(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 20 مرداد 1390- شماره 19997

كند و كاوي پيرامون مهم ترين نقش ها و چالش هاي رسانه در عصر ارتباطات (بخش پاياني)
خط پررنگ جست وجوگري در بيداري افكار عمومي



كند و كاوي پيرامون مهم ترين نقش ها و چالش هاي رسانه در عصر ارتباطات (بخش پاياني)
خط پررنگ جست وجوگري در بيداري افكار عمومي

گاليا توانگر
زماني مي تواند يك رسانه ماندگاري داشته باشد كه در خانه ملت به موازات ارزش ها و ريشه ها گام بردارد. ضمناً بايد داراي چنان پتانسيلي باشد كه هر روز در ذهن مخاطب طرحي نو دراندازد و جرياني مثبت و اميدبخش بيافريند. از رسانه هاي ارزشي انتظار اين است كه ذهن مخاطب را به چنان سطح آگاهي رهنمون شوند كه با شنيدن هر خبر كذبي به دام اشتباه نيفتند و خود تحليل گري صادق باشند.
بايد جرقه اي به سمت حقيقت در ذهن پرسشگر مخاطب ايجاد شود و او را به رصد اخبار وادار ساخته تا خود به تحليلي منطبق با واقعيت برسد.
جريان سازي، ايجاد پويندگي در ذهن مخاطب، رهنمون شدن مخاطب به سمت پاسخ هاي صحيح بي آن كه به اظهارنظر مغرضانه متوسل شوند و ايجاد فضايي در ذهن مخاطب براي جست وجو گري هرچه بيشتر از وظايف خطير رسانه هاي ارزشي و رمز ماندگاري آنهاست.
رسانه ها در عصر ارتباطات و اطلاعات يكي از مهم ترين ابزارهاي دسترسي به اهداف تلقي مي شوند. از اين رو بعد از جنگ جهاني دوم استقبال وافري از رسانه ها صورت گرفت و سازمان هاي ارتباطي همراه با مقوله مديريت آن هم از طريق مطالعه و پيدا كردن قواعد، تشكيل شد. علم مديريت، علم استفاده از منابع محدود براي رسيدن به خواسته هاي نامحدود است، بايد در ابتدا خواسته ها را بشناسيم و اطلاعات وسيعي از داده ها و نيازهايمان به دست آوريم. مديريت رسانه بحثي ضروري است كه در عين بهره گيري از نظريه هاي مديريت و رسانه جايگاه مستقلي مي يابد.
اتولربينكر، در ارتباطات اقناعي، رسانه هاي ارتباطي را مسيرهايي مي داند كه از طريق آنها پيامي به مخاطبان مي رسد. با اين مفهوم، رسانه بايد تا حد مطلوب به مثابه گذرگاهي بي مقاومت براي پيام ها عمل كند. پس، رسانه مي تواند راديو و تلويزيون، روزنامه و مجله و هر مسير ارتباطي براي كسب خبر باشد.
بحث جديدي كه كارشناسان ارتباطات به آن مي پردازند مديريت رسانه اي است. مديريتي كه افراد باتوجه به معنا و تعريف مديريت و اداره رسانه برعهده مي گيرند. اين مديران بايد، علاوه بر داشتن هنر مديريت، هنر انتقال و اقناع را داشته باشند.
حق مخاطبين به موازات حق صاحبان رسانه
در عرصه رسانه رسالت بزرگ اين است كه از دو حق پشتيباني شود. يكي حق انتشاردهندگان پيام يا همان آزادي بيان و ديگري حق دريافت كنندگان پيام (مخاطبين).
محمدكاظم انبارلويي سردبير روزنامه رسالت توضيح مي دهد: «اگر پيامي بر پايه دروغ، اهانت و تشويش اذهان عمومي دريافت شود، معتقدم حق مخاطبين در دريافت پيام ضايع شده است. بايد همواره دو سوي حق و آزادي را مدنظر قرار دهيم به گونه اي كه هم حق صاحبان رسانه محفوظ باشد و هم حق مخاطبين حفظ شود.»
