(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 24 بهمن 1389- شماره 19863

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
فجري ديگر (يادداشت روز)
محافل غربي : كشورهاي خاورميانه يك به يك تبديل به ايران مي شود
بدهي ! (گفت و شنود)
گزارش خبري تحليلي كيهان جزئيات پروژه حمايت از اسرائيل توسط سران فتنه
كيهان و خوانندگان
جليلي: آمريكا و اروپا بايد پاسخگوي 30 سال حمايت از ديكتاتوري مبارك باشند
منوشه امير طاقت نياورد و لو داد (خبر ويژه)
آقاي موسوي! ديگر از آن... نمي خوريم! (خبر ويژه)
شكوه 22بهمن به روايت يك رسانه ضد انقلاب (خبر ويژه)



فجري ديگر (يادداشت روز)

سرنگوني «حسني نامبارك» كه از قضا در 22 بهمن سالروز تاريخي انقلاب اسلامي ايران به نقطه نهايي رسيد رخداد مبارك و مسرت بخشي است كه اوج ديدگاه ها و تحليل هاي صاحبنظران و ناظران سياسي را به موج جديد بيداري اسلامي در منطقه و در ميان ملت هاي مسلمان و آزاديخواه معطوف كرده است.
رژيم كمپ ديويدي مصر در سه دهه گذشته مهم ترين متحد عربي رژيم جعلي صهيونيستي بوده و همواره در بزنگاه هاي حساس و سرنوشت ساز، ساز همراهي با مقامات تل آويو سر داده است. از دهها سال پيش كه نطفه نامشروع رژيم جعلي صهيونيستي بسته شد در سه دهه اخير آن- تقريباً نيمي از عمر رو به افول اسرائيل- مستمراً شريك جرمي به نام رژيم كمپ ديويدي قاهره از سياست هاي پليد و اقدامات سياه و مشمئز كننده صهيونيست ها حمايت و پشتيباني كرده است. نمونه بارز و اخير آن در جريان جنگ 22 روزه در غزه اتفاق افتاد. در حالي كه مقامات كودك كش رژيم صهيونيستي كلكسيوني از جنايات را در جنگ 22 روزه مرتكب شدند و دستشان به خون مردم مظلوم و بي گناه فلسطيني آغشته بود رژيم «نامبارك» در يك اقدام هماهنگ و ذلت بار با صهيونيست هاي غاصب به شناسايي و انهدام تونل هاي زيرزميني احداثي در منطقه «رفح» پرداخته و به سد و مانعي براي كمك به يك و نيم ميليون نفر ساكنان مظلوم و بي دفاع غزه تبديل شد.
به تعبير حقوقي، در نسل كشي آشكار صهيونيست ها در جنگ غزه كه حتي مدت ها قبل از آن و از ژوئن 2007 كه شهروندان غزه تحت محاصره همه جانبه رژيم صهيونيستي بودند؛ رژيم قاهره در تسهيل جنايات و تجاوزات ايفاي نقش كرده و «معاونت در جرم» را به دوش كشيد!
اينجا بود كه ايهود اولمرت- نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي- علي رغم جنايات و آدمكشي ها و كشتار انسان هاي مظلوم كه بيشتر آنها را كودكان و خردسالان تشكيل مي دادند گستاخانه و بي شرمانه سرش را بالا مي گرفت و ابرو در هم مي كشيد و از موضع طلبكارانه! اعلام مي كرد كه اين جنگ به درخواست اعراب عليه غزه و حماس به راه افتاده است!! و متأسفانه نه تنها حاكمان دست نشانده عرب واكنشي نشان نداده و تكذيب نكردند بلكه رژيم وابسته حسني نامبارك با اقدامات عملي خود بر صحت همدستي با صهيونيست ها مهر تأييد زد.
هم اكنون با سقوط ديكتاتور مصر بيش از همه رژيم صهيونيستي به وحشت و هراس افتاده است تا جايي كه حتي «ايهود باراك» وزير جنگ اين رژيم كه به رجزخواندن و لاف زدن شهره است عجزآلود سه روز پيش و قبل از نهايي شدن سرنگوني «نامبارك» اعتراف مي كند كه وقايع و رخدادهاي مصر، موجب ضعف و ترس اسرائيلي ها شده است.
اين ضعف آميخته به ترس و واهمه صهيونيست ها از سويي و بهم ريختگي و سردرگمي مقامات و سياستمداران آنها از سوي ديگر؛ حكايت از ضربه اي عميق و ضربه شست سهمگيني بر پيكره رژيم صهيونيستي دارد كه گويا سال ها كابوس اين رخداد را با خود داشته اند.
انگار اسرائيلي ها پس از پيروزي شكوهمند و الهام بخش انقلاب اسلامي ايران در 22 بهمن 57 تا 22 بهمن 89 همواره كابوس «انزوا و اسقاط» را به همراه داشته اند. از همين رهگذر است كه چند روز پيش كانال 10 رژيم صهيونيستي گزارش مي دهد: «تصاويري كه از تحولات مصر در رسانه هاي جهان پخش مي شود شباهت بسياري با تصاوير منتشره از انقلاب اسلامي ايران دارد و تحولات مصر ما را به ايران سال 1979 (بهمن 1357) مي برد.»
اين مسئله و چالش استراتژيك از ديد غربي ها و متحدين رژيم جعلي صهيونيستي نيز پنهان نمانده است و رسانه هاي آمريكايي و غربي دلهره و واهمه صهيونيست ها از تكرار انقلاب اسلامي ديگري در منطقه را سوژه گزارش ها، يادداشت ها و تحليل هاي خود قرار دادند.
از باب نمونه مي توان به گزارش تحليلي نشريه آلماني «دي سايت» اشاره كرد كه بي پرده مي نگارد: «اسرائيل از تكرار شدن انقلاب اسلامي ايران در مصر هراسناك است».
