(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5 مرداد 1390- شماره 19984

خانه ملت و خواب پريشان خاتمي
آيت الله اميني: نهضت هاي اسلامي منطقه از بيداري وحركت مردم مستضعف نشات مي گيرد
انتخابات مجلس و صف بندي هاي سياسي



خانه ملت و خواب پريشان خاتمي

روح الله امين آبادي
با نزديك شدن به انتخابات مجلس شوراي اسلامي با سيلي از اظهارنظرهاي عجيب مواجه مي شويم كه تا حدودي طبيعي و قابل اغماض مي نمايد ولي اگر اين اظهارنظر و نيز اعلام وجود از جانب كسي و يا كساني اعلام شود كه تا ديروز براي سرنگوني نظام اسلامي دست از پا نمي شناختند اين سؤال مطرح مي شود كه آيا اين اشخاص به چيزي فراتر از خود و اهداف و منافع نامشروعي كه دارند فكر مي كنند؟!
كوتاه سخن اين كه با نزديك شدن به زمان انتخابات اصلاح طلبان ديروز و جنبشي هاي امروز كه از آب در هاون كوبيدن طرفي نبسته اند وارد گود شده و چون بازيگران ناشي يك تئاتر كه هر بيننده اي به تصنعي بودن بازي آنان پي مي برد مدعي مي شوند كه ما قصد و غرضي نداشتيم، همه ما يك هدف داريم و آن حفظ نظام است!
آذر ماه سال گذشته محمد خاتمي يكي از سران و همراهان داخلي فتنه در سخناني با اشاره به انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي، از «آزادي زندانيان و ايجاد فضاي آزاد براي همه گروه ها، پايبندي مسئولان به قانون اساسي و فراهم آوردن سازوكاري براي برگزاري انتخابات سالم و آزاد» به عنوان شرايط حداقلي اصلاح طلبان براي شركت در اين انتخابات دم زد.
با گذشت زمان هر از گاهي خاتمي كه هنوز حال و هواي دهه70 و سكانداري قوه مجريه را فراموش نكرده ولي همراهي با كودتاي مخملين 88 را به آساني از مخيله خود پاك كرده است به اظهارنظر در مسائل سياسي روز و شروط اصلاح طلبان براي شركت در انتخابات پيش رو مي پردازد.
وي ارديبهشت ماه سال جاري با بيان اين كه همه بايد همديگر را ببخشند گفت: «اگر ظلمي شده است كه شده است همه بياييم عفو كنيم و به آينده نگاه كنيم و اگر به نظام و رهبري ظلم شده است به نفع آينده از آن چشم پوشي شود و ملت هم از ظلمي كه بر او و فرزندانش رفته است مي گذرد و آن وقت همه به آينده بهتر رو خواهيم آورد.»!
با انتشار اين سخنان به زودي مشخص شد كه خاتمي پيش از آن كه به فكر معدود هواداراني كه دارد باشد به فكر رسيدن به مناصبي است كه با حركت در مدار فتنه از آنها بي نصيب شده است.
نگاهي گذرا به سايت هاي جريان فتنه به خوبي نشان دهنده اين واقعيت است كه آنان نيز اين اظهارات را نه از سر صدق و صفا كه از روي طمع براي رسيدن به مناصب مي دانند.
به عنوان مثال سايت روزآنلاين در مقاله اي با عنوان «هول حليم و ديگ نظام» مي نويسد «همان گونه كه پيش بيني مي شد نزديك شدن به زمان انتخابات ادبيات سياسي جامعه را دستخوش تغيير نموده است؛ البته اين تغيير به جاي آنكه در گفتمان حاكمان نظام جمهوري اسلامي ايجاد شود، بيشتر در بيانات افراد منتسب به جنبش سبز ظهور و بروز پيدا نموده، كه البته با نگاهي به سوابق تحليلي نيروهاي سياسي حاضر در جنبش امر دور از ذهني هم نبوده و نيست.»
اين سايت در مقاله ديگري باعنوان «سبزها، سپاه و شرط هاي خاتمي» اذعان مي كند كه برائت خاتمي از سران جنبش سبز- بخوانيد سران فتنه- برائت از خود محسوب مي شود.
سايت بالاترين را مي توان دبيرخانه جريان فتنه دانست. اندك هواداران كودتاي سبز كه غالباً نيز خارج كشور بساط عياشي هاي خود را پهن كرده و به داخلي ها مي گويند لنگش كن در اين سايت آخرين تحولات مربوط به فتنه را رصد كرده و با سياست يك كلاغ چهل كلاغ تلاش مي كنند بر پيكر بي جان فتنه شوك وارد كنند كه برخيزد و آنان را خوشحال كند!
بعد از انتشار سخنان مزورانه خاتمي كاربران بالاترين واكنش هاي تندي را نسبت به اين عجز و لابه ها نشان دادند.
