(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 5 تیر 1390- شماره 19959

ما مفتخريم آمريكا و اسرائيل دشمنان ما هستند
صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني
حكمت تذكر امتحانات الهي

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ما مفتخريم آمريكا و اسرائيل دشمنان ما هستند
صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني

سيد علي بني لوحي
و ملت ما بلكه ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينكه دشمنان آنان كه دشمنان خداي بزرگ و قرآن كريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند كه از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتكارانه خود دست نمي كشند وبراي رسيدن به رياست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمي شناسند. و در راس آنان امريكا اين تروريست بالذات دولتي است31 كه سرتاسر جهان را به آتش كشيده و هم پيمان او صهيونيست32 جهاني است كه براي رسيدن به مطامع خود جناياتي مرتكب مي شود كه قلم ها از نوشتن و زبان ها از گفتن آن شرم دارند؛ و خيال ابلهانه «اسرائيل بزرگ33 »! آنان را به هر جنايتي مي كشاند . وملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند كه دشمنان آنها حسين اردني اين جنايت پيشه دوره گرد، و حسن و حسني مبارك هم آخور با اسرائيل جنايتكارند34 و در راه خدمت به امريكا و اسرائيل از هيچ خيانتي به ملتهاي خود رويگردان نيستند. و ما مفتخريم كه دشمن ما صدام عفلقي است كه دوست ودشمن او را به جنايتكاري و نقض حقوق بين المللي و حقوق بشر مي شناسند و همه مي دانند كه خيانتكاري او به ملت مظلوم عراق و شيخ نشينان خليج، كمتر ازخيانت به ملت ايران نباشد35. و ما و ملت هاي مظلوم دنيا مفتخريم كه رسانه هاي گروهي و دستگاه هاي تبليغات جهاني، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنايت و خيانتي كه ابرقدرت هاي جنايتكار دستور مي دهند متهم مي كنند. كدام افتخار بالاتر و والاتراز اينكه امريكا با همه ادعاهايش و همه ساز و برگهاي جنگي اش و آن همه دولت هاي سرسپرده اش و به دست داشتن ثروت هاي بي پايان ملت هاي مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه هاي گروهي، در مقابل ملت غيور ايران و كشور حضرت بقيه الله - ارواحنا لمقدمه الفدا - آنچنان وامانده و رسوا شده است كه نمي داند به كه متوسل شود! و رو به هر كس مي كند جواب رد مي شنود36 ! و اين نيست جز به مددهاي غيبي حضرت باري تعالي - جلت عظمته - كه ملت ها را به ويژه ملت ايران اسلامي را بيدار نموده و از ظلمات ستم شاهي به نور اسلام هدايت نموده.
31 - پس از پيروزي رزمندگان در عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر، آمريكا و غرب كمك به عراق را افزايش دادند. سياست جانبدارانه آمريكا از عراق كه مشاورامنيت ملي ريگان رئيس جمهور آمريكا آن را در تاريخ 17/12/1361 (وصيت نامه حضرت امام (رحمه الله عليه) در همين ايام نوشته شده است) مورد تأييد قرار داد سبب گرديد پس از حذف نام عراق از ليست كشورهاي به اصطلاح تروريست، وزارت خارجه آمريكا طرحي را براي كمك به عراق تهيه نمايد. مشاور امنيت ملي ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا در تاريخ ياد شده رسماً اعلان كرد كه آمريكا در جنگ جانب عراق را گرفته است. در حقيقت هر كشوري كه منافع آمريكايي ها را به خطر بيندازد تروريسم لقب گرفته در ليست سياه قرار مي گيرد. نيويورك تايمز در تحليلي در همان ايام نوشت: « برداشت حكومت ما از مفهوم تروريسم، اين است كه اگر كسي در برابر ادعاهاي ما قد علم كند، تروريست بالفطره است و چنين آدمي وقتي مورد حمله ما قرار مي گيرد، بايد به حقانيت اين حمله بسان يك كيفر آسماني اذعان كند. بنابراين در برداشت ما، تروريست كسي است كه در مقابل حمله ما از خود دفاع كند«.( آمريكا شيطان بزرگ، ص 110 . )
32 - صهيونيسم تفكري نژاد پرستانه است كه توسط سرمايه داران يهودي براي كنترل و تسلط بر جهان در اواخر قرن نوزدهم در اروپا به وجود آمد و سلطه خود را در قرن بيستم به سرمايه داري آمريكا و بخش عمده اي از جهان گسترش داد. در پروتكل چهاردهم صهيونيسم آمده است: «ما بايد ساير مذاهب را از بين ببريم. اگر در نتيجه اين اقدام ملحدان جديدي بوجود آيند، اين مسأله به عنوان مرحله اي انتقالي با اهداف ما تعارضي نخواهد داشت. ما جوانان غير يهود را با آموزش اصول و فرضياتي كه از نظر ما كذب محض است ولي خود، آنها را القاء كرده ايم گيج و گمراه ساخته و روحيه آنها را تضعيف كرده ايم»( پژوهه صهيونيّت، ص 35. )
33 - دولت آمريكا يكي از حاميان اصلي صهيونيسم جهاني است، بلكه يهود و صهيونيسم بر اداره آمريكا نيز توسط سرمايه داران ولابي هاي صهيونيستي احاطه دارد. سازمان صهيونيسم در بيشتر نقاط جهان مراكز جاسوسي دارد كه با سازمان جاسوسي موساد درارتباط هستند. مهمترين حربه صهيونيسم جهاني تسلط بر رسانه هاي جهاني است كه با گسترش اينترنت و ماهواره ها ظرفيت بيشتري را به خود اختصاص داده است.
