(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 11 تیر 1390- شماره 19963

دانشجويان سوري شاغل به تحصيل در ايران:
هدف صهيونيست ها از اغتشاش در سوريه انحراف اذهان جهاني از بيداري اسلامي است (دريچه اي به دانشگاه)
خواجه سروي:
 امسال 8هزار كرسي آزادانديشي در دانشگاه هاي كشور برگزار مي شود (دريچه اي به دانشگاه)
آيت الله علم الهدي در جمع دانشجويان:
در كنار گروه انحرافي جرياني باعنوان «اصول گراي ليبرال» فعاليت دارد (دريچه اي به دانشگاه)
نقش رسانه هاي جريان انحرافي براي تخريب طرح تفكيك جنسيتي (دريچه اي به دانشگاه)
وزارت علوم، فيس بوك دانشجويي زد (دريچه اي به دانشگاه)
گزارش نشست دانشجويي «گرامي داشت شهداي مبارزه با نفاق »
مبارزه با نفاق؛ رسالت دانشجو
نشاط از لازمه هاي دانشگاه است (منشور)
وقتي امام(ره) زنده ماند و معادلات براي بني صدر به هم ريخت (ضربان)
خاطرات خواندني يك دانشجوي مقيم كانادا



دانشجويان سوري شاغل به تحصيل در ايران:
هدف صهيونيست ها از اغتشاش در سوريه انحراف اذهان جهاني از بيداري اسلامي است (دريچه اي به دانشگاه)

جمعي از دانشجويان سوري شاغل به تحصيل در ايران با انتشار بيانيه اي ايجاد خرابكاري و اغتشاش در سوريه را برنامه اي از سوي صهيونيست ها در به انحراف كشاندن افكار عمومي جهاني از موج بيداري اسلامي دانستند.در ابتداي اين بيانيه آمده است: كشورهاي منطقه خاورميانه و بعضي از كشورهاي آفريقايي در برهه زماني خاصي قرار گرفته اند كه موج بيداري با محوريت اسلام، دول استكباري دنيا اعم از آمريكا و انگليس و همه سردمداران صهيونيستي عالم را به خشم و واهمه انداخته است. حكومت هاي دست نشانده در برخي ممالك عربي كه همچون نوكران صهيونيسم جهاني جان و مال و ناموس خويش را فداي خواسته هاي نامشروع آنان كرده اند ديگر مقابل مردم خويش مشروعيتي ندارند و كوه خودساخته ديكتاتوري خود را در معرض سقوط مي بينند و اين پيام حريت و آزادي مستضعفين عالم و نداي حقانيت وعده الهي است.
دانشجويان سوري در ادامه بيانيه ضمن پرده برداري از نقشه هاي براندازانه سران سلطه نوشته اند: در اين ميان دشمن قسم خورده با جريان سازي و برنامه ريزي قبلي و با هدف شبيه سازي يك كودتاي خزنده در برخي از كشورهاي منطقه اولاً به دنبال تضعيف جايگاه چنين بيداري و هوشياري بالا براي جلوگيري از اشاعه و نشر آن به ديگر ممالك مي باشد و ثانياً در اين اوضاع منفعت خويش را در آشوب و اغتشاش در كشورهايي مي بينند كه در اين منطقه حساس و فوق استراتژيك نقش دشمن هميشگي اهداف آنان يعني رژيم غاصب صهيونيستي را به خوبي بازي كرده اند.
به گزارش فارس اين دانشجويان آگاه در بيانيه خود اظهار داشته اند: مردم آگاه و بافهم و شعور سوريه فارغ از القائات شيطاني برخي از حكومت هاي عربي منطقه و سران آمريكايي- صهيونيستي آنان به كليت نظام و حكومت سوريه متعهد و علاقه مند و تحركات و خواسته هاي دشمن خويش را به طور كامل رصد مي نمايد.
در انتها اين دانشجويان طي 5بند ضمن اعلام وفاداري به رييس جمهور خود، دخالت و كارشكني دشمنان داخلي و خارجي را محكوم كرده اند.

 



خواجه سروي:
 امسال 8هزار كرسي آزادانديشي در دانشگاه هاي كشور برگزار مي شود (دريچه اي به دانشگاه)

معاون فرهنگي اجتماعي وزارت علوم گفت: 800مورد كرسي آزادانديشي سال گذشته امسال به 8هزار مورد افزايش مي يابد.
«غلامرضا خواجه سروي»، معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم با بيان اينكه كرسي هاي آزادانديشي كه از مطالبات مقام معظم رهبري است از سال88 در دانشگاه هاي كشور تشكيل شده و به صورت فراگير و تخصصي در حال اجراست، افزود: سال گذشته بيش از 800 مورد كرسي آزادانديشي برگزار شد كه از اين ميان 500مورد مختص به دانشگاه هاي وابسته به وزارت علوم بود.
وي افزود: امسال مي خواهيم در حوزه تخصصي كرسي هاي آزادانديشي برگزار شود؛ يعني اهالي هنر در قالب كانون هاي هنري، كساني كه اهل مسايل سياسي هستند در قالب تشكل هاي سياسي، انجمن هاي علمي متناسب با رشته انجمن خود اين كرسي ها را برگزار كنند.معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم در گفت وگو با فارس با بيان اينكه نشاط واقعي در دانشگاه ها بايد برقرار شود، گفت: نشاط واقعي يعني اينكه استاد و دانشجو حرف نزده اي نداشته باشند يا احساس نكنند كه ابهامي در ذهنشان وجود دارد كه به آن پاسخ داده نشده است. اين موضوع در برنامه كلان سال تحصيلي 90-91 در دستور كار وزارت علوم قرار دارد و سعي مي شود كه موانع آن كاهش يابد.

