(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 8 تیر 1390- شماره 19962

آسيب شناسي معضل كودكان خياباني در جامعه ( بخش پاياني)
چشمان اشكبار معصوميت از دست رفته



آسيب شناسي معضل كودكان خياباني در جامعه ( بخش پاياني)
چشمان اشكبار معصوميت از دست رفته

صديقه توانا
بين كودكان لاغر و سياه سوخته اي كه در كوچه و خيابانها پرسه مي زنند، زباله گردي مي كنند، فال مي فروشند، يا كمرشان زيربار سنگين كار سخت كارگاه هاي زيرزميني خم مي شود و با انواع و اقسام كارهاي دشوار دست و پنجه نرم مي كنند و دستان نحيفشان از زخم كار پينه مي بندد و دل صافشان از برخورد صاحب كاران سنگ دل، جراحت برمي دارد و آن فرشته كوچكي كه در مسير بهشت زهرا گل مي فروشد و سلامت خود را در وسط خيابانهاي پررفت و آمدش براي فروش يك شاخه گل به خطر مي اندازد، با آن بچه هاي لاي پرقو بزرگ شده از زمين تا آسمان فاصله است!
باور اينكه با اين همه پيشرفتهاي عصر حاضر، هنوز هم كودكاني هستند كه نمي توانند فرصت تحصيل، تغذيه مناسب و خواب راحت داشته باشند خيلي سخت است، اما متاسفانه پديده كودكان خياباني و به تبع آن كودكان كار در سراسر دنيا به چشم مي خورد.
علي رغم پيشرفت تكنولوژي و صنعتي شدن، شكافهاي عميق طبقاتي بين افراد مختلف يك اجتماع يا حتي بين كشورهاي استعمارگر و مستعمره سبب شد مصيبت زندگي اوليورتويست هيچ گاه به طور كامل از چهره دنياي مدرن پاك نشود.
به اعتقاد جامعه شناسان اگر بخواهيم با ديد جهاني به قضيه نگاه كنيم، مي بينيم جنگها و آشوبها يكي از دلايل عمده مهاجرت و تشديد معضل كودكان كار در دل كشورهاي مهاجر پذيرند. آنها اعتقاد دارند كشورهاي آفريقايي، آسياي جنوب شرقي و خاورميانه سه قطب اصلي زايش كودكان خياباني و كودكان كار محسوب مي شوند. در سايه جنگ طلبي هاي آمريكا، هزاران كودك بي پناه افغاني، عراقي و... به جمع كودكان كار پيوستند، بدون آنكه آينده روشني داشته باشند.
توانمندسازي كودكان كار
در حال حاضر همگان معضل كودكان كار را پذيرفته اند، اگر يك زماني سياستها مبني بر حذف كودكان كار بود، در حال حاضر به توانمندسازي كودكان كار مي انديشند. اميد جعفري كارشناس علوم اجتماعي به گزارشگر كيهان توضيح مي دهد: «اگر از مسئله كودكان كار بي اعتنا و سهل انگارانه بگذريم بايد منتظر عواقب خطرناكي در آينده باشيم. اين كودكان چنانچه رها شوند، درآينده نه چندان دور جرم هاي متفاوتي را مرتكب شده و مشكلات زيادي به وجود مي آورند.»
جعفري مي گويد: «كودك كار از همان ابتدا مجرم نيست، او نيازمند كمك و حمايت است و ظاهراً متاسفانه در مسير ساماندهي اين كودكان هنوز هم هماهنگي خوبي بين سازمانهاي مسئول وجود ندارد. اينكه تنها اين كودكان را شناسايي كنيم و بدون رفع ريشه هاي معضل، بچه را به خانواده ها برگردانيم، نه تنها مسئله را حل نكرده ايم، بلكه علنا به خانواده ها گفته ايم، چنانچه بچه هايشان را براي كارهاي سخت و طاقت فرسا به خيابانها بفرستند، مانع قانوني قرص و محكمي هم وجود ندارد.»
وي مي گويد: «اگر سياست بر اين است كه كودك كار حذف نشود و بودجه حمايت همه جانبه اقتصادي از اين قبيل خانواده ها هم وجود ندارد، پس به توانمندسازي كودكان، منسجم تر بپردازيم.»
نيازمند چتر حمايتي تامين اجتماعي هستيم
فرانك ايماني مددكار و كارشناس طرح كودكان خياباني سازمان بهزيستي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه علاوه بر دلايل روبنايي دلايل زيربنايي ديگري از جمله نقص عملكرد سازمانهاي حمايتي كه وظيفه تامين اجتماعي جامعه را به صورت عام برعهده دارند، در گسترش و افزايش پديده كودكان خياباني دخالت دارند، خاطر نشان مي كند: «وقتي پوشش حمايتهاي اجتماعي گسترده كه بايد آحاد جامعه را در برگيرد تا حدي ضعيف باشد كه افراد براي حداقل زندگي مجبورند به خيلي از كارهاي غيرمتعارف تن دهند، طبيعي است در چنين فضايي پديده كودكان خياباني افزايش مي يابد.»