پيروان صهيونيسم از ابتداي پيدايش يك هدف اساسي و عمده را دنبال مي كردند و آن تشكيل يك دولت يهودي يا حكومت جهاني
تحت سلطه يهود با عنوان اسرائيل بزرگ در فلسطين بود. بر اين اساس پس از تشكيل دولت اسرائيل در سال 1948 ميلادي، صهيونيستها در صدد ايجاد اسرائيل بزرگ برآمدند و براي توجيه اين سياست خود، آن را مطابق تعاليم تورات دانستند. نقشه اسرائيل بزرگ بيشتر كشورهاي اسلامي و يا بخشي از آنها را در بر مي گيرد. نقشه مزبور در گزارش پژوهشي «بنيامين مارزار» كه تحت نظارت دولت اسرائيل منتشر شد وجود دارد. در نقشه مزبور، حدود اسرائيل را از نيل تا فرات قرار داده اند و اسرائيل همه خليج فارس، شمال عراق، مسقط، عمان، نجد، تركيه، سوريه، جنوب لبنان، شرق فلسطين، غرب اردن، بخشي از مصر و جنوب سودان را شامل مي شود. به علاوه نقشه بزرگتر اسرائيل كه مي تواند مرحله بعد از پياده شدن طرح اسرائيل بزرگ باشد، كردستان، منطقه جنوب شرقي ايران، جنوب غربي افغانستان، و بخشي از شمال غربي پاكستان را نيز شامل مي گردد. صحيفه امام، ج 21، ص 459 .
34 - ملك حسين، پادشاه اردن، ملك حسن پادشاه مراكش و حسني مبارك رئيس جمهور مصر، مثلث سران مرتجع كشورهاي اسلامي بودند كه در كنار كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران، دشمني با جمهوري اسلامي را به حد اعلاي خود رسانده و كمك هاي مالي و نظامي و ديپلماسي بسيار وسيعي را به صدام و به منظور سرنگوني جمهوري اسلامي ايران انجام داده اند. سياست هاي اين سه پادشاه وابسته به آمريكا در راستاي تقويت اسرائيل و اجراي سياست هاي صهيونيسم جهاني بود. همچنين رجوع كنيد به ضميمه شماره: امام (رحمه الله عليه) در دومين هفته شروع جنگ تحميلي با اشاره به وابستگي بعضي سران عرب به آمريكا و صهيونيسم جهاني فرمودند: بعضي شيخ نشين هاي خليج و بعضي دولت هاي كشورهاي اسلامي درجنگ بين اسلام و كفر، طرف كفر را اختيار و كمك هاي نظامي و تبليغاتي از دولت غاصب بعث و جنايتكار مي كنند و جاي تأسف و شگفت است كه كساني خود را مسلمان بدانند و حكام كشورهاي اسلامي، و بر ضد اسلام و قرآن كريم قيام كنند و آتش به روي مسلمانان بي گناه گشايند. اينان بايد بدانند اگر ثابت شود كه برخلاف مصالح اسلام عملي انجام داده اند و برائت خود را ثابت نكنند. دولت و ملت اسلام با آنان به وظيفه شرعيه عمل مي نمايند. اينجانب آنان را موعظه مي كنم كه دست از مخالفت با اسلام و طرفداري از كفر بردارند و به وظيفه انساني و اسلامي خود عمل كنند و با سرنوشت خود بازي نكنند.» صحيفه نور، ج 13، ص 112
35 - امام خميني (رحمه الله عليه) در جاي ديگري در مورد صدام رئيس حزب بعث و رئيس جمهور عراق مي فرمايند: «صدام را وادار كردند كه به اين كشور اسلامي حمله كند واز زمين و هوا و دريا حمله كرد به ما و بعضي از اشخاصي كه آن وقت سردمدار بودند خيانت كردند به اين كشور و در عين حالي كه اطلاع داشتند، چيزي نگفتند. لكن همين صدامي كه حمله كرد به كشور ما، با اسم اسلامي و اينكه با گبرها مي خواهم مبارزه كنم، با اين اسم خودش را آرايش مي داد، و اين جز يك انحطاط اخلاقي كثيف هست؟ و آنهائي كه از اول تا حالا به صدام اسلحه دادند، پول دادند و ارتش برايش فرستادند، اينها همه مي گويند ما مسلمان هستيم و طريقه ما طريقه اسلام است. باكي اينها دارند مبارزه مي كنند؟ با آن جمعيتي كه از بچه وبزرگشان، از مرد و زنشان، از حكومت تا مجلس و تا هر جا كه انسان ملاحظه مي كند و آنها هم مي دانند، همه هر چه دارند هي فرياد اسلام را مي زنند«، صحيفه نور، ج 16، ص 106.
