(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 19 اردیبهشت 1390- شماره 19921

«نمايشگاه هاي كتاب جهان» در نمايشگاه كتاب تهران نقد و بررسي مي شوند
دستور نويسندگي
تجلي اسلام و قرآن در افكار و آثار نويسندگان مشهور جهان
افكار متعالي اسلامي آبشخور ادبيات جهان
ما زندگي در قصر را نمي خواهيم
معاون فرهنگي وزير ارشاد: محل برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب تغيير مي كند



«نمايشگاه هاي كتاب جهان» در نمايشگاه كتاب تهران نقد و بررسي مي شوند

آژانس ادبي حوا در نمايشگاه كتاب تهران ميزبان 5 نشست تخصصي با موضوع بررسي چند نمايشگاه كتاب معتبر جهان، خواهد بود.
اين نشست ها از شنبه 17 ارديبهشت برپا شده ، تا پنجشنبه 22 ارديبهشت در سراي بين الملل بيست و چهارمين نمايشگاه كتاب تهران برگزار خواهد شد و نقد و بررسي نمايشگاه هاي بولونيا، كوالالامپور، ابوظبي، پاريس و لندن را در دستور كار دارد.
اين نشست ها با حضور كارشناسان و دست اندركاران چاپ و نشر كشور به ويژه چهره هايي كه تجربه حضور موثر در اين نمايشگاه ها را داشته اند برگزار خواهد شد. همچنين ميهماناني از چهره هاي ادبي به اين نشست ها دعوت شده اند تا نشست ها در قالب پرسش و پاسخ و بحث گروهي برپا شود.

 



دستور نويسندگي

¤ جنيت وينترسون
1- انضباط، آزادي خلاق مي آفريند. بي انضباطي حكم عدم آزادي است.
2-وقتي گير كردي دست از كار بر ندار. اگر نتوانستي مشكل ات را حل كني، آن را كنار گذار و چيز ديگري بنويس. هرگز كاملا نايست
3-به كارت عشق بورز.
4-با خودت صادق باش. اگر نويسنده خوبي نيستي، اين را بپذير. اگر كاري كه مي كني خوب نيست، آن را هم بپذير.
5-به كار ناموفق دو دستي نچسب. اگر وقتي آن را در كشو مي گذاشتي بد بود وقتي آن را درمي آوري هم بد است.
6-در كارت زياده طلب باش و در كسب پاداش فروتن.
7-به خلاقيت خود اعتماد كن.
8-از كارت لذت ببر.
¤ زيدي اسميت:
1-در ايام كودكي، هرچه مي تواني كتاب بخوان بيش از هر چيز وقت صرف اين كار بكن.
2-بزرگ كه شدي، سعي كن نوشته ات را مانند يك بيگانه، يا حتي بهتر مانند يك دشمن، بخواني.
3-درباره «پيشه» نويسندگي غلو نكن. تو يا مي تواني جمله خوب بنويسي يا نمي تواني.
4-از ضعف هايت حذر كن. اما هرگز نگو «كارهايي كه من نمي توانم انجام دهم ارزش تجربه ندارند» زير نقاب تحقير، عدم اعتماد را پنهان مدار.
5-بين نگارش و ويرايش مدت زماني فاصله بگذار.
6-از فرقه ها، دسته بندي ها، گروه ها دوري جو، حضور جمع نوشته تو را بهتر نمي سازد.
7-با كامپيوتري كار كن كه به شبكه جهاني وصل نباشد.
8-حرمت زمان و مكاني كه در آن مي نويسي را نگه دار. همه كس، حتي كساني را كه بسيار مهم مي داني، از محل كارت دور بدار.
9-جوايز و افتخاراتت را با دستاورد كار اشتباه نكن.
10-حقيقت را در زير هر حجابي كه مي خواهي بگو ولي راستش را بگو. به عمري اندوه كه حاصل نارضايتي دائمي [نويسندگي] است تن بده.
¤ پي دي جيمز:
1-زياد بخوان و برگزيده بخوان. بد نوشتن مسري است.
2-براي نوشتن فقط نقشه نكش، بنويس. تنها با نوشتن، نه روياي نوشتن در سر داشتن است، كه ما سبك خود را مي پروريم.
3-آن چه را لازم مي بيني بنويس. نه چيزي را كه پسند روز است يا فكر مي كني فروش دارد.
4-ذهن ات را به روي تجربه هاي تازه، به ويژه مطالعه ديگران، بگشا. هيچ رويدادي در زندگي نويسنده هر چقدر خوشايند، هر چه قدر ناخوشايند هرگز هدر نمي شود.
¤آندرو موشن:
1-تصميم بگير چه وقت روز (يا شب) براي نوشتن ات بهترين است، و زندگي ات را بر آن پايه سامان ده.
2-تنها با مغزت نينديش، حس هايت را هم به كار ببر.
3-اعجاز امر عادي را، حرمت گذار.
4-اشخاص، عوامل گوناگون داستان را در يك اتاق حبس كن و به آنها بگو با هم بسازند.
5-پيش از آن كه تصميم بگيري نوشته ات را در دسترس مردم گذاري، بگذار مدتي در جايش بماند.
6-بزرگ فكر كن و خاص بمان.
7-براي فردا بنويس، نه براي امروز.
8-سخت بكوش.
¤ كولم تويبين:
1-آن چه را شروع مي كني به پايان برسان.
2-به كار ادامه بده.
3-جامه فكري ات را همه روز در بر،داشته باش.
4- اين قدر غصه خود را نخور.
5-صبح ها كار كن، وقفه كوتاهي براي نهار، مجدداً كار در بعدازظهر، خبرهاي تلويزيون را ببين و دوباره برو سركار تا هنگام خواب.
6-اگر مي بايد كتابي بخواني، كه سرحال بيايي، زندگينامه نويسندگان را بخوان، نويسندگاني را كه ديوانه شدند.
7-رفتن به هر جا موقوف.
منبع: كتاب «ده دستور نويسندگي» نوشته المور لئونارد
ترجمه: دكتر حسن كامشاد

