(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 11 بهمن 1389- شماره 19853

زبان خارجي در خدمت فرهنگ ايراني ـ اسلامي
تدريس زبان انگليسي در دوره ابتدايي چه قدر ضرورت دارد؟(بخش پاياني)



زبان خارجي در خدمت فرهنگ ايراني ـ اسلامي
تدريس زبان انگليسي در دوره ابتدايي چه قدر ضرورت دارد؟(بخش پاياني)

صديقه توانا
«ناگهان از گوشه اي يك نفر تشخيص داده كه بايد ما به كودكان دبستاني از كلاس اول يا حتي پيش دبستاني، زبان انگليسي ياد بدهيم؛ چرا؟ وقتي بزرگ شدند، هركس نياز دارد مي رود زبان انگليسي را ياد مي گيرد، چه قدر دولت انگليس و دولت آمريكا بايد پول خرج كنند تا بتوانند اين طور آسان زبان خودشان را در ميان يك ملت بيگانه ترويج كنند؟ ما براي ترويج زبان فارسي چه قدر در دنيا مشكل داريم؟ خانه فرهنگ ما را مي بندند، عنصر فرهنگي ما را ترور مي كنند، ده جور مانع در مقابل رايزني هاي فرهنگي ما درست مي كنند، چرا؟ چون در آنجا فارسي ياد مي دهيم، ولي ما بياييم به دست خود مفت و مجاني به نفع صاحبان اين زبان
-كه مايه انتقال فرهنگ آنهاست- اين كار را انجام دهيم! البته بنده با فراگرفتن زبان خارجي صددرصد موافقم، نه يك زبان بلكه ده زبان ياد بگيرند؛ چه اشكالي دارد؟ منتها اين كار جزو فرهنگ جامعه نشود.»
متن فوق بخشي از بيانات حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب است كه در دوازدهم ارديبهشت ماه سال 84 در جمع فرهنگيان و معلمان استان كرمان ايراد فرمودند: درحالي كه رهبر معظم انقلاب با صراحت بيان فرمودند كه آموزش زبان انگليسي نبايد جزو فرهنگ جامعه باشد، اين تصور كه اين روزها بي سوادي معيارهاي بيشتري پيدا كرده يا ناتواني در خواندن و نوشتن ديگر تنها دليل بي سوادي نيست و همه دانش آموزان بايد از دوره ابتدايي آموزش زبان انگليسي را آغاز كنند، باوري كاملا غلط است.
به زغم برخي، امروزه مسلط نبودن بر زبان انگليسي يكي از مصاديق بارز بي سوادي است كه در برابر اين ادعاي غيرعقلاني بايد اذعان داشت، سبك آموزش زبان در سيستم آموزشي كشور تا به امروز روند نسبتا خوبي را طي كرده است، هرچند خالي از اشكال هم نيست، اما اين توجيهات ضرورت آموزش زبان انگليسي در دوره ابتدايي را هم ايجاب نمي كند.
حضور گسترده دانشجويان و نخبگان كشور در مجامع علمي بين المللي دليل روشني بر رد ادعاي مدعيان طرح مذكور است. چون تمام دانشجويان و دانش پژوهان با سيستم فعلي آموزشي زبان انگليسي را ازمقطع راهنمايي آغاز كرده و در سطوح بالاتر براي رفع نيازهاي علمي، دانش خود را ارتقا دادند.
