(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 20 بهمن 1389- شماره 19860

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
از كاخ نياوران تا كاخ سفيد - قسمت اول مهلك ترين جنگ تاريخ
سيداحمد خاتمي: اهانت و افترا،سم شكل گيري وحدت در جامعه است
مهمانپرست : سخنان مسئولان مصري اعتبار ندارد
ولايتي: حاكميت مصر در نهايت اسلامي خواهد بود
صفار هرندي: فساد اقتصادي امروز زمينه ساز مفاسد سياسي آينده است
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي: عده اي دانشگاه آزاد را ملك پدري خود مي دانند
گزارشي از جلسه نمايش و نقد فيلم فرزند صبح به كارگرداني بهروز افخمي
كارشناس برجسته روس: تعقيب اهداف متنوع هسته اي براي ايران ديگر يك مسئله فني نيست
اعتراض دانشجويان به مشايي در نشست شوراي ايرانيان خارج از كشور
كرزاي : روابط افغانستان با ايران يكي از موارد اختلاف با آمريكا است



از كاخ نياوران تا كاخ سفيد - قسمت اول مهلك ترين جنگ تاريخ

پيام فضلي نژاد
اشاره
«انقلاب اسلامي، مهلك ترين جنگ تاريخ است كه دورنماي عيني پايان تمدن غربي را نشان مي دهد و چيزي هولناك تر از گلوله آتش زاي امام خميني وجود ندارد؛ ممكن است همه جا طعمه اين حريق شود.» اين جمله اي است كه در بهمن 1357 «كنت الكساندر دمارانش» يكي از سران كلوپ سري «بيلدربرگ» كه آن هنگام رياست «سرويس جاسوسي فرانسه» را برعهده داشت، بر زبان آورد. كنت دمارانش شخصا مسئوليت مستقيم رصد فعاليت هاي امام خميني(ره) در «نوفل لوشاتو» را برعهده گرفت و در حساس ترين لحظات اوج گيري انقلاب به تهران آمد تا آخرين راهبردهاي امنيتي را به كارگزاران «ساواك» ارائه كند، چون مي پنداشت «صحنه هاي انقلاب اسلامي بذر جنگ جهاني چهارم را خواهد پاشيد و اين يعني آغاز جهاد شيعه عليه غرب يا جنگ شمال و جنوب.» حالا در آستانه سي و دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، گلوله آتش زاي اسلام ناب محمدي(ص) كه در وجود امام خميني(ره) و حضرت آيت الله خامنه اي متجلي است، همه منافع استراتژيك نظام ليبرال سرمايه داري را - از مصر تا تونس و از يمن تا اردن - طعمه حريق كرده است و همين برآورد بود كه رئيس «سرويس جاسوسي فرانسه» به مثابه يكي از نخستين تئوريسين هاي «جنگ نرم» عليه جمهوري اسلامي، طرح عملياتي سري با شناسه امنيتي «پشه مالاريا» (مسكيتو) را براي براندازي اسلام انقلابي در جهان به «رونالد ريگان» و «ويليام كيسي» ارائه داد و يكبار هم در روزهاي اوج انقلاب اسلامي به «صدام حسين» پيغام داد: «هوشيار باش! هيچ چيز خطرناك تر از جنگلي كه آتش گرفته باشد، نيست. مواظب باش! [امام] خميني مرزهاي فكري را در مي نوردد.» اما، تكان دهنده ترين سخنان كنت دمارانش در پايان طرح استراتژيكي بود كه به «رونالد ريگان» براي براندازي اسلام انقلابي ارائه داد: « اين دشمن ما، يعني مسلمانان اصول گرا، در طول تاريخ براي مبارزه آماده شده و جنگ عقيده براي ايرانيان، بخشي از تاريخ و مذهب شيعه است. آنان حاضرند مشتاقانه براي عقيده خود بميرند. در حالي كه اعتقادات تمدن غرب عميقا براساس سعادت مادي استوار است و همين موجب شكست ما خواهد شد.» او در لابه لاي تئوري ها و خاطرات خود، پياپي به يادآوري رخدادهاي روزهاي انقلاب مي پردازد و نتيجه مي گيرد: «پيروزي انقلاب اسلامي برابر با پيروزي ايران در نخستين صحنه هاي سهمگين جنگ جهاني چهارم بود.»
در اين نوشتار 4 قسمتي به دل روزهاي پر حادثه پيروزي انقلاب اسلامي مي رويم و پروژه هاي شكست خورده سرويس هاي جاسوسي اروپا و آمريكا براي خاموشي خيزش انقلابي ايرانيان را باز مي كاويم؛ تا دريابيم چگونه دنياي ليبرال سرمايه داري در پس ظهور انقلاب اسلامي، هم «دورنماي عيني پايان تمدن غرب» را ديد و هم از پيدايش «خاورميانه اسلامي» در هراس بود.
¤¤¤
يك «شواليه» با زرهي طلايي و كلاهخودي كه پري سفيد رنگ داشت، سوار بر اسبي قهوه اي. اين نقاشي از ادوارد دانته به ديوار اتاق كار رئيس كل سرويس جاسوسي فرانسه آويخته بود. درون مايه نقاشي، تمثيلي رازآميز از «جنگ شواليه ها» به نظر مي آمد كه وقتي كنت الكساندر دمارانش پشت ميز كارش مي نشست، مي خواست از وراي آن ديده شود1. البته، اين جاسوس كهنه كار فرانسوي خود را با صلاحيت تر از ديگر همتايان غربي اش براي قرار گرفتن در قاب نقاشي دانته مي ديد. دست كم اينكه در مقام ديرپاترين رهبر اطلاعاتي غرب، هم ملقب به لقب اشرافي كنت بود، هم يك شواليه ماسون و هم عضو بلندپايه كلوپ سري بيلدربرگ2.
