(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 3 اردیبهشت 1390- شماره 19908

اعتبارات ناكافي رشد كيفي خدمات آزمايشگاهي را محدود مي كند
نگاهي به امنيت جاده ها در ايران كاهش سوانح رانندگي هزينه زيادي نياز ندارد
همگام با دليرمردان ارتش در مناطق عملياتي جنوب
با همسايگان آفتاب



اعتبارات ناكافي رشد كيفي خدمات آزمايشگاهي را محدود مي كند

عضو هيئت مديره انجمن دكتراي علوم آزمايشگاهي گفت: ايران در حوزه علوم آزمايشگاهي از نظر كمي و كيفي در منطقه خاورميانه پيشرو است.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و امور بين الملل سازمان نظام پزشكي، دكتر علي صادقي تبار افزود: در حال حاضر بيش از 3 هزار نيروي انساني متخصص در بين سه گروه متخصصان علوم آزمايشگاهي، دكتراي علوم آزمايشگاهي و متخصصان پاتولوژي در كشور مشغول به فعاليت هستند و صدها نفر از همكاران متخصص رشته هاي مرتبط مانند ميكروب شناسي و... در مراكز آزمايشگاهي طبي باليني يا تحقيقاتي به ارائه خدمات مي پردازند كه اين تعداد نشان دهنده بضاعت كمي بسيار مناسب كشور از حيث نياز به متخصصان علوم آزمايشگاهي در مقايسه با ساير كشورهاي همسايه و منطقه است.
وي اضافه كرد: با توجه به سرانه درمان غيرواقعي در كشور و بويژه سهم پايين انجام آزمايشات پاراكلينيكي از اين سرانه پايين، طبيعي است كه گستردگي و تنوع درخواست آزمايشات در فرهنگ و ساختار سلامت ما، در مقايسه با كشورهاي پيشرفته بسيار پايين است. وي، با تاكيد بر اينكه متخصصان و فعالان جامعه علوم آزمايشگاهي توانايي طراحي و ارائه كليه خدمات آزمايشگاهي مورد نياز جامعه را دارند، اظهار كرد: هرگاه كه پزشكان تحت تاثير رشد علوم و مهارتهاي پزشكي دنيا، تست ها و آزمايش هاي جديدي را براي بيماران تجويز كرده اند، جامعه آزمايشگاهيان، چه در بخش دولتي و چه در بخش غيردولتي به خوبي اين نياز بيماران و جامعه پزشكي را پاسخ داده و انجام آن تست به عنوان يك آزمايش روتين در كشور درآمده است. به گفته دكتر صادقي تبار، يكي از دلايل كم تنوع بودن تست هاي آزمايشگاهي در مقايسه با كشورهاي پيشرفته، عدم آشنايي كافي جامعه پزشكي با اين تست ها و در نتيجه تجويز نشدن آنها براي بيماران است.
وي گفت: بخش دولتي گاهي براي انجام برخي تست هاي آزمايشگاهي بضاعت مالي و تجهيزات كافي ندارد. تست هاي جديد و گرانقيمت از جمله اين تست ها به شمار مي روند. حتي برخي از تست هاي رايج و ضروري سلامت جامعه كه جزو تست هاي تخصصي و پرهزينه تلقي مي شود نيز در بخش دولتي انجام نمي شود.
معاون آموزشي پژوهشگاه ابن سينا جهاد دانشگاهي، ادامه داد: به عنوان مثال، بيمارستانهاي سازمان تامين اجتماعي يا برخي بيمارستانهاي دولتي، عليرغم داشتن امكانات و نيروي انساني متخصص، برخي تست هاي تخصصي را انجام نمي دهند چرا كه با توجه به عدم كفايت تعرفه هاي دولتي نسبت به هزينه صورت گرفته، انجام اين آزمايشات، مقرون به صرفه نبوده و حتي در برخي موارد زيان ده خواهد بود.
وي در عين حال، تصريح كرد: اما تعرفه هاي غيرواقعي و درآمدهاي ناكافي آزمايشگاه هاي تشخيص طبي باعث شده بضاعت كافي براي خريد مواد و تجهيزاتي كه از نظر سطح كيفي بسيار بالاتر از حداقل هاي استاندارد هستند، وجود نداشته باشد. به همين دليل معتقديم كه براي رشد كيفي خدمات آزمايشگاهي و حركت به سوي كيفيت حداكثري، بايد بازنگري مناسب در تعرفه هاي خدمات آزمايشگاهي صورت گيرد و علاوه بر آن تخصيص اعتبارات دولتي مناسب و حمايت هاي كافي از سوي سياستگذاران حوزه سلامت از حوزه علوم آزمايشگاهي، انجام شود.
عضو هيات علمي جهاد دانشگاهي، در ادامه اظهار كرد: يكي از معضلات بخش آزمايشگاهي كشور، فاصله فاحش تعرفه هاي بخش دولتي از بخش غيردولتي است. اگرچه تفاوت نرخ اين دو بخش به علت تفاوت هزينه هاي سرمايه گذاري و پرسنلي و حمايتهاي دولتي معقول به نظر مي رسد، اما حفظ منطقي اين فاصله هم بسيار با اهميت است. اما در حال حاضر بنا به دلايلي فاصله تعرفه اين دو بخش بسيار زياد شده بطوري كه شايد بتوان گفت بيماران در انتخاب بخش دولتي با توجه به هزينه هاي كم آن در مقايسه با بخش غيردولتي چاره اي ندارند اين در حالي است كه تفاوت تعرفه اي فاحش مانع توسعه تكنولوژي و خدمات علوم آزمايشگاهي كشور شده است.