36 - در نگاه حضرت امام (رحمه الله عليه) آمريكا محور شرارت عليه ايران اسلامي و «شيطان بزرگ» است. بيشترين مواضع سياسي امام خميني (رحمه الله عليه) در دهه ي اول انقلاب عليه آمريكا و تبيين دشمني هاي آن كشور عليه مردم ايران است. به اين سخنان توجه كنيد كه فرازهايي از سخنان ايشان تا قبل از نوشته وصيت نامه است:
الف- آمريكا به اين زودي دست از ما بر نمي دارد،
(صحيفه نور، ج 5، ص 258).
ب- عمال آمريكا آشوب مي كنند. (همان، ج 6، ص 39)
ج- آمريكا در ايران مشغول توطئه است، شما بايد بيدار باشيد. (همان، ص 48)
د- روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. (همان، ص 57)
هـ- دولت آمريكا شكست خورده و زخمي است، مار زخمي است. (همان، ص 58)
و- برويم روي مسائل اصلي، آمريكا دشمن ماست. الان توطئه ها زياد است. (همان، ص 225)
ز- بعضي از اين احزابي كه چپ گرايي مي كنند، آمريكا درست كرده است. (همان، ج 8، ص 187)
ح- دشمنان اسلام، در رأس آنها آمريكا و اسراييل است. (همان،
ص 233)
ط- آمريكا دشمن شماره اول بشر و ماست. (همان، ج 10، ص 57)
ي- تمام گرفتاري هاي مسلمين از آمريكاست. (همان، ص 76)
پاورقي

 



حكمت تذكر امتحانات الهي

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
تدبر در احوال مؤمنين گذشته
درهمين خطبه در رابطه با امتحان مي فرمايد: «... و تدبروا احوال الماضين من المومنين قبلكم»؛ تاريخچه مؤمنين قبل از خودتان را مطالعه كنيد. به تعبير بنده: در گذشته اكثريت مؤمنين، كساني بوده اند كه با گرفتاري زندگي كرده اند و زندگي مرفه، آرام و آسوده اي نداشته اند؛ «كيف كانوا في حال التمحيص و البلاء لم يكونوا اثقل الخلائق اعباء و اجهد العباد بلاء و اضيق اهل الدنيا حالا» آيا اينان بارشان از همه سنگين تر نبود؟ آيا دستشان از همه خالي تر نبود و تنگدست تر از ديگران نبودند؟ بعد حضرت به بني اسرائيلي كه در چنگال فرعونيان برده بودند، مثال مي زند: «اتخذتهم الفراعنه عبيدا»: با اينكه فرزندان پيغمبران بودند، ولي فرعونيان اينان را به بيگاري و بردگي كشيدند. اين امر براي اينان امتحان بود. حضرت مي فرمايند: «... حتي اذا راي الله سبحانه جد الصبر منهم علي الاذي في محبته و الاحتمال للمكروه من خوفه جعل لهم من مضايق البلاء فرجا فابدلهم العز مكان الذل...» وقتي خدا ديد كه اين گروه از بني اسرائيل با اينكه در چنگال فرعونيان اسيرند، بر بلاي خدا صبر مي كنند و دست از دينشان برنمي دارند، و فرعوني و بت پرست نمي شوند، و وقتي خدا ديد اينان جداً صبر مي كنند، و اين همه به خاطر دوستي و محبت خدا بود، خداوند از آن سختي ها، فرجي بر اين ها قرار داد و ذلت آن ها را تبديل به عزت كرد. اين همه سختي را براي چه تحمل كردند؟ حضرت امير مي فرمايند: «في محبته»: براي اين كه خدا را دوست داشتند و در راه محبت خدا سختي ها را تحمل كردند. كار به جايي رسيد كه فرعونيان غرق شدند و اينان نجات پيدا كردند.
