(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 17 مرداد 1390- شماره 19994

سرانه مطالعه هر ايراني 12 دقيقه در روز!
آسيب شناسي ضعف ها و موانع پيش روي فرهنگ مطالعه ( بخش پاياني )



سرانه مطالعه هر ايراني 12 دقيقه در روز!
آسيب شناسي ضعف ها و موانع پيش روي فرهنگ مطالعه ( بخش پاياني )

صديقه توانا
هرگاه جهل و بي خبري، مثل علفهاي هرز به قصد تخريب در يك جامعه اي برويد يا شبهه ها ذهن جوانان را فلج كنند، يكي از مهم ترين كارهايي كه مي تواند آفت جهل را بزدايد، مطالعه است و آنچه مي تواند شبهه هاي ذهني را دفع كند و ايمان و اطمينان را به قلب ها باز آورد، كتابخواني است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در ميان انبوه شبهه ها مي توانند براي استعداد فكري به كتابخانه مراجعه كنند و از آنجا نيرو گيرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخي در برابر القائات و شبهه افكني هاي ديگران بيابند و روح جان خود را با مطالعه كتاب سيراب نمايند.
دانش اندوزي و كتابخواني در اسلام از جايگاه والا و شأن عا لي برخوردار است. روايت هاي گوناگوني از پيامبر خدا و ائمه معصومين«ع» موجود است كه پيروان دين مبين اسلام را به دانش ورزي و كتابخواني توصيه و سفارش فرموده اند.
پيشوايان ديني ما هم مسلمانان را به حفظ و نگهداري كتابها توصيه فرموده و از اين رهگذر، اهميت فرهنگ مكتوب را به مردم يادآور شده اند. از جمله در حديثي مي خوانيم كه امام حسن مجتبي«ع» فرزندان و برادرزادگان خود را جمع كرد و درباره حفظ دانش و نوشتن آن چنين سفارش فرمود: «شما كوچك ترهاي قوم هستيد و به زودي بزرگان قوم خواهيد شد، پس دانش بياموزيد. هركس از شما نتواند علم را حفظ كند و به خاطر بسپارد آن را بنويسد و در خانه اش قرار دهد.»
كتاب كانون پرطراوت و شاداب انديشمندان و اهالي معرفت است، همان گونه كه در باغ و بوستان خاطر آدمي شاد و پرنشاط مي شود، سفر به بوستان كتاب و مطالعه ژرف آن نيز مشام جان را خرم و شاداب مي سازد. كارشناسان معتقدند، آدمي وقتي به مطالعه مي پردازد، احساس نشاط مي كند و روحش بالنده مي شود. سرانه كتابخواني در كشور براي هر نفر تنها 12دقيقه در شبانه روز است و اين سرانه با افزودن كتب درسي براي برخي از افراد به 22 دقيقه مي رسد، واقعا جاي تاسف دارد و تاسف بارتر اين نكته است كه اين سرانه براي كشوري است كه 75 ميليون جمعيت دارد كه 85 درصد آن باسواد هستند كه اين ميزان در مقايسه با كشورهاي توسعه يافته همانند ژاپن يا انگليس كه سرانه مطالعه در حدود 90 دقيقه در روز است يا در مقايسه با كشورهاي در حال توسعه اي همانند تركيه يا مالزي كه اين عدد نزديك به 55 دقيقه در روز است، سرانه مطالعه در ايران چيزي در حد فاجعه است. بررسي ها نشان داده است كه در بسياري از خانواده هاي ايراني، هنوز فرهنگ مطالعه و كتابخواني به عنوان يك سنت و يك اصل فرهنگي پذيرفته نشده است. دلايل پايين بودن فرهنگ مطالعه و كتابخواني و موانع پيش روي اين امر و همچنين راهكارهاي حل اين مشكل موضوعي است كه در بخش پاياني گزارش به آن مي پردازيم.