 



آيت الله علم الهدي در جمع دانشجويان:
 در كنار گروه انحرافي جرياني باعنوان «اصول گراي ليبرال» فعاليت دارد (دريچه اي به دانشگاه)

امام جمعه مشهد مقدس در جمع اعضاي جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه زابل گفت: نبايد از خطر جريان اصولگراي ليبرال كه هدفش بي تفاوت كردن نيروهاي حزب اللهي نسبت به ولايت فقيه است، غفلت كنيم. آيت الله سيداحمد علم الهدي با اشاره به تلاش دشمن براي تسلط بر فضاي دانشگاه ها گفت: يكي از ترفندهايي كه امروزه بسيار توسط دشمن به كار گرفته مي شود، بي تفاوت كردن دانشجو نسبت به مسائل جامعه و ايجاد حس عافيت طلبي در دانشجويان است.
آيت الله علم الهدي به گزارش فارس در ادامه گفت: وظيفه تشكل هاي دانشجويي اين است كه با فعاليت گسترده و عمومي در دانشگاه ها اجازه ندهند فضاي خلأ به وجود بيايد كه دشمن بتواند از آن استفاده كند و به منافع خود در دانشگاه برسد. وقتي تمام فضاي دانشگاه در اختيار و در ديد نيروهاي حزب اللهي باشد جريانات معاند فضايي براي مانور پيدا نخواهند كرد.
امام جمعه مشهد مقدس با اشاره به فضاي ايجاد شده در جامعه پس از انتخابات 88 و حذف بسياري از نيروهاي مخالف گفت: با حذف اصلاح طلبان از صحنه سياسي كشور اكنون 2 جريان اصلي مشغول به فعاليت شده اند. يكي گروهي است كه به نام جريان انحرافي شناخته مي شود كه البته به عقيده من اين گروه را نمي توان يك جريان نام گذاري كرد، بلكه اتفاقي است كه به وسيله يك فرد كه مثل ويروس به رئيس جمهور چسبيده و با استفاده از پول و قدرتي كه در اختيار دارد سعي در جذب نيروهايي دارد كه همان حس عافيت طلبي در آن ها وجود دارد و با وعده اشتغال و... سريعا در خدمت جريانات سياسي در مي آيند.
عضو مجلس خبرگان رهبري يادآور شد: جريان ديگري كه هم اكنون درحال فعاليت است، جرياني است كه در پوستين اصول گرايي فعاليت مي كند و نيروهاي ارزشي را جذب مي كند اما چون با روحيه عدالت خواهي نيروهاي اصول گرا نمي تواند كنار بيايد، سعي در بي خاصيت كردن آن ها يا حذف نيروهاي ارزشي و استفاده از نيروهاي بي خاصيت دارد. خطر بزرگ اين جريان هم ورود نيروهاي بي خاصيت و بي دغدغه به خصوص نسبت به ولايت فقيه است. اين جريان يك جريان «اصول گراي ليبرال» است كه بايد تشكل هاي دانشجويي نسبت به اين جريان نيز هوشيار باشند كه در دام جريان اصول گراي ليبرال هم گرفتار نشوند.
امام جمعه مشهد مقدس در پايان خاطرنشان كرد: بايد هميشه به هوش باشيم كه اگر بنا باشد جريان ضدارزشي در جامعه فعاليت كند، اصولگرا و اصلاح طلب براي ما فرقي نمي كند. بحث مهم براي ما ولايت فقيه است كه بايد هميشه مورد توجه باشد كه ذره اي از خط ولايت فقيه منحرف نشويم.

 



نقش رسانه هاي جريان انحرافي براي تخريب طرح تفكيك جنسيتي (دريچه اي به دانشگاه)

سه اقدام اصلي كامران دانشجو، وزير علوم يعني اسلامي كردن دانشگاه ها، قانون عفاف و حجاب و نيز تفكيك جنسيتي نيز مورد تأييد مراجع عظام تقليد، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ساير نهادهاي ذي ربط بوده است.معاون وزير علوم و شخص وزير علوم در مصاحبه هاي خود بر اجراي قانون تفكيك جنسيتي، عفاف و حجاب از ابتداي مهرماه سال جاري تأكيد كرده اند كه اين طرح ها اجرا خواهد شد.
در اين بين جريان انحرافي كه از هر فرصتي براي ضربه زدن به اهداف اصلي نظام بهره مي برد، تلاش دارد تا با اجرايي شدن اين دو طرح در دانشگاه ها التهاب آفريني كند و از اين رو رسانه هاي وابسته به اين جريان از امروز با درج اخبار و مصاحبه هايي سعي دارند اين گونه القا كنند كه قانون حجاب و عفاف و تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها عملي نمي شود.
براساس گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، ايسنا همراه با رسانه هاي اصلاح طلبان سردمدار اين جريان شده تا جايي كه اين رسانه ها نظر مراجع عظام تقليد مبني بر لزوم اجراي اين طرح را منتشر نكرده و يا با كم اعتنايي به اين موضوع به سانسور خبري پرداخته اند.

 



وزارت علوم، فيس بوك دانشجويي زد (دريچه اي به دانشگاه)

مديركل امور دانشجويان خارج وزارت علوم از تشكيل شبكه اجتماعي دانشجويان خبر داد و گفت: دانشجويان ايراني داخل و خارج كشور اعم از دانشجويان بورس و غيربورس مي توانند در اين شبكه اجتماعي عضو شوند. حسن مسلمي نائيني، نشاني اينترنتي iran- ssnir را به عنوان نشاني شبكه اجتماعي مجازي دانشجويان ايراني اعلام كرد و گفت: شبكه اجتماعي دانشجويان براي بيشتر شدن ارتباط بين دانشجويان راه اندازي شده تا دانشجويان با تشكيل گروه هاي خاص در آن با يكديگر ارتباط علمي، فرهنگي و اجتماعي داشته باشند.وي طي گزارش مهر از عضويت تعدادي از مديران وزارت علوم در اين شبكه اجتماعي خبر داد و گفت: اين شبكه اجتماعي مجازي ظرفيت عضويت 20 هزار نفر را دارد و دانشجويان ايراني داخل و خارج كشور اعم از دانشجويان بورس يا غيربورس مي توانند عضو اين شبكه اجتماعي شوند.مسلمي نائيني با سفارش به كاربران شبكه اجتماعي مجازي دانشجويان براي پرهيز از بحث هاي خاص سياسي گفت: نخبگان بايد به كشور كمك كنند و در فضاي منطقي، اخلاقي و محترمانه با حفظ مقررات بتوانند با يكديگر ارتباط داشته باشند.

