(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 29 اردیبهشت 1390- شماره 19930

تخريب مساجد همچنان ادامه دارد
وحشت آل خليفه از بيداري اسلامي در بحرين
دروغ هاي بي پايان اوباما



تخريب مساجد همچنان ادامه دارد
وحشت آل خليفه از بيداري اسلامي در بحرين

ترجمه و تاليف: جعفر بلوري
اشاره
درباره بيداري اسلامي در منطقه به خصوص بحرين و مظلوميت شيعيان اين كشور كوچك بسيار گفته شده و همچنان نيز گفته مي شود. لشكركشي برخي كشورها همچون عربستان سعودي، امارات و قطر به بحرين يا وعده اخير نخست وزير مالزي براي اعزام نيرو به همراه اعزام ده ها مشاور نظامي پاكستاني به اين كشور و... به تنهايي گوياي دروغ بودن اساس تاسيس سازمان هاي حقوق بشر و بين المللي است. كدام قانون بين المللي اجازه برخوردهاي دوگانه را به سازمان هاي بين المللي و موسسان استعمارگر آن داده است؟ بحرين به جرم شيعه بودنش تحت شديدترين اقدامات سركوبگرانه قرار گرفته و در اين بين حاكمان اين پادشاهي حتي از تخريب اماكن مذهبي آن نيز ابايي ندارند. تخريب ميدان اصلي شهر و حتي جمع آوري سكه و اسكناس هايي كه روي آنها تصوير ميدان لولو چاپ شده است از ديگر اقدامات مضحك اين پادشاهي است كه به خيال خام خود مي تواند با آنها جلوي خروش مقدس مسلمانان را بگيرد.
در اين مقاله كه نشريه «كريستين ساينس مانيتور» به قلم «روي گاتمن» به چاپ رسانده، پيش از پرداختن به كشتار و سركوب شيعيان، به طور خلاصه به برخي اقدامات كودكانه و مضحك و در عين حال از سر وحشت آل خليفه در واكنش به بيداري مردم بحرين پرداخته كه همچون ساير موارد، زياد به آن پرداخته نشده بود. تخريب اماكن مذهبي قديمي و اعلام جديدالتاسيس بودن و مجوز ساخت نداشتن آنها يكي از اين اقدامات مضحك و اظهارات مضحكتر آل خليفه است كه به آن مي پردازيم.
سرويس خارجي كيهان
همزمان با سركوب حركت هاي انقلابي شيعيان بحرين، نيروهاي امنيتي اين كشور با استفاده از بولدوزر بسياري از مساجد و اماكن مذهبي مسلمانان و حتي غيرمسلمانان را با خاك يكسان كرده است.
روستاي تاريخي «عالي»، جايي است كه يكي از قبور بسيار قديمي اين كشور در آن واقع شده است، جايي كه مسجد 400 ساله «محمد بريقي» يكي از زيباترين مساجد شيعيان در جزيره كوچك بحرين و خليج فارس در آن قرار داشت. اگر اكنون به اين روستا سري بزنيد، تنها جاي لاستيك بولدوزرها را روي مخروبه هاي اين اماكن خواهيد يافت.
در «وايدرات»، جايي كه نخستين جرقه هاي اعتراضات در 14 فوريه از آنجا شروع شد، مسجد مؤمن مدت مديدي به عنوان مركز تجمع شيعيان شناخته مي شد. اكنون براي ديدن زيبايي خيره كننده اين مسجد فقط مي تواني به تصاويري نگاه كني كه از آن باقي مانده است. اكنون فقط آثاري از رواق اين مسجد باقي مانده و اثري از آن مسجد باشكوه نيست.
يكي از ساكنان محلي كه نامش را «ابو هادي» خواند، در اين باره به ما گفت: «وقتي كه بچه بودم به همراه پدربزرگم به اين مسجد آمده و در آنجا نماز مي خواندم. نمي دانم چرا اين مسجد را تخريب كردند؟ ده ها سال بود كه مسلمانان در اين مسجد نماز مي خواندند.»
