جبران كننده عقب ماندگي ها

درست است كه در هر رشته اي ما پيشرفت بكنيم مغتنم است و براي كشور ما كه سال هاي متمادي، ده ها سال در دوران حاكميت طواغيت، از كاروان علمي بشر عقب مانده است، هر جايي دستمان به هر چيزي از ثمرات علم و پيشرفت هاي علمي بند شد مغتنم است؛ در اين ترديدي نيست اما اگر مي خواهيم كشور رتبه علمي به معناي واقعي كلمه پيدا كند و علم در كشور نهادينه بشود، ما بايستي در رشته هاي گوناگون علمي چه در آموزش و چه در پژوهش، توازن و تعادل صحيح و واقعي و عادلانه اي ايجاد بكنيم، اين جزو نيازهاي ماست.
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار استادان دانشگاه ها
8/6/1388

تيري در تاريكي!

اكرم معيني
انبار باروت كشورهاي هم پيمان آمريكا در خاورميانه نياز به كوچك ترين جرقه اي داشت تا فرياد مهيب خود را در برابر تخريب درب استكبار و كفر به جهانيان نشان دهد و اين امر در وهله اول باعث به آتش كشيده شدن انبارداران دزد شد، هرچند كه برخي از كشورهاي منطقه در كف انبار، باروتي ندارند؛ اما به نظر مي رسد كه آمريكا هم تمايل دارد در اين اوضاع آشفته از آبي كه نه گل آلود بلكه خون آلود است، نهنگي صيد كند.
جريانات اتفاق افتاده دربين كشورهايي بوده كه سردمدارانشان از ايادي مستكبرانند، اما كشورهايي همچون يمن، بحرين و عربستان كه وضعيتي مشابه دارند، بيشتر در معرض تأثيرپذيري هستند. اما جالب اينجا است كه رسانه هاي غربي اين حركت ها را به كشور سوريه كه عضو جبهه مقاومت اسلامي است، نسبت مي دهند و خبرگزاري «يونايتد پرس» آمريكايي مي نويسد: «آيا سوريه هدف بعدي اصلاحات است؟» كه شايد با اين ادبيات گره اي بين مصري كه هم پيمان رژيم صهيونيستي و آمريكا است با سوريه اي كه هم پيمان ايران و لبنان است بزند و ملت سوريه را به هرج ومرج و مطالبه گري كاذب سوق دهد. با كمي تأمل پيرامون آنچه در خاورميانه در ماه هاي گذشته رخ داد، مي توان به علت اصرار آمريكا و رژيم صهيونيستي براي ايجاد هرج و مرج در سوريه دست يافت: اول؛ سوريه متحد دو قدرت اسلامي ايران و مقاومت اسلامي در برابر صهيونيست ها است.
دوم؛ سوريه يكي از همسايگان ديوار به ديوار رژيم صهيونيستي است كه مرز خاكي نسبتا وسيعي با اين رژيم دارد، پس موقعيت آن ها در منطقه مي تواند تاثير به سزايي بر موقعيت رژيم صهيونيستي در منطقه داشته باشد.
سوم؛ حذف رئيس جمهور آن مي تواند باعث تحولاتي در منطقه و در قبال صهيونيست ها شود؛ چرا كه وي همواره در مسايل داخلي لبنان از حزب الله حمايت مي كند و يكي از مخالفين سرسخت اجراي توطئه دادگاه بين المللي بررسي ترور رفيق حريري است.
چهارم؛ توازن محور ايران و مقاومت اسلامي در مقابل محور آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه قدري بهم مي ريزد.
درهمين رابطه واكنش هوشمندانه «بشار اسد» نيز جالب است، سايت شبكه «العربيه» (كه به دليل مواضع رژيم صهيونيستي پسند در جهان اسلام به العبريه مشهور شده است) با قراردادن مصاحبه بشار اسد بين اخبار تحولات مصر و راهپيمايي ميليوني مردم قاهره، تلاش كرد تا اين گونه القا نمايد كه هدف بعدي براي سرنگوني حاكمان عرب، كشور سوريه است. بشار اسد در اين مصاحبه با تاكيد بر اين كه سوريه، مصر و تونس نيست، جريانات جديد در خاورميانه را برگرفته از الگوي انقلاب اسلامي ايران عنوان كرده است.
دولت سوريه براي برخورد با اغتشاش گران از روش غيرمستقيم و مردمي استفاده مي كند و خود به صورت مستقيم وارد درگيري نمي شود تا با جوسازي رسانه اي سنگين رسانه هاي غربي مواجه نشود و به مردم و طرفداران خود اجازه مي دهد تا از اغتشاشات اراذل و اوباش جلوگيري كنند.
پيش از اين نيز آمريكا جريان رفيق حريري را وارد گود كرد تا در فضايي غبارآلود، لبنان را به مقابله عليه سوريه سوق دهد؛ اما اين حركت با محو شدن سعد حريري از صحنه سياست لبنان روبرو شد و به مانند تيري بود كه به خطا خورده باشد.
از شيوه هاي اعمال جبهه مستكبران براي تخريب بشار اسد مي توان به اطلاعات و آمار كشورهاي غربي نگاه انداخت؛ به طور مثال در حمله يك گروه مسلح ناشناس در شهر «درعا»ي سوري به مردم و كشتار يك كادر پزشكي، كه رسانه هاي غربي هر روز آماري بالا و برخلاف واقع از كشته ها اعلام و تلاش مي كردند تا مردم اين كشور را به اغتشاش تحريك كنند.
و در كنار اين امر طرح براندازي «بندر بن سلطان» شاهزاده سعودي كه گروهك منافق و ضدسوري است، گروه هايي لجستيكي در اختيار دارد كه آزادانه در اردن فعاليت كرده و از مرزهاي اردن براي نفوذ به سوريه و اعزام نيروهاي آموزش ديده و ارسال سلاح و مواد منفجره استفاده مي كنند. هدف اول آن ها ريختن به خيابان ها است و در پي آن، هدف دوم درگيري با نيروهاي پليس و امنيتي است كه به محل تظاهرات مي آيند و اينجا است كه بوي همان فتنه 88 ايران به مشام مي رسد.
اما بازهم خطرناك ترين بخش اين عمليات پخش شايعه است؛ عملياتي كه با كمك رسانه ها و شبكه هاي تلويزيوني مزدور در درعا با موفقيت انجام شد. دراين عمليات پس از كشته و يا مجروح شدن شماري از شهروندان، شايعه هايي مبني بر دست داشتن نيروها و مسئولان ارشد امنيتي در كشتار مردم پخش مي شود و در نتيجه پخش شايعه موجب ايجاد موجي از خشم و نفرت بين مردم به دليل كشته شدن شماري از شهروندان شده است.
استراتژي ايادي استكبار، زدن تيري در تاريكي است بدين نحو كه اذهان را به جاي توجه به عربستان و بحرين و يمن به سوريه سوق دهد و دليل طرح براندازي آن به جهت تسلط بر خاورميانه و از بين بردن وحدت و پشتوانه نيروها و مقاومت اسلامي است.
نكته قابل توجه در اين مورد شكست دوباره آمريكا و رژيم صهيونيستي و هم پيمانان غربي آن ها است كه همانند فتنه اي كه در ايران ايجاد كردند و با شكست مواجه شدند، دراين پروژه خود نيز با شكست روبرو شوند و برنامه ريزيشان براي برهم زدن معادلات منطقه سرانجامي جز شكست نداشته باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¤ دانشجوي حقوق