مردم به كتابخواني احساس بي نيازي مي كنند
يكي از دلايل پايين بودن سطح مطالعه در كشور در وهله اول به عدم شناخت صحيح از موضوع مطالعه برمي گردد كه بين مردم و مسئولان ديده مي شود.
حميدرضا شاه آبادي معاون توليد كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و مدير انتشارات كانون در گفت وگو باگزارشگر كيهان با بيان موضوع فوق و با اشاره به اينكه مردم را به مطالعه عادت نداده ايم و آنها نيز به كتابخواني و مطالعه احساس نياز نمي كنند، مي گويد: «افراد در استفاده از كتاب براي حل مشكلات خود احساس بي نيازي مي كنند، كتاب خواندن در كشور، پديده اي جدي و عبوس به شمار مي آيد كه خاص گروهي ويژه و براي قشر خاصي تلقي مي شود. تصور عامه از كتاب يك حجم انبوه از كاغذ است كه بايد در فضايي ساكت و به دور از دغدغه آن را خواند، حال آنكه مي توان كتابهايي را در جامعه عرضه كرد كه مردم براي برطرف كردن نيازهاي اوليه خود، براي سرگرمي و تفريح و يا لذت بردن و خنديدن به آن مراجعه كنند و ساعتها وقت براي مطالعه بگذارند، اما متاسفانه كتاب خواندن در جامعه بحثي جدي است چون اغلب كتابها داراي متن هاي سنگين است، اگر كتابهايي با محتوايي ساده داشته باشيم كه پاسخگوي نيازهاي اوليه مردم باشد، رفته رفته فرهنگ مطالعه كردن در خانواده ها گسترش پيدا مي كند. همچنين اگر كتابهايي با تصاوير ساده و قصه و حكايتهاي روان براي بچه ها چاپ شود يا داستانهايي را براي بزرگسالان حكايت و روايت كند، به تدريج مطالعه اين گونه كتابها، زمينه ساز ورود افراد به مطالعه كتابهاي علمي تر با سطح اطلاعات بالاتري خواهد شد.»
از آقاي شاه آبادي سؤال مي كنم يعني چون الان كتابهاي موجود از سطح علمي خيلي بالايي برخوردارند، مردم كمتر مطالعه مي كنند؟ در پاسخم مي گويد: «در حال حاضر كتابهايي كه بتواند نيازهاي اوليه افراد را برآورده كند و از زبان نگارشي ساده اي هم برخوردار باشد، خيلي در بازار موجود نيست و البته منظور از كتاب ساده اين نيست كه كتاب سطح پاييني داشته باشد و مطالب سخيفي را به ذهن خواننده القا كند، بلكه كتاب خوب كتابي است كه در عين سادگي از جذابيت خاصي هم برخوردار باشد يعني بتواند جايگزين مناسبي براي كامپيوتر و بازيها و سرگرمي هاي الكترونيكي باشد.»
مدير انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با تأكيد بر اين موضوع كه هيچ پديده اي نمي تواند جاي كتاب را بگيرد، و هيچ كاري نمي تواند جاي مطالعه كردن را پرنمايد تصريح مي كند: «در كشوري مثل ژاپن كه بيشترين استفاده را از تكنولوژي دارند، مي بينند كه بالاترين سرانه مطالعه را هم به خود اختصاص داده اند و رسانه هاي جديد نتوانستند كتاب كاغذي را از ميدان خارج كنند و كتاب هم اكنون به عنوان بيشترين و نجيب ترين پديده فرهنگي براي همه مردم ژاپن حائز اهميت است.»
از وي در مورد راهكارهاي توسعه فرهنگ مطالعه سؤال مي كنم كه مي گويد: «يكي از راهكارها، ساخت بهترين كتابخانه ها و در دسترس بودن كتابهاي جذاب و مفيد براي خوانندگان است.
ضمن اينكه نويسندگان هم بايد در زمينه توليد كتابهاي خود دقت لازم را به خرج دهند و براي قشر و گروه خاصي كتاب ننويسند، نويسندگان بايد عموم مردم را در نظر بگيرند و متناسب با سليقه عمومي دست به كار نگارش شوند.»
