(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 16 بهمن 1389- شماره 19856

مروري برآثار جشنواره فيلم فجر
جشنواره اي با دستان پر
ديدگاه هاي كارشناسان درباره بزرگترين جشنواره كشور جشنواره فجر، آنچه هست، آنچه بايد باشد
جشنواره در انتظار كاري بزرگ
نقد نمايش «كليد» به كارگرداني محمد رضا مداحيان سفر به اعماق تاريخ به مقصد امروز
معرفي سريال ها و فيلم هاي سيما در دهه فجر
گوشه اي از تاريخ انقلاب به روايت رسانه ملي



مروري برآثار جشنواره فيلم فجر
جشنواره اي با دستان پر

جشنواره بين المللي فيلم فجر امسال با دست پرتري نسبت به سال هاي پيش به استقبال بيست و نهمين دوره برگزاري خود رفته است. به طوري كه افزايش رونق توليد فيلم باعث شد تا دراين دوره آثار بيشتري به دبيرخانه ارسال شود، تا آنجا كه اين رقم به حدود 100فيلم رسيد؛ رقمي كه يك ركورد در استقبال از جشنواره فيلم فجر محسوب مي شود. به همين علت نيز بخش مسابقه سينماي ايران كه در حقيقت اصلي ترين بخش جشنواره است 50درصد بيشتر از تعداد معمول فيلم ها را پذيرفت. البته بايد منتظر شد و فيلم ها را ديد و بعد قضاوت كرد كه آيا اين 33 فيلم لياقت حضور دراين بخش را داشته اند يا خير. به هر ترتيب اسامي فيلم ها و كارگردانان بخش مسابقه سينماي ايران به اين شرح است:
33 روز (جمال شورجه)، گلوگاه شيطان (حميدبهمني)، آلزايمر (احمدرضا معتمدي)، اخراجي ها (مسعود ده نمكي)، سيب و سلما (حبيب الله بهمني)، جعبه سياه 11 سـپتامبر (محمدرضا اسلاملو)، گزارش يك جشن (ابراهيم حاتمي كيا)، خاك و آتش (مهدي صباغ زاده) ورود آقايان ممنوع (رامبدجوان)، پايان نامه (حامدكلاهداري)، يه حبه قند (سيدرضا ميركريمي)، ارتباط خانوادگي (نادرمقدس)، خيابان هاي آرام (كمال تبريزي)، مصائب چارلي (عليرضا سعادت نيا)، فرزند صبح (بهروز افخمي)، آسمان محبوب (داريوش مهرجويي)، راه آبي ابريشم (محمدرضا بزرگ نيا)، آقايوسف (علي رفيعي)، جدايي نادر از سيمين(اصغر فرهادي)، گلچهره (وحيد موسائيان)، سيزده 95(سامان سالور)، جرم (مسعود كيميايي)، اينجا بدون من (بهرام توكلي)، پاريس تاپاريس (محمدحسين لطيفي)، سعادت آباد (مازيار ميري)، ندارها (محمدرضا عرب)، خانه امن است (ناصر رفاهي)، آينه هاي روبرو (نگار آذربايجاني)، گلوگاه (محمدابراهيم معيري)، برف روي شيرواني داغ (محمدهادي كريمي)، آسمان هشتم (حسن نجفي)، مرگ كسب و كار من است (اميرثقفي) و باد و مه (محمد علي طالبي)
اين فيلم ها توسط هيئت انتخاب جشنواره شامل «جهانگير الماسي» بازيگر و تهيه كننده سينما «پوران درخشنده» كارگردان و تهيه كننده سينما، «پژمان لشكري پور» معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي و تهيه كننده سينما «حسن نجاريان» قائم مقام بنياد سينمايي فارابي، مجري طرح و مديرتوليد سينما، «بهمن حبشي» سرپرست دفتر مجامع و جشنواره هاي معاونت سينمايي وزارت ارشاد و «سيدعليرضا سجادپور» رئيس اداره كل ارزشيابي و نظارت بر سينماي حرفه اي معاونت سينمايي و تهيه كننده برگزيده شده اند.