وي ادامه مي دهد: «طي سه دهه گذشته به نظر مي رسد صاحبان رسانه هاي خارجي و نيز رسانه هاي داخلي وابسته نسبت به حق مخاطب در دريافت پيام صحيح بي توجه بوده اند و آزادي و حق دريافت كنندگان پيام را مخدوش كرده اند. دليلش هم اين است كه در داخل كشور برخي از كساني كه در رسانه ها قلم مي زدند، دل در گرو منافع مردم نداشتند و بيشتر خود را وامدار و مأمور قدرت هاي بزرگ مي دانستند. نمونه اين افراد كساني هستند كه پيشتر در مطبوعات داخلي قلم مي زدند، ولي درحال حاضر در راديوهاي بيگانه BBC و آمريكا فعاليت دارند.»
وي در تكميل سخنانش مي گويد: «اين افراد همان هايي هستند كه سوي دوم آزادي مخاطبين را مدنظر نداشته اند و جالب اينجاست كه اگر به عملكردشان اعتراضي صورت گيرد، آن اعتراض را به نقض حقوق بشر در داخل كشورمان تعبير و تلقي مي كنند!
ملت ما زماني خبر را قبول دارد كه محتواي آن در جهت منافع مظلومين و مستحقين جامعه باشد. بايد مسئله حقوق بشر را از نگاه ملت كشورمان مورد ملاحظه قرار دهيم، نه اين كه با سليقه هاي وارداتي ارزيابي كنيم.»
رسانه بايد جريان ساز باشد
عليرضا عباسي مهر، كارشناس مسائل فرهنگي و رسانه به نقد چالش هاي موجود رسانه هاي داخلي پرداخته و مي گويد: «يكي از انتقادهاي جدي كه به عملكرد رسانه هاي داخلي در 30 سال اخير وارد است، نبود جهت گيري همسو در قبال سياست هاي كلي كشور است. وقتي عملكرد رسانه هاي خارجي را رصد مي كنيم، متوجه مي شويم كه علي رغم اين كه فضاي رسانه اي آنها يك فضاي غيرهمسو است، ولي در مسير مقابله با انديشه هاي اسلامي، مساوي قرار دادن اسلام با تروريسم و نيز مقابله با پايه هاي جمهوري اسلامي ايران كاملا همسو و يك صدا عمل مي كنند.»
وي ادامه مي دهد: «براي مثال اگر امروز يك تصميمي در عرصه سياست خارجي به فرض پيرامون مسئله بيداري اسلامي اتخاذ مي شود، انتظار داريم فردا با برگزاري جلسات و پيگيري راهبردها، يك جريان رسانه اي همسو و قوي را در داخل كشور شاهد باشيم، ولي متاسفانه اين طور نيست.»
وي نسبت به نبود جلسات منسجم و گفت وگوهاي موثر بين اصحاب رسانه داخلي گلايه كرده و مي گويد: «رسانه هاي ما بيشتر پاسخگو هستند و در موضع دفاع قرار گرفته اند، در حالي كه انقلاب اسلامي ثابت كرد موضع منفعلانه در برابر مسائل حساس روز ندارد و حتي در دنياي امروز انقلاب اسلامي نقش آفرين خيلي از حركت ها و موج هاست. متاسفانه آن نقش آفريني مورد انتظار كه بايد رسانه هاي داخلي در عرصه بين المللي داشته باشند، به ويژه در عرصه رسانه هاي مكتوب شاهد نيستيم. هنوز يك مجله انگليسي زبان معتبر كه مواضع جمهوري اسلامي را براي مردم خارج كشور تبيين كند، نداريم.
اين يك ضرورت است كه افكار و انديشه هاي انقلاب اسلامي ترجمه شود و در اختيار غربي ها قرار بگيرد. مبحث صدور و بسط انديشه هاي انقلاب اسلامي در رسانه هاي مكتوب، سايت هاي خبري، مجلات و... بايد با جديت بيشتري دنبال شود.»
عباسي مهر توجه به نقص هاي موجود را دليلي براي ناديده گرفتن تحول بزرگ رسانه هاي داخلي بعد از پيروزي انقلاب ندانسته و منصفانه قضاوت مي كند: «در گذشته و پيش از انقلاب رسانه اي نبود كه از قدرت ها مستقل باشد.