چالش هاي پيش روي آموزش زبان انگليسي
در مدارس
به اعتقاد كارشناسان آموزش زبان كتب درسي موجود زبان انگليسي در شرايط فعلي نياز به تغيير و تحول دارد. چرا كه متون آموزشي موجود قديمي و خسته كننده است و مطابق با شرايط روز جامعه نيست. حال چگونه است كه با وجود برخي نقاط ضعف در كتاب ها و سيستم آموزشي همچنين كمبود معلمان حرفه اي، تدريس زبان خارجي در مدارس ابتدايي ضرورت پيدا مي كند؟
مريم فلاحتي نژاد كارشناس ارشد مترجمي زبان انگليسي و دبير يك دبيرستان دخترانه درباره نقاط قوت و ضعف آموزش زبان انگليسي در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «آموزش زبان در مدارس با چالش هاي فراوان همراه بوده، در دوره اي آموزش زبان از سال اول راهنمايي حذف شد. بدون اين كه توجيه قانع كننده اي بيان شود، بعد مجددا آموزش زبان از اول راهنمايي آغاز شد، بدون اين كه دليلي ارائه شود و حالا هم بحث آموزش زبان در دبستان ها در برخي محافل مطرح مي شود درحالي كه هنوز در راهنمايي و دبيرستان با مشكلاتي روبه رو هستيم.»
وي در ادامه به اين مشكلات اشاره مي كند و مي گويد: «متون آموزشي موجود، قديمي و خسته كننده است، حتي تصاوير كتاب زبان براي دانش آموزان هيچ جذابيتي ندارد، نياز امروز بچه ها در زبان انگليسي مورد توجه قرار نگرفته، درحالي كه زبان مقوله اي پوياست و در بسياري موارد قواعد و محتواي آموزشي با 20 سال قبل هيچ تفاوتي ندارد، ضمن اين كه بسياري از معلمان هم از توان بالايي درامر آموزش برخوردار نيستند، حال با وجود اين نقاط ضعف، ورود درس زبان به دوره ابتدايي تحصيلي اصلا كار درستي نيست چه بسا در سيستم آموزش زبان فارسي هم خلل ايجاد كند.»
وقتي دايره لغات فارسي بچه ها پايين آيد...
«آموزش زبان انگليسي در دوره اي كه بچه ها تازه مي خواهند با الفباي زبان فارسي آشنا شوند كار نسنجيده اي است و آن را توصيه نمي كنم چون دايره لغات آنها را پايين مي آورد، تنها مزيت اجراي اين طرح تلفظ بهتر زبان انگليسي است.»
دكتر رضا غفارثمر، عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس در گفت وگو با خبرنگار سرويس گزارش روز كيهان ضمن بيان مطلب فوق مي گويد: «براي آموزش زبان درهر مقطعي به دوجنبه بايد توجه شود، اول خود زبان آموز و تأثير آموزش زبان دوم بر زبان اول و ميزان محفوظات درون مغزي فرد است و ديگري جنبه فرهنگي آموزش زبان انگليسي است. آنان كه آموزش زبان انگليسي را از مقطع ابتدايي توصيه مي كنند فقط به نياز روز جامعه و گسترش علم توجه دارند و خيلي روي محتواي فرهنگي كار نمي كنند كه صرفا براي تقويت لهجه اين كار صورت مي گيرد. اما بايد آگاه بود كه اين آموزش ها در دراز مدت روي فرهنگ بچه ها تأثيرگذار خواهد بود.»
دكتر غفارثمر، به تاثيرات منفي آموزش زبان انگليسي در مقطع ابتدايي اشاره مي كند و مي گويد: «آموزش زودهنگام زبان بيگانه بر زبان بومي و مادري تأثيرات منفي به جاي مي گذارد ضمن اين كه از نظر فرهنگي هم تاثيرات رواني درپي خواهد داشت، دانش آموز 8-9 ساله وقتي زبان انگليسي را زودتر از موعد آن هم به صورت ناقص بياموزد، احساس مي كند پرستيژ و كلاس خاصي پيدا كرده است. چون يك زبان خارجي ياد گرفته و همين حس باعث مي شود بچه اي كه فرهنگ بومي و ملي خود را به خوبي فرانگرفته، احساس دوگانگي كند.»