 



تجلي اسلام و قرآن در افكار و آثار نويسندگان مشهور جهان
افكار متعالي اسلامي آبشخور ادبيات جهان

ناهيد زندي پژوه
جهان بيني نويسندگان در طول حيات ايشان ممكن است، به دلايل قابل قبول تغيير كند. ترك يك جهان بيني ترك خود است، به سوي خودي ديگر. نويسنده جهان بيني خود را بدون در نظر گرفتن سود و زياني كه اين جهان بيني ممكن است براي شخص او داشته باشد صرفاً براساس تفكر، جست وجو، مطالعه و شناخت انتخاب مي كند نه بنا به ضرورت، و اگر تغييري هم در فلسفه، اعتقادات و جهان بيني خود بدهد برهمين اساس است.
اديب روسي لئون تولستوي، در طول زندگي خود دريافت كه ارزش هاي اخلاقي در گرو ايمان است. از اين روي به دنبال شناخت مرگ و زندگي رفت و به مؤمنين و فقرا و انسان هاي ساده و بي پيرايه نزديك شد تا شناختي از انسان ها و زندگي بيابد. تصميم گرفت در زمينه اديان مختلف اطلاعاتي به دست آورد و به يادگيري دين اسلام پرداخت و آن را در ميان ساير اديان برتر و برجسته تر يافت و كتابخانه خود را از كتاب هاي مختلف و مراجع تفسيري اسلام پر كرد و درصدد درك معاني قرآن و احاديث پيامبر(ص) برآمد. در ابتدا مقاله اي در زمينه روش زندگي پيامبر(ص) نوشت و بعد مطالبي در زمينه اسلام و با عنوان «منتخب احاديث[حضرت] محمد(ص)» نوشت. پاره اي از احاديث پيامبراسلام(ص) را به زبان روسي ترجمه كرد و در سال 1910 آن را در 33 صفحه و با يك مقدمه در مسكو به چاپ رساند.
تولستوي در ابتداي اين مقدمه به عقيده توحيد در اسلام و ثواب و عقاب و دعوت به صله رحم اشاره مي كند و بعد توضيحاتي در برخي تعاليم اسلامي مي پردازد و اززهد و عفت زبان و دوري از افراط در لذت ها و بزرگداشت تلاش و نهي از شراب سخن مي گويد. او حتي براي كودكان روسي كتاب هايي نوشته است كه در آنها از روش زندگي پيامبر(ص) و كارهاي او براي آنان سخن گفته است. علاوه بر آيات قرآن كريم، احاديث نيز بر افكار و انديشه و قلم تولستوي اثر گذاشته است از جمله آنها حديث نبوي(ص) است كه مي فرمايد: «ان الله تعالي يحب أن يري عبده ساعياً في طلب الحلال».
تولستوي متأثر از اين حديث به كسب و كاري كه از دسترنج خودش بود بسيار بها مي داد و با وجود اينكه خود به طبقه اشراف تعلق داشت اما در بين كشاورزان و كارگران حاضر مي شد و براي كار آنان ارزش خاصي قائل مي شد. تولستوي در يكي از آثارش به نام «آناكارنينا» به شخصيت «ليوبل» پرداخته است و از كار و ارزش معنوي آن حرف مي زند. به هر حال اثر معنويت و روحانيت اسلامي در بين كتاب هاي تولستوي و حتي در رمان هايش مشهود است. در رمان «حاجي مراد» روش زندگي و خصوصيات شرقي را استادانه وصف مي كند و آن چنان هنرمندانه نكات ريز و احكام و قوانين اسلامي را وصف مي كند كه براي يك مسلمان محقق نيز تحسين برانگيز است. در آثار تولستوي مسائلي نظير انسانيت و تكامل شخصيت انسان كه با تعليمات ديني و مذهبي ايرانيان هم مطابقت دارد و همچنين موضوع مبارزه خير و شر كه از ويژگي هاي موضوعات ادبيات كلاسيك ايران هم هست و مسأله خانواده و آزادي زن وصف شده است و اين مسائل بسيار به فرهنگ و اخلاق ايرانيان نزديك است.
