند تضاد و تفاوت كمتر مي شود چون مي توانند گفتگو كنند.
او ادامه مي دهد: نسل گذشته ما يك اشتباه دارد و آن اين است كه تجربه را ملاك قرار مي دهد و مي گويد آن چه تجربه مي گويد همه چيز است. نسل جوان مي گويد علم، تحقيق و اطلاعات حرف اول را مي زند. من مي گويم نسل گذشته نبايد بهاي بيش از حد به تجربه بدهد. تجربه ملاك است، خوب است، اما همه چيز نيست. نسل جوان هم نبايد بي اعتنا به تجربه باشد. پدر و مادري كه در زندگي كمر خم كرده اندو مويي سفيد كرده اند حتما در زندگي آگاهي هاي زيادي دارند كه نسل جديد ما نبايد به اين ها بي اعتنا باشد. نبايد فكر كنند چون خودشان از لحاظ علمي پيشرفت كرده اند پدران و مادرانشان بي سواد هستند. نسل گذشته بايد باور كند كه نسل جديد حرفي براي گفتن دارد و لذا از قاطعيت الكي دوري كند و خود را در ديوار حبس نكند. بزرگي مي گويد وقتي مي خواهي آتش را خاموش كني بايد به آن نزديك شوي! فاصله گرفتن از آتش موجب گسترش بيشتر آن مي شود. اگر نسل جوان را به واسطه تنوع طلبي و جاه طلبي اش با كمي اغماض همچون اين آتش تصور كنيم، پدر و مادر بايد به اين آتش نزديك شوند، نمي توانند از دور و آمرانه با او ارتباط برقرار كنند، اگر چنين كنند آتش گسترش پيدا مي كند. پدر و مادر براي اين كه بتوانند آتشي را كه در درون فرزندان شان شعله مي كشد، همانند خود رايي و مخالفت، بايد به آن نزديك شوند.پدران و مادران ما علاقه مند هستند تا ارزش هايي مانند صداقت، تقوا و ايمان را به بچه ها انتقال دهند. ما روان شناسان دراين زمينه يك حرف ويژه داريم و آن اين كه فرزندان ما از حرف هاي ما چيزي ياد نمي گيرند بلكه از اعمال ما مي آموزند. وقتي بين عمل و حرف ما تضاد وجود دارد، آن موقع اعتراض فرزندان ما بالا مي گيرد.
از طرف ديگر آموزش دهنده هاي ما نيز سه مشكل دارند كه باعث مي شوند خواننده، شنونده يا بيننده فراري شود، اول اين كه كلي گويي مي كنند، مسئله را مطرح مي كنند ولي راهكار را نمي گويند، در نتيجه مخاطب دچار اضطراب و تشويش مي شود و سعي مي كند گوش نكند چون مي ترسد. دوم اين كه نصيحت هاي مستقيم و تكراري مي كنند و جوان ناخودآگاه نسبت به آن نوعي مقاومت منفي پيدا كرده است. بنابراين وقتي مستقيم به جوان نصيحت مي شود، به ما نگاه مي كند ولي گوش نمي كند! منتظر فرصتي است تا فضا عوض شود و بلند شود برود. سوم اين كه برخي آموزش دهنده هاي ما آن قدر فاخر، سخت و پيچيده صحبت مي كنند كه مخاطب احساس حماقت مي كند و لذا بدش مي آيد! ما روان شناسي كاربردي را بايد براساس جامعه شناسي خودمان و امثالي كه درآن هستند پيش ببريم. زبان فارسي آن قدر قوي است كه ما مي توانيم لحظه به لحظه از آن استفاده كنيم، مثلاً درخصوص افكار منفي داريم«از آنچه مي ترسيدم برسرم آمد». لذا معلم هاي ما بايد از زبان قابل فهم استفاده كنند. من از خودم تعريف نمي كنم اما برنامه اي درخصوص مسائل نوجوانان در سيما داشتم كه تا به حال هشت بار پخش شده است. چرا؟ براي اين كه به گونه اي صحبت مي كنم تا يك مادر با هشت كلاس سواد نيز آن را بفهمد، اگر يك فوق ليسانس هم گوش كرد نگويد غلط است.
