(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 8 تیر 1390- شماره 19962

سهم رژيم صهيونيستي در بازار جهاني سلاح 7 ميليارد دلار صادرات! (نگاه)
كشتي ولايت و طوفان هاي عظيم
پيدا و ناپيداي دومين نشست انديشه هاي راهبردي



سهم رژيم صهيونيستي در بازار جهاني سلاح 7 ميليارد دلار صادرات! (نگاه)

درفاصله سالهاي 2004 و 2010، اميد اسراييل در جهت صادرات نظامي حداقل 3 برابر شده است. درسال 2004 اسراييل اميدوار بود كه به ميزان 4/2 ميليارد دلار توليدات نظامي صادر نمايد و درسال 2010 صادراتي به قيمت 2/7 ميليون دلار را محقق ساخت. ضمن اينكه اين رژيم چندسال قبل رده ششم در صادرات سلاح در جهان را داشت كه درسال اخير جهت اخذ رده چهارم با انگليس رقابت مي كند. در مجموع ميزان توليدات نظامي اسراييل درسال گذشته به حدود 6/9 ميليارد دلار رسيده است.
براساس گزارش وزارت دفاع اسراييل كه درتاريخ 15/6/2011 منتشر شده است، صادرات نظامي اين رژيم درسال 2010 به نسبت 2009، حدود 3/14% افزايش داشته و به ميزان 2/7 ميليارد دلار رسيده است. قابل ذكر است كه صادرات نظامي حدود 10% كل صادرات اين رژيم و حدود 9% حجم صادرات كل جهان را تشكيل مي دهد.
براساس اطلاعات موجود 4 شركت از شركتهاي توليدي رژيم صهيونيستي، درميان 100 شركت اول صادركننده سلاح هاي جنگي در جهان هستند و از ميان اين شركت ها، شركت «البيت معراخوت» جايگاه 28 (بيست و هشتم) را درميان شركتهاي توليدكننده محصولات نظامي در جهان به دست آورده و به تنهايي درسال 2010 حدود 7/2 ميليارد دلار سلاح صادر نموده است.
همچنين شركت «صنايع هوايي» با اشغال رده 36، حدود 2/2 ميليارد دلار توليدات نظامي صادرنموده و در حال حاضر نيز حدود 9/8 ميليارد دلار درخواست توليد سلاح دارد كه اين موضوع، اين شركت را به عنوان اولين شركت صادركننده توليدات نظامي با حدود 80% از توليدات آن قرار مي دهد.
«آفي حيفتس» مديرعامل مركز صادرات اسراييل اعلام كرد «صادرات محصولات هوايي به بازار غيرنظامي درسال 2010، حدود يك ميليارد دلار بوده است». وي توضيح داد كه اين رقم در ضمن صادرات نظامي محسوب مي شود، وي همچنين اشاره نمود كه صنايع جنگي اسراييل بعد از موفقيت هاي گذشته درصدد فراهم كردن نسخه قابل حمل و نقل منظومه «گنبد آهنين» براي مقابله با موشك هاي با برد متوسط است.
همچنين بخش نظامي اسراييل آماده عرضه توليداتش در نمايشگاه هوايي پاريس درهفته جاري است كه اين بيست و پنجمين باري است كه اين رژيم درچنين نمايشگاه بين المللي شركت مي كند و دولت صهيونيستي دراين سال، بخش بزرگي كه پنجمين بخش از نظر مساحت به شمار مي رود را جهت صدور دراين نمايشگاه فراهم كرده است.
منابعي در وزارت دفاع اسراييل به اين موضوع اشاره نمودند كه «توليدات امنيتي يك ذخيره قابل توجه را براي اسراييل فراهم كرده است كه فرصت كار مستقيم را براي 43 هزارنفر ايجاد نموده كه آنها خود بر 140 هزار فرصت شغلي در دواير دوم و سوم موثر هستند. وزارت دفاع اسراييل حدود يك چهارم توليدات نظامي اين رژيم را خريداري مي كند، كمااينكه تاثير صنايع امنيتي بر توليد ملي حدود 25 ميليارد دلار است.»