 



گزارش نشست دانشجويي «گرامي داشت شهداي مبارزه با نفاق »
مبارزه با نفاق؛ رسالت دانشجو

در تاريخ پرفراز و نشيب 32 سال حاكميت نظام اسلامي، سال 60 و تابستان آن با خون نوشته شده است؛ چرا كه برجسته ترين صاحب منصبان و نخبگان انقلاب نوپاي اسلامي قرباني كينه و عداوت دشمن خارجي شده و به دست منافقين به شهادت رسيدند. نسل اول و دوم هيچ گاه فراموش نمي كنند كه هر روز خبر ترور و شهادت يكي از فرزندان برومند نظام به گوششان مي رسيد، ترور مقام معظم رهبري، فاجعه هفتم تير، ترور شهيدان رجايي و باهنر و... مصداق هايي است كه با ذكر عنوان تابستان سال 60 به ذهنمان خطور مي كند.
در اين راستا نشست دانشجويي «گرامي داشت شهداي مبارزه با نفاق» در مجتمع فرهنگي و دانشجويي 13 آبان (لانه جاسوسي سابق آمريكا) با حضور نمايندگان تشكل هاي دانشجويي برگزار شد.
در اين نشست، نمايندگان تشكل هاي دانشجويي به ارائه نظرات و راهكارهايشان براي زنده نگه داشتن ياد شهداي مبارزه با نفاق و نيز روش هاي مقابله با جريان نفاق پرداختند كه گزارش آن را مي خوانيم:
بصيرت؛ لازمه حذف جريان نفاق
«ايوب توكليان»، دبير كل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان در اين نشست گفت: پس از پيروزي انقلاب اسلامي هر كجا جريان هاي بي پرده و عريان به مبارزه با نظام اسلامي و اركان آن پرداختند سريع تر حذف شدند و با عكس العمل هاي شديدي از سوي مردم مواجه شدند.
وي افزود:جريان نفاق با نقاب هايي كه بر چهره مي زد و با سوءاستفاده از نظام اسلامي، ضرباتي را وارد كرد اما در پاسخ به اين تحركات خود پي درپي با شكست مواجه شد.
توكليان با اشاره به اينكه جريان هاي نفاق طي 32 سال گذشت از انقلاب اسلامي چه به صورت آشكار و چه به صورت پنهان عليه نظام اسلامي تحركاتي انجام دادند اما اين دشمني آن ها براي نظام اسلامي سودمند بود، خاطر نشان كرد: ترور شهيدان رجايي و باهنر سنگين ترين خسارت به ايران اسلامي بود و نفوذ به بيت برخي علما از جمله منتظري منجر به جدا شدن وي از بدنه انقلاب اسلامي شد.
وي با تاكيد بر اينكه پيچيده ترين نفاق فتنه سال 88 بود، تصريح كرد: فتنه هاي پي درپي نفاق عليه نظام اسلامي، خسارت هايي را به انقلاب اسلامي وارد كرد اما در كنار آن كاركردهاي بسيار مناسبي را نيز براي نظام اسلامي داشت.
دبير كل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي كشور اظهار داشت: در فتنه سال 88 نفاق با استفاده از شعارهاي ملي و ديني وارد صحنه شد اما در نهايت از بدنه نظام اسلامي تصفيه شدند.
وي در ادامه گفت: انقلاب اسلامي ايران فرد محور نيست كه با حذف افراد و ترور شخصيت ها منحرف يا با شكست مواجه شود.
توكليان با اشاره به اينكه انقلاب اسلامي ايران دين محور و مردم محور است، تاكيد كرد: انقلاب اسلامي همواره در مسير ولايت فقيه حركت كرده است و اين امر زمينه پيروزي هاي نظام اسلامي ايران را فراهم كرده است.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه عامل ديگر پيروزي نظام اسلامي در مقابل نفاق، پالايش و تصفيه آنان از بدنه انقلاب اسلامي بوده است، گفت:نفاق با چهره هاي متفاوت وارد صحنه مي شود و هيچ گاه با چهره اصلي خود به ميدان نمي آيد و در آينده نيز با جريان هاي منافقانه، نفاق جديد و شايد پيچيده مواجه هستيم كه بايد اوضاع را رصد كنيم و از تحولات داخلي و خارجي مطلع باشيم.
دبير كل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي كشور خاطر نشان كرد: نقش دانشجويان در مبارزه با نفاق بسيار روشن است و جنبش هاي دانشجويي بايد در اين مسير به دليل استقلال عمل و آرمان خواهي خود و با تكيه بر اصل ولايت فقيه به روشن گري و آگاهي بخشي فضاي عمومي كشور بپردازند.
توكليان با اشاره به اينكه يكي از جريان هايي كه فريب نفاق را نمي خورد، جريان دانشجويي است، گفت: نفاق همواره از جريان هاي دانشجويي بيشترين واهمه را داشته است.
وي در ادامه تصريح كرد: با تجربياتي كه نظام اسلامي در مبارزه با نفاق كسب كرده ديگر نبايد اجازه داد تا گروه هاي آنان به نفوذ در بدنه كشور بپردازند كه البته اين امر با حركت در پشت سر مقام معظم رهبري محقق مي شود.
دبير كل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي كشور اظهار داشت: امروز جريان هاي شبه نفاق و منحرف با چهره هاي متفاوتي وارد صحنه شدند كه جريان دانشجويي با بصيرت كامل و برخلاف ساير جريان ها كه سياسي كاري مي كنند بايد به حذف اين جريان هاي منحرف و منافق گونه بپردازند.
توكليان تاكيد كرد: حادثه تلخ ترور شهيدان رجايي و باهنر توسط كشميري انجام شد كه اين دو شهيد پشت سر وي نماز مي خواندند اما ترور آنان توسط وي انجام شد، پس بايد هميشه مراقب جريان نفاق بود.
وي در پايان خاطرنشان كرد: شناسايي و تصفيه نفاق سخت است كه بايد با اطلاع كافي از اين جريان ها و با بصيرت لازم به حذف آنان بپردازيم.
انحراف از انديشه هاي ناب اسلام؛ عامل بروز نفاق
«مهدي عباسي مهر»، عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت گفت: در سال 60 شاهد حوادث بسيار بزرگي از عزل بني صدر تا ترورهاي كور و زنجيره اي نفاق بوديم.
وي افزود: در آيات قرآن كريم به روشني به منشأ نفاق اشاره شده است و اگر از كلمه «الله» فاصله بگيريم با نفاق مواجه خواهيم شد.
اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: در دوران پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار، نفاق فعاليت هاي بي شماري داشت و در شرايط حساس ضرباتي را به حكومت اسلامي وارد كرد.
عباسي مهر در ادامه تصريح كرد: منشأ نفاق نشأت گرفته از چند دسته تحركات است كه ملت ايران آنها را تجربه كرده است. مردم كشورمان در طول 32 سال گذشت از انقلاب اسلامي ضرباتي را از گروهك هاي نفاق خورده اند.
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با بيان اينكه ورود انديشه هاي غيرالهي يكي از منشأهاي نفوذ نفاق در جامعه است، اظهار داشت: در دوران قاجار، پهلوي و حيات انقلاب اسلامي، وهابيت، بهائيت، فراماسونري، طالبانيزم و... شكل گرفتند كه نشان داد يكي از كانون هاي حامي نفاق، استعمار است.
وي با بيان اينكه يكي ديگر از عوامل بروز نفاق در جامعه انحراف از انديشه هاي ناب اسلام است، تاكيد كرد: سازمان منافقين و گروهك فرقان از همان ابتدا از انديشه هاي اصيل اسلام و انقلاب اسلامي خارج شده و منحرف شدند و نهايتا دست به خشونت و ترور زدند.
عباسي مهر در ادامه گفت: در ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، گروهك فرقان با انحراف از اصول اسلام و انقلاب دست به ترور و حذف فيزيكي نخبگان آن دوران زد كه يكي از آن نمونه ها ترور شهيد مطهري بود.
دبير سابق دفتر تحكيم وحدت خاطرنشان كرد: با ورود نظريه هاي ليبرالي در سازمان منافقين، اين سازمان به انحراف كامل كشيده شد و اين در حالي بود كه امام خميني(ره) از همان ابتداي فعاليت اعضاي اين گروهك، انحراف آنها را اعلام كرده بود.
وي به تروريسم دولتي اشاره كرد و گفت: در كنار فعاليت نفاق، بحث گروهك هاي تروريستي و تروريسم دولتي مطرح است كه نمونه بارز آنها آمريكا و رژيم صهيونيستي است.
اين فعال دانشجويي با اشاره به اينكه آمريكا و رژيم صهيونيستي اتاق فكر گروهك هاي تروريستي هستند و اين گروهك ها را رهبري مي كنند، تاكيد كرد: مقام معظم رهبري در پيام شان به كنفرانس بين المللي مبارزه با تروريسم تاكيد داشتند كه نظام اسلامي ايران از تروريسم آسيب هاي مختلفي ديده است.
عباسي مهر با بيان اينكه جريان دانشجويي بايد توجه و رصد بيشتري به فعاليت هاي نفاق داشته باشد، گفت: مقام معظم رهبري و دلسوزان نظام بارها به نفوذ گروه هاي انحرافي و نفاق در جامعه تاكيد داشته اند.
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در ادامه تصريح كرد: نظام اسلامي ايران سابقه و تجربه مبارزه با نفاق را داشته است و ديگر جريان هاي انقلابي نبايد اجازه نفوذ نفاق به بدنه نظام اسلامي را دهند.
وي با بيان اينكه استكبار جهاني سعي دارد كانون هاي نفاق را در اتاق هاي فكر و ميان نخبگان كشور نفوذ دهد، تاكيد كرد: تمامي برنامه هاي غرب براي نفوذ نفاق در دانشگاه هاي كشور است پس بايد جريان دانشجويي با بصيرت لازم به مبارزه با نفوذ انحراف و نفاق در دانشگاه ها اقدام كند و با شكل گيري كانون هاي توليد فكر مي توان به اين اقدام دست زد.
عباسي مهر در پايان خاطرنشان كرد: با هر شاخصي نمي توان انحراف و نفاق افراد و گروه ها را تشخيص داد. شاخص اسلام ناب كه نمود حقيقي آن ولايت فقيه است، يكي از شاخص هاي اصلي براي شناخت جريان هاي انحرافي و نفاق است.
حركت در مسير ولايت مانع از ورود به ورطه نفاق است
«محمد افكانه»، دبير تشكيلات اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي كشور در اين نشست دانشجويي گفت: كلمه نفاق به معناي پوشاندن يك پوستين وارونه به دين است كه با حربه جهل و بي تقوايي به جنگ علم و تقوا مي آيد.
وي با اشاره به اينكه مكاتب انحرافي و نفاق با پشتوانه خارجي و استكبار به فعاليت مي پردازند، افزود: جريان هاي نفاق با افراط و تفريط فعاليت خود را آغاز مي كنند و در افراط كاري به خود نقاب روشنفكري مي زنند كه نتيجه آن اسلام منهاي روحانيت است.
اين فعال دانشجويي خاطر نشان كرد: نفاق در ابتدا با آرامش وارد صحنه جامعه مي شود اما در ادله به خشونت و ترور روي مي آورد.
افكانه درادامه خاطر نشان كرد:مقام معظم رهبري تأكيد دارند كه دانشجو يك روشنفكر ديني و جوان است، پس دانشجويان بايد با توجه به تفكر و آموزه هاي ديني به مبارزه با نفاق بپردازند.
دبير تشكيلات اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي كشور با بيان اينكه نفاق، روشنفكران ديني را هدف قرارمي دهد تا نظام و حكومتي را از بين ببرد، اظهارداشت؛ درمسير ولايت مداري حركت كردن، مانع از ورود به ورطه هاي چپ و راست و يا جريان هاي نفاق مي شود.
ويژگي مشترك شهداي نفاق، مظلوميت آن ها بود
«مسعود براتي»، دبيرجنبش عدالتخواه دانشجويي در نشست دانشجويي بزرگداشت شهداي نفاق گفت: با توجه به پيچيدگي جريان نفاق، شناخت آن با ظرافت ها و سختي هايي همراه است كه اگر لحاظ نشود، مقابله با اين جريان به نتيجه نخواهد رسيد.
وي افزود: مهم ترين كار درراه شناخت و مقابله با جريان نفاق، استخراج شاخص هايي براي اين امر است كه اين شاخص ها در مباني و اصول ديني ما وجود دارد و براي دستيابي به آن، بايد به انديشه هاي بزرگانمان رجوع كنيم.
براتي با تاكيد بر اين كه همه گروه هاي دانشجويي وغير دانشجويي براي مقابله با نفاق بايد به سلاح شاخص ها مجهز شوند ادامه داد: اگر با داشتن اين شرايط به عرصه مقابله با نفاق وارد شويم متوجه مي شويم، اين جريان بسيار گسترده تر از تصور ما بوده و در بسياري ازحوزه ها حضور دارد.
