(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 3 اردیبهشت 1390- شماره 19908

گشت وگذاري در بازار گوشي هاي تلفن همراه
مدگرايان در دام سودجويان تكنولوژي - بخش نخست



گشت وگذاري در بازار گوشي هاي تلفن همراه
مدگرايان در دام سودجويان تكنولوژي - بخش نخست

گاليا توانگر
يك زماني شعار فروش سيم كارت اين بود: «با تلفن همراه هميشه در مقصد هستيد.» حالا تلفن همراه وسيله اي براي ستاره سهيل شدن قرار گرفته است. در يك بعدازظهر بهاري راهي يكي از پاساژهاي فروش گوشي تلفن همراه مي شوم. يك ماشين سرخ رنگ با پاپيون سفيد درست روبه روي در ورودي پاساژ خودنمايي مي كند، قرار است جايزه كساني باشد كه خريدار فناوري هاي به روز گوشي تلفن همراه هستند. اگرچه اين روزها قيمت سيم كارت همراه اول كه يك زماني بالاي يك ميليون تومان در بازار خريد و فروش مي شد به زير چهارصدتومان رسيده است، اما هنوز هم چشم هاي مشتاق فناوري دنبال گوشي هاي مد روز هستند. در اين بين فروشندگان هم از هر ترفندي استفاده مي كنند تا مشتريان را به سوي پاساژهاي مختص فروش گوشي بكشانند.
گوشي هاي چيني بازارهاي موبايل را قرق كرده، اگرچه مشتري بيشتر دنبال جنس اصلي است، ولي در بازار موبايل سودجوياني هستند كه جنس چيني خود را به عنوان جنس اصلي به مشتري قالب مي كنند. حتي اگر اين كار در مغازه صورت نگيرد، دست فروشان و واسطه هايي اجير مي شوند كه جنس درجه سه را با قيمت درجه يك و به اسم جنس اصلي درست روبه روي پاساژهاي مركز خريد و فروش گوشي تلفن همراه معامله كنند. خلاصه آشفته بازاري است اينجا! بايد خبره كار باشي در اين بازار تا برد با تو باشد.
16سال پيش در تيرماه سال1372 ثبت نام براي تلفن همراه در كشور ما آغاز شد. در آن زمان با شعار «با تلفن همراه هميشه در مقصد هستيد» تا اواسط سال 74 جمعاً 9هزار و 974نفر ثبت نام كردند. در كيهان آن روز اين طور درج شده بود: «شبكه تلفن متحرك به دو صورت قابل نصب در خودرو يا به صورت دستي در اختيار متقاضي قرار داده مي شود تا درحال تردد، توقف در منزل يا محل كار مورد استفاده قرار گيرد.» ناگهان استقبال آنچنان صورت گرفت كه به يكباره سيم كارت ثبت نامي دولتي با قيمت 300هزار تومان فراگير شد.
افزايش تعداد مشتريان تلفن همراه سبب شد كه اداره تحقيقات و مطالعات اجتماعي روابط عمومي شركت مخابرات ايران با درج آگهي هايي در روزنامه هاي آن زمان اقدام به برگزاري كلاس آموزش آشنايي با نحوه استفاده از تلفن همراه كند.
متأسفانه وقتي هويت تلفن همراه درحد يك اسباب بازي تنزل كرد، ديگر نه صحبت از برگزاري آموزش به ميان آمد و نه ضرورتي احساس شد كه جامعه را نسبت به آسيب ها و حواشي اين وسيله مطلع سازند.
به درد سرش نمي ارزد، مطمئن خريد كنيم
آن قدر پاساژ شلوغ است كه جايي براي سوزن انداختن نيست. فقط نيم دقيقه فرصت مي كني كه روبه روي هر مغازه بايستي و مدل هاي گوشي موبايل را ازنظر بگذراني. صفحه مسطح هاي لمسي در انواع و اقسام برندها بيش از مدل هاي ديگر به چشم مي خورند. گوشي هاي مربعي صورتي خوشرنگ نيز جزء جديدترين طرح ها هستند كه در كوچك ترين حد نيز طراحي شده اند.
اغلب خريداران كاغذ كوچكي در دست دارند تا قيمت مدل هايي را كه از قبل دست اين و آن ديده اند، گرفته و روبه روي مدل انتخابي شان يادداشت كنند. بعضي ها هم وارد مغازه مي شوند و سقف پولي را كه دارند و مي توانند هزينه كنند به فروشنده اعلام كرده تا او برايشان گوشي مناسبي را پيشنهاد دهد.
در بازار موبايل جوان هايي كه حقيقتاً بازارياب هاي زبده اي هستند و علي رغم سن كمشان از نوجواني، گوشي بازهاي حرفه اي بوده اند، با كلامي كه مشتري را سحر مي كند مشغول معرفي كالاهاي خود هستند.