اما و اگرهاي آزمون نيمه متمركز دكترا
گزارش كيهان از بررسي نحوه برگزاري و پذيرش نهايي آزمون نيمه متمركز دكتراي دانشگاه ها

اولين آزمون دكتري نيمه متمركز با رقابت حدود 131 هزارنفر در روز پنجشنبه 25فروردين در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد. نوبت صبح شامل سؤالات عمومي متشكل از استعداد تحصيلي و زبان بود كه سؤالات زبان انگليسي برخلاف چهار زبان خارجي ديگر به صورت پاسخ كوتاه طرح شده بود.
نوبت عصر نيز شامل سؤالات تخصصي زير گروه هاي 9 گانه اين آزمون بود. خبرنگار كيهان گزارشي از برگزاري اين آزمون و نحوه پذيرش نهايي آن تهيه كرده است:
نتايج اوليه اين آزمون به صورت كارنامه ارايه و اسامي معرفي شدگان چند برابر ظرفيت كد رشته محل هاي مربوط به دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي كشور دراوايل خرداد ماه سال 90 اعلام مي شود.
معرفي اوليه داوطلبان اين آزمون به صورت چند برابر، براساس 80 درصد نمره كل آزمون (ضرايب تمام دروس امتحاني يكسان است) و 20 درصد معدل كارشناسي و كارشناسي ارشد و سهميه داوطلب صورت مي گيرد.
معرفي اوليه داوطلب براساس حدنصابي كه توسط كميته منتخب تعيين مي شود، صورت خواهد گرفت و پذيرش نهايي از بين داوطلبان پذيرفته شده مرحله اول معرفي شده به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و فقط براساس نمرات ارسالي دانشگاه ها، اولويت انتخابي داوطلب و ظرفيت اعلام شده صورت خواهد گرفت.
درپذيرش نهايي آزمون دكتراي نيمه متمركز، 20درصد ظرفيت درهر رشته محل به رزمندگان واجد شرايط كه حدنصاب نمره علمي لازم را احراز كرده باشند، اختصاص مي يابد.
اين آزمون با توجه به اهداف و سياست هاي كلان وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري درجهت بهبود سنجش علمي داوطلبان آزمون هاي دوره دكتري تخصصي و با توجه به افزايش ظرفيت دانشگاه ها در مقطع دكتري و افزايش چشم گير فارغ التحصيلان مقطع كارشناسي ارشد در رشته هاي مختلف از دانشگاه هاي گوناگون و همچنين تقاضاي روزافزون آنها براي ورود به دوره دكتري، از سوي سازمان سنجش آموزش كشور در 9 گروه آزمايشي علوم انساني، علوم پايه، فني و مهندسي، كشاورزي، هنر، دامپزشكي، پزشكي، زبان هاي خارجي و تربيت بدني و علوم ورزشي طراحي و اجرا شد.
دركنار منابع آزمون، نحوه طراحي سوالات نيزاهميت خاصي داشت چون معمولا داوطلبان نحوه مطالعه وبرنامه ريزي درسي خود را براساس تستي يا تشريحي بودن آزمون هاي پيش رو تنظيم مي كنند؛ دراين خصوص اما اعلام شده بود كه پاسخ هاي كوتاه هم به آزمون اضافه شده و تنها سؤالات تستي نخواهند بود؛
برخي از رؤساي دانشگاه ها و بعضي از كارشناسان هم بحث استقلال دانشگاه ها را مطرح مي كنند و معتقدند كه اين طرح استقلال دانشگاه ها را خدشه دار كرده است. اما ابراهيم خدايي معاون سازمان سنجش با رد اين شائبه و با تاكيد بر اينكه نمره داوطلب درمرحله اول به صورت مطلق كنار مي رود، تصريح كرد: «پذيرش نهائي داوطلب براساس نمره دانشگاه و حدنصابي كه خود دانشگاه اعلام كرده است، انجام مي شود، يعني دانشگاه دربحث نمره دهي از مرحله دوم وحد نصاب اعلام كردن، اختيار تام دارد و پذيرش نهايي هم صرفا براساس نمره اعلامي دانشگاه انجام مي شود.»
اين توضيحات نشان مي دهد كه آزمون مرحله اول تاثيري درپذيرش نهايي داوطلب ندارد. يعني اين مرحله تنها يك فيلترينگ ابتدايي است، البته مسأله ديگري كه بيشتر از سوي دانشجويان پيگيري مي شود اين است كه پيش از اين بعضا برخوردهاي سليقه اي درآزمون دكترا مانع از قبولي داوطلبان مي شد كه اين مشكل درمرحله مصاحبه كه بازهم برعهده دانشگاه گذاشته شده، وجود خواهد داشت.
معاون سازمان سنجش درتوضيح اين مساله هم اظهار داشت كه «داوطلب بعد از موفقيت درآزمون مرحله اول، 10دانشگاه را انتخاب مي كند و براساس آن داوطلب به 3 دانشگاه معرفي مي شود و دانشگاه ها نيز به آن داوطلب نمره مي دهند و پذيرش نهايي براساس ظرفيت دانشگاه و نوع انتخاب داوطلب انجام خواهد شد. يعني ممكن است كه يك داوطلب درانتخاب اول خود نمره 60 را كسب كرده باشد ولي با همين نمره در بين ظرفيت 5نفري آن دانشگاه نفر چهارم باشد و درآن دانشگاه پذيرفته شود.»