يكي از كاربران اين سايت در واكنش به سخنان خاتمي در ارديبهشت ماه سال جاري مي نويسد: «آقاي خاتمي شرم كن، تو ديگر در جنبش سبز جايي نداري. آيا موقعيتت به خطر افتاده كه به التماس از نظام افتاده اي؟ واقعاً براي آدم بي غيرتي مثل تو متأسفيم.»
اين شبكه ضدانقلابي در مطلب ديگري نيز ادعا مي كند: «امروز مي توانيد تفاوت موسوي و كروبي را با خاتمي ببينيد. فرق آنها اين است كه خاتمي راحت با فعالان سياسي ديدار مي كند و از آشتي حرف مي زند در صورتي كه موسوي و كروبي بيش از 90روز است كه در محدوديت هستند. خاتمي از روي خون همراهانش عبور كرده و هر موقع حرف مي زند، خود را روي تخت رياست هشت سال پيش مي بيند.»
به چند اظهارنظر ديگر كه از نوشته هاي كاربران بالاترين و ساير سايت هاي منتسب به جريان فتنه گلچين شده است دقت كنيد:
- هر كسي سنگ خودش رو به سينه مي زنه. خاتمي كجا بودي وقتي موسوي و كروبي درخواست مي دادن. دوره تو گذشته، الان ديگه دوره گفت وگوي تمدنها نيست و ما هم به شما پشت كرده ايم.
- هشدار! انتخابات نزديك شد و دوباره خاتمي پيداش شد! فريب خنده هاي مسموم اين مليجك رو نخوريد.
- آقاي خاتمي شرم داشته باش. من برات متأسفم، نگاه هاي مظلوم ندا آقا سلطان رو فراموش كردي؟
سايت ضدانقلابي خودنويس هم در واكنش به سخنان خاتمي نوشته است: «سخنان خاتمي را خواندم و خستگي به تنم ماند. بوي كباب شنيده اين آقا اما... ما از شما بريديم چون غيرت نداشتيد. مردي با عباي شكلاتي! ما فقط يك بار درمورد شما اشتباه كرديم. لااقل از موسوي و كروبي خجالت مي كشيدي. ما روزي به تو اميد بسته ايم. اما امروز ما را به خير تو اميد نيست، شر مرسان.»
از سويي ديگر نيز عده اي با اين حدس قوي كه خاتمي ظرفيت زير صفر جنبش به اصطلاح سبز را زودتر از آنان درك كرده است مدعي شدند خاتمي مي داند كه حركت در مدار و دور تند فتنه نه تنها نصيبي عايد ضد انقلاب نخواهد كرد بلكه ظرفيت هاي اجتماعي آنان را نيز از بين خواهد برد در نتيجه بهتر است كه با نظام آشتي كنند تا درفرصت مناسب بار ديگر اسب تراوا را زين كرده و وارد بدنه نظام شوند و اگر اين بار همسايه ها ياري كنند و نظام هم چشم بپوشد و مردم نيز به آنان نظر لطفي داشته باشند ديگر كار تمام است!
توهم در سطوح اصحاب فتنه تا جايي پيش مي رود كه آنان با اين استدلال واهي كه نظام براي برگزاري انتخابات به آنان نياز دارد وسط دعوا نرخ تعيين مي كنند.
اين عده كه بهترين دفاع را حمله مي دانند بي آن كه اشاره اي به جرايم خود در برهه تاريخي قبل و بعداز انتخابات داشته باشند شرايط خاتمي را بسط مي دهند و مي گويند يا بايد شرايط ما را قبول كنيد و يا اصلا در انتخابات شركت نخواهيم كرد.
تاج زاده كه از درون زندان نامه و بيانيه هاي شورانگيز صادر مي كند و درعين حال مدعي مي شود زنداني است در مرخصي اخير خود با يكي از سايت هاي ضدانقلاب مصاحبه كرده و مدعي مي شود: اصلاح طلبان و سبزها تنها بايد در يك انتخابات آزاد با سازوكارهاي خودش شركت كنند!!
ادعاي مضحك فوق حكايت رندي شده است كه او را به ده راه نمي دادند و از سويي سراغ كدخدا را مي گرفت!
چند روز پيش فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي واكنشي در خور به اظهارات خاتمي و ديگر اصحاب فتنه نشان داد.
سردار جعفري در پاسخ به سؤالي درخصوص شرايط بازگشت اصلاح طلبان و مشخصا سيدمحمد خاتمي به صحنه سياسي كشور گفت: افرادي از جريانات اصلاح طلب كه از خط قرمزها عبور نكرده اند طبيعي است كه در رقابت هاي سياسي مي توانند شركت كنند اما اينكه آقاي خاتمي تا چه حد مي تواند موفق شود بستگي به موضع گيري هاي او دارد.
وي خاطرنشان كرد: آقاي خاتمي در جريان فتنه امتحان خوبي پس نداد و به هرحال جزء همراهان سران فتنه بود و حمايت و پشتيباني زيادي از آنها كرد و درحال حاضر نيز موضعي مبني بر برائت از آن حركت ها اتخاذ نكرده است و اگر ايشان بخواهد با سياسي كاري جلو بيايد فكر نمي كنم مردم او را ببخشند ولي افراد ديگري كه در اين صحنه از خط قرمزها عبور نكرده اند مي توانند همچنان در رقابت هاي سياسي به صورت فعال شركت كنند.
