(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 18 بهمن 1389- شماره 19858

آيا سقوط ديكتاتور هاي عرب نزديك است؟
انقلاب تونس؛ آتشي در خرمن استبداد و وابستگي
راه طولاني مردم تونس



آيا سقوط ديكتاتور هاي عرب نزديك است؟
انقلاب تونس؛ آتشي در خرمن استبداد و وابستگي

منبع: خبرگزاري ها
گردآوري و تنظيم: محمد معرفي
كشور تونس با داشتن مساحتي بالغ بر 163 هزار و 610 كيلومتر در شمال آفريقا، بيش از 11ميليون نفر جمعيت را در خود جاي داده است كه 98درصد آن را مسلمانان و دو درصد بقيه را مسيحيان و يهوديان تشكيل مي دهند.
اين كشور در سده هفتم ميلادي مورد توجه مسلمانان قرار گرفت و پس از فتح آن توسط «عقبه بن نافع» از سرداران مسلمان بعدها به عنوان مقري براي حكومت شيعي فاطميون در مغرب عربي قرار گرفت.
در دوران معاصر پس از رقابت هاي دول استعمارگر فرانسه و انگليس و انعقاد پيمان موسوم به «باردو» در سال 1881 تونس به مستعمره فرانسه تبديل شد و تا به دست آوردن استقلال خود در سال 1956 همچنان مستعمره اين كشور بود و ثروت هاي طبيعي و منابع و ذخاير آن به تاراج مي رفت.
تونس در شمال آفريقا و جنوب درياي مديترانه قرار دارد و از نظر موقعيت جغرافيايي و جذابيت هاي طبيعي براي گردشگري منحصر به فرد است.
اين كشور از غرب با الجزاير و از شرق و جنوب با ليبي هم مرز است و نام آن نيز از پايتختش كه تونس ناميده مي شود، اخذ شده است.
كشور تونس در سال 1956 از كشور استعمارگر فرانسه جدا شد و استقلال خود را به دست آورد و پس از برگزاري انتخابات آزاد نخستين رئيس جمهور آن به نام «حبيب بورقيبه» انتخاب شد، اما متأسفانه همانطور كه در جهان عرب مرسوم است او حكومت جمهوري را به حكومت استبدادي مبدل كرد و 31 سال با قدرت و استبداد بر كرسي رياست تكيه زد.
او در سال 1987 و پس از اعتراضات مردمي سرنگون و به حكومت خودكامه وي پايان داده شد.
كشور تونس داراي 24 استان است كه در قيام مردمي اخير نام دو استان «سيدي بوزيد» و «صفاقس» بيشتر از همه بر سر زبان ها افتاد.
حكومت اين كشور از ابتداي استقلال تاكنون جمهوري بوده است و قدرت رئيس جمهور براساس قانون اساسي محدود است، اما متأسفانه حبيب بورقيبه و زين العابدين بن علي با حكومت مطلق العنان خود، جمهوري را به حكومت مستبدانه و ستيز گر با اسلام تبديل كرده و 52 سال بر اين كشور آفريقايي مسلمان با ظلم و ستم مضاعف حكومت كردند.
انقلاب ياسمن
هيچ كس گمان نمي كرد كه اقدام به خود سوزي يك جوان تحصيل كرده بيكار در 265 كيلومتري پايتخت، سرآغاز شراره هايي باشد كه لهيب آتش آن، دامنگير ساير كشورهاي عربي در آينده شود.
انقلاب مردمي تونس كه به «ثوره الياسمين»، (انقلاب ياسمن) ناميده شده است سرآغاز قيامي در كشور شد كه به حكومت 23ساله «زين العابدين بن علي» ديكتاتور تونس در 14 ژانويه سال 2011 پايان داد.
انتخاب نام انقلاب ياسمن كه براي نخستين بار توسط يك روزنامه نگار و فعال سياسي تونس به نام «زياد الهاني» در 11 ژانويه مطرح شد، به سرعت مورد پذيرش همگاني قرار گرفت و هم اكنون به اين نام شناخته شده است.