دبيرجنبش عدالتخواه دانشجويي در بخش ديگري از مطالب خود به اهميت توجه به ظرفيت جامعه اشاره كرد و گفت: جريان نفاق به واسطه داشتن دو چهره، با ظاهري مقبول در جامعه حضور مي يابد و به همين دليل، توسط بخشي از جامعه پذيرفته مي شود و بدنه مردمي پيدا مي كند.
براتي افزود: اگر ظرفيت جامعه درمسأله مقابله با نفاق درنظرگرفته نشود در تصميم گيري ها دچار چند دستگي مي شويم و به هدف نخواهيم رسيد.
وي به عنوان نمونه يارگيري منافقين از بدنه مردم اشاره كرد و گفت:- منافقين به واسطه مقبوليت در نزد بخشي از جامعه توانستند درجامعه انفكاك ايجاد كنند كه اين نمونه، لزوم برنامه ريزي براي مقابله با نفاق را براساس ظرفيت هاي جامعه نشان مي دهد.
براتي دربخش سوم صحبت هايش درميزگرد دانشجويي بزرگداشت شهداي نفاق، به تمايز مبارزه با جريان نفاق اشاره كرد و گفت: به جز بحث رسيدن به درجه شهادت، ويژگي بارز اين شهدا مظلوميت آن ها بود كه ريشه در دو چهره اي بودن منافقان دارد.
وي سپس نتيجه گيري كرد: براي مبارزه با نفاق بايد آمادگي پذيرش هرگونه تهمت و بدبيني از سوي جامعه را داشته باشيم.
ايران؛ بزرگ ترين قرباني تروريسم درعرصه بين الملل است
«اميرحسين ثابتي»، مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران وعلوم پزشكي تهران،گفت: ايران درعرصه بين المللي بزرگ ترين قرباني تروريسم است اما در فضاي رسانه اي داستان عكس اين موضوع است.وي افزود: طي 32سال گذشت از انقلاب اسلامي ايران، رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس قوه قضاييه و جمعي از نمايندگان مجلس كشورمان ترور شدند كه در دنيا بي سابقه است اما درعرصه تبليغاتي و رسانه اي غرب سعي دارد ايران را به حمايت از تروريسم محكوم كند.اين فعال دانشجويي با اشاره به اينكه آمريكا و انگليس با حمايت از ساير كشورهاي غربي سعي دارند ايران را متهم به نقض حقوق بشر كنند، خاطرنشان كرد:در آمريكا رئيس جمهور اين كشور كه ترورشد ده ها مستند براي آن ساخته شد، اما درايران اين همه شهداي ترور وجود دارند كه مستندي از آن ها نداريم.
ثابتي با اشاره به اينكه بايد از ترور و نفاق يك بازخواني تاريخي داشته باشيم، تصريح كرد:ريشه اصلي ترور التقاط فكري است و اگر بخواهيم خصوصيت مشترك براي گروه هاي تروريستي و نفاق را مدنظر قراردهيم، انحراف فكري از اين گونه خصوصيات است.
مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران با تأكيد بر اينكه نفاق سعي دارد نخبگان را از بين ببرد تا به تمايلات انحرافي خود برسد، اظهار داشت: شهيد آيت از جمله شهداي ترور و مظلومي بود كه درسال 58 درگنجاندن ولايت فقيه در قانون اساسي بسيار تلاش داشت ونماد مبارزه با ملي مذهبي ها بود اما كمتر نامي از وي شنيده مي شود.
وي در ادامه گفت: ممكن است در جامعه همگرايي ميان قربانيان ترور و تروريست ها رخ دهد كه نمونه آن اين است كه هاشمي در سال58 توسط منافقان ترور شد اما جان سالم بدر برد و متأسفانه اين روند به گونه اي تغيير پيدا كرد كه در آذرماه سال88 اعلام داشت «جامعه ما مهندس، دكتر و دانشجو دارد و نمي شود مردم را فريب داد» كه چند روز بعد مسعود رجوي طي بيانيه اي اعلام كرد كه «هاشمي پس از جنايت هايي كه در جمهوري اسلامي داشته اكنون به اين نتيجه رسيده است كه انقلاب اسلامي به واقع جنايت مي كند.»
اين فعال دانشجويي تأكيد كرد: كروبي نيز در ابتداي انقلاب اسلامي از حاميان اصلي امام(ره) و انقلاب بود اما در مردادماه سال88 طي نامه اي بحث تجاوز جنسي به زندانيان فتنه را مطرح كرد كه چند روز بعد مسعود رجوي طي نامه سرگشاده اي اعلام كرد: «اميدواريم كروبي مأجور باشد و با سخناني كه مطرح كرده، كفاره حمايت هاي گذشته خود از انقلاب را بپردازد.»
ثابتي با بيان اينكه اگر كسي قرباني ترور مي شود به اين معني نيست كه تغيير موضع نخواهد داد، گفت: «سعيد شاهسوندي»، يكي از اعضاي قديمي سازمان منافقين به بازخواني فعاليت هاي اين سازمان پرداخته و اعلام داشته است كه اين سازمان از ابتدا مخالف رهبري امام خميني(ره) بود و توهم بي شماري داشت.
مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران اظهار داشت: سازمان منافقين هنگامي كه در سال60 به اقدام مسلحانه دست زد، انتظار داشت جمعي ميليوني از آنان حمايت كنند اما همه چيز عكس شد.
وي در ادامه گفت: بني صدر پيش از رياست جمهوري خود سازمان منافقين را مورد حمله قرار مي داد اما در كمتر از دو سال در مواضع خود چرخش ايجاد كرد و كار به جايي رسيد كه با مسعود رجوي از كشور فرار كرد.
اين فعال دانشجويي تأكيد كرد: سازمان منافقين اگر چه بسياري از ترورها را به عهده نگرفته است اما جريان ملي مذهبي ها همواره اعتراف كرده اند كه فرمان ترورها و عمليات آن با سازمان منافقين بوده است.
ثابتي اظهار داشت: «كريم سنجابي»، از اعضاي ارشد جبهه ملي در گفت وگو با دانشگاه «هاروارد آمريكا» اعلام داشت كه «سازمان منافقين بيشترين ضربه را به نظام ايران وارد كرد كه از آن جمله حوادث هفت تير و هشت شهريور سال60 بود.»وي در پايان خاطرنشان كرد: پديده نفاق پايان نخواهد داشت اما پاسخ تمامي اين ترورها عليه نظام اسلامي، جمله امام خميني(ره) است كه فرمودند: «بكشيد ما را كه ملت ما بيدارتر مي شود.»