سخنان سردار جعفري پيش از آن كه ناظر بر جايگاه ايشان به عنوان فرمانده نهاد حافظ و پاسدار انقلاب باشد و از اين منظر مورد تحليل قرار گيرد يك استدلال منطقي است كه تصور آن باعث تصديق خواهد شد.
با انتشار سخنان سردار جعفري بار ديگر سيلي از اتهامات از سوي عاملان فتنه 88 متوجه نهاد انقلابي سپاه شد اين عده با اشاره به ترجيع بند تكراري دخالت سپاه در مسايل سياسي مدعي شدند سپاه برخلاف نظر امام در مسائل سياسي وارد شده است.
به عنوان نمونه محمدرضا خاتمي در نامه اي مدعي شد: «جناب آقاي جعفري، شما نه قانونا، نه شرعا، نه عرفا و نه مصلحتا در جايگاهي نيستيد كه براي سياسيون خط و نشان بكشيد و براي آنها شرط تعيين كنيد.»
البته اينكه چه كسي به وي حق داده حدود قانون و شرع و عرف و مصلحت و جايگاه افراد را معين كند، خود جاي تامل بسيار دارد.
محمدرضا خاتمي در بخش ديگري ازاين نامه در اظهاراتي جالب مدعي مي شود: «جناب جعفري، خاتمي و اصلاح طلبان واقعي تشنه قدرت نيستند كه براي رسيدن به آن از اصول خود بگذرند. آنها نگران آينده كشور هستند كه در ورطه هولناكي گرفتار شده است و البته براي نجات كشور حاضر هستند از آبروي خود بگذرند.»
اين سخنان درحالي مطرح مي شود كه تعدادي از نمايندگان مجلس ششم كه محمدرضا خاتمي نيز جزو آنان به شمار مي رفت درجريان انتخابات مجلس هفتم و در شرايطي كه كشور با فاجعه تاسف بار زلزله بم روبه رو بود براي تصاحب دوباره كرسي هاي مجلس تحصن كردند و ايستادگي امام خامنه اي باعث شد كه شعبده هايي كه براي رسيدن به مقام دنيوي بر روي زمين پهن شده بود، جمع شود.
از سويي ديگر آنچنان كه از نام سپاه مشخص است اين نهاد براي پاسداري از انقلاب شكوهمند اسلامي تاسيس شده و اگر زماني جنگ و دفاع مقدس، جبهه مقدم جانبازي هاي پاسداران بود امروز جنگ نرم و هجوم وحشيانه عده اي به مرزهاي سياسي و عقيدتي اين ملت مظلوم خط مقدم نبرد محسوب مي شود.
نمي توان از سويي براي سرنگوني نظام مقدس جمهوري اسلامي با هركس و ناكسي نرد عشق باخت، با بهايي ها و وهابي ها سر يك سفره نشست، از خارجي ها مستقيم وغيرمستقيم پول گرفت و هر روز عده اي را به خيابان ها كشاند تا عده اي ديگر بيگناه كشته و مجروح شوند و از سويي ديگر براي حضور در مسئوليت هايي كه اين نظام مظلوم فرصت آن را براي عاشقان خدمت و نه طالبان قدرت و ثروت فراهم كرده است لحظه شماري كرد.
خاتمي خوب مي داند كه اولين جرم وي به عنوان يكي از اعضاي تاثيرگذار مجمع روحانيون مبارز دعوت براي حضور در راهپيمايي غيرقانوني شنبه پس از انتخابات است.
رهبر عزيز انقلاب درنمازجمعه تاريخي 29 خرداد 88 به اين نكته اشاره كردند كه مسئوليت آشوب ها بر عهده نخبگاني است كه قانون را زيرپا گذاشته اند «اگر نخبگان سياسي بخواهند قانون را زيرپا بگذارند، خواسته يا ناخواسته، مسئول خون ها، خشونت ها و هرج و مرج ها خواهند بود.»
اين سخن به خوبي تكليف آينده سياسي خاتمي را روشن مي كند، وي پيش از آن كه به فكر حضور در عرصه سياسي و انتخابات مجلس شوراي اسلامي باشد بايستي خود را براي محاكمه در يك دادگاه صالح آماده سازد.
همراهي و همگامي با سران و اصحاب فتنه در جنايات بي شمار عليه ملت ايران درسال 88 و پس از آن، خلاصه جرايم خاتمي است و اين در صورتي است كه به او ارفاق شده و جزو سران فتنه حساب نشود . شواهد و قرائن نشان دهنده اين واقعيت است كه خوشبيني به خاتمي، پشت پا زدن به خود است.

 



آيت الله اميني: نهضت هاي اسلامي منطقه از بيداري وحركت مردم مستضعف نشات مي گيرد

پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله العظمي خامنه اي، گفت وگويي را با آيت الله ابراهيم اميني درخصوص «وظايف منتظرين» انجام داده كه متن كامل آن در زير مي آيد.