وي توضيح داد: بخش دولتي به علت تعرفه هاي بسيار پايين و مراجعات بالا به هيچ عنوان بضاعت لازم براي توسعه تكنولوژيكي و افزايش كيفيت و تنوع خدمات را ندارد و در برخي موارد از ارائه خدمات تخصصي ناتوان است، بخش غيردولتي نيز به دليل افت شديد مراجعات بيماران و درآمد ناكافي رغبتي به اين ارتقا ندارد و در برخي موارد آزمايشگاه هاي خصوصي اگر به مرحله زيان دهي نرسيده باشند، درآمدهايي مشابه هزينه هاي صورت گرفته دارند.
دكتر صادقي تبار، هشدار داد كه اين روند ناكارآمد و بن بست بوجود آمده هر روز شديدتر مي شود و ناتواني آزمايشگاه هاي بخش دولتي و تعطيلي آزمايشگاه هاي غيردولتي را به دنبال خواهد داشت.
وي اعلام كرد: دولت وظيفه دارد كه حداقل در بخش دولتي تعرفه هاي آزمايشگاهي را افزايش دهد تا با كاهش فاصله تعرفه ها در بخش دولتي و غير دولتي و توزيع مناسب براي بيماران در اين دو بخش، توان و علاقه براي رشد كيفي آزمايشگاه ها وجود داشته باشد.

 



نگاهي به امنيت جاده ها در ايران كاهش سوانح رانندگي هزينه زيادي نياز ندارد

درصد بالايي از مرگ و ميرهاي ناخواسته امروزي را حوادث ناشي از رانندگي شامل مي شود كه به عنوان سانحه زيست محيطي به شمار مي آيد و سبب به وجود آمدن تلفات جاني و خسارت مالي بسيار زياد و قابل توجهي شده و افسردگي شديد روحي، اتلاف وقت و صرف نيروهاي انساني و به هدر رفتن سرمايه هاي ملي را به دنبال خواهد داشت و در حال حاضر يكي از عوامل اصلي مرگ و مير در ايران و جهان محسوب مي گردد.
در ايران حوادث و سوانح مختلفي روي مي دهد كه در اين ميان، حوادث رانندگي بيشترين ميزان مرگ و مير را به خود اختصاص داده و مهمترين عامل از دست رفتن عمر در ايران به حساب مي آيد.
به طوري كه سالهاست ايران حائز رتبه نخستين سوانح جاده اي است. آمار بيانگر آن است كه به طور متوسط هر 20 دقيقه يك انسان جان خود را در حوادث جاده اي از دست مي دهد يا به عبارتي ديگر، صرف نظر از تعداد مجروحان و آسيب ديدگان تصادفات رانندگي، روزانه 72 نفر در جاده هاي كشور كشته مي شوند.
آخرين آمار مربوط به حوادث جاده اي سال هاي گذشته مشخص مي سازد كه 26هزار و 888نفر در تصادفات جاده اي كشته و 12هزار نفر مجروح شده اند. چنين رقمي 45 برابر ميزان آسيب ديدگان حوادث رانندگي در كشورهاي صنعتي است و از وقوع فاجعه اي پرده برمي دارد كه هر سال تكرار مي شود اما هنوز چاره اي براي آن انديشيده نشده است. با توجه به تدابيري كه پليس راهنمايي رانندگي و مسئولان ذيربط اتخاذ كردند با گذشت زمان كوتاهي اقدام مباركي صورت گرفت و اين آمار دهشتناك سرشكن گرديد. فرهنگ سازي و همين طور ايمن ساختن جاده ها از اهم اين مسايل بود. نگاهي به پيش رو داشتن اقدامي لازم به نظر مي رسيد تا هرچه بيشتر از ابعاد اين فاجعه كاسته شود.
رقم كشته هاي حوادث جاده اي در طول سال چون در سراسر كشور پخش مي شود شايد چندان جدي گرفته نشود اما در پايان هر سال كه آمارهاي شهري و استاني جمع مي شوند و آمارگيران پس از تجزيه و تحليل داده هاي موجود مشخص مي كنند كه چه تعداد سرمايه انساني و ملي در جاده هاي كشور از سر بي توجهي و ناآگاهي هدر مي روند، هشدارها براي جلوگيري از تكرار وقايعي مشابه در سال هاي بعد شنيده مي شوند. به گفته كارشناسان راهنمايي و رانندگي با 20كيلومتر سرعت در ساعت 5درصد، 50كيلومتر در ساعت 45درصد و 75كيلومتر سرعت در ساعت 80 درصد خطر مرگ و مير بر اثر حوادث رانندگي افزايش مي يابد. به گفته كارشناسان بيش از 90 درصد حوادث رانندگي بر اثر توجه نداشتن به مقررات راهنمايي و رانندگي روي مي دهد.