الهام پذيري از انقلاب اسلامي ايران و بيداري اسلامي در منطقه كه جلودار و علمدار آن جمهوري اسلامي است حقيقت انكارناپذيري است كه دشمنان را به هراس انداخته و در سوي مقابل آزاديخواهان و عدالت طلبان را اميدوار و مشتاق ساخته است. امروز تجربه گرانسنگ ايستادگي و مقاومت ايران اسلامي در مقابل طاغوت و در ادامه در برابر تمامي مستكبران و نظام سلطه دردسري اساسي و زخمي عميق براي زياده خواهان و در راس آنها رژيم متجاوز و غاصب صهيونيستي در پي داشته است. رصد اخبار و اظهارنظر شخصيت هاي مسلمان مصري نشان دهنده اين واقعيت غيرقابل خدشه است كه نگاه ها به انقلاب اسلامي ايران معطوف است و از آن الهام مي گيرند.
جالب است كه همين چند روز پيش و در جريان قيام ملت مصر هنگامي كه صحبت از انتقال قدرت از «نامبارك» به «عمر سليمان» معاون او به ميان مي آيد يك نماينده مجلس مصر (سعد عبود) در گفت وگو با شبكه العالم تصريح مي كند كه: «ما شاپور بختيار مصري نمي خواهيم.»
اين موضع توأم با بصيرت و كياست نشأت گرفته از عمق تأثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران از شروع مبارزات تا به سرمنزل مقصود رسيدن است.
17 سپتامبر 1978 (26 شهريور 1357) هنگامي كه انور سادات خائن رئيس جمهور وقت مصر و «مناخيم بگين» نخست وزير جنايتكار رژيم صهيونيستي معاهده ننگين «كمپ ديويد» را با ميانجي گري كاخ سفيد و با حضور جيمي كارتر امضا كردند گمان نمي كردند و در مخيله تنگ و تاريك شان نمي گنجيد كه چند ماه بعد انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل عظيم الشأن نقشه هاي شوم آنها را در قالب «دروغي به نام صلح و سازش» ناكام خواهد گذاشت.
اكنون پس از گذشت سه دهه از آن دوره، رژيم صهيونيستي در موقعيتي كاملاً متزلزل و شكننده قرار گرفته است.
اولاً؛ خواسته ملت مسلمان مصر همچنان كه بسياري از شخصيت هاي مبارز و سياسي و ديني اين كشور اعلام كردند اين است كه با شكل گيري دولت جديد مصر در وهله اول معاهده «كمپ ديويد» براي هميشه لغو شود. و اين يعني اينكه صهيونيست هاي جنايتكار و كودك كش ديگر نمي توانند به بهانه طرح صلح و سازش، حقوق حقه ملت هاي مسلمان بخصوص ملت فلسطين را وجه المصالحه قرار دهند.
ثانياً؛ معاهده ننگين كمپ ديويد كه به گواهي متن اين معاهده در راستاي «امنيت رژيم صهيونيستي» تنظيم شده است در شرايطي بر پيمان به اصطلاح صلح پا مي فشارد كه مسلمانان در فلسطين و لبنان همواره تجاوزات و جنايات صهيونيست ها را تجربه كرده اند. از همين روي؛ لغو كمپ ديويد به معناي زدودن جريان منافقين امت اسلامي و تحكيم و تقويت جبهه مقاومت است. اينجاست كه پروژه فريبكارانه عادي سازي روابط اعراب و اسرائيل و روند صلح دروغين خاورميانه به پايان راه خود مي رسد و نقشه هاي شيطاني صهيونيست ها نقش برآب مي شود.
ثالثاً؛ در شرايط نابسامان رژيم صهيونيستي كه سياستمداران و استراتژيست هاي آن دچار انفعال و استيصال شده اند در سوي مقابل جبهه مقاومت، به سوي قوت و قدرتي فزاينده در حركت است.
در عراق علي رغم تمام كارشكني هاي آمريكايي ها و صهيونيست ها، دولت نوري مالكي به قدرت و همسو با جبهه مقاومت تشكيل شده است.
در لبنان پس از اقدام هوشمندانه حزب الله در مقابل جريان 14 مارس و دسيسه دادگاه ترور رفيق حريري، امروز بيش از هر زماني «خط مقاومت» با محوريت «حزب الله» رو به جلو حركت مي كند و جريان انحرافي و آمريكايي 14 مارس در دولت نجيب ميقاتي جايي نخواهد داشت.
تركيه نيز كه زماني متحد رژيم صهيونيستي به شمار مي رفت امروز آشكارا مواضع و رويكردي اسراييل ستيزانه در پيش گرفته است و اين مسئله در خروجي سياست خارجي تركيه نمايان است به طوري كه پس از حمله رژيم صهيونيستي به نوار غزه و همينطور «ناوگان آزادي غزه» تنش و اصطكاك عميق ميان اسلامبول و تل آويو رو به افزايش است.
و بالاخره بايد به اين نكته كليدي اشاره كرد كه تحولات بنياديني كه در مصر اتفاق افتاده است و خيزش و انتفاضه اي كه در تونس، يمن، اردن و... به راه افتاده است و در سوي مقابل وضعيت وخامت بار و رو به افولي كه براي رژيم صهيونيستي به بار آمده است نشان دهنده فجر جديدي است كه در منطقه با قابليت جلوگيري از جولان صهيونيسم و به بركت بيداري اسلامي كه پيشقراول آن در سه دهه گذشته جمهوري اسلامي ايران بوده است به ثمر نشسته است و اين اتفاق بزرگ با صدور انقلاب اسلامي آنچنان نضج گرفته است كه شيخ نعيم قاسم معاون دبيركل عاشورايي حزب الله لبنان در شبكه تلويزيوني المنار اينچنين پرحرارت و لبريز از بصيرت روشنگري مي كند: «ما در منطقه شاهد آن هستيم كه خانه هاي پوشالي اي كه مستكبران ساخته اند در حال فرو ريختن هستند و افكار ديكتاتوري و شرورانه اي كه باعث بقاي اسراييل است در حال از بين رفتن است و ثابت شد كه «مقاومت» و «انقلاب» راهكار است».
حسام الدين برومند

 



بازتاب تقارن سقوط مبارك با 22 بهمن
محافل غربي : كشورهاي خاورميانه يك به يك تبديل به ايران مي شود