كتابداران، كتاب مرجع كتابخانه ها
وجود يك كتابخانه خوب و يك كتابدار با تجربه و متخصص تا چه اندازه درجذب خواننده و ترويج فرهنگ كتابخواني در جامعه مؤثر است؟
خانم آمنه حسيني كه 11 سال سابقه كار كتابداري دارد و از 4 سال قبل تاكنون در كتابخانه بزرگ استاد معين به عنوان مسئول كتابخانه مشغول فعاليت مي باشد نقطه نظرات خود را در مورد سؤال فوق اين طور مطرح مي كند: «كتابخانه اي خوب است كه بيشترين كتابهاي روز را در خود گنجانده باشد، البته شيك بودن و زيبايي ساخت كتابخانه خيلي در ترويج مطالعه تأثير ندارد، اما فضا، نور و سكوت كتابخانه و كتابداران آن تأثير زيادي در جذب خواننده دارد.»وي به نقش كتابداران در ترويج كتابخواني اشاره مي كند و مي گويد: «يك كتابدار حكم يك كتاب مرجع را دارد، چنانچه بتواند كتابها را به خوبي به مراجعه كنندگان معرفي و شناسايي كند و كتابهاي روز را استخراج نمايد و آن را ترويج دهد، قطعاً كمك بزرگي به توسعه فرهنگ مطالعه مي شود.»
خانم حسيني با اشاره به اينكه اين كتابخانه 6 هزار و 700 نفر عضو حقيقي و 3 هزار نفر عضو سالانه دارد، مي گويد: «هر 6 ماه يك بار كتابهاي اين كتابخانه به روز و كتابهاي جديد نيز جايگزين كتابهاي قديمي مي شود كه اين موضوع هم مي تواند در ترغيب افراد به كتابخانه مؤثر باشد، چنانچه كتابهاي جديد وارد كتابخانه گردد، طبيعي است كه مردم هم استقبال مي كنند.»
شيوه هاي غلط تبليغاتي
گرايش به كتاب و مطالعه، مثل بسياري از گرايشهاي اكتسابي ديگر بايد از همان دوران خردسالي در شخص به وجود آيد و اگر نتوان در همان سنين خردسالي، بذرعلاقه به كتاب و مطالعه را در وجود طفل كاشت، جبران آن در سالهاي بعد دشوار خواهد بود.
محمدرضا سرشار، داستان نويس و پژوهشگر در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه خانواده، مدرسه و سپس جامعه در علاقه مند كردن افراد بخصوص نوجوانان و جوانان به مطالعه تأثيرگذار هستند، مي گويد: «در اختيار قراردادن كتابهاي مصور رنگي، داستان گويي و داستان نويسي، خواندن شعر براي كودكان و تشويق آنان به حفظ كردن، اهل مطالعه بودن بزرگ ترها و تشويق بچه ها به صحبت درباره كتابها و استفاده درست و حساب شده از برنامه هاي صدا و سيما و سينما همگي از جمله عواملي در خانواده هستند كه باعث ترويج فرهنگ مطالعه مي شود.»
مصطفي رحماندوست نويسنده و شاعر ادبيات كودكان و نوجوانان با انتقاد از فرهنگ غلط ترويج مطالعه مي گويد:« متأسفانه فرايند تبليغات و اطلاع رساني درباره كتاب و كتابخواني بيمار است و كتابهاي خوب و شخصيت هاي كتاب خوان به نحو مناسبي به جامعه معرفي نمي شوند.»
وي مي گويد: «ضعف ترويج فرهنگ مطالعه و ايجاد گرايش به كتابخواني در جامعه ريشه در بدو كودكي دارد و بهترين راه علاقه مند كردن كودكان به اين است كه والدين از بدو تولد براي فرزندان خود قصه بگويند و كتاب بخوانند.»
