سناريوي مشترك آمريكا و اسرائيل براي ايجاد انحراف در انقلاب هاي منطقه

سرويس سياسي-
ماهيت اسلامي و ضد استكباري جنبش هاي اخير منطقه باعث شده است كه مراكز مطالعاتي و اتاق هاي فكر كشورهاي غربي اين جنبشها را تأثير پذيرفته از انقلاب اسلامي ايران بدانند و در اين راستا به دنبال يافتن راهي براي عبور از اين شرايط باشند.
در اين زمينه، مؤسسه مطالعاتي «واشنگتن» با انتشار گزارشي از تأثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران بر بيداري اسلامي كشورهاي عربي به بررسي دلايل شكست سياست هاي غرب در كشورهاي عربي پرداخت و نوشت كه جمهوري اسلامي ايران با دارا بودن يك رهبري قاطع توانسته است در برابر مشكلات ايستادگي كند.
در گزارش اين مطالعه تحقيقاتي كه با عنوان «انقلاب اسلامي ايران، درس هايي براي بهار عربي 2011» و توسط «مايكل السنستات» مدير برنامه مطالعات «نظامي و امنيتي» مؤسسه واشنگتن تهيه شده، آمده است: انقلاب اسلامي، سياست گذاران آمريكايي را نيز مثل محمدرضا پهلوي شاه ايران، غافلگير نموده و دچار شگفتي كرد. زيرا تا پيش از پيروزي انقلاب، اوضاع كشور با ثبات به نظر مي رسيد و هيچ يك از مقامات آمريكايي و ايران احتمال نمي دادند كه نيروهاي مسلح اين كشور كه بعد از اسرائيل بزرگترين و پيشرفته ترين ارتش منطقه را تشكيل مي دادند، قادر به شكست انقلاب نباشند.
اين گزارش در ادامه با اشاره به جنبش هاي اسلامي منطقه مي افزايد: بروز جنبش هاي اعتراضي اخير كه موجب سقوط رژيم هاي دو كشور تونس و مصر شد و چالش هاي مشابهي را نيز براي رژيم هاي حاكم در ليبي، يمن و بحرين نيز ايجاد كرده، خاطرات شاه ايران و سقوطش را به ياد مي آورد.
گزارش مؤسسه واشنگتن در بخش ديگري به معرفي دلايل و عناصر پيروزي انقلاب اسلامي و ثبات آن و دلايل شكست طرح هاي براندازانه عليه نظام پرداخته و وجود يك «رهبري قوي و با قاطعيت» را از جمله دلايل اصلي حفظ نظام ذكر مي كند.
در اين حال «مؤسسه بين المللي مطالعات استراتژيك» رژيم صهيونيستي نيز مطالعاتي در زمينه انقلاب هاي منطقه و تضعيف نقش خود و تهديدات آينده پرداخته است.
در اين مؤسسه پنج بحران بالقوه براي رژيم صهيونيستي پيش بيني شده است كه عبارتند از:
1- بحران در روابط مصر و اسرائيل؛ احتمال لغو پيمان صلح مصر و رژيم صهيونيستي و اتخاذ مواضع ضد اسرائيلي از سوي دولت موقت و آينده مصر از جمله دلايل اصلي نگراني رژيم صهيونيستي است. دلايلي كه مي تواند حيات اين رژيم را نيز به خطر بياندازد.
2- نتيجه ناآرامي هاي سوريه؛ اسرائيلي ها به شدت نگران پايان ناآرامي هاي سوريه هستند. زيرا حتي تحليل گران رژيم صهيونيستي نيز معتقدند اسد به ناآرامي ها پايان خواهد داد و در قدرت باقي مي ماند.
3- قيام جوانان فلسطيني در كرانه باختري؛ اگرچه فتح از مدت ها پيش روحيه انقلابي را در اعضاي خود سركوب كرده است اما اسرائيلي ها هم اكنون از آن بيم دارند كه روح انقلابي بار ديگر در فلسطيني ها پديدار شود كه اين امر با اتحاد مجدد فتح و حماس نيز خطرات بيشتري در پي خواهد داشت.
4- افزايش تنش ها در روابط خاص بين اسرائيل و ايالات متحده
5- و از ديدگاه طرح ريزي برنامه هاي پيش رو، آينده جنگ همزمان در چند جبهه؛ طراحان نظامي رژيم صهيونيستي با نگراني از شرايط جديد خاورميانه، در حال بررسي سناريوهايي هستند كه طي آن ها دولت هاي جديد عربي عليه اسرائيل اقدام خواهند كرد و اين رژيم مجبور مي شود تا در چندين جبهه وارد جنگ شود.
مؤسسه بين المللي مطالعات استراتژيك در انتها دو سناريوي حمله به ايران و حمله به رژيم صهيونيستي را بررسي كرده و نتيجه گرفته است كه در دو حالت اسرائيل با ملتهاي كشورهاي عربي متحد مي شود و موجب تنش بين اسرائيل و همسايگانش مي شود.
رژيم صهيونيستي و آمريكا كه كانون تحولات منطقه را بيداري اسلامي دانسته اند براي مقابله با آن خواهان تجديدنظر در تركيب شوراي همكاري خليج فارس و پيوستن اردن و مغرب به آن شده اند.
رسانه هاي خبري طي گزارشي در اين مورد از وجود نشانه هايي درباره طرح سازمان جاسوسي آمريكا مبني بر ايجاد يك محور همپيماني سياسي، امنيتي و نظامي ميان دولت هاي عربي عليه ايران خبر داده اند.