سرويس سياسي-
پيروزي اخير مردم مصر و بيرون راندن مبارك، آن هم درست در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي ايران، تحليلگران غربي را بر آن داشته بيش از گذشته مقوله صدور انقلاب از ايران را جدي گرفته و تحولات لبنان، مصر و همراهي سوريه و تركيه را امري اتفاقي ندانند. اين موضوع اما زماني اهميتي دوچندان خواهد يافت كه ديگر خيزش هاي مردمي در خاورميانه، مورد توجه قرار گرفته و روند اسلام خواهي آنها ارزيابي گردد. در همين رابطه رئيس كميته امور خارجي مجلس نمايندگان آمريكا اذعان كرد: تحولات اخير در لبنان و مصر موجب تسلط محور ايران، سوريه و حزب الله و باعث شكست استراتژي بلندمدت آمريكا در منطقه خواهد شد.
خبرنگار تلويزيون صداي آمريكا مستقر در كنگره با اشاره به سخنان اليانا راس لتنن رئيس كميته امور خارجي مجلس نمايندگان گفت وي معتقد است تحولات اخير در مصر موجب تسلط محور ايران، سوريه و حزب الله بر آن كشور شده و بي ثباتي دولت مصر هم مبين شكست آمريكا در توسعه و به اجرا گذاشتن يك استراتژي بلندمدت براي آينده منطقه است. وي تاكيد كرد الگوي ايران يك به يك در حال بسط به بقيه كشورهاي منطقه است.
رئيس سابق دستگاه اطلاعات آمريكا هم در اين خصوص هشدار داد: ممكن است انقلاب مردم مصر به سرنوشت انقلاب ايران منجر شود.
به گزارش شبكه تلويزيوني سي ان ان، جيمز وولسي گفت: كاري كه آمريكا در اين شرايط مي تواند درباره مصر انجام دهد اين است كه در سايه بماند.
تحليلگران صهيونيست هم اعلام كرده اند كه با كناره گيري مبارك از رياست جمهوري مصر، قدرت ايران و تركيه افزايش خواهد يافت و تل آويو دچار خلأ در مناسبات منطقه اي مي شود.
زوي مازل سفير پيشين رژيم صهيونيستي در قاهره با ابراز بدبيني جدي در پي كناره گيري حسني مبارك از قدرت گفت قدرت گسترده مصر با اين روند پايان يافته و به طور كامل نيز شرايط خود را در منطقه از دست داده است در حالي كه توان ايران و تركيه رو به افزايش مي باشد و تا زماني كه مبارك بود ما در مناسبات منطقه اي خود دچار خلأ نبوديم اما در شرايط كنوني با روند خصومت آميز روبرو هستيم.

 



بدهي ! (گفت و شنود)

گفت: ديكتاتورهاي منطقه با سقوط ديكتاتور مصر بدجوري به وحشت افتاده و براي پيشگيري از سقوط خود دست و پا مي زنند.
گفتم: اسرائيل را بگو كه نفس در سينه اش حبس شده و به تته پته افتاده است.
گفت: يادت هست كه نتانياهو و اوباما و همين سران ديكتاتور منطقه در جريان فتنه 88 و جنايت و خيانت موسوي و خاتمي و كروبي، چقدر ذوق زده بودند و از خوشحالي با دمشان گردو مي شكستند؟!
گفتم: دست خدا را ببين كه دم همه جرثومه هاي فساد و تباهي را به هم گره زده و دارد به زباله دان تاريخ مي اندازد.
گفت: امير كويت، پادشاه اردن، پادشاه بحرين و... براي راضي كردن مردم گفته اند به هر يك از افراد كشورشان مبلغ 3هزار دلار پاداش مي دهند!
گفتم: حيوونكي ها!
گفت: ملت هاي مسلمان مي دانند كه با سرنگوني ديكتاتورها همه ثروت هاي غارت شده به خودشان برمي گردد و گول اين ترفندها را نمي خورند.
گفتم: در آمريكا چند سارق مسلح وارد يك بانك شدند و علاوه بر صندوقدار بانك به همه مشتري ها هم گفتند بايد هرچه دارند بدهند. در همين حال يك صهيونيست كه در ميان مشتريان بود به بغل دستي خود گفت؛ جك! يادته 1000 دلار از من طلب داشتي؟ جك گفت؛ آره! ولي هرچه اصرار مي كردم نمي دادي؟ و يارو گفت؛ حالا، بيا، اين 1000 دلار طلبت رو بگير!
 