شركت هاي خصوصي اسراييل در زمينه صنايع امنيتي كه به نسبت شركتهاي دولتي كوچك هستند، ويژگي خاصي دارند و آن اينكه درسال گذشته حدود 4/1 ميليارد دلار فروش داشته و حدود 90% از توليدات خود را صادر نموده اند. از جمله اين شركتها، شركت «بلسن» از مجموعه «كيبوتي سعسع» است كه شركت تخصصي در زمينه زره پوش نمودن وسايل حمل و نقل جنگي است و درسال گذشته ميزان فروش آن به 780 ميليون دلار رسيد. در مرحله بعد شركت «ايروناتيكس» قرار دارد كه در زمينه توليد هواپيماي بدون خلبان تخصص دارد و درسال گذشته حدود 160 ميليون دلار فروش داشت و بعد از آن هم شركت «IWIس كه مسلسل سبك توليد مي كند و حدود 120 ميليون دلار درسال گذشته فروش داشته است.
حجم بازارهاي جهاني سلاح حدود 400 ميليارد دلار است كه اسراييل درسال گذشته 1/7% اين بازار را دراختيار دارد. قابل ذكر است كه بازار سلاح اسراييل به صورت گسترده تحت تأثير تحولات منطقه اي و جهاني قراردارد. رژيم هاي ديكتاتوري در آمريكاي لاتين در دو دهه گذشته بازار اساسي سلاح اسراييلي بودند ولي اين موضوع در دهه اخير تغيير يافته است. درچند روز گذشته وزير دفاع اسراييل، ايهود باراك ديداري از چين داشت كه در طول سالهاي گذشته ورود به بازار آن آرزوي صنايع نظامي اسراييل بود. همچنين هند بازار مهمي را براي صنايع نظامي اسراييل تشكيل مي دهد كه البته درچندسال اخير بخاطر بحران هاي داخلي هند، اندكي افت داشته است.
مثال ديگر دراين زمينه، تأثير فروش تجهيزات نظامي اسراييل با حادثه «كشتي مرمره» بود كه باعث كاهش فروش به تركيه و برخي كشورهاي اروپايي بخصوص كشورهاي اسكانديناوي شد و نروژ برخي معاملات سلاح با تل آويو را متوقف نمود و سوئد هم كه اسراييل اميد همكاري با اين كشور در زمينه پيشرفته سازي هواپيماهاي جنگي «گريفن» از اين امر عقب نشيني كرد.
شايد به همين علت باشد كه درحال حاضر بيشترين تمركز اسراييل بر صادرات سلاح به آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي و تعدادي از كشورهاي جنوب و شرق آسيا قرار دارد و شايد تعجب آور باشد كه ويتنام در حال حاضر يكي از كشورهاي مهم واردكننده تجهيزات نظامي اسراييلي است.
درچارچوب افزايش صادرات نظامي، اسراييل اقدام به عقد قراردادهايي با شركت هاي توليد سلاح در ساير كشورها نموده است كه از جمله با شركت هايي در روسيه، اوكراين، روماني و چك و نيز هندوستان قراردادهايي منعقد نموده است.
درضمن اين شركتهاي اسراييلي اين نگراني را دارند كه برخي از شركت هايي كه درسابق با آنها هم پيمان بوده اند، درآينده به رقيب ايشان تبديل شوند كه شركتهاي تركيه دراين مورد جايگاه مهمي دارند و صنايع جنگي اين كشور درسالهاي اخير رشد زيادي داشته و به دنبال يافتن بازار فروش هستند.
منبع: السفير
مترجم: ميرمسعود حسينيان

 



كشتي ولايت و طوفان هاي عظيم

مسعود احساني
اواخر خرداد و تابستان 1360 را بايد يكي از پرتلاطم ترين و داغ ترين دوران تاريخ معاصر اين سرزمين دانست. سرعت، كميت و كيفيت حوادث روي داده در اين بازه كوتاه زماني چنان است كه مي توان آن را نقطه عطفي محسوب كرد كه نظير آن را تقويم تاريخ نديده و يا كمتر ديده ايم.
¤ ¤ ¤
پرده اول: قلب هاي وارونه
نخستين پرده از ماجراي تابستان داغ سال 60 با اعلاميه هتاكانه جبهه ملي در واكنش به تصويب لايحه قصاص به اجرا درآمد. جبهه ملي در اين اعلاميه حكم روشن و صريح قرآن درباره قصاص را غيرانساني خوانده و از مردم خواست در اعتراض به آن به خيابان ها بريزند.