همچنين سيمرغ هاي جشنواره با داوري دكتر حسن عباسي (منتقد و كارشناس استراتژيك رسانه)، ابوالقاسم طالبي (كارگردان)، جهانگير الماسي (بازيگر)، مجيد انتظامي (آهنگساز)، جابر قاسمعلي (فيلمنامه نويس)، اسدالله نيك نژاد (كارگردان سينما) و علي معلم بين اين فيلم ها توزيع خواهد شد.
بخش بين الملل
امسال نيز بخش بين الملل جشنواره فيلم فجر با حضور فيلم هايي از اقصي نقاط جهان برگزار مي شود. در اين بخش فيلم هاي ايراني «33روز» ساخته جمال شورجه، «آينه هاي روبه رو» ساخته نگار آذربايجاني و «آسمان محبوب» ساخته داريوش مهرجويي با فيلم هاي «خيابان آربور» ساخته كلايو برنارد از انگلستان، «داستان بي بي نور» ساخته يوري فتينگ از روسيه و تاتارستان، «سياه» ساخته گوران ديويچ و زوانيمير ژوريك از كرواسي، «شمشيرهاي خونين» ساخته لي جون ايك از كره جنوبي. «سفر هارو» ساخته كوباياشي ماساهيرو از ژاپن، «عسل» ساخته سميح كاپلان اغلو از تركيه و آلمان، «چگونه تابستان را گذراندم» ساخته الكسي پوپوگ ربسكي از روسيه، «قاضي» ساخته ليوجي از چين، «كيهان» ساخته ري ها اردم از تركيه و بلغارستان «لولا» ساخته بريلانته مندوزا از فرانسه و فيليپين «نشان افتخار» ساخته كالين پيتر نتزر از آلمان و روماني، «چهره جنگجوي جوان» ساخته كنستانتين پوپسكيو از روماني و «پسر بابل» ساخته محمد الدراجي از عراق، فلسطين، فرانسه، انگلستان، مصر و... رقابت مي كنند.
فيلم سينمايي «جعبه سياه 11 سپتامبر» ساخته محمدرضا اسلام لو نيز به عنوان فيلم «خارج از مسابقه» دراين بخش به نمايش درمي آيد.
خارج از مسابقه و فيلم هاي اول
11 فيلم هم در بخش خارج از مسابقه بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درمي آيد. اين فيلم ها عبارتند از: دوستي از جنس آتش (زنده ياد امير قويدل)، سهم من از زندگي (حجت الله سيفي)، ورود زنده هاي ممنوع (جواد مزدآبادي)، توطئه (حسن هدايت)، سنجاقك هاي بركه سبز (علي قوي تن)، دختر شاه پريون (كامران قدكچيان)، ما سه نفر (مهرداد فريد)، ديو و دلبر (وحيد نيكخواه آزاد)، آژانس ازدواج (محمد درمنش)، ملاقات (شاپور قريب، عباس رافعي و هادي مقدم دوست) و چمدان (ماني حقيقي).
مسابقه فيلم هاي اول (آثاري كه اولين فيلم كارگردانانشان است)
نيز شامل فيلم هاي آخرين سرقت (پدرام عليزاده)، آينه هاي روبه رو (نگار آذربايجاني)، اينجا تاريك نيست (محمدرضا خاكي)، برزخ (علي توكل نيا)، بهشت اينجاست (حميد سليميان)، بي انتها (اميرحسين جهددوست)، پايان دوم (يعقوب غفاري)، پرنده باز (عطالله سلمانيان)، چيزهايي هست كه نمي داني (فردين صاحب الزماني)، روشن، خاموش، روشن (حميدرضا چاركچيان)، سايه وحشت (عماد اسدي)، سرخابي (محمد آهنگراني)، سفر سرخ (حميد فرخ نژاد)، صداي پاي من (مهرداد خوشبخت)، فوتبالي ها (عباس خواجه وند)، قلب سيمرغ (وحيد نصيريان)، مردمك (مرتضي احمدي هرندي)، مرگ كسب و كار من است (امير ثقفي)، مصائب چارلي (عليرضا سعادت نيا)، مهتاب روي سكو (فيما امامي) و بالابان (سيدرضا صافي).