 



نشاط از لازمه هاي دانشگاه است (منشور)

بدترين بلايي كه ممكن است بر سر يك نسل در يك كشور بيايد، نااميدي است، يأس است. اين كه مي گويند: آقا! چه فايده دارد؟ فايده اي ندارد؛ اين روحيه «فايده اي ندارد»- يأس از آينده- سم مهلك همه فعاليت هاست؛ چه فعاليت هاي اجتماعي و سياسي، چه حتي فعاليت هاي علمي، فعاليت هاي پژوهشي. اين كساني كه كشفيات بزرگ را در زمينه هاي علوم تجربي و دانش هاي گوناگون انجام دادند، اين ها اگر نااميد از نتيجه بودند، قطعا به اينجا نمي رسيدند. اميد، آن نيروي عظيمي است كه انسان را پيش مي برد. جوان ما را نااميد كنند از كشورش، از انقلابش، از آينده اش، از دولتش، از دانشگاهش، از آينده علمي اش، از آينده شغلي اش. اين خيلي مضر است. اين كاري است كه در برنامه هاي دشمنان ما و مخالفين نظام وجود دارد. به نظر من يكي از كارهاي اساسي اين است. محيط را براي دانشجو، محيط نشاط، محيط اميد، محيط حركت به جلو قرار دهيد.
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با اساتيد دانشگاه ها

 



وقتي امام(ره) زنده ماند و معادلات براي بني صدر به هم ريخت (ضربان)

خيلي خسارت بار است انسان در دام سنتي از سنت هاي خداوند افتاده باشد و از آن بي خبر باشد. يكي از اين سنت ها كه عجيب و مرموز هم هست، سنت جدا كردن «خبيث» از «طيب» در عالم است. داشتم مطلبي از بني صدر مي خواندم كه متضمن نكته اي بود كه توجهم را جلب كرد و ساعتها ذهنم را در ارتباطي كه با اين سنت الهي مي يافت به خودش مشغول كرد. او بعد از فرار از ايران در پاريس در مورد حكمت اتحادش با منافقين گفته است: «حكمت اينكه من با مجاهدين همپيمان شدم اين بود كه براي امام خميني پزشكان متخصص قلب از خارج آوردم، آنها پس از معاينه كامل از امام به من گفتند امام كمتر از سه ماه ديگر زنده مي ماند. من بهترين و متشكل ترين گروه را سازمان مجاهدين يافتم كه مي توانستم با همپيماني با آنها كشور را بدست بگيرم ولي نمي دانم چرا معادلات بهم ريخت و خميني بيش از آنچه پزشكان گفته بودند زنده ماند. »عجيب است كه اين آيت الله زاده به زعم خود اسلام شناس، به اندازه يك مسلمان عامي نفهميده است كه ممات انسانها موكول به «اجل مسمي» است نه به آنچه پزشكان گفته اند! اين محاسبه او آن قدر بلاهت آميز است كه يك دانش آموز راهنمايي هم در حد سواد و دريافت خود از درس بينش اسلامي يا همان «دين و زندگي» با خواندن اين جملات متوجه آن خواهد شد. اما آنچه كه اينجا مهم است و در واقع اصل مطلب است و خارج از دايره شناخت امثال بني صدر از اسلام قرار مي گيرد و ضمنا پاسخ اين سؤال او و امثال اوست كه «نمي دانم چرا معادلات به هم ريخت» دست پنهان خداست كه معادلات را به هم مي ريزد، بهم ريختني!
اين از آيات هولناك قرآن كريم است كه: «ما كان الله ليذر المؤمنين علي ما انتم عليه حتي يميز الخبيث من الطيب.» يعني بناي خدا بر اين است كه شما را بر حالي كه در آن هستيد رها نكند تا خبيث را از طيب جدا كند. حقيقتاً ترسيدني است! بخصوص براي آنهايي كه احيانا در جبهه حق هستند. شهيد آويني در تبيين و تشريح اين سنت الهي در كتاب «فتح خون» غوغا كرده است. حتما اگر نخوانده ايد بخوانيد و اگر خوانده ايد ده بار ديگر هم بخوانيد! روحش شاد. اما غوغاتر از شهيد آويني، امام خميني(ره) است با اين جمله تاريخي اش كه «ميزان حال فعلي افراد است.» امام(ره) كه فخر العرفاء الكاملين بود با عمق شناختش از اسلام راه را به تمامي، براي رهروان حقيقي اسلام تبيين كرده است. اين دست خداست كه نمي گذارد حال افراد (خاصه از مدعيان ايمان) بر همان منوال باقي بماند تا اگر خبيثي رسوا شدني است، رسوا شود و خداوند اين كار را با به هم ريختن معادلات حتما انجام مي دهد!
عبرت نوشت: عجيب است كه وقتي اين سنت خداوند كه مثل همه سنت هاي ديگر مشمول «لن تجد لسنه الله تبديلا» است، براي «ضحاك بن عبدالله مشرقي» كه تا ظهر عاشورا در ركاب امام حسين(ع) بود و سرانجام از سپاه حق گريخت و براي«حر بن يزيد رياحي» كه راه را در كربلا بر آل الله بست و سرانجام به سپاه حق درآمد، بايد جاري شود اما براي بني صدر نه؟ و اگر نمي ترسي بگويم براي من و تو و همه كساني كه در جبهه حق هستند نه؟! البته نه اين گونه است كه اگر دست اين سنت الهي به گريبان من و تو برسد حتما ما را به جمع رسوايان ملحق خواهد كد. اما زمينه ملحق شدن به خبيثان عالم در همه ما هست و آن همانا شناخت كافي نداشتن از حق و بدتر از آن، برخورداري از هواي نفس است. نمي دانم فردا اگر حجت حق (عج) آمد و آن نبود كه من و تو در ذهن خود تصور كرده بوديم و آن طور عمل نكرد كه من و تو خواسته بوديم، دست سنت الهي ما را در كدام جبهه قرار خواهد داد. اخيرا تعبير «سيف الله الذي لا ينبو» كه در مورد آن حضرت است و در ادعيه وارد شده براي شب نيمه شعبان مذكور است، ذهنم را به خودش مشغول كرد... «شمشير خدا، كه كند نمي شود از بريدن.» صلاح نمي دانم گفتن آنچه را كه در دل دارم! اما چه بايد كرد اگر عده اي از منتظران كه از اسلام جز نامش نمي دانند و از انسان كامل كه اسماء حق به تمامي در وجودش متجلي است شناخت ندارند، بعد از آمدن امامشان انگ خشونت طلبي را بر دامان آن حضرت هم نشاندند و از جبهه حق خارج شدند؟!
وبلاگ اسكالپل