اميرسليماني علي رغم سن كمش هشت سالي مي شود كه فروشنده گوشي هاي تلفن همراه است. وي مي گويد: «اگرچه 90درصد گوشي ها چيني هستند، ولي مشتري كه از داخل مغازه خريد مي كند، اگرچه يك مقدار ممكن است پول بيشتري بپردازد، اما در عوض مطمئن است كه برند، سيستم و ميزان كارايي گوشي و نيز اصلي بودن يا چيني بودنش دقيقاً آن چيزي است كه روي جعبه گوشي درج شده و فروشنده هم معرفي مي كند. ضمناً مي تواند از گارانتي گوشي هم مطمئن باشد. اما افرادي كه از دست فروشان روبه روي پاساژ خريد مي كنند، بايد بدانند كه ممكن است به دروغ جنس چيني را به عنوان جنس اصلي به آنها معرفي كنند و گوشي هم هزار و يك مشكل داشته باشد.»
از اين فروشنده سؤال مي كنم: «آيا ممكن است چنين اتفاقي در داخل مغازه هم رخ دهد؟» وي صراحتاً مي گويد: «خيلي كم، شايد اصلاً چنين اتفاقي نيفتد. چون اگر مشتري از داخل مغازه خريد كند، در واقع حق اعتراض و شكايت به كيفيت جنس را خواهد داشت. خيلي راحت مي تواند به اداره بازرسي و تعزيرات مراجعه كرده و شكايتش را تنظيم كند.»
وقت ناهار ظهر است. خيال مي كنيد ناهاري اين بندگان خدا فروشندگان جوان، خوش پوش و خوش برخورد چه باشد؟! سيني ساندويچ تخم مرغ آب پز و كالباس از لابه لاي دست فروشان جلوي پاساژ راه باز مي كند و اين سو و آن سو چرخ مي زند. بعضي از اين فروشندگان چه داخل مغازه و چه بيرون پاساژ از اطراف تهران ساعت 5و 6صبح براي كسب روزي خودشان را به اين مكان مي رسانند. از ده صبح تا ده شب يك بند با مشتري سر و كله زدن تواني مضائف مي خواهد. غروب كه به پاساژ سري بزني صدا در ته گلوي بعضي هاشان حبس شده و چشم هاي خسته شان سرخ سرخ است. شايد اين مصداق جيب خالي و پز عالي و اسارت انسان در دست فناوري لوكس آپ تودي باشد!
اعتياد به گوشي تلفن همراه!
يكي ديگر از فروشندگان با دل پر از راه مي رسد. گويي سر نترسي هم دارد. صراحتا مي گويد: «هرچند ساعت يك بار فروشنده هاي داخل مغازه با اين دست فروش ها دهن به دهن مي گذارند، اما حقيقتش را بخواهيد پاساژ ملك خصوصي است و صاحب دارد. اگر صاحب پاساژ خودش مي خواست، مي توانست يك روزه همه اين ها را جمع كند، پس خود صاحب پاساژ مي خواهد كه اين ها هم ايستاده اند.»
از وي سؤال مي كنم: «خب، چه نفعي برايش دارد؟» اين فروشنده پاسخ مي دهد: «نفعش روشن است. اگر كالاي درجه سه در داخل مغازه خريدوفروش شود، كلي شكايت مردمي به بار مي آورد، ضمن اين كه با قيمت پايين سودي عايد فروشنده نمي شود. بعضي از مغازه دارها كالاي درجه سه خود را به واسطه هاي سيار مي دهند و از آنها مي خواهند به اسم كالاي درجه يك و قيمت بالا به مشتري بيندازند!»
اما حكايت اسيران و مجنونان فناوري هاي به روز چيز ديگري است.
چطور مي توان قصه اي را كه الآن خواهيد خواند، باور كرد! ولي اين قصه يك داستان واقعي است.
مجتبي معافي كه 5 سال است در كار خريدوفروش گوشي هاي تلفن همراه فعاليت دارد، برايمان مي گويد: «جوان 28 ساله اي را مي شناسم كه شاغل است. هر دو هفته يك بار با تراول وارد مغازه مي شود. يكي از به روزترين گوشي ها را مي خرد. فقط سيم كارتش را رويش مي اندازد، بي آن كه برنامه جديدي روي گوشي نصب كند و يا از كاربري هاي احيانا بهتر گوشي استفاده اي ببرد.
مي رود دو هفته اي با اين گوشي چرخ مي زند و وقتي از آن سير شد، دوباره برمي گرداند. خودش در مغازه ما يك نصف روز مي نشيند تا گوشي اش را با قيمتي خيلي كمتر از قيمت خريد به يكي از مشتري ها رد كند و گوشي مدل بالاتري بخرد!!»
در همين حين چشم به پسربچه اي مي دوزم كه در جلوي در ورودي پاساژ مشغول گرداندن چاي و دعوت مشتري ها به خوردن يك ليوان چاي است تا لااقل او از اين آشفته بازار سهمي حلال براي خانه ببرد.
گوشي مدل بالا براي بازي كيف مي دهد!!
گوشي هاي مدل بالا معمولا به درد افرادي مي خورند كه از لحاظ كاري به اينترنت وابسته اند و مجبورند لپ تابي جيبي را به همراه خود داشته باشند. اما اسيران فناوري حتي نمي توانند و نمي دانند چطور از كاربردهاي مختلف گوشي مدل بالايشان استفاده كنند؟! آنها فقط شيفته نمايش طرح و ساختار جديد گوشي تلفن همراه خود هستند.