واكنش حضرت امام به اين اعلاميه قاطعيت و صراحتي خاص داشت كه نشان داد ايشان در موضوع اسلام و شرع با هيچ گروهي اهل مدارا و نرمش نيست. ايشان تنها به توبيخ و سرزنش جبهه ملي اكتفا نكرده و گروه ها و جرياناتي را كه حتي با سكوت معني دار خود به نوعي رضايت و همراهي خود را با اين اعلاميه نشان داده بودند، مورد عتاب و خطاب قرار داده و فرمودند؛ «در مقابل اين اعلاميه «جبهه ملي» كه مخالف نص قرآن مجيد است، در مقابل اين كه مردم را دعوت كرده است به راهپيمايي در مقابل قانون الهي، تكليف ديگر نداريد شما؟
تمام تكليف هايي كه بر ما و شما متوجه است، چه از قشر نويسندگان و روشنفكران و جبهه ها و نهضت ها و ... سايرين، تمام تكاليف فقط منحصر به اين شده است كه اين جمهوري اسلامي را در خارج از كشور طور ديگري كه هست نمايش بدهيد، و مردم را دعوت كنيد كه برخلاف جمهوري اسلامي شورش كنند؟! ديگر! همه چيز درست شده است، فقط اين يكي مانده؟
... واي به حال ملتي كه ملي هايشان اين باشد، و متدينيني هم كه اظهار تدين مي كنند، آن باشد، و سرانشان هم اين! و اگر ندانسته مي كنند، چه طور اطلاعيه «جبهه ملي» را نديده دعوت مي كنند به اينكه شما هم به دنبال جبهه ملي راهپيمايي كنيد.
چرا اين قدر شيطان در نفس ماها سلطنت پيدا كرده است كه چشمهاي ما را كور كرده است و قلبهاي ما را وارونه كرده است؟ بياييد حساب خودتان را جدا كنيد. آيا «نهضت آزادي» هم قبول دارد آن حرفي را كه «جبهه ملي» مي گويد؟ آنها هم قبول دارند كه اين حكم - حكم قصاص - كه در قرآن كريم و ضروري بين همه مسلمين است، «غيرانساني» است؟»
واكنش حضرت امام به اين مسئله چنان بود كه صحنه كاملا دگرگون شده و به جاي راهپيمايي طرفداران جبهه ملي، مردم متدين و انقلابي در روز موعود به خيابان ريخته و اين اقدام و حركت ضداسلامي جبهه ملي و نهضت آزادي را محكوم كردند.
پرده دوم: سبد خالي رئيس جمهور
كليد سقوط بني صدر با عزل وي از فرماندهي كل قوا در 20 خرداد زده شد. آخرين روز خرداد 60 مجلس طرح عدم كفايت سياسي وي را با اكثريتي قاطع (تنها يك راي مخالف و 12 ممتنع) تصويب كرد و فرداي آن روز نيز حضرت امام خميني بني صدر را از مقام رياست جمهوري عزل كردند. امام در اين حكم فرمودند: «پس از راي اكثريت قاطع نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينكه آقاي ابوالحسن بني صدر براي رياست جمهوري اسلامي كفايت سياسي ندارد، ايشان را از رياست جمهوري اسلامي ايران عزل نمودم.»
رياست جمهوري اولين رئيس جمهور ايران انقلابي، تنها 17 ماه دوام آورد.
بني صدر كه چيزي حدود 11 ميليون راي مردم را در سبد خود داشت، تمام تخم مرغ هايش را در سبد منافقين سرمايه گذاري كرد و اميدوار بود اين اقليت محدود با ابزارهاي رواني و فيزيكي خود بتواند او را در برابر مخالفانش به پيروزي برساند. اما شورش 30 خرداد منافقين، غلط بودن محاسبات اولين رئيس جمهور را آشكار كرد. بني صدر هنگامي وزن و قدرت واقعي متحدان خود را دريافت كه ديگر دير شده بود. تاوان اين محاسبه غلط، سبدي خالي از حمايت مردم بود كه جاي خود را به تنفر داد وكار به جايي رسيد كه رئيس جمهور 11 ميليوني پس از 5 هفته زندگي مخفيانه مجبور شد با لباس و آرايش زنانه كشور را براي هميشه ترك كند.
