(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 3 اسفند 1389- شماره 19870

نگاهي به چالش اعتباربخشي به مقالات ايران در مجلات علمي جهاني
رد پاي صهيونيزم در رده بندي علمي - بخش نخست



نگاهي به چالش اعتباربخشي به مقالات ايران در مجلات علمي جهاني
رد پاي صهيونيزم در رده بندي علمي - بخش نخست

پريسا جلالي
- دو كتاب تاليف كرده ام كه مي توانيد آن را ببينيد.
- شما مگر چند سالت هست كه كتاب هم نوشته اي؟ بايد مقاله ISI داشته باشي.
- دارم . سال پيش تحقيقم را ارسال كردم. در مورد تحولات آينده در جهان اسلام بود. كامل و بدون هيچ نقصي، اما قبول نكردند.
اين حكايت تعداد زيادي از دانشجوياني است كه در آزمون دكتري پذيرفته شده و حالا بايد مرحله دشوارتري مثل مصاحبه را بگذرانند و البته شرح حال اعضاي هيات علمي دانشگاه ها كه براي ارتقا نيازمند چاپ مقاله در مجلات ISI هستند.
اما مرحله دشوارتر پذيرش مقالات آنها در مجلات علمي جهاني و اغلب وابسته به دول غربي و صهيونيستي است كه مديرانش حاضر نيستند دانشجويان متعهد ايراني طعم ثبت مقاله در اين پايگاه جهاني را بچشند.
بانك اطلاعات ISI مركزي براي فهرست كردن و پوشش دادن جامع مهمترين مجلات علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف است. به همين منظور تقويت رتبه علمي دانشجويان و دانشگاه هاي ايراني راهكاري بود كه دولت در پيش گرفت تا موقعيت ايران را در اين جايگاه بهبود بخشد.از اين رو، فرصتي فراهم شد تا موضوع استخدام و ارتقا و پيشرفت دانشگاهيان به نوشتن مقالات علمي و ثبت پژوهش در مجلات ISI معطوف شود.
اما اينكه اين روند مثبت بود يا مضراتي به دنبال داشت موضوعي است كه در چند شماره گزارش پيش رو بدان مي پردازيم.
تب تند ISI براي كسب اعتبار
تب تند ثبت مقاله در مجلات علمي خارجي كه اغلب به دليل استخدام، كسب درجه استادي يا عضو هيات علمي شدن و در مواردي به لحاظ پذيرفته شدن در مقطع دكتري به آنها تحميل
مي شود هنوز كه هنوز است خيلي از دانشجويان را بر سردوراهي انتخاب ادامه تحصيل، پژوهش و حتي ماندن يا رفتن از كشور قرار مي دهد.چه بسا اين شك و ترديد، تعهدات ديني و ملي را هدف قرار دهد و آن روز است كه فرار مغزها به معضلي جدي مبدل خواهد شد.
كم نيستند دانشجويان متعهدي كه به علت تحقيق و پژوهش روي موضوعاتي كه اغلب برگرفته از رشته هاي علوم انساني و در تضاد با آراء و افكار دست اندركاران مجلات ISI يا بهتر بگوييم مجلات انحصاري استكبار جهاني است، نتوانسته اند كسب اعتبار علمي! كنند و از تحصيل در مقطع دكتري بازمانده و يا در استخدام هيات علمي نمره لازم را كسب نكرده اند.
هر چند وزيرعلوم، تحقيقات و فناوري چندي پيش با انتقاد از برخي دانشگاه ها كه
فارغ التحصيلي دانشجويان دكتري را منوط به چاپ مقاله در مجلات ISI مي كنند، از صدور ابلاغيه اي به دانشگاه ها خبر داد كه انتشار مقاله در مجلات معتبر علمي و پژوهشي داخلي و يا خارجي براي اين امر كافي است، اما هنوز اين روند آن طور كه بايد جا نيفتاده و بدتر اينكه دغدغه داشتن مقاله در مجلات ISI به دانشجويان سرايت كرده و مثل تب داغي به جان آنها افتاده است با اين تصور كه اين نشان علمي بايد به سينه هايشان الصاق شود تا آينده اي بهتر! برايشان رقم بخورد.
احمديان يكي از اين دانشجوياني است كه دغدغه پذيرفته شدن در مقطع دكتري به ادعاي خودش شبانه روزش را قرق كرده است.
وي مي گويد: اگر مقاله علمي ارايه ندهم نه تنها در مصاحبه دكتري قبول نمي شوم بلكه بعدا براي هيات علمي شدن در دانشگاه دچار مشكل خواهم شد.
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان اظهار مي كند: پذيرش مقاله و ثبت آن در مجلات علمي جهاني و معتبر براي هر دانشجويي يك رويا است كه با اين رويا مي توان خيلي از موانع علمي را پشت سر گذاشت.