رسانه ها چه مكتوب و چه غيرمكتوب سليقه هاي غربي را دنبال كرده و تقويت مي كردند. بعد از پيروزي انقلاب، رسانه هاي داخلي ما هويت از دست رفته شان را بازپس گرفتند و براي مخاطب ايراني با هويت معنوي اش فعاليت مي كنند. خوشبختانه دغدغه انقلاب، ملت و اسلام براي صاحبان رسانه ما وجود دارد و آنها اهم فعاليتشان بر اين محور است كه حقايق را به نسل جوان منتقل كنند. از سوي ديگر مخاطبين هم رشد داشته اند و پرسشگر و جست وجوگر شده اند. تنها نيازمند نوآوري در مهندسي رسانه ها هستيم تا با ابداع تكنيك هاي به روز و ارائه محتواي ارزشمند انقلابي به شكوفايي دو چندان دست پيدا كنيم.»
نگاه جهادي در رسانه پشتوانه پيروزي
در جنگ نرم
رسانه ها باتوجه به پيشرفت هايي كه از لحاظ فناوري و تكنولوژي داشته اند، نقش بسيار زيادي در افكار عمومي و تبيين ساخت فرهنگي جامعه دارند.
احسان ياوري، كارشناس مسائل رسانه پيرامون گسترش هر روزه دامنه فعاليت رسانه ها در جهان امروز توضيح مي دهد: «امروزه رسانه ها در هر خانه اي نفوذ پيدا كرده اند. در اكثر منازل تلويزيون، اينترنت، مجله و روزنامه ديده مي شود. باتوجه به دامنه گسترده فعاليت و حضور رسانه و نيز ارتباط مستمر خانواده ها با رسانه ها بدون شك رسانه در جهت دهي افكار عمومي و ساخت فكري جامعه نقش بسزايي دارد. تا آن جا كه جوامع بدون تكيه بر رسانه ها نمي توانند نقش خود را ايفا كنند. در جنگ نرمي هم كه به ما تحميل شده پياده نظام و مهم ترين ابزار اين جنگ رسانه ها هستند و صاحبان قدرت مي خواهند از طريق صاحبان رسانه به اهدافشان برسند.»
وي با گريزي به فرمايشات مقام معظم رهبري پيرامون رسالت خطير رسانه ها در جنگ نرم مي گويد: «جريان سازي افكار عمومي نبايد در جهت دلسرد كردن مردم پيش برود. اگر چنين باشد بدون شك آب به آسياب دشمن ريختن خواهد بود. يكي از اهداف آشكار دشمن قطع رابطه بين مردم و نظام است. اگر رسانه اي چه آگاهانه و چه ناآگاهانه در جهت نااميد كردن مردم از ارزش ها و انقلاب و نيز بي اعتماد كردن آنها به آينده نظام حركت كند، مسير خيانت را در پيش گرفته است.»
ياوري البته جايگاه انتقاد سازنده در مطبوعات و رسانه ها را محفوظ دانسته و مي گويد: «رسانه ها بايد به رفع چالش ها و اصلاح نقص ها همت گمارند. اين اصلاح فقط نبايد معطوف به عرصه هاي سياسي و اقتصادي باشد، بلكه بايد در رفع عادت هاي غلطي كه وارد فرهنگ ما شده اند، بكوشند. اگر روزنامه ها و رسانه هاي ما با يك نگاه جهادي فعاليت داشته باشند، مطمئنا پيروز ميدان خواهيم بود. هرگاه بخشنامه اي و از سر رفع تكليف عمل كرده ايم، نتيجه اي نگرفته ايم. در زمان جنگ تحميلي نيز همه با يك نگاه جهادي در انديشه خنثي كردن حملات و توطئه هاي دشمنان بودند. به طور قطع مي توان گفت اگر نگاه جهادي حاكم شود، جنگ نرم را به راحتي پشت سر خواهيم گذاشت.»
رسالت خطير رسانه ايجاد پويايي
در ذهن مخاطب
مجيد بوجازاده كارشناس ارشد تحقيق در ارتباطات چند نقش اساسي اعتمادسازي، انعكاس واقعيت، ارائه نقد سازنده، پيش بيني بحران، كسب اعتبار، پيشرفت در عرصه تبليغ و افكارسنجي را از رسالت هاي خطير رسانه ها دانسته و مي گويد: «اعتمادسازي در زمينه سياست هاي كلي يك جامعه و نظام يكي از وظايف و نقش هاي مهم رسانه است. رسانه از اين طريق مي تواند در ترسيم اهداف، اولويت ها و تبيين برنامه ها و همچنين بسيج نيروهاي جامعه نقشي بسزا داشته باشد. با اين امر اجراي برنامه ها با آگاهي كامل مردم و همراهي عمومي ايشان با كمترين مشكل و درگيري ها قابل انجام خواهد بود.