حضرت امام درباره علت سقوط بني صدر فرمودند: «كرارا من گفتم كه بيا برو (بني صدر) از اين گروهكهاي فاسد، از اين منافقين، تبري كن؛ حيثيت خودت را از دست نده. بيا برو در ملا عام و اينها را از خود بران. اينها تو را به تباهي مي كشند... و براي اينكه نتوانست بفهمد اسلام يعني چه و كشور اسلامي يعني چه و ملت اسلام يعني چه و ارتش اسلام يعني چه و ساير قواي مسلح اسلام يعني چه، اين خودش را به تباهي كشاند.»
پرده سوم: معادله توهم و شورش
گروهك منافقين از مدت ها قبل چهره واقعي خويش را آشكار كرده بودند. وقتي رجوي در نامه اي مزورانه از امام درخواست وقت ملاقات براي عرض شكايت! كرد، امام در پاسخي مشفقانه و هوشمندانه فرمودند شما اسلحه خود را زمين بگذاريد و به آغوش ملت بازگرديد، من به ديدار شما خواهم آمد!
مداراي حضرت امام تغييري در رويه اين گروهك ايجاد نكرد و در اعلاميه هاي بعدي خود علنا نظام را به قيام مسلحانه و خونريزي و خشونت تهديد كردند.
روز 30 خرداد در حالي كه كشور با مسائل و بحران هاي كوچك و بزرگي دست به گريبان بود، منافقين رسما جنگ شهري با نظام را آغاز كردند. سركرده منافقين كه به دلايل مختلف دچار «توهم بيشماري» بود، مدعي بود هوادارانش كار حكومت را يكسره خواهند كرد.
عمر شورش و به قول خودشان قيام! منافقين، 24 ساعت نيز به درازا نكشيد و با ورود مردم و نيروهاي امنيتي آرامش به خيابان هاي پايتخت بازگشت.
حضرت امام در واكنش به اين اقدام منافقين فرمودند: «اعلام قيام مسلحانه در مقابل كيست؟ اعلام قيام مسلحانه در مقابل ملتي است كه قريب بيست سال، و اخيرا دو سه سال، خون خودش را داده است و دست آمريكا و بلوك او را و شوروي و بلوك او را از اين كشور كوتاه كرده است. شما در مقابل اين ملت مي خواستيد قيام بكنيد! شما را وادار كردند به آن كارهايي كه روي تاريخ را سياه كرد؛ ... قيام و استقامت در مقابل كي؟ در مقابل اسلام؟ در مقابل جمهوري اسلامي؟ در مقابل قرآن كريم؟ با اسم قرآن، مجاهده در مقابل اسلام و قرآن؟! با اسم اسلام، قيام بر ضد اسلام؟! با اسم آزادي، قيام بر ضد آزادي؟! بيدار بشويد!»
پرده چهارم: تقابل بمب و واژه
آيت الله خامنه اي در كوران حوادث آن روزها در يكي از خطبه هاي خود منافقين را خطاب قرار داده و گفتند: «من سوابق و ضعف هاي آنها را مي دانم و خود آنها مي دانند كه ما به خوبي آنها را مي شناسيم. من مي گويم كه خودتان را در تاريخ رسوا كرديد و حرف هاي [قبلي] خود را تخطئه نموديد...
شما اي مجاهدين خلق مقابله خود را با دولت و حكومت اسلامي به حساب مقابله با ارتجاع مي گذاريد. ارتجاع با منطق اسلام يا منطق كمونيسم؟ ارتجاع در منطق اسلام يعني ارتداد و شماها هستيد كه مرتجعيد.»
9 روز بعد، منافقين كه بشدت فرياد لزوم آزادي بيان داشتند، پاسخ اين سخنان را دادند، البته بابمب!
ششم تيرماه آيت الله خامنه اي هنگام سخنراني در مسجد ابوذر تهران مورد سوءقصد واقع شد و به گونه اي معجزه آسا از اين ترور نجات يافت.