اين روزنامه نگار تونسي در مورد علت نامگذاري قيام مردمي كشورش به نام «ياسمن» گفت: «هميشه در ذهنم به دنبال نامي مناسب و با مسما براي قيامي بودم كه مردم كشورم آن را پس از 23 سال آغاز كرده بودند و جرقه اوليه انتخاب نام آن در روز 11 ژانويه زده شد.
الهاني مي گويد: روز 13 ژانويه من ديگر اين نام را انتخاب و در وبلاگم به كار بردم و علت انتخاب اين نام اين بود كه دو روز قبل از آن، همكارم «محمود العروسي» پيشنهاد، دادن گل را در مقابل گلوله به نيروهاي امنيتي در سخنراني اش مطرح كرده بود.
اين در حالي بود كه نيروهاي امنيتي به مدت يك ماه، اعتراضات مردمي را كه رفته رفته تبديل به انقلاب مي شد را با گلوله هاي واقعي پاسخ مي دادند.
الهاني اضافه مي كند: نام «انقلاب ياسمن» در اجتماع تاريخي كه در مقابل اتحاديه روزنامه نگاران تونس در يازدهم ژانويه به ذهنم خطور كرد چرا كه همكارم «العروسي» دراين اجتماع پرشور طي سخناني تاكيد كرد كه نبايد در مقابل خشونت بي حد و حصر حكومت عقب نشيني كنيم ولي بايد در مقابل اين اقدام آنها، به ارتش شاخه گلي اهدا كنيم. از طريق اينترنت پيشنهاد نام «عروش ياسمين» را براي قيام مردمي دادم چرا كه گل عروش مي توانست سمبل تونسي ها باشد، اما بازهم اين نام را تغيير داده و براي آن «ثوره الياسمين» را انتخاب كردم و اين نام تا 13 ژانويه و قبل از اينكه از سوي پليس و نيروهاي امنيتي مورد پيگرد قرار بگيرم و وبلاگم بسته شود، به سرعت همه گير شد و بر سر زبان ها افتاد و بعدها كلمه (عروش) كه نام گلي در تونس و سمبل، صفا و صميميت است خود را به ياسمن تغيير داد و مانند همه انقلاب ها به عنوان سمبلي براي حركت و قيامي مردمي شد كه دودمان زين العابدين بن علي را پس از 23 سال برباد داد.
زياد الهاني از فعالان معروف تونسي است كه در زمينه حقوقي و رسانه اي فعاليت هاي زيادي عليه رژيم بن علي داشت و چندين بار بازداشت و وبلاگش فيلتر شده بود. اين فعال تونسي در روز اول دسامبر سال 2010 به اتفاق پنج نفر از روزنامه نگاران در اعتراض به جلوگيري از فعاليت مطبوعاتي اقدام به تصرف وزارت كشور تونس كرد.
قيام چگونه آغاز شد
«محمد البو عزيزي» جوان 26 ساله تحصيل كرده تونسي كه به دليل بيكاري و براي امرار معاش همانند بسياري از جوانان تحصيل كرده شهر «سيدي بوزيد» در 265 كيلومتري پايتخت با چرخ دستي خود، ميوه و سبزي مي فروخت به ناگهان از سوي ماموران دولتي مورد تعرض قرار گرفت و هنگامي كه به آنها توضيح داد كه به دليل نبودن كار مناسب مجبور به گذران معيشت، با چرخ دستي اش است، توسط آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفت و چرخ دستي اش نيز توقيف شد.
اين جوان تونسي با اصرار و پيگيري خود توانست چرخ دستي اش را از ماموران پس بگيرد، اما به او گفته شد نمي تواند به كار فروشندگي خود ادامه دهد.