 



ديدگاه هاي كارشناسان درباره بزرگترين جشنواره كشور جشنواره فجر، آنچه هست، آنچه بايد باشد

جشنواره بين المللي فيلم فجر در حالي به بيست و نهمين دوره برگزاري اش رسيده كه ضمن برخورداري از شاخصه ها و امتيازات بالا و والايي، همچنان داراي كمبودها و نداشته هايي هم هست. اين داشته ها و نداشته ها چيست و چه طور مي توان كمبودهاي آن را برطرف كرد. ديدگاه هاي كارشناسان و منتقدان را در اين باره مي خوانيد.
مأمن فيلمسازان مستقل
رئيس سابق انجمن منتقدان معتقد است:
ايران، اميد آزادي خواهان دنيا است پس مي توان با گسترش جشنواره فيلم فجر، مأمني براي فيلم سازان مستقل به ويژه از ميان كشورهاي اسلامي باشيم.
سعيد مستغاثي گفت: جشنواره فيلم فجر ويترين سينماي ايران است و به دليل تقارن با سالگرد انقلاب اسلامي ارزش و اعتبار خاصي نسبت به ديگر جشنواره ها دارد.
وي ادامه داد: اين جشنواره تا زماني كه كاملا دولتي اداره مي شد تأثير كامل و مستقيم بر سينماي ايران داشت. اما از زماني كه به بخش خصوصي واگذار شد يعني نيمه خصوصي، نيمه دولتي شد، تأثيرش را از دست داد. مسئولان قدر اين موقعيت را ندانستند و بعد از واگذاري به بخش خصوصي هم نتوانستند آن قدرت تأثيرگذاري را حفظ كنند.
اين منتقد و روزنامه نگار افزود: جشنواره فيلم فجر در ايران رقيب فراوان دارد، اما هيچ كدام از جشنواره ها نتوانسته اند از آن پيشي بگيرند. با وجود اين كه مسئولان قدر پتانسيل هاي آن را ندانستند، تقارن با روزهاي پيروزي انقلاب، ارزش هاي آن را همچنان محفوظ كرده است.
مستغاثي درباره استقبال مردم و هنرمندان از جشنواره فيلم فجر و جذابيت هاي آن توضيح داد: استقبال مخاطبان در اين بيست و نه دوره نيز به دليل وجود ارزش هاي انقلاب اسلامي با جشنواره است. ياد و خاطره انقلاب، آن ها را به هنر و قدرت تأثير آن به ويژه سينما كه مجموعه اي از هنرهاست، پيوند مي دهد.وي در ادامه پيشنهاد داد: جشنواره فيلم فجر مانند برخي جشنواره هاي سفارشي از جمله جشنواره فيلم «كن» يك شبه نام و اعتبار به دست نياورده و در عين حال استانداردهاي بين المللي را نيز دارا است بنابراين مي تواند فيلمسازان و هنرمندان مستقل كشورهاي اسلامي را جذب كند.
اين مستندساز تصريح كرد: كشورهاي اسلامي و برخي كشورها داعيه آزادي خواهي، ظلم ستيزي، سلطه ناپذيري و اميدورزي را دارند و چون امروز، ايران اميد آزادي خواهان دنياست، مي توان با گسترش جشنواره فيلم فجر، مأمني براي فيلم سازان مستقل به ويژه از كشورهاي اسلامي باشيم.
محرك پيشتازي هنر انتخاب