در روستاهاي شيعه نشين اين پادشاهي كه جمعيتي بالغ بر يك ميليون و 200 هزار نفر را در خود جاي داده، حاكمان وهابي مذهب در راستاي سركوب قيام هاي مردمي و با استفاده از بولدوزر شروع به تخريب بسياري از مساجد كرده اند تا بدين ترتيب حقوق انسان هايي را كه با شور و هيجان راه خود را مي پيمايند تضييع كنند.
مقامات دولتي بحرين محكمه هاي مخفيانه اي را برپا و طي آن شيعياني را محكوم به اعدام كرده اند. سياستمداران برجسته به همراه پرستاران و پزشكاني كه اقدام به مداواي مجروحان انقلابي مي كردند نيز دستگير و روانه زندان شده اند. سيستم درماني بحرين نيز تحت كنترل شديد مزدوران آل خليفه قرار دارد و در اين بين اخراج دستكم 1000 استاد شيعه و قطع كامل حقوق آنها به همراه دستگيري دانشجويان، دانش آموزان، معلمان و كنترل شديد رسانه ها و... از ديگر اقدامات حاكمان بحريني است كه تاكنون اخبار آن توانسته به بيرون درز پيدا كند. و اما نكته مهم موجود در اين بگير و ببندها و سركوب ها اين است كه طبق آمارهاي رسمي، از هر چهار بحريني سه نفر شيعه هستند!
«باراك اوباما»، رئيس جمهور آمريكا تاكنون در مورد اين تخريب ها و سركوب ها، اقدامات يا واكنش هاي مهمي از خود نشان نداده است. بحرين و حافظ منافع اين كشور يعني عربستان سعودي، مدت زمان مديدي است كه به عنوان متحد كليدي آمريكا در منطقه شناخته مي شوند. بحرين ميزبان پايگاه ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا هم هست. بدين ترتيب با كنار هم قرار دادن همين چند فاكتور، مي توان به چرايي واكنش ضعيف آمريكا به سركوبگري هاي آل خليفه پي برد. خبرهاي منتشر شده نشان مي دهد تاكنون دستكم 40 مسجد و حسينيه و به طور كلي اماكن مذهبي (مسلمانان و غيرمسلمانان) در ناآرامي هاي اخير بحرين به طور كامل تخريب يا خسارت ديده اند. (بنا به اعلام انقلابيون بحريني از اين تعداد 27 مسجد به طور كامل تخريب شده است). با اين حال خبرهايي نيز وجود دارد كه نشان مي دهد در برخي شهرهاي اين كشور به خصوص «منامه» ميزان و تعداد اين خرابي ها نسبت به جاهاي ديگر به مراتب بيشتر است.
بنابه اعلام رهبران مخالفان، اين تخريب ها همه روزه با سرازير شدن شبانه مزدوراني كه تحت حمايت و پوشش كامل نيروهاي امنيتي و پليس قرار دارند، بدون وقفه همچنان ادامه دارد. در بسياري از موارد كارگران مزدور پس از تخريب شبانه مساجد، اقدام به جمع آوري سنگ ها و آوارها پيش از بيدار شدن مردم آن شهر مي كنند طوري كه مردم صبح زود پس از بيدار شدن ديگر مسجدي را كه سال ها در آن نماز مي خواندند را نمي بينند.
«شيخ خالد بن علي بن عبدالله الخليفه»، وزير دادگستري و امور اسلامي بحرين طي يك مصاحبه به دفاع از تخريب اين اماكن پرداخت و مدعي شد، هر مسجدي كه تخريب شده است، به طور غيرقانوني و به تازگي بدون اجازه ساخته شده است!
وي تصريح كرد: «كدام مسجد؟ مسجدي وجود ندارد، اينها ساختمان هايي بودند كه بدون مجوز و غيرقانوني ساخته شده بودند.»