اين عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس نيز در ادامه مي گويد: «تا زماني كه ذهن بچه ها شكل نگرفته است، نبايد آنها را دچار دوگانگي فرهنگي، اعتقادي و اجتماعي كنيم. چنانچه دانش آموزان در مقطع ابتدايي بخواهند زبان بيگانه و خارجي را آموزش ببيند، قطعا از نظر هويتي بامشكل روبه رو مي شوند.كاري كه الان آموزشگاه هاي خصوصي زبان انجام مي دهند و تا حدودي به اين مشكلات دامن مي زنند، اما خانواده ها بايد هوشيار و آگاه باشند كه فرزندان خود را قبل از آشنايي كامل با زبان فارسي و فرهنگ اسلامي و ديني در كلاس هاي مختلف ثبت نام نكنند و به نظرم خيلي مقرون به صرفه نيست كه صرفا براي تقويت و آموزش لهجه و تلفظ بهتر، ما بچه هاي ابتدايي را وادار به آموزش زبان انگليسي كنيم.»
دكتر غفارثمر، به مشكلات موجود درس زبان در مقاطع راهنمايي و دبيرستان هم اشاره مي كند و مي گويد: «مسئولان آموزش و پرورش بايد درحال حاضر نقايص موجود درس زبان را برطرف كنند و بعد به فكر تغيير و تحول در سن آموزش اين درس باشند، آنها نبايد راه ميان بر را انتخاب كنند چون به نتيجه مطلوب نخواهند رسيد.»
از دكتر غفارثمر مي خواهم به نقايص موجود و راهكارها هم اشاره كند كه در توضيحاتي مي گويد: «سيستم فعلي آموزش زبان در كشور اشكال دارد. آن ذهنيت و ايدئولوژي كه از درس زبان بين مسئولان، معلمان و والدين وجود دارد، بايد در بخش هاي آموزش، كتب درسي و شيوه هاي تدريس اصلاح شود، براي رفع مشكلات موجود با همكاري تعدادي از دوستان، راهكاري به شوراي عالي انقلاب فرهنگي درخصوص تهيه نقشه راه جامع زبان، ارايه داديم كه روش آموزش درس زبان بايد از شيوه فعلي خارج شود و به صورت فوق برنامه و جدا از ساعت مدرسه تدريس شود كه اين نقشه راه در دست بررسي است.»
وقتي به او مي گويم اين راهكار يعني تشويق والدين به سوي مؤسسات خصوصي زبان، مي گويد: «البته مؤسسات آموزش زبان درحال حاضر بدون هيچ نظارت و مديريتي از سوي آموزش و پرورش فعاليت مي كنند، اما هدف در نقشه راه جامع سيستمي كاملا دقيق، حساب شده و با برنامه ريزي و طبق معيارهاي ايراني- اسلامي است.»
تقويت فرهنگ ديني- اسلامي در دنياي ارتباطات
دنياي امروز، دنياي اطلاعات و ارتباطات است، نمي توان چشم ها را روي حقايق بست چنانچه دانش آموزان با فرهنگ ملي و قومي ايران اسلامي هر روز آشنايي بيشتري پيدا كنند و ما اين آگاهي بخشي را روز به روز تقويت كنيم، قطعا كمتر نگران ورود تهاجم بيگانه خواهيم بود.
دكتر ضياء ساجدالدين مدير گروه زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه علامه طباطبايي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اين كه از منظر علمي زبان انگليسي در كشور به صورت يك زبان خارجي مطرح مي شود، مي گويد: «رويكرد جديدي درمورد درس زبان وجود دارد و آن اين كه زبان انگليسي يك مجراي بين المللي است كه در تمام كشورها تدريس مي شود چون در بسياري از مباحث علمي، كنفرانس ها و مجلات، زبان انگليسي محوريت دارد. همين مسئله آموزش زبان انگليسي را براي دانش آموزان ضروري مي سازد، اما اين كه در مقطع ابتدايي اين آموزش آغاز شود، هم جاي تأمل دارد.»