البو عزيزي نااميد از همه جا، با تهيه مقداري بنزين، چرخ دستي اش را در روز 17 دسامبر سال 2010 ميلادي مقابل ساختمان استانداري سيدي بوزيد برده و در اعتراض به شرايط موجود، اقدام به ريختن بنزين بر چرخ دستي و بدن خود كرد.
اين جوان تونسي به شكل وحشتناكي دچار آتش سوزي شد و متاسفانه پس از چند هفته در بيمارستان جان سپرد. اما به عنوان سمبلي براي انقلاب نه تنها در تونس بلكه در بسياري از كشورهاي عربي قرار گرفت.
«ليلي البو عزيزي» خواهر اين جوان تونسي در مورد هدف از اقدام برادرش به خبرنگار «اينديپندنت» گفت: «پس از اينكه برادرم از سوي ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به اعتراض هاي او اهميتي داده نشد، تصميم گرفت با آتش زدن خود به وضع موجود و سختي و رنجي كه جوانان امثال وي از آن رنج مي بردند اعتراض كند و خود را مقابل استانداري به آتش كشيد.
«منوبيه البو عزيزي» مادر محمد نيز با اشاره به اقدام اعتراض آميز فرزندش خاطرنشان كرد: من از كاري كه فرزندم كرد و نقشي كه در ايجاد تغييرات در كشور تونس ايفا كرد، احساس غرور مي كنم.
وي توضيح داد كه چگونه اقدام پسرش باعث شد كه او از آگاهي سياسي لازم در مورد كشورش برخوردار شود و از مسائلي مانند به تاراج رفتن ثروت مردم تونس توسط نزديكان «ليلي طرابلسي» (همسر رئيس جمهور مخلوع) آگاهي يابد.
«منوبيه» يادآور شد: وضعيت بداقتصادي فقط در تونس وجود ندارد، بلكه در كشور همسايه «ليبي» نيز مردم در وضعيت فلاكت باري به سر مي برند.
او متذكر شد: اكنون از نقشي كه پسرم در به وجود آمدن انقلاب مردمي تونس داشته است به خوبي آگاه شده ام و دلم مي خواهد كه زندگي مردم روز به روز بهتر از گذشته شود.
همان طور كه اشاره شد اگرچه خود سوزي اين جوان باعث شد كه ديكتاتوري 23 ساله زين العابدين بن علي با انقلاب مردم تونس پايان يابد، اما باعث آغاز قيام هايي شد كه برخي از كشورهاي آفريقايي و عربي هم اكنون گرفتار آن شده اند.
اكنون حتي چرخ دستي نيم سوخته آلبو عزيزي به عنوان سمبلي براي مبارزه در تونس مورد احترام قرارگرفته است و اگرچه پيشنهادهاي چند ده ميليون دلاري براي خريد آن به خانواده فقيرش ارائه شده است، اما آنها براي زنده نگاه داشتن ياد و خاطره فرزند ملت تونس حاضر به فروش آن به هيچ قيمتي نيستند. بسياري از احزاب و گروه ها و فعالان سياسي تونس نيز به خانواده آلبوعزيزي پيشنهاد كرده اند كه اين چرخ دستي به عنوان سمبل انقلاب ياسمن در يكي از ميادين مركزي پايتخت نصب شود.
شعله هاي انقلاب در تونس
پس از اينكه محمد آلبو عزيزي خود را به آتش كشيد، به دليل شدت جراحات و بستري شدن در بيمارستان، موضوع به سرعت در شهر سيدي بوزيد پيچيد و به علت بافت قبيله اي منطقه، در ابتدا، دوستان، آشنايان و جواناني كه او را مي شناختند با تجمع در مقابل بيمارستان سيدي بوزيد و سپس در برابر ساختمان مقر استانداري، اعتراض خود را به شرايط موجود اعلام كردند، اما با برخورد شديد مأموران امنيتي و پليس مواجه و متفرق شدند.
