موج بيداري در قلب اروپا (يادداشت روز)

دود و آتش و خون تصوير اين روزهاي كشور انگليس است كه دامنه اعتراضات خودجوش مردم آن از لندن فراتر رفته و به شهرهاي بيرمنگام، ليورپول، بريستول، منچستر، ليدز و ناتينگهام گسترش يافته است. مدت كوتاهي كافي بود تا پس از آنكه «مارك دوگان» جوان سياهپوست 29 ساله به ضرب گلوله پليس انگليس در منطقه تاتنهام جان باخت آتش خشم مردم شعله بكشد و انباشت نفرت شهروندان وضعيتي وخامت بار و موقعيتي بغرنج را براي دولت ديويد كامرون رقم بزند. پيامدهاي اوليه اين اعتراضات و ناآرامي ها طي روزهاي اخير، خود نشان دهنده عمق نارضايتي هاي معترضين است آنچنانكه؛ «كامرون» كه در تعطيلات به سر مي برد با نيمه تمام گذاشتن خوشگذراني ها از ايتاليا بازگشت و در اولين اقدام براي مهار اعتراضات گسترده رسماً دستور افزايش 10 هزار نيرو به پليس لندن را صادر كرد تا تعداد نير وهاي پليس در پايتخت به 16 هزار نفر برسد. او همچنين كميته اضطراري دولت انگليس كه مقامات ارشد سياسي و امنيتي در آن عضو هستند را -موسوم به «كبرا»- تشكيل داد تا چاره اي براي كاهش ناآرامي ها پيدا كند.
همچنين صدها نفر در روزهاي گذشته توسط پليس انگليس بازداشت شده اند بطوري كه به گزارش روزنامه تايمز، بازداشتگاه هاي لندن مملو از مردم معترض است. حتي پليس لندن در ادامه خشونت هاي خود و سركوب هاي شديد اعتراضات دست به قتل زده و يك جوان 26 ساله در محله كريدون لندن براثر اصابت چند گلوله توسط پليس كشته مي شود.
تبعات ناآرامي ها و ناامني ها به بازي هاي فوتبال در اين كشور نيز رسيده است و علاوه بر تعطيلي چند بازي ليگ برتر، بازي دوستانه انگليس و هلند هم لغو شد.
بنابر گزارش هاي منتشره، تحليلگران و كارشناسان معتقدند ميزان مبلغي كه براي جبران خسارت هاي وارد شده به شهرهاي مختلف انگليس طي درگيري هاي چند روز اخير در پي آتش سوزي هاي اماكن عمومي و تخريب ساختمان ها لازم است از مرز 900 ميليون پوند معادل 47/1 ميليارد دلار عبور كرده است.
در اين ميان مقامات انتظامي و دولتي انگليس مدعي هستند اين اعتراضات از سوي تنها عده اي اوباش و غارتگر تحت تأثير مواد مخدر و قرص هاي روان گردان بوجود آمده است.
آنچنانكه «نيك كلگ» معاون نخست وزير انگليس پس از بازديد از شهر تاتنهام در دوشنبه گذشته مي گويد: «اين اعتراضات فرصت طلبي براي خشونت و سرقت است نه چيزي بيشتر و نه كمتر»!
اما آنچه خواندني است و موجب انبساط خاطر مي شود تحليل مضحك برخي از روزنامه هاي انگليسي- از جمله گاردين و اينديپندنت- است كه علت و ريشه ناآرامي ها و خشونت هاي اخير در اين كشور را دست داشتن معمر قذافي ديكتاتور ليبي در آشوب هاي لندن و ديگر شهرهاي انگليس مي دانند! آنهم با اين توجيه عجيب و غريب كه قذافي خواسته است تا از دولت انگليس انتقام بگيرد چون لندن در حملات ناتو عليه ليبي مشاركت داشته است.