منتقد ديگري نظرش اين است كه جشنواره فيلم فجر، تركيبي عجيب از جشن ايراني و معيار خارجي است. ايراني است چون، خاستگاهش پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و زمانش در دهه آشناي فجر است و به هر دليلي هم كه تصور كنيد، نتوانسته ايم زمان آن را تغيير دهيم. زيرا آن را نماد فعاليت يكساله انديشه انقلاب اسلامي در حوزه سينما مي دانيم. حسين سلطان محمدي ادامه داد: هرگاه هم خواسته ايم كه به مناسبتي تغييراتي در زمان آن بدهيم، همانند امسال، در اندازه چند روز بوده است. كمتر مسئولي هم توانسته آن را همانند ديگر جشنواره ها نظير فيلم كوتاه يا فيلم هاي كودك و نوجوان، در فصول متفاوت بچرخاند يا تعطيلي موقت آن را برتابد. به همين علت پايه اي است كه همانند سال هاي اخير مي كوشيم آن را به همه كشور تسري دهيم. به تدريج ماهيت تصويري آن به ماهيت جشن تغيير يافته است و همه در آن شركت مي كنند و اخبار پيش از برپايي آن بيشتر از خود آن مطرح است. همه مي آيند تا آن را شكل دهند و چون موعدش رسيد، آن را به مردم مي سپارند تا خود هر آن گونه كه خواستند و به صورت يك تجمع عمومي، آن را مديريت كنند و قس علي هذا.وي اظهار داشت: از سويي جشنواره فيلم فجر معيار خارجي دارد، چون به سبك آنچه در خارج مطرح است، برايش فيلم مي رسد و برايش فيلم انتخاب مي شود. هيئت انتخاب دارد و هيئت داوري. بخش هاي مختلف داريم و جوايز مي دهيم. براي نمايش اش به سالن هاي سينما رجوع مي كنيم و براي ديدن فيلم هايش هنرمندان و گروه هاي مردمي را دسته بندي مي كنيم كه چه كسي در كجا و چگونه فيلم ببيند و به ظاهر فرمت حرفه اي مراعات شود. مهمان خارجي و بازار فيلم دارد و تحت تأثير جشنواره هاي خارجي و مشخصا جشنواره فيلم برلين، بخش بين المللي آن را با تفاوت زمان نسبت به بخش ايراني به انجام مي رسانيم تا از گردونه جشنواره هاي بين المللي فيلم خارج نشويم. و براين منوال مي توان بسيار برشمرد.
سلطان محمدي گفت: در انبوهي توليد، انبوهي نام ها، انبوهي رسانه ها و انبوهي افراد رسانه اي، نبايد وضع به گونه اي باشد كه آنچه ديده نمي شود، جشنواره باشد و فيلم و گفته شود كه «در گذر سال ها خيلي از معيار اوليه دور شده ايم.»
به راستي در سال هاي گذشته، آن قدر كه جشنواره فيلم فجر دچار دگرگوني شده، نه جشنواره فيلم كن تغيير كرده، نه جشنواره ونيز، برلين و نه مراسم اسكار. ما همه هستيم و همه نيستيم، چون خود هستيم. تكليف ما چيست؟ افرادقديمي مي كوشند خود را قاعده مند نگه داشته و با جشنواره حرفه اي برخورد كنند وافراد جديد و انبوه، به هيجان آني و خلق قاعده هاي جديد و دائم التغيير مشغول هستند.وي در پايان گفت: جشنواره را نگذاريم به چند روز نمايش فيلم تبديل شود. جشنواره در دوره هايي محرك سينماي ايران در پيشتازي انديشه و هنر انقلاب اسلامي بود چه در داخل و چه در خارج و بايد به سمتي برويم كه اين توانايي در جشنواره قابل احساس باشد.