اين موضوع در روزهاي بعد نيز ادامه يافت، و به دليل شجاعت و دليري مردم منطقه كه اكثرا از كشاورزان زحمتكش سيدي بوزيد بودند، اعتراضات دامنه وسيع تري به خود گرفت و ابتدا مركز سازمان امنيت و سپس مراكز پليس و ادارات به آتش كشيده شد.
رفته رفته دامنه اعتراضات مردمي با استفاده از ابزارهاي ارتباطي به شهرهاي «تاله» و «قصرين» كه در چند ده كيلومتري سيدي بوزيد سرايت كرد و اولين شهيد انقلاب تونس در اين مكان به دست نيروهاي سركوبگر به شهادت رسيد.
قيام مردمي تونس، با حمايت سنديكاهاي كارگري در شهر سيدي بوزيد رهبري و سازمان دهي شد و با پيوستن دانشجويان و قضات به صورت تظاهرات منظم و اعتصابات صنفي اوج گرفت.
برگزاري تجمع هايي در همبستگي با اعتراضات مردم سيدي بوزيد در چندين استان تونس و پايتخت و سركوب آن ازسوي پليس و نيروهاي امنيتي، زمينه را براي قيام مردمي فراهم كرد.
عمده تظاهرات از سوي اتحاديه هاي كارگري تونس كه از سازماندهي و تشكيلات قوي برخوردار بودند، سازماندهي و هدايت شد، تا اينكه به فرار ديكتاتور مخلوع در 14 ژانويه سال جاري ميلادي به عربستان منجر شد.
كودتاي بن علي
زين العابدين بن علي ديكتاتور مخلوع تونس در سال 1936 ميلادي در شهر «حمام سوس» به دنيا آمد و پس از طي دوره افسري و تسخير برخي مناصب در سال 1987 به عنوان نخست وزير تونس در دوران رياست جمهوري حبيب بورقيبه برگزيده شد.
اما در همان سال با يك كودتاي بدون خونريزي ديكتاتور وقت را سرنگون و خود زمام امور را به دست گرفت و با سياست مشت آهنين كه ازسوي غرب و آمريكا حمايت مي شد به مدت 23 سال در شمال آفريقا حكومت كرد.
غرب و به خصوص فرانسه و آمريكا، از تونس به عنوان «الگويي از شكوفايي اقتصادي در مغرب عربي» ياد مي كردند، درحالي كه در اين كشور فاصله طبقاني آن قدر زياد شده بود كه حتي جوانان تحصيل كرده مجبور بودند براي به دست آوردن لقمه ناني تن به كارهاي سخت و طاقت فرسا در مزارع كشاورزي بدهند.
درواقع اين سخن درست بود كه تونس ثروت هاي سرشاري را در خود جاي داده است، اما اين ثروت و درآمدهاي هنگفت فقط به جيب خانواده همسر بن علي(ليلي طرابلسي) سرازير مي شد و بس.اين زن همسر دوم ديكتاتور مخلوع تونس در واقع تصميم گيرنده اصلي مقدرات كشور بود.
برادر بزرگ او داراي شركت هواپيمايي و برادر كوچك ترش از رجال متمول و فعال در زمينه امور مالي در كشور بود و خلاصه هر آنچه كه اين زن مي خواست بر ديكتاتور مخلوع تونس كه دچار بيماري سرطان بود ديكته مي كرد. حتي «محمد الغنوشي» نخست وزير كنوني تونس در سخناني كه سه روز پس از سقوط حكومت بن علي عنوان كرد گفت: «من از اين موضوع اطلاع داشتم و مي دانستم ليلي طرابلسي زمام امور را در اختيار دارد.»
اين زن به عنوان سمبل نفرت مردم از رژيم بن علي مبدل و عليه او شعارها و تظاهرات فراواني انجام شد و مردم تونس او را طي 18سال زندگي با ديكتاتور مخلوع، متهم به اشاعه فساد، رشوه خواري و حمايت از بستگان و گماردن آنها برسر پست ها و مناصب حساس و بالاي دولتي كرده بودند.