اين ادعا بسيار مضحك است. به عنوان مثال ساكنان شهر «عالي» مي گويند، پيش از آغاز ناآرامي ها، دولت براي محافظت از مسجد «اميرمحمد بريقي» كه اكنون به طور كامل تخريب شده است، برنامه ساخت بزرگراه خود را تغيير داده بود. پس چگونه است كه همين مسجد به دلايل واهي كه وزير دادگستري اعلام مي كند، تخريب مي شود؟
علاوه بر اين، اسناد بسيار زيادي وجود دارد كه نشان مي دهد، بسياري از اين مساجد داراي قدمت چند ده ساله بوده اند، پس چگونه گفته مي شود كه آنها به تازگي و بدون مجوز ساخته شده اند. يا مسجد «شيخ عابد» روستاي «سيترا» كه داراي ساختماني بسيار قديمي و متزلزل بود، طوري كه مردم سال ها با آوردن قاليچه و ساير وسايل اوليه مورد نياز، كف زمين آن را پوشانده و به اداي نماز مي پرداختند. تخريب اين مسجد به بهانه ساخت بدون مجوز واقعاً مضحك است.
كينه توزي آل خليفه
به دنبال انتشار تصاوير و خبرهاي تخريب اماكن مذهبي، برخي انتقادهاي بين المللي عليه آل خليفه آغاز شد. منتقدان اعلام مي كردند كه دولت بحرين موظف است طبق قوانين جهاني لااقل از ميراث فرهنگي خود حفاظت كند. يكي از اين انتقادات كه با بي توجهي محض مقامات بحريني مواجه شد اين بود كه، نيروهاي آل خليفه هنگام راندن بولدوزرها بر روي مساجد و يا دستگيري و شكنجه فعالان سياسي مخالف، با مردمان خود همچون «جمعيتي اسير» برخورد مي كند. گويا انتقاد از اين گونه رفتارهاي نابخردانه و «كينه توزانه» رهبران سني با مردم و مساجد و اماكن مذهبي، كوچكترين تاثيري در رفتار آنها ندارد.
اگر تاريخ بحرين را ورق بزنيم، خواهيم ديد كه شيعيان اين سرزمين با اكثريت جمعيت، همواره از وجود تبعيض از سوي خاندان آل خليفه رنج برده و اعتراض هاي آنان نيز راه به جايي نبرده است. در وجود تبعيض و استبداد همين بس كه، شيخ خليفه بن سلمان آل خليفه، بيش از 40 سال است پست نخست وزيري اين كشور را با خود يدك مي كشد.
اواسط ماه مارس، دولت بحرين كه اعتصاب ها و تظاهرات چند ماهه اي را پشت سر گذاشته بود، يك روز پس از ديدار با وزير دفاع آمريكا، ناگهان گفت وگوها با گروه هاي معترض شيعه و سني را ترك و از عربستان خواست 1500 نظامي به اين كشور گسيل دارد تا بدين ترتيب بتواند ناآرامي ها را كنترل كند. منامه سپس با تحميل حالت فوق العاده شروع به سركوب وحشيانه كساني كرد كه بيش از هر چيزي، با آنها داراي اختلافات عقيدتي بود. تخريب ميدان لولو كه از سوي انقلابيون به ميدان شهدا تغيير نام يافته بود، جزو نخستين اقدامات مشترك نظاميان بحريني و سعودي بود. ميداني كه به عنوان مركز اصلي تجمع انقلابيون به شمار مي رفت. آل خليفه حتي به اين هم اكتفا نكرد و با جمع آوري و ابطال سكه هاي نيم ديناري و اسكناس هايي كه عكس ميدان لولو بر روي آنها حك يا چاپ شده بود، عمق وحشت و نگراني خود را از به ثمر رسيدن انقلاب در اين كشور نشان داد.