وي مي گويد: «عوامل خانوادگي، جذابيت شهري و عدم حمايت از سوي سازمانهاي تامين اجتماعي مهم ترين مسائلي است كه در بروز پديده كودكان كار تاثير گذارند.»
به خانم ايماني مي گويم همه تقريباً دلايل عوامل بروز اين پديده را مي شناسند اما آنچه در اين شرايط حائز اهميت مي باشد، اقدامات حمايتي از سوي سازمانهاي ذيربط است، حال بهزيستي به عنوان يك نهاد مسئول چه اقداماتي در اين خصوص انجام مي دهد، اقداماتي كه بچه ها پس از مدتي دوباره روانه كوچه و خيابان نشوند كه وي اين طور پاسخم را مي دهد: «سازمان بهزيستي كارهاي حمايتي زيادي براي اين گونه كودكان انجام مي دهد تا جايي كه حتي در برخي موارد براي بچه هايي كه بي سرپرست هستند، هزينه دانشگاه آنها را تامين مي كند و براي آينده آنها هم به فكر انتخاب حرفه مي باشد، اما در مجموع نيمي ديگر از حمايتها برعهده تامين اجتماعي است كه پوشش بيمه اي كودكان و خانواده هاي آنها را تقبل كنند.»
خانم ايماني با اشاره به اينكه مشكل آئين نامه اي هم در بحث كودكان خياباني و كار وجود دارد خاطر نشان مي كند: «تا زماني كه پوشش حمايتي عمومي را نداشته باشيم، كارها و فعاليتها به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. ولي در عين حال سازمان بهزيستي از تلاش و كوشش براي ساماندهي و توانمندسازي كودكان خياباني دست برنمي دارد كه در اين راستا دنبال اصلاحيه آئين نامه ساماندهي كودكان خياباني هستيم و اميدواريم وزارت كار، كشور، نيروي انتظامي، شهرداري و ديگر سازمانهاي مربوطه هم ما را ياري دهند.» وي با اشاره به اينكه يك ميليون و 500 هزار نفر اتباع خارجي در كشور وجود دارد، مي گويد: «وزارت كشور فقط ناظر بر اجراي آئين نامه است اما در اين خصوص كاري نمي كند و كودكان آواره فقط روانه پايتخت مي شوند و بنابراين نيازمند دخالت و حضور بيشتر اين وزارتخانه ها براي حل اين پديده اجتماعي هستيم.»
فرشتگاني كوچك و زميني
كودكان و نوجواناني كه به كودكان خياباني و به تبع آن كار موسوم هستند، گروه همگني را تشكيل نمي دهند، اما در برخي جنبه ها، از جمله رها بودن در خيابانها با هم اشتراك دارند. از نقاط ديگر اشتراك آنان فقر مادي و معنوي است. گرچه ظاهر و رفتار آنان عموماً جلب محبت ناظران را نمي كند، چه بسا در صورت وجود شرايط مناسب مي توانستند چون فرشتگان جلوه كنند.
دكتر فربد فدايي روانپزشك و مدير گروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه پايگاه اجتماعي كودكان خياباني متنوع است مي گويد: «پژوهش هايي كه در ايران صورت گرفته حكايت از آن دارد كه اكثر آنان، فرزندان روستائياني هستند كه به سوداي زندگي بهتر به شهرهاي بزرگ مهاجرت كرده اند و پس از رويارويي با ساختار و فرهنگ اين شهرها مشكل پيدا كرده اند.»
دكتر فدايي با بيان اين نكته كه برخي كودكان و نوجوانان خياباني، ماجراجوياني هستند كه تحت تاثير القائات و تبليغات اطرافيان يا فيلمهاي سينمايي و گاهي مجموعه هاي تلويزيوني به تهران آمده اند مي گويد: «اين افراد به شهرهاي بزرگ مي آيند تا بخت خود را بيازمايند و گاهي به نظر مي رسد رسانه هاي تصويري با نمايش چهره اي غيرواقعي و رويايي از تهران در ترغيب اين كودكان و خانواده آنها به مهاجرت شان به شهرهاي بزرگ نقش عمده داشته اند. درواقع كارخانه رويابافي آنها را از روستا و ديار خود به پايتخت مي كشد و به دنبال آن اين افراد را گرفتار نابساماني ها و مشكلات زيادي مي كند.»