 



خاطرات خواندني يك دانشجوي مقيم كانادا

ميلاد دخانچي، مستندساز جوان ايراني كه سال ها در كانادا زندگي كرده است، اين روزها با مستندهايي كه عموما از شبكه جهاني پرس تي وي نمايش داده شده است، مطلب جالبي از خاطرات خود منتشر كرده است.
دخانچي در برنامه «راز» با اجراي نادر طلب زاده، كه در شب هاي ماه رمضان از شبكه چهار سيما نمايش داده مي شد هم حاضر شد و بخشي از مستندها و نگاه خود را ارائه داد.
دخانچي متولد سال 63 در زاهدان، در چهارده سالگي به همراه خانواده به كانادا عزيمت كرد، خانواده اش بعد از چند سال به ايران برگشت ولي خودش در دانشگاه كارلتون در شهر اوتاوا ادامه تحصيل داد. در ابتدا رشته مهندسي درس خواند، اما تغيير رشته داد به ادبيات انگليسي، و در نهايت به جهت علاقه مندي ليسانس ادبيات و تاريخ گرفت.
وي خاطره اي از مواجهه خود با دانشجويان كانادايي منتشر كرده است كه در ذيل مي آيد:
يك روز بعد از زنگ ورزش تو دبيرستان يكي از بچه هاي كلاس كه ظاهري سبزه و شرقي داشت، اومد به سمتم و بعد از يه «السلام عليكم» غليظ، ازم پرسيد كه مسلمونم يا نه؟ بعد ازم پرسيد كه اهل كجام. تا گفتم ايران، گفت تو جزء اون ايرانيايي هستي كه خميني رو دوست دارن يا نه؟ خيلي كنجكاو بودم كه دليل اين نوع دسته بندي رو تو ذهنش بفهمم كه خودش برام توضيح داد. گفت: اصالتا بنگلادشيه و عاشق امام و براش غيرقابل باوره كه ايرانيايي رو تو كانادا مي بينه كه اهميت «ازلاميك رولوشن»رو نفهميدن و متوجه اون نيستن... آخر حرفاش بهم گفت تو بايد رفيق علي- ش باشي! گفتم اين علي- ش اصلا كي هست؟ براش تعجب آور بود كه من علي- ش رو نمي شناختم. علي- ش يه جوون ايراني الاصل بود كه در مونتريال به دنيا اومده بود. پدر و مادرش در نوجووني از هم جدا شده بودن و اونم مثل خيلي از ايرانياي نسل سوم خارج از كشور، نه آشنايي با دين داشت و نه قرابتي با ايران بعد از انقلاب و مثل جووناي ديگه به گفته خودش «اهل همه چي» بود تا اينكه يه روز در يكي از خيابان هاي لانگ بيچ در كاليفرنيا با يه سياه آمريكا سر يه مسئله دست به يقه مي شه.
وسط دعوا يه لحظه سياه آمريكايي بهش ميگه كه از عربا خوشش نمي آد و اين ممكنه باعث بشه كه علي- ش رو حسابي بزنه... علي هم سريع برمي گرده و ميگه كه عرب نيست و ايرانيه. همونجا يه دفعه مرد سياه سكوت مي كنه و از علي مي پرسه كه «خميني رو دوست داره يا نه؟» علي- ش هم تحت تأثير فضاي اون جا از امام چيزاي خوبي نمي گه... پسر سياه يقه علي رو مي گيره و بهش مي گه كه اون عاشق خمينيه و براي علي- ش متأسفه كه حرفاي رسانه هارو تكرار مي كنه. بعدشم ميگه به خاطر خميني ولت مي كنم. فقط بايد قول بدي كه بري يه خورده درباره خميني تحقيق كني.
اين اتفاق زمينه كنجكاوي علي رو درباره انقلاب ايران و امام فراهم مي كنه... كنجكاوي اي كه اون رو به تحقيق يك ساله درباره خودش، هويت واقعيش و اسلام و ايران وادار مي كنه و در آخر هم به مسلمون شدنش ختم مي شه! هر چند كه تحت تأثير مسلموناي اونجا، علي بيشتر گرايشاي شافعي پيدا مي كنه، اما به يه مسلمون شريعتمدار تبديل مي شه كه جلوي سني ها از اهل بيت و حضرت فاطمه و امام حسين صحبت مي كنه.
بعد از ماجراي زنگ ورزش، اولين بار علي- ش رو تو كنگره جوانان كانادا ديدم. يه 2000 نفري جمع شده بودن و علي سخنران آخر و اصلي مراسم بود. علي- ش يه استعداد ذاتي تو فن خطابه داشت. وقتي درباره اسلام صحبت مي كرد و تبليغ مي كرد، يا همه داشتند گريه مي كردن و يا مي خنديدن. انگليسي رو بدون لهجه حرف مي زد و تو صداش حرارت سوزاني احساس مي شد و اسلام رو با درد و عشق براي جووناي كانادايي تبليغ مي كرد.
بعدا من و علي از طريق يه واسطه به هم معرفي شديم و كم كم بين ما رفاقتي شكل گرفت؛ تا جايي كه شباي زيادي رو با هم تا صبح تو آپارتمان بسيار كوچيكش سر مي كرديم و درباره اسلام تشيع و ايران با هم حرف مي زديم. فارسي رو با لهجه حرف مي زد، برا همين ترجيح مي داد انگليسي حرف بزنه. هر چند كه يه جاهايي كه خيلي بحث بالا مي گرفت، مي زد كانال فارسي! هميشه مي گفت عاشق اينه كه يه روز بياد ايران و تو دانشگاه تهران برا بچه هاي ايران حرف بزنه! بعدها هم كه بيشتر خودموني شديم، از علاقه اش به يه دختر پاكستاني- كانادايي گفت كه مي خواست اون وقتا ازش خواستگاري كنه.