گزارش خبري تحليلي كيهان جزئيات پروژه حمايت از اسرائيل توسط سران فتنه

سرويس سياسي-
تحولات انقلابي در مصر، همانقدر كه سريع اتفاق افتاد، براي واشنگتن غيرقابل پيش بيني و در عين حال غير قابل اجتناب بود. قاهره كه از سه دهه قبل شاه كليد سازش و تسليم دولت هاي عرب در برابر تل آويو بود، ظرف كمتر از سه هفته به كابوسي وحشتناك براي غرب مبدل شده است.
با تشديد اعتراضات در مصر و به لرزه درآمدن پايه هاي حكومت متحد استراتژيك آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه، تحركات و توطئه هايي براي كم كردن از بار سنگيني اين شكست بزرگ آغاز شد. اين تحركات در قالب ايجاد ناآرامي در محور مقاومت طراحي و سوريه به عنوان نقطه آغاز اين روند انتخاب شد اما تلاش ها براي به هم زدن ثبات در سوريه به دليل محبوبيت بشاراسد به جايي نرسيد.
اما شايد مورد ايران را بتوان مهم ترين محور اين پروژه دانست كه به پيشنهاد يا شايد بتوان گفت دستور انجام آن بلافاصله با استقبال كروبي و موسوي مواجهه و با نامه هفته گذشته آنها عملا وارد فاز اجرايي شد. نامزدهاي ناكام و شورشي انتخابات سال گذشته در نامه خود به وزير دولتي كه بارها آن را كودتايي و غيرقانوني خوانده اند، براي آنچه «اعلام همبستگي با حركت هاي مردمي در منطقه بويژه قيام آزاديخواهانه مردم تونس و مصر بر عليه حكومت استبدادي در كشور» مي خواندند، درخواست مجوز راهپيمايي كردند.
اطلاعات موثق كيهان حاكي است اين پروژه توسط تيم لندن نشين جرس- شامل مهاجراني، جميله كديور و مسيح علي نژاد (موسوم به جوجه اردك زشت)- تلفني به كروبي و موسوي ديكته و پس از آن اجرايي شده است.
تيم جرس واسطه سرويس اطلاعاتي انگليس (MI6) و سيا با فتنه گران داخلي در ايران محسوب مي شود. درباره ميزان اميد واشنگتن به موفقيت اين پروژه شايد بهترين شاخص، گزارش روزنامه لس آنجلس تايمز از راهپيمايي باشكوه 22 بهمن در ايران باشد. اين روزنامه در گزارش خود از اين جشن باشكوه نوشت: مردم ايران با حضور خود در شهرهاي مختلف ايران علاوه بر گراميداشت سالگرد پيروزي انقلاب 1979، حمايت خود را از اعتراضات مردمي مصر و تونس نيز ابراز كردند. در اين تظاهرات ضد آمريكايي كه در آن رئيس جمهور ايران، محمود احمدي نژاد نيز به ايراد سخنراني پرداخت مردم با در دست داشتن پلاكاردها، پرچم ها، بالون هاي رنگي و عكس هاي آيت الله خامنه اي، علاوه بر شعارهاي ضد آمريكايي و ضد اسرائيلي از قيام مردم مصر نيز حمايت كردند و حسني مبارك را دست نشانده آمريكا خواندند.
اين گزارش در ادامه با اشاره به درخواست تظاهرات جداگانه از سوي سران فتنه نوشت: «ايراني ها همچنين با شعارهاي خود عليه موسوي و كروبي كه درخواست راهپيمايي در حمايت از مردم مصر كرده اند، به اين نكته اشاره داشتند كه مردم ايران حمايت همه جانبه خود را از قيام مردم مصر ابراز داشتند و ديگر نيازي به تظاهرات ديگري نيست. مردم در ميدان آزادي با در دست داشتن عكس هايي از اوباما و مبارك در كنار هم مخالفت خود را با مبارك ابراز داشتند و به مبارك «نه» گفتند».
اين گزارش همچنين نوشت: «محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران هم در سخنراني خود گفت كه خاورميانه اسلامي جديد بدون دخالت آمريكا و اسرائيل به وجود آمده است».
اين گزارش با اشاره به تظاهرات مردم در حمايت از مردم مصر و تونس نوشت: «مردم ايران در روز جمعه با شعارهاي خود مخالفتشان را با برگزاري تظاهراتي جداگانه تاييد كردند بنابراين پيش بيني مي شود سناريوي اخير اپوزيسيون با شكست روبرو شود».
البته اين موضوع مانع از تلاش هاي كاخ سفيد براي رسيدن به حداقل نتيجه نشد و رابرت گيبس، سخنگوي كاخ سفيد و جو بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا در اظهاراتي جداگانه، رسماً از موسوي و كروبي اعلام حمايت كرده و از تهران خواستند به آنها مجوز راهپيمايي بدهد. در حالي كه مقامات رسمي واشنگتن در اظهارات خود رسماً از فتنه گران حمايت مي كنند، رسانه هايي مانند بي بي سي و سايت هاي زنجيره اي از لندن وظيفه پوشش و حمايت رسانه اي از اين پروژه را برعهده گرفته اند.
در پايان بايد گفت درخواست مجوز راهپيمايي از سوي مهره هاي داخلي فتنه آمريكايي-انگليسي در حالي است كه عملكرد آنها و معدود هواخواهانشان در گذشته- بويژه شعار معروف آنان در حمايت از رژيم صهيونيستي (نه غزه نه لبنان)- به خوبي نشان دهنده ميزان صداقت آنها در ادعاي حمايت از مردم انقلابي و ضدآمريكا و اسرائيلي مصر است.
اين حركت مذبوحانه كه از همان ابتدا نيز محكوم به شكست بود در حالي سعي مي كند بار ديگر غربگرايان را در محور توجهات قرار دهد كه غرب گرايي در منطقه در حال دفن شدن است و از سرنوشت يكي از مهره هاي اصلي آمريكا در منطقه يعني مبارك، به عنوان آخرين ميخ به تابوت غرب گرايي مي توان نام برد. اين امر بدون ترديد به جاي آنكه به غربگرايان در ايران روحيه بدهد آنها را بهت زده و شوكه كرده است.