از همه بدتر اين است كه سخنان نفرت انگيز مربوط به نسل كشي 1994 «رواندا» اكنون در ملاعام مطرح مي شود. گلف نيوز، روزنامه انگليسي زبان طرفدار دولت بحرين نيز اخيراً به طور برجسته اقدام به انتشار نامه يكي از خوانندگاني كرد كه در آن شيعيان را به موريانه هايي تشبيه كرده بود كه بايد به كلي از بين رفته و نابود شوند.
در اين نامه آمده بود: «با خلاص شدن از شر اين موريانه هاي سفيد، آنها ديگر باز نمي گردند...»
شبكه هاي تلويزيوني اين كشور نيز شايع كرده اند كه رهبران مذهبي شيعيان به طرفداران خود اجازه داده اند دروغ گفته و فرياد بزنند هر آنچه كه تلويزيون مي گويد، غيرقابل اعتماد است.
منازعه جهاني بحرين
در حالي كه جمهوري اسلامي ايران با اكثريت شيعه در تلاش است نفوذ شيعه را در منطقه خليج فارس گسترش دهد- كاري كه به خوبي در عراق انجام داد- شبكه عرب زبان الجزيره كه متعلق به امير قطر است و يا شبكه تلويزيوني العربيه كه در خدمت سعودي هاست، با سكوت معني داري نظاره گر بحران حاكم بر بحرين هستند. اقدامي كه بيش از ضربه زدن به بيداري بحرين، به حيثيت حرفه اي اين رسانه ها ضربه زد.
نوع واكنش آمريكا و غرب نيز واضح است و نيازي به تكرار مكررات نيست.
شيخ خالد وزير دادگستري و امور اسلامي بحرين هنگام مصاحبه يكي از خبرنگاران منتقد غربي و در توضيح علت تخريب اماكن مذهبي، از روي دفترچه يادداشت خود طوري پاسخ داد كه گويا اين كارها از روي برنامه مدون صورت گرفته و ارتباطي به حوادث جاري اين كشور ندارد. اما در حين همين توضيحات، نتوانست به برنامه تخريب مسجد مؤمن توضيحي دهد. چرا كه وي در دفتر يادداشت خود مساجد را با شماره ثبت كرده بود نه با نام!
وقتي خبرنگار از او خواست يك كپي از دفترچه يادداشتش را به او بدهد، وي با اين بهانه كه «اينها يكسري مكاتبات داخلي است» از دادن آنها امتناع كرد.
وقتي از شيخ پرسيده شد كه آيا تخريب پرستشگاه ها و اماكن مذهبي كه داراي قدمت بالايي هم هستند مي تواند به عنوان يك جرم تحت تعقيب قرار بگيرد يا خير؟ خالد پس از يك مكث كوتاه همراه با غافلگيري با اين جمله كه «اگر تخلفي صورت بگيرد و اين تخلف ثابت شود آن ساختمان خيلي خيلي بهتر از قبل دوباره ساخته مي شود.» باز هم از پاسخ طفره رفت.
خبرنگار باز پرسيد: و اگر اقدامات آنها در تخريب اين اماكن قانوني بوده پس چرا اين كار در تاريكي شب انجام شده است؟ يعني زماني كه ساكنان نمي توانند از آن تصاويري تهيه كنند؟ وي پاسخ داد: «انجام اين كار هنگام صبح كار بسيار سختي است. اين كار ما نوعي احترام به اعتقادات مردم است. ما سعي مي كنيم اين كارها را زماني انجام دهيم كه به مردم لطمات روحي وارد نشود. حداقل اينكه مردم مساجد را به هنگام تخريب شدن نمي بينند!»
از آنجايي كه آقاي وزير اسامي مساجد را با نام ثبت نكرده بود، نتوانست با اطمينان بگويد ساير اماكن مذهبي كه خبرنگار از نزديك آنها را ديده بود، به دليل قدمت زياد تخريب شده بود يا به دليل ساخت غيرقانوني يا حتي به دليل اينكه بدون اجازه در زمين هاي دولتي يا خصوصي ساخته شده بود!