چيزي كه همون وقت براي من جالب بود، اين بود كه برخلاف بيشتر مسلموناي كانادا، نگاه علي به اسلام يه نگاه عرفاني و شخصي نبود، بلكه به شدت جووناي كانادايي رو به فعال شدن تو عرصه سياست تشويق مي كرد و يادم هست كه يه دفعه در يكي از سخنرانياي تأثيرگذارش مي گفت: روزي مياد كه ما مسلمونا پرچم كانادا رو پايين مياريم و پرچم «لااله الا الله» رو به جاي اون بالا مي بريم.
همون وقتا وقتي من علي رو با اين همه حرارت و انرژي مي ديدم، خيلي دوست داشتم ببينم تو آينده علي چي كار مي كنه. اين همه شور و شوق و حرارت تبليغ شريعت اون رو به كدوم سمت مي بره؟ آيا علي به يه سياستمدار مسلمان موفق كانادايي و يا يك امام پرنفوذ تو يكي از مسجداي مهم كانادا تبديل مي شه؟ يا اين كه به ايران برمي گرده و اين بار احراز هويتي قوي تر از جنس ايراني مي كنه و يا اين كه مثل خيلي از انقلابياي زمونه ما به سمت ديگه اي تغيير مسير مي ده؟ اگه بله به كدوم سمت؟
دو سال پيش بود كه براي فيلمبرداري رفته بودم مونتريال! ياد علي افتادم. حدوداً 6 سال بود كه نديده بودمش. بعد از كلي گشتن اين وراون ور بالاخره ايميلشو پيدا كردم. جواب ايميلمو داد و قرار گذاشتيم يه جاي شهر همديگه رو ببينيم. با يه ماشين مدل بالا اومد دنبالم. رفته بود تو كار ملك و املاك... استعداد زيادش تو خطابه به موفقيتش تو بازار خريد و فروش خونه به عنوان مشاور املاك كمك كرده بود. من رو برد خونش در حومه مونتريال. يه خونه ويلايي بزرگ. با اون خانوم ازدواج كرده بود و اونوقت 2 تا بچه داشت.
مرتباً داشتم علي- ش قديم رو با علي- ش جديد مقايسه مي كردم
نمازشو سروقت مي خواند و تو خونش عكس بزرگي از خونه خدا گذاشته بود، اما خبري از اون رمق انقلابي و شور و هيجان و مبارزه سياسي و اينا نبود. علي يه شهروندي شده بود مثل همه شهرونداي ماليات بده دولت كانادا كه دينشون مال حوزه خصوصيشونه و تو عرصه عمومي، در خدمت بازار آزاد ليبرالين. سبك زندگي كانادايي، عقلانيت و التزاماتش رو به علي تحميل كرده بود و از اون شهروندي مطيع و «خوب» ساخته بود. بچه هاي كوچيكش رو مي برد كلاس هاكي. زنش و خودش هر كدوم يه ماشين جداگونه داشتن. هر دو كار مي كردن تا قسط خونه و ماشين رو بدن و بچه ها هم مي تونستن از غذاي «وجي مكدانلد» بخورن.
اونجا بود كه من به اهميت سبك زندگي تو شكل گيري و تحميل يه نوع عقلانيت خاص پي بردم. دولت و سيستماي امنيتي كانادا هيچ وقت سد راه سخنراني هاي پرشور علي- ش نشدن كه اگه ميشدن اون رو تو همون حالت مبارزه نگه مي داشتن. بلكه منطبق بودن سبك زندگي كانادايي با آرماناي اقتصاد و سياست ليبرال، دولت كانادا رو تو فرايند هضم كردن علي به شكل كاملا آرام و نرم در اقتضائات سياسي اجتماعي و فرهنگي كانادا توانمند كرده بود.
سبك زندگي به مثابه يك رسانه، عقلانيت، ارزشهاي فرهنگي و گفتمان سياسي صاحبان آن نوع سبك زندگي را به مصرف كنندگان به شكل نرم تحميل مي كند. بنابراين سبك زندگي نه تنها خنثي نيست بلكه لايه بيروني ارزشهاي فرهنگي اجتماعي و سياسي يك جامعه رو نمايندگي مي كند. هر ساختار سياسي و حكومتي تنها زماني مي تواند به معني واقعي كلمه متفاوت عمل كند و نقش جايگزيني خود را ايفا كند، كه توانسته باشد سبك زندگي مطابق با آرمانهاي خود را ابتدا تبيين و بعد محقق كرده باشد.
سؤالي كه اين جا براي من مطرح است اين است كه سبك زندگي مطابق با آرمانهاي خميني كدام سبك زندگي است؟ سبك زندگي كه زندگي با آن سبك به خاطر فطري، طبيعي، ديني و سالم بودنش مخالفان حكومت ديني را آرام آرام در عقلانيت دين و حكومت مبتني بر آن حل مي كند كدام است؟ سبك زندگي آرماني منطبق با آرمانهاي جمهوري اسلامي كدام سبك زندگي است؟
علي- ش رو تصور كنين كه تو اوج همون شور و رمق مبارزه و تبليغ براي تشكيل خانواده مي اومد ايران و تو چارچوب سبك زندگي كنوني ازدواج مي كرد! بعد از چند سال، كدوم علي- ش را مي توانستيم انتظار داشته باشيم؟
منبع: خبرنامه دانشجويان ايران

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14