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤خطاب به ارتش مصر مي گويم كه بيانات ولي امر مسلمين در نماز جمعه تهران را به گوش دل بشنويد و به مردم بپيونديد. حالا كه مبارك سرنگون شده است به قول امام(ره) آقاي خودتان باشيد.
غلامرضا جنت خواه دوست-رشت
¤انقلاب اسلامي مصر كه همزمان با سالگرد معجزه انقلاب اسلامي ايران شروع شده است آمريكا را وادار كرد كه تلويحا به شريك بودن خود در تمام جنايات اسرائيل اعتراف كند. آمريكا دشمن بشريت است و سرنوشت مشتركي با اسرائيل خواهد داشت.
يك پيرمرد 85 ساله
¤از كيهان تقاضا مي كنم كه روشنگري هاي بيشتري درباره توطئه هاي غرب و حركت هاي آن ها در خاورميانه بكند و همچنين بحث هايي كه در فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني شان مي كنند را موشكافي كند.
مطيعي
¤دستاوردهاي جديد دفاعي و فضايي كشورمان را شاد باش مي گويم و به همه دست اندركاران صنعت دفاعي و صنعت هوافضاي كشور دست مريزاد مي گويم و به آن ها درود مي فرستم چرا كه آزمايش سريع ترين موشك دريايي با نام «خليج فارس» دستاورد بي نظيري است كه حتي پيشرفته ترين ارتش هاي دنيا مشابه چنين سلاحي را ندارند.
يك هم وطن
¤مردم ايران اسلامي بايد هزاران مرتبه خدا را شكر كنند كه انقلابشان در طول 32 سال حيات طيبه انقلاب اسلامي صادر شده است و ملت هاي ديگر را نسبت به ماهيت سران خائن خود آگاه كرده است.
عليمرداني
¤بوي خوش و فرخنده فجر انقلاب به معني وحدت شيعه و سني و استقرار نظم، قانون و امنيت اجتماعي بر همه مسلمانان مبارك باد.
منصور قادري-اصفهان
¤مي خواستم بدانم آيا با توجه به اينكه در روزنامه تان آيات قرآني هم درج مي شود استفاده از اين روزنامه در جاهاي مختلف اشكال شرعي دارد.
دكتر ياسر مسرور-مازندران
كيهان: رهبر معظم انقلاب اسلامي در پاسخ اين استفتا كه «چاپ لفظ جلاله و اسماء خداوند عز و جل و آيات قرآني و يا چاپ آرم موسساتي كه مشتمل بر آياتي از قرآن كريم است در روزنامه ها و مجلات و نشرياتي كه همه روزه منتشر مي شود چه حكمي دارد؟» چنين فرموده اند: «طبع و نشر آيات قرآني و اسماء جلاله و امثال آن اشكال ندارد، ولي بر كسي كه به دستش مي رسد واجب است كه احكام شرعي آنها را رعايت نمايد و از بي احترامي و نجس كردن و مسح بدون وضوي آنها خودداري كنند.»
¤واقعا آقاي بهروز افخمي با ساخت فيلم «فرزند صبح» توهين بسيار بزرگي را به امام(ره) كرد. دادن اجازه كارگرداني اين فيلم به چنين شخصي شرم آور است.
يك هم وطن
¤سخنان فرمانده محترم نيروي هوايي ارتش در محضر رهبر عزيز انقلاب نشان بصيرت بالاي اين عزيزان است كه ما هم به نوبه خود ازاين رزمندگان تشكر و قدرداني مي كنيم.
سرلك-تهران
¤اميد است با توجه به اينكه چارت سازماني ادارات آموزش و پرورش در حال تغيير است آموزش ابتدايي و راهنمايي را مثل سابق از هم جدا كنند تا شايد اوضاع آموزشي بهتر شود.
يك فرهنگي
¤از حضور مقتدرانه برادران نيروي هوايي در خدمت رهبر معظم انقلاب كه از نظم و اقتدار باشكوهي برخوردار بود به عنوان يك پاسدار، هم لذت بردم و هم افتخار كردم.
يك پاسدار
¤به رغم تاكيد آقاي احمدي نژاد مبني بر استخدام شدن نيروهاي شركتي حدود 10 ماه از اين دستور مي گذرد ولي هنوز هيچ اقدامي در ارتباط با ما كه از كاركنان تعميرات شركت گاز هستيم صورت نگرفته است. بلكه برعكس در تلاش هستند تا ما را اخراج كنند.
يك كارگر
¤از رئيس جمهور محترم تقاضا مي كنم كه خانه هاي سازماني كه دستور واگذاري آن را به كارمندان داده اند به آن دسته از كارمندان كه خانه شخصي ندارند واگذار كنند نه به مديراني كه به رغم داشتن منزل شخصي در منازل سازماني زندگي مي كنند. در غير اين صورت عادلانه نخواهد بود.
جانباز محمدي-تهران

 



جليلي: آمريكا و اروپا بايد پاسخگوي 30 سال حمايت از ديكتاتوري مبارك باشند

دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان گفت آمريكا و اروپا بايد پاسخگوي 30 سال حمايت از ديكتاتوري مبارك باشند.
دكتر سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي و نماينده مقام معظم رهبري در اين شورا جمعه شب اظهار داشت: مبارك و پشتيبانان آمريكايي و اروپايي اش 30 سال دير صداي مردم مصر را شنيدند.
دبير شوراي عالي امنيت ملي تاكيد كرد: آمريكا و اروپا بايد در برابر مردم مصر پاسخگوي 30 سال حمايت از ديكتاتوري باشند.
جليلي با تبريك پيروزي اراده مردم مصر گفت: تقارن سقوط مبارك با پيروزي انقلاب اسلامي ايران نشان داد 22 بهمن روز پيروزي ملت هاي منطقه و روز شكست آمريكا و صهيونيسم در منطقه است.
علي اكبر صالحي، وزير امور خارجه كشورمان نيز در واكنش به خبر استعفاي حسني مبارك اظهار داشت: اين پيروزي را به ملت بزرگ مصر تبريك گفته و خود را در شادماني آنها شريك مي دانيم.
وي افزود: مردم عزيز كشورمان روز جمعه با حضور ميليوني خود ضمن تجليل از انقلاب شكوهمند اسلامي در سراسر ايران، همراهي و حمايت يك پارچه خود را از حركت شجاعانه و عدالت خواهانه مردم تاريخ ساز مصر اعلام داشتند. وزير امور خارجه كشورمان ابراز اميدواري كرد كه موج مردمي غرور آفرين در كشور مصر با ايستادگي و عزم و اراده استوار پيروزي هاي خود را تكميل كرده و با موفقيت و سربلندي به همه خواسته هاي به حق خود دست يابد.
صالحي همچنين اضافه كرد: انتظار مي رود ارتش مصر كه سابقه درخشاني در مبارزه با ظلم و تعدي رژيم صهيونيستي داشته است، در اين مقطع حساس نقش تاريخي خود را با همراهي، حمايت و اجابت خواسته هاي ملت بزرگ خود براي تحقق همه اهداف پيش رو ايفا كند.