رحماندوست با بيان اينكه كتاب بايد در خانواده هاي ايراني به يك مسئله تبديل شود مي گويد: «مشكلي كه باعث شده تا بچه ها كمتر به كتاب خواندن روي بياورند اين است كه در خانواده خود كتاب خواندن را نمي آموزند، به همين دليل در سالهاي بعد كتاب را به عنوان پديده اي تجملي نگاه مي كنند، كمتر به سراغ آن مي روند و از خواندن كتاب لذت نمي برند.»
وقتي جاي كتاب خواندن تنگ مي شود...
حال كه شاهد رشد تكنولوژي هاي جديد در عرض كتاب هستيم و اين وسايل جاي كتاب را تنگ كرده و آن را از اولويت خارج ساخته اند چه بايد بكنيم تا افراد در كنار استفاده از وسايل ارتباط جمعي، مطالعه كردن را فراموش نكنند و براي آن هم جا و زمان مشخصي در نظر بگيرند؟
مجيد زمان پور، مسئول موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام نيز در پاسخ به سوال فوق مي گويد: «اين كار نياز به زمان و شناخت ضعفها و مشكلات موجود دارد، برخي از كتابهايي كه در حال حاضر منتشر مي شود به دليل نوسانات زياد و آزادي هايي كه در اين عرصه وجود دارد، به ورطه تكرار و سطحي بودن افتاده اند، وجود كتابهاي سطحي مثل علفهاي هرزي است كه ويترين مغازه ها را اشغال و بودجه هاي زيادي را به خود اختصاص مي دهند و متاسفانه وجود اين كتابها يكي از آسيبهايي است كه در حوزه نشر به چشم مي خورد اغلب اين كتابها عمق ندارند و يك پيام حداقلي را به خواننده منتقل مي كنند، از اين رو بايد براي جذب مخاطب، نويسندگان و ناشران به نگارش و چاپ كتابهايي با غناي بالاي علمي در عين سادگي روي آورند.»
وي با اشاره به اينكه كتابهاي سطحي، جاذبه هاي كاذب دارند مي گويد:« نويسندگان بايد دنبال پر كردن خلأهاي موجود باشند و از جاذبه تكنيك نگارشي استفاده كنند.»
زماني در ادامه به سيره عملي حضرت امام در مورد مطالعه هم اشاره مي كند و مي گويد: «در سيره عملي امام راحل، تنوع مطالعاتي مورد توجه ويژه آن حضرت قرار داشت و ايشان علاوه بر مباحث فقهي، اخلاقي، فلسفي و عرفاني، كتابهاي تاريخي، ادبي با گرايش داستاني مثل «شوهر آهو خانم» و جزوه هايي از گروهك هاي منافقين جهت آشنايي با افكار و عقايد انحرافي آنها و كتب شعر فراواني مطالعه مي كردند و اين امر بيانگر گستردگي مطالعات حضرت امام در بخش سيره عملي ايشان بود و اين سير مطالعه از اول زندگي تا اواخر عمر ايشان ادامه داشت. »اما متاسفانه در شرايط فعلي در حوزه كتاب و مطالعه طبق بيانات رهبرمعظم انقلاب اسلامي كارنامه چاپ نشر و مطالعه كتاب رضايت بخش نيست. دليل اين مسئله را از آقاي زمان پور سوال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: « در بحث حل مشكلات حوزه كتاب سليقه فردي دست اندركاران كارساز نيست، اين كار به خرد جمعي نياز دارد، در بحث توليد و چاپ كتاب مناسب به افراد متخصص و با تجربه و اساتيد دانشگاه نياز داريم و بايد يك كارگروه تخصصي مركب از عناصر حوزه و دانشگاه براي ترويج و توسعه فرهنگ مطالعه و چاپ در كشور راه اندازي شود تا بتوانند راهكارهايي جهت رفع آفتها ارائه دهند.»