حضرت امام طي پيامي خطاب به آيت الله خامنه اي، ترور شخصيت هاي انقلاب را موجب افزايش قدرت مقاومت در صفوف فشرده ملت توصيف كرده، با اشاره روشن به مسئوليت منافقين در اين اقدام، در مورد ابعاد و آثار آن چنين نگاشت: «جناب حجت الاسلام آقاي حاج سيدعلي خامنه اي دامت افاضاته خداوند متعال را شكر كه دشمنان اسلام را از گروه ها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شكر كه از ابتداي انقلاب شكوهمند اسلامي، هر نقشه كه كشيدند و هر توطئه كه چيدند و هر سخنراني كه كردند، ملت فداكار را منسجم تر و پيوندها را مستحكمتر نمود و مصداق «لازال يؤيد هذا الدين بالرجل الفاجر» تحقق پيدا كرد. اينان هر جا سخن گفتند، خود را رسواتر كردند و هر چه مقاله نوشتند، ملت را بيدارتر نمودند، و هر چه شخصيتها را ترور نمودند، قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند. اكنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم و خاندان حسين بن علي هستيد و جرمي جز خدمت به اسلام و كشور اسلامي نداريد و سربازي فداكار در جبهه جنگ و معلمي آموزنده در محراب و خطيبي توانا در جمعه و جماعات و راهنمايي دلسوز در صحنه انقلاب مي باشيد، ميزان تفكر سياسي خود و طرفداري از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اينان آن قدر از بينش سياسي بي نصيبند كه بي درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پيشگاه ملت به اين جنايت دست زدند و به كسي سوء قصد كردند كه آواي دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنين انداز است. اينان در اين عمل غيرانساني، به جاي برانگيختن و رعب، عزم ميليونها مسلمان را مصمم تر و صفوف آنان را فشرده تر نمودند. آيا با اين اعمال وحشيانه و جرايم ناشيانه، وقت آن نرسيده است كه جوانان عزيز فريب خورده از دام خيانت اينان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزيز خود را فداي اميال جنايتكاران نكنند و آنان را از شركت در جنايات آنان برحذر دارند؟ آيا نمي دانند كه دست زدن به اين جنايات، جوانان آنان را به تباهي كشيده و جان آنان به دنبال خودخواهي مشتي تبهكار از دست مي رود؟ ما در پيشگاه خداوند متعال و ولي برحق او حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، افتخار مي كنيم به سربازاني در جبهه و در پشت جبهه كه شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالي به سر مي برند. من به شما خامنه اي عزيز، تبريك مي گويم كه در جبهه هاي نبرد با لباس سربازي و در پشت جبهه با لباس روحاني، به اين ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالي، سلامت شما را براي ادامه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم.»
آيت الله خامنه اي نيز در پيامي با تشكر از ابراز محبت مردم و حضرت امام، خطاب به ايشان چنين پاسخ دادند كه؛ سر خم مي سلامت شكند اگر سبويي.
پرده پنجم: جمع ياران
هنوز مردم در شوك واقعه تروريستي مسجد ابوذر و سرنوشت نامعلوم خطيب جمعه محبوب خود بودند كه خبر همچون آواري بر سرشان خراب شد. اين بار جلسه حزب جمهوري مورد حمله قرار گرفته بود.
شهادت بزرگ مردي همچون بهشتي كه به تعبير امام به تنهايي يك ملت بود، براي به زانو درآوردن يك حركت كافي مي نمود، چه رسد كه چندين وزير و چند ده نماينده مجلس نيز در اين فاجعه جان خود را در راه انقلاب از دست دادند. اما تقدير و تدبير الهي به گونه اي ديگر رقم خورده بود و اين فجايع نه تنها دشمن را به هدف نزديك تر نكرد بلكه انقلاب را در برابر توطئه هاي ديگر بيمه نمود.
حضرت امام در اين رابطه فرمودند؛ «مگر شهداي بزرگوار هفتم تير در مجاهدت سرسختانه خود و فداكاري بيدريغ در راه هدف چه مي خواستند جز پيروزي انقلاب و سرنگوني پرچم شيطاني كفر و نفاق، و جز افتادن ماسك ريا و تزوير چهره هاي كريه و ددمنشانه به صورت خلقي و اسلامي؟ چه بسا اگر اين شهادتهاي دلخراش واقع نمي شد، آنان با همان خوي شيطاني و با ظاهري فريبنده در صحنه بازيهاي سياسي باقي مي ماندند و بي امان ضربه هاي خويش را به انقلاب و فرزندان راستين آن وارد مي كردند و براي اسلام و مسلمانان مظلوم سنگ راه مي شدند و با ضربه نهايي آمريكا و ديگر ابرقدرتها جمهوري را شكست مي دادند، يا لااقل پيروزي را به عقب رانده و راه را طولاني مي كردند، ولي اين فاجعه غمناك و شهادت هاي پي درپي به پيروزي اسلام انقلابي سرعت بخشيد.»