اين ها نمونه هايي از امتحان بود كه تنها در يك خطبه از نهج البلاغه ذكر شده است.حضرت دراين خطبه به ذكر نمونه امتحانات از پيش از خلقت آدم تا پايان اين عالم پرداخته است، كه همه ما نيز مورد اين امتحانات قرار مي گيريم.
فتنه هاي عام و خاص الهي
وقتي موارد فتنه و امتحان را ملاحظه مي كنيم- مخصوصا در خود قرآن- به مواردي برمي خوريم كه ازطرف خدا معين شده و آن هم قطعا واقع خواهندشد؛ مثلا وقتي مي فرمايد: «انما اموالكم و اولادكم فتنه...»1 اموال و اولاد شما وسيله امتحان هستند، اين ها را خدا وسيله امتحان قرار داده-است و براي همه وسيله امتحان مي باشند.
موارد ديگري هم وجود دارد كه امتحان خاص است. اين موارد نيز چنين هستند كه وقتي خدا آنها را وسيله امتحان براي كسي قرار مي دهد، ديگر نمي توان آن را تغيير داد و خواه ناخواه، واقع خواهدشد، مثلا امتحاناتي كه براي حضرت ابراهيم- علي نبينا و آله و عليه السلام- اتفاق افتاد: «و اذابتلي ابراهيم ربه بكلمات...»2
در اين موارد، امتحان كننده و فاعل فتنه، خداست. حتي گاهي قرآن امور كوچكي را به صورت فتنه معرفي مي كند كه انسان تعجب مي كند.در سوره مدثر مي فرمايد: «عليها تسعه عشر»3 موكلين دوزخ نوزده نفرند؛ بعد مي فرمايد: «... وما جعلنا عدتهم الا فتنه...»4 اينكه ما مي گوييم: عده آنها نوزده نفر است خود اين گفتن براي شما امتحان است، چرا؟ چون در كتابهاي سابق هم اين مطلب آمده بود و بيان آن موجب مي شود تا مؤمنين يقين پيدا كنند كه اين مطلب صحيحي است و بر ايمان شان افزوده شود و بگويند: خدا فرموده، پس درست است: «...ليستيقن الذين اوتواالكتاب و يزداد الذين امنوا ايمانا...» 5 اما آنها كه ريگي به كفش دارند مي گويند: عدد نوزده چه خصوصيتي دارد؟ چرا كمتر يا بيشتر نشد؟ اينها امتحاناتي است كه خداوند حتي در اين امور جزيي پيش مي آورد. ما بايد حواس مان جمع باشد كه همه امور اين عالم براي ما امتحان است و وظيفه ما درمقابل اين موارد آن است كه سعي كنيم امتحان درستي پس دهيم.
حكمت تذكر امتحانات الهي
علت اينكه خداوند متعال اين موارد را ذكر مي كند و مي فرمايد: ما انواع و اقسام امتحانات را براي شما پيش مي آوريم، چيست؟ اين تذكر يك حكمت كلي دارد و خيلي هم روشن است. وقتي معلم اعلام مي كند كه فلان روز امتحان است، معنايش اين است كه به دانش آموزان و دانشجويان هشدار مي دهد كه درسهايتان را خوب بخوانيد، كسب آمادگي كنيد. غفلت نكنيد و روز امتحان را فراموش نكنيد تا در امتحان قبول شويد. درس بخوانيد تا بتوانيد درست جواب دهيد. براي پاسخ دادن خودتان را آماده كنيد.