¤¤¤
¤ قرآن كريم حاكميت صالحان و پيروزي مستضعفان را نويد داده است. به نظر شما چگونه مستضعفان جهان به اين پيروزي مي رسند؟
- در طول تاريخ، همواره انسان ها به دو دسته مستضعف و مستكبر تقسيم شده اند. اغلب هم طبقه مستكبر بر طبقه ديگر مسلط بوده و از آنان براي كسب منافع خود بهره جسته است. طبقه مستكبر يك اقليتي هستند كه روح استكباري و استعماري دارند و در طول تاريخ بر طبقه محروم و ضعيف تسلط داشته و از آنان سوء استفاده كرده اند. حتي نيروي اداره كشور را از اين مردم گرفته اند و اين همان تعبير قرآن است كه اين ها مستضعف اند.مستضعف نه به معني مردم ضعيف، كه به مفهوم كساني است كه ضعيف شمرده مي شوند. يعني مستكبرين كاري كرده اند كه اين مردم خودشان را ضعيف بدانند و چون خودشان را ضعيف و ناتوان مي دانند،آن وقت تسليم آن ها هستند.
بنابراين اگر مستضعفين تقويت شوند و خودشان را بشناسند، در برابر آن استكبار مقاومت مي كنند و به پا مي خيزند. يكي از كارهاي امام خميني (ره) همين بود كه روح استقلال را دركالبد مردم ايران دميد و روحيه «ما مي توانيم» را در ايشان احيا كرد. من يادم هست كه اوايل مبارزات گاهي به اين فكر مي كرديم كه اگر اين دستگاه طاغوتي نباشد، چه كسي كشور را اداره كند؟ اما امام (ره) روح اعتماد به نفس و توانستن را در ملت ايجاد و تقويت كرد و لذا انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد.
نهضت هاي اسلامي منطقه از بيداري و حركت مردم مستضعف است و اين همان وعده قرآن به پيروزي مستضعفان است. البته انقلاب اسلامي ايران خيلي درشكل گيري اين نهضت ها موثر بوده است چون در ايران مستضعفين پيروز شدند و اين به آن ها اميد داد.
قرآن اين وعده را داده است كه روزي اين روح توانستن در همه ملت ها و درهمه جهانيان دميده خواهد شد:«و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» مي فرمايد ما دركتب آسماني نوشتيم كه زمين دراختيار صالحان قرارمي گيرد. صالحان يعني آن هايي كه صلاحيت دارند و مي توانند؛ نه اين كه فقط مثلاً نماز مي خوانند، بلكه ديگر مردم و مستضعفين به مستكبرين كمك نخواهند كرد. مثلا ارتشي ها در برابر سوء استفاده مستكبرين مقاومت مي كنند.دانشمندان زحمات علمي خود را در اختيار مستكبرين نمي گذارند.
از بيداري و حركت مردم مستضعف نشات مي گيرد
اينها خودشان را مي شناسند و خودشان را درك مي كنند و آن وقت تسليم مستكبرين نمي شوند و از همين طريق است كه مستضعفين بر مستكبرين پيروز خواهند شد.
¤ با آن كه از ظهور حضرت مهدي (عج) به عنوان پيروزي مستضعفين عالم ياد مي كنند و روز نيمه شعبان نيز روز جهاني مستضعفان نام دارد، به نظر جناب عالي ما در قبال حضرت امام زمان(عج) چه مسئوليت هايي داريم؟
- بايد ببينيم كه برنامه امام زمان(عج) چيست و ما طبق برنامه ايشان چه مسئوليتي داريم؟ يكي از برنامه هاي امام زمان(عج) سرنگوني استكبار و از بين بردن مستكبرين جهان است. شما توجه داريد كه مستكبرين جهان الآن در چه حالي هستند. همه اختيارات، امكانات، سلاح ها و وسايل تبليغاتي را در اختيار دارند. حال غلبه بر اين مستكبرين چگونه انجام مي گيرد؟ از روايات برمي آيد كه اين كار را امام زمان(ع) و يارانش به انجام مي رسانند و انقلاب حضرت مهدي(عج) يك انقلاب جهاني است.
طبق روايات، حضرت مهدي(عج) اسلام را در تمام جهان به گونه اي گسترش مي دهد كه آثار اسلام در همه روستاها و شهرها ديده خواهد شد. ايشان همچنين بي عدالتي ها را از بين مي برد و عدالت را برقرار مي كند. نكته ديگر مسائل فرهنگي و اقتصادي است. البته اينها گفتنش خيلي آسان است، ولي عملش بسيار سخت است.
طبق روايات، حضرت مهدي(عج) اگرچه از تأييدات الهي برخوردار است، اما همه اين كارها را با جنگ و نبرد به انجام مي رساند. در يكي از روايات فردي به امام باقر(ع) عرض مي كند كه من شنيده ام وقتي حضرت مهدي(عج) ظهور مي كند، كارها عملاً برايش رو به راه مي شود و احتياجي به خون ريزي پيدا نمي كند. حضرت مي فرمايند اگر قرار بر اين بود كه براي پيغمبر انجام مي گرفت.