واقعه هفت تير پرده از حقيقت اتفاق روز گذشته نيز برداشت. تدبير الهي چنان بود كه آيت الله خامنه اي در مسجد ابوذر مجروح شوند تا نتوانند در جلسه حزب شركت كنند و جانشان همچون سرمايه اي براي آينده انقلاب اسلامي حفظ و ذخيره شود. چرا كه هنوز گردنه هاي بسياري در پيش بود.
¤
يادمان نرود تمام اين اتفاقاتي كه طي چند روز و به صورت متوالي در اين كشور روي داد درحالي بود كه چندين ماه از آغاز جنگي تمام عيار و نابرابر مي گذشت، خرمشهر دراشغال بود و آبادان در محاصره و در شرف سقوط.
جنگ براي هر كشوري بحراني عظيم محسوب مي شود. حال چه رسد براي كشوري كه تازه انقلابي بزرگ را پشت سرگذاشته و پياپي با بحران هاي داخلي نيز مواجه است.گذر از اين گردنه هاي صعب العبور را بايد به كدامين حساب گذاشت و كدامين محاسبات به ظاهر منطقي و عقلاني مي تواند آن را توضيح دهد؟
اگر اين روزها گاهي كشور دچار تلاطمي مي شود -كه اغلب قابل پيشگيري است- نهراسيم و به خود نوميدي و تزلزل راه ندهيم. ما گردنه هاي عجيب و غريبي را پشت سرگذاشته ايم. تا بر كشتي ولايت سواريم ما را از طوفان چه باك؟!

 



پيدا و ناپيداي دومين نشست انديشه هاي راهبردي

دكتر صادق واعظ زاده
دومين نشست انديشه هاي راهبردي در جمهوري اسلامي در محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، با موضوع «عدالت» و با هم انديشي حدود 150تن از استادان و محققان دانشگاهي و حوزوي در تاريخ 27/2/90 برگزار گرديد. اين نشست 4ساعت به طول انجاميد. ابتدا دبير نشست طي سخناني به بيان اقدامات انجام شده درخصوص نخستين نشست انديشه هاي راهبردي پرداخت و گزارشي از فراهم شدن مقدمات تأسيس مركز الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و نيز هدف ها و برنامه هاي نشست جاري ارائه كرد. سپس ده تن از محققان و صاحب نظران در دو بخش نظري و كاربردي مقالات برگزيده نشست را درباره «مباني، مفاهيم، ابعاد، كاركردها، ضرورت ها و راه كارهاي تحقق عدالت» بيان كردند. پس از هر بخش از مقالات ارائه شده، تعدادي از حاضران به تبادل نظر و پرسش و پاسخ درخصوص مقالات پرداختند. سرانجام رهبر معظم انقلاب اسلامي طي بيانات مبسوطي ابعاد مختلف عدالت را تشريح فرمودند و منشور جامعي از مباحث ضروري عدالت را طرح كردند و پيگيري و تداوم مباحث نشست را به مركز در شرف تأسيس الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت محول نمودند و مشاركت همه صاحب نظران ذي ربط را خواستار شدند. ذيلاً برخي اطلاعات و نكات تكميلي اين نشست را مرور مي كنيم:
هدف از برگزاري نشست
هدف نشست ايجاد محيط تضارب آزاد آراي تخصصي و راهبردي به منظور تبيين ابعاد و جنبه هاي نظري و كاربردي تحقق عدالت در جمهوري اسلامي و كمك به ايجاد گفتمان اصيل و تصميم سازي نسبت به اين موضوع در كشور بود.