از ديگر نويسندگان و شاعران با قريحه روس، ميخائيل لرمانتف مي باشد كه مسأله شرق و فرهنگ شرقي و به ويژه اسلام و قرآن در آثار او از جايگاه والايي برخوردار است. اما عظمت و جايگاه راستين شرق و اسلام در آثار او كمتر مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است.
لرمانتف در مورد بيگانه زدگي كشور خود در خاطراتش مي نويسد: «... من تا حد زيادي روي آسيايي ها تحقيق كرده ام و دلم مي خواهد به اسرار جهان بيني آسيايي ها كه براي ما و حتي براي خودشان هم شناخته شده نيست پي ببرم...»
لرمانتف در قسمتي از شعر والريك از نزديكي روح خود به شرق چنين مي سرايد:
شايد آسمان شرق
ناخواسته مرا با تعاليم پيامبرشان
نزديك ساخت
در قصيده «شركسي» يك حاكم و پادشاه ترك را مي يابيم كه از عزم خود سخن مي گويد و از نجات دادن برادرش كه از او ياري مي خواهد و براي رسيدن به هدف خود به پيامبر(ص) قسم مي خورد:«من آماده مرگم- اكنون به محمد(ص) قسم مي خورم- و به همه دنيا قسم مي خورم- زماني رسيده كه جاي گريز نيست.»
در قصيده «هداياي مرد ترك» از قرآن تجليل مي كند و قرآن و آيات مقدس آن را هديه با ارزش مرد ترك به پير خود مي داند.
لرمانتف در داستان منظومي با عنوان «ابليس»، چهره ابليس را باتوجه به آيه كريمه 34 سوره بقره ترسيم مي كند و آن را رانده شده از بهشت مي داند و به شكلي فلسفي- اجتماعي اين موضوع را مطرح مي كند كه جنگ بين خير و شر همواره وجود دارد. در اين داستان، نويسنده بهشت را همانگونه كه در سوره الرحمان، آيات 46-58 آمده، توصيف مي كند.
سوگندهايي كه در اين منظومه ياد مي كند به شرح ذيل است:
سوگند به روز نخست آفرينش
سوگند به روز رستاخيز
سوگند به رسوايي جنايت
سوگند به آيين جاودان حق
سوگند به نزول عذاب سخت
و در جايي ديگر، به ستاره نيمه شبان و پرتو طلوع و غروب... و به آسمان و دوزخ سوگند ياد مي كند. اين سوگندها از نظر ظاهري يادآور سوره شمس مي باشند.
قصيده «پيامبر» لرمانتف از هجرت پيامبراسلام(ص) از مكه به مدينه و از دعوت ايشان و انكار مشركان و آزاري كه از ناحيه آنان به ايشان مي رسيد سخن مي گويد. وي در وصف پيامبر(ص) مي گويد كه او در صحرا زندگي مي كرد و خداوند بدون عوض روزي او را مي داد. اين سخن لرمانتف حديث شريف زير را به ياد مي آورد:
«لو توكلتم علي الله حق توكله لرزقكم كما يرزق الطير»
«اگر بر خداوند توكل كنيد آنچنان كه شايسته توكل اوست، همانا او روزي مي رساند بر شما همچنان كه بر پرنده روزي مي رساند.»
البته در اين ميان ركن ديگري براي روزي رساندن خداوند علاوه بر توكل وجود دارد و آن سعي و تلاش انسان و تمسك به علل و اسباب براي كسب روزي حلال است.
ميخاييل لرمانتف مفاهيم آزادي دروني و عشق به وطن را به زيبايي در بسياري از آثار شرقي خود منعكس مي كند و با ذكر بسياري از مفاهيم قرآني و اسلامي به بيان «ايده آل هاي دوست داشتني» خود مي پردازد.