وي همچنين به دلايل پايين بودن آمار مطالعه هم اشاره مي كند و مي گويد: «متاسفانه مطالعه به شكل سنتي و بيان قصه هاي كهن و نقل آن از زبان مادربزرگها، در حال حاضر رو به انقراض است كه دليل آن هم ورود جريان موازي هويت جديد است كه به بازار ورود پيدا كرده و به دليل جاذبه زياد خود كتاب را به حاشيه رانده است، اينترنت، بازيهاي كامپيوتري سگا-پلي استيشن... و ديگر بازيهاي رايانه اي از عوامل جايگزيني و جاذبه هاي جديد همراه با رشد تكنولوژي، همه و همه كتاب را به حاشيه رانده اند كه براي تقابل آن بايد همه دست به دست هم دهيم تا خلأهاي ايجاد شده پر شود.»
حمايتهاي مقطعي وزارت فرهنگ و ارشاد از علاقه مندان به مطالعه
به همان اندازه كه نويسندگان با نوع نگارش و قلم خود در ترويج كتابخواني تاثير دارند، ناشران هم به نوبه خود نقش اساسي در اين زمينه ايفا مي كنند.
علي نيك كار مديرعامل شركت انتشارات كيهان و استاد دانشگاه نيز در گفت وگو با گزارشگر روزنامه با اشاره به اينكه ناشران و كتاب فروشي ها هم به نوبه خود نقش بسيار موثري در اشاعه فرهنگ كتابخواني ايفا مي كنند، مي گويد: «ميزان توجه ناشران به تمايلات و نيازهاي خوانندگان، استانداردهاي چاپ و نشر و همچنين گسترش قلمرو نمايش و توزيع كتاب توسط كتابفروشي ها از جمله عوامل اثرگذاري در گرايش مردم به سمت مطالعه مي باشد.» آقاي نيك كار مي گويد: «كيفيت برتر كتاب، اعم از جذابيت ظاهري، نحوه صفحه آرايي و حروف چيني، شيوه طراحي و رنگ آميزي تصاوير روي جلد و درون متن، حجم، قطع و كيفيت چاپ و صحافي، همچنين ويژگي هاي محتوايي و مسائل مربوط به ويراستاري كتاب از جمله مواردي است كه پيوسته بايد مد نظر ناشران، نويسندگان، ويراستاران و به طور كلي متوليان عرصه چاپ و نشر قرار گيرد.» اين استاد دانشگاه در توضيح بيشتر نقش ناشران در گسترش فرهنگ مطالعه خاطرنشان مي كند، توجه به كتاب در سالهاي اخير در سطح كشور كم شده است، بايد نياز به مطالعه در ميان مردم ايجاد شود تا آنها به دنبال كتب مورد نياز خود بروند، ضمن اينكه بايد فرهنگ يادگيري توسط كتاب بين افراد احيا شود و ناشران هم بايد رسالت فرهنگي خويش را در نشر و توزيع كتب سودمند در جامعه پاس دارند و به جاي فكر كردن صرف به پول و كسب درآمد، كمي هم به فرهنگ جامعه فكر كنند.
وي با اظهار تاسف از اينكه سرانه مطالعه در بين دانشجويان در طول تابستان كاهش يافته و به نيم ساعت در شبانه روز برمي گردد و در حالت اجبار و در طول سال تحصيلي فقط به 2 ساعت و نيم افزايش مي يابد، مي گويد: «مطالعه نياز به فرهنگ سازي دارد و اين كار به تنهايي برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيست، ناشران و نويسندگان در اين زمينه وظيفه اصلي را برعهده دارند.»
نيك كار در عين حال از حمايتهاي مقطعي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از علاقه مندان كتاب و كتابخواني كه صرفا در فصل نمايشگاه كتاب و در قالب بن هاي نقدي صورت مي گيرد، انتقاد مي كند و مي گويد: «گران بودن قيمت كتابها و كمبود وقت مردم براي مطالعه به دليل مشغله زياد آنها در كنار تبليغات كم رنگ و ضعيف رسانه ها و نهادها از كتاب هم به پايين آمدن سرانه مطالعه و فراموشي كتابخواني در كشور دامن زده است.»






 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14