 



منوشه امير طاقت نياورد و لو داد (خبر ويژه)

منوشه امير، صهيونيست ايراني تبار- منوچهر ساچمه چي تهراني- و مدير كهنه كار راديو اسرائيل طي مقاله اي در سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي اعتراف كرد پروژه كاريكاتوري راهپيمايي 25 بهمن ريشه اسرائيلي دارد و تأكيد كرد كه موسوي و كروبي اگرچه ظاهراً براي حمايت از مردم مصر درخواست مجوز راهپيمايي كرده اند، اما قرار بود كه در صورت صدور مجوز، شعارها عليه رژيم اسلامي ايران باشد و حمايت اين رژيم از آشوب هاي مصر- منظورش همان خروش يكپارچه مردم است- محكوم شود! منوشه امير در اين يادداشت تأكيد مي كند كه جمهوري اسلامي به هواداران موسوي و كروبي(!!) اجازه راهپيمايي بدهد، مردم مصر و تونس خواهند ديد كه رژيم اسلامي ايران هيچگونه دستاوردي براي مردم نداشته است كه بتواند الگوي ساير ملت هاي مسلمان در منطقه باشد!
يادداشت منوشه امير كه استيصال و عصبانيت از آن مي بارد، ترجمان گفتاري است كه طي چند هفته اخير، بارها از سوي مقامات بلندپايه آمريكايي و اروپايي و برخي كشورهاي عربي مطرح شده و كوشيده اند با سياه نمايي درباره جمهوري اسلامي ايران، مردم مصر و تونس و ساير ملت هاي مسلمان منطقه را از ادامه حركت انقلابي خويش عليه ديكتاتورهاي حاكم بازدارند و سرانجام پيروي آنان از الگوي انقلاب اسلامي را تيره و تار جلوه دهند!
و اما، از سوي ديگر «جو بايدن» معاون رئيس جمهور آمريكا نيز در يك كنفرانس مطبوعاتي و راديو تلويزيوني در حالي كه مي كوشيد به اعتراض سناي آمريكا درباره چرايي غفلت كاخ سفيد و سازمان سيا از انقلاب مصر توضيح دهد، به درخواست موسوي و كروبي براي راهپيمايي 14 فوريه- 25 بهمن- در ايران اشاره كرده و با ابراز اميدواري نسبت به موافقت جمهوري اسلامي ايران با انجام اين راهپيمايي- بخوانيد كاريكاتوري- گفت؛ «اگرچه در ظاهر، قرار است تظاهرات روز دوشنبه 14 فوريه به پشتيباني از مردم مصر و خيزش سياسي آنها برگزار شود ولي شما -خطاب به سناي آمريكا- مي دانيد كه هدف واقعي آن ابراز ناخرسندي از رژيم اسلامي ايران و اعتراض به حمايت اين رژيم از شورش هاي مصر و تونس است»!
اعتراف رسمي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي و معاون رئيس جمهور آمريكا اگرچه لكه ننگ ديگري است كه در كارنامه سياه و نفرت انگيز سران وطن فروش فتنه 88 به ثبت مي رسد ولي بدون اين اعترافات صريح نيز معلوم بود كه درخواست مجوز براي راهپيمايي از سوي موسوي و كروبي نمي تواند آنگونه كه به ظاهر اعلام كرده اند براي حمايت از مردم مصر باشد، چرا كه خيزش و انقلاب مردم مصر و تونس ماهيت ضدآمريكايي و ضد اسرائيلي دارد و موسوي و خاتمي و كروبي در جريان فتنه 88 به وضوح نشان دادند كه مهره هاي تابلودار مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل هستند و در نقش ستون پنجم اين مثلث به ميدان آمده بودند.
كساني كه روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان» سر مي دهند، روز مبارزه با استكبار به نفع آمريكا شعار مي دهند، روز عاشورا به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع) اهانت مي كنند، وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) را انكار مي كنند، از سوي نتانياهو به لقب «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» مفتخر!! مي شوند، اوباما، حمايت مالي، تبليغاتي و تداركاتي از آنها را وظيفه استراتژيك آمريكا مي داند، با منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، كومه له، عبدالمالك ريگي، ماركسيست ها، ائتلاف مي كنند، مسجد آتش مي زنند، با قمه به هركه سمت و سوي اسلامي دارد حمله مي كنند و... چگونه مي توانند مدافع مردم مصر باشند؟ مردمي كه عليه تمامي اين پلشتي ها و جرثومه هاي فساد و تباهي قيام كرده اند.
گفتني است موسوي و كروبي به وضوح مي دانند كه مجوز راهپيمايي به آنان داده نخواهد شد. چرا كه آنان اگرچه شناسنامه ايراني دارند ولي در جريان فتنه 88- و موسوي از مدت ها قبل- نشان داده اند، هويتي نه فقط غيرايراني بلكه غيراسلامي دارند، بنابراين بديهي است كه در هيچ كجاي دنيا ستون پنجم شناخته شده دشمن را بخشي از مردم آن كشور تلقي نمي كنند.
اما، چرا سران فتنه علي رغم آن كه يقين داشتند به آنها مجوزي داده نمي شود، درخواست مجوز كرده اند؟! پاسخ اين سؤال پيچيده نيست، سران فتنه از اين طريق قصد داشته اند كه علي رغم آنهمه وطن فروشي و جنايت، كماكان خود را در شمار مردم ايران به حساب آورند و از سوي ديگر، آنگونه كه منوشه امير و جو بايدن به صراحت اعتراف كرده اند، اين درخواست نيز- مانند بقيه مراحل فتنه 88- ديكته اي بوده است كه به دستور آمريكا و اسرائيل نوشته اند تا به قول «جو بايدن» با سياه نمايي درباره ايران اسلامي، مردم مصر و تونس را- به زعم خود- در پيروي از الگوي انقلاب اسلامي دچار ترديد كنند!
گفتني است كه طي هفته گذشته، سايت هاي ضدانقلاب و حامي فتنه 88 ضمن اعتراض به درخواست سران فتنه و به تمسخر گرفتن آنها بر اين نكته تاكيد مي ورزند كه وقتي مخالفت با اسلام و انقلاب و امام و شعارهايي نظير نه غزه، نه لبنان را در جنبش سبز(!) فرياد زده ايم، چگونه از هواداران مي خواهيم براي حمايت از مردم مصر كه همان ديدگاه هاي [امام]خميني[ره] را دنبال مي كنند، به صحنه بيايند؟!
و بالاخره، ترديدي نيست كه اگر سران فتنه كمترين احتمالي مبني بر موافقت جمهوري اسلامي ايران با درخواست خود را مي دادند، هرگز چنين درخواستي را مطرح نمي كردند!
از سوي ديگر، سايت هاي وابسته به فتنه در خارج كشور، تاكيد كرده اند كه هواداران جنبش سبز(!!) از نگاه مردم ايران، عوامل اسرائيل به حساب مي آيند، و در صورت حضور در خيابان به قصد ثواب از سوي مردم كتك خورده و به قول سايت بالاترين «بسيجي ها هرچه دق و دلي از آمريكا و اسرائيل دارند را بر سر هواداران موسوي و كروبي و خاتمي خالي خواهند كرد».