دمارانش در عصر جنگ سرد از تئوريسين هاي عمليات «بي ثبات سازي سياسي» و مخفي ترين مقام امنيتي بلوك غرب به شمار مي رفت. او را با اسم مستعار ميل فوي صدا مي زدند كه نام نوعي شيريني فرانسوي عجيب است. در دوران رياست 11 ساله اش بر سرويس جاسوسي فرانسه، هيچ مصاحبه مطبوعاتي اي نكرد، هيچ عكسي از چهره اش منتشر نشد و حتي كسي او را در هيچ مراسم سياسي يا ضيافت هاي رسمي نديد. در 3 مرحله، نقشي تاريخي عليه ايران ايفا كرد: يكي از سال 1351 كه مشاور ويژه شاه بود و براي اجراي «پروژه نفوذ به درون جامعه شيعي» به تاسيس يك شبكه اطلاعاتي بزرگ براي رصد مساجد ايران پرداخت3. ديگري طراحي نقشه ترور و ربودن امام خميني (ره) در ايتاليا و سپس قم4. بار آخر، دو سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي وقتي به ديدار رئيس جمهور آمريكا رفت تا «عمليات پشه مالاريا» را براي براندازي «اسلام انقلابي» به او پيشنهاد دهد؛5 چه اينكه دمارانش تنها رئيس در ميان روساي سازمان هاي جاسوسي غرب بود كه در 5 ماه منتهي به انقلاب اسلامي، لحظه به لحظه امام را در فرانسه تعقيب كرد و شخصيت مبارز ايشان را از نزديك مي شناخت. او نه تنها سريع تر و صريح تر از همه گفت «اين بار دشمن ما مذهب است» بلكه «جنگ جهاني چهارم» را نبرد نهايي «شواليه هاي صليبي با مسلمانان اصول گرا» خواند.
رئيس سرويس جاسوسي فرانسه صحنه هاي آغازين اين نبرد را از نزديك در ايران ديد. در شش ماه منتهي به انقلاب اسلامي، او شش بار شاه را در تهران ملاقات كرد. سه بار پياپي، دو هفته بعد از كشتار 17 شهريور. دو بار، دو روز پس از سقوط دولت شريف امامي و ششمين بار، در دي ماه 1357 ديداري طولاني با او در كتابخانه كاخ نياوران داشت تا گزارش جاسوسي از فعاليت هاي سياسي امام خميني(ره) در نوفل لوشاتو را به اطلاعش برساند6. دمارانش روز 16 مهر 1357 طرحي فوري را براي اخراج امام از فرانسه به تصويب رئيس جمهور ژيسكاردستن رساند، اما به مرحله اجرا نرسيد7. سپس يك روز بعد نقشه اي براي انتقال امام به ايتاليا و ترور ايشان در حين سفر كشيد. پس از موافقت دولت فرانسه، آغاز اين عمليات فوق سري به سازمان ضد جاسوسي ايران ابلاغ شد، اما آن هم ناكام ماند. 8 او از شاه درباره دلايل جلوگيري از اجراي طرح هايش مي پرسيد، اما جواب دقيقي نشنيد، چون «اعليحضرت كاملا درهم شكسته و فرسوده بودند»، عين سيستم سلطنت. پس از پايان آن ديدار طولاني هر دو مايوس به نظر مي آمدند.
آخرين ملاقات كنت با شاه در تهران، حتي نزديك بود به قيمت جانش تمام شود. وقتي نيمه شب از محاصره تانك هاي گارد سلطنتي در كاخ نياوران بيرون آمد، سيل جمعيت مردم عادي در خيابان ها غافلگيرش كرد. چند پست بازرسي، به ماشين حامل رئيس سرويس جاسوسي فرانسه ايست دادند و در يكي از پست ها ناگهان جواني مسلح، مسلسل را درست روي شقيقه دمارانش گذاشت و دليل رفت و آمدش در شهر را پرسيد، اما سرانجام توانست از معركه بگريزد. 9 در مسير رفتن از منطقه شميران تا فرودگاه مهر آباد، دمارانش با ديدن سيل انقلابيون، مدام معمايي قديمي را در ذهنش مرور كرد: «اسلام گرايان چه زماني جهاد خود را عليه غرب آغاز مي كنند؟» 10 اين معما از نيم دهه پيش مغزش را مي خورد. در نگاه او، همين صحنه هاي انقلاب بذر «جنگ جهاني چهارم» را پاشيد: «جهاد شيعه عليه غرب» يا جنگ شمال و جنوب؛ و البته در اين «مهلك ترين جنگ تاريخ كه دورنماي عيني پايان تمدن غربي» را نشان مي داد،11 «چيزي هولناك تر از گلوله آتش زاي امام خميني وجود نداشت12. ممكن بود همه جا طعمه اين حريق شود.»13 او امام را بهتر از ديگر روساي سرويس هاي جاسوسي بلوك غرب مي شناخت. با سعدون شاكر، رئيس سازمان امنيت عراق كه مسئول مستقيم حفاظت از امام در نجف بود، رفاقت و آشنايي ديرين داشت و شاكر، گزارش جزييات روحيات و روابط امام را نزد دمارانش مي فرستاد. 14 براساس تحليل او، حضور امام در بخش شيعي نشين عراق، خطر بزرگي عليه حزب بعث محسوب مي گشت و يك بار به صدام حسين پيغام فرستاد كه «هوشيار باش! هيچ چيز خطرناك تر از جنگلي كه آتش گرفته باشد، نيست. خميني مرزهاي فكري را در مي نوردد.» 15
صبح سوم اسفند 1357 كنت دمارانش براي حضور در جلسه اي فوري و سري با محمدرضا پهلوي سوار بر جمبوجت شخصي اش پاريس را به مقصد مراكش ترك كرد. 16 حالا، چهار روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي كه عدم پيش بيني آن چون يك «فاجعه اطلاعاتي» و زلزله اي مهيب سرويس هاي جاسوسي غرب را مي لرزاند، در مسير پرواز تا فرودگاه مراكش، پاسخ آن معماي قديمي را مي دانست؛ مثل خيلي هاي ديگر. گرچه در آن روزها فقط نگران نخستين پيامد «جنگ جهاني چهارم» بود، يعني از دست رفتن يك متحد ديگر بلوك سرمايه داري كه پس از سقوط شاه به او پناه داد. بي درنگ سراغ ملك حسن دوم رفت. مدعي شد كه مسلمانان تندرو در پي ترور پادشاه مراكش يا دزديدن خانواده اش هستند و خاندان سلطنتي ايران بايد خيلي سريع به جاي ديگري بروند. حسن پس از ملاقاتي طولاني اين پيشنهاد را پذيرفت و دمارانش نيز محمدرضا پهلوي را قانع به ترك مراكش كرد. 17 پايان تلخ ششمين ديدارش با شاه مخلوع نيز رقم خورد؛ از قضا در سالگرد كودتاي سوم اسفند و به قدرت رسيدن رضاخان. هنوز تا كليد خوردن پروژه رئيس سرويس جاسوسي فرانسه براي «بي ثبات سازي سياسي ايران» دو سال باقي مانده بود.
¤ منابع در آرشيو «دفترپژوهش هاي كيهان» موجود است.