حالا ما شيعيان چه وظيفه اي داريم؟ آيا وظيفه ما همين است كه فقط بعد از نمازها «اللهم عجل فرجه الشريف» را تكرار كنيم؟ البته دعا خوب است، اما آيا كافي است؟ آيا كافي است كه ما سر منبرها و در خطبه هاي نماز جمعه با صداي بلند بگوييم خدايا فرج امام زمان را نزديك بفرما و همه بگويند آمين؟ آيا همين كه ما براي امام زمان صدقه بدهيم و حج برويم كافي است؟ آيا كافي است كه ما دعاي ندبه را هر صبح جمعه با آه و ناله و سوز بخوانيم؟ البته بايد اينها را انجام بدهيم، اما گمان نكنم اينها كافي باشد. اين دعاها وسيله ظهور حضرت را فراهم نمي كند. ظهور حضرت آمادگي مي خواهد.
¤ آمادگي ظهور چگونه ايجاد مي شود؟
- يك دسته از روايات به وظايف مسلمان ها و شيعيان در زمان غيبت اشاره دارند. در دسته اي از روايات نيز فضايل زيادي براي «انتظار» آمده است. حضرت پيامبر(ص) در حديثي فرموده اند: بهترين اعمال امت من انتظار فرج است. حال بايد ببينيم مفهوم انتظار چيست كه از نماز و روزه و حج و از همه اين ها بالاتر است؟ حضرت علي(ع) فرموده اند: كسي كه در انتظار امام زمان باشد، مثل كسي است كه در ركاب آن حضرت مي جنگد و شهيد مي شود و در خون خويش مي غلتد. يا در حديثي ديگر آمده كه حضرت امام صادق(ع) فرمودند: كسي كه در انتظار فرج ما باشد، مانند كسي است كه در خيمه حضرت قائم حضور دارد.
اما مسئله اين است كه انتظار يعني چه؟ آيا انتظار به اين معني است كه شب هاي ولادت آن حضرت جشن بگيريم و شيريني بدهيم و مداحان بيايند ذكر بگويند و شعر بخوانند؟ آيا كسي كه اين كارها را مي كند، مانند كسي است كه در خيمه حضرت حضور دارد؟ يا مانند آن فردي است كه در ميدان جنگ در خون خود مي غلطد؟ البته كه ثواب بي حساب نيست. پس انتظار بايد معني ديگري داشته باشد.
انتظار يعني آمادگي. يادمان نرود كه مامنتظران انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) هستيم و بايد بدانيم كه كارها با معجزه پيش نمي رود. ما بايد دو نوع آمادگي فردي و اجتماعي داشته باشيم. تك تك افراد بايد آماده باشند. يعني خودشان را آن گونه بسازند كه امام زمان(عج) توقع دارد. امام زمان(عج) مي آيد تا با ظلم و ستم مبارزه كند، با جهل و ناداني مبارزه كند، با بي سوادي مبارزه كند. اگر مثلاً بنده مي گويم كه آماده ظهور حضرت هستم، بايد توجه كنم كه حضرت مي خواهد با ظلم و ستم مبارزه كند. پس من اگر به خانواده ام، به فرزندانم، به همكارانم، به همسايگانم يا به مردم ستم مي كنم، اگر هم بگويم كه آماده ام، دروغ مي گويم.
¤ آمادگي ظهور در حوزه اجتماعي چگونه است؟
- ما بايد خودمان را به وسايل پيشرفته ارتباط جمعي مجهز كنيم و حقايق نوراني اسلام را به جهانيان ارائه نماييم. نگوييم كه قبول نمي كنند، بلكه اگر برنامه هاي درستي داشته باشيم، جهان قبول مي كند.
حتي اگر مستكبرين قبول نكنند، مستضعفين قبول مي كنند. بايد برنامه تهيه كنيم تا بتوانيم بگوييم كه ما جهان را آماده كرده ايم و يابن رسول الله تشريف بياوريد.
¤ پيروان انقلاب اسلامي و به ويژه مردم ايران چه وظيفه اي در قبال اين ظهور دارند؟
- در مورد ايران اسلامي، با ايثار و فداكاري هاي مردم و رهبري امام راحل و پس از ايشان نيز با ادامه آن توسط رهبر معظم انقلاب، شاكله نظام و قانون اساسي درست شد. اكنون نيز نياز داريم كه احكام اسلام را كاملاً پياده كنيم. در مسائل اقتصادي با برنامه هاي اقتصادي اسلامي عملاً بفهمانيم كه اقتصاد اسلامي مي تواند پيشرفت كند. دستگاه اداري كشور را بر طبق ضوابط اسلامي اداره كنيم. كم كاري نباشد و كارمندان فقط براي حقوق و دستمزد كار نكنند. بلكه كارهاي مردم را راه بيندازند و مشكل ايجاد نكنند.