كالبد شكافي اتفاقات اخير در انگليس و اقدامات بعدي لندن پيرامون موج اعتراضات گسترده مردم حاوي نكات قابل توجهي است كه اين نوشته تلاش دارد تنها سرنخ هايي از موضوع را مورد واكاوي قرار دهد.
1- بدون ترديد از جمله علت هاي بروز اعتراضات و ناآرامي ها در شهرهاي مختلف انگليس، مسايل اقتصادي است. كارشناسان اقتصادي و اقتصاددانان طرح رياضت اقتصادي دولت كامرون را ريشه اصلي مشكلات اقتصادي مي دانند چرا كه در ذيل اين طرح شهريه دانشگاه ها افزايش يافته و هزينه هاي تحصيل در رشته هاي مختلف دانشگاهي سه برابر شده است و از سوي ديگر بودجه دانشگاه ها كاهش يافته است.
ماليات ها نيز بطور چشمگيري افزايش داشته و هزينه گزافي را به شهروندان انگليسي تحميل كرده است.
در نقطه مقابل افزايش هزينه ها، ماليات ها، شهريه هاي دانشگاهي و در يك كلام هزينه سنگين زندگي و امرار معاش، دولت انگليس بودجه هاي رفاهي و حمايتي را كاهش داده تا با صرفه جويي اين مبالغ هنگفت بتواند آنها را در جنگ بكار گيرد كه همين مسئله با اعتراض آحاد مردم و ماليات دهندگان انگليسي مواجه شده است. افزايش بيكاري و رشد تورم نيز آنچنان در جامعه انگليس مشهود است و آمارها بر آن شهادت مي دهند كه از مدت ها قبل مراكز تحقيقاتي اقتصادي و بازرگاني انگليس نسبت به موج دوم بحران اقتصادي در اين كشور هشدار دادند.
نتيجه اين مي شود كه فقر متراكم و بيكاري گسترده در اين كشور خود يك شكاف طبقاتي ميان فقرا و اغنيا و ثروتمندان رقم زده و انگيزه معترضان را چند برابر كرده است.
2- اما به نظر مي رسد مهم تر از عامل اقتصادي در شكل گيري ناآرامي ها و اعتراضات عليه دولت انگليس مسئله تبعيض نژادي و تبعيض طبقاتي است. احساسي كه باعث شده بسياري از كساني كه در لندن و ديگر شهرهاي بزرگ زندگي مي كنند خود را «شهروند درجه 2» بدانند. بخصوص آنكه علي رغم ژست حقوق بشري مقامات انگليسي، حقوق اوليه مهاجرين و سياه پوستان بصورت آشكاري نقض مي شود و تهي دستاني كه انگليس وطن آنهاست، نيز يك قشر زائد تلقي مي شوند. نكته اي كه اينجا بايد خاطرنشان كرد اين است كه سياست هاي نژادپرستانه و تبعيض آميز آنهم بصورت فاحش از سوي دولت انگليس و ارگان هاي حكومتي پذيرفته شده است.
به عنوان نمونه مشاهده مي شود در همين چند روز اخير كه درگيري ها ميان پليس و معترضين شدت يافته و سياست مشت آهنين بكار گرفته شده است مراكز و نهادهاي حقوق بشري انگليس، گزارشي از رفتارهاي تبعيض آميز و مصداق نقض حقوق بشر پليس منتشر نمي كنند.
3- اما مهم تر از دو عامل مورد اشاره نبود اعتماد به دستگاه قضايي اين كشور است. به تعبير ديگر، بي عدالتي سكه رايج سيستم حقوقي و قضايي كشور انگليس شده است. گزارش ها نشان مي دهد بسياري از مردم و شهروندان و معترضين نسبت به اجراي عدالت كاملاً نا اميد هستند.
طبيعي است اگر دستگاه قضايي مي توانست بخشي از ظلم رفته به سياهپوستان و «شهروندان درجه 2» را جبران مي كرد و در عمل منفذ كوچكي را براي تحقق عدالت باز مي داشت از انباشت حجم زيادي از نفرت ها، كينه ها و انزجارهاي معترضين و مردمي كه كسي صداي آنها را نمي شنيد جلوگيري مي نمود.