به هرحال كاملا مشهود است كه تاكنون در برخي دانشگاه ها، گزينش سليقه اي انجام مي شد، اما با اجراي اين طرح ضمن حفظ استقلال دانشگاه ها شانس داوطلبان براي قبولي در دانشگاه هاي برتر افزايش يافته و اين برخوردهاي سليقه اي نيز بسيار كمتر خواهد شد، يعني پس از انجام كليه مراحل آزمون، نتايج نهايي براساس اولويت انتخاب داوطلب، نمره ارسالي دانشگاه ها، ظرفيت هاي هر رشته و حدنصاب اعلام شده توسط دانشگاه پذيرنده از طريق سازمان سنجش آموزش كشور اعلام مي شود و پذيرش نهايي براساس نمره ارسالي دانشگاهها انجام خواهدشد و نمره اوليه داوطلب در پذيرش نهايي تأثير نخواهد داشت.
نكته مهم ديگر اين كه ممكن است برخي از دانشگاهها اساسا در مقابل اين مصوبه مقاومت كرده و خودشان اطلاعيه هايي براي برگزاري دوره هاي دكترا صادر كنند -همان طور كه دانشگاه تهران اين موضوع را اعلام كرده است. ابوالفضل حسني مديركل دفتر گسترش و برنامه ريزي آموزش عالي وزارت علوم اين مسئله را مربوط به فراخوان هاي قبلي مي داند و با بيان اينكه برخي از دانشگاهها كه آزمون دكتري سال89 خود را پيش از اين برگزار نكرده بودند، فراخوان خود را منتشر كرده اند،
مي گويد: «در اين زمينه سعي كرديم به شكلي عمل كنيم كه دانشگاههايي كه از گذشته براي آزمون دوره دكتراي خود اقدام كرده بودند، اين فراخوان را منتشر كنند ولي براي دوره هاي جديد اجازه اعلام فراخوان نداديم.»
وي با تأكيد براينكه پذيرش سال90 آزمون دكترا براساس آيين نامه ابلاغ شده و به صورت يكپارچه برگزار مي شود،
مي افزايد: «البته برخي موارد استثنا هم دارد، مثلا دانشگاههاي وابسته به مراكز نظامي، انتظامي، امنيتي و دانشگاههايي كه منحصراً از طلاب جذب دانشجو دارند، جزو همين استثناها هستند كه اين موارد قبلا هم استثنا بوده است.»
البته خدايي معاون اجرايي سازمان سنجش و آموزش كشور نيز در همين خصوص تصريح كرده است : «براي سال90 صرفا پذيرش ازطريق همين آيين نامه است و هيچ دانشگاهي براي سال90 فراخوان نداده است.»
آزمون نيمه متمركز دكترا با هدف تحقق عدالت آموزشي و ايجاد فرصت برابر براي متقاضيان ورودي به دوره دكتري، سنجش علمي داوطلبان ورود به دوره دكتري، ايجاد وحدت رويه و هماهنگي دانشگاه با سياست هاي وزارت علوم در پذيرش دانشجو، كمك به دانشگاه براي پذيرش دانشجويان مستعد در دوره دكتري، كمك به مؤسسات و وزارتخانه ها جهت ارزشيابي متقاضيان استخدام آن ها، كاهش هزينه اجراي آزمون هاي موازي و جلوگيري از اتلاف منابع و جلوگيري از شركت متعدد داوطلب در آزمون هاي مختلف طراحي و اجرا خواهدشد.
پس از برگزاري آزمون با چند نفر از داوطلبين به گفت وگو نشستيم.
يكي از فارغ التحصيلان كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي دانشگاه علامه پس از آزمون به خبرنگار كيهان گفت: «قصد وزارت علوم از برگزاري اين آزمون اين بود كه امكان بي عدالتي را كمتر كند ولي اين آسيب همچنان باقي است؛ چرا كه دست دانشگاهها در پذيرش دانشجويان در مرحله دوم باز است و باز هم آن كساني وارد مي شوند كه دانشگاه بخواهد و معمولا دانشگاهها، دانشجويان خود را انتخاب مي كنند.»
وي درباره نحوه سؤالات اظهارداشت: «سؤالات تخصصي بسيار ساده و ابتدايي بود و كاملا مشخص بود كه اصل سؤالات همان سؤال هاي نوبت صبح يعني سؤالات مربوط به استعداد تحصيلي و زبان خارجي است.»
او درباره تغيير شكلي پاسخ به سؤالات زبان انگليسي نيز گفت: «اينكه پاسخ كوتاه به نحوه پاسخ گويي اضافه شده بود، كار مناسبي است اما دادن پاسخ كوتاه وقت گير است و داوطلبين هم كه به اين نحوه پاسخ گويي عادت نداشتند با كمبود وقت مواجه شدند.
يكي ديگر از داوطلبين درخصوص مزايا و معايب اين آزمون به خبرنگاركيهان گفت: «متأسفانه ملاك منطقي براي گزينش دانشجوي دكترا در كشور ما وجود ندارد. يك دانشجو از ابتداي دوره كارشناسي تا انتهاي ارشد، مجموعه اي از اطلاعات تخصصي را دريافت مي كند و دراين آزمون صرفا با 60 سؤال بسيار ساده مي خواستند اين اطلاعات 6-7 ساله را بپرسند و اين ملاك منطقي نيست.»
وي درباره سؤالات زبان خارجي گفت: «سؤالات زبان خوب بود ولي متأسفانه آن هم تخصصي نبود و صرفا نياز به اطلاعات زبان انگليسي داشت؛ يعني يك دانشجوي سال اول كارشناسي ارشد هم اگر اطلاعات زبان خارجي خوبي داشت مي توانست در اين آزمون رتبه خوبي كسب كند.»