راديو «الشرق» در مورد اين تشكل جديد مي گويد: موافقت شوراي همكاري با پيوستن اردن و مغرب صرفا به اين دليل كه اين دو كشور خواستار اين پيوستن بودند، بسيار ساده انگارانه است و اين ادعا صرفا براي سرپوش گذاشتن بر طرح امنيتي، نظامي و اطلاعاتي آمريكا است كه مي خواهد طرح شوراي همكاري خليج فارس را كه در اوايل سال هاي دهه هشتاد در قرن 20 براي مقابله با ايران تدوين كرده بود، فعال كند و توسعه دهد. اين طرح در سپتامبر 1979 و پس از تصميم صدام براي حمله به ايران گرفته شد و اين اقدام به منزله همپيماني آمريكايي و عربي عليه ايران است.
راديو «اوسترن» هم اهداف سيا در پيوند دادن اردن و مغرب به شوراي همكاري را اينگونه ارزيابي مي كند:
سيا مي خواهد با پيوستن اردن و مغرب، زمينه براي پيوستن ساير دولت هاي عربي به اين شورا را با دو هدف فراهم آورد.
هدف نخست اين است كه مي خواهد خسارت هاي زيادي كه تاكنون راهبرد امنيتي، نظامي و سياسي آمريكا در منطقه به دليل سرنگوني رژيم هاي «بن علي» و «مبارك» متحمل شده است، تلافي كند.
هدف دوم اين است كه با تشكيل اين ائتلاف جديد يك جبهه سياسي، امنيتي و نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران كه هنوز يك چالش امنيتي، نظامي و سياسي بزرگ براي آمريكا و اسرائيل است، تشكيل خواهد شد. زيرا ايران و پس از آن سوريه از جمله دولت هايي هستند كه هرگونه نفوذ راهبردي آمريكا و اسرائيل در منطقه را رد مي كنند و تمام تلاش خود را وقف تحكيم مقاومت اسلامي و فلسطيني عليه اسرائيل كرده اند. اين سياست هاي ايران و سوريه در حالي است كه عربستان، قطر و امارات همواره توافق هاي محرمانه و آشكاري با تل آويو داشته اند.

بي توجهي كامل 124 كشور جهان به تحريم هاي ايران

سرويس سياسي-
كميته تحريم هاي سازمان ملل در گزارشي رسمي اعلام كرد 124 كشور جهان حتي حاضر نيستند يك گزارش يك صفحه اي درباره نحوه اجراي تحريم هاي وضع شده عليه ايران به شوراي امنيت ارسال كنند.
كميته تحريم هاي ايران كه پس از صدور قطعنامه 1737 (اولين قطعنامه تحريم ايران) تشكيل شد در تازه ترين گزارش خود تأكيد كرده از 192 كشور جهان فقط 66 كشور گزارشي درباره نحوه اجراي تحريم هاي ايران به اين كميته ارسال كرده اند.
كميته تحريم شوراي امنيت عليه ايران 8 عضو دارد و گزارش جديد خود را تا روز پنجشنبه به طور علني منتشر خواهد كرد.
در حالي كه تمامي قطعنامه هاي شوراي امنيت از 1737 به اين طرف كشورها را موظف مي كند گزارشي از كيفيت و چگونگي اجراي تحريم ها عليه ايران به اين كميته ارسال كنند، اين گزارش نشان مي دهد بيش از دو سوم كشورهاي جهان حتي زحمت ارسال يك گزارش يك صفحه اي را هم به خود نداده اند. اين در حالي است كه كارشناسان در تهران مي گويند از 66 كشوري هم كه گزارش هايي به كميته تحريم ها ارسال كرده اند، بيش از 80 درصد گزارش ها اعلان هايي يك صفحه اي است كه مي گويد در آن كشور موردي از نقض تحريم هاي ايران كه نيازمند برخورد يا رسيدگي باشد وجود نداشته است. گزارش جديد كميته تحريم ها كه خبرگزاري آسوشيتدپرس به نسخه اي از آن دست يافته و بخش هايي را منتشر كرده، همچنين تأييد مي كند كه ايران با موفقيت در حال دور زدن تحريم هاي اعمال شده است.
در اين گزارش كه آسوشيتدپرس روز چهارشنبه 21 ارديبهشت 1390 (11 مه 2011) آن را منتشر كرده، آمده است: «ايران به استفاده از شركت هاي صوري و ديگر روش هاي غيرآشكار براي دور زدن تحريم هاي سازمان ملل متحد، به ويژه در كشتيراني، معاملات مالي و نقل و انتقال تسليحات غير هسته اي و متعارف و مواد مرتبط با آن ادامه مي دهد».
مطابق اين گزارش، ايران در حوزه هاي غني سازي اورانيوم و فعاليت هاي مرتبط با آب سنگين و همچنين موشك هاي بالستيك به آزمايش موشك و تلاش براي تأمين قطعات وسايل ادامه مي دهد.
اين در حالي است كه يكي از مهم ترين اهداف تحريم هاي سازمان ملل كند كردن برنامه هسته اي و موشكي ايران از طريق ممانعت از دست يابي آن به مواد، تجهيزات، دانش و قطعات مربوطه بوده است.
يك نكته جالب در گزارش جديد اين است كه اين گزارش مي گويد بيشتر موارد نقض ممنوعيت ها و تحريم ها در مورد صادرات تسليحات متعارف، با مشاركت سوريه اجرا مي- شود كه همسايه و هم پيمان ايران است. اين در حالي است كه مقام هاي وزارت خزانه داري آمريكا اخيراً نوك پيكان حملات خود را به سمت تركيه گرفته اند و چندي پيش هم كشورهاي آمريكاي لاتين را به كمك به ايران در نقض تحريم ها متهم كرده بودند.