چند سال پيش خدمتكاري پيش بنده آمد، به او گفتم چقدر دستمزد مي گيري؟ گفت روزي هفت هزار تومان، گفتم ويزيت من بيست هزار تومان است. چطور راضي شدي سه روز دستمزدت را اين گونه خرج كني؟ گفت صحبت هاي تو را در تلويزيون شنيدم، خوشم آمد و خواستم رودررو درباره دخترم با تو صحبت كنم. من از او دو هزار تومان گرفتم تا بداند براي اين مسائل پول هم بايد داده شود. اين براي من باعث افتخار است.
مردم ما وقتي كه فرزندشان به بلوغ مي رسد در صورتي مي توانند راهنمايي هاي لازم را به او ارائه دهند كه روش شان درست باشد. من به پدران و مادران توصيه مي كنم كه با فرزندان خود رفيق باشند، از برج عاج پايين بيايند. آمرانه صحبت نكنند و تحكم نكنند، دوستي اين نيست كه ما خبرچين و جاسوس بچه ها شويم يا اتاق شان را دائما بازرسي كنيم، دوستي اين است كه مثل همسالان شان باشيم، سنگ صبورشان باشيم، حوصله به خرج دهيم و زيان نصيحت را متوقف كنيم. متاسفانه پدر ومادرها مانند ضبط صوت هايي كه پر از كلمات خوب شده اند، به مجرد اين كه بچه ها صحبت مي كنند، رگبار نصيحت را شروع مي كنند كه من دركتاب هايم نوشته ام كه رگبار نصيحت موقوف! به جاي پاسخ به سؤال بچه مي توانيم از خودش راه حل را بپرسيم. بسياري از بچه ها راه حل را مي دانند، كافي است از آن ها بپرسيم تا بدان عمل كنند. من هميشه به پدر و مادرها مي گويم وقتي مي خواهيد بچه ها كاري كنند در مسير راه رفتن از اتاق خواب به سالن نگوييد، پاي تلويزيون نگوييد. يك ميزگرد مثل ميزگرد رسمي اداره ها تشكيل دهيد، كاغذ و قلم بگذاريد و با بچه ها مشورت كنيد. فرزندان كوچك خود را بزرگ مردان و بزرگ زناني بدانيد كه قادر هستند فكر كنند. در دوران كودكي و نوجواني بچه ها از را آن ها مي خواهيم مثلا در مصرف برق و آب خانه صرفه جويي كنند، تكاليف شان را انجام دهند، سروقت بخوابند، در دوره جواني از آنها مي خواهيم دير به دانشگاه نروند، مشروط نشوند و... من مي گويم براي اين كارها 15 روز يكبار اعضاي خانواده طي يك جلسه 2 ساعته دور يك ميز بنشينند و به بچه ها احترام بگذارند. به جاي اين كه پدر ومادرها متكلم وحده باشند. اجازه بدهند فرزندان نيز اظهار نظر كنند و وقتي اظهار نظر بچه صحيح است مثلا بنويسند فاطمه چنين گفت: خود من هر وقت مي خواستم آپارتمان را عوض كنم فرزند كوچكم را در بحث شركت مي دادم، اظهارنظرهاي او غير كارشناسانه بود ولي به او گوش مي داديم تا احترامش كرده باشيم، روان شناسي كاربردي ما به اين معنا است كه والدين بيشتر با بچه ها ارتباط برقرار كنند و اجازه بدهند آن ها حرف بزنند، نگويند «اين حرف ها به تو نيامده» يا «اين چه حرفي است كه مي زني» با چنين جملاتي بچه يخ مي زند و ديگر قادر به حرف زدن نخواهد بود.