با توجه به اينكه برخي از اين كودكان يا فاقد خانواده اند يا از خانواده هايي برمي خيزند كه در آنها دين و اخلاق ريشه ندارد و در اين بين ما مي توانيم با راه حل هاي سازنده انساني و ديني اين افراد را به سوي جامعه اي آرمانگرا هدايت كنيم و آنها را زير چتر حمايتي خود بگيريم، كاستن از ميزان آسيب هاي اجتماعي با هر وسيله مناسب يك ضرورت است.
كار كودك، كار پنهان است!
با توجه به اينكه وزارتخانه هاي كار و كشور دو ارگان دخيل در امر ساماندهي كودكان كار و خياباني هستند به سراغ مسئولان مربوط رفتيم و از چگونگي فعاليت آنها درخصوص توانمندسازي و حل اين معضل اجتماعي اطلاعاتي كسب كرديم. مسعود كاظم زاده، مديركل امور اجتماعي وزارت كار با اشاره به اينكه پديده كودكان كار و كودكان خياباني يك مشكل جهاني است و تنها مختص كشور ما نيست به گزارشگر كيهان اين طور توضيح مي دهد: «كار كودك، يك كار پنهان است كه ويژگي خاص خود را دارد و چون معمولا در بخش غيررسمي صورت مي گيرد، لذا وزارت كار در صورت اطلاعات دقيق و همراه با مدارك محكم مي تواند وارد عمل شود، بنابراين براي رسيدگي بهتر به موضوع، نيازمند اطلاع رساني و گزارشهاي مردمي در اين خصوص هستيم.»
وي با اشاره به اينكه چنانچه مردم آدرس دقيقي از محل كارگاه هاي زيرزميني و حضور كودكان در آنجا به ما دهند، قطعا به آنها رسيدگي مي كنيم، مي گويد: «از آنجايي كه نمي توانيم تمام كارگاه هاي زيرزميني را شناسايي كرده و بدون مجوز وارد ملك هاي خصوصي شويم، بنابراين متأسفانه ممكن است عده اي سودجو و به صورت كاملا غيررسمي از كودكان كم سن و سال بهره كشي كنند.»
كاظم زاده با اشاره به نقش موثر سازمان هاي غيردولتي در مورد حل اين معضل اجتماعي مي گويد: «اگر بتوانيم اين گونه سازمان ها را فعال كنيم و از مشاركت آنها براي ساماندهي كودكان كار بهره گيري نماييم در حل مشكل و معضل فعلي موفق تر خواهيم بود، چون در حال حاضر اين سازمان ها نگاه تعاملي با وضعيت كار كودك ندارند و خود را حلال اين مشكل نمي دانند، حال آن كه بنده معتقدم وقتي مشكلي در جامعه بروز مي كند و به عنوان يك معضل اجتماعي پديدار مي شود، اين گونه سازمان ها نقش بيشتري مي توانند ايفا كنند، اما متأسفانه بخصوص در گزارش دهي، همكاري موثري از سوي اين سازمان ها دريافت نمي كنيم، بايد اراده لازم براي حل مشكلات بين مردم و گروه هاي مختلف به وجود آيد.»
به اين مقام مسئول در وزارت كار مي گويم، پس در اين ميان نقش وزارت كار چه مي شود، شما كه يا سازمان هاي غيردولتي را دخيل در حل مشكل مي دانيد يا مردم را، كه در توضيحاتي مي گويد: «البته مسئول اصلي ساماندهي كودكان خياباني، سازمان بهزيستي است، اما اين موضوع مانع از عملكرد ما نشده است و بازرسان وزارت خانه به شدت با متخلفان برخورد مي كنند و چنانچه شاهد فعاليت كارگاه هاي زيرزميني باشند، يا گزارشي به آنها برسد، مانع كار آنها مي شوند، راي بازرسان وزارت كار مثل راي قاضي است، ضمن اينكه بازرسان به صورت مداوم به كارگاه ها سركشي مي كنند تا مبادا تخلفي صورت گيرد، و اگر شما مي بينيد باز هم كودكي كار مي كند، حتما در مورد محل فعاليت آنها گزارشي به ما نرسيده است.»