بخش ديگري از اين گزارش به فعاليت هاي سپاه در نقض تحريم ها اختصاص دارد. نويسندگان گزارش در اين بخش هم به ناچار اعتراف كرده اند كه اگرچه قطعنامه 1929 بر سپاه متمركز بود ولي نه فقط اين نهاد تضعيف نشده بلكه همچنان در حوزه هايي بسيار وسيع به فعاليت خود ادامه مي دهد. در گزارش آمده است: «سپاه از قدرت زيادي برخوردار بوده و شركت ها و سازمان هايي در زير مجموعه خود دارد كه در گسترش تسليحات غير متعارف دست دارند.» نويسندگان گزارش سپس تأكيد مي كنند كه تحريم هاي اعمال شده به هيچ وجه فعاليت هاي سپاه را كمرنگ نكرده است: «در حالي كه آخرين دور تحريم ها شامل انسداد دارايي هاي 15 شركت و سازمان مرتبط با سپاه پاسداران به همراه برخي از اعضاي سپاه است، اين موارد تنها شمار اندكي از شركت ها، سازمان ها و افراد دست اندركار فعاليت هاي ممنوعه محسوب مي شود». در ادامه اين گزارش آمده است: «با توجه به استفاده از اسامي صوري براي تأسيس شركت هاي صوري دست اندركار تهيه و تأمين مواد غيرقانوني ايران توانسته است با موفقيت از تأثيرات منفي تحريم ها بر عليه شركت ها، سازمان ها و برخي افراد سپاه بگريزد».
نكته قابل توجه ديگر در اين گزارش اين است كه كميته تحريم ها با وجود برخوردار بودن ازاختيارات بسيار وسيع عليه ايران و دسترسي هاي اطلاعاتي فراوان، تنها توانسته 9 مورد از آنچه نقض تحريم ها توسط ايران مي خواند را كشف و ارائه كند.
به گزارش «ايران هسته اي»، كارشناسان در تهران عقيده دارند گزارش كميته تحريم هاي شوراي امنيت عليه ايران، يكي از بهترين سندهايي است كه نشان مي دهد برخلاف ادعاي آمريكا نه فقط هيچ اجماعي براي اجراي تحريم عليه ايران در جهان شكل نگرفته بلكه كشورها عملاً انگيزه اي بسيار ناچيز براي توجه به اين موضوع از خود نشان نداده اند.

آيت ا... آملي لاريجاني: جرياني انحرافي در كمرنگ كردن نقش علما بسيار تلاش مي كند

آيت ا... آملي لاريجاني هوشياري عموم ملت مسلمان و خصوصاً حوزه هاي علميه و دانشگاه ها را در مقابل جريان هاي انحرافي معتقد به «اسلام منهاي روحانيت» ضروري خواند وگفت: جريانات انحرافي در طول تاريخ تلاش بسياري نموده اند تا عرفان هاي كاذب و مليت گرايي را در مقابل اسلام واقعي ترويج كنند و امروز نيز شاهد تلاش جرياني انحرافي در كمر

ولايت فقيه وخطرات پيش رو (1)

همه ما در اين جهت شريك هستيم كه يكي از دغدغه ها يا بالاترين دغدغه مان برقراري نظام اسلامي واقعي است. شايد هيچ كدام از ما به اندازه حضرت امام (ره) نسبت به اين مسأله حساس نبوديم؛ نه به اين اندازه در اين باره شناخت داشتيم و نه كار كرديم، ولي خوشحاليم كه به بركت رهبري ها و رهنمودهاي ايشان، نسبت به اين مسائل حساس تر شديم و كوشيديم وظيفه خودمان را در اين زمينه ها بشناسيم و هرچه بيشتر و بهتر عمل كنيم. بيش از سي سال از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذرد و در اين مدت، فعاليت هاي بسياري در اين زمينه ها انجام گرفته كه بسياري از آنها موفقيت آميز بوده و نتايج چشمگيري داشته است. بخشهاي ديگري هم هست كه همه مي دانيم هنوز به حد مطلوب نرسيده و مي بايست درباره آنها كار كرد. خود امام هم مي فرمودند كه فقط بويي از اسلام در كشور آمده است. مقام معظم رهبري در همين فرمايشات اخيرشان در سفر قم مكرر بر اين مسأله تأكيد كردند كه تا رسيدن به حد ايده آل خيلي فاصله داريم و بايد خيلي كار بشود.
نگاه هاي كل نگر و جزءنگر به اسلام
گاهي ما نگاهي جزءگرا به اسلام داريم و درحدي كه شرايط طبيعي و اجتماعي ما اقتضا مي كند يك گوشه كار را مي گيريم و پيش مي رويم. فرض بفرماييد نسبت به احقاق حقوق خانمها احساس مسئوليت مي كنيم. مي بينيم از يك طرف در طول تاريخ محروميت كشيده اند و از سوي ديگر افراطهايي در جهان غرب وجود دارد كه بيشتر در جهت ضربه زدن به شخصيت زن و حقوق زن است. مي خواهيم در اين زمينه كار بكنيم؛ كار علمي، فرهنگي، تحقيقي، آموزشي، تربيتي، تا برسد به كار سياسي و قانونگذاري و بالاخره تا حد اجرا پيش برويم.