پوشكين شاعر بزرگ روسيه علاقه زيادي به شرق دارد؛ تأثير قرآن و مفاهيم اسلامي در آثارش آشكار است. از چكامه هاي معروف او كه از قرآن و شخصيت پيامبر(ص) متأثر گشته، شعري است با نام «رسول» وي اين شعر را در سال 1926 سروده است. و پيش از آن «پرتوهايي از قرآن و پيامبر(ص)» را در سال 1824 گفته است. او در شعري از پيامبر اسلام(ص) چنين ياد مي كند:
«رسولي كه عطش روح ما را در صحراي وحشتناك بي امتداد سيراب مي كند.» و به هنگام سخن از ظهور جبرئيل بر پيامبر(ص) او را فرشته اي با چندين بال تصوير مي كند كه شايد برداشتي از آيه 101 سوره فاطر باشد.
پوشكين در قصيده اي از اثر وحي و تغييراتي كه در هنگام نزول وحي بر رسول اكرم(ص) عارض شد سخن گفته، مي نويسد: «اسرار عالم و ماوراء طبيعت غيرقابل درك براي انسان هاي عادي، بر او آشكار مي گرديد.» او همچنين به نشانه هاي بزرگ خداوند و عروج پيامبر(ص) به آسمان هفتم اشاره مي كند. پوشكين در وصف معراج رسول(ص) در واقع روش شوقي اميرالشعراء را در پيش گرفته است.
پوشكين در برخي از اشعارش راجع به پيامبر اسلام به نظر مي رسد كه از آيات علق و آيات 1 تا 3 سوره انشراح تأثير پذيرفته است. همچنان كه در قصيده اي از او تأثير پذيريش از سوره مباركه «ضحي» به وضوح به چشم مي خورد. لازم به ذكر است از آنجا كه جد وي، ابراهيم هانيبال، مسلمان بوده طبيعي است كه پوشكين با ادبيات قرآني واسلامي آشنايي پيدا كرده باشد.
انسانيت و دستيابي به ارزش هاي والاي انساني براي همه ملتها و دولتها امكان پذير است. ايوان بونين شاعر قرن 20 روسيه نيز در شعر «امت پيامبر(ص)» همين نظر را نسبت به مسلمانان دارد و به آنها هشدار مي دهد كه تابع غرب و انگليسي ها نباشند. بونين در اين شعر از مسلمانان مي خواهد كه مانند سرو آزاده باشند و آنها را از تسليم شدن در برابر بيگانگان برحذر مي دارد. به نظر مي رسد شاعر اين ابيات را همين امروز براي كشورهاي مسلمان كه غرب به بهانه صلح و امنيت چشم به آنها دوخته، سروده است. شاعر در اين شعر از طرفي به مسلمانان هشدار مي دهد؛ به هيچ غريبه اي بدي نكنند و از طرف ديگر، خاطرنشان مي كند تا كمالات انساني خود را حفظ كنند و خود را محتاج صدقه انگليسي ها ندانند. چرا كه آنها امت پيامبراسلام(ص) هستند و انگليسي ها از آنها برتر نيستند.
جامعه امروز غربي وضعيتي دارد با ديوارهاي بلند و كشيده و درهاي بسته، جامعه بده بستان ها و مالكيت ها، جامعه اي كه سعي شده حتي عناصر اصلي زيستي، آب- باد- خاك- آتش در آن حبس گردد؛ اما اين عناصر حبس شدني نيست. زمان مرگ را با خود مي آورد و در پي مرگ نسل جديدي پاي مي گيرد. از طرفي مشرق زمين همواره گاهواره اديان و تمدن ها بوده و فرهنگ و جهان بيني اين سرزمين، در طول تاريخ، دور از ذهن نويسندگان غربي نبوده است.
جهان بيني اسلامي مبتني است بر عدالت خواهي سرسختانه، بر جهاد و شهادت در راه آرمان هاي متعالي، بر صلح و رفاقت و مدارا در صورت امكان، بر ارج نهادن به لحظه لحظه زندگي دنيوي همراه با توشه برداشتن براي جهان باقي، بر مجاز شمردن لذت و تفريح و شادي و بازي در محدوده اخلاق و شرع و عرف، بر معامله نكردن بر سر اصول و بنيادهاي انديشه. مبارزان كبود لوكزير در رمان «بيابان» دقيقا با همين خصوصيات به خواننده معرفي مي شوند. داستان اين گونه آغاز مي شود: «آنان، انگار در خيال، از چكاد تپه اي، پنهان ميان مه و ماسه اي كه گام هايشان به هوا مي پاشيد پديدار شدند.» و با اين جمله داستان به پايان مي رسد:
«آنان دور مي شدند. انگار در خيال گم مي شدند.»
داستان ريشه در واقعيت هاي تلخ تاريخ دارد. قصه مردان كبود صحراي آفريقاست، در جنوب مراكش؛ آخرين مردان آزاده اي كه هنوز آلوده مظاهر شهري نشده بودند. ادبياتشان شفاهي بود و كتاب راهنمايشان قرآن مجيد.
بيابان، با افسانه ها و حكايت هايش، لوكز يو فرانسوي را مجذوب خود كرد. براي او سكوت بيابان تمثيلي است قدرتمند از نوعي بيان كه انسان را دگرگون مي سازد. هياهوي ابرشهرها انسان ها را از انسانيت دور كرده است. مردان بيابان با باران پيش مي روند و به حقيقت هستي نزديك ترند. اينان از طبيعت ايستادگي را آموخته اند. برخلاف تصور رايج، فلسفه اي و پاسخي دارند براي سؤال هاي بي شمار ما، سؤال هايي كه نياز به دقت و توجه دارد. آبشخور افكار متعالي در انسان ها يكي است.
اگرچه ظاهرا در قرن بيست و يكم اختلافات دوران جنگ سرد كاهش يافته است. اما انسان امروزي هنوز درگير تضادهاي قومي، ايدئولوژيكي، مذهبي، فرهنگي- اقتصادي است. در صحنه تعاملات پيچيده جهان پرآشوب امروز، اسلام معتقد به شناخت و تحمل فرهنگهاي ديگر است. اسلام پلي است كه فرهنگ ها و ملل مختلف را به هم متصل مي سازد و با نشان دادن سرچشمه بشري و انساني، راه را براي گفت وگو و تعاملات فرهنگي مي گشايد. علايق مشترك فرهنگي و اجتماعي به تفاهم مي انجامد و تفاهم راهي به سوي دوستي و صلح پايدار است. مفاهيم قرآني پنجره هاي جديدي را براي نگاه كردن به جهان مي گشايد. مدتي است كه دانشمندان جهان به اين نتيجه رسيده اند، مؤثرترين راه براي جلوگيري از تخريب محيط زيست، ياري جستن از باورهاي مذهبي و ارزش هاي اخلاقي و انساني است.
اميد است كه در آستانه قرن جديد مسير دوطرفه شود و كشورهاي شرقي و اسلامي در جهت بهتر شناساندن اسلام و كتاب آسماني «قرآن» به جهان قدم هاي موثر و استواري بردارند.
منابع:
1. انوشيرواني، عليرضا. ضرورت ادبيات تطبيقي در ايران. فرهنگستان زبان و ادب فارسي، شماره اول، بهار .1389
2.دادور، ايلميرا، مفاهيم شرقي در آثار ژان- ماري- گوستاو لوكزيو. مجله پژوهش زبانهاي خارجي، شماره8، بهار و تابستان .1379
3. كريمي مطهر، جان الله. نگاهي به تأثير متقابل ادبيات فارسي و روسي. مجله پژوهش زبان هاي خارجي، شماره 8، بهار و تابستان .1379
4. علي نيا، بتول. جستاري كوتاه در تأثير مفاهيم قرآني و اسلامي در آثار پوشكين، تولستوي و لرمانتف. مجله ادبيات معاصر، شماره 22 و 21، بهمن و اسفند .1376
5. يحيي پور، مرضيه؛ صادقي، زينب. تأثير اسلام و فرهنگ شرقي بر آثار ميخائيل لرمانتف (نويسنده قرن طلايي ادبيات روسيه). نشريه ادبيات تطبيقي، دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد باهنر كرمان. شماره 2، بهار .1389