وي مي گويد: «اگر در كتاب هاي درسي مسئله بومي سازي رعايت شود، آموزش يك زبان خارجي منجر به كسب فرهنگ جديد نمي شود، هدف از آموزش زبان انگليسي بايد شناخت ابزار ارتباطي باشد.»
دكتر ساجدالدين با اشاره به اين كه در بحث آموزش زبان انگليسي اگر با اهداف علمي و بومي سازي فرهنگ خودمان پيش رويم خطري متوجه بچه ها نمي شود، مي گويد: «يادگيري زبان خارجي در سنين بالاتر قطعاً نتايج مثبت بيشتري به دنبال دارد چون افراد توانايي شناختي و معرفتي بيشتري پيدا مي كنند و با دقت نظر بهتري به آموزش يك زبان بيگانه يا خارجي نگاه مي كنند و اگر هم اين آموزش را ديرتر آغاز كنيم بچه ها در تمام حيطه ها متضرر نمي شوند، چون توانايي شناختي از سن 10 تا 12سالگي افزايش مي يابد، آنها بهتر مي توانند مطالب درسي و محتواي آن را درك كنند.»
مدير گروه زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه علامه طباطبايي در ادامه به راهكارهايي براي رفع مشكلات آموزشي زبان اشاره مي كند و مي گويد: «در نظام تربيت معلم و آموزش ضمن خدمت خلأهايي وجود دارد. ضمن اين كه روش تدريس اين درس هم بسيار كهنه و قديمي است، همچنين محتواي درسي كتابهاي موجود هم نياز به بازنگري جدي دارد. چنانچه تكنولوژي آموزشي موجود را تقويت و تصحيح كنيم، بچه ها از همان مقطع راهنمايي آموزش زبان انگليسي را آغاز كنند و در مقاطع بالاتر در دانشگاه ها سطح علمي و سواد خود را ارتقا دهند، هيچ جاي نگراني وجود نخواهد داشت و تعامل آموزش وپرورش با دانشگاه ها در اين خصوص بسيار كارساز است.»
ترقي بدون مرز!
آن نوجوان، جوان يا بزرگسال ايراني كه خود را براي حضور پويا در دنياي جديد و ترقي بدون مرز آماده مي كند در جست وجوي آن است كه امروز همپاي پيشرفت شگرف رسانه اي، پاي خود را از مرزهاي محدود ارتباطي با تنها داشته فهمي و ارتباطي اش يعني زبان مادري، در داخل مرزهاي كشور، بيرون بگذارد و با يادگيري زباني تازه و چند بعدي ساختن دانش و آگاهي هاي خود، درهاي تازه اي را به سوي زندگي و آينده اي برتر بگشايد. اين گشودن درهاي تازه بايد از سني آغاز شود كه يك نوجوان يا جوان درك درستي از دنياي پيرامون خود داشته و با فرهنگ ملي و بومي خود عجين شده باشد.
علي حيدري دانشجوي دكتري آموزش زبان در دانشگاه علامه طباطبايي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اين كه بين المللي شدن زبان انگليسي واقعيت دنياي امروز است، خاطرنشان مي كند: «براي اين كه بتوانيم جلوي تهاجمات فرهنگي را بگيريم بايد فرهنگ خودمان را بومي سازي كنيم، بايد متن ها و متوني در زبان انگليسي به بچه ها آموزش داده شود كه دقيقاً متناسب با فرهنگ اصيل ايراني باشد، بايد با استفاده از ابزار زبان و ارتباطات، فرهنگ اسلامي را برجسته سازي كنيم، بايد زبان خارجي را در قالب محتواي مطالب درسي خودمان بريزيم، تاريخ ايران را به زبان انگليسي بياموزيم و از زبان به نفع خودمان استفاده كنيم.»