آمارهاي سال گذشته نشان مي دهد كه در تعطيلات نوروزي به طور متوسط روزانه 947هزار مسافر در جاده هاي سراسر كشور جابه جا شده اند و در مجموع 19ميليون و 900هزار نفر در تعطيلات نوروزي در جاده هاي كشور جابه جا شده اند. بنابراين پليس راه و عوامل راهداري نقش تعيين كننده و موثري در كاهش اين حوادث خواهند داشت.
برخورد جدي با متخلفان، نصب دوربين هاي پيشرفته براي كنترل سرعت، استقرار دائمي گروه هاي متعدد پليس راه و نصب تابلوهاي مربوط به علائم رانندگي در سطح جاده ها براي كاهش حوادث رانندگي در كشور حداقل تدابيري است كه انتظار مي رود در اين ايام صورت گيرد تا امنيت جاني مسافران تامين شود و تعطيلات شادي آفرين نوروزي به كام آنها تلخ نشود.
از آنجا كه بيش از 50درصد حوادث جاده اي كشور در 30كيلومتري مبادي ورودي شهرها رخ مي دهد لازم به نظر مي رسد كه با استقرار نيروهاي پليس در فاصله 30كيلومتري مبادي ورودي و خروجي شهرها ميزان اين حوادث كاهش يابد.
گرچه تلاش براي كاهش تلفات تصادفات جاده اي و شهري يك وظيفه ملي است و بايد تمام وزارتخانه ها و سازمان هاي مسئول در قبال اتخاذ اقدامات پيشگيرانه بكوشند، اما نمي توان نسبت به اين واقعيت بي توجه بود كه ساماندهي امنيت جاده ها و كاهش حوادث جاده اي در كشور به بسترسازي فرهنگ درست رانندگي نيازمند است زيرا بخش عمده اين حوادث از عادات و رفتارهاي انساني سرچشمه مي گيرد و بخشي از تراژدي جاده هاي ايران از رفتارهاي غيرمدني برمي خيزد كه نمونه هاي آن در رانندگي هاي درون شهري و خياباني به كرات ديده مي شود. در ايران حوادث رانندگي دومين علت مرگ و مير بعد از بيماري هاي قلب و عروق رابه خود اختصاص مي دهد و بيشترين علت مراجعه به مراكز اورژانس و اتاق هاي عمل، حوادث رانندگي در اثر عدم ايمني راه ها است. بخشي از مشكل به فرهنگ رانندگي در ايران برمي گردد. ايرانيان در حالي كه در موقع پياده روي جهت عبور از مدخلي ده ها بار به يكديگر تعارف مي كنند، در هنگام رانندگي، به راننده هايي بداخلاق و بي گذشت بدل مي شوند. قوانين توسط رانندگان ايراني به راحتي زيرپا گذاشته مي شود. برخي از قوانين، متناسب با فضاي سال هاي اخير اصلاح نشده است. مثلا وضعيت سرعت، ترافيك، امنيت خودروها و تعامل پليس همگي از مواردي هستند كه نيازمند بازنگري بنياديني هستند. اخلاق اجتماعي و انضباط عمومي در بين رانندگان ايراني به كالايي كمياب بدل شده است. اين دو عامل خود سبب افزايش تنش، عصبيت و عدم دقت در رانندگي و سهل انگاري در حفظ جان شده است.
استاندارد توليد اتومبيل هاي ايمن در جاده ها از سوي شركت هاي خودروسازي وطني مراعات نمي شود. بسياري از خودروهاي ساخت داخل از كيفيت نامناسبي برخوردارند. فقدان ترمزهاي ضدقفل و كيسه هاي هوا براي حفظ سرنشينان در اتومبيل هاي ارزان قيمت و فقدان امنيت جاني در آنها خود از عوامل بالا بودن جرح و قتل جاده اي است.
جاده ها در ايران معضل ديگري هستند كه بودجه فراواني براي اصلاح آنها نياز است. بسياري از گذرگاه ها، پيچ ها و تنگه ها و معابر جاده اي از مناطق خطرخيز هستند و تا رسيدن به وضعيت ايده آل فاصله طولاني و بلندي داريم.
سن رانندگي براي خودروهاي سنگين كاهش يافته است. رانندگان جوان اين خودروها يا كم حوصله، يا پركار و يا گاهاً در معرض مصرف مواد افيوني هستند. در كنار عوامل مذكور كنترل دقيق ساعات رانندگي منجر به ضريب امنيت جاده ها مي شود.