 



جشنواره در انتظار كاري بزرگ

پژمان كريمي
برگزاري رويدادي به بزرگي جشنواره بين المللي فيلم فجر، نيازمند اراده و كوششي بزرگ است.
هنگامي كه هدف، ايجاد رقابتي باشد كه در انتها، به پويايي و بالندگي سينماي ايران ياري رساند، برپايي جشنواره با همه سختي ها و دلواپسي هايش، كاري بزرگ و رسالتي ستودني است.
اما آيا، برگزاري بيست و هشت دوره از جشنواره فيلم فجر، توانسته است به سهم خود پويايي و بالندگي سينماي ايران را رقم بزند؟اگر پاسخ آري است، بايد پرسيد به چه اندازه؟ و اگر پاسخ منفي است، چرا؟
نگارنده بر آن است، برپايي جشنواره قطعا پيامدهاي مثبتي به دنبال داشته و دارد. مثل طرح نام ها و استعدادهاي جديد! مثل ارائه برخي مصاديق سينماي ناب! مثل دادن زمينه ارزيابي سينماي كشور و آسيب شناسي آن!
اما آيا اين پيامدها، همه نتايجي است كه مي توان از جشنواره اي در قد و قواره جشنواره فيلم فجر چشم داشت و بدان اميد بست؟! مطمئنا، خير!
جشنواره فيلم فجر، بيست و هشت سال پيش، به مناسبت بزرگداشت ارزش ها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي برپا شد. جشنواره اي كه گمان مي رفت برپايي آن در مسير تحقق و بالندگي سينماي هدف انقلاب، يعني سينماي متعهد گامي بلند به شمار مي آيد.
واقعيت امروز سينماي ايران، به روشني گوياي اين است كه ما هنوز نتوانسته ايم به اتكاء اهرم ها و ابزارهايمان مانند قوانين نظارتي، دفترچه سياستگذاري ها، جشنواره هاي بزرگ و كوچك، دانشكده ها و آموزشگاه ها و... سينمايي فراهم آوريم كه درخور نام سينماي متعهد باشد!
منكر سلامت نسبي سينماي ايران نمي شوم، منكر نمي شوم كه در بدنه سينماي ايران عناصر متعهد، آثار متعهدانه اي خلق و عرضه كرده اند،نمي توان انكار كرد سينماي فعلي زمينه ترسيم و بهروزي ندارد. اما ايني كه به عنوان سينماي ايران مي شناسيم، آني نيست كه همپوشان با آرمان ها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي باشد.
سال گذشته 70 فيلم در ايران توليد شد. از اين تعداد، 30 فيلم هم در جشنواره به نمايش درآمد. چرا رسانه ملي يك- سوم كل توليدات سينماي سال گذشته را نمي تواند خريداري و پخش كند.
پاسخ روشن است! چون توليدات كاملا منطبق با معيارها و ارزشهاي جامعه ايراني و ديني نيست!
چون برخي از فيلمسازان ايراني، همچنان در حال و هواي پيش از انقلاب به سرمي برند! چون برخي از سينماگران فكر مي كنند روشنفكري يعني ناسزاگويي به نظام ديني و سركوب ارزش هاي ملي و ديني! چون برخي از اهالي سينما، مرعوب سينماي غرب اند!
كسي مي تواند اين واقعيتها را كتمان كند؟!
برمي گردم به جشنواره بين المللي فيلم فجر و سهم آن در تحقق و تعالي سينماي متعهد! جشنواره مي توانست با طراحي بخشي به عنوان سينماي انقلاب و با نپذيرفتن آثاري كه در محتوا با باورها و ارزشهاي جامعه مان در تعارض جدي اند، نه تنها فلسفه ذاتي و حيثيت جشنواره اي در بزرگداشت انقلاب را پاس بدارد بلكه موجب تجلي انديشه هاي متعهدانه شود. منظور از سينماي انقلاب، تنها سينماي تصويرگر تاريخ انقلاب نيست. اگرچه رويكرد به تاريخ انقلاب يك ضرورت است، اما منظور اصلي، پرداختن انديشمندانه، ژرف و تحليلي به مقوله گفتمان انقلاب اسلامي است. جشنواره دراين زمينه ساكت بوده است!
چرا بايد در جشنواره منسوب به انقلاب، بربطن رويدادي كه در چارچوب نظام جمهوري اسلامي برپا مي شود، آثاري به نمايش درآيد و توفيق طرح يابد كه نه تنها حاوي انديشه و نقد نيست، بلكه مانند فيلم «طهران- تهران» زشت و سراسر دروغ و تهمت و ناسزا عليه نظام و قشر متدين جامعه است!
دولت دهم، نشان داده است كه نسبت به دولت هاي پيشين، در زمينه سينما دغدغه جدي دارد! معاون سينمايي نيز، عنصري است برآمده از انقلاب!چشمداشت اين است كه در سايه همين دولت و معاونت، براي بازتعريف جشنواره بين المللي فيلم فجر، كاري شود.
كاري كه قطعا، انجام آن ساده و آسان نيست.