آقاي كاظم زاده همچنين فرهنگ سازي مردم و جامعه را در حل اين معضل اجتماعي موثر مي داند و خاطرنشان مي كند: «براي برخورد با پديده كودك كار بايد كارهاي فرهنگي- اجتماعي صورت گيرد، چرا كه برخوردهاي قهري تاكنون خيلي موفق نبوده، هر چند كه نيروي انتظامي هم در اين خصوص خوب عمل كرده است، اما رسانه ها بايد فرهنگ سازي بيشتري داشته باشند.» مديركل امور اجتماعي وزارت كار با اشاره به اينكه هر جا بحث كارگر و كارفرما مطرح باشد وزارت كار حق ورود دارد، تصريح مي كند: «حل مشكل كودكان سرچهارراه ها برعهده وزارت كار نيست، چون در اينجا رابطه كارگري و كارفرمايي به وقوع نپيوسته، بلكه نوعي بهره كشي توسط افراد سودجو رخ مي دهد، و وزارت كار به مواردي مي تواند ورود يابد كه براساس قانون كار، كارگاهي وجود داشته باشد و كار و كارفرما قرارداد شفاهي و كتبي داشته باشند و نوع روابط آنها آشكار باشد، در كار كودك سرچهارراه هيچ نوع موردي از مطالب فوق ملاحظه نمي شود، لذا اين كار صرفا نوعي سودجويي از كار كودك محسوب مي شود.»
وي مي گويد: «وزارت كار مشخصا براي حل معضل كودكان ممنوعيت و اقدام فوري براي محو بدترين اشكال كار كودك را در سال 80 تصويب كرد و اين كارها شامل كار در معادن و كارگاه هاي سربسته و پرسروصدا، كار در ارتفاعات و گنداب روها و حمل زباله... براي كودكان زير 15 سال در كشور مي باشد.»
رسالت بايد همگاني شود
عليرضا افشار قائم مقام وزير كشور در امور فرهنگي و اجتماعي است كه از ايشان در مورد عدم موفقيت دستگاه هاي مختلف و مربوط به كودكان خياباني سؤال كردم و اينكه چه موانع و مشكلاتي مانع از به ثمر رسيدن اقدامات ارگان ها و افزايش كودكان كار شده است، كه وي در توضيحاتي اين طور مي گويد: «به نظر مي رسد گاهي اوقات تنها مصوبه، قانون، آئين نامه و... به تنهايي كارآمد نيست، بلكه ضمانت اجراي آن مهم است. واقعيت آن است كه همه مسئولان در خصوص مسائل و مشكلات جامعه و تلاش براي حل آن دغدغه جدي دارند و هيچ يك از دستگاه ها نسبت به موضوع كودكان خياباني بي اعتنا نيستند، اما گاهي در خلال اجراي برنامه ها موانعي پيش بيني نشده بروز مي يابد كه باعث مي شود حضور دستگاه ها با توجه به محدوديت هايي كه دارند كمرنگ گردد. در اين زمان نياز است يك مرجع ارزيابي و نظارتي قوي وجود داشته باشد كه در راستاي حل مشكلاتي كه دستگاه ها براي اجراي مفاد آن قانون، مصوبه و... دارند وارد عمل شود و در عين حال از ابزار لازم نظارتي برخوردار باشند. مثلا بعضي از شهرداري ها براي تأمين و تجهيز مكان مورد نياز اقدام نمي كنند و حذف ماده 6 را در قانون شهرداري ها بهانه مي كنند، يا آموزش و پرورش براي آموزش كودكان و نوجوانان خياباني كه ترك تحصيل كرده اند، برنامه اي ندارد يا وزارت كار براي حرفه آموزي كودكان خياباني اقدام لازم را انجام نمي دهد، و در موضوع ساماندهي كودكان كار و خياباني معتقديم بار اصلي برعهده سازمان بهزيستي است.»
از آقاي افشار مي پرسم پس در اين ميان نقش وزارت كشور چيست كه مي گويد: «براساس آئين نامه مربوطه وظيفه اي براي وزارت كشور در موضوع ساماندهي كودكان خياباني مقرر نگرديده است، اما وزارت كشور با توجه به جايگاه حاكميتي خود و نقش نظارتي و هماهنگي در بسياري امور مربوط به ساير دستگاه ها تلاش خود را در راستاي شناسايي و كاهش مسائل و معضلات اجتماعي دارد.»
از قائم مقام وزير كشور در امور اجتماعي فرهنگي سؤال مي كنم با توجه به اينكه 80درصد كودكان خياباني جزو اتباع بيگانه هستند و اين مسئله به وزارت كشور برمي گردد، شما در اين خصوص چه اقداماتي را انجام داده ايد كه مي گويد: «اقدامات و هماهنگي هايي را جهت كاهش كودكان خياباني كه از اتباع بيگانه هستند به عمل آورده ايم و با اداره كل اتباع هماهنگي شده تا كودكان خياباني و كار افغاني را تحت پوشش قرار دهند و برابر مقرراتي كه دارند خانواده هر كودك افغاني كه براي مرحله دوم اقدام به كار در خيابان كند، هر چند مجوز اقامت داشته باشند از كشور خارج خواهند شد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14