در كنار تمام اين عوامل بايد از ياد نبرد كه دولت وظيفه دارد ستادي كارآمد جهت بررسي عوامل بحراني جاده اي و اختصاص بودجه هاي مناسب با استفاده از بخش خصوصي را در دستور كار خود قرار دهد. كشور ايران پهناور است. بديهي است دولت قادر به اصلاح تمامي نواقص موجود به تنهايي نخواهد بود. بهترين كار در اين ميان كمك و بهره برداري از سرمايه گذاري بخش خصوصي براي مقابله با اين خطرات است. در كنار عوامل برشمرده شده نقش رسانه هاي ديداري و شنيداري در كنار رسانه هاي مكتوب از جهت ارتقاي آگاهي ها و آموزش هاي عمومي بسيار موثر است، در غير اين صورت ايران به كشوري بدل خواهد شد كه اتومبيل ها و جاده هايش بيش از بمب هاي تروريستي در عراق، از مردم ايران قرباني خواهد گرفت. آموزش مي تواند علاوه بر جابه جايي مناسب كالا و خدمات، به توسعه جامعه مدني و در هم تنيدگي و پويش اجتماعي كمك كند. اين امر مستلزم آموزش از دوران دبستان و سنين كم جامعه است كه بارها در كميسيون حمل و نقل و ترافيك كشور مطرح شده، اما تاكنون به شكل مطلوبي اجرا نشده است.حداكثر پيشرفت دستگاه هاي مسئول در اين بخش طي سالهاي اخير، توزيع تعدادي اقلام تبليغي و اطلاعات كتبي از سوي پليس راهنمايي و رانندگي در ميان برخي از مدارس است كه به لحاظ غيرتجربي بودن، فاقد كارايي لازم و قدرت نهادينه شدن فرهنگي است؛ در حالي كه چنين آموزشهايي بايد مستمرو عملي باشد تا از طريق تكرار و تمرين در رفتار نسل آينده ماندگار شود.
از طرف ديگر برنامه ريزان نظام آموزش تحصيلي در ايران بايد اين نكته را درك كنند كه برخي مفاهيم تئوريك و متون درسي نظير معادلات چندمجهولي و مفاهيم پيچيده فلسفي بندرت در زندگي روزمره افراد كاربرد دارد ولي انسان ها به محض ورود به جامعه با وسيله نقليه، خيابان و ترافيك مواجه مي شوند و ناآگاهي نسبت به تعاملات اين حوزه ممكن است به مرگ آنها و يا كشتار ديگران منتهي شود. با وجود اين درجه از اهميت، در متون تحصيلي دانش آموزان ما براي تابلوها و علائم رانندگي، حقوق آمد و شد، چارچوب رانندگي و نظام ترافيكي برنامه آموزشي وجود ندارد.
در سنين بالاتر نيز توسعه فرهنگي صحيح آمد و شد نبايد به اخذ گواهينامه رانندگي ختم شود و بايد بطور مداوم رانندگان و عابران نسبت به ايمني تردد آموزش ببينند. همچنين مشاركت نهادهايي نظير وزارت راه و ترابري، وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، استانداري ها، شهرداري ها، خودروسازان و ساير دستگاه هاي مسئول حمل و نقل در برنامه هاي فرهنگ سازي ضروري است. بايد درك كنيم كه فرهنگ سازي در خصوص استفاده بجا از خودرو و كاهش سوانح رانندگي نياز به هزينه زيادي ندارد، اما بسياري از هزينه ها را كاهش مي دهد. آموزش و ارتقا سطح فرهنگ رانندگي كه در كشور ما امري فراموش شده است، مي تواند علاه بر جابه جايي مناسب كالا و خدمات، به توسعه جامعه مدني و درهم تنيدگي و پويش اجتماعي كمك كند.
آمارهاي رسمي نشان مي دهد علت 13 درصد تصادفات منجر به فوت در ايران، نقص فني خودروهاست. سالانه بيش از سه هزار نفر در كشور بر اثر نبود استانداردهاي فني در خودروها جان خود را از دست مي دهند. ضوابط توليد صنعتي وسايل نقليه بايد طوري باشد كه حتي اگر فرد استفاده كننده از آن خطايي مرتكب شد، اين خطا منجر به مرگ وي نشود. چنين وسيله نقليه اي كه خطاي رفتاري راكب خود را مورد بخشش قرار مي دهد و مانع از مرگ وي مي شود، وسيله اي است كه تمام استانداردهاي كيفي طراحي سازه و توليد قطعات آن رعايت شده باشد. اما متاسفانه اغلب توليدات صنايع خودروسازي ايران با استانداردهاي روز دنيا فاصله زيادي دارند.
كارشناسان حمل و نقل بر اين باورند توليد برخي از خودروها در ايران با استانداردهاي روز دنيا مطابق نيست و اين مسئله مي تواند عاملي براي رشد تلفات رانندگي باشد.
جانشين فرمانده نيروي انتظامي كشور نيز با انتقاد از بي توجهي خودروسازان به ايمني خودروهاي توليد داخل، مي گويد: بررسي ها نشان داده بستن كمربند در صندلي عقب خودروها حداقل تا دو هزار نفر از تلفات تصادفات جاده اي مي كاهد و اين در حالي است كه بسياري از خودروها از اين مزيت بي بهره اند. متأسفانه خودروسازان داخلي حتي از تعبيه يك بسته ايمني شامل كپسول آتش نشاني، چراغ خطر و زنجير چرخ در محصولات خود كه حداكثر هزينه آن 40 هزار تومان است نيز خودداري مي كنند. در حالي كه وجود اين بسته ايمني در بسياري از خودروسازي هاي دنيا امري بديهي به شمار مي روند.