دانشگاه هاي ما بايد صرفاً كار علمي و تحقيقي كنند و بكوشند تا عقب ماندگي ايران را كه در اثر همان استكبار و استضعاف پيش آمده، جبران كنند. خودشان را با جديت به قافله علمي جهاني برسانند، بلكه براي زمينه سازي ظهور، از آن ها جلو بزنند. قوه قضاييه ما، نيروهاي نظامي ما و صدا و سيماي ما هم همين طور؛ مطالبي را بگويد كه مردم را تربيت كند، مشكلات جامعه را عرضه بدارد و راه حل آنها را نشان دهد. ما اگر چنين كرديم، بزرگ ترين گام را در راه ظهور حضرت برداشته ايم.
در سال 61 من در سفري به ژاپن، ملاقاتي هم با آقاي «سوهارتو» داشتم. جلسه ما قرار بود نيم ساعت باشد، اما به خواسته خود ايشان بيش از يك و نيم ساعت طول كشيد. يكي از سؤال ها اين بود كه صدور انقلاب شما به چه معني است؟ من عيناً اين مطلب را گفتم كه ما مي خواهيم يك كشور اسلامي به وجود بياوريم كه همه احكام اسلام در آن اجرا شود و اين كشور نمونه اسلامي را به جهان عرضه بداريم تا هر كسي كه مشاهده كرد، عاشق چنين حكومتي شود. بنده اين راگفتم و او هم خيلي تعجب كرد از اين حرف و قبول كرد.
الآن اين نهضت هاي اسلامي منطقه از بيداري و حركت مردم مستضعف است و اين همان وعده قرآن به پيروزي مستضعفان است. البته انقلاب اسلامي ايران خيلي در شكل گيري اين نهضت ها موثر بوده است، چون در ايران مستضعفين پيروز شدند و اين به آن ها اميد داد. پس اگر ما يك كشور نمونه اسلامي داشته باشيم، بهترين تبليغ است و مي توانيم به اين كشورها معرفي كنيم. البته من نمي خواهم كارهاي صورت گرفته را انكار كنم. اتفاقاً كار شده و خيلي زياد هم كار شده، ولي به اندازه مطلوب نيست. به اندازه خواست امام و رهبري نيست. خود رهبري هم گاهي اين مطلب را مي گويند، منتها چاره اي نيست و ايشان هم بايد با همين جامعه كار كنند.
من اميدوارم كه جامعه ما در اين مسير حركت كند. اين كار يك مقداري عنايت مي خواهد كه مسئولين ما با برادري، با تفاهم و در نهادهاي مختلف، در مجلس، در دولت و در دستگاه قضاييه همكاري بيشتري داشته باشند و بتوانند مشكلات كشور را هرچه زودتر حل كنند تا يك كشور نمونه را به وجود بياورند و اين قطعاً مقدمه ظهور حضرت خواهد بود. حرف كمي نيست كه ما بتوانيم مقداري از مقدمات ظهور را فراهم كنيم و آن را يك گام به پيش ببريم.

 



انتخابات مجلس و صف بندي هاي سياسي

حميد تركاشوند
انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي را از جهات مختلف مي توان در ترسيم آرايش و موازنه قدرت در فضاي سياسي و مشخص شدن وزن و پايگاه اجتماعي جريانات سياسي سرنوشت ساز دانست.
پس از وقوع فتنه 88 و بحران هاي ناشي از آن كه به حذف برخي احزاب و گروه هاي فتنه گر از چرخه قدرت، افشاي هويت آنان و پيوستن گروه هاي تجديدنظرطلب به اپوزيسيون انجاميد اين دوره انتخابات از جنبه هاي مختلف حائز اهميت است كه مهمترين آن، محك خوردن ميزان مشاركت سياسي مردم پس از مشاركت كم نظير و خيره كننده 85 درصدي در انتخابات رياست جمهوري دهم است.
براين اساس، از زمان انتخابات دهم رياست جمهوري موضوع «تقلب در انتخابات» و القاي غيرقابل اعتمادبودن نظام جمهوري اسلامي، مهمترين خط تبليغي رسانه هاي بيگانه در جنگ نرم عليه كشورمان بوده كه به اميد بازآفريني آن فتنه در انتخابات آينده با فراز و فرود نسبي تاكنون ادامه يافته است و پيش بيني مي شود با نزديكي به انتخابات فزوني يابد.
بخش ديگري از عمليات رواني دشمن دراين باره، ارائه تحليلي است كه براساس آن نقش آفريني جريان انحرافي را نوعي «جنگ زرگري» نظام جمهوري اسلامي براي ارتقاي مشاركت سياسي القا مي كند.
توجه به موضوع انتخابات مجلس، زماني اهميت بيشتري مي يابد كه در منطقه با استمرار قيام هاي مردمي و اسلامي مواجهيم و به اذعان بسياري از كارشناسان سياسي، ملل مسلمان منطقه با الهام از انقلاب اسلامي ايران تحركات خود را عليه حكام و رژيم هاي مستبد و وابسته خود آغاز كرده اند و با وجود توطئه بيگانگان و سركوب بي سابقه اين رژيم ها، مردم به مقاومت در برابر سخت ترين فشارها ادامه مي دهند و بر تحقق مطالباتشان پافشاري مي كنند.