چرا موضوع عدالت؟
عدالت يكي از مفاهيم بنيادين انديشه اسلامي و علت پايداري همه نظام هاي سياسي است. عدالت جان مايه خواست هاي اصلي مردم ما بوده و شعارهاي اساسي انقلاب اسلامي عمدتاً بر محور عدالت و مبارزه با ظلم و تبعيض مطرح شد. از سوي ديگر عدالت از مهم ترين اهداف اجتماعي يك نظام اسلامي است. محورهاي اصلي عبارت بودند از:
1- جايگاه عدالت اجتماعي در گفتمان انقلاب اسلامي
2- مفهوم، مباني و شاخص هاي اصلي عدالت اجتماعي از منظر انقلاب اسلامي
3- نقد نظريه هاي مطرح در حوزه عدالت اجتماعي
4- نسبت عدالت و پيشرفت
5- ارزيابي روش مند تحقق عدالت اجتماعي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و ارائه راه كارهاي اساسي براي تحقق عدالت و لوازم و اقتضائات آن
6- عدالت اجتماعي در ابعاد گوناگون اعم از فرهنگي، اقتصادي، سياسي، قضايي و آموزشي
معيارهاي انتخاب مدعوين
لازم بود حتي الامكان برگزيدگاني از گروه هاي علمي مرتبط با موضوع با تنوع گسترده، از حيث سن، تخصص، جنسيت و غيره در چنين نشست مهمي حضور داشته باشند. لذا مدعوين اين نشست براساس جست وجوي آثار علمي در حوزه عدالت و نيز از طريق بررسي فهرست استادان نمونه دانشگاه ها و مراكز علمي، نخبگان جوان و برگزيدگان جشنواره هاي معتبر علمي داراي تخصص مرتبط با نشست انتخاب شدند.
برخي از مهم ترين پايگاه هاي اطلاعات علمي مرتبط با موضوع عدالت شامل مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي، پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران، پايگاه نشريات جهاد دانشگاهي، اسناد كتابخانه ملي، پايگاه مركز اطلاع رساني منطقه اي علوم و فناوري شيراز، پايگاه اطلاعات نشريات تخصصي كشور و وبلاگهاي دانشگاه هاي كشور هستند. جست وجوي اينترنتي در اين پايگاه هاي اطلاعاتي انجام شد و اسامي استادان، محققان و متخصصان داراي آثار مربوط به عدالت شامل كتاب، رساله و پايان نامه و مقالات چاپ شده در مجلات معتبر داخلي و ارائه شده در همايش هاي ملي شناسايي و گردآوري شدند.
فراخوان مقاله از صاحب نظران و متخصصان
پس از تعيين افراد متخصص در زمينه عدالت، از برخي از اين متخصصان كه داراي آثار بيشتر از نظر فراواني يا عميق تر از حيث محتوا و با رويكرد عدالت اجتماعي بودند، خواسته شد تا در چارچوب محورهاي نشست و تا مهلت 20/1/90 مقالات خود را به دبيرخانه نشست ارسال نمايند. خوشبختانه تعداد زيادي از افراد متخصص و صاحب نظر به اين فراخوان پاسخ مثبت دادند و مقالات خود را ارسال كردند.
چگونگي داوري مقالات
به منظور رسيدگي و داوري مقالات، سامانه داوري تهيه شد. هيئت داوران متشكل از 25 تن از متخصصان حوزوي و دانشگاهي بودند. مقالات ارسالي با شماره رمز معين ثبت و به صورت بي نام در قالب كاربرگ هاي تعيين شده، داوري شدند. ملاك هاي داوري شامل ارتباط موضوع مقاله با محورهاي نشست، ميزان نوآوري، كاربردي بودن و كيفيت نگارش بودند.
چه افرادي در نشست حضور يافتند؟
بيش از يك صد تن از اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها و پژوهشگاه هاي كشور به همراه جمعي از محققان حوزوي كه عمدتاً داراي سابقه انتشار كتب و مقالات پژوهشي در زمينه عدالت هستند به همراه شماري از استادان نمونه و نخبگان جوان و شمار محدودي از صاحب نظران مربوط در نشست حضور يافتند. در دعوت از حاضران دقت شد تا توازن نسبي از حيث حوزوي و دانشگاهي بودن، جنسيت، حضور از دانشگاه هاو مراكز علمي سراسر كشور و حتي نقاط محروم به عمل آيد و خوشبختانه توازن خوبي از گروه هاي مختلف علمي در اين نشست به چشم مي خورد.