مهدي فرخي

 



همگام با دليرمردان ارتش در مناطق عملياتي جنوب
با همسايگان آفتاب

بوي پيراهن يوسف، دروازه اي رو به آسمان، 1400كيلومتر در امتداد بهشت، با همسايگان آفتاب، همه اينها دستاوردهاي ژرف و به يادماندني از سفر به مناطق عملياتي 8 سال دفاع مقدس در مرزهاي جنوبي و غربي كشور به دعوت نيروي زميني ارتش است كه با گذشت اين همه سال هنوز هم از حريم مرزها به طول 1400كيلومتر مراقبت و محافظت مي كنند.
ارتشيان غيوري كه در هر تار و پود لباس همرنگ خاكشان نام بلند پرآوازه ايران تنيده شده است. همانهايي كه خاك ايران كهن از طنين آشناي چكمه هاشان پيوسته برخود مباهات مي كند. همان خوبان بي ادعايي كه قهرمانان و وارثان بي چون و چراي روزهاي جنگ و خون و حماسه هستند.
من در آن بعدازظهر خاكستري اسفندماه89 كه باران دلتنگي هاي آسمان پشت شيشه پنجره ها نم نم ضرب مي گرفت و نزديك شدن بهار را در گوش ساكنان زمين نجوا مي كرد. وقتي براي ضيافت نور با همسايگان آفتاب از سوي جناب مروان اردستاني و كرماني از دايره خبر و اطلا ع رساني نيروي زميني ارتش دعوت شدم برخلاف مردمي كه از ترس خيس شدن چترها را گشوده بودند دلتنگي هايم را با دلتنگي هاي آسمان گره زدم و مشتاقانه براي مهيا شدن اين سفر زير باران رفتم و چشم هايم را براي بهتر ديدن شستم تا همه چيز را جور ديگر آن طور كه هست و بايد باشد، ببينم.
يكي دو روز مانده به سفر وقتي صداي آشناي جناب سروان خطيري از دايره خبر و اطلاع رساني نيروي زميني ارتش كه قرار بود قافله سالار ما در اين سفر باشد مرا از آن سوي خط براي ملاقات با فرماندهي نيروي زميني ارتش دعوت كرد ديگر دلواپسي نرفتن از من دور شد و يقين كردم اين سفر قطعي است.
پس با پاي دل پرنده سان براي ملاقات با اسطوره اي كه تا آن زمان فقط در موردش شنيده بودم شتافتم وقتي وارد سالن كنفرانس ستاد نيروي زميني شدم بعد از دقايق كوتاهي امير پوردستان با چهره اي مهربان اما مصمم به جمع ما پيوست من پيش از هر چيز قلممم را مسلح كردم و در جوهردان دل زدم تا مرواريد كلام امير را صيد كرده و زينت يادداشتهايم سازم. امير پوردستان با بيان اينكه بدنه نيروي زميني ارتش در پيروزي انقلاب و شكل گيري نيروي هاي مسلح و سپاه پاسداران كه از افتخارات كشور و بازوي نيرومند ولايت است نقش داشته و مراكز آموزشي نيروي زميني به عنوان مربي، جوانان كشور آموزش دادند، گفت: نيروي زميني ارتش همواره در مقابله با دشمنان از نژادها و لباس هاي مختلف تحت عناوين ترور، تحريم و غيره كه همه همزمان تا حركت براندازي انجام مي شد ايستادگي كرد و بعد هم كه درگيري و جنگ در مرزها شروع شد اولين نيرويي كه لباس رزم پوشيد يگانهاي 92 و 81 تيپ 84 و 37 نيروي زميني ارتش بود كه در كنار هم قرار گرفتند و در نقاط صفر مرزي مستقر شدند.
فرمانده نيروي زميني ارتش گفت: اگرچه سياست هاي غلط و خائنانه ليبرال ها از جمله كاهش خدمت زير پرچم سربازان از دو سال به يكسال و نقل و انتقالات بي رويه موجب شده بود نيروهاي ارتش در وضعيت خوبي نباشند و نيروهاي مستقر در صفر مرزي امكانات خوبي نداشته باشند با اين وجود در مقابل 12 لشكر و 45 تيپ تا بن دندان مسلح عراق كه توسط 23 كشور حمايت مي شد مردانه ايستادند. حماسه هايي كه يگان هاي اوليه نيروي زميني ارتش در مقابله با 12 لشكر عراق كه بعدا به 250 لشكر رسيد بسيار قابل تحسين و تقدير است و حرف هاي بسياري براي گفتن دارد.
در واقع اولين سيلي را نيروي زميني ارتش به عراق زد و مانع شوك اوليه ناشي از تهاجم آنها شد. اين بود كه امام(ره) در همان زمان مدال افتخار را بر سينه نيروي زميني ارتش چسباند.
امير پوردستان اضافه كرد: نيروي زميني ارتش 5/2ميليون سرباز را در طول جنگ به جبهه ها اعزام و حدود 48هزار شهيد تقديم وطن كرده است.
نيروي زميني ارتش ساليان سال است كه از 1400كيلومتر نوار مرزي حراست مي كند و در زمينه آفندي و پدافندي جانانه عمل كرد كه هم مورد تاييد رهبري و هم مردم است.