بديهي است؛ يكي از عالي ترين پايه ها و مظاهر قدرت نرم جمهوري اسلامي كه از يك سو ضامن بقاي آن در برابر فشارهاي مستمر و فزاينده نظام سلطه است و از سويي، قدرت الهام بخشي آن را ارتقا مي دهد، «الگوي مردمسالاري ديني» است كه در برگزاري انتخابات سالم تجسم مي يابد و انتخابات اين دوره مجلس، آزموني ديگر براي نماياندن مقبوليت و بهره مندي نظام از پشتوانه مردمي و اقتدار سياسي آن است.
اما تحركات گروه هاي سياسي و خيز بلند آنان براي حضور در اين انتخابات به ويژه از جانب دو طيف موسوم به «جريان انحرافي» و جريان به اصطلاح اصلاح طلب، حاوي تهديدات بالقوه اي است كه پيشگيري و رفع آن اعمال مديريت و قدرت هوشمند نظام را مي طلبد، امري كه به رصد دقيق تحركات آن نيازمند است.
با نيم نگاهي به تحركات جريان انحرافي مي توان دريافت اين جريان با بهره مندي از رانت قدرت، فعاليت هاي غيررسمي خود را براي نفوذ مهره هايش به مجلس و تثبيت و بسط قدرت در ديگر اركان حاكميت از مدتها قبل در كشور آغاز كرده است.
اين جريان منحرف كه اهداف و برنامه هايش را هرازگاه به عمد و با برنامه و گاه روي ساده لوحي از زبان برخي سران آن بروز داده، ثابت كرده است كه براي رسيدن به اهدافش، استفاده از هر ابزاري را توجيه پذير مي داند به ويژه آنكه با گروه هاي تجديدنظرطلب و برانداز وجوه مشترك بسياري در مباني فكري دارد و حاضر است، نوشته و نانوشته با آنان ائتلاف كند.
براي نمونه، عباسعلي اميري در مصاحبه اش با روزنامه شرق از برنامه اين جريان انحرافي براي كسب حداقل دوسوم كرسي هاي مجلس در انتخابات آينده پرده برداشت و ضمن مرزبندي با اصولگرايان از ائتلاف با اصلاح طلبان خبر داد، موضعي كه حتي شگفتي خبرنگار شرق را نيز برانگيخت.
انتشار سخنان اخير زيباكلام عضو حلقه به اصطلاح روشنفكري اصلاح طلبان در اعلام علقه و احترام به مشائي اثبات مي كند كه پيوندي آشكار و پنهان ميان جريان انحرافي و فتنه وجود دارد كه مي توان آنان را در مواجهه با جريان اصولگرايي به عنوان رقيب مشترك آنان به مثابه دو لبه يك قيچي دانست.
تحركات اخير اكبرهاشمي رفسنجاني در تعامل با برخي احزاب جا مانده از زمان از يك سو و محمد خاتمي به نمايندگي از اصلاح طلبان ازسوي ديگربراي ورود به عرصه رقابتهاي انتخاباتي، هريك به جاي خود قابل تأمل و تفسير است. اما به اختصار مي توان گفت، «شكست گفتمان اصولگرايي» كه حماسه سوم تير84 از آن در آمد، در دستور كار و هدف مشترك هردو جريان براي بازگشت دوباره به عرصه قدرت و تقسيم غنائم در آينده قرار دارد.
وقايع سياسي اخير كشور به ويژه رويدادهاي قبل و پس از بركناري و ابقاي وزير اطلاعات، فرصتي طلايي براي تحرك گروه هاي مرده و مطرود سياسي ايجاد كرد تا با سوءاستفاده ازفضاي سياسي حاكم و تغيير نگاه ها از جريان فتنه به جريان انحرافي از موضع مدعي و به بهانه نقد جريان نفوذي در دولت به تطهير چهره خود بپردازند.
درمقدمه سازي ورود به عرصه انتخاباتي نيز، اصلاح طلبان در حالي به روال گذشته با شيوه هاي رواني، تبليغاتي به ناز و غمزه روي آورده و براي حضور در انتخابات، شرط و شروط براي نظام تعيين مي كنند كه به علت اقدامات براندازانه در فتنه 88 اساسا صلاحيت شركت در انتخابات و فعاليت سياسي را ندارند، امري كه درك آن براي كساني چون محمد خاتمي دشوار نيست اما به نظر مي رسد اقدامات اصلاح طلبان در چنين سطحي، نعل وارونه باشد و لايه هاي زيرين به شكلي پنهان و به اصطلاح چراغ خاموش با استفاده از چهره هاي گمنام در حال سازماندهي است.
ليدرهاي جريان اصلاحات ادامه حيات سياسي خود را در نفوذ به اركان قدرت اعمال كرده اند و براي تحقق اهدافشان در وهله نخست كسب آراي لازم و در صورت شكست، برهم زدن زمين بازي و تكرار وقايع فتنه88 را در دستوركار احتمالي دارند و به همين علت از هم اكنون بار ديگر ساز بد آواي تقلب در انتخابات آينده را در رسانه هاي خود كوك كرده اند.