در همين قضيه كشتن يك سياهپوست 29 ساله توسط پليس انگليس آنچه كه به وضوح عيان است بي توجهي مقامات قضايي و انتظامي اين كشور به اعتراض جوانان محله تاتنهام است كه علت استفاده پليس از سلاح را جويا شده بودند ولي اين حق حداقلي ناديده گرفته مي شود.
ناگفته پيداست وقتي خون يك جوان تنها به جرم سياهپوست بودن ريخته مي شود و پليس و مقامات قضايي به اعتراض مردم يك محله فقيرنشين و از طبقات پايين جامعه وقعي نمي نهند، بستر شكل گيري اعتراضات و شورش ها مهيا شود.
4- و بالاخره بايد به علت العلل اعتراضات و ناآرامي هاي معنادار در لندن و بسياري از شهرهاي انگليس اشاره كرد و آن اينكه فراتر از عواملي چون معضلات اقتصادي، سياست تبعيض نژادي، بي عدالتي و... ريشه اصلي به ساختار حكومت هاي نامشروع غرب برمي گردد كه تنها بر پايه جاه طلبي ها، افزون طلبي ها، سود و ربح بيشتر به قيمت ذبح انسانيت و اخلاق استوار گشته است.
آنچه كه امروز در انگليس آشكار شده است ناتواني سياست هاي ليبرال دموكراسي و ناكارايي اقتصاد كاپيتاليستي در صحنه اجتماع و جامعه است كه هر روز زندگي مردم را سخت تر و پرالتهاب تر مي كند. بسياري از مردم و اقشار مستضعف در شرايطي زندگي مي كنند كه به لحاظ اقتصادي در تنگناي شديد به سر مي برند، به لحاظ فرهنگي از تبعيض و برخوردهاي ناروا در رنج بوده و به لحاظ سياسي به دولت و دولتمردان شان كاملا بي اعتماد هستند.
در واقع الگوي دموكراسي غربي و شعارهاي پرطمطراقي چون حقوق بشر، رفاه، عدالت و آزادي نه تنها براي ملت هاي مستقل و آزاديخواه بلكه براي مردم اروپايي و آمريكايي نيز رنگ باخته است اكنون مردم و شهروندان انگليسي در صحنه عمل و به چشم خودشان مشاهده مي كنند كه نظر و رأي آنها در سياست هاي افزون طلبانه دولتمردان شان جايي ندارد و علي رغم وعده و وعيدها به خواسته هاي مردم جامه عمل پوشانده نمي شود.
پيش تر و در سه سال گذشته نيز با از پرده برون افتادن بحران مالي در غرب بسياري از حقايق و واقعيت ها در به بن بست رسيدن نظام سرمايه داري روشن گشته بود. اتفاق ديگر اين است كه سازمان ملل به موازات ساختار نامشروع و معيوب دولت ها و حكومت هاي غربي خود در جايگاه بالاتري ساختار فرسوده و نامشروع خود را به نمايش گذاشته و امروز افكارعمومي دنيا اين رويه غلط را برنمي تابند.
در همين اتفاقات اخير در انگليس و سركوب اعتراضات و اقدامات متعددي كه مصداق بارز نقض حقوق بشر است، آيا سازمان ملل به عضو دايم شوراي امنيت خود هشدار حقوق بشري مي دهد؟
آيا گزارشگر ويژه حقوق بشر به لندن اعزام مي شود؟ و آيا... پاسخ به اين پرسش ها همان اتفاقي است كه هر روز دوگانگي ها و تبعيض ها را در مقياس جهاني براي افكارعمومي و ملت ها روشن و روشن تر مي سازد و اكنون خيزش و خروش ملت ها عليه حكومت هاي نامشروع پس از منطقه خاورميانه و شمال آفريقا به قلب اروپا و قطب تمدن رو به افول غرب راه يافته است.
حسام الدين برومند