 



ما زندگي در قصر را نمي خواهيم

آيات القرمزي، شاعر بحريني در يكي از تجمعات در ميدان لوءلوء شعري خواند كه منجر به ربايش و شكنجه اين شاعر شد. ترجمه بخشي از اين شعر را در زير مي خوانيد :
ما زندگي در قصر را نمي خواهيم و هواي رياست هم در سر نداريم
ما مردماني هستيم كه ذلت و بدبختي را از بين خواهيم برد.
ما انسان هايي هستيم كه بدون اعمال خشونت ظلم را از اساس ريشه كن خواهيم كرد
چرا كه نمي خواهيم مردم در ضعف و بيچارگي خود باقي بمانند.
¤¤¤
گفت وگوي تمثيلي حمد و شيطان
ابليس: اي حمد از خدا بترس. دل من به خاطر اين مردمان تكه تكه شده. من عليه تو به پا خواهم خاست.
حمد: من اين گونه ياد گرفتم كه آنان را ناديده بگيرم و خوارشان كنم و به انواع بدبختي ها مبتلايشان كنم

ابليس: اي حمد آيا صداي اعتراض مردم را نمي شنوي؟
حمد: اي ابليس من از خون اين مردمان سير نمي شوم
بعد از من اين سرزمين براي هيچ كودك و جوان و بزرگسالي نبايد گوارا باشد
براي خواري و ذلت هزاران در گشوده شده است
و جوان ها در زندان به سر مي برند و كل مردم را داغدار كرده ام
¤¤¤
من سعادت را جز در مرگ نمي بينم
و زندگي با ظالمان را جز ننگ و عار نمي دانم
¤¤¤
خون مردمان بي هيچ گناهي ريخته مي شود
گويي بحرين كربلاست

 



معاون فرهنگي وزير ارشاد: محل برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب تغيير مي كند