اين يك نگاه است. كار بسيار خوب و ديد مقدسي است. ساير اقشار هم به تناسب مي توانند كارهايي را كه مقتضاي صنف، امكانات و موقعيت اجتماعي شان است، دنبال كنند بدون اينكه نگاهي كلان و كل نگر به مسائل جامعه داشته باشند.
اسلام، مجموعه اي ارگانيك
بيش از سي سال از پيروزي انقلاب مي گذرد كه تقريبا ده سال آن در زمان حيات حضرت امام بود. در اين مدت با مشكلاتي روبه رو بوديم كه آن اسلام واقعي ـ به فرمايش حضرت امام، اسلام ناب ـ در كشورمان اجرا نشد. من فكر مي كنم بعد از اين تجربه سي وچند ساله، خوب است قدري بازنگري كنيم، كه چرا آنگونه كه بايد بشود نشد؟ چرا كمبودها و كاستي هايي پيش آمد و حتي بعضي از آنها تشديد شد؟ البته در سايه انقلاب و به بركت خون شهدا پيشرفتهاي عظيم و موفقيتهاي بسيار بزرگي حاصل شده كه نبايد هيچ كدام از آنها را فراموش كنيم، ولي چرا كاملتر نشد؟ به نظر من دو مشكل اساسي وجود دارد كه هر دو به نحوي به بينش و شناخت برمي گردد. ما بايد اسلام را به عنوان يك مجموعه سيستماتيك بلكه يك مجموعه ارگانيك بنگريم؛ مجموعه اي كه اعضايش تأثير و تاثر متقابل در هم دارند و با فعاليت هاي متقابلي كه انجام مي دهند زمينه رسيدن به هدف واحدي را فراهم مي كنند كه فوق هدف فعاليتهاي هر بخش از اين سيستم است. متأسفانه اين نگرش به اسلام چه در جامعه ما و چه در ساير كشورهاي اسلامي درست تبيين نشده است. وقتي بخواهيم خيلي خوب اسلام را تعريف كنيم مي گوييم اسلام همه چيز دارد؛ اسلام اقتصاد دارد، فرهنگ دارد، سياست، حقوق، حكومت و روابط بين الملل دارد؛ اما آيا اينها را در مجموعه اي كنار هم قرار مي دهيم كه بايد به هم متصل كرد، يا اينها رابطه ارگانيك دروني دارند و اصلا امكان انفكاك بين آنها نيست. وقتي اسلام را درست شناخته ايم كه آن را به عنوان پيكري ببينيم كه اندامهاي گوناگوني دارد. دستگاههاي گوارش، تنفس و اعصابش، حقيقت واحدي را تشكيل مي دهند و هيچ كدام به تنهايي انسان نيستند و جزء حقيقي انسان به شمار نمي روند. وقتي انسان هستند كه با يكديگر ارتباط داشته باشند. قلب وقتي كه در درون بدن و با مغز و اعصاب و سيستم عصبي و ساير دستگا ههاي تنفس و گوارش در ارتباط باشد ،قلب انسان است وگرنه اگر قلب را بيرون بياورند و در محفظه اي بگذارند، هر چند مشغول كار خودش باشد قلب انسان نيست. وقتي قلب انسان است كه در ارتباط با مغز، فكر، احساسات و عواطف انسان باشد وگرنه موجودي مستقل است كه كار خودش را مي كند و تا شرايط طبيعي اش فراهم است قبض و بسطش را دارد. چه بسا بعضي از اندامهاي ديگر هم اينگونه باشند. ممكن است خون انسان را بيرون بياورند و در محفظه اي در شرايط بهداشتي حفظ كنند و سالها گلبولهايش سالم بماند، اما اين انسان نيست. اسلام هم اينگونه است؛ اين كه مي گوييم اسلام همه چيز دارد معنايش اين نيست كه بخشهاي جداگانه اي به نام اقتصاد و فرهنگ و حقوق و... دارد؛ بلكه همه اينها در هم تنيده است و با هم تأثير و تأثر متقابل دارد. وقتي اسلام ناب است كه همه بخشها به صورت يك كل منسجم و داراي تأثيرات متقابل و با هدف واحد در نظر گرفته شود كه متأسفانه اين مسأله درست تبيين نشده است.
لزوم درك لايه هاي عميق تر اسلام
مسأله دوم اين است كه نگرش به هر بخشي از اسلام داراي لايه هايي است؛ لايه اي سطحي دارد كه هر كسي نگاه كند اين لايه را مي بيند و اگر اين اندازه را درك نكند اصلا اسلام را نشناخته است، ولي لايه هاي عميقتري هست كه اگر آن لايه ها را درست نشناسيم ممكن است در درازمدت، اسلام لطمه بخورد. گياهي را فرض كنيد كه در گلداني رشد مي كند، ممكن است گل هم بدهد، خوشبو هم باشد، اما اين گياه هيچ وقت درختي نمي شود كه صد سال عمر كند. اگر بخواهد عمري صدساله داشته باشد بايد در زمين حاصلخيزي رشد كند و بتواند در اعماق زمين ريشه بدواند وگرنه مثل خيلي از گياهاني كه امروز به صورت مصنوعي پرورش مي دهند دوامي نمي آورد. قرآن در اين باره بيان زيبايي دارد:«...كشجره خب يثه اجتثّت م ن فوق الأرض ما لها م ن قرار؛ چون درختي ناپاك است كه از روي زمين كنده شده و قراري ندارد.»(1) بايد اسلام را در لايه هاي مختلفش ببينيم و به اعماقش پي ببريم :«كشجره طيّ به أصلها ثاب ت وفرعها ف ي السّماء؛ تؤت ي أكلها كلّ ح ين ب ذن ربّ ها».