خداوند به خاطر لطف بي نهايتش، اين امتحان ها را قرار داده تا وسيله تكامل انسان باشد. اگر امتحان نبود، خوب و بد از هم شناخته نمي شد و كسي استحقاق پاداشي پيدا نمي كرد. خود اين امتحان كردن، لطف خداست، و اعلام اينكه امتحان مي كنيم، لطف ديگري است و اشاره به موارد آن و گفتن اين كه با چه اموري شما را امتحان مي كنيم، لطف سومي است. البته اگر عين سؤال را بگويند، به اين صورت كه فردا فلان ساعت، با فلان كار شما را آزمايش مي كنيم، دراين صورت امتحان، امتحان جدي اي نخواهدشد. امتحان بايد مقداري مجهول و مبهم باشد تا حقيقتا امتحان باشد. لذا به طور كلي مي گويند: شما امتحاناتي در پيش خواهيد داشت و اين امتحانات از فلان قبيل خواهدبود؛ مثلا در مال، درمقام، در فرزند و همسر و... خواهدبود. پس فايده بيان آن دسته از امتحانات الهي كه به يك تعبير، مستقيما ازطرف خدا انجام مي گيرد، اين است كه ما براي پاسخ دادن به امتحان، آمادگي داشته باشيم تا مردود نشويم.
نمونه اين هشدارها، درسوره اعراف آمده است كه مي فرمايد: «يا بني آدم لايفتننكم الشيطان كما اخرج ابويكم من الجنه...»6: مبادا شيطان شما را فريب دهد و مورد فتنه قراردهد، آن چنان كه پدر و مادرتان را از بهشت بيرون كرد. در اين آيه شريفه فتنه به شيطان نسبت داده شده، چون وسيله امتحان در اينجا شيطان است. آنچه باعث خروج آدم و حوا از بهشت شد، وسوسه شيطان بود. قرآن كريم مي فرمايد: «فوسوس اليه الشيطان قال يا آدم هل ادلّك علي شجره الخلد و ملك لايبلي»7 گفت: مي خواهم شما را به يك زندگي ابدي و يك سلطنتي كه كهنه شدني نيست، برسيد. و قسم خورد كه من خير شما را مي خواهم: «و قاسمهما اني لكما لمن الناصحين»8 به اين وسيله آدم و حوا را فريب داد.حال حقيقت اين داستان چه بود؟ در چه عالمي اتفاق افتاد؟ شيطان چگونه توانست آنها را فريب دهد؟ آيا تكليف بود يا خير؟ اين ها مباحثي است كه بزرگان مطرح كرده اند و علاقه مندان مي توانند مطالعه و استفاده كنند. آنچه كه مورد احتياج ماست اين است كه بالاخره شيطان انسان را فريب مي دهد. دراينجا خدا هشدار مي دهد كه شيطان پدر و مادرتان را فريب داد مراقب باشيد كه شما را فريب ندهد. پس ذكر اين امتحانات هشداري است براي اينكه ما آمادگي پيدا كنيم.
دامنه فتنه و امتحان اين همه گسترده است و شامل موارد مختلفي مي شود. خداي متعال بر ما منت مي گذارد و به ما مي گويد: مراقب باشيد! اين دنيايي كه شما در آن يك عمر زندگي مي كنيد، كه نسبت به عمر آخرت از يك چشم برهم زدن كمتر است، دار امتحان است.
خداوند اين هشدار را به صورت هاي مختلف بيان مي كند. فقرتان، ثروتتان، بعثت انبياء، رفتن انبياء، همه امتحان است. رفتن انبياء از اين جهت امتحان است كه معلوم شود بعد از رفتن ايشان، ايمانتان را حفظ مي كنيد يا به كفر و جاهليت برمي گرديد. «افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم...»9
به هر حال حقيقت اين عالم، مجموعه اي از امتحانات براي انسان است و اين امتحاناتي كه خداوند متصدي آنها است و او آنها را انجام مي دهد قطعا واقع خواهدشد. وظيفه ما اين است كه خودمان را براي جواب دادن به اين امتحانات آماده كنيم.
1- التغابن/51.
2- البقره/.124
3-المدثر/03.
4-المدثر/13.
5-همان.
6-الاعراف/72.
7-طه/.120
8-الاعراف/12.
9-آل عمران/.124
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14