فرمانده نيروي زميني ارتش در ادامه گفت: با پايان يافتن جنگ، نيروي زميني ارتش همچنان در منطقه ماند و يگان هاي پاكسازي و مهندسي يك ميليون هكتار از اراضي آلوده به مين را در مناطق عملياتي با 2000شهيد پاكسازي كردند. حتي بازنشسته هاي نيروي زميني ارتش تلاش كردند سربازان شايسته اي براي ولايت و مردم باشند. با اين همه از اقتدار و ايثار نيروي زميني ارتش به نسبت عظمت كاري كه انجام داده كم گفته شده و اين نيرو مظلوم واقع شده است.
سخنان امير پوردستان كه بيشترينش برايم تازگي داشت كلمه به كلمه با تار و پود وجودم عجين شد. پس اگر نيروي زميني ارتش را دانشگاه عشق و فرماند هانش را اساتيد آن بدانيم به هيچ وجه اغراق نكرده ايم.
دانشگاهي كه در آن علاوه بر كشف استعدادهاي فرزندان وطن و شناخت توانمنديهاي آنان در عرصه هاي مختلف و متعدد، علوم و فنون رزمي، اخلاقي، انساني، حتي ورزشي و از همه مهم تر درس صبر و مقاومت و عشق مطلق به وطن تدريس مي شود.
شايد به همين دليل است كه لباس مقدس ارتش بر قامت كساني اندازه است كه از درجه ايمان و خلوص بالاتري برخوردارند.
و خوشا به حال ما كه يك چنين دانشگاهي در قلب ارتش كشورمان داريم.
... و بالاخره سفر با همسايگان آفتاب آغاز شد.
در فرودگاه اهواز نخست با چهره سرهنگ عليرضا اسماعيلي كه در آن آثار پختگي بوضوح نمايان است مواجه مي شويم كه مثل هميشه وقت شناس و منظم در محوطه بيروني فرودگاه منتظرمان بود و سرهنگ اسماعيلي تا پايان سفر صميمانه همراهي مان كرد.
پس از ملاقات و كسب اجازه از محضر سرتيپ دوم امير مهرابي ارشد آجا در منطقه و اعضاي ستاد قرارگاه جنوب مي رويم تا با قافله سالاري سرهنگ آزاده و جانباز احمد حيدري كه خود لحظه به لحظه جنگ را با همه وجود لمس كرده است به همسايگان آفتاب بپيونديم.
از كرخه تا موسيان
در مسير كرخه تا موسيان سرهنگ حيدري برايمان اين گونه روايت مي كند كه با اتمام جنگ تيپ 72 در شمال و لشكر 92 زرهي در جنوب كشور باتوجه به استفاده امريكايي ها از منافقين و حضور بيگانگان در آن سوي مرزها مانند جاسوسان و قاچاقچيان حضور مؤثر دارند و امنيت پايدار منطقه همه مديون حضور ارتش در مرزهاست.
در جنگ لشكر 92 زرهي و تيپ 84 و 45 و 411 بروجرد و هوانيروز مسجد سليمان نقش مهمي ايفا كردند و تيپ 2 لشكر 92 زرهي كه عمليات تخريبي انجام مي داد در روزهاي آغازين جنگ به تنهايي مقابل يك لشكر تا دندان مسلح دشمن ايستاد و در روز هفتم جنگ، لشكر 10 زرهي دشمن در منطقه پل كرخه زمين گير شد در آن زمان سپاه پاسداران در كنار ما وجود نداشت.
دشمن در 23 مهر 59 با عبور از كرخه، دزفول و انديمشك را محاصره و به سمت ايستگاه حسينه در حال پيشروي بود.
لشكر 21 حمزه به فرماندهي اسكندر خندان در تپه چشمه مستقر بود. در 9 آبان 59 دشمن از پل كرخه حمله كرد و يك ساعت و نيم آتش روي نيروهاي ما ريخت و تا غروب چندين بار پاتك كرد اما 800 نفر تلفات داد. طبق گزارش يك گردان از لشكر 153 مشهد وارد عمل شد و نيروهاي 151 سپاه محلي و فدائيان اسلام هم دشمن را از بهمن شير بيرون ريختند و بدين ترتيب روز 9 آبان روز يأس دشمن نام گرفت.
در شكستن محاصره سوسنگرد هم تيپ 22 دزفول نيروي احتياط نزاجا در منطقه، ساعت 6 صبح به دشمن حمله كرد و براي ساعت 12 ظهر كار دشمن را يكسره و با ضربات سنگين آنان را به عقب راند. در اين راه شهداي بزرگي همچون فرمانده لشكر 92 زرهي، شهيد مسعود منفرد نياكي، اسماعيل كماسي، شهيد حسن اقارب پرست كه در جزيره مجنون شهيد شد، شهيد مدني و شهيد بزرگ و گمنام اسماعيل زارعيان، استوار خوش تپه از لشكر 21 اولين شهيد فتح المبين و سرباز داوود رمضاني تا آخرين قطره خون جانانه مقابل دشمن ايستادند.