لايه عميق ولايت
در اين باره نمونه هاي بسياري وجود دارد،ازجمله همين مسأله ولايت در اسلام ـ صرف نظر از مسأله ولايت فقيه و حكومت ـ است.اين ولايت يعني چه؟ در مجموعه مفاهيم اسلامي چه جايگاهي دارد؟ آنچه ما يادمان مي آيد و از كودكي در اين زمينه ياد گرفته ايم همين محبت اهل بيت بوده است. در خيلي جاها تصور بر اين است كه اهل ولايت كساني هستند كه زياد روضه مي خوانند، گريه مي كنند و توسلات دارند! اما به بركت انفاس قدسيه امام راحل( رض )ما به لايه اي عميقتر از اين معنا پي برديم كه خيلي از لايه اول مهمتر است؛ ولايتي كه درباره آن مي گويند »ولم يناد بشيء كما نودي بالولايه «(2)تنها همين سفره حضرت ابوالفضل و امثال آن نيست. آن چيزي كه اهميتش از نماز بيشتر است بايد تأثير خيلي عميق تري در سعادت انسان داشته باشد. بالاخره همين اندازه فهميديم كه ولايت فقيه اي هست كه اصل نظام است. ولي اكنون كه همه دنيا، نظام جمهوري اسلامي ايران را به عنوان نظام ولايت فقيه مي شناسند، مردم ما بخصوص اقشار و گروه هاي مؤثر كه شامل بالاترين مسئولان كشور هم مي شود از ولايت فقيه چه مي دانند و چه اندازه به آن معتقدند؟ اگر كسي ادعا كند كه بعد از سي و چند سال؛ بعد از اين همه بحثهايي كه خود امام فرمودند، كتابهايي كه فقها در اين باره نوشتند؛ بحث هاي تلويزيوني، راديويي وغيره اي كه انجام گرفت، هنوز در عالي ترين سطوح مسئوليت كشور، ولايت فقيه به معناي واقعي اش جا نيفتاده، ادعاي گزافي نكرده است. البته ما علم غيب از دل كسي نداريم اما آثار نشان مي دهد كه هنوز در اعماق دل خيلي ها اين است كه اين يك فرصتي بود كه امام فرصت را غنيمت شمرد و براي آخوندها دكاني باز كرد! مي گويند: وقتي مردم بايد رأي بدهند و رئيس جمهور يا رئيس حكومتي انتخاب كنند، ديگر ولي فقيه چه كاره است؟! قواي سه گانه كه داريم. دهها سال پيشتر مونتسكيو گفت، ديگران هم تصريح كردند و توجيهات عقلي خوبي هم دارد. قوه مقننه و قضائيه داريم، يك رئيس قوه مجريه هم مي خواهد كه آن مصوبات را عمل كند. ديگر چه مي خواهد؟! رهبر يعني چه؟! ولي فقيه چه كاره است؟! بله عده اي از آخوندها در مبارزه با نظام قبلي زحمت كشيدند و كشته و زنداني دادند؛ امام هم به پاس تشكر، چيزي به نام ولايت فقيه درست كردند. مردم هم به امام احترام گذاشتند و قبول كردند!!!
نمي دانم تا چه اندازه باور دارند كه اين ولايت را بايد به عنوان اسلام پذيرفت. گاهي در عمل نشان مي دهند كه باور ندارند. گاهي كسي مقام رسمي قانوني پيدا مي كند، خيال مي كند ديگر مالك كشور است. مي گويد مردم به من رأي دادند و اختيار را به دست من داده اند ديگر رهبر چه كاره است؟! حتي در حوزه هاي علميه هم كساني پيدا مي شوند كه هنوز بعد از اين همه بحثها شك مي كنند كه اصلا آيا ما ولايت فقيه داريم يا خير و اگر داريم قلمروش چقدر است و آيا اصلا حكومت اسلامي داريم يا نداريم؟ متأسفانه اين حرفها تحت تأثير برخي عوامل، وسعتي نسبي در بعضي از حوزه ها پيدا كرده است.
با اين اوصاف ملاحظه بفرماييد هرچند ما درباره حقوق زن تحقيق علمي بكنيم، اجتهاد كنيم، خانمها خودشان مجتهد بشوند، به حد اعلميت برسند، در اين خصوص فتوا بدهند، تحقيق كنند و حكم مسأله را اثبات كنند يا فقهاي حوزه و مراجع بيايند، حمايت كنند و نظر بدهند كه بايد چنين كرد، اگر مسئولان كشور، آنهايي كه در قوه مقننه مؤثر هستند تصويب نكنند چه مي شود؟ ما قوانيني داشتيم كه با اكثريت قاطع تصويب شده و شوراي نگهبان هم تأييد كرده، ولي سالها متروك مانده، چون مجري دلش نمي خواسته، سليقه اش نبوده و هر روز به بهانه اي قانون را كنار گذاشته است. بنابراين با اين كارها مسائل حل نمي شود. بايد يك فكر كلاني داشته باشيم، بايد كاري كنيم كه مسائل اصلي و زيربنايي نهادينه بشود، نه اينكه بعد از سي، چهل سال هنوز هم مشكوك باشد و با آن برخوردي شعاري بشود. وقتي از عمق دل باور كردند و فهميدند اسلام و اقتضاي اسلام همين است، آنهايي كه واقعا مسلمانند پايش مي ايستند و پاي آن جان هم مي دهند، اما وقتي باور نكردند، مي گويند حالا آخوندها يك چيزهايي گفتند و نوشتند؛ اين بحثها زير و رو زياد دارد و اختلاف نظر زياد است! در آخر هم يا آدم كج سليقه اي را پيدا مي كنند و فتوايش را مي گيرند، يا فتوايي مي تراشند تا در مقابل به آن استناد كنند. حالا اگر شما صد تا فقيه داشته باشيد كه همه حكمي داده باشند و در مقابل، كسي سخن خلافي گفته باشد، اگر دلشان با آن حكم مخالف باشد، سخن اين يكي را مي گيرند و همه چيز را فراموش مي كنند.