هاديزاده هم ديگر دانشجويي است كه همين عقيده را دارد و معتقد است: داشتن معدل بالا و نمرات عالي نمي تواند ملاك ارزشمندي براي تلاش يك دانشجو باشد، بلكه براي رسيدن به مدارج عالي تر بايد حتما مقاله ثبت شده درISI داشته باشي. البته اين ادعاي بعضي از اساتيدمان است و كلي برايش تبليغ مي كنند.
او كه به تازگي مقطع كارشناسي ارشد را پشت سر گذاشته و قصد دارد در آزمون دكتري سال آينده شركت كند همه هم و غم خود را به جاي مطالعه منابع، بر پژوهشي متمركز كرده كه احتمال مي دهد با پذيرش آن از سوي يكي از مجلات ISI قبولي اش را در آزمون تضمين كند.
وابستگي و استقلال از نوع علمي
علاوه بر اين اشكالات، وابستگي اعتبارسنجي دانشگاه هاي كشور به مراكز علمي وابسته و بعضا معاند، فقط يكي از مشكلاتي است كه جامعه علمي ايران را تهديد مي كند اما در صورت رفع اين مشكل، گره هاي زيادي از نظام علمي باز خواهد شد.
به طور مثال يكي از اين گره ها همانطور كه اشاره كرديم، مهاجرت نخبگان است كه دكتر حسين نادري منش معاون وزير علوم در موردش اينطور مي گويد: 250 هزار متخصص ايراني به آمريكاي شمالي مهاجرت كرده اند و در آمريكا و كانادا مشغول به فعاليت هستند. در حالي كه سرمايه هاي انساني منتقل شده از مهاجرت اين نخبگان حدود 250 ميليارد دلار است بنابراين ايجاد زيرساخت و فراهم كردن شرايط براي افرادي كه تمايل دارند و مي توانند توانمندي هايشان را به داخل كشور منتقل كنند به عنوان يك اصل مطرح است.
اين اقدامات از مدت ها پيش آغاز شد و خبر بهبود اين وضعيت در جامعه علمي پيچيد.
از همان زمان كه دولت ارتقاي نظام آموزشي را ملاك قرار داد مقالات ايرانيان با اعتبار غرب سنجيده مي شد اما با تدابير دولت نهم و دهم استقلال علمي ايران و جهان اسلام تا حدودي تثبيت شد. در همين حين طرح تدوين مجلات ISC به جاي ISI در دستور كار قرار گرفت.
ISC ، پايگاه استنادي علوم ايران و جهان اسلام يك نظام اطلاع رساني علمي است كه درصدد تجزيه و تحليل مجلات علمي كشورهاي اسلامي براساس معيارهاي علم سنجي معتبر است
اما به دلايلي هنوز نتوانسته ملاك كامل براي اين اعتبارسنجي باشد و علاوه بر جلوگيري از مهاجرت نخبگان، مانع سرخوردگي دلسوختگان علم و دانش شود.
صهيونيست ها سد راه پيشرفت
هنوز جايگاه ISI به قوت خود باقي است و با وجود تشكيل اين پايگاه علمي ايراني و اسلامي، ISC نتوانسته جاي لازم را براي خود باز كند.
دكتر مصطفي ملكوتيان ، دانشيار گروه
علوم سياسي دانشگاه تهران از جمله اساتيدي است كه موافقتي با ISI ندارد.
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان تاكيد مي كند: پيشرفت علمي و فناوري دانشمندان ايراني به ويژه در حوزه علوم انساني نبايد با تعداد مقالات چاپ شده در مجلات بين المللي يا عضويت در مجلات ISI سنجيده شود.
ملكوتيان در ادامه اضافه مي كند: ISI بيشتر تحت نفوذ مراكز صهيونيستي و ديگر مراكز غربي است كه سنخيتي با ارزش هاي اسلامي و ملي ما ندارند و هيچ وقت به مقالاتي كه به عمق تفكر انقلابي و انديشه هاي اسلامي بپردازند، اجازه نشر نمي دهند.
وي با ابراز اين موضوع كه مقالات پژوهشگران متعهد در مورد انديشه هاي انقلابي، هولوكاست و غيره هيچ وقت مجوز نشر نمي گيرند، مي گويد: اگر اين مطالب چاپ هم بشوند اما در فهرست ISI جاي نمي گيرند و اين موضوع باعث سرخوردگي جوانان خواهد شد. بنابراين بايد جايگاهي براي ارج نهادن به اين پژوهش ها ايجاد مي شد.
دكتر ملكوتيان ضرورت ايجاد ISC را اين طور شرح مي دهد: مركز ISI در غرب بود و مقالات كشورهاي اسلامي با گرايش هاي انقلابي و اسلامي در اين مجلات چاپ نمي شد و تحريم هاي خود را به اين حوزه گسترده كرده بودند. در حالي كه ما هم بايد در صحنه بين الملل حضوري فعال داشته باشيم و در رده بندي هاي جهاني حاضر مي شديم.