جالب اينكه بدانيم «سهي عرفات» بيوه رهبر فقيد فلسطيني ها در نوامبر سال2007 به سفير وقت آمريكا در تونس گفته بود كه «بن علي هر آنچه كه همسرش به او ديكته مي كند، انجام مي دهد.»
سهي عرفات كه دوستي بسيار نزديكي با ليلي طرابلسي داشت به سفير وقت آمريكا گفت: «بن علي به دليل ابتلا به سرطان قادر به تصميم گيري در امور كشور نيست و همسرش به جاي او تصميم مي گيرد.» اين اسناد اگرچه بعدها از سوي سايت «ويكي ليكس» فاش شد، نقش اين زن در رواج فساد و تاراج اموال عمومي در تونس را بيش از پيش افشا كرد.
زين العابدين بن علي كه دوران حكومتش به دوران «آهن و آتش» ناميده مي شود با سركوب مخالفان خود، از اسلامگرا گرفته تا حتي ليبرال هاي مورد قبول غرب، توانست 23سال بر اين كشور در مغرب عربي حكومت كند و هنگامي به خود آمد كه ديگر دير شده بود و پس از اظهار اين جمله كه «من صداي مردم را شنيده ام»، فرار را بر قرار ترجيح داد و پس از اينكه هواپيمايش به مدت 20ساعت در آسمان براي فرود در يك نقطه امن مي چرخيد عاقبت در عربستان به زمين نشست و حتي دوست نزديك و صميمي او «نيكلا ساركوزي» حاضر به پذيرش او نشد.
انقلاب مردمي تونس پس از پنج هفته اعتراضات و تظاهرات قهرآميز و اعلام بي طرفي ارتش عاقبت در 14ژانويه پيروز شد، اما فرانسه و آمريكا با دخالت خود، «محمد الغنوشي» را به عنوان رئيس جمهور و سپس نخست وزير به مردم تونس تحميل كردند.
الغنوشي از مهره هاي سرسپرده در دوران حكومت زين العابدين بن علي بود در سال1999 نيز به عنوان نخست وزير برگزيده شده بود.
«محمد الغنوشي» پيش از نخست وزيري در دوران حكومت بن علي، مناصبي همچون وزارت اقتصاد، دارايي و همكاري هاي بين المللي و سرمايه گذاري هاي خارجي را به عهده داشت.
وي پس از پيروزي انقلاب مردمي تونس در 14 ژانويه سال 2011 با استناد به اصل 56 قانون اساسي تونس خود را به عنوان رئيس جمهور به مردم تحميل كرد، اما با ادامه اعتراضات، اين پست را به رئيس پارلمان محول كرد و خود به عنوان نخست وزير كابينه اي با مشاركت برخي از وزيران سابق و نمايندگان احزاب و سازمان هاي مخالف تشكيل داد.
اسلامگرايان تونس
بدون شك هر وقت نامي از تونس در دوران معاصر برده مي شود، نام «شيخ راشدالغنوشي» رهبر حزب نهضت اسلامي به ذهن انسان خطور مي كند كه چگونه در دهه 90 با سخنان و خطبه هاي آتشين خود، جوانان را به مساجد جذب و موج اسلام خواهي و اسلامگرايي را در مغرب عربي به همراه «عباس مدني» و «بلحاج» در الجزاير به راه انداخته بود.
راشد الغنوشي 69ساله چندي قبل پس از 21سال تبعيد از لندن به تونس برگشت و مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفت، در اولين موضعگيري رسمي خود درمورد حوادث تونس گفت، مي خواهد جاي خود را به جوان ترها بدهد و قصد ندارد در انتخابات پارلماني و رياست جمهوري شركت كند.