فرهاد قنواتي يك برنامه ريز كامپيوتر برايمان توضيح مي دهد: «مدل بالاترين گوشي را هم كه بگيريد برنامه هايي كه من براي مشتري ها روي گوشي شان نصب مي كنم، در اين حد خلاصه مي شود: فارسي كردن، GPS (موقعيت ياب)، منشي، ضبط مكالمه، قفل فايل، بازي هاي به روز، نصب بلوتوث.»
از وي سؤال مي كنم: «مگر گوشي ها خودشان كاربري بلوتوث را ندارند؟» وي پاسخ مي دهد: «گوشي هايي چون آيفن و اپل به خاطر بالا بردن امنيت گوشي، بلوتوث را حذف كرده اند. هر مشتري كه لازم داشته باشد، خودش برنامه را نصب مي كند.»
اين برنامه ريز گوشي هاي تلفن همراه توضيح مي دهد: «ديگر مثل اوايل مردم فقط دنبال آهنگ و عكس نيستند. مضاف بر اين كه ما هم ديگر براي ريختن آهنگ محدوديت داريم. فقط اگر مشتري تقاضا كند عكس منظره روي گوشي مي ريزيم. مردم در حال حاضر خواهان توسعه كاربري تلفن همراهشان هستند. آنها مي خواهند روزهايي را در پيش داشته باشند كه كليه امور بانكي و خريدهايشان را در خانه و هر مكان ديگري به وسيله تلفن همراه انجام دهند.»
وي در پاسخ به اين سؤال كه اين امر تا چه حد در كشور ما محقق شده است، مي گويد: «در كشور ما در حال حاضر اينترنت همراه اول سرعت پاييني دارد و هزينه اش هم بالاست، به همين دليل خيلي فراگير نيست.
اما هستند كساني كه بعضا مراجعه مي كنند و از ما مي خواهند كه برايشان برنامه بانك ها را بريزيم. پول نصب اين برنامه ها هم چيزي نيست چون خود بانك ها هم برنامه هايشان را روي سايت گذاشته اند.
به هر جهت رمز توسعه كاربري گوشي هاي تلفن همراه در توسعه امكانات مخابراتي است.»
احمد ترابيان كه از گوشه مغازه صحبت هاي ما را دنبال مي كند، قبض تلفن همراهش را از جيب بيرون آورده و مي گويد: «ببينيد خانم! خدمات اينترنتي همراه اول اصلا صرف نمي كند. فقط دو بار وارد اينترنت شدم يك بار به وبلاگم سر زدم و يك بار هم از GPS گوشي ام استفاده كردم. تقريبا پنج هزار و پانصد تومان به هزينه قبضم در اين دوره اضافه شده است!»
زياد جوگير نشويد!
اما اولين تلفن همراه در ايران متعلق به ناصرالدين شاه در سال 1230 بوده است. يك جعبه بزرگ با همان گوشي هاي شيپوري قديمي! اگرچه به تلفن همراه امروزي شبيه نبوده، ولي ناصرالدين شاه در زمان نياز به كابل هاي كشيده شده بين راه وصل مي شده و با اندروني دربارش گپ و گفتي داشته است. پس زياد هم جوگير گوشي تلفن همراهتان نشويد، خيلي ها قبلا پزش را داده اند!
حسين رضايي يك روانشناس شخصيتي مي گويد: «اين يك واقعيت است كه انسان امروز در دست فناوري اسير شده و روز به روز به انزوا كشيده مي شود. اگر ارسال پيامك با حروف لاتين ادامه پيدا مي كرد، شايد نسل هاي بعدي نوشتن فارسي برايشان سخت مي شد. الآن در چين بچه ها چون دائما با لپ تاپ و كامپيوتر چت مي كنند و يا حتي تكاليف مدرسه شان را انجام مي دهند، كم كم رسم نوشتن بر روي كاغذ را از ياد برده اند.
از سوي ديگر خيلي ها كه احساس خلأ شخصيتي دارند، سعي مي كنند با به دست آوردن فناوري هاي به روز و اعتياد به تكنولوژي خودشان را به گونه اي مطرح كنند، درحالي كه اتفاقا اين انسان است كه در دام اعتياد به فناوري جديد هرروز تنهاتر، بي پناه تر و منزوي تر مي شود. آيا وقتي يك صورتك خنده را در آخر يك پيامك مي گذاريد و براي دوستتان ارسال مي كنيد، همان حسي را داريد كه رودرروي هم و با هم به يك مسئله اي مي خنديد؟ اگر با ديد وسيع نگاه كنيم مي بينيم كه سودجويان زمانه احساس ما را معامله كرده اند.»
رضايي كه به تبليغ مصرف گرايي از طريق تكنولوژي هاي جديد اشاره كرده و مي گويد: «ما نمي خواهيم و نمي توانيم جلوي ورود تكنولوژي را بگيريم، ولي مي توانيم از آن طوري استفاده كنيم كه برده امپراطوري فناوري ها نباشيم.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14