سخنراني حضرت آيه الله مصباح يزدي(دامت بركاته) در ديداربا اعضاي شوراي فرهنگي اجتماعي زنان و خانواده -قم- 21/01/1390.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابراهيم، 26 2 . كافي، 2، ص18.
زلال بصيرت روزهاي پنج شنبه منتشر مي شود.

پشت پرده فعاليت هاي شوراي ايرانيان از زبان عضو مستعفي كميته تحقيق و تفحص

سرويس سياسي-
پس از گذشت چند سال از تشكيل شوراي عالي ايرانيان و نمايان شدن ريخت و پاش هاي آن پرويز سروري عضو مستعفي كميته تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان در گفت وگو با سايت برهان به افشاي تخلف ها و ناگفته هايي از پشت پرده اين شورا پرداخت.
سروري در رابطه با پيشنهادهاي تطميعي از سوي افراد ناشناس در هنگام بررسي بودجه مربوط به شوراي عالي ايرانيان در مجلس اظهار داشت:
در زمان تصويب بودجه شاهد بوديم كه پيامك هايي از طرف ايرانيان خارج از كشور مي آمد و به نمايندگان پيشنهاد مديريت و نظارت بر پروژه هاي بالاي يك ميليارد يورويي داده مي شد؛ اين به نوعي رشوه محسوب مي شد براي اين كه نمايندگان را متقاعد كنند تا بودجه اين شورا را تصويب كنند. پي گيري هاي صورت گرفته بيانگر ارسال اين پيامك به بسياري از نمايندگان مجلس در زمان تصويب بندهاي بودجه سال 90 بود.
اين پيامك ها به اين معني است كه امروز شوراي عالي ايرانيان در تلاش است تا از ايرانياني كه ظرفيت هاي عظيمي براي جمهوري اسلامي محسوب مي شوند (ظرفيت هايي كه ما مي توانيم از آن ها براي سازندگي و همبستگي ملي استفاده كنيم) به منظور بهره وري هاي خاص خود استفاده كند، كه اين مسأله بسيار خطرناك است.
همچنين اين كه دستگاه ديپلماسي كشور از وحدت رويه و فرماندهي خارج شود و با اين شرايط امكان سوءاستفاده از ظرفيت ها و بسترهاي موجود در مورد ايرانيان خارج از كشور براي برخي افراد كه رفتارهاي مشكوكي دارند مهيا مي شود. به همين دليل مجلس، شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور را به صورت مديريت شده در مجموعه ديپلماسي كشور مفيد مي داند و خارج از آن را به شكل موازي كاري فعلي، غير مفيد و غيركارشناسي و كاملا برخلاف مصالح كشور مي داند.
سروري در ادامه در خصوص ادعاي جذب سرمايه هاي خارج نشينان از سوي شوراي ايرانيان گفت: مسئولان اين شورا، ادعاهايي دارند اما اين ادعاها با ميداني شدن سرمايه هاي جذب شده فاصله دارد و در عين حال گزارش روشني از اين ادعاها به مجلس نيامده است، بنده فكر مي كنم در اين زمينه شوراي عالي ايرانيان هنوز به اقدام قابل توجهي دست نيافته است. هر چند اگر موفق به جذب سرمايه هاي خارجي شود به طور حتم مورد حمايت قرار خواهد گرفت چرا كه انتقال سرمايه از خارج به داخل كشور به معناي ايجاد اشتغال و سرمايه گذاري است اما نتيجه اي عملي از اين اقدام، تاكنون مشاهده نشده است. بايد ديد كه در عمل چه مقدار از ظرفيت ها و سرمايه هاي خارجي در داخل كشور استفاده مي شود.
عضو مستعفي كميته تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان ادامه داد: بنده و آقاي نادران طرح تحقيق و تفحص را به منظور رسيدگي به عملكرد شوراي عالي ايرانيان پيشنهاد داديم تا براساس رفتارهاي مشكوك، بررسي صورت گيرد و تصميم گيري شود اما متاسفانه، احساس ما بر اين است كه تحقيق و تفحص از روند خود خارج شد و الان هم حداقل بنده اميدي ندارم كه از درون اين كميته نتيجه خاصي بيرون بيايد، به همين دليل قبول دارم كه بايد راهكار مناسبي اتخاذ شود و اجازه نداد كه بيش از اين، شوراي عالي ايرانيان آثار سوئي را براي كشور به همراه داشته باشد.
تركيب هيات رئيسه كميته تحقيق و تفحص باعث شد كه استعفا بدهم چرا كه من و آقاي نادران نخواستيم امضايمان زير گزارشي باشد كه از اين تركيب بيرون مي آيد.
وي سپس گفت: با تمام احترامي كه براي همكاران خود قائل هستم اما بايد بگويم كه در تعيين هيات رئيسه تركيبي انتخاب شد كه براي رسيدن به اهداف اصلي تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان كاملا ناكارآمد بودند؛ البته اين دوستان اعلام مي كنند كه اين تحقيق و تفحص به نتيجه مي رسد اما بنده پيشاپيش اين ظرفيت و نتيجه را به عنوان خروجي از كميته ياد شده نمي بينم.