سرهنگ حيدري عنوان كرد: شهيد منفرد نياكي مسن ترين افسر و رزمنده دفاع مقدس بود كه برخلاف برخي از افسران كه به دليل جوان بودن صياد شيرازي از همكاري با او امتناع كردند با وي همكاري تنگاتنگي داشت.
در حين عمليات بيت المقدس منفرد نياكي از بيماري و سپس احتضار دختر 18ساله خود مطلع شد اما حاضر به ترك منطقه نشد و به خانواده خود گفت: همه اين سربازها كه دارند شهيد مي شوند فرزندان من هستند.
منفرد نياكي بعد از عمليات به سر خاك دخترش مي رود و سپس ساعت ها در اتاق خالي وي اشك مي ريزد.
¤ نقطه صفر مرزي: ابوغريب
خورشيد وسط آسمان با قدرت خودنمايي مي كرد كه ما به همسايگان آفتاب در ابوغريب كه گرماي مهرشان و خطوط عميق چهره هاي گلگونشان حكايت از انس ديرينه آنان با آفتاب داشت پيوستيم.
رزمندگان وطن در تيپ مستقل پياده مكانيزه 72 در منطقه ابوغريب علاوه بر حراست از حريم وطن به پاكسازي ميادين مين نيز مشغولند. البته پاكسازي مناطق آلوده به مين وظيفه ارگانهاي ديگر است كه ارتش با از خودگذشتگي بار آن را به دوش مي كشد.
به گفته سرهنگ بهرام بهرامي فرمانده پاكسازي منطقه با اينكه بخش زيادي از اراضي آلوده پاكسازي و به مردم و كشاورزان تحويل شده اما طبق نظر مهندسين كانادايي از آنجا كه تراكم ميادين مين ايران زياد است و باتوجه به سرعت عمل خوب ما در پاكسازي كه بعضاً 300-400 مين روزانه برمي داريم براي پاكسازي نهايي حدود 4-5 سال ديگر زمان لازم است.
همه به اتفاق سرهنگ دوم عليرضا نجاري و سرهنگ هدايت نجاري و ساير دوستان براي مشاهده عمليات پاكسازي همراه مي شويم.
سرهنگ ابوالقاسم خلج كه با وجود بازنشستگي به همكاري خود با ارتش ادامه مي دهد گفت: بعد از جنگ گروه 411 پاكسازي حدود 1200 مجروح و زخمي و بيش از 75 شهيد از خود به جا گذاشته است كه بروجردي ها و خرم آبادي ها داراي بيشترين آمار معلوليت در پاكسازي هستند.
وقتي از نزديك به چشم خود ديدم كه پاره هاي تن هم وطنم زيرتيغ آفتاب كه هنوز مانده بود به 60-50 درجه سانتيگراد برسد با چهره هاي آفتاب سوخته درآن هواي غبار آلود منطقه آن چنان اين مين ها را از دل خاك در مي آورند كه تيله گمشده پسربچه اي را! بي اختيار اشك در ديدگانم حلقه زد.
سربازان غيور وطن درارتش بي هيچ توقعي درسنگرهاي خود درشرايط سخت جغرافيايي حضور دارند وقتي از سرهنگ ابراهيم شفيعي كه از 9 ماه دلتنگي براي مادر مي گويد از خواسته هايش مي پرسم مي گويد: ما جزاندكي قدرشناسي و ارج نهادن به ارزش ها توقع ديگري نداريم!
¤ فكه عرفات حاجيان راهيان نور
درفكه سرزمين شن هاي روان و خاك هاي رملي و يكي از محورهاي اصلي تجاوز دشمن درشمال غرب خوزستان به همسايگان آفتاب گردان 165 پياده مكانيزه كه از سال 47 دراين منطقه حضور مؤثر دارد و دراكثر عمليات هاي مهم جنگ شركت داشته است با خط نگه دار و فرمانده گردان نمونه سرهنگ 2 پياده اللهيار فريدوني درحالي همراه شديم كه اشك آسمان حرص زمين را به قدري درآورده بود كه وقت راه رفتن حس مي كردي پايت با چسب سرخ رنگي به زمين زنجير شده است.
شايد طبيعت مي خواست به ما نشان دهد كه فرزندان وطن با چه مشقاتي با عبور ادوات زرهي خود از ميان گل ولاي چسبنده رس برخلاف دشمن كه از جاده آسفالته برخوردار بود به سوي دشمن خيز بر مي داشتند.
سرهنگ فريدوني از چهار عمليات مهم فكه از جمله والفجر مقدماتي كه به عمليات موانع نيز مشهور است و ايجاد كانال معروف كميل به طراحي سرلشكر كميل عراقي كه توسط مهندسان آلماني و كانادايي با 1500 متر طول و 5متر عمق ايجاد شده بود مي گويد و اينكه تا دو متر عمق اين كانال از قير و طول آن با سيم خاردار و مين وكابل فشار قوي كه توسط ژنراتور كنترل مي شد پوشيده بود.
درعمليات و الفجر مقدماتي 64 گردان از ايران درمقابل 80 گردان سراسر مجهز عراق قرارمي گيرند كه درمنطقه كانال كميل 350 نفراز رزمندگان مظلومانه به شهادت مي رسند.