سخنرانان نشست بر مبناي مقالات ارسالي خود در پاسخ به فراخوان دبيرخانه نشست كه به صورت بي نام داوري شدند و داراي امتياز بالا بودند، انتخاب گرديدند. تركيب سخنرانان از تناسب خوبي از حيث حوزوي و دانشگاهي بودن، جنسيت، تخصص هاي علمي مختلف، مباحث نظري و كاربردي، حضور از دانشگاه ها و مراكز علمي سراسر كشور برخوردار بود. 4سخنران حوزوي و 6دانشگاهي شامل يك تن از خانم ها و يك تن از شهرستان، مقالات ارزشمندي ارائه كردند.
بخش پرسش و پاسخ آزاد نشست
بخشي از زمان نشست به پرسش و پاسخ اختصاص داده شد كه از بخش هاي جذاب و جالب توجه نشست بود. در اين بخش ضمن اختصاص وقت به منظور طرح سؤال و نقد مقالات ارائه شده، فرصتي نيز براي سخنرانان جلسه جهت پاسخ به سؤالات طرح شده در نظر گرفته شد. مطالبي كه در اين بخش مطرح شد گوياي آن بود كه محتواي مقالات به خوبي توسط حاضران در جلسه فهم و مورد نقد واقع شده است.
در اين بخش به تنوع افرادي كه سؤالات و نكات خود را طرح كردند، قابل توجه بود؛ به طوري كه تعدادي از بانوان، نخبگان جوان و محققان حوزوي و دانشگاهي به بيان نقطه نظرات خود پرداختند و انتقادها، پيشنهادها و تكمله هاي عالمانه اي را مطرح نمودند كه برغناي علمي جلسه افزود. از ديگر نكات جالب توجه در اين قسمت، اشتياق تعداد كثيري از فرهيختگان جلسه به بيان نظرات تخصصي خود بود كه دبير نشست با توجه به تنوع تركيب شركت كنندگان به تعدادي از آنان فرصت سخن گفتن داد. در مجموع چهارتن از دانشگاهيان، سه تن از حوزويان، دو تن از نخبگان جوان، دو تن از بانوان سخن گفتند و سه تن از سخنرانان به نقد آن ها پاسخ دادند. با توجه به محدوديت زماني جلسه، امكان اظهار نظر همه متقاضيان سخن گفتن فراهم نگرديد و مانند نشست قبل از آنان خواسته شد كه مطالب خود را پس از نشست به طور مكتوب ارائه نمايند. رهبر معظم انقلاب با توجه كامل، نكاتي را از اين سخنان يادداشت فرمودند و در برخي موارد نيز پاسخ تكميلي را از سخنرانان خواستار شدند يا پاسخ ها را تأييد كردند.
ارزيابي نشست
به منظور بررسي ديدگاه هاي شركت كنندگان نشست، برگه هاي ارزيابي در اختيار شركت كنندگان قرار گرفته بود. در اين برگه ها سؤالاتي در خصوص برنامه و سازماندهي نشست، كيفيت و نحوه ارائه سخنان دبير نشست و عناوين و محتوا و نحوه ارائه مقالات و ارائه پرسش و پاسخ و نيز نحوه پيگيري نتايج نشست پرسيده شده بود. همچنين از موضوعات پيشنهادي براي نشست هاي آتي و چگونگي تقويت مشاركت مؤثر استادان و محققان برجسته در تصميم سازي و تبيين مسائل و موضوعات اساسي مورد نياز كشور سؤال شده بود.
بررسي و تحليل اظهارات مدعوين محترم در اين پرسش نامه ها حاكي از رضايت آن ها و مطلوبيت نشست بود. از نظر پاسخ گويان به پرسش نامه، اين نشست نسبت به نشست قبلي به نحو بهتر و در سطح علمي بالاتري برگزار گرديد. پيشنهادها و تذكرات مفيدي نيز كه قابل استفاده براي نشست هاي آتي است، ارائه شد.
تدوين و چاپ مجموعه مقالات
همه مقالات پذيرفته شده در نشست كه به صورت ياد شده در بالا داوري و برگزيده شدند در كتاب مجموعه مقالات نشست چاپ شد. اين كتاب قبل از شروع نشست در اختيار شركت كنندگان قرارگرفت. قرار است مجموعه اي منقح تر از كتاب مزبور با درج بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي و سخنان دبير نشست و مذاكرات مربوط متعاقباً در شمارگان وسيع منتشر شود.
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار
حضرت آيت الله خامنه اي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14