نگاهي كوتاه به بازسازي تمدن اسلامي
انقلاب درحال وقوع...

مصطفي يقيني پور
بشريت معطوف به غايت خلق گرديده و هر تلاش و فعاليتي نيز توسط وي غايتمند و هدف گراست؛ در واقع هر قدمي كه انسان برمي دارد، براي نيل به هدف و آرمان مشخص است كه البته گاهي اين تعيين هدف و نقطه مطلوب، به طور دقيق صورت نمي گيرد و گاه به اشتباه، يك امر و موضوع فرعي به عنوان تماميت آن انتخاب مي گردد، مقوله توليد علم و فراگيري علم و دانش نيز از اين قاعده مستثني نيست.
اما دراين فرصت كوتاه برآنيم با پاسخ به چند پرسش اساسي، به نقاطي مهم و پررنگ درفرآيند علم آموزي و علم پژوهي درجغرافياي انديشه ديني - انقلابي دركشور خودمان بپردازيم؛ هدف چيست؟ موانع و ضعف ها كدامند؟ و در نهايت نقطه كمال كجاست؟
در ابتداي قرن 21 انقلابي با مختصاتي مغايربا روند و جريان جهاني رخ نمود و شعارها و خواسته هايي را فرياد زد كه توجه و نگاه خيل عظيمي از ملل مستضعف و رنج كشيده تاريخ را از غرب و شرق به سوي خود چرخاند، اما مگر درپس اين حركت انقلابي چه نهفته بود؟ جواب را بايد از باني اين جنبش خواست. امام راحل مي فرمايند:«ما هدفمان پياده كردن اهداف بين الملل اسلامي درجهان فقر و گرسنگي است، ما مي گوييم تا شرك و ظلم است مبارزه است و تا مبارزه است ما هستيم، ما تصميم داريم پرچم لااله الا ا... را در قله هاي رفيع كرامت و بزرگواري درجهان به فراز درآوريم.» ايشان هم چنين در بيان فتح سنگر به سنگر جهان مي فرمايند:«ما بايد درجنگ اعتقادي مان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در سراسر جهان به راه اندازيم.»
در وصيت نامه الهي - سياسي خود نيز مي فرمايند:«شما اي مستضعفان جهان وي كشورهاي اسلام به پا خيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد، حكام جنايت كار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزيز تسليم مي كنند از كشور خود برانيد» و اوست كه درسال ها و ايام پرالتهاب پيش وپس ازانقلاب دكترين تشكيل «اتحاد جماهيراسلامي» را مطرح مي كند و با جوششي انساني و عقلاني، از تشكيل امپراتوري اسلامي سخن مي گويد، ا ما اين دعوت حضرت امام ابعادي چند گانه دارد و فقط حركت هاي انقلابي- سياسي (تغيير نظام سياسي) را دربرنمي گيرد. دعوت او، جهش به سمت انقلابي جهاني درهمه ابعاد زندگي بشري است (سياسي، فرهنگي، علمي و...)، ايشان درپايان جنگ خطاب به امت اسلامي و رزمندگان جبهه اسلام مي فرمايند:«من فرزندان بسيجي ام را به يك جهاد علمي دعوت مي كنم.» رهبر معظم انقلاب نيز در همين راستا، درسال 1375 دردانشگاه اميركبير بحث جنبش نرم افزاري را مطرح فرمودند.
جنبش نرم افزاري، نگاهي به افق آينده هاي دور دارد كه درپيام رهبر انقلاب خود را نشان داد و هدف از آن بازسازي تمدن اسلامي است؛ يعني بايد تلاش كنيم كه درشرايط كنوني،تمدن اسلامي را يك بار ديگر به عنوان الگويي براي بشريت زنده كنيم؛ بشريتي كه سرخورده از مكتب ها و تئوري هاي مختلف مادي ماترياليستي است؛ چون همه اين ها با وعده هاي پيشرفت، امنيت و آزادي باز هم نتوانستند ترقي و تعالي را براي بشر به ارمغان آورند.
امروز تشكيل تمدن عظيم اسلامي، تنها از يك راه محقق مي شود و آن توليد علم ديني -انقلابي مبتني بر عقلانيت و فضيلت است. خوشبختانه انقلاب اسلامي و جامعه ايران متعلق به معرفتي است كه چشمه هاي بسيار جوشاني دارد.