به گفته سرهنگ فريدوني گردان 165 مستقر در فكه تاكنون 672 شهيد داشته است و در بين نفرات اين گردان هستند كساني كه 3-4 شهيد داده اند.
فرمانده گردان 165 مي گويد: احتمال وجود اجساد شهداي گمنام ديگري از رزمندگان و نيروهاي مردمي و ژاندارمري در زير خاك هاي فكه هنوز مي رود ضمن آنكه درمنطقه شرهاني تاكنون 4600 شهيد گمنام پيدا شده است.
¤ ميشداغ و چزابه
از كنار يادمان چزابه كه درحال احداث است و روز گذشته يعني 21اسفند پيكر شهيد ديگري درآن كشف شده است به سمت ميشداغ عبور مي كنيم.
چزابه محل درگيري گردان 125 پياده مكانيزه از لشكر 16 ارتش به فرماندهي غلامرضا مخبري است.
به گفته سرهنگ حيدري اگر مخبري درچزابه با دشمن درگير نمي شد و يا شكست مي خورد هيچوقت عمليات فتح المبين انجام نمي شد. غلامرضا مخبري اولين كسي بود كه توسط صياد شيرازي تشويق شد و درجه سرهنگي گرفت.
جاده معروف فانوس را هم كه توسط سروان علي صفوي صهي كه بعداً در فكه به شهادت رسيد و سرباز عرب جمعه 15 روزه احداث شده بود را پشت سرمي گذاريم و به ميشداغ كه بعد از عمليات فتح المبين كليه عملياتي از اين منطقه فرماندهي مي شد، مي رسيم.
درمنطقه ميشداغ كه محل استقرار تيپ 45 تكاور ارتش به فرماندهي سرهنگ رضا يوسف زاده است
عمليات طريق القدس به صورت رزم شبانه براي زائران انجام مي شود.
مأموريت اين تيپ حفاظت از مرزها، مبارزه با اشرار و آموزش نيروهاي تكاور با توجه به شرايط جوي و جغرافيايي منطقه است.
كارون رود سوخته
به گفته سرهنگ حيدري در شكست حصر آبادان نيروهاي ما نفت را به داخل كارون كشيدند تا در مواقع ضروري آنرا آتش بزنند. زمانيكه نيروهاي خودي با دشمن درگير شدند با اصابت يك گلوله توپ، كارون آتش گرفته و مي سوزد از آن زمان كارون به رود سوخته معروف مي شود.
دشمن كه با ايجاد پل روي بهمن شير وارد آبادان شد افراد دژ 151 فدائيان اسلام از ضلع جنوبي بهمن شير دشمن را از آبادان بيرون راندند.
علي احمدلو كه تنها 6ماه از ازدواجش مي گذشت و با 20گلوله دشمن به شهادت رسيد به همراه اميرمنوچهر كهتري از فاتحان آبادان هستند. مردم بومي آبادان به پاس حماسه هاي امير كهتري نام فرزندان ذكور خود را كهتر نام گذاري مي كنند.
آب هاي بي قرار اروند
در قلب آب هاي بي قرار اروند خاطره ايثار 3-2 هزار غواص از جمله گردان 84 ارتش نهفته است كه در عمليات فاو در والفجر 8 عاشورايي به مدت ده شب تن به امواج وحشي آن سپردند و به قلب دشمن زدند. اروند هرگز خاطره شهيد غواص بلباسي و تازوگد و 57شهيد ديگر را فراموش نمي كند. اروند بي قرار و ملتهب روزي چهار مرتبه با سرعتي معادل 70-60كيلومتر در ساعت پا برهنه بالا و پايين مي دود و به دنبال گمشدگان خود مي گردد.
سر اروند شلوغ بود و سروان مهدي اشتري شكارچي هواپيماهاي دشمن كه تنها در والفجر 8 هفت هليكوپتر دشمن را منهدم كرد نقش پدافند قهرمان ارتش را در گوش اروند زمزمه مي كرد.
سروان اشتري مي گويد: تصرف فاو براي عراق باتوجه به تجهيزات و ديدباناني كه داشت موضوع ناباورانه اي بود. پنجاه گردان توپخانه ارتش در عمليات فاو شركت داشتند. فاو 2سال در اختيار ما بود. اما عراق با تك ها شيميايي فاو را از ما گرفت و ما خيلي صدمه ديديم.
به گفته سروان اشتري يكي از ابتكارات برادران جهادي ما اين سنگرسازان بي سنگر كه تعدادي نيز در عمليات فاو و والفجر8 شهيد شدند احداث پل بعثت به طراحي شهيد مهندس پورشريعتي بود. در زمان جنگ هر جايي از اين پل خراب مي شد توسط جهادگران سريع ترميم مي شد.
پل بعثت از جمله پل هايي بود كه به اين زودي خراب نمي شد ولي درحال حاضر آثاري از اين پل باقي نمانده بود. وقتي سروان اشتري از حماسه غواصان و جهادگران گمنام مي گفت اروند هم براي شنيدن يواشكي رو به بالا سرك مي كشيد و تا مي خواستيم نگاهش كنيم دوباره با سرعت به پايين مي دويد!
افسانه سادات ميرحبيبي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14