 



سيداحمد خاتمي: اهانت و افترا،سم شكل گيري وحدت در جامعه است

يك عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بيان اين كه از ويژگي هاي ارزشمند امام راحل در رهبري انقلاب اسلامي ايجاد وحدت در بين آحاد مردم بود، گفت: امام به خصوص به مقوله وحدت بين دو قشر تاثيرگذار حوزه و دانشگاه توجه ويژه اي داشتند.
آيت الله سيداحمد خاتمي در گفت وگو با ايسنا، با بيان اين مطلب ادامه داد: امام راحل بر اين باور بودند كه موفقيت ها از رهگذر اين وحدت است، در طول اين 32 سال نيز از وحدت فراوان سخن گفته شده، اما آن چه كه همچنان به عنوان يك ضرورت مطرح است راهكار اجرايي وحدت است.
وي در ادامه با بيان اين كه راهكار اجراي وحدت را مي توان در چند نكته خلاصه كرد، نكته اول را در هدف ذكر و تصريح كرد: در مسائل سياسي، هدف بايد تقويت نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي و اركان آن باشد. اركان قانون اساسي نيز چهار تا است كه از جمله مي توان از اسلاميت نظام، مذهب رسمي كشور، ولايت فقيه و جمهوريت نظام نام برد و در آخرين اصل قانون اساسي تصريح شده است كه اين 4 اصل غيرقابل تغيير است و در واقع از اركان نظام اسلامي است.
وي ادامه داد: بنابراين اولين راهكار اجرايي وحدت، وحدت در هدف است و هدف بايد تقويت نظام اسلامي باشد و وحدت با كساني كه در اين راستا حركت مي كنند اجتناب ناپذير است.
خاتمي مسئله ديگر را پذيرفتن فصل الخطاب در اختلافات دانست و ادامه داد: به هر حال در يك جامعه و نظام آزاد اختلاف سليقه امري طبيعي است و بايد اين اختلاف سليقه مهار شود و مهار شدن اين امر منوط به پذيرش فصل الخطاب است و قانون اساسي نيز فصل الخطاب را ولايت فقيه قرار داده است.
اين عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم ادامه داد: يكي ديگر از راهكارهاي اجراي وحدت آن است كه سلايق مختلف تحمل شود و در واقع در جامعه اي وحدت شكل مي گيرد كه در آن تحمل يكديگر به عنوان يك هنجار شكل گرفته باشد البته در چارچوبي كه گفته شد. و اگر كسي در حوزه خودش معتقد به اين باشد كه فقط هرچه او مي گويد درست است ديگر در چنين جامعه اي وحدت شكل نمي گيرد.
خاتمي همچنين به اهميت تكريم شخصيت ها در اين راستا اشاره كرد و گفت: تكريم شخصيت افراد و استفاده از منطق و استدلال در حوزه نقد به ويژه در مسائل سياسي و ارزشي از اهميت ويژه اي برخوردار است.
خاتمي با بيان اين كه در مكتب ما گوينده و قائل را نقد نمي كنند بلكه آنچه را كه بيان شده است نقد مي كنند، عنوان كرد: در كتاب هاي اصولي و فقهي ما نيز وقتي مي خواهند چيزي را نقد كنند مي گويند آنچه كه گفته شده است و در واقع نقل قول را مي گويند و نام گوينده را ذكر نمي كنند در حالي كه در مكتب ما تاكيد شده كه حريم گوينده حفظ شود.
وي در پايان با بيان اين كه اهانت و افترا سم شكل گيري وحدت در يك جامعه است، افزود: از مصاديق بارز بداخلاقي، توهين و هتك حرمت است و در واقع اين سد راه نزديكي دل هاست.

 