ابراهيم بسيعه - استاد دانشگاه لوئيويل - درمقاله اي درباره علم اسلامي مي نويسد:«پاندول اين ساعت مي تواند برگردد. هزار سال پيش مسلمانان مشعل تحقيقات علمي را دردست داشتند. درآن دوره آرزو و هدف هر دانشجو و متخصص خارج از امپراتوري اسلام، آن بود كه به دانشگاه هاي اسلامي برود كه تعليم ببيند، كار كند و زندگي با رفاه درپيشرفته ترين و متمدن ترين جامعه را داشته باشد و كشورهاي اسلامي هم موقعيت و هم منابع مورد نياز آن را دارند كه علم وطب جهان اسلام را مجدداً به رتبه نخست سوق دهند.»
اين فراز درعصر طلايي تاريخ اسلام، مسئوليت ما را دو چندان مي كند و متاسفانه عدم خودآگاهي مسلمانان نسبت به ميراث علمي خود از سدهاي بزرگ در راه تحقق و احياي تمدن اسلامي -ايراني بوده است.كوپر مي گويد:«عموم مسلمانان از اين كه تمدن آن ها زماني ازهرجهت برتر بوده است، بي اطلاع اند. مشكل فعلي مسلمانان آن است كه درك كنند آن برتري اسلام از دست رفته است.» او مي افزايد:«به نظر من خيلي دردناك است كه انسان خودش را عضو دين و فرهنگي ببيند كه داراي چنين تاريخ با شكوهي بوده است؛ شكوهي كه درگذشته مانده است و به جاي آن يك تمدن بي خدا (تمدن غرب) درعلم و قدرت پيشي گرفته است.»
اما به تعبير آيت ا... هادوي تهراني، ريشه يابي ضعف و فترت حاكم بر فضاي دانش پژوهي در ايران اين بوده كه درست زه كشي و بهره برداري نشده است. مشكل ما در سير تحقق اين آرمان، عدم سازماندهي و مديريت تحقيق و پژوهش و آموزش است، مشكل درك درست موقعيت و نيز مشكل هاي ديگري داريم كه ظاهراً جنبي اند ولي درواقع خيلي مهم هستند.
-سيستم تشويق و تنبيه درست صورت نمي گيرد.
- دركلاس ها وجلسات، سوال در ذهن دانشجو طرح نمي شود تا به دنبال پاسخ برود.
- رابطه استاد و دانشجو از چارچوب حضور و غياب خارج نمي شود.
-مشكل ديگر آن است كه حلقات مطالعاتي و پژوهشي به شكل هرم كه استاد در راس باشد و جمعي از علم پژوهان در قاعده تشكيل نشده است.
در واقع ما مثل يك ماشيني كه هر عضوش به يك سمت مي رود، حركت مي كنيم. با اين ماشين به جايي نمي شود رفت و يا به قول استاد رحيم پور ازغدي، براي ادامه انقلاب به فكر كردن احتياج داريم و اگر انديشه نورزيم و اگر درعرصه اقتصاد، سياست، حقوق، هنر، و ادبيات نظريه توليد نكنيم، اين انقلاب يا سطحي مي ماند و يا استحاله مي شود و يا منحط مي شود و به ضد خودش تبديل مي شود. اگر در دانشگاه فكر نكنيم، فكر مي شويم.
مقام معظم رهبري درسال 79 درجمع دانشجويان متذكر شدند:«اكتفاي به آنچه داريم و نداشتن همت و بلند پروازي در همه زمينه هاي فكر و فرهنگ ، قتلگاه انقلاب است » ما در فاز دوم پروژه انقلاب اسلامي هستيم، مرحله اول نهضت سخت افزاري بود و مرحله دوم نهضت نرم افزاري است و اين بسيار پيچيده تر و وسيع تر است و اگر اين نباشد آن نيز بي فايده است.
بايد توجه داشت كه اصل انقلاب، محصول فكركردن عليه وضع موجود و معطوف به ساختن يك جامعه ديني بود. اين شعار مترقي و ضد ركود «نهضت ادامه دارد»، معنايش اين است كه اين نهضت ناتمام است و پروژه تمام نشده و دوره جديدي آغاز شده است.
اما در راستاي ارائه راهكار براي رسيدن به نقطه هدف، ابتدا بايد موانع مذكور را برداشت. دكتر رحيم پور ازغدي مي گويد:«ما به تعدادي نابغه دررشته هاي مختلف علوم انساني نياز داريم كه با رعايت اصول و مباني، خط را بشكنند و بعد هم توده هاي محقق و فيش بردار و كتاب خوان مي خواهيم كه پشت سر اين ها حركت كنند تا توليد نرم افزاري دراين علوم صورت گيرد.»
آري رسيدن به تمدن اسلامي، از جاده هاي پرپيچ و خم توليد علم مي گذرد و دانشجويان، اساتيد، نخبگان و مسئولين دلسوز بايد خود را براي يك مسافرت طولاني آماده كنند چرا كه در نهضت توليد علم، مقياس زمان، دهه است نه ثانيه ...