دادستان تهران : پرونده عامل ترور شهيد عليمحمدي به دادگاه ارسال شد

دادستان عمومي و انقلاب تهران، از ارسال پرونده عامل ترور شهيد عليمحمدي با كيفرخواست به دادگاه خبر داد.
جعفري دولت آبادي ديروز در جمع خبرنگاران گفت: جلسه محاكمه پرونده 11 متهم رهاسازي بيماران نيز برگزار شد و منتظر حكم هستيم.
وي در خصوص پرونده طلبه علي خليلي نيز گفت: به علت مشخص نبودن وضع جسماني اين فرد، منتظر صحبت بيشتر وي با بازپرس هستيم. دادستان عمومي و انقلاب تهران با بيان اينكه اين پرونده پنج متهم دارد كه همگي بازداشت هستند، افزود: يكي از متهمان ضارب اصلي و بقيه همراهي كنندگان وي هستند. جعفري دولت آبادي با اشاره به اينكه وضع مصدوم بسيار نگران كننده است، گفت: ضارب به اين عمل اقرار كرده است. وي در خصوص پذيرش نشدن طلبه خليلي در اورژانس برخي بيمارستان ها نيز گفت: اين بخش از پرونده به دادسراي پزشكي ارجاع شده است و تا اين لحظه از وزارت بهداشت در اين باره گزارشي دريافت نكرده ايم.
جعفري دولت آبادي گفت: در خصوص كمك نكردن به مصدومان اورژانسي، قانوني وجود دارد كه اين عمل جرم است.
دادستان عمومي و انقلاب تهران در خصوص بازداشت و دستگيري افراد دولتي منتسب به جريان انحرافي نيز گفت: در اين خصوص دو پرونده با دو متهم و با كيفرخواست به دادگاه ارسال شده است.
جعفري دولت آبادي درخصوص پرونده سي دي ظهور نزديك است با بيان اينكه تحقيقات اين پرونده تكميل و به دادگاه ويژه روحانيت به علت روحاني بودن متهمان اصلي آن ارسال شده است، افزود: ما از طرف دادگاه ويژه روحانيت براي تحقيق از متهمان پرونده مجوز داشتيم.
وي در خصوص پرونده ترور رضايي نژاد گفت: تحقيقات اين پرونده در حال انجام است و در اينكه اين عمل ترور بوده ترديدي نيست.
دادستان عمومي و انقلاب تهران درباره پرونده قتل وزنه بردار قديمي در شهريار نيز گفت: يكي از متهمان دستگير شده اما ضارب اصلي دستگير نشده است.
جعفري دولت آبادي در خصوص پرونده قتل دختر نماينده دوره سوم و چهارم مجلس نيز گفت: جسد اين دختر در كهريزك كشف شده و در حوزه قضايي شهر ري است، اما هنوز مظنون آن دستگير نشده و دادستان شهر ري به طور جدي پيگير پرونده است.
وي درباره پرونده حفر چاه در منطقه شيان كه باعث كشته شدن دو چاه كن شد، گفت: در اين خصوص دو نفر دستگير شدند.
دادستان عمومي و انقلاب تهران درباره جمع آوري معتادان نيز گفت: جلسه خوبي، صبح ديروز با ستاد جرائم خاص داشتيم كه هماهنگي هاي خوبي انجام شد. وي با بيان اينكه تصميم مسئولان اين ستاد براي جمع آوري معتادان اعم از بي خانمان ها و توزيع كنندگان مواد مخدر جدي است، افزود: تعدادي كه دستگير شده اند، در كمپ ها نگهداري مي شوند. جعفري دولت آبادي ابراز اميدواري كرد: در چند ماه آينده تصميمات ستاد عملياتي شود و به زودي تمام معتادان آشكار و بي خانمان در سطح شهر جمع آوري شوند.
دادستان عمومي و انقلاب تهران درباره پرونده اشرار نيز گفت: به علت نا امني هايي كه وجود داشته تمام پرونده ها در دادسراي شهيد مقدس متمركز شده است و به زودي بخشنامه اي براي تخصصي بودن رسيدگي و اغماض نكردن صادر خواهد شد.
جعفري دولت آبادي در خصوص محكوم پرونده فرودگاه پيام (ع. ت) نيز گفت: محكوم اين پرونده اخيراً براي اجراي حكم دستگير و به زندان منتقل شده است. وي افزود: اين فرد اخيراً گفته بود رد مال كرده است اما ما هنوز به اين نتيجه نرسيده ايم و از طرفي مدعي است كه دوران حبسش به اتمام رسيده است، اما به نظر قاضي پنج ماه غيبت دارد.