مهمانپرست : سخنان مسئولان مصري اعتبار ندارد

سخنگوي وزارت امور خارجه گفت: حركت بزرگي در مصر در حال وقوع است كه اين حركت از سوي مردم رقم مي خورد و اولين اقدام آن ها زير سؤال بردن اعتبار و صلاحيت كساني است كه تصدي حكومت را بر عهده داشتند. كسي كه از نظر مردم اعتبار ندارد حرفش براي مردم ما هم اعتبار نخواهد داشت.
به گزارش منابع خبري، رامين مهمانپرست، صبح سه شنبه در نشست هفتگي اش با خبرنگاران درباره گفت وگوها در حاشيه نشست 1+5 در استانبول در مورد تبادل سوخت نيز گفت: بارها اعلام كرده ايم كه آمادگي مبادله سوخت را در چارچوب بيانيه تهران داريم. هر چند ما فعاليت هاي خود را ادامه مي دهيم و براي تامين نيازمان زمان را از دست نخواهيم داد.
برگزاري جشن جهاني نوروز
در ابعاد وسيع
او همچنين در مورد دعوت از اعضاي گروه 1+5 در جشن جهاني نوروز به تهران گفت: مراسم جشن جهاني نوروز امسال در ايران با حضور مهمانان بيشتري برگزار خواهد شد. اين مراسم در ابعاد وسيع تري برگزار خواهد شد سعي مي كنيم تا اين جشن را كه مورد توجه همه ملت هاي بزرگ جهان قرار دارد و در سازمان ملل متحد نيز تصويب شده در شان خود مراسمي بگيريم. مهمانپرست به برخي اخبار در اين باره كه اعضاي 1+5 هم به اين جشن دعوت خواهند شد پاسخ نداد.
تاثير تحولات مصر
بر سرنوشت رژيم صهيونيستي
مهمانپرست همچنين درباره تاثير تحولات مصر در روند مذاكرات بين رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان فلسطين گفت: اگر حكومت هاي مردمي در كشورهايي كه درگير مستقيم با خطرات رژيم صهيونيستي هستند به وجود آيد حتما خواست ملت بزرگ مصر و كشورهايي كه در اين منطقه تاثيرگذار هستند برخورد با تجاوزات، اشغالگري و جنايات رژيم صهيونيستي است. او ادامه داد: حتما ملت هاي آزاده دنيا اجازه نخواهند داد كه در منطقه خاورميانه اين جنايات با حمايت برخي از كشورهاي غربي به ويژه آمريكايي ها تداوم يابد. تحولي كه در مصر صورت مي گيرد مي تواند نتيجه بسيار تعيين كننده اي در وضعيت خاورميانه و برخورد با رژيم صهيونيستي داشته باشد.
برخي اظهارات مسئولان هلند غيرمسئولانه است
مهمانپرست درباره اظهارات برخي از مقامات هلند در مورد پرونده تبعه ايراني كه به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده بود، گفت: برخي اظهارات مسئولان هلند غيرمسئولانه است. جاي تاسف دارد كه كشورهايي كه مدعي دفاع از حقوق بشر هستند هميشه سعي مي كنند خود را كشورهاي متمدني جلوه دهند از پرونده هايي حمايت مي كنند كه موضوع آن يا جنايت است يا خيانت و يا قاچاق مواد مخدر است. افكار عمومي مردم دنيا قضاوت مي كنند كه ملتي كه براي مبارزه با مواد مخدر چهار هزار شهيد مي دهد و هزينه هاي سنگيني متحمل مي شود متمدن است يا كشوري كه از پرونده فرد قاچاقچي حمايت مي كند كه در هلند نيز به دليل سوابقش مجرم شناخته شده بود. ملت هاي دنيا در اين رابطه قضاوت مي كنند كه كدام كشور متمدن است. وي تاكيد كرد: مسيري كه كشورهاي غربي دنبال مي كنند مسير بن بستي است. اگر قرار باشد ايده هاي اين كشورها حتي در منطقه خودشان محقق شود متاسفانه كشورهايي كه مانند هلند اين گونه اقدامات را در دستور كار دارند در آينده به كشورهايي مملو از قاچاقچيان، جنايتكاران و خيانتكاران تبديل خواهد شد. نمونه ديگر مسير غلط كشورهاي غربي و به خصوص هلند را مي توانيم در مسير حمايت از تروريسم مشاهده كنيم كساني كه پرونده هاي بيش از 12 هزار ترور را در سابقه خود دارند، متاسفانه توسط اين كشورهاي مدعي حقوق بشر حمايت مي شوند. رفتار اين دولتمردان، كشورهاي آن ها را به مامني براي قاچاقچيان و جنايتكاران و تروريست ها تبديل مي كند.
موضوع ترانزيت سوخت
به افغانستان حل شده است
وي همچنين در مورد مذاكرات با افغانستان در مورد ترانزيت سوخت نيز گفت: با مذاكراتي كه انجام شده اين موضوع حل شده است و ترانزيت سوخت صورت گرفت و مقامات افغانستان از مقامات ما تشكر كردند.
ضرورت تشكيل دولت مقتدر در لبنان
خبرنگاري پرسيد تهران تا چه ميزان خوشبين است كه ميقاتي بتواند در روزهاي آينده دولت خود را در لبنان تشكيل دهد؟ كه مهمانپرست پاسخ داد: آن چه كه در لبنان رخ مي دهد يك سير تحولي در مسير دموكراسي است كه براي آن كشور تعريف شده نقش احزاب در چارچوبي كه با يكديگر توافق داشته اند تا وضعيت دولت را تعيين كنند قابل توجه است موضوعي در چارچوب توافقات تعريف شده در لبنان رخ داده كه براساس قوانين و مصوباتي كه در آن جا وجود داشته رئيس جمهور فردي براي تشكيل دولت معرفي كرده است. اميدواريم با مشاركت همه گروه ها، دولتي كه خواست ملت و گروه هاي فعال لبنان است توانايي تشكيل مقتدرانه خود را داشته باشد و بتواند ثبات و امنيت را در لبنان برقرار كند و مسير توسعه و بازسازي را در پيش بگيرد. مشاركت و همكاري همه گروه ها در لبنان مي تواند موفقيت آقاي ميقاتي را تضمين كند.

 