بايسته هاي ايجاد ISC
دكتر افشين متقي، دبير انجمن هاي علمي وزارت علوم، موضوع شكل گيري پايگاه استنادي علمي جهان اسلام را نشات گرفته از چند ضرورت مي داند.
دكتر متقي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: حجم عظيم توليدات علمي كه در اقصي نقاط اين عرصه پهناور علمي فرهنگي و عقيدتي توليد مي شود نياز به شكل گيري اين پايگاه استنادي را نمايان مي كند. از سوي ديگر اهتمام وزارت علوم در تعيين جايگاه ايران در جهان اسلام اين ضرورت را عملي ساخت كه اين پايگاه استنادي را ايجاد كند.
دكتر متقي اضافه مي كند: توجه به الزامات سند چشم انداز نظام كه با وجود رتبه اول علمي ايران در منطقه، آموزش عالي را ملزم مي سازد تا اهتمام همه جانبه خود را هم راستا با ISC مضاعف كند. بنابراين ايجاد اعتبار علمي در ام القراي جهان اسلام تحت عنوان پايگاه استنادي علوم مبين اين رسالت كشور است. از سوي ديگر تكيه به پايگاه هاي استنادي موجود همانند ISI و ايجاد فضاي مكمل و هم افزا در كنار اين پايگاه ها زمينه ساز اين است تا علم در عرصه هاي جديدتر به توليد افزون تري دست بزند و زمينه ترويج علوم و فناوري ها را آسان سازد.
به اعتقاد دكتر متقي با نمايه سازي بسياري از فصلنامه ها و پژوهش نامه ها و مجلات داخلي و خارجي در اين پايگاه استنادي علمي دسترسي دانشجويان و اهل علم به اين پايگاه تسهيل شده و توليدكنندگان را با اشتياق بيشتر و انگيزه بالاتر براي توليد و ترويج آماده مي سازد كه شواهد مويد اين موضوع بوده است.
كاربرد مقالات علمي، چقدر؟
چندي پيش گلايه هايي از سوي برخي اساتيد مبني بر فقدان كارايي مقالات پذيرفته شده در مجلات معتبر علمي مطرح شد.
اين موضوع يكي از عللي است كه مسئولان و اساتيد را مجاب مي كند تا بيش از پيش به دانشجويان دكتري يا اعضاي هيات علمي در مورد داشتن مقالات علمي جهاني سخت بگيرند.
اما برخي هم معتقدند كه داشتن مقاله علمي در مجلات جهاني تاثيري نخواهد داشت.
ناگفته نماند هنوز اين انتقادات ادامه دارد و شايد همين بحث ها است كه نظر وزير علوم و كارشناسان را به سمت پذيرش دانشجويان بدون الزام به داشتن مقاله ISI تغيير داده است.
گذشته از وجود ضعف هايي كه بعضا در هر
مقاله اي طبيعي به نظر مي رسد و انتقادات اين چنيني را به همراه خواهد داشت، كاربردي كردن مقالات و تعريف آنها در صنعت هم اتفاقي است كه انتظار مي رود مقالات پذيرفته شده پاسخگوي آن باشند اما بعضا بدون كاربرد باقي مي مانند.
به طور مثال دكتر يلپاني، استاد رشته شيمي در گفت وگويي با اشاره به اين كه متاسفانه محتواي مقاله هاي ارائه شده ايرانيان و انديكس شده در ISI در ارتباط با نيازهاي جامعه نيست، معتقد است: اخلاق علمي در چاپ مقاله ها رعايت نمي شود. گاهي اسم مقاله تغيير مي كند و دوباره در جاي ديگري چاپ مي شود. هيچ يك از مقاله هاي توليد شده قابليت تبديل به صنعت را ندارد، مثلا بيشتر مقاله هاي شيمي ايران، نه در ايران و نه در خارج استفاده صنعتي ندارد.
توليد علم وابسته به تحصيلات تكميلي است و فرصت خوبي تا تحقق سند چشم انداز زمان داريم تا در اين راستا موفق ظاهر شويم. دكتر زلفي گل ، عضو هيئت علمي دانشگاه بوعلي سينا در همين زمينه مي گويد: براي توليد ثروت از دانش هيچ راهكاري نداريم، توليد مقاله فقط يكي از شاخص هاي توسعه است، دانشگاه ها علاوه بر آموزش و پژوهش، بايد مشكل گشاي جامعه هم باشند بدون بودجه پژوهشي مناسب، مقاله توليد نمي شود. اكثر پايان نامه هاي ما به چاپ مقاله يا كتاب منجر نمي شود. در زمينه آموزش استاندارد داريم، اما در زمينه پژوهش خير.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14