از سوي ديگر، از آنجايي كه آقاي نادران اين تحقيق و تفحص را پيشنهاد داد و راي صحن علني مجلس و كميسيون را گرفت، طبيعي بود كه ايشان به عنوان مسئول كميته انتخاب مي شد چرا كه اطلاعات كامل و لازم را نيز داشت اما نكته جالب در انتخاب اعضاي كميته تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان اين بود كه بعضي از افرادي كه در جريان راي گيري مجلس براي تحقيق و تفحص صددرصد مخالف بودند، كانديد عضويت در اين كميته شدند.
منطقي نبود كه مخالفان تحقيق و تفحص به عنوان تركيب اصلي كميته ياد شده انتخاب شوند؛ به نظر ما روند تحقيق و تفحص روند منتج به نتيجه نيست البته ما دعا مي كنيم كه اعضاي اين كميته خلاف اين عقيده عمل كنند و شاهد خروجي مناسب از كميته باشيم.
سروري در پاسخ به اين سؤال كه «هزينه هاي شوراي عالي ايرانيان تاكنون، چه قدر بوده است» اظهار داشت: گزارشهاي به دست آمده و البته اسناد و مداركي كه قبل از انصراف بنده از كميته تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان به دست آمده بود نمايانگر اين است كه اقداماتي بعضا غيرقانوني و خارج از عرف تعيين شده در اين شورا، صورت مي گيرد.
احساس مي شود كه موسسات خصوصي (NGO) براي مديريت موضوع تشكيل شده كه طبق مدارك موجود در آنجا به صورت مستقيم پول گرفته مي شود و حتي اين موسسات خصوصي به دستگاههاي دولتي دستور مي دهند كه پول را پرداخت كنند؛ همه اين موارد، مشكوك است. البته مسئولان اين موسسات خصوصي همان افرادي هستند كه مجموعه شوراي عالي ايرانيان را مديريت مي كنند.
اين موارد به همراه هزينه هاي سنگيني كه در همايش سال گذشته ايرانيان خارج از كشور و همچنين همايش كيش صورت گرفت؛ بيانگر اين مطلب است كه هيچ چيزي از اين همايش ها جز هزينه هاي سنگين و ادعاهاي بي نتيجه، بيرون نيامد. ما فكر مي كنيم كه اگر تحقيق و تفحص درست انجام مي شد اطلاعات دقيق تري از هزينه ها و خرج هاي صورت گرفته در شوراي عالي ايرانيان به دست مي آمد.
به دليل اين كه بنده از كميته تحقيق و تفحص انصراف دادم ديگر اين موضوع را پيگيري نكردم؛ بايد اسناد و مدارك موجود را ببينم. بنده و آقاي نادران عملكرد شوراي عالي ايرانيان را در تحقيق و تفحص به صورت جدي پيگيري مي كرديم و آن زمان هم به اسناد و مدارك خيلي مهمي دست پيدا كرديم. اگر اين گروه تحقيق و تفحص نتواند خروجي مفيدي را داشته باشد، به اشكال مختلفي اين اسناد را در اختيار افكار عمومي خواهيم گذاشت و ممكن است در صحن مجلس نيز در نطقي به صورت شفاف، مطرح كنيم.
منتظر نتايج كميته تحقيق و تفحص هستيم؛ براي ارائه آمار دقيق از ميزان هزينه ها و تعداد همايش هاي شوراي عالي ايرانيان بايد به اسناد محرمانه اي كه به دست آورديم مراجعه كنم كه هم اكنون اين امكان مهيا نمي باشد.
در همين راستا احمد توكلي نيز در گفت وگو با خبرگزاري نسيم با اشاره به فعاليت هاي غيرقانوني شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور اظهار داشت: از شوراي عالي ايرانيان بدتر، خانه ايرانيان است. خانه ايرانيان موسسه تاسيس شده اي از سوي بخش خصوصي است كه رياست آن با «ملك زاده» كه يك شخصيت مسئله دار و معاون مشايي در ميراث فرهنگي بوده است.
اين نماينده مجلس با اشاره به تصويب لايحه بودجه 90 در مجلس و اختصاص رديفي با عنوان «خانه فرهنگ ايرانيان»، گفت: در بودجه سال گذشته كه در اسفند 88 به تصويب رسيد رديفي براي خانه فرهنگ ايرانيان قرار گرفت و بودجه اي معادل 30 ميليارد تومان به اين موسسه اختصاص يافت.
توكلي تصريح كرد: آن موقع تصور بر اين بود كه خانه فرهنگ ايرانيان نهادي زيرنظر سازمان ارتباطات فرهنگي اسلامي و يا وزارت خارجه (مانند رايزنان فرهنگي) است به همين دليل مجلس رديفي از بودجه را به اين موسسه اختصاص داد.
نماينده مردم تهران در مجلس هشتم همچنين گفت: از سوي ديگر همين آقاي ملك زاده را مدتي مشايي به عنوان مقام خود در شوراي عالي ايرانيان منصوب كرد، يعني كسي كه در يك مقام دولتي است در آن واحد مديرعامل يك نهاد خصوصي است كه اين مورد امري كاملا غيرقانوني تلقي مي شود.
توكلي اضافه كرد: از نظر ساختار و قانوني بودن اين افراد كه به شوراي عالي ايرانيان دعوت شده و با آنها ارتباط برقرار مي شود افراد مسئله دار و پرونده داري هستند.