خوراكي هاي خوب براي پوست هاي بد

خيلي ها ريشه بسياري از ناراحتي هاي بدنشان را در عوامل خاص و بيماري هاي عجيب و غريب جست وجو مي كنند؛ در حالي كه بعد از كلي تحقيق و معاينه و آزمايش، تازه به اين نتيجه مي رسند كه همه چيز زير سر تغذيه شان بوده! سلامت پوست هم از اين سهل انگاري مستثنا نيست...
پركردن سبد غذايي تان از انواع خوراكي هاي سالم و مفيد مي توانيد پوستي سالم، زيبا و جوان داشته باشيد.
1) آب: اولين و مهمترين چيزي كه مي توانيد به بدنتان برسانيد تا پوستتان زيباتر و سالم تر شود، آب است. هرچه آب بيشتري بنوشيد مواد مضر بيشتري از بدنتان دفع شده و ظاهر پوستتان بهتر مي شود.
2) آووكادو: اين ميوه پرخاصيت سرشار از بيوتين است و براي جلوگيري از خشكي پوست، سستي مو و شكنندگي ناخن بسيار مفيد است. استفاده موضعي از اين ميوه مي تواند سوختگي را التيام بخشد. مي توانيد در خانه ماسك مرطوب كننده آووكادو درست كنيد. ابتدا هسته اين ميوه را در بياوريد؛ بعد، پوست آن را بگيريد و مانند پوره له كنيد. روغن اين ميوه بسيار نرم كننده است و ويتامينE نيز دارد.
3) چاي سبز: پلي فنول هاي انباشته شده در چاي سبز از آن نوشيدني پرخاصيتي ساخته اند. سعي كنيد روزانه 4فنجان چاي سبز بنوشيد؛ سرد يا گرمش هم تفاوتي نمي كند. هنگام نوشيدن چاي به آن شير يا شكر نيفزاييد.
4) گوجه فرنگي: دانشمندان آلماني دريافته اند مصرف موضعي رب گوجه خانگي همراه روغن زيتون از آفتاب سوختگي پوست جلوگيري مي كند. گوجه فرنگي سرشار از ليكوپن و كاروتنوييد است. اين ريزمغذي ها مي توانند پوست را در برابر صدمات ناشي از راديكال هاي آزاد محافظت كنند.
5) هندوانه: هندوانه سرشار از آنتي اكسيدان هايي است كه راديكال هاي آزاد را جذب كرده و از فعاليت هاي مضر آنها جلوگيري مي كنند.
6) ماهي: ماهي حاوي كاروتنوييدي به نام آكستانتين است كه به پوست خاصيت الاستيسيته مي بخشد. پس اگر مي خواهيد پوستتان كمتر چروك شود. بهتر است ماهي را پاي ثابت رژيم غذايي خود قرار دهيد.
7) انواع توت: توت فرنگي، توت سفيد، توت قرمز، تمشك و... منابع بي نظيري براي دريافت آنتي اكسيدان هستند. اين ميوه ها را به عنوان ميان وعده ميل كنيد؛ حتي مي توانيد آنها را در كنار غذا به عنوان چاشني مصرف كنيد.
8) كلم بروكلي: بروكلي نوعي سبزي است كه خواص سلامت بخش متنوعي دارد. حتما پيش از اين هم شنيده ايد كه: «براي سلامت خودتان بروكلي بخوريد» و حالا از ما هم بشنويد كه: «براي سلامت پوستتان بروكلي بخوريد.» يكي از مواد مفيد بروكلي ويتامينA است كه در ساخت سلول هاي پوست نقش مهمي ايفا مي كند و با مصرف آن تجديد سلول هاي پوست بهتر و با سرعت بيشتري انجام خواهد شد.
9) گريپ فروت: گريپ فروت ميوه اي سرشار از ويتامينC است كه پوست شما نياز مبرمي به آن دارد.