راه اندازي كمپين بين المللي حمايت از مردم منطقه در فضاي مجازي

يكي از اعضاي فعال حوزه بسيج دانشجويي شهيد بهشتي از راه اندازي كمپين بين المللي حمايت از مردم كشورهاي انقلابي منطقه در فضاي مجازي خبر داد.
درپي اعتراضات اخير مردم در كشورهاي منطقه و سركوب گسترده انقلابيون به ويژه در كشورهاي بحرين، يمن و ليبي آزادي خواهان جهان، كمپيني بين المللي درحمايت از مردم مظلوم و انقلابي كشورهاي منطقه، در فضاي مجازي تشكيل داده اند.
اين كمپين (پويش) در سايت بين المللي
2011http://www/petitiononlinecom/ssi petitionhtm قرار دارد و طرفداران صلح و حقوق بشر از سراسر جهان با مراجعه و امضاي آن از اين حركت بشردوستانه اعلام حمايت مي كنند.
مردم انقلابي كشورمان به ويژه دانشجويان نيز با راه اندازي سايت ها، وبلاگ ها و صفحاتي در شبكه هاي اجتماعي خواستار پايان يافتن هرچه سريع تر جنايات عليه مردم مظلوم اين كشورها و به رسميت شناختن حق مسلم آنان در تعيين سرنوشت خود هستند.