الغنوشي به گفته خودش در شرايطي كه در ابتدا تحت تأثير تعاليمي مثل مبارزه حق و باطل، ايمان و كفر و جاهليت و اسلام در انديشه هاي سيد قطب و اخوان المسلمين بوده، با پيروزي انقلاب اسلامي ايران هديه انديشه اي اين انقلاب يعني مقوله مبارزه مستضعفين و مستكبرين و فقر و غنا را از امام خميني دريافت مي كند. او در توصيف آن زمان چنين مي گويد: شور اشتياق ما به انقلاب ايران بالا گرفت و رسانه هاي ما تصاوير امام خميني را پخش كردند. روح تازه اي در درس هاي ما دميده شد كه فقرا را ياري مي كرد، عليه مرفهان به مبارزه برمي خاست و روابط خارجي ذليلانه، تونس با امپرياليسم را مورد حمله قرار مي داد...، علاوه بر بعد فرهنگي مبارزه عليه حكومت و غربزدگي آن كه مخالف هويت كشور اسلامي و عربي ما بود از اين هويت اسلام به عنوان يك طرح اجتماعي ممتاز دفاع مي كرديم.
شيخ راشد الغنوشي كه در سال 1981 حزب نهضت اسلامي را تاسيس كرد پس از اينكه توانست 17 درصد آرا را درانتخابات به خوداختصاص دهد مورد غضب ديكتاتور وقت (زين العابدين بن علي قرار گرفت) و متهم به سرنگوني رژيم و مجازات حبس ابد شد، اما با اعتراضات مردمي و فشار سازمان هاي بين المللي اسلامي و حقوق بشر بن علي به تبعيد اين رهبر اسلامگرا به انگليس رضايت داد.
شيخ راشد الغنوشي گرچه در دهه 90 به عنوان يك شخصيت راديكال اسلامگرا شهرت داشت و براساس الگوي اخوان المسلمين مصر به اتفاق تعدادي از فرهيختگان تونسي حزب النهضه را پايه گذاري كرد، اما هم اكنون بر اين اعتقاد است كه به اعتدال اسلامي همانند خط مشي شبيه به طيب اردوغان نخست وزير كنوني تركيه بيشتر تمايل دارد.
شيخ راشد الغنوشي در سال 1941 در روستاي «الحامه» در جنوب تونس به دنيا آمد و پس از طي دوره ابتدايي براي ادامه تحصيلات خود به شهر «قابس» و پس از آن به پايتخت تونس رفت.
بعد از آن براي ادامه تحصيلات به مصر رفت كه در آن دوران «جمال عبدالناصر» حكومت مي كرد و اين دوران تاثير مثبتي بر جهت گيري سياسي وي داشت. اما با وجود اين، پس از مدت كوتاهي مصر را به سوي سوريه ترك كرد و در دانشگاه دمشق در رشته فلسفه ادامه تحصيل داد و چارچوب فكري او شكل گرفت.
شيخ راشد الغنوشي پس از سوريه، براي تكميل تحصيلات خود به پاريس و دانشگاه سوربن قدم گذاشت و در آنجا به موازات تحصيلات دانشگاهي خود، فعاليت هاي سياسي اش را در ميان دانشجويان عرب و مسلمان آغاز كرد.
الغنوشي پس از پايان تحصيلات دانشگاهي در دهه 90 به تونس بازگشت و فعاليت اسلامي خود را در ميان جوانان تشنه به اسلام آغاز كرد و توانست پايه هاي گروه «اتحاد اسلامي (حزب النهضه» را پايه ريزي كند.
اين تحركات و نقش بارز اسلامگراي تونسي بر ديكتاتور وقت (بن علي) گران آمد و شيخ راشد بازداشت و به 11 سال زندان محكوم شد.
همچنين در سال 1987 به اتهام تلاش براي سرنگوني رژيم وقت و توطئه عليه امنيت كشور به حبس ابد محكوم گرديد و در سال 1991 اين حكم مجدداً به صورت غيابي عليه وي صادر شد.
جالب اين كه در سال 1998 نيز دادگاه تونس به صورت غيابي شيخ راشد الغنوشي را به حبس ابد محكوم و احكام قبلي در مورد وي را دوباره تاييد كرد.او در خلال تبعيد خود از حاميان مقاومت فلسطين و لبنان بود.