ولايتي: حاكميت مصر در نهايت اسلامي خواهد بود

مشاور عالي مقام معظم رهبري در امور بين الملل تصريح كرد: انقلاب اسلامي ايران ريشه در تاريخ ايران و اسلام و تشيع دارد و به همين خاطر 32 سال تمام توانسته در برابر دشمنان ايستادگي كند.
دكتر علي اكبر ولايتي ديروز در جمع مردم كرج در مسجد جامع رجائي شهر با بيان اين مطلب، افزود: همه ما و به ويژه نسل جديد كه با جريانات انقلاب آشنايي نزديك ندارند، احتياج داريم كه هر چند وقت يكبار موضوع انقلاب اسلامي ايران را بازگو كنيم و ارزيابي مجدد نماييم تا بدانيم كاري كه مردم به رهبري امام خميني(ره) انجام دادند آيا كار درستي بود؟ و به چه نيازهايي پاسخ مي داد.
وي با تأكيد بر اين كه همه مردم حق دارند براي فهم ارزش انقلاب گذشته ارزيابي كنند، گفت: اين انقلاب ريشه در تاريخ ايران و اسلام و تشيع دارد و نشان داد كه شيعه هيچگاه زير بار ظلم و ستم نرفته است.
ولايتي خاطرنشان كرد: شيعه مي گفت حاكم بر مردم بايد قادر باشد تا با ظلم ستيز كند و منصوب از جانب خدا باشد و در غيبت امام عصر(عج) همان روشي را كه امامان انجام مي دادند را انجام دهد و اين خاصيت ظلم ستيزي و غصب ستيزي از ابتدا با شيعه بوده است و در جريان انقلاب نيز امام (ره) و مردم اراده كردند و خواستند با ظلم ستيز كنند و در همين راستا انقلاب اسلامي ايران شكل گرفت.
ولايتي در ادامه حاكميت را در انقلاب ايران حاكميت شرع دانست و گفت: در رأس اين نظام مجتهد اعلم است و حاكميت هم حاكميت شرع است؛ چرا كه همه تلاش ها براي اين است كه شرع حاكم باشد، هيچ استبدادي در كشور نباشد، دست بيگانه ها از كشور قطع باشد و اين خواسته مردم با پيروزي انقلاب اسلامي محقق شد و كشور پس از 200 سال وابستگي از دست بيگانگان رهايي پيدا كرد.
مشاور عالي مقام معظم رهبري در امور بين الملل در ادامه به بررسي جريانات اخير كشور مصر پرداخت و گفت: حدود سه ميليون نفر از مردم قاهره در قبرستان زندگي مي كنند، اين افراد مردم فقير مصرند و اينها همه تحت سلطه بيگانگان هستند.
وي با طرح اين سؤال كه بايد بدانيم حركت مردم مصر از چه جنسي است، از جنس انقلاب ماست يا انقلاب مخملي؟ گفت: از نوع عكس العمل بيگانگان در مورد آن چه كه در ايران اتفاق افتاد و امسال در مصر، مي توان اينگونه برداشت كرد كه انقلاب آنها نيز مانند انقلاب ايران باشد؛ چرا كه اين حركت مردمي موجب نگراني آمريكا و اسرائيل شده است، ولي آنچه كه سال پيش در ايران اتفاق افتاد، موجب خوشحالي آنها شد. اگر درست بررسي كنيم مي بينيم كه در انتها همانند ايران خواهد بود و حاكميت آن اسلام مي شود و اگر از انقلاب اسلامي ايران تحليل صحيحي صورت گيرد، مشخص خواهد شد كه امتداد اين بيداري اسلامي برپايه الگوگيري از انقلاب ايران است.
ولايتي در پايان گفت: مصر به دست اسلام افتاده است و به هر حال اين راهي است كه مصري ها آمده اند، بازگشتي نيست.

 



صفار هرندي: فساد اقتصادي امروز زمينه ساز مفاسد سياسي آينده است

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي فساد اقتصادي را زمينه ساز فساد سياسي در آينده ارزيابي كرد.
محمد حسين صفار هرندي در حاشيه نهمين دوره اردوي آموزشي و تشكيلاتي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل سراسر كشور در گفت وگو با فارس با بيان اينكه حركت مردم مصر در طول روزهاي اخير بسيار خوب و قابل ستودن است، اضافه كرد: اين مردم با فرياد عدالت خواهي، خواهان ريشه كني مظهر استبداد و فساد از جامعه خود هستند.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي ادامه داد: انقلاب اسلامي ايران نيز با خط مشي عدالت طلبانه خود تأثير جدي در اين گونه حركت هاي كشورهاي مسلمان داشته است.
وي يادآور شد: هم اكنون در بسياري از كشورها، مردم انقلاب اسلامي ايران را مبنا و الگوي خود براي تحركات سياسي قرار مي دهند.
صفار هرندي تصريح كرد: با اين حال اظهار نظر در مورد نتيجه اين حركت در مصر و منجر شدن آن به يك انقلاب مردمي تنها در قالب پيش بيني مي گنجد.
وي با اشاره به نحوه اجراي عدالت در گذشته در كشور ابراز داشت: بعضي ها با اين خيال كه حركت در عرصه سازندگي خود به خود منجر به عدالت اجتماعي مي شود وعده سرريز عدالت را به مردم مي دادند.
مشاور فرهنگي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اقدامات شهردار اسبق تهران را نمونه هاي كامل بي عدالتي در اجتماع عنوان كرد و متذكر شد: وي با در اختيار گرفتن امكانات و تسهيلات فوق تصور، تصميمات جدي براي عرصه هاي مختلف اداره كشور مانند نظام مالي، پولي، بانكي و اقتصادي كشور مي گرفت.
وي تأكيد كرد: در آن دوره شاهد تغييرات اقتصادي فاحش و ايجاد سرمايه هاي بادآورده يك شبه براي برخي از افراد بوديم.
صفار هرندي توضيح داد: ايجاد پديده هايي مانند مانور تجمل در ميان اقشار متوسط و بالاي جامعه از آثار سوء اين تصميمات و تحركات بود.
مشاور فرهنگي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با بيان اينكه متأسفانه هم اكنون نيز جابجايي هاي نگران كننده ثروت در كشور انجام مي شود، ابراز داشت: با توجه به موضوعيت داشتن مسئله عدالت براي مسئولان بايد ريشه هاي بي عدالتي به طور دقيق شناسايي شود.
صفار هرندي افزود: نيروهاي انقلابي، به ويژه نيروهاي متعهد و ولايي بايد با هوشياري صحنه ها را رصد كنند و جابجايي مشكوك ثروت و معاملات پنهاني عناصر منحرف و غريبه با روح انقلاب را با حساسيت و نگراني تعقيب كنند.
وي اضافه كرد: كساني اين روزها براي به دست آوردن امتيازهايي فوق العاده اقتصادي، از حواشي مسئله دار مقامات حكومتي بيشترين سوء استفاده را مي كنند كه طبعاً اين قبيل فساد اقتصادي، خود مقدمه فساد سياسي در آينده خواهد بود.

 



دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي: عده اي دانشگاه آزاد را ملك پدري خود مي دانند

دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: عده اي دانشگاه آزاد را ملك پدري خود مي دانند.
محمدرضا مخبر دزفولي در حاشيه همايش اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل سراسر كشور در گفت وگو با خبرنگار فارس در مشهد با بيان اين كه جريان دانشگاه آزاد اسلامي همه ما را در شوراي عالي انقلاب «پير» كرد اظهار داشت: دانشگاه آزاد داراي پيچيدگي هاي خاصي است و اميدواريم بتوانيم با ارائه و تصويب اساسنامه جديد، اين پيچيدگي ها برطرف شود.
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي با اشاره به اين كه تلاش همه ما ارتقاي جايگاه دانشگاه آزاد اسلامي است، گفت: شوراي عالي انقلاب فرهنگي امروز با اكثريت قاطع و با رويكردي مسئولانه و شجاعانه به مصوبات راي مي دهد.
مخبر دزفولي اصلاحات در ماده هاي 5 و 10 اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامي را مهم دانست و افزود: ماده 5 كه در ارتباط با ماهيت دانشگاه آزاد است، ترميم و تصويب شده و ماده 10 نيز كه در ارتباط با تركيب هيئت امنا بوده، در حال بررسي است.
وي با بيان اين كه اميدواريم در آينده اي نزديك شاهد ابلاغ اساسنامه جديد دانشگاه آزاد باشيم، گفت: دانشگاه آزاد اسلامي متعلق به انقلاب است و به هيچ حزب و شخص خاصي تعلق ندارد.
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: بايد تلاش كرد از دانشگاه آزاد اسلامي براي پيشرفت كشور استفاده شود.
مخبر دزفولي نقطه ثقل اسلامي شدن را در دانشگاه ها، علوم انساني دانست و افزود: بايد در 14 رشته علوم انساني تحولي جدي صورت گيرد و در ارتباط با علوم انساني حرف هاي جدي بسياري داريم.
وي گفت: فقط با ارائه چند واحد معارف اسلامي دانشگاه، اسلامي نمي شود و قداست امروز علم از بركات انقلاب اسلامي است.

 



گزارشي از جلسه نمايش و نقد فيلم فرزند صبح به كارگرداني بهروز افخمي
محاكمه در طبقه منهاي دو ميلاد !

تقي دژاكام
دست زدن در جايي كه كارگردان اشتباه فاحشي كرده، سوتي داده و يا از او چنين انتظاري نمي رفته است ؛ اين واكنش منتقدان و نويسندگان سينمايي مطبوعات يك عرف شده است و معمولاً ميزان ضعف يك فيلم از ديد آنان با چنين واكنشي رابطه مستقيم دارد . اين اتفاق تقريباً در هر چند دقيقه از فيلم «فرزند صبح» تكرار شد به گونه اي كه تصور مي شد بهروز افخمي همين الان سينما را ترك مي كند و مي رود . او اما نشست و تا پايان فيلم را تحمل كرد و بعد هم در ميان انبوهي از نويسندگان و خبرنگاران مختلفي كه او را احاطه كرده بودند ، يك جمله را تكرار مي كرد : فيلمنامه من بود ، من كارگرداني كردم اما فيلم من نبود ! و همين جمله پر تكرار پرسشهاي منتقدان را بيشتر و بيشتر مي كرد . به همين دليل ، با وجود آنكه اعلام شد سالن پرسش و پاسخ ميكروفون ندارد ، فوج جمعيت كارگردان فرزند صبح را از نزديكيهاي در خروجي محوطه به زيرزمين طبقه منهاي دو بردند تا يك جلسه محاكمه واقعي براي او تشكيل دهند.
اين جلسه پرسش و پاسخ ، ياد آور نشست فيلم بسيار موهن«زمهرير» بود كه بيشترين توهينها را به دفاع مقدس و انقلاب روا داشته بود . در آن جلسه هم ، همه خبرنگاران و منتقدان فارغ از هر گونه گرايش و سليقه سياسي ، يكصدا عليه آن فيلم موضع گرفتند كه خوشبختانه با نگاه متحد آنان و اطلاع رساني مناسب رسانه اي ، آن فيلم مجال نمايش عمومي نيافت . در اين جلسه اما ، موضوع فرق مي كرد . فيلم به آن معني موهن نبود اما بي ارزشي كار و گافهاي متعدد سينمايي در كنار شخصيت تاريخي و جهاني امام خميني ، كم توهيني به او محسوب نمي شود . فيلم در نهايت بي دقتي در فيلمنامه و در جزئيات ، گويي درباره يك پسر بچه روستايي است كه كسي كه براي اولين بار يا دومين بار دوربين به دست گرفته ، آن را ساخته است. به همين دليل است كه افخمي در مقابل پرسشهايي چون شلوار لي خانم هديه تهراني - دايه امام - در سالهاي سده پيش! ، وجود دكل برق و تير چراغ برق در جاده روستايي آنموقع! و جلوتر از آن عبارت« گذرنامه »! در هنگام تبعيد امام به تركيه و نيز معلوم شدن ريل تراولينگ فيلمبرداري در دو صحنه فيلم و ريتم بسيار كند و فضاي سرد و بي روح فيلم ، جوابي نداشت و آن را به ماجراي تدوين ! بي اجازه او كه پس از هفت سال ، ادامه پيدا كرده است مربوط مي دانست.
افخمي هزينه فيلم را حدود دو ميليارد تومان اعلام كرد و البته گفت براي بسياري از هزينه ها ، بودجه نداشته ايم . وي درباره واكنش خانواده امام به اين فيلم هم گفت : آنها فيلم را ديده اند اما از واكنش آنان اطلاعي ندارم .
كارگردان فرزند صبح درباره انتقادات گسترده از بي داستاني و صحنه هاي طولاني باد در علفزار روستا يا نشان دادن مرغ و خروسها يا قدم زدن طولاني روح الله كودك در روستا ، مسابقه ماندن زير آب ( كه تمام سالن يكصدا براي مسخره كردن كارگردان همراه با بچه هاي فيلم تا شماره 90 مي شمردند !) و واكنش منفي مردم نسبت به اين نكات بي ارزش كه بخش اعظم فيلم را به خود اختصاص داده است نيز گفت : من به برداشت مردم چه كار دارم ؟ من فيلم خودم را ساخته ام و براي فيلم خودم هم ، خودم تصميم مي گيرم .
وي توضيح نداد كه اگر كارگردان براي فيلم خودش ، خودش تصميم مي گيرد و مثلاً اگر مجاز باشد در بي ربط ترين حالت ، دوران تبعيد امام را به سكانسهاي مختلف دوران كودكي امام وصل كند ، آيا اين اجازه را هم دارد كه جمله اي كه با هيچ تسامحي امكان گفتن آن از سوي امام وجود ندارد و اصلاً در ادبيات ديني و سياسي امام جايگاهي ندارد چگونه در فيلم بر زبان او جاري شده است ؛ آنجا كه در هنگام تبعيد از ايران به تركيه ، در هواپيماي نظامي به خلبان مي گويد : من براي دفاع از ميهنم تبعيد مي شوم !
فيلم آنچنان مغشوش و بي سرو ته بود كه شريفي نيا بازيگر نقش حاج احمد آقا ، پس از پايان فيلم در برابر پرسشهاي خبرنگاران هيچ حرفي براي گفتن در دفاع از فيلم نداشت و سكوت كرده بود .
¤¤¤
فيلم فرزند صبح نيمه شب دوشنبه در حالي تمام شد كه اميدهاي مشتاقان ديدار فيلمي قابل قبول از امام بر صفحه عريض سينما به طور كامل به يأس تبديل شد . كاش آن يك ميليارد و هشت صد ميليون توماني كه خرج اين فيلم شد ، به طور كامل به فيلمساز داده مي شد تا چنين چيزي تحويل سينما نمي شد . اين افسوس زماني بيشتر مي شود كه مي بينيم شخصيتهاي درجه چندم جهاني ، بر پرده سينما با چه تصاوير هنري اعجاب برانگيزي ظاهر مي شوند و آقاي افخمي از ساخت يك فيلم معمولي درباره بزرگترين شخصيت تاريخ معاصر جهان عاجز بوده است .
شايد آقاي افخمي پس از هفت سال نتوانسته باشد كمترين حق امام را ادا كند ، اما هيچ شكي نيست كه نسل جديد و پر انرژيي كه بر ساحت دين و دانش و سياست و هنر و ادبيات و حوزه هاي مختلف اجتماعي روز به روز ، رويشهاي آنان را مشاهده مي كنيم ، حتماً دست به كار خواهند شد و با دستهاي پر توان خود ، امام خميني را بسيار باشكوه و قدرتمند - در حد توان خود - بر پرده سينما نشان خواهند داد تا آنوقت معلوم شود حساب آنان با مدعيان ، چه فاصله اي دارد. آنروز هم دير نيست .