اين مقام بحريني گفت 41 مكان مذهبي (مسجد يا حسينيه) در منامه پايتخت بحرين با واكنش هاي قهري دولت روبه رو شده است. نكته جالب اينكه او در ميان اين همه اماكن و ساختمان مذهبي، نتوانست نام دو مسجد تخريب شده كه متعلق به مسلمانان اهل تسنن باشد را به زبان آورد!
شيخ خالد چندي پيش به صراحت اعلام كرده بود كه بحرين تقريباً 600 مكان مذهبي دارد و از اين بين تنها 10درصد تخريب شده است. اما وقتي اين جمله وي را يادآوري كرديم زير بار نرفت و گفته هاي صريح و ضبط شده خود را هم تكذيب كرد.

 



دروغ هاي بي پايان اوباما

اشاره
«باراك اوباما» در جريان مبارزات انتخاباتي و پس از پيروزي اش متعهد شد، اخلاق را پس از سال هاي زمامداري بوش به كاخ سفيد باز گرداند.
اما هنوز دور نخست رياست جمهوري وي به پايان نرسيده حوادثي روي داد كه «دروغ» بودن اين ادعا را نشان داد. به قول نويسنده «كانتر پانچ» اوباما در شرف دفن شدن زير آتشفشاني از دروغ هاست. آتشفشاني كه هنوز دروغ هايش در حال فوران است.
پايگاه اينترنتي «كانتر پانچ» در مقاله اي به قلم «الكساندر كان برن» به بررسي همين دروغ ها پرداخته است. دروغ هاي گفته شده درباره «مرگ بن لادن» موضوعي است كه اين نويسنده به آن مي پردازد.
سرويس خارجي
به ندرت مي توان در ميان صحبت هاي باراك اوباما و يا در گزارش هاي بعدي «جان برنان» هماهنگ كننده ارشد ضد تروريسم كاخ سفيد مطلبي را يافت كه بعدا با تكذيب «لئون پانه تا» رئيس سازمان سيا و يا سخنگوي كاخ سفيد رو به رو نشده باشد؛ گاهي نيز اين سخنان با تكذيب هيچ مقام رسمي مواجه نمي شد ولي مستندات موجود، آن را انكار مي كرد.
و اما عكسي كه از اوباما در كنار هيلاري كلينتون و مشاوران ارشد امنيتي كاخ سفيد منتشر شد. ابتدا ادعا شد كه اين جمع به صورت مستقيم در حال تماشاي صحنه هاي مربوط به يورش يگان ويژه نيروي دريايي آمريكا به مخفيگاه بن لادن هستند. بعدها هم گفته شد كه اين فيلم درباره كشته شدن دو مرد و يك زن است. با در نظر گرفتن تمامي جوانب، تناقض گويي ها و اطلاعات، به نظر مي رسد كه فيلم قتل بن لادن ساختگي است. اصلا شايد اوباما و جمع دوستان او در حال تماشاي پخش مجدد يك مسابقه بسكتبال بودند. پانه تا نيز بعدها اعتراف كرد كه درست پيش از ورود نيروهاي ويژه به داخل ساختمان، پخش مستقيم عمليات با مشكل مواجه و قطع شد.
«پانه تا» در جاي ديگر اعتراف كرد كه بن لادن مسلح نبوده و برخلاف اخبار موجود، در پشت دامن همسر خود مخفي نشده بود.وي همچنين اذعان كرد كه براساس قوانين نظامي، اسامه بن لادن غيرمسلح بايد دستگير مي شد ولي در ادامه طي عباراتي مبهم مدعي شد كه اسامه نوعي رفتار مقاومتي نامشخص از خود نشان داده است. احتمالا بن لادن كه از ناراحتي كليه و كبد رنج مي برده، قصد داشته براي راه رفتن عصاي خود را به دست گيرد (و مرتكب يك رفتار مقاومتي نامشخص شده است!). همانطور كه پليس لس آنجلس نيز به خوبي مي داند، دست دراز كردن به سوي عصا و يا حتي در دست داشتن يك تلفن همراه مي تواند حكم مرگ شهروندان سياهپوست ايالات متحده را امضا كند؛ حال مشهورترين تروريست تحت تعقيب دولت آمريكا را درنظر بگيريد كه در مقابل چندين سرباز ورزيده و تا دندان مسلح نيروي دريايي ايستاده است بي شك اعصاب و روان خود را از ترس از دست مي داد.