 



نقد نمايش «كليد» به كارگرداني محمد رضا مداحيان سفر به اعماق تاريخ به مقصد امروز

سيدعلي تدين صدوقي
نمايش «كليد» سعي دارد وقايع تاريخي اسلام را با مسائل و وقايع روز گره بزند. در واقع شرايط آن دوران را در امروز نيز مي بيند. مانند مسائل و مشكلاتي كه حضرت علي (ع) قبل و بعد از خلافت خود داشته وفتنه هايي كه در موقع خلافتشان صورت مي پذيرفت با مسائل امروز و اين كه ما بايد امروز هوشيار باشيم و در دام فتنه ها و عناصر فتنه نيفتيم. آنها را شناخته و شناسايي كنيم و به تنوير افكار عمومي جامعه بپردازيم.
شان دادن جنگ تحميلي و عاشورا و ارتباط اين دو با هم با اين هدف دراين نمايش ترسيم شده كه بگويد اگر به راه مستقيمي كه انتخاب كرده ايم شك نكنيم و راهمان را با ايمان و قدرت هرچه تمام تر ادامه دهيم هم دراين دنيا و هم در آخرت به رستگاري مي رسيم.
نمايش «كليد» همان طور كه از اسمش پيداست مي خواهد بگويد كليد اين راه مستقيم و اين صراط مستقيم همان ايمان واعتقاد به تشيع و راهي است كه انتخاب كرده ايم بدون اينكه لحظه اي درآن شك كنيم. نمايش نمونه اي را نشانمان مي دهد؛ فردي كه در مقطعي به راهش و عقيده اي كه داشته و دنبال كرده شك مي كند و از اين رو سفري را در درونش مي آغازد. سفري دروني و سيري معنوي، سفري اديسه وار و گذشتن از هفت خان اما نه آن هفت خاني كه رستم رفت بلكه هفت خان درون تا زنگار شك از جسم و روح و روان فرد زدوده گردد.
نويسنده نمايش از هر دري سخني مي گويد. از صدراسلام، وقايع دوران امام علي (ع) عاشورا، ظهور فتنه ها، عناصر فتنه و... كارگردان سعي دارد با نور و حركت و موسيقي و... بخش هاي نمايش را باز بنمايد و تنوع ديداري و شنيداري نيز ايجاد كند.
تمام اينها البته خوب است و پسنديده، اما به لحاظ دراماتيك درجاهايي با اشكال روبه رو مي شويم. اولين مورد، تعدد موضوع است. نمايش مي خواهد همه موضوعات و مسائل مبتلا به جامعه و روز را درسطوح اعتقادي، سياسي، ارزشي و... مطرح كند. اين تعدد موضوع تا حدودي موجب سردرگمي تماشاگران مي شود. از طرفي نمايش كلام محور شده و زمان آن نيز روبه فزوني مي رود كه اين خود كندي ريتم را به همراه دارد. عبور از زمان هاي مختلف به نوعي موجب عدم انسجام و از هم گسيختگي ساختاري و دراماتيك گرديده است.
بايد دانست كه سياليت ذهن، عناصر مربوط به خود را دارد و بايد رعايت شود. اين كه هر از چندگاه از موضوعي به موضوعي ديگر بپريم و باز به حال برگرديم و بخواهيم بين اين موضوع ها ارتباط نيز ايجاد كنيم و به هدف مشخصي برسيم، و آينه اي از امروز را پيش روي مخاطب بگشاييم كاري سخت است. چرا كه از هردري سخن گفتن كار تئاتر نيست. مستقيم گويي و مانيفست دادن نيز ايضاً تاثير نامطلوب دارد، زيرا آن زير متن ها و مفاهيمي را كه نويسنده و كارگردان قصد دارد به مخاطب انتقال دهد دچار ابهام مي كند و از دست مي رود. درعين حال كار برروي اين امور، حساس است و بايد با يك حساسيت ويژه و دراماتورژي همه جانبه صورت پذيرد. به طور مثال درجايي از متن گفته مي شود «شيعه يعني شمشير» يا «شيعه يعني شمشير و خون» كه مي شد به جاي چنين عباراتي گفت شيعه يعني ايمان، معرفت، انسانيت، شفقت، برادري، برابري،جاذبه ، عشق و... دريك كلام شيعه يعني علي (ع) با تمام خصائل الهي و والايش و يا درجاي ديگري از متن گفته مي شود.
«فانوس هاي دلتون رو خاموش كنيد. همان طور كه سيدالشهدا(ع) در شب عاشورا فانوس ها را خاموش كرد.» حضرت سيدالشهدا (ع) فانوس دل ها را روشن كردند نه خاموش. اگر فانوس دل ها خاموش شود كه ديگر نمي توان هيچ نوري از انوار معرفت را درك نمود. پس منظور، فانوس دل ها نبوده و اين قياس قياسي مع الفارق و نادرست بوده است و... قس علي هذا...
به همين دلايل مقام معظم رهبري بارها فرموده اند كه بايد با ژرف انديشي و ژرف نگري به سوي مسائل و كارهاي ديني و اعتقادي و ارزشي برويم. چرا كه ورطه اي حساس است هر آن احتمال دارد كه انسان به اشتباه بيفتد. درهر صورت دراين وانفساي تئاتر، شاهد نمايش قابل تأملي بوديم.
طراحي صحنه كاربردي و دراماتيك صورت گرفته بود. روزبه اختري و شاهين اعلايي نژاد بازي هاي قابل قبولي را ارائه دادند.
درواقع همان طور كه گفته شد نمايش به يك دراماتورژي همه جانبه نيازمند است به خصوص در زمينه ريتم، ايجاز موضوع هاي مطروحه و تعدد آنها، شيوه سياليت ذهن چه درمتن و چه در اجرا و...
درانتها به نويسنده وكارگردان و عوامل اجرايي به جهت ارائه نمايشي قابل تأمل و تعمق، خسته نباشيد مي گويم.