 



آقاي موسوي! ديگر از آن... نمي خوريم! (خبر ويژه)

تحرك اخير برخي دست اندركاران فتنه 88 (انتشار نامه درخواست مجوز راهپيمايي به بهانه حمايت از مردم مصر و تونس) با واكنش ها و ارزيابي هاي جالبي در محافل اپوزيسيون روبرو شد.
برخي تحليلگران اقدام اخير موسوي و كروبي را اقدامي با صرف كاركرد تبليغاتي و در جهت كاستن از حجم توهين و تحقير رسانه ها و فعال اپوزيسيون ارزيابي كرده اند اما گروه ديگري از تحليلگران ضمن تاييد موضع از سر انفعال فتنه گران، معتقدند اقدام اخير كساني چون كروبي و موسوي ادامه سرويس دهي ناكام به آمريكا و اسرائيل است و آنها در حركتي كه كاملا ديكته شده است تلاش مي كنند افكار عمومي و رسانه هاي جهاني را از تمركز بر تحولات مهم كشورهايي نظير مصر و تونس و... منحرف كنند تا آمريكا و اسرائيل و اروپا بتوانند با دو شيوه «سركوب» و «سرقت»، قيام هاي ملتهاي مسلمان را مهار كنند. اين تحليلگران بر اين باورند كه غرب در شرايط بحراني فعلي، نگران اثرپذيري هرچه بيشتر ملتهاي مسلمان و برپاخاسته منطقه از جمهوري اسلامي ايران است و به همين دليل به مزدوران ميداني گوش به فرماني نياز دارد كه با حاشيه سازي در ايران، از اقبال رو به گسترش ملتها نسبت به جمهوري اسلامي بكاهند! اين طيف از مفسرين به اظهارات قبلي سران رژيم صهيونيستي كه از فتنه گران به عنوان پياده نظام ارتش اسرائيل و سرمايه بزرگ تل آويو ياد كرده بودند، استناد مي كنند.
اما صرف نظر از اين ارزيابي ها آنچه در نوع خود طنزآميز و جالب توجه به نظر مي رسد، رويكردهاي متفاوت محافل ضدانقلاب نسبت به اقدام موسوي و كروبي است. در اين زمينه ارگان حلقه لندن- مرتبط با MI6 انگليس- با هيجان تمام مشغول داغ كردن حركت سرد و بي روح دست اندركاران داخلي فتنه است. كارشناسان عرصه رسانه البته «جرس» و كساني چون مهاجراني و ابراهيم نبوي را به عنوان پت و مت هايي كه سياه بازي «درازگوش تروا» را در آستانه 22بهمن 88 دامن زدند و اسباب ناسزاي اكثريت قريب به اتفاق محافل ضدانقلاب طي يك ساله بعدي را فراهم كردند، مي شناسند. به همين دليل براي ناظران بي طرف بسيار جذاب است كه ببينند طنزنويس ناموفق جرس در فقدان طراح به درد بخور، در كسوت مشوق اصلي خودنمايي خياباني ظاهر شود و هزاران كيلومتر آن سوتر از گود (در اروپا) به بقاياي فتنه سبز بدهد رهنمود عملياتي مبني بر اينكه به خيابان بياييد، ايميل بزنيد، شعار بدهيد و نااميد نباشيد. او به روش دون كيشوت، خود را فرمانده شبكه هاي ضدانقلاب تلقي كرده و به بي بي سي و صداي آمريكا و راديو فردا و فيس بوك و سي ان ان و فاكس نيوز دستور داده! كه در اين زمينه فعال شوند. اين در حالي است كه رسانه هاي غرب با علم به گروهان از هم پاشيده فتنه، حاضر نيستند براي چندمين بار روي اين جريان بازنده شرط بندي كنند.
غير از رسانه هاي غربي، رسانه هاي اپوزيسيون نيز واكنش هاي خواندني بروز داده اند. در حالي كه يكي از كاربران «بالاترين» با اسم مستعار خطاب به هم قطاران ساده دل تر نوشته بود «اگر در تجمع نيامديد و فرصت را سوزانديد، ديگر [...] مي خوريد كه از اين به بعد گله و شكايتي بكنيد و خودم مي زنم توي دهنتون».
كاربر ديگر اين گونه نوشت: دوستان خارج، لطفا ما را جوگير نكنيد. راست مي گوييد بياييد با هم دستگير بشويم و چماق بخوريم. پول بليط تون هم با من، ديگه جوگير نمي شوم.
در اين ميان گروهك دو نفره فدائيان خلق كه توسط فرخ نگهدار و علي كشتگر اداره مي شود و پيوند كاملي با شبكه بي بي سي و حلقه جرس برقرار كرده، ضمن بيانيه اي ابراز وجود كرده و ضمنا از اقدام موسوي حمايت كرد. گروهك هاي ورشكسته ديگري چون منافقين و اتحاد جمهوريخواهان و سلطنت طلبان هم به بهانه اعلام حمايت از اقدام موسوي و كروبي، نام و امضاي خود را در قالب بيانيه ها و مصاحبه هايي منتشر كرده اند.
با اين حال «ف. م سخن» كسي كه پيش از اين در گويانيوز تصريح كرده بود «من از اين به بعد غلط بكنم مطلبي بنويسم كه كيهان به آن استناد كند»، به خاطر شدت ناراحتي از بي عملي فتنه گران، توبه خود را شكسته و نوشت: بسيار زشت است وسط هيجان سياسي، از عقل و تعقل سخن به ميان آوردن اما نقش نويسندگان غيروابسته در اين هنگامه غوغا چيست؟ آيا بايد دنبال هيجان جماعت- آن هم از نوع كاذب اينترنتي- به راه افتاد و بر عقل سليم قلم كشيد؟ اينها را چرا مي گويم؟ به خاطر اينكه مطمئن هستم اين فضا فردا به يأس منتهي خواهد شد. نبايد بيش از اين دچار هيجان شويم. ما ضربه سختي از احساساتي گري و هيجان زدگي خورديم.