شايد بن لادن را به تاسي از روشي شناخته شده براي تسكين درد، سنگسار كرده اند. بسته هاي ماري جواناي پيدا شده در خانه وي نشان مي دهد بن لادن نيز مانند ديگر ستارگان بين المللي دوست داشته كه دوران بازنشستگي خود را با دود كردن گراس و ضبط سخنراني بگذراند، دي وي دي هايي كه با نااميدي در كنار كتابخانه وي انباشته شده نشان مي دهد كه وي اميد داشته با فرستادن اين دي وي دي ها به شبكه الجزيره بار ديگر خود را در تلويزيون ببيند.
كاخ سفيد ادعا مي كند كه بنابه دلخراش بودن صحنه هاي موجود از صورت گلوله خورده بن لادن، از انتشار اين تصاوير جلوگيري كرده است و پس از مطابقت دادن DNA جنازه با نزديكان بن لادن، جسد وي را به سرعت و با رعايت تشريفات در يك پوشش سنگين قرار داده و از عرشه ناوهواپيمابر كارل وينسون به درون آب هاي درياي عرب انداخته است.منتظر باشيد، احتمالا در آينده اي نزديك خبر بيرون كشيده شدن جسد بن لادن از همان محل در اخبار منتشر مي شود!
شايد عكاس يگان ويژه نيروي دريايي فراموش كرده، درپوش لنز دوربين خود را بردارد. اوباما ادعا مي كند نسبت به اخلاقيات مقيد و حساس است، ولي در حقيقت او در حال مبارزه با هيچ است. وي نيز قبول دارد كه تماشاي سراسامه براي مردم جذاب خواهد بود. در زمان جرج بوش، عكس هاي زيادي از اجساد مثله شده پسرهاي صدام كه در سال 2003 توسط نيروهاي ويژه آمريكا كشته شدند و حتي فيلم آويزان كردن صدام حسين از طناب دار نمايش درآمد.
كمي به عقب برگرديم؛ در زماني كه خبري از آزمايش تطبيق DNA نبود، نيروهاي ويژه آمريكا بلافاصله پس از قتل چه گوارا مجوز عكسبرداري را براي بسياري از عكاسان حاضر در صحنه صادر كردند. آنها حتي براي تطبيق اثر انگشت چه گوارا در سازمان سيا، دستان وي را از جسدش جدا كردند. به خاطر داشته باشيد، ما در حال بازگويي اعمال يك جنايتكار بالفطره نيستيم.
اوباما در سخنراني اخير خود مدعي شد كه مأموران اطلاعاتي آمريكا از ماه اوت سال گذشته، مخفيگاه بن لادن را پيدا كرده بودند و در ماه هاي آتي تنها به مراقبت از اين خانه مشغول بودند و با گرفتن رد مخبران مورد اعتماد بن لادن به اين نتيجه رسيدند كه احتمالا، و نه صددرصد، اسامه در اين عمارت است.
حال به موارد ضد ونقيض ديگر مي رسيم. اين عمارت سه طبقه يكي از شناخته شده ترين عمارت هاي موجود در آن محله است. «شوكت قدير» يكي از افسران مطلع ارتش پاكستان در مصاحبه با كانترپانچ گفت: براساس مدارك موجود، اين خانه از ابتداي شروع عمليات ساختماني زير نظر سازمان اطلاعات پاكستان بوده است.
شوكت به من گفت كه برخلاف گزارش «كارلوتا گال» كه در تاريخ 5مه در روزنامه نيويورك تايمز منتشر شد، هيچ يك از دومخبر مورد اعتماد بن لادن در ميان كشته شدگان نبوده اند.