 



معرفي سريال ها و فيلم هاي سيما در دهه فجر
گوشه اي از تاريخ انقلاب به روايت رسانه ملي

شبكه هاي سيما ، به مناسبت فرا رسيدن دهه فجرانقلاب اسلامي ، برنامه هاي ويژه و متنوعي درقالب هاي نمايشي ، گفت وگو، گزارشي ، مستند، سخنراني ، تركيبي ، انيميشن ومسابقه توليد كرده اند كه دردهه مبارك فجراز رسانه ملي پخش مي شود كه عناوين بسيار متعدد و پر شماري را در بر مي گيرد. آنچه در اين مختصر مي خوانيد مروري است اجمالي بر برنامه هاي نمايشي (سريال ها، فيلم ها و انيميشن ها) كه از شبكه هاي سيما پخش مي شود:
شبكه اول
همزمان با آغازدهه مبارك فجر،شبكه يك سيما برنامه هاي ويژه اي را به اين مناسبت توليد كرده است كه ازاين شبكه پخش خواهد شد.
ويژه برنامه هاي شبكه يك سيما درحالي آغازمي شوند كه دربين آنها مجموعه نمايشي «تبريز در مه» وفيلم تلويزيوني «چالسيو» ديده مي شود .
پخش مجموعه نمايشي 26 قسمتي « تبريز در مه» كه به بخش هايي از زندگي فتحعلي شاه و عباس ميرزا و جنگ هاي ايران و روسيه مي پردازد ، هرشب ( به جز دوشنبه و جمعه) ساعت 20 ادامه پيدا مي كند. داستان «تبريز در مه » از جايي آغاز مي شود كه فتحعلي شاه، حاج ابراهيم خان كلانتر (صدراعظم) را كه فكر مي كند ممكن است به او خيانت كند، از صدارت خلع و به طرز فجيعي به قتل مي رساند و ميرزا شفيع را به جاي او منصوب مي كند. سپس شاه تصميم مي گيرد عباس ميرزا را از تبريز احضار كند. در ملاقات به او ماموريت مي دهد كه گنجه و ايروان را از روس ها پس بگيرد. هنگام بازگشت عباس ميرزا به تبريز، ميرزا ابوالحسن شيرازي (وزير خارجه) از خواهر عباس ميرزا (گوهر ملك) خواستگاري مي كند كه با ترفند عباس ميرزا و جايگزيني فردي به جاي وي مراسم خواستگاري و عروسي را ترك و با مادر و خواهر خود به تبريز مي رود اما اين پايان كار نيست.
ساخت اين سريال تاريخي اواسط تير در لوكيشن منزل مشيرالدوله كليد خورد و گروه توليد پس از تصويربرداري در كاخ سعدآباد، در دكور تبريز 200 سال پيش واقع در شهرك غزالي ادامه كار تصويربرداري پيگيري شد.
موضوع فيلم سينمايي «چالسيو» كه جمعه 22 بهمن ماه ساعت 16 پخش مي شود، درمورد شكنجه گران ساواك مي باشد كه طي نقشه اي درمنطقه جنگي به دست نيروهاي انقلابي مي افتند و موجب سرافكندگي نيروهاي ساواك مي شود.
علاوه براين جشنواره فيلم هاي سينمايي به اين مناسبت، فيلم هاي سينمايي با موضوع انقلاب اسلامي، از قبيل مدرك جرم ، تشريفات و سناتور، از 12 بهمن ساعت 24 در ابتداي برنامه هاي سيماي شبانه پخش مي شود.
شـبـكــه دو
«بچه هاي بهشت»عنوان مجموعه نمايشي به كارگرداني خسرو معصومي براي پخش ازشبكه دو سيما توليد شده است. اين مجموعه نمايشي با مضموني اجتماعي و روايت روزهاي مبارزات مردمي براي دست يابي به پيروزي انقلاب، خاطرات نوجوان دبيرستاني را به تصويرمي كشد كه به نوعي درگير شرايط روزهاي باقي مانده تا پيروزي انقلاب مي شود.
محمد رضايي راد فيلمنامه اين مجموعه را نگارش كرده است و درآن شاهد ماجراهاي جذاب و شيرين ديگري چون درست كردن روزنامه ديواري مشترك و اخذ جايزه بهترين ها، ازدواج دختري فرشباف با رئيس كارگاه فرشبافي، بازگشت مردي به نام قاسم پس از سال هاي دوري از وطن با مدرك دكتراي پزشكي و رويارويي با تابلويي دربلوار اطراف منزل با نام همكلاسيش كه به شهادت رسيده خواهيم بود. «بچه هاي بهشت» در 12 قسمت 45 دقيقه اي توليد شده است كه در دهه مبارك فجرپخش مي شود .