خديجه (س) (به جاي گفت و شنود)

امروز كه؛ سالروز رحلت بزرگ بانوي اسلام، حضرت خديجه كبري سلام الله عليها، همسر برگزيده رسول خدا(ص) و مادر فاطمه زهرا(س) و تمامي ائمه هدي(ع) همزمان است، به احترام آن بزرگوار، اين ستون را به گونه اي ديگر مي نگاريم و...
ابن عباس مي گويد؛ «پيامبر خدا(ص) به ما فرمود؛ بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند. خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد(ص)، مريم دختر عمران و آسيه(همسر فرعون) دختر مزاحم.»
رحلت حضرت خديجه(س) همسر مهربان و فداكار پيامبر خدا(ص) در سن 65 سالگي و هنگامي اتفاق افتاد كه مسلمانان در شعب ابي طالب در محاصره بودند. رسول خدا(ص) سال رحلت خديجه كبري سلام الله عليها را عام الحزن- سال اندوه- ناميدند. علاوه بر رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع)، تمامي مورخان نيز بر نقش برجسته و بي بديل حضرت خديجه(س) در گسترش اسلام نوپاي آن روز تاكيد ورزيده اند.

ميرتاج الديني: لايحه افزايش تعطيلات يك روزه عيد فطر با قيد دو فوريت تقديم مجلس شد

معاون پارلماني رئيس جمهور، اعلام كرد كه لايحه افزايش تعطيلات يك روزه عيد فطر را با قيد دو فوريت به مجلس تقديم كرديم و علي القاعده اين لايحه روز يكشنبه هفته آينده در مجلس مطرح مي شود.
حجت الاسلام و المسلمين ميرتاج الديني با اعلام اين خبر،افزود: بر اساس اين لايحه يك روز به تعطيلات عيد فطر افزوده مي شود و اگر روز دوم اين تعطيلي مصادف با تعطيلات رسمي يا جمعه شود، بناست كه روز بعد آن به عنوان روز تعطيل در نظر گرفته شود.
وي با بيان اين كه در مورد تعطيلي روز پنج شنبه لايحه اي در دولت تصويب نشده و در دستور كار قرار نگرفته، گفت: مجلس يك اصلاحيه براي آيين نامه داخلي خود داشته است و دولت نيز در مورد مباحثي كه مربوط به تعامل دولت و مجلس بوده، در قالب يك جزوه نظرات كارشناسي خود را به نمايندگان ارائه داده و توزيع كرده است.
ميرتاج الديني ادامه داد: برخي از سايت ها تلاش كردند كه اين موضوع را تبديل به چالش كنند و اين كه چرا دولت در مورد آيين نامه داخلي مجلس نظر داده، نظر ما پيشنهادي بوده و ثانيا ما در مورد كل آيين نامه هايي كه مربوط به روابط دولت و مجلس است، نظر مي دهيم.