 



كارشناس برجسته روس: تعقيب اهداف متنوع هسته اي براي ايران ديگر يك مسئله فني نيست

يك كارشناس برجسته مطالعات استراتژيك در روسيه گفت ايران در مرحله اي قرار دارد كه اتخاذ تصميم هاي متنوع در صنعت هسته اي براي آن، ديگر «يك مسئله فني» نيست.
به نوشته روزنامه روسي نيز اويسيمايا گازيه تا، دكتر ولاديمير يفسييف مدير مركز تحقيقاتي اجتماعي و سياسي روسيه در روز 16 بهمن 1389، گفت: «ايران در حال نزديك شدن به خط هسته اي است كه با گذر از آن تعقيب اهداف متنوع براي آن ديگر مشكل فني محسوب نخواهد شد.»
يفسييف كه ظاهراً به سرويس هاي اطلاعاتي روسيه نزديك است، در بخشي از تحليل خود، وضعيت برنامه غني سازي ايران را چنين توصيف مي كند: «در حال حاضر تنها يك كارخانه فعال در زمينه غني سازي اورانيوم دارد كه در نطنز واقع است. در ماه نوامبر 8426 سانتريفيوژ در اين مركز نصب شده كه 57 درصد آنها مورد بهره برداري قرار گرفته اند. طي 6 ماه اخير 102سانتريفيوژ به خاطر كيفيت پايين از كارافتاده اند. به طور همزمان 880 سانتريفيوژ به آنها كه در حال كارند اضافه شده كه از توسعه روند غني سازي حكايت دارد.»
اين كارشناس روس كه به منبع اعداد و ارقام خود اشاره نكرده، در ادامه گفته است: «از فوريه سال 2007 تا نوامبر 2010، 35 تن هگزافلورايد اورانيوم وارد آبشارهاي سانتريفيوژهاي نطنز شده كه تا 4/3درصد غني شده اند. روند غني سازي اورانيوم در حال حاضر هم ادامه دارد و انتظار مي رود با ادامه روند فعلي توليد اورانيوم با غناي كم تا اواخر ژانويه به 3471 كيلو رسيده باشد كه براي توليد 5 كلاهك هسته اي كافي است.»
يسييف در مورد وضعيت مواد خام هسته اي در ايران مي گويد: «با توجه به نبود امكان صادرات كنسانتره اورانيوم به خارج به خصوص پس از تصويب قطعنامه شماره 1929شوراي امنيت، ايران استخراج اورانيوم طبيعي و توليد كنسانتره را در بندرعباس ادامه مي دهد و به طور همزمان ساخت كارخانه توليد كنسانتره اورانيوم در اردكان و بهره برداري از معدن اورانيوم صاغند ادامه دارد.»
وي سپس با اشاره به اينكه «پيشرفت ايران در زمينه غني سازي قابل توجه است»، ادامه مي دهد: «امكانات واقعي تهران در زمينه غني سازي اورانيوم مشخص نيست، به گفته خود ايراني ها غني سازي تا 8/19درصد در مركز هسته اي نطنز انجام شده كه البته غناي پايين محسوب مي شود. هنوز نتايج تجزيه و تحليل تفصيلي مواد هسته اي به دست آمده در اين مركز مشخص نشده است. آنها اعلام كرده اند تا آخر ژانويه 45 كيلو هگزافلورايد اورانيوم غني شده تا 20درصد در اختيار خواهند داشت كه البته امكان استفاده از آن براي ساخت سلاح هسته اي وجود ندارد ولي به دست آوردن آن نشانه پيشرفت قابل توجه جمهوري اسلامي در اين زمينه است.»
اين كارشناس فني روس به غربي ها توصيه مي كند مشكلات فني ايران در صنعت هسته اي را جدي نگيرند و ادامه مي دهد: «خيلي نسنجيده است كه مشكلات فني ايران را بزرگنمايي كنيم چون مسئله اصلي مسئله زمان است كه طي آن مشكلات فني در صورت اتخاذ تصميم سياسي برطرف خواهند شد».
يسييف همچنين درباره آخرين وضعيت راكتور آب سنگين در اراك مي گويد: «از سال 2004 ايران ساخت راكتور آب سنگين با توان 40 مگاوات را در اراك آغاز كرد كه مي تواند سالي 9 كيلو پلوتونيم توليد كند. سال گذشته اين كشور امكان بازرسي اين راكتور را در اختيار بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار داد كه طي آن مشخص شد ساخت تاسيسات مورد نياز و سيستم سردكننده راكتور تقريباً به پايان رسيده و به عقيده كارشناسان ايراني بهره برداري از آن در سال 2013 آغاز مي شود. اين راكتور در حال حاضر هم به سوخت هسته اي و هم به آب سنگين مجهز است و به اين منظور در سال 2006 كارخانه توليد آب سنگين در اراك ساخته و در سال 2009 نصب خطوط فناوري توليد قرص هاي اورانيوم طبيعي براي ساخت فنرهاي سوخت پايان يافته است ولي ايران هنوز از توانايي استفاده صنعتي پلوتونيوم برخوردار نيست.»
ارزيابي هاي يسييف كه مي توان آن را خروجي تحليل هاي فني سرويس اطلاعات خارجي روسيه از برنامه هسته اي ايران دانست، نشان مي دهد برخلاف جوسازي هاي رسانه اي غربي ها خود هيچ اعتقادي به وجود مشكلات فني جدي و عبور ناپذير در برنامه هسته اي ايران ندارند.