انجمن غيرقانوني دانشگاه آزاد كرج منحل شد

فعاليت غيرقانوني انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج كه از مدت ها قبل به صورت غيرقانوني و بدون برگزاري انتخابات شوراي مركزي و نيز بدون برخورداري از دبير و اعضاي شوراي مركزي فعاليت مي كرد، با اعلام مسئولان اين دانشگاه منحل و از اين پس هرگونه فعاليت در اين تشكل دانشجويي غيرقانوني اعلام شد.
اوج فعاليت هاي اين تشكل دانشجويي در ايام انتخابات اخير رياست جمهوري و اغتشاشات پس از آن بود كه به گفته برخي فعالان دانشجويي علي رغم آگاهي برخي مسئولان دانشگاه از فعاليت غيرقانوني اين تشكل، حمايت و پشتيباني از آن، زمينه ساز فعاليت هاي خارج از چارچوب تشكلي بوده است.
اين انجمن به دليل عدم تمكين از هيئت نظارت، عدم برنامه ريزي براي انجمن، انتشار نشريات غيرقانوني و عدم برگزاري انتخابات، با تصميم قاطع مسئولان دانشگاه مبني بر انحلال مواجه شد.

درخواست تجديدنظر در روابط با آل سعود از سوي دانشجويان

بسيج دانشجويي و جامعه اسلامي چهار دانشگاه (فردوسي، علوم پزشكي، آزاد اسلامي و پيام نور) مشهد در بيانيه اي كه در مورد حوادث مقابل كنسولگري عربستان در اين شهر صادر كردند، ضمن اعلام انزجار از اقدامات آل خليفه و آل سعود در بحرين، خواستار تجديدنظر در اعزام عمره گزاران شدند.
در اين بيانيه تصريح شده است: امروز جهان اسلام از وجود ابولهب ها و ابوجهل ها رنج مي برد و عمارها و بلال ها در زير شكنجه عرب جاهلي قطعه قطعه مي شود؛ آل سعود ديگر جاي هيچ گونه مسامحه اي نگذاشته است.
چگونه يك مسلمان اين روزها با خيالي آسوده به حج عمره برود در حالي كه آل سعود برادرانش را در بحرين به خاك و خون كشيده است؟ چرا زائران خانه خدا با تحريم خريد هرگونه جنسي از عربستان اعتراض خود را نشان نمي دهند؟ چرا در طواف دور كعبه فرياد هيهات من الذله سر نمي دهند تا حداقل بي تفاوت نسبت به برادرانشان در بحرين و يمن نباشند؟ چه ايرادي دارد كه حج عمره در اعتراض به جنايات سعودي تحريم شود تا در حالي كه نمي توانيم در كنار برادران بحريني خود باشيم حداقل دل آن ها را شاد كنيم كه مسلمانان جهان با آن ها همدل هستند و همگام؟ چرا دانشگاه هاي جهان اسلام سكوت پيشه كرده اند؟
در ادامه اين بيانيه آمده است: انتظار ما از مسئولين انتظامي و قضايي اين است كه شور انقلابي جوانان را درك كرده و بدانند همه در مقابل دشمني مشترك ايستاده ايم؛ و ان شاءالله به زودي مشكلاتي كه براي جمعي از دانشجويان انقلابي در اين تجمعات پيش آمده است رفع شود.
در اين نامه با اشاره به نگاه اميدوارانه امت اسلامي به مواضع ايران اسلامي تاكيد شده است: مسئولين سياست خارجه جمهوري اسلامي بايد تعارف را با آل سعود كنار بگذارند.