در دوران حكومت ظالمانه زين العابدين بن علي، اگرچه تونس به عنوان يك كشور اسلامي در شمال آفريقا به شمار مي رفت، اما از فعاليت هاي اسلامگرايانه خبري نبود و ماموران امنيتي و پليس مخفي آن كشور به شدت مراقب مسلمانان و به خصوص جوانان در مساجد بودند.
وزارت امور اوقاف تونس نيز وظيفه ديكته كردن خطبه هاي نماز براي ائمه جمعه را برعهده داشت و امامان جماعت به هيچ وجه اجازه نداشتند كه خارج از چارچوب تعيين شده سخن يا حركتي را از خود بروز دهند.
حكومت بن علي، براي خالي نبودن عريضه در سال هاي اخير اقدام به راه انداختن تشكيلاتي به ظاهر اسلامي به نام «زيتونه» به رياست برادر زن ديكتاتور مخلوع كرد و برنامه هاي منظم راديو تلويزيوني با همين نام پخش مي شد كه پس از سقوط رژيم مشخص شد اين تشكيلات پوششي براي غارت و چپاول و اغفال مردم بوده است.
فقر و بيكاري جرقه انقلاب تونس
در اين ميان تلاش غربي ها براي كمرنگ كردن وجهه اسلامخواهي در شعله ور شدن قيام مردم بر ضد حكومت اسلام ستيز بن علي آنها را پس از سال ها همراهي با حكومت تونس به اعتراف درباره اين واقعيت واداشته است كه فاصله طبقاتي بسيار شديد در جوامع عربي در رخدادهاي اخير كه به انقلاب در تونس و قيام هايي در مصر، سودان، الجزاير، يمن و اردن منجر شده، بي تاثير نبوده است.
«ديويد هالاوي» سخنگوي صندوق بين المللي پول در اظهارنظري صريح در مورد تونس گفت: خشونت هايي كه تونس دستخوش آن بود و باعث گرديد كه زين العابدين بن علي از كشور فرار كند، اهميت يافتن راه حل هاي فوري براي رفع معضل بيكاري در كشورهاي عربي را دوچندان كرده است.
وي به كشورهاي همسايه تونس پيشنهاد كرد كه براي گرفتار نشدن به سرنوشت تونس ازهم اكنون به فكر راه حلي براي برطرف كردن مشكلات اقتصادي باشند، چرا كه متراكم شدن فشارهاي اقتصادي در منطقه به وضوح مشاهده مي شود.
هالاوي گفت: ما قبلاً طي گزارش ساليانه خود در ماه سپتامبر سال 2010 به مسئولان تونس در مورد يافتن راه حل هايي براي معضل بيكاري هشدار داده بوديم، تا آنها با فراهم آوردن شغل مناسب براي فارغ التحصيلان دانشگاه ها، تصميمات لازم را اتخاذ كنند. اما متاسفانه اين موضوع به نقطه ضعفي براي دولت وقت تبديل شد و نتوانست براي خيل عظيمي از جوانان كه اكثر آنها زير 25 سال سن داشتند و جوياي شغل مناسب بودند، ا قدامي كند.
گذشته از اظهارات اين مقام آمريكايي در مورد انقلاب تونس و عامل بيكاري به عنوان پاشنه آشيل دولت زين العابدين بن علي و آغاز شدن انقلاب در تونس، همانند گلوله اي برفي بود كه كم كم تبديل به بهمن بزرگي شد كه دامن بسياري از كشورهاي عربي وابسته به غرب را در آفريقا و خاورميانه گرفته است.