10) انار: انار ميوه اي سرشار از آنتي اكسيدان است كه مي تواند ساخت كلاژن را در بدن افزايش دهد. دانه هاي انار را گاهي روي پوست تان قرار دهيد و از فوايد بي نظير آنها بهره مند شويد.
11) اسفناج: ويتامينA فراوان اين سبزي مي تواند پوست تان را جوان و شاداب كند.
12) لبنيات كم چرب: يكي از ديگر از گروه هاي غذايي كه ويتامينA قابل توجهي دارند، انواع لبنيات هستند. اگر مي خواهيد با لبنيات، نياز پوستتان را به ويتامينA برآورده سازيد، بايد انواع كم چرب لبنيات را انتخاب كنيد تا انواع مضر چربي به بدنتان نرسد.
13) هويج: هويج را به خاطر ويتامينA زيادش خوب مي شناسند. از آنجا كه ويتامينA يكي از ويتامين هاي ضروري براي پوست محسوب مي شود، بهتر است هويج را در برنامه غذايي خود داشته باشيد.
14) تخم مرغ: تخم مرغ سلول هاي آسيب ديده با راديكال هاي آزاد را ترميم مي كند؛ زيرا سرشار از پروتئين است. از طرفي، مقادير قابل توجه بيوتين تخم مرغ باعث شده اين ماده غذايي از خشكي پوست هم جلوگيري كند.
15) گردو: اگر پوست جوان و سالمي مي خواهيد، بايد در رژيم غذايي خود مقادير كافي اسيد چرب امگا3 داشته باشيد. گردو منبع خوبي از اين ماده مغذي است. به علاوه، اگر طعم ماهي را زياد دوست نداريد، گردو جايگزين خوبي براي دريافت اين ماده است. اسيد چرب امگا3 باعث نرمي پوست و مو شده و ظاهر جوان تري به شما مي بخشد.
16) حبوبات: يكي ديگر از منابع غني پروتئين، حبوبات هستند. اين گروه غذايي مي توانند خراب كاري هاي راديكال هاي آزاد بر پوست را از بين ببرند. پروتئين ها در بدن به مواد تشكيل دهنده شان يعني آمينواسيدها تبديل مي شوند. سلول هاي بدن هم از آمينواسيد ساخته شده اند بنابراين در دسترس بودن آمينواسيد كافي امكان بازسازي سلول ها را به بدن مي دهد.
17) پرتقال: حتما شنيده ايد كه براي دريافت ويتامينC پرتقال بخوريد. ويتامينC اين ميوه تأثير بسزايي بر پوست مي گذارد.
18) غلات كامل: اگر سبوس غلات از آنها جدا نشوند، به آنها غلات كامل مي گويند. اين گروه غذايي منبع مناسبي از سلنيوم هستند كه پوست به اين ماده معدني نياز دارد. انواع غلات صبحانه و نان و برنج قهوه اي مي توانند سلنيوم مورد نياز پوست را فراهم كنند.

بد خوابي كودكان

خواب يكي از ضروري ترين نيازهاي انسان است كه اهميت آن خصوصا در دوران كودكي و رشد بسيار مهم است. زمان خواب مي تواند براي كودك اوقات شيريني باشد و از طرفي هم ممكن است جدايي از اعضاي خانواده، هراس و نگراني زيادي را براي او به همراه داشته باشد. يكي از نگراني هاي والدين مشكلات خواب فرزندشان است، چرا كه خواب و استراحت ناكافي تأثيرات نامطلوبي در رشد كودك دارد.
ويژگي هاي خواب كودكان
اگر مراحل و ساعات مختلف خواب را در نظر بگيريم، كودك از تولد تا 3ماهگي 16تا 17ساعت در شبانه روز مي خوابد، طوري كه معمولا 3ساعت خواب و يك ساعت بيدار است. از 3تا 6ماهگي، 50تا 70درصد بچه ها 7ساعت در شب مي خوابند. از 6تا 9ماهگي شب ها را كامل مي خوابند. از سن 9تا 12سالگي بچه ها غالبا 7ساعت شب مي خوابند و 2ساعت روز استراحت مي كنند.