وي با بيان اين كه شوراي عالي ايرانيان يك نهاد غيرقانوني است، گفت: خانه ايرانيان يك موسسه خصوصي است كه از پول بيت المال سوءاستفاده مي كند و البته اقدامات اين موسسه زير سؤال است.
توكلي ادامه داد: به همين دليل امسال در كميسيون تلفيق رديف بودجه خانه ايرانيان و همچنين شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور حذف شد.
توكلي درباره حذف بودجه اين نهادها گفت: مگر ما پول زيادي داريم؟ اگر پول زيادي داشتيم و دنبال كسي بوديم كه آن را خرج كند، افراد زيادي داوطلب خرج آن مي شدند اما زماني كه كسري بودجه داريم و نهاد رسمي دولتي براي فعاليت فرهنگي داريم، ديگر احتياجي به نهادهاي مشابه نداريم.
گفتني است در پي اظهارات افشاگرانه سروري، شوراي ايرانيان خارج از كشور با انتشار جوابيه اي، بدون ارايه ادله مستدل محتواي مصاحبه اين نماينده مجلس را تكذيب كرده و تهديد به شكايت از وي نمود. سروري نيز آن را منتشر ساخت و ضمن گستاخانه خواندن ادبيات اين جوابيه اظهار داشت: مستنداتي وجود دارد كه اظهاراتم را ثابت مي كند و مطمئنا در روز دادگاه تمام آن ها را براي تنوير افكار عمومي منتشر خواهم ساخت.
وي تصريح كرد: برگزاري اين دادگاه موجب خواهد شد بسياري از مسايلي كه تا به امروز مخفي مانده علني شود.
همچنين شنيده هاي خبرنگار كيهان حاكي از آن است كه پس از افشاگري سروري از پشت پرده مفاسد اقتصادي شوراي ايرانيان، تلاش پيگيري از سوي برخي دست اندركاران اين شورا براي امحاي اسناد مالي در حال انجام است. همچنين جريان انحراف پيگير جمع آوري طوماري از برخي نمايندگان مجلس است كه افشاگري هاي عليه شوراي عالي ايرانيان را خنثي نمايد.

نقدي : دفاع از منافع ملي و اجراي هدفمند كردن يارانه ها از افتخارات اصناف است

رئيس سازمان بسيج مستضعفين با بيان اين كه اصناف كشور در سه دهه اخير 14 هزار شهيد تقديم نظام اسلامي كرده اند، گفت: دفاع از منافع ملي و اقتدار ملت و اجراي خوب هدفمند كردن يارانه ها از جمله افتخارات اصناف كشور است.
محمدرضا نقدي در سومين اجلاس عمومي شوراي صنفي كشور افزود: اصناف در طول دوران انقلاب اسلامي در دو جبهه اقتصادي و جنگ حضور يافته و افتخارات بزرگي را آفريدند.
رئيس سازمان بسيج مستضعفين تصريح كرد: از ديگر افتخارات بزرگ اصناف كشور در دفاع از منافع ملي و اقتدار ملت كمك به اجراي خوب قانون هدفمند كردن يارانه ها است.
سردار نقدي افزود: اصناف ايراني با كمك به اجراي اين طرح افتخار بزرگي را در جهان به نام خود ثبت كردند. وي اضافه كرد: ملت ايران به ويژه اصناف كشور در طول بيش از سه دهه اخير نشان داده اند كه نه تنها در صحنه هاي جنگ و دفاع در برابر استعمار خارجي موفق هستند، بلكه در عرصه هاي علمي، فرهنگي و اقتصادي نيز حضوري فعال دارند.
رئيس سازمان بسيج مستضعفين با بيان اين كه همه ما به دنبال تحقق اسلام هستيم، گفت: به بركت اسلام، يك ملت كه هيات دولت آن با يك تلفن سفير آمريكا تغيير مي يافت، امروز از سلطه استعمار خارج شده و به الگويي در بين كشورهاي اسلامي تبديل گرديده است.
سردار نقدي با اشاره به نقش و جايگاه اسلام تصريح كرد: الگوي ملت هاي مسلمان در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا انقلاب اسلامي ايران است. وي مهمترين وجه مشترك سازمان بسيج مستضعفين و اصناف كشور را تمايل آنها به اسلامي شدن هر چه بيشتر بازار و توسعه جايگاه اقتصادي كشور در عرصه هاي مختلف عنوان كرد و افزود: اگر بخواهيم ايران اسلامي در عرصه اقتصادي حرف اول را بزند، بايد راهي را دنبال كنيم كه به ارتقاي جايگاه توليد در كشور بينجامد
رئيس سازمان بسيج مستضعفين اظهار داشت: يكي از خواسته هاي اين سازمان از شوراي اصناف كشور ترويج كالاي ايراني و ارزش قايل شدن به اين نوع كالاها است. سردار نقدي با بيان اين كه بيكاري مهمترين مشكل جامعه است، گفت: توسعه جايگاه كالاهاي ايراني زمينه بسيار مناسبي براي اشتغال زايي و كاهش نرخ بيكاري در كشور است و شوراي اصناف مي تواند در اين راستا گام هاي مهمي بردارد. وي در ادامه خاطرنشان كرد: براي توانمند شدن و تبديل ايران به يك قدرت صنعتي نياز به تقويت بخش صادرات است و سازمان بسيج مستضعفين آماده هرگونه همكاري با شوراي اصناف و از جمله برگزاري كلاس هاي آموزشي براي اصناف كشور است.