 



اعتراض دانشجويان به مشايي در نشست شوراي ايرانيان خارج از كشور

سرويس سياسي-
همايش شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور در پي انتقادهاي تند تعدادي از دانشجويان از مشايي به تشنج كشيده شد.
اين اتفاق در اولين نشست تخصصي نقش رسانه هاي دانشجويي در تعامل با ايرانيان خارج از كشور كه روز يكشنبه در سالن همايش هاي بين المللي دانشگاه شهيد بهشتي آغاز به كار كرده بود، رخ داد.
حسن صيامي مدير مسئول نشريه دانشجويي «صفيه انديشه» كه بارها در اين نشست تقاضاي فرصت براي بيان ديدگاه هاي خود را داشت اما چنين فرصتي به وي داده نشد، پس از اتمام سخنان اسفنديار مشايي از جاي خود برخاست و گفت: «هرچقدر با خود مي انديشيم نمي فهميم كه نشريات دانشجويي را چه به ايرانيان خارج از كشور؟ امروز با دعوت مسئولان بيش از هزار نشريه دانشجويي كنار هم جمع شدند اما شما دانشجويان فكر كنيد و ببينيد نام اين همايش و اين سخنرانيها به چه ميزان بر شما تاثير گذاشته است. از نظر ما نشست مذكور مي تواند مصداقي از نگراني مقام معظم رهبري درباره نحوه هزينه كردن بودجه كلان فرهنگي كشور باشد».
اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: «از شما آقاي مشايي مي پرسم؟ شما به صورت مستمر از كاهش هزينه هاي جاري دولت صحبت مي كنيد و از پيشگيري ريخت و پاش هاي غيرضروري صحبت به ميان مي آوريد و من از شما تقاضا مي كنم نسبت به پيشگيري از برگزاري اين گونه نشست ها اهتمام ورزيد. ما دانشجويان پيشنهاد مي كنيم هزينه هاي چند ده ميليوني نشست هاي مشكوك فوق جهت ارتقاء نشريات دانشجويي هزينه شود تا هم به تقويت قلم و انديشه كمك شود و هم به هويت يابي نسل جديد انقلاب اسلامي لبيك گفته شود. در اين حين خبرنگاران تمامي رسانه هاي مكتوب بيداري و شنيداري و همچنين فيلمبرداران و عكاسان دور اين دانشجو حلقه زده و از وي گزارش تهيه مي كردند و در ادامه دانشجويان حاضر با تشويق سخنان اين دانشجو را مورد تاكيد قرار دادند».
در ادامه «بهره مند» سردبير نشريه انعكاس از دانشگاه ايلام در سخناني گفت: «دانشجويان ايراني همواره اولين افرادي بودند كه با شعار مرگ بر آمريكا بر دهان استكبار جهاني زدند اما امروز جاي آنها خالي است. مسئولان كجا هستند؟ نمايندگان نشريات دانشجويي را در اين نشست چه كساني انتخاب كرده اند؟ بايد توجه داشت كه اين نمايندگان نشريات دانشجويي از دانشگاه هاي خاصي انتخاب شده اند».
اين سردبير نشريه دانشجويي اظهار داشت: «مسئولان نشريات دانشجويي از صبح امروز تاكنون در حال رايزني هستند كه علت برگزاري اينگونه نشست ها چيست»؟
براساس اين گزارش، پس از اينكه صيامي از دانشجويان منتقد در وسط سالن به ايراد سخنراني عليه اين همايش پرداخت مسئولان برگزاري مراسم بلافاصله اسفنديار رحيم مشايي را از سالن همايش خارج كردند.

 



كرزاي : روابط افغانستان با ايران يكي از موارد اختلاف با آمريكا است

رئيس جمهور افغانستان روابط كشورش با ايران را از موارد اختلاف با آمريكا عنوان كرد.
حامد كرزاي در نشستي خبري در كابل كه ديروز برگزار شد، به روابط خوب ايران و افغانستان و نيز مشتركات فراوان دو كشور اشاره كرد و گفت: روابط كابل با تهران اگرچه يكي از موارد اختلاف دولت اين كشور با آمريكا بود اما ما به آمريكايي ها اعلام كرديم اختلاف شما مربوط به خودتان است.
وي با تاكيد بر اختلاف دولت افغانستان با آمريكا بر سر روابط كابل با تهران گفت: ما به مقامات آمريكايي گفتيم كه نمي توانيم روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران قطع كنيم و مقامات آمريكايي نيز اين موضوع را پذيرفتند.
رئيس جمهور افغانستان در بخش ديگري از اظهارات خود در خصوص انتشار خبري در نشريه نيويورك تايمز درباره اقدام آمريكا در پرداخت شش ميليون دلار به يك شركت خصوصي براي جمع آوري اطلاعات عليه كرزاي و اقوام نزديكش گفت: افغانستان در ده سال گذشته ثابت كرد متحد پايدار براي آمريكا است و اين بسيار طبيعي است كه در طول اين ده سال ديدگاه هاي مختلفي بوجود آيد و ما از آمريكا به علت خدماتي كه در افغانستان انجام داده است صميمانه تشكر مي كنيم.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14