انعكاس واقعيت هاي اقتصادي و اجتماعي بدون ترديد يكي از ملزومات فعاليت هاي رسانه اي است. در اين امر رسانه بايد به هيچ وجه جانب گروه ها و نهادهاي خاص و مختلف را نگيرد و براي هر دو سوي جريان يعني مخالفان و موافقان فرصت كافي براي اظهارنظر و اعلام نظرات خود را در نظر بگيرد. نگاه واقع بينانه به مسائل جامعه و به خصوص مسائل اجتماعي اقتصادي خود يك نقد سازنده است. مطمئنا اگر رسانه اي بتواند نقش خود را در انعكاس بدون كم و كاست و واقعي يك اتفاق و ماجراي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي رعايت كند خود گام مهمي در ايجاد و شكل دهي افكار عمومي براي نقد مسائل برداشته است. يك رسانه زماني موفق تر از بقيه رسانه هاي همطراز خود خواهد بود كه بتواند قبل از هر كس بحران هاي پيش روي حيطه هاي مدنظر خود را تشخيص دهد، تحليل، پيش بيني و براي برخورد با آنان و تغيير جريان آن راهكار و طرح هاي جديد ارائه كند.»
وي ادامه مي دهد: «هر رسانه اي براي اعتبار بخشيدن به خود ناچار است اصول اوليه خبر كه شامل شهرت، فرواني، مجاورت، درستي و صحت، تازگي و دربرگيري مي شود را رعايت كند. هر يك از مفاهيم ذكر شده داراي تعاريف فراواني در عرصه ارتباطات و رسانه بوده و از اهميت بالايي برخوردارند. توجه به درستي و صحت اخبار و اهميت آنها همراه با تازگي و سرعتي كه در انتشار آن بايد درنظر گرفت، نقش مهمي را در ايجاد اعتبار براي رسانه ايفا مي كند. يكي از عناصري كه براي ماندگاري و پويايي رسانه مي تواند نقش موثري داشته باشد استفاده از عنصر تبليغ و تبليغات در اين عرصه است. تبليغ يا پروپاگاندا در بهترين و اصولي ترين شكل آن، يك فعاليت آموزشي است كه به منظور نشر دانش و آگاهي هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و نشر ارزش ها و سجاياي اخلاقي صورت مي گيرد، در عين حال نبايد از نظر دور داشت كه در تبليغات گذشته از انتقال پيام از پيام دهنده به پيام گيرنده كه در حقيقت حركتي آموزشي است مسئله تعميق پيام در جامعه پيام گيرندگان و در نتيجه بسيج افكار عمومي نيز مطرح است. يكي از مهم ترين ابزارهايي كه يك رسانه مي تواند با استفاده از آن عكس العمل طرف هاي مخاطب را درخصوص موضوعات گوناگون بسنجد، سنجش افكار عمومي از طرق گوناگون مانند تهيه پرسشنامه، مصاحبه، دريافت نظرات و انتقادات و... است. اين راه رسانه را در رفع مشكلات و توجه بيشتر به نقاط قوت ياري مي كند.
بنابراين يك رسانه بايد مخاطب را به فكر وادارد؛ مبدع ايده هاي جديد در حيطه هاي گوناگون باشد؛ محلي براي نقد و اظهارنظرهاي دلسوزانه و عملي باشد؛ با درج مطالب پژوهشي و آموزشي در بالا بردن سطح علمي جامعه موثر باشد؛ ميزگردهاي غني رسانه اي درخصوص موضوعات هدف برگزار كند؛ به چالش ها و مشكلات و راهكارهاي قابل انجام بپردازد و بحران هاي پيش رو را پيش بيني كند؛ واقعيات را به دور از هرگونه جانبداري بيان كند و با انجام موارد فوق به عنوان يك بازوي توانمند سيستمي در جامعه و در كنار نظام ايفاي نقش كند.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14