حيدري با بيان اين كه اگر آموزش زبان انگليسي در مقطع ابتدايي از راه درست و صحيح باشد، خيلي نگراني ايجاد نمي كند، مي گويد: «آموزش زبان اگر با تغيير محتوا همراه باشد و سطح مطالب درسي زبان انگليسي بالاتر رود، دانش آموزان ديگر سراغ آموزشگاه هاي خصوصي نمي روند، بنابراين اگر قرار باشد جلوي تهاجم فرهنگ بيگانه گرفته شود، بايد بر محتواي آن نظارت داشته باشيم و سياستگذاري ها در جهت غني ترسازي مطالب درسي باشد و با ابزار آنها به نفع خودمان استفاده كنيم.»
توانايي يادگيري چند زبان در بچه ها بالاست اما...
بچه ها باتوجه به قدرت ذهني كه دارند مي توانند سه تا چهار زبان را همزمان ياد بگيرند و اين مسئله خللي در زبان اول وارد نمي كند، اما براي بچه هايي كه والدين آنها داراي يك زبان هستند، هيچ ضرورتي نيست كه بچه ها چند زبان را به صورت همزمان آموزش ببينند.
مهدي نصيري دانشجوي دكتري رشته آموزش زبان انگليسي، در گفت وگو با گزارشگر كيهان، با بيان مطلب فوق و با اشاره به اين كه در كشور زبان انگليسي، زبان دوم نيست، خاطرنشان مي كند: «زبان انگليسي در ايران يك زبان خارجي است و زبان آموزان بهتر است از سن 11سالگي به بعد يا در سن نوجواني اين زبان را آموزش ببينند و با گرامر و نكات دستوري آن آشنا شوند و چون بحث لهجه خيلي براي بچه ها ضرورتي ندارد، اگر ديرتر هم اين آموزش آغاز شود، خللي ايجاد نمي شود.» نصيري اضافه مي كند: «بايد ديد هدف از آموزش زود هنگام زبان چيست. در آمريكا براي اين كه جاسوس تربيت كنند و نياز به تلفظ دقيق و لهجه دارند، آموزش هاي زود هنگام آغاز مي شود؛ اولين بار بحث آموزش زبان در سال 1920 براي جاسوسي در آمريكا در جنگ جهاني مطرح شد، بنابراين آمريكايي ها از سن پايين اين آموزش را آغاز مي كنند.»
وي مي گويد: «به نظر مي رسد مطرح كردن آموزش زودهنگام زبان انگليسي در مقطع ابتدايي تصميمي عجولانه است، درس زبان از مدارس بايد خارج شود و در ساعاتي ديگر در محيطي خارج از مدرسه به بچه ها آموزش داده شود. سطح زبان انگليسي دانشجويان و متخصصان ايراني در مجامع بين المللي بسيار بالاست و اين افراد بيشتر كساني هستند كه زبان انگليسي را خارج از چارچوب نظام آموزش وپرورش فرا گرفتند. به نظر مي رسد اگر درس زبان از سيستم آموزش وپرورش جدا شود و در اختيار اساتيد مجرب دانشگاه ها و مدرسان باتجربه قرار گيرد، موفق خواهيم بود.»
دكتر لاله افتخاري عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و نماينده مردم تهران هم در اين خصوص معتقد است: «ورود اين درس به مقطع ابتدايي نياز به كار كارشناسي بسيار دقيقي دارد و اگر قرار باشد بچه ها و نوآموزان ما زبان ديگري را در كنار زبان فارسي ياد بگيرند، چرا اين زبان، زبان عربي و قرآني نباشد.»
دكتر افتخاري تأكيد مي كند: «بچه هاي ما خيلي راحت با قرآن مأنوس مي شوند. پس ضروري است كه در آغاز آنها را با مقدمات خواندن و نوشتن زبان عربي يعني زبان قرآن آشنا كنيم و سپس در مراحل بالاتر و به صورت كاملاً هدفمند در كنار زبان فارسي و قرآن، زبان انگليسي را در مقاطع ديگر تحصيلي به فرزندانمان آموزش دهيم.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14