ولايتي: وحدت اصولگرايان قطعي است

عضو كميته داوري و نظارت جبهه متحد اصولگرايان از قطعي بودن وحدت اصولگرايان براي انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي خبر داد.
«علي اكبر ولايتي» در كانون اعضاي حزب موتلفه اسلامي استان تهران با اشاره به وضعيت گروه 8+7 اظهار داشت: گروه 8+7 حاصل يكسال تلاش است و پس از انقلاب چنين مجموعه اي كه متشكل از متدينين و پيش كسوتها، مبارزين مسلمان و بزرگان روحانيت بوده باشد وجود نداشته و امروز به ميدان آمده اند.
وي در ادامه با تاكيد بر اينكه آيت الله مهدوي كني پرچم وحدت اصولگرايان را در دست گرفته اند، تصريح كرد: آيت الله يزدي از اين تشكل حمايت كرده اند و اين ساز و كار مورد قبول اكثريت اصولگرايان است،اين گروه بي سابقه و يا كم سابقه است.
ولايتي تاكيد كرد: تشكيل گروه 8+7 نشان از احساس تكليف شرعي در مقابل مخاطراتي است كه از نبود اتحاد حاصل مي شود و اگر اينچنين نبود هيچگاه جامعتين حضور نمي يافتند.
وي افزود: تقريبا همه كساني كه به نوعي به عنوان اصولگرايان سرشناس شناخته مي شوند در اين گروه حضور داشته و يا نماينده دارند كه وجود اين گروه پديده بسيار مباركي است و اميد بسيار زيادي براي وحدت اصولگرايان داريم.
عضو كميته داوري اصولگرايان در پاسخ به سوالي درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات آينده گفت: حضور اصلاح طلبان به خودشان مربوط است، شوراي نگهبان هر كسي تحت هر عنواني و نامي و يا گروهي كه به نظام جمهوري اسلامي اعتقادي ندارد و يا حركت اش ضد جمهوري اسلامي است، صلاحيت اش را تأييد نمي كند.
وي افزود: كساني كه مخالف جمهوري اسلامي هستند مي دانند اگر در چارچوب نظام كار نكنند بايد به زير پرچم آمريكا، انگليس و صهيونيست ها بروند.
ولايتي بيان داشت: افرادي كه تاريخ مصرفشان گذشته و به دامن آمريكايي ها پناه بردند به فلاكتي افتاده اند كه تصورش را نمي كردند، آنها دنيا را نمي شناسند و نمي دانند كه كشورهاي غربي و حاكمان غرب به هيچ كس رحم نمي كنند.
وي تاكيد كرد: كساني كه با جمهوري اسلامي و مردم در مي افتند و اميد به حمايت آمريكايي ها دارند به سرنوشت شاه ملعون مبتلا مي شوند.
عضو كميته داوري اصولگرايان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: نماد مشروعيت نظام ولي فقيه است و اصل ولايت فقيه اصل طراز اول حاكميت فقها است و مشروطه را كه علما پايه ريزي كردند مقدمه ولايت فقيه بود و هر كس خلاف نظر ولي فقيه كه نماد مشروعيت نظام است عمل كند خلاف مشروطه عمل كرده است.