از سوي ديگر نيز تقلاي جريان انحرافي براي نفوذ عناصر خود به مجلس، شبهه تقلب در بخش هاي اجرايي را تقويت كرده كه برخي مراجع فكري ذي صلاح و وفادار به انقلاب را نيز به عكس العمل و هشدار واداشته است امري كه از تقسيم كار جريانات فتنه و انحرافي براي پيشبرد اهداف مشتركشان حكايت دارد: بازي دو سر بردي كه اعتماد مردم به نظام را مخدوش و تشكيك در نتايج انتخابات دور قبل را بازسازي مي كند.
در گردونه اين رقابت هاي پنهان و آشكار سياسي ميان گروه هاي قدرت، اختلاف افكني مستمر جريان انحرافي در ارتباط ميان قوا و تلاش براي ايجاد شكاف در جبهه اصولگرايي، راهبرد اساسي اين جريان و زمينه ساز جنگ نرم نظام سلطه، براي القاي بحران در رده هاي بالاي قدرت در جمهوري اسلامي است.
گرچه استمرار حاشيه سازي ها و بحران آفريني ها در كشور ناشي از ماهيت جريان انحرافي براي بقا در عرصه قدرت است اما ممانعت از تحقق اهداف سال جهاد اقتصادي و كاهش سرعت حركت اقتصادي به ويژه در حين اجراي قانون هدفمندكردن يارانه ها، اهداف مياني اين جريان را تشكيل مي دهد.
براساس اين دستور كار، جريان انحرافي بخش قابل توجهي از ظرفيت كشور را مشغول و معطل كرده كه اين موضوع نيز بازي در زمين دشمن و بخشي از جنگ نرم آنان براي القاي ناكارآمدي نظام است كه بايد براي مديريت آن تدبير كرد.
با وجود چنين تهديداتي، صرف نظر از نقش موثر مردم در شناخت جريانات انحرافي و طرد آنان كه همواره از فرصت هاي بي بديل نظام بوده است، شواهد و قرائن نشان مي دهد، رويدادهاي حال و آينده در فضاي سياسي كشور نيز در سرنوشت جريان انحرافي موثر است زيرا با تكميل پرونده تخلفات اين جريان و افشاي بيش از پيش ماهيت آن، ادامه حيات اين جريان دوزيست به طور طبيعي ممكن نيست.
از سوي ديگر گرچه ايجاد گسست در جبهه اصولگرا در دستور كار مشترك جريانات فتنه و انحرافي به عنوان تهديدي جدي عليه نظام قابل تامل است اما اعلام موضع برخي اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات نيز موجب گسيختگي در اردوگاه بحران زده تجديدنظر طلبان و اپوزيسيون شده است.
با اين حال در بدبينانه ترين حالت از بررسي فرايند رقابت هاي انتخاباتي، با توجه به بصيرت مردم در شناخت آبشخور فكري و سياسي مشترك جريان فتنه و انحرافي از يك سو و ايفاي نقش نهادهاي نظارتي در ممانعت از نفوذ غيرخودي ها به گردونه انتخابات از سوي ديگر، نتيجه اين رقابت ها، نگران كننده به نظر نمي رسد به ويژه آن كه مردم در تبعيت مستمر از مقام عظماي ولايت باعبور از گردنه هاي خطيري مانند فتنه 88 و بهره مندي از آن تجربيات، ضمن خنثي كردن سناريوي سياه براندازان و ميكروب زدايي از ساختار سياسي نظام، حكومت اسلامي را يك گام ديگر در مسير تحقق دولت و تمدن اسلامي پيش بردند.
ناگفته پيداست كه ايفاي نقش با برنامه و به دور از تسامح دستگاه هاي مسئول در اين حوزه به ويژه رسانه ملي در دفع جنگ نرم مخالفان و دشمنان نظام با روشن گري و بصيرت افزايي افكار عمومي، نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي در ادامه كشف و رفع توطئه ها و نظام قضايي در تنبيه عبرت آموز براندازان، ضمانتي محكم براي موفقيت در اين زمينه است و انتخابات آينده مجلس را مي توان تير خلاص ملت بر پيكر منحوس جريان انحرافي و دفن آنان در گورستان تاريخي فتنه گران دانست.
بيان اين مطلب نيز خالي از لطف نيست كه برخلاف خيال پردازي اصلاح طلبان برانداز، حتي به فرض اجازه يافتن حضور در انتخابات، بازي هاي آنان در اين عرصه، دو سرباخت است زيرا در واكنش به تحريم انتخابات از جانب آنان بايد گفت خوشا باغي كه شغالش كند قهر! گرچه وسوسه اصلاح طلبان براي تصاحب قدرت و فراخوان هوادارانش به شركت در انتخابات نيز هرچند ناخواسته به ارتقاي مشاركت سياسي و به سود نظام منجر مي شود.



 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14