فيلم تلويزيوني «مسافر شب» به كارگرداني اكبر نصيري جوزاني و تهيه كنندگي عليرضا افخمي در گروه فيلم و سريال شبكه دو سيما توليدشده است. اين فيلم با مضمون اجتماعي- خانوادگي داستان زندگي پيرزني را به تصوير مي كشد كه پس از سالها همراه پسرش عازم سفر به مشهد مقدس مي شود كه در اين راه ماجراهايي براي آنها به وقوع مي پيوندد. «مسافر شب» با بيان تأثير ميزان عملكرد هريك از افراد بر مقبوليت زيارت هريك از ائمه و امامان و حتي قبولي دعا به درگاه معبود سعي دارد به بررسي آداب درست زيارت و تأثير آن در زندگي و سرنوشت هريك از ما بپردازد. اين فيلم كه در روز 15 بهمن ساعت 18:25همزمان با شهادت امام رضا(ع) ازشبكه دو روي آنتن مي رود.
شـبـكــه ســه
مجموعه نمايشي «ارمغان تاريكي» به نويسندگي و كارگرداني جليل سامان و تهيه كنندگي سيد احمد كاشانچي ازشنبه 16بهمن هرشب ساعت 21از شبكه سه سيما پخش مي شود.
ارمغان تاريكي يك درام روانشناسانه است كه دربسترسياسي شكل مي گيرد و رويدادهاي آن مربوط به سال هاي 61 تا 75 مي باشد.مجيد دانشجوي عكاسي است كه در اوايل انقلاب جذب يكي از سازمانهاي سياسي شده و به دليل هوش و ذكاوت خود مورد اطمينان قرار مي گيرد و به او ماموريت مهمي واگذارمي شود.
مجموعه « تا سقوط » به نويسندگي ، تهيه كنندگي و كارگرداني رسول لطفي به 10 موضوع مستقل مانند نخبه كشي رضاخان با محوريت فرخي يزدي ، جريان هاي فرهنگي دربار و ماجراي شهريور 1320 از پهلوي اول تا پيروزي انقلاب اسلامي مي پردازد.
برنامه «ماجراهاي آشپزخانه شاهي» به تهيه كنندگي غلامرضا محمد قاسمي در20 قسمت دو دقيقه اي با استفاده ازهنرانيميشن ، داستانهاي عجيب اما واقعي ازپهلوي اول، دوم و نزديكان آنها را روايت مي كند.
مجموعه نمايشي « يك مشت پرعقاب» نيز از 16 بهمن هر شب ساعت 19 روي آنتن شبكه سه خواهد رفت .
شبكه چهار
ويژه برنامه « راز» نيزاز16 بهمن به مدت شش شب ساعت 21:30 با موضوع انقلاب ازنگاه كارشناسان و با دعوت از آنان پخش خواهد شد.
پخش مجموعه نمايشي «روزهاي اعتراض» نيز از ديگر ويژه برنامه هاي شبكه چهارسيما مي باشد كه هر شب ساعت 19 روي آنتن خواهد رفت .
شبكه تهران
مجموعه تلويزيوني «شب مي گذرد» به كارگرداني راما قويدل ونويسندگي «عباس نعمتي» از سه شنبه 28 دي ماه ساعت 12:35 دقيقه هر روز از شبكه تهران پخش مي شود.سريال « شب مي گذرد» نگاهي به حوادث و وقايع دهه 50 از ديدگاه اجتماعي دارد كه در قالب داستان هاي جذاب به تعداد 20 قسمت 45 دقيقه اي به تصوير كشيده مي شود. در اين داستان ها مواجه نسل هاي مختلف با مسائل انساني و فرايندي كه در نهايت به انقلاب منجر مي شود، مورد بررسي قرار مي گيرد. پيام اصلي مجموعه، انعكاس فداكاري ها و ايثار مردم در زمان انقلاب است. عنايتي مأمور سخت گير ساواك مأمور مي شود تا درخانه معلمي دستگاه شنود بگذارد. اوبه بهانه مامور برق وارد خانه مي شود و دستگاه شنود را وصل مي كند و... قصه « شب مي گذرد» كه فضايي خانوادگي نيز دارد، از سال 54 شروع مي شود و تا سال 57 ادامه مي يابد.
شبكه قرآن
گروه تامين شبكه قران و معارف سيما ، مجموعه نمايشي « تا صبح » را كه 4 سال پيش شبكه تهران پخش كرد،امسال از روز شنبه دوم بهمن ساعت 30/18 روانه آنتن مي كند. مجموعه نمايشي «تا صبح» روايتي از زندگي درهم تنيده چند جوان از اقشارمختلف جامعه از دهه 50 تا اكنون است. يكي از اين جوان ها در رشته پزشكي تحصيل مي كند.او كه در سانحه تصادف پدر و مادرش را از دست داده، همراه خانواده عمويش زندگي مي كند. او به دليل مسائل عاطفي كه برايش به وجود مي آيد در گير مسائل سياسي مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14