انگيزه هاي عدالت خواهانه و ضدفساد مردم تونس در انقلاب اخير آنها يك واقعيت انكارناپذير است. اما بلافاصله پس از پيروزي اين انقلاب جلوه هاي اسلام خواهي مردم مثل برگزاري اجتماع عظيم نمازجمعه پس از سال ها ممنوعيت، نشان از ريشه هاي اعتقادي حركت آنها دارد. اكنون بسياري از زنان مسلمان تونسي از اين كه پس از چند دهه مي توانند با حجاب اسلامي در جامعه حاضر شوند و به ايفاي نقش اجتماعي خود بپردازند احساس مي كنند درحال تجربه زندگي و هويت تازه اي هستند. سر بر آوردن مشكلات معيشتي در تونس جرقه اي به انبار باروت متراكمي بود كه بورقيبه و بن علي با اسلام ستيزي و همسويي خود با طرح هاي غربي و صهيونيستي فراهم ساخته بودند.

 



راه طولاني مردم تونس

نويسنده و متفكر برجسته مصري بااشاره به تحولات اخير تونس گفت: تونس تا محو استبداد و آثار ديكتاوري به جاي مانده از دوران حكومت زين العابدين بن علي، راهي طولاني براي مبارزه در پيش داد.
فهمي هويدي درباره نقش انقلاب مردم تونس در جهان عرب گفت: ديكتاتور تونس از كشور گريخته ولي ديكتاتوري دوران وي همچنان پابرجاست و مردم تونس براي رهايي از آثار ظلم و استبداد و ايجاد نظام دموكراتيك در اين كشور نيازمند مبارزه اي پيگير هستند.
وي با ريشه دار خواندن استبداد در تونس اظهار داشت: عوامل اصلي انقلاب مردم تونس عليه حكومت بن علي شامل احتكار قدرت، فساد و تعرض به هويت و كرامت ملي مردم اين كشور بود و اين عوامل در قيام مردم نقش داشت.
فهمي هويدي با اين حال تاكيد كرد كه جامعه تونس جامعه اي پرتوان و بانشاط است و حضور اتحاديه ها و نهادهاي صنفي قدرتمند در اين كشور بر تحريك احساسات مردم عليه حكومت استبدادي و تداوم انقلاب نقش داشته و تحولات را به اين سمت كشانده است.
وي يادآور شد حوادث تونس فضاي تازه اي را ايجاد كرده است ولي هنوز به روشني نمي توان گفت كه نمونه تونس در ساير كشورها نيز تكرار خواهد شد.
ولي با اين حال قيام ملت تونس همانند انقلاب اسلامي ايران بر ساير ملت ها تاثيرگذار خواهد بود.
همان گونه كه انقلاب اسلامي ايران به مسلمانان جرئت و شهامت ستيز و چالش در برابر نظام هاي استبدادي را داد فكر مي كنم انقلاب مردم تونس نيز شرايط مشابهي را براي افزايش روحيه ملت هاي عرب فراهم ساخت و آنان احساس كردند كه براي ظلم و استبداد پاياني وجود دارد و استبدادگران آن گونه كه خود وانمود مي كنند چندان قوي و نيرومند و ملت ها نيز ضعيف و ناتوان نيستند.
وي گفت: بن علي در آخرين سخنانش با حالتي تكيده و فروريخته و شكست خورده از كشور گريخت در حالي كه ملت تونس در نهايت قدرت و توانمندي نظام اين كشور و دستگاه هاي سركوب گر را به چالش كشيد.
وي درباره آينده تونس بعد از فرار بن علي نيز گفت: زمان براي پاسخ به اين پرسش زود است زيرا اوضاع در تونس هنوز به ثبات و آرامش نرسيده است.
وي با بيان اين كه ديكتاتور رفت ولي ديكتاتوري همچنان باقي است افزود: رهبر باند استبداد از كشور گريخته ولي باند استبداد همچنان وجود دارد.
از اين رو، ملت تونس براي رهايي از اين وضعيت و آثار ظلم و استبداد و نيز برپايي يك نظام مردمي و جمهوري دموكراتيك نيازمند تداوم مبارزه است.
ايرنا

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14