معاون فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در رابطه با محل دائمي نمايشگاه تهران گفت: مصلي براي نمايشگاه ساخته نشده و يك محل موقت محسوب مي شود و با پايان ساخت و ساز و قرائت صيغه مسجد در آن عملا برپايي نمايشگاه را در آن غيرممكن مي دانيم.
به گزارش فارس، بهمن دري افزود: ما بايد به فكر احداث محل دائمي براي نمايشگاه كتاب باشيم. در دوره جديد محل دائمي نمايشگاه به شدت مورد پيگيري قرار دادم و پيشنهادهاي خود را كه مبتني بر پيشنهادهاي كارشناسي شده و ميداني بود به دكتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ارائه داديم.
رئيس نمايشگاه بيست و چهارم كتاب تهران افزود: پاسخي كه از جانب رئيس جمهور به ما داده شد اين بود كه بايد كار كارشناسي بيشتري صورت گيرد. ما در حال حاضر مشكل زمين داريم. يعني اگر زمين تأمين شود با همين ظرفيت هاي وزارت ارشاد مي توانيم نمايشگاه را احداث كنيم. البته ممكن است چند سال همين امر به طول انجامد حتي ممكن است به دوران مسئوليت بنده هم نرسد. اما به جد پس از آن هم پيگيري خواهم كرد تا كار براي ساير افراد تسهيل شود.
وي بيان كرد: يكي از آن مكان ها اراضي و تپه هاي عباس آباد بود، ديگري شهر آفتاب، مجتمع امام خميني در كنار مصلي و مورد آخر پرند بود.
دري در ادامه خاطرنشان كرد: از اين چهار مورد در نامه اي به رئيس جمهور، مواردي تحت عنوان معايب، محاسن و هزينه ها آورده شد براي هر كدام هم محاسني را نگاشتيم.
به گفته دري در مورد معايب عنوان شد كه بايد به گونه اي نمايشگاه را احداث كنيم كه چند سال و يك چشم انداز 20 ساله را مدنظر داشته باشيم. پاسخ اين بود كه اين موضوع از همه جنبه هاي مورد كارشناسي قرار گيرد و در كارگروه كتاب دولت اين امر بررسي شود.
دري افزود: در هنگام برپايي نمايشگاه بيست و چهارم كتاب تهران و در مراسم افتتاحيه پيش از سخنان رئيس جمهور به ايشان عرض كردم كه اگر مصلحت مي دانيد در رابطه با محل دائمي نمايشگاه صحبت ويژه اي شود؛ رئيس جمهور خود عنوان و پيشنهاد دادند كه من محل چيتگر را هم توصيه مي كنم و دولت هم همه هزينه هاي احداث اين نمايشگاه را پرداخت خواهد كرد.
وي تصريح كرد: اما سؤال اينجاست كه براي برپايي نمايشگاه كتاب در چيتگر بايد درختان قطع شوند، اين يكي از نقاط ضعف است. چرا كه ما هيچ محلي را انتخاب نخواهيم كرد مگر اينكه معايب و محاسن را احصا كنيم؛ هر محلي كه نقاط قوت فراوان داشت و در ادامه از نقاط ضعف كمتري برخوردار بود انتخاب خواهد شد و با اعتبارات رئيس جمهور اقدام خواهيم كرد.
وي گفت: اعتباري كه ما در اين مورد خواسته ايم حدود 200 ميليارد ريال است.
رئيس نمايشگاه كتاب تهران در ادامه ضمن تأكيد بر اينكه تكليف شهر آفتاب چه خواهد شد، گفت: آنچه شهرداري مي سازد نمايشگاه كتاب نيست، نمايشگاه تخصصي فرهنگي است اما آنچه كه مدنظر ماست احداث محل دائمي براي نمايشگاه كتاب است كه ممكن است چند منظوره هم باشد.
وي در ادامه افزود: هيچ اصرار و تأكيدي در انتخاب محل نيست اگر معايب داشته باشد نه يك ريال هزينه خواهيم كرد و نه آن محل را برمي گزينيم.
وي در ادامه يادآور شد: درحال حاضر در مصلي براي 10 روز ساخت و ساز صورت مي گيرد اما پس از آن و با اتمام نمايشگاه تمام ساخته ها جمع مي شوند كه اين امر خود هزينه اي بيهوده است كه مي توان آن را صرف ساخت يك محل دائمي كرد.
دري در ادامه درباره محل پارك چيتگر و اينكه نظر شخص شما چيست پاسخ داد: ابتدا بايد معايب و محاسن اين چند مكان كارشناسي شود هر كدام عيب كمتر و محاسن بيشتري داشت انتخاب مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14