انتقاد بسيج دانشجويي دانشكده ادبيات از وضعيت نامناسب حجاب

بسيج دانشجويي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در نامه اي خطاب به فرهاد رهبر، به وضعيت نامناسب حجاب در دانشگاه اعتراض كرده و اقدام فوري در اين زمينه را خواستار شدند.
در اين نامه تصريح شده است: مع الاسف هم اينك فضاي دانشگاه كه بايد محيطي سالم، مناسب و مساعد براي رشد علم و اعتقاد باشد آن چيزي نيست كه از يك دانشگاه در يك كشور اسلامي انتظار مي رود. از ديگر سو تسامح و تساهل مسئولان امر، به حدي رسيده كه عده اي از دانشجويان، دانشگاه را تبديل به جولانگاه مد و ظاهرپرستي خود كرده و فضاي عمومي دانشكده ها را با حريم خصوصي خود و يا حتي با جايي ديگر! اشتباه گرفته و دست به هر كاري مي زنند كه در بعضي موارد زبان هم از بيان آن شرم مي كند.
در ادامه اين نامه آمده است: امروز حدود يك سال از آن 2 نامه سرگشاده جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران خطاب به شما گذشته است... در آن روزها و بعد از انتشار آن 2نامه با وجود جمع آوري گسترده امضا و حمايت فراوان دانشجويان؛ هماناني كه خود را حاميان انحصاري آزادي بيان و عقيده در دانشگاه مي خواندند، با هجمه بي دريغ به اين مطالبه فرهنگي سعي كردند هزينه سخن گفتن و انتقاد از هر چيزي كه در مسير سياست هاي خود نمي ديدند را بالا ببرند. جالب آن كه اين موضوع كاملا شرعي و دغدغه صحيح مذهبي جمعي از همكلاسي هاي شان را با تمام موضوعات سياسي روز گره زدند و قصد آن داشتند كه اصل موضوع به دست فراموشي سپرده شود.
در اين نامه تاكيد شده است: اگر به يك سال، بي اعتنايي مسئولان به اشاعه بي حجابي توجه شود، حقيقت هولناكي پيش چشم هر ناظر بي طرفي خودنمايي مي كند و آن اين كه گويا اساسا بخشي از مسئولان ما موافق مبارزه با بي حجابي نبوده و به رغم آن كه قانونا موظف و مكلف به رفع اين معضل هستند باز هم در برابر قانون تمرد مي كنند.

درج فرقه ضاله بهائيت به عنوان دين در يك فرم دانشجويي!

طي روزهاي گذشته مشاهده شده است كه يكي از واحدهاي دانشگاه آزاد نرم افزار جديدي را براي تكميل اطلاعات شخصي دانشجويان بر روي سايت خود قرار داده است.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، اين نرم افزار به گونه اي است كه هريك از دانشجويان كه براي اولين بار به صفحه شخصي خود در سايت مراجعه مي كند، مي خواهد كه اطلاعات خود را ويرايش كند.
براساس طراحي اين نرم افزار، دانشجو مي بايست در كنار محل تولد، محل صدور، وضعيت نظام وظيفه، استفاده از خوابگاه و وضعيت تأهل، اعتقادات ديني خود را نيز قيد كند اما نكته قابل تأمل اين است كه در قسمت نام اديان، در كنار ادياني چون اسلام، يهود، زرتشت و مسيحيت، نام فرقه ضاله بهائيت نيز درج شده و در اقدامي عجيب، عملا اين فرقه جزء اديان به شمار آمده است.
اين درحالي است كه اين فرقه به عنوان فرقه اي ضاله محسوب مي شود كه يكي از تفكرات آنان خاتم نبودن پيامبراكرم(ص) است. به كاربردن نام بهائيت دربين اديان در اين فرم درحالي است كه اعضاي اين فرقه ضاله هيچ حق تحصيلي را در كشور ندارند.
گفته مي شود اين فرقه با برگزاري لژهاي مختلف خود و جذب دانشجويان، تفكرات بي بندوباري را در بين دانشگاهها ترويج مي دهد.

تلاش براي جذب نيرو از دانشكده هاي هنر در يك پاتوق

اصغر فرهادي بعداز شكست در ماراتن با اخراجي ها3، به دنبال جذب نيرو ازطريق كارگاههاي هنري و فرهنگي آموزش سينما است.
به گزارشي خبرنامه دانشجويان ايران، مؤسسه آموزش سينمايي «كارنامه» كه در ابتداي راه با همت پرويز پرستويي آغاز به كار كرد الان به پاتوق فرهادي و دوستانش چون كيارستمي تبديل شده است. فرهادي سعي دارد تا با استفاده از اين مؤسسه، يك پايگاه جذب نيرو در ميان دانشكده هاي هنر سراسر كشور پديد آورد.
فضاي اين مؤسسه كه اكنون تحت نظر فرهادي اداره مي شود عمدتا به سمت اباحه گري سوق دارد و به دليل جاذبه هاي اختلاط ميان دختر و پسر مورد اقبال برخي افراد قرارمي گيرد. قابل ذكر است فرهادي زاويه داشتن با نظام را يكي از ملزومات پذيرش كارآموزان خود در اين مؤسسه براي ساخت فيلم هاي شبه هاليوودي مي داند.

درخواست دانشجويان مصري: دانشگاهها را باز كنيد

به گزارش اسپريديا، دانشجويان و استادان دانشگاههاي مصري براي از سرگيري كلاس هاي دانشگاهي و بهترشدن وضعيت كار و همچنين براي ايجاد تغيير و تحول در مديران دانشگاهها، در قاهره پايتخت مصر تظاهرات مي كنند.
دانشگاهها در قاهره، از تاريخ 25 ژانويه مصادف با آغاز انقلاب ملي مصر، تعطيل شده اند. با وقوع اين انقلاب، تظاهرات دانشجويان براي تغيير در مديران فعلي دانشگاهها كه متصل به دولت مبارك هستند آغاز شد و با بسته شدن دانشگاهها اين حركت شدت يافت.