كابوس هاي كودكانه
كابوس در واقع روياي بد و ناراحت كننده است كه غالبا به خاطر عوامل ترسناك در روز بروز مي كند. اين عوامل مي تواند از جانب والدين، تماشاي تلويزيون و اضطراب هاي خاص كودكانه باشد. همچنين تحقير شدن كودك در سن 3تا 5سالگي، گم شدن و پيدا نكردن راه خانه، از دست دادن عشق مادر به خاطر از شير گرفته شدن علل مهم كابوس شناخته شده است. كابوس تقريبا نزديك صبح كه زمان خواب عميق است ديده مي شود، بيشتر از چند دقيقه طول نمي كشد و كودك با حالت جهشي و ترس از خواب مي پرد. در اين زمان بچه كاملا نسبت به پدر و مادر و محيط پيرامون آگاهي دارد، مي تواند اشيا را شناسايي كند، اما با جيغ و گريه و اضطراب از خواب بيدار مي شود. نسبت به خواب و چيزهايي كه ديده، آگاهي دارد و آنها را به ياد مي آورد.
در اين باره بايد به كابوس پس ضربه اي هم اشاره كرد. به اين معني كه كودك در دوره اي از زندگي در شرايط وحشتناكي مثل آتش سوزي، تصادف و... قرار داشته كه بعداً همان صحنه ها را در خواب مي بيند. كابوس هاي كودكانه اگر تا دوران بلوغ ادامه يابد، نشان دهنده مشكلات درون خانواده است.
شرايط سني مختلف كودكان در رابطه با كابوس ديدن
هنوز اطلاع دقيقي در دست نيست كه نوزادان كابوس مي بينند يا نه كه البته احتمال آن خيلي ضعيف است. به طور كلي مفهوم رويا از 2سالگي كم كم شكل مي گيرد. از 1تا 3سالگي ممكن است كابوس ديدن شروع شود كه خيلي كم پيش مي آيد و كابوس محتواي ساده اي دارد. حدود 3تا 5 سالگي، سن شايع كابوس ديدن است. بچه ها در سنين 3 تا 6سالگي دچار اضطراب هايي مي شوند كه مشكلات خواب را در پي دارد و غالبا براي خوابيدن مقاومت مي كنند. از 6تا 10سالگي هم ممكن است كابوس ببينند اما احتمال آن كمتر است كه علت آن مي تواند فيلم ها و داستان هاي ترسناك باشد. همچنين كابوس در اين سن مي تواند راهي براي ابراز احساسات تهاجمي باشد. اين حالت معمولا در بين كودكان با ادب و شايسته اي مشاهده مي شود كه چون كمتر احساسات و رفتار منفي خود را بروز مي دهند، به شكل كابوس ديده مي شود.
رفتار صحيح والدين با اين مشكل
وقتي كودك با اضطراب از خواب بيدار مي شود، پدر و مادر بايد ترس او را از بين ببرند و به او آرامش دهند و لزومي ندارد تا از او بپرسند چه چيزهايي در خواب ديده است. اما مهم ترين عامل، كم كردن مشاجرات خانوادگي است چرا كه اين مسائل عوامل تهديد كننده ذهن است. به علاوه بايد تلويزيون ديدن فرزندان نيز كاملا كنترل شود و اصلا تصاوير ناراحت كننده و خشن نبينند.