شوكت همچنين گفت: «خانه اي كه اسامه در آن پناه گرفته بود، در محله «مردان» كه اكثريت ساكنان آن پشتو زبان هستند قرار داشت كه اين خانه متعلق به دوبرادر با نام هاي مستعار بود. در سطح محله، اين دو برادر را «ارشد» و «چوتا پاتان» صدا مي كردند كه به معني پاتان بزرگ و پاتان جوان است. اين دو برادر طي 7سال گذشته در همين خانه ساكن بودند. مشكل اينجاست كه هيچ يك از دو برادر در ميان كشته شدگان نبودند. اگر همانطور كه سيا مدعي شده است، محل اختفاي اسامه با تعقيب مداوم يكي از مخبرين خود وي برملا شده است، آيا نبايد حداقل يكي از اين دو برادر در ميان هفت جسد موجود در عمارت ابيت آباد باشد (اجساد متعلق به يك زن، يك كودك، و هفت مرد بين 2 تا 30 سال است). هيچ يك از دو برادر در ميان كشته شدگان نيستند... نتيجه اينكه اسامه مورد خيانت اطرافيان خود واقع شده و وي در عمارت ابيت آباد به تله افتاده است. يك عمليات تله گذاري كه توسط يك و يا دو تن از مورد اعتمادترين دستياران خود وي طراحي شده است نه آمريكائي ها.
در واقع، احتمالا اطلاعات سرويس اطلاعاتي آمريكا از اين عمارت و ساكنان احتمالي آن به يافته هاي سال 2005 برمي گردد.
«شامير» مقاله نويس صهيونيستي نيز در نوشته هاي خود در كانترپانچ اين مطلب را تأييد مي كند. وي اسناد ويكي ليكس درباره گوانتانامو را با مقالات نيويورك تايمز و گاردين مقايسه مي كند.
شامير در گزارش خود مي نويسد، اين دو روزنامه در مقالات خود از اطلاعات موجود در پايگاه ويكي ليكس استفاده مي كردند شامير مي گويد: كارمند اسبق آلماني تبار ويكي ليكس، «دانيل دومشايتبرگ» اين فايل ها را به قيمتي نامعلوم به نيويورك تايمز و گاردين داد. به گفته شامير، اين شخص فايل ها را با گاردين معامله كرد و يك قرارداد تنظيم مشترك مقاله نيز با نيويورك تايمز منعقد كرد. هر دو مقاله پس از اصلاحات و يا بهتر است بگوييم، سانسور توسط سازمان هاي مخفي چاپ شد.
وقتي كه مدير پايگاه و يكي ليكس متوجه شد اين دو روزنامه مي خواهند فايل هاي وي را به صورت مقاله منتشر كنند، با همكاري تيم خود تمام فايل هاي موجود پايگاه را در معرض ديد كاربران قرارداد. رقبا نيز با دسترسي به فايل هاي دومشايتبرگ شروع به انتشار اطلاعات كردند.
شامير مهم ترين اصلاحات ايجاد شده در مقاله هاي گاردين و نيويورك تايمز را اصلاحات خواسته شده از سوي اداره اطلاعات آمريكا بيان مي كند. نام «نشوان عبدالرزاق عبدالباقي» كه با نام «عبدالهادي العاقي» با شماره 10026- IZ در فايل مربوط به «ابو الليبي» و ديگر فايل ها آورده شده، از مقالات اين دو روزنامه حذف شده بود.
اين نكته بسيار مهم است، زيرا العراقي ارتباطات بسيار نزديكي با الليبي داشت. الليبي در سال 2003 به عنوان مخبر مورد اعتماد و رسمي بن لادن تعيين شده بود و بنابراين، هميشه از محل اقامت بن لادن اطلاع داشت. در آخر، مأموران آمريكايي الليبي و العراقي را در دو عمليات جداگانه دستگير كردند و با شكنجه الليبي از وظايف وي به عنوان مخبر بن لادن و احتمال حضور بن لادن در ابيت آباد مطلع شدند.