 



شكوه 22بهمن به روايت يك رسانه ضد انقلاب (خبر ويژه)

يك رسانه وابسته به ضدانقلاب خارج نشين، گزارش جالبي از راهپيمايي باشكوه 22 بهمن منتشر كرد.
اين رسانه كه توسط شماري از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري و مقيم آمريكا و اروپا مديريت مي شود، به نقل از يكي از عناصر فعال در فتنه سبز نوشت: روز جمعه 22 بهمن از روي كنجكاوي به ميدان آزادي رفتم. وقتي با موسسه كرايه اتومبيل تماس گرفتم، فرد پشت خط گفت خيابان هاي اطراف مسير بسته است و نمي توانيم سرويس به شما بدهيم. با قطار مترو رفتم. هر چه به ايستگاه آزادي نزديك تر مي شديم، واگن شلوغ تر مي شد. وقتي قطار به ميدان توپخانه كه ايستگاه مركزي مترو تهران است رسيد، جمعيت واگن ها دو برابر شد، به نحوي كه احساس خفگي به آدم دست مي داد. وقتي قطار به ايستگاه آزادي رسيد، مسافران به طرف خروجي رفتند، اما ازدحام در حدي بود كه خروج جمعيت چند دقيقه طول كشيد. وقتي به خيابان رسيدم، متوجه شدم كه شلوغ بودن خيابان باعث كندي حركت مسافران در پله هاي ايستگاه شده بود.
گزارشگر «خودنويس» مي افزايد: ازدحامي كه در خيابان آزادي مشاهده مي كردم، برايم يك تجربه جديد بود. تصميم گرفتم از پل عابر پياده عبور كنم تا از آن بالا اطراف ميدان آزادي را تماشا كنم. جاي خالي نبود و كله هاي مردم همه جا را سياه كرده بود. به علت زيادي جمعيت حدود شش دقيقه طول كشيد تا به پايين پله هاي آن طرف پل رسيدم. در پياده رو يك گوشه خلوت را پيدا كردم و همان جا ايستادم. صداي سخنان احمدي نژاد از بلندگوها پخش مي شد. تلاش كردم به طرف ميدان آزادي بروم، اما بقيه همچنين قصدي داشتند و راهي به جلو پيدا نكرديم. ايستادم تا سانديس خورها را تماشا كنم اما اشتباه فكر مي كردم. مردم آمده بودند تا دلشان را راضي كنند. بسياري از جمعيتي را كه ديدم، افراد عادي بودند و با ميل و اراده خودشان به آنجا آمده بودند. من تا پيش از اين تصور مي كردم فقط كساني كه ريش و چادر دارند يا كارمند سازمان هاي دولتي هستند در اين مراسم ها شركت مي كنند. من فكر مي كردم خيلي ها به خاطر سانديس مي آيند. من فكر مي كردم همه الكي مي آيند كه آمده باشند، اما همه اشتباه بود.
وي همچنين نوشت: كساني كه من روز 22 بهمن در خيابان آزادي تهران ديدم، مردم ايران بودند. كساني كه صبح تا شب در تاكسي و اتوبوس و مترو و مغازه ها و ادارات و دانشگاه آن ها را مي بينم و از كنارشان رد مي شوم. كساني كه مي ديدم، ملت ايران بودند.امسال برخلاف سال گذشته جمعيت بيش تري به ميدان آزادي رفته بودند. اما چطور اين اتفاق افتاد؟ پرسشي را از خودم و شما مي پرسم و آن اينكه «چند درصد از جمعيت ميليوني كه در خيابان آزادي حضور داشتند مانند من در سال 88 طرفدار جنبش سبز بودند ولي بعد در شرايطي قرار گرفتند كه احساس افراد فريب خورده را داشتند؟ كساني كه هنوز نمي خواهند قبول كنند كه بازيچه قدرت نمايي گروه هايي شدند كه حتي با يكديگر اتحاد ندارند، براي روز 25 بهمن برنامه ريزي مي كنند. كاش آن ها روز 22 بهمن 89، حاضر مي شدند و تعداد خودشان را با جمعيتي كه مي ديدند، مقايسه مي كردند. آنها سال گذشته در حالي ايده اسب تروا را مطرح كردند كه مي گفتند آخرين راهپيمايي 22 بهمن را رقم خواهيم زد، اما 365 روز بعد شلوغ ترين راهپيمايي 22 بهمن برگزار شد و من خودم شاهد آن بودم.»
اين عنصر فعال در فتنه سال گذشته، گزارش خود را با اين جملات به پايان برده است: ما فريب كساني را خورديم كه بر سر رسيدن به قدرت با يكديگر نيز اختلاف داشتند و مردم را سپر خودشان كردند و وقتي همه چيز خراب شد، به خانه هايشان برگشتند و به سادگي مردمي كه باورشان كرده بودند، خنديدند. راهپيمايي 22 بهمن امسال نه مشت محكم به دهان استكبار جهاني بود، نه شيطان بزرگ و نه انگليس [!]. 22 بهمن امسال (...)بزرگي بود به كساني كه تصور مي كردند ملت ايران فقط كساني بودند كه فريب آن ها را خوردند و هرگز ديگران را به حساب نياوردند. راهپيمايي 22 بهمن امسال را سانديس خورها برگزار نكردند. آن ها مردم بودند. مردمي كه تا امروز توسط مهاجراني و نبوي و موسوي و كروبي فيلتر شده بودند تا ديده نشوند.
يادآور مي شود پايگاه اينترنتي خودنويس يكي از رسانه هاي ضدانقلابي فعال در عرصه آشوب طلبي و راديكاليزم به شمار مي رود. اين رسانه ضد انقلابي، در مطلب ديگري سرنگوني مبارك در روز 22 بهمن را مورد اعتراض قرار داده و نوشته است: آقاي مبارك! انصاف نداشتي، تقويم هم نداشتي؟ همه دوست داشتيم كناره گيري مبارك نه در روز 22 بهمن بلكه كاش در روز پيش يا پس از آن پيش مي آمد تا اين موفقيت نيز همچون انقلاب 32 سال پيش ايران، به سود حاكمان جمهوري اسلامي قابل مصادره نباشد. اما مبارك تقويم هم نداشت.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14