وحشت شبانه
وحشت شبانه حالتي است كه كودك با ترس و هراس از خواب مي پرد، در رختخواب مي نشيند، تقاضاي كمك مي كند، دستانش را به اين طرف و آن طرف تكان مي دهد و به يك مهاجم حمله مي كند. با اينكه چشمانش باز است اما اطرافيان را نمي شناسد، ممكن است به نقطه اي خيره شود. وحشت شبانه در ساعات اول شب اتفاق مي افتد و بيش از 5تا 10 دقيقه طول نمي كشد. كودك خودش هم دوباره مي خوابد و اگر صبح از او در اين باره سؤال كنيم، چيزي به خاطر ندارد. اين حالت در سنين 4تا 7 سال رايج تر است و بيشتر در بين كودكان باهوش، مضطرب و فعال ديده مي شود. تفاوت آن با كابوس در اين است كه كابوس ممكن است تا بزرگسالي هم ادامه داشته باشد، اما وحشت شبانه فقط منحصر به دوران كودكي و موقتي است.
عوامل پديدآورنده وحشت شبانه
بار ديگر بايد به شرايط روحي رواني كودك اشاره كنيم. مسائل خانوادگي و والدين در اين زمينه بسيار حائز اهميت است. اما علاوه بر آن، خستگي و مسافرت هاي طولاني كه ريتم خواب كودك را به هم مي زند، افسردگي و مصرف برخي داروها نيز مي تواند وحشت شبانه را در پي داشته باشد. اگر همه شرايط روحي كودك مساعد بود، شرايط جسماني مثل پايين آمدن قند خون، تب، اختلالات گوارشي و... مي تواند علل زمينه ساز باشد. براي برطرف كردن مشكل نيز بايد در وهله اول وضعيت خانواده بررسي شود و بعد شرايط كودك، زيرا در اين باره خانواده درماني بسيار مهم است.
راه رفتن كودكان در خواب
اين مشكل تقريباً به ندرت ديده مي شود و بيشتر از چند بار در زندگي كودك اتفاق نمي افتد. ادامه يافتن اين حالت تا دوران بلوغ نيز مانند وحشت شبانه بسيار نادر است. كودكان بي قرار، حساس، عصباني، هيجاني و تب دار بيشتر مستعد ابتلا به اين اختلال هستند. راه رفتن در خواب خطرناك است اما باعث صدمه نمي شود.
عوامل ارثي، شرايط خانوادگي، خصوصاً كمبود محبت، روابط والدين، كيفيت آن و مسائل روحي عاطفي در بروز اين حالت دخيل است.
كودك در اين حالت با چشمان باز، كورمال كورمال راه مي رود، طوري اطراف را لمس مي كند كه انگار به دنبال چيزي مي گردد. معمولا به طرف دستشويي يا اتاق مادر مي رود و نسبت به اطرافش آگاهي ندارد.
در صورت مشاهده اين حالت، والدين بايد دست او را گرفته و آرام به رختخواب برگردانند. بهتر است در و پنجره ها بسته باشد تا كودك از ارتفاع سقوط نكند. مراقب باشيد فرزندتان قبل از خواب حتماً به دستشويي برود و شب ها غذاي سنگين نخورد. طبق نظريه زيست شناختي قطع كنترل قشر مغز با اعصاب محيطي مي تواند زمينه ساز اين اختلال باشد؛ زيرا قشر مغز خواب و اعضاي محيطي بيدار هستند. گاه در چنين شرايطي دارو تجويز مي شود. اصولا به خاطر اينكه در زمان خواب ارتباط با عالم واقعي قطع مي شود كودكان با خوابيدن مشكل دارند.
اگر فرزندتان حاضر نيست تنها بخوابد...
چنين بچه هايي اصولا از چيزي مي ترسند كه رايج ترين آن دوري از مادر است. براي جدايي آنها بايد قدم به قدم پيش رفت. اگر هر شب پيش شما مي خوابد، در شب هاي بعد كم كم فاصله او را از خود بيشتر كنيد. در واقع بايد حساسيت او را نسبت به اين مسئله از بين ببريد. اول با او صحبت كنيد، برايش داستان هايي با همين مضمون تعريف كنيد، اگر تنها خوابيد پاداشي در نظر بگيريد تا به اين صورت بتواند بر مشكلش غلبه كند.