مقايسه نسخه تعديل شده گاردين و نسخه اصلي ويكي ليكس نشان مي دهد اطلاعات مربوط به العراقي، مأمور نفوذي كه احتمالا زير شكنجه مأمورين آمريكايي بوده، به خواسته سرويس اطلاعاتي آمريكا از ميان مطالب موجود حذف شده است. اين مسئله ارتباطي به «اصل مراقبت از مأموران نفوذي» ندارد زيرا در همان زمان اخباري منتشر شده مبني بر اينكه الليبي پيش از رسيدن سفير آمريكا در طرابلس، در يكي از زندان هاي ليبي خودكشي كرده است. فايل مربوط به العراقي نيز كاملا مفقود شده است؛ وي در سال 2005 دستگير شد و تا زمان انتقال به گوانتانامو، در زندان هاي مخفي متعددي تحت مراقبت بود و در حال حاضر نيز در گوانتانامو به سر مي برد.
پس نتيجه مي گيريم كه سرويس اطلاعاتي آمريكا، از سال 2005، يعني از زمان دستگيري الليبي از وجود محلي به نامه ابيت آباد اطلاع داشته است. شامير مي گويد، مطالعه دقيق پرونده نشان مي دهد كه الليبي از ماه اكتبر سال 2002 با العراقي رابطه داشته است. در سال 2003، بن لادن الليبي را به عنوان رابط رسمي خود با ديگر اعضاي گروه در پاكستان معرفي كرد. در اواسط سال 2003، الليبي به همراه خانواده خود به ابيت آباد نقل مكان كرد و بين دو شهر ابيت آباد و پيشاور كار مي كرد. وي همچنان با العراقي در ارتباط بود.
با توجه به اين روايات مي توان نتيجه گرفت كه با انتشار گزارش سانسور نشده ويكي ليكس، اداره اطلاعات ايالات متحده نتيجه گرفت كه دستياران بن لادن به زودي از اطلاعات آمريكايي ها نسبت به رابط هاي بن لادن مطلع مي شوند و از اسامه خواهند خواست در اسرع وقت محل اقامت خود را تغيير دهد. همين نتيجه گيري باعث شد اوباما دستور حمله نيروهاي ويژه به ابيت آباد را صادر كند.
از اين آتشفشان فعال كه گدازه هايش چيزي جز دروغ نيست، مي توان نتيجه گرفت كه مبارزات انتخاباتي اوباما براي در دست گرفتن زمام كاخ سفيد در چهار ساله دوم با موفقيت شروع شده است. اين مبارزات با انتشار تصوير گواهي ولادت اوباما در 27 آوريل سال جاري آغاز شد. به نظر مي رسد اوباما در صدور به موقع گواهي ولادت (براي خود) و گواهي فوت (براي بن لادن) با مشكل مواجه شده است.
اوباما مي توانست گواهي ولادت خود را در سال 2008 به معرض ديد عموم بگذارد، يعني همان زماني كه شايعات مربوط به محل ولادت وي ضعيف بود. به جاي اين كار اوباما تا چند روز پيش از انتشار اين مدرك امتناع كرد و با اين كار خود 25درصد مردم آمريكا و 50درصد جمهوريخواهان را به اين فكر انداخت كه «شايد رئيس جمهور چيزي را از ما مخفي مي كند.» انتشار عكس هاي بن لادن براي پايان دادن به حرف و حديث ها موثر بود.
حتي اگر آسمان ابيت آباد در روز جمعه، 29 آوريل ابري نبود، اوباما مي توانست نيروهاي ويژه را در همان روز عروسي نوه ملكه انگليس به آنجا اعزام كند. افسوس، داستان واقعي «تاريخ ما» توانايي بي رحمانه اي براي دروغ گفتن در مورد همه چيز دارد، و همه اينها درحالي است كه از ارزش هاي والاي اخلاقي دم مي زنيم.
منبع: فارس

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14