عوامل كمك كننده به خواب بهتر بچه ها
قصه گويي پيش از خواب تأثير بسيار مثبتي در خواب دارد. بچه ها خيلي دوست دارند خودشان قهرمان داستان باشند. داستان هاي تخيلي يا حتي اتفاقاتي كه طي روز روي داده را در قالب شخصيت خودش تعريف كنيد. خاطرات دوران نوزادي و عكس هاي آن زمان براي او بسيار خوشايند است. قدرت تخيل كودك بالاست، به همين خاطر تجسم سازي به او كمك مي كند. خوابيدن اعضاي خانواده در يك زمان نيز يكي ديگر از عوامل كمك كننده است. لحظه آخر جدايي از فرزند بايد با كلمات مهربانانه، نوازش و بوسيدن همراه باشد.
مريم سادات كاظمي

يادآوريهاي كودكانه

گاهي در گفتار و رفتار ما بزرگترها تناقض هايي وجود دارد كه شايد خودمان از آنها غافل باشيم اما از آنجايي كه گفته اند حرف راست را بايد از زبان بچه ها شنيد، گاه اين تناقضات را كودكان با بيان كودكانه خودشان يادآوري مي كنند به شرطي كه ما كودكان و عكس العمل ها و حرفهايشان را بحساب آوريم نكات تأمل برانگيز و نغزي در گفتار و رفتارشان هست.
¤ در بسياري از فيلم ها و سريالها مشاهده مي شود كه فردي پس از خوابي نيمروزي يا بعد از برخاستن از خواب شبانه بلافاصله به خوردن و آشاميدن چيزي مشغول شده يا سر سفره حاضر مي شود. اگرچه شايد از نظر تكنيك هاي فيلم سازي و شرايط خاص تهيه اين برنامه چنين نكاتي كمتر مورد توجه قرار گيرد و جزو اصولي كه فيلم ساز بايد به آنها بيانديشد نباشد اما آنچه كاملا عيان و آشكار است كودك ما به تمايلات و تنگناها و شرايط فيلم ساز و فيلم سازي فكر نمي كند و نمي داند كه برداشت از صحنه شستن سر و صورت پس از خواب در يك پروژه فيلم سازي و جريان پي گيري ماجراي فيلم چندان مهم نيست بلكه او اين نكات را مي بيند و براي او محل سؤال خواهد بود براي همين بارها با نمايان شدن اين صحنه ها از صفحه تلويزيون كودكان به بزرگترها رو مي كنند و مي پرسند:...آقاهه دست و رو شو نشسته داره صبحانه مي خوره...
چه جوابي در اين گونه مواقع مي توان به كودكان داد؟!
¤ در مهدكودكها شعر زيبايي در مورد قوانين راهنمايي و رانندگي و طريقه عبور عابران پياده از عرض خيابان به بچه ها مي آموزند كه در نوع خودش بسيار زيبا و تأثيرگذار و براي كودكان جذاب و مجاب كننده است.
اما كودك گاه برخلاف آنچه آموخته است در شلوغي شهرهاي امروز شاهد نقض همه آن سفارشات است و جمعيت انبوهي را مي بيند كه در لابلاي ماشين ها مي لولند و مي گذرند و به چپ و راست خيابان و خط عابر پياده و پل هوايي و... توجهي ندارند. ما نيز گاه مستأصل و درمانده در پاسخ به اعتراض كودكان توضيح و توجيهي جز عجله داشتن آنها، بي حوصلگي شان و... نمي توانيم بر زبان آوريم اما براستي اين پاسخ ها براي آنها كافي و قانع كننده است؟
اين تناقضات گفتار و رفتار ما چه تأثيري بر آينده رفتار اجتماعي كودكانمان خواهد داشت؟!
قنبر يوسفي- آمل