وزير كشور: انتخابات مجلس نهم با انسجام ملي و حضور حداكثري مردم برگزار مي شود

وزير كشور گفت: پيش بيني ما اين است كه انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي باشكوه، با انسجام ملي و با حضور حداكثري مردم برگزار مي شود.
مصطفي محمد نجار روز گذشته در پايان جلسه هيات دولت در جمع خبرنگاران، برگزاري دوره هاي مختلف انتخابات در طول 32 سال گذشته را يادآور شد و افزود: با تجربيات خوبي كه از دوره هاي قبلي انتخابات كسب كرده ايم، تلاش خواهيم كرد انتخابات آتي مجلس بهتر از تمام دوره هاي قبلي برگزار شود.
وزير كشور تصريح كرد كه براي صيانت از آرا و برگزاري هرچه باشكوهتر انتخابات هماهنگي ها و همكاري هاي خوبي با ديگر دستگاههاي ذيربط صورت گرفته است.
وي در ادامه گفت: در اطلاعيه سوم وزارت كشور در خصوص انتخابات مجلس نهم جزئيات بيشتري را اعلام خواهيم كرد.
محمد نجار همچنين اظهار داشت: آيين نامه جديد انتخابات تنظيم شده و به زودي در دولت مطرح خواهد شد و اميدواريم به تصويب برسد.

ابراز نگراني صالحي از فاجعه انساني در سومالي

وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در نامه اي خطاب به دبيركل سازمان همكاري هاي اسلامي، نگراني عميق خود را از فاجعه انساني و شرايط اندوهناك در سومالي اعلام كرد.
علي اكبر صالحي در نامه به اكمل الدين احسان اوغلو ضمن تقدير از ابتكارات صورت گرفته توسط سازمان همكاري هاي اسلامي از تشكيل نشست آتي اين سازمان براي هماهنگي به منظور انتقال كمك هاي انسان دوستانه كشورهاي مسلمان به سومالي حمايت كرد.
صالحي در اين نامه ضمن بيان ضرورت اتخاذ اقدامي فوري و ارائه كمك هاي حياتي، اقدامات و كمك هاي جمهوري اسلامي ايران براي مردم سومالي را به اطلاع دبيركل سازمان همكاري هاي اسلامي رساند.

انگليس آتش گرفته جگر روزنامه هاي زنجيره اي كباب شده! (خبر ويژه)

گسترش اعتراضات شهري بي سابقه در پايتخت و شهرهاي مختلف انگليس، بار ديگر موجب هم داستاني شبكه دولتي انگليس و برخي نشريات زنجيره اي همسو در ايران شد.
بي بي سي انگليس بعد از چند روز سانسور حجم عظيم اعتراضات خياباني كه دهها هزار پليس را فقط در لندن به خيابانها كشاند و منجر به دستگيري دست كم 1100 شهروند انگليسي ظرف 3 روز شد، اقدام به انتشار گزارش هاي جهت دار و تحريف آميز كرد. شبكه دولتي انگليس از معترضان به عنوان خرابكار، دزد، غارتگر، آشوبگر، شورشي و... ياد كرد و سپس به تخطئه شبكه هاي اجتماعي شبيه بلك بري و توئيتر پرداخت و نوشت: مسنجر بلك بري و توئيتر در اين ماجرا نقش عمده اي بازي كرده اند. بي شك، عده اي از كساني كه در اين ماجراها دست داشته اند، دوست داشتند تا داستان كارهاي متهورانه شان را با تلفن از ميان غائله براي بقيه گزارش كنند. گروه كوچكتري هم بودند كه از سر حماقت، با خرابكاري خود عكس يادگاري انداخته اند و روي شبكه هاي اجتماعي گذاشتند.
بي بي سي با لحني تهديدآميز اعلام كرد: كساني كه در شبكه هاي اجتماعي نظير توئيتر دعوت به تجمع مي كنند بايد دستگير شوند.
در حالي كه شورش ها و خشونت ها در لندن به پنجمين شب خود نزديك مي شود گزارش ها حاكي از نقش پررنگ شبكه هاي اجتماعي و امكانات ديجيتالي معترضان است. همين طور در چند شب گذشته توئيتر از سوي خبرنگاران و مردم عادي انگليس به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي خبررساني مورد استفاده قرار گرفته است.
گفته مي شود برخي معترضان از سيستم هاي پيام رساني غيرقابل رديابي استفاده مي كنند و همين پليس را در مهار آنها دچار مشكل كرده است.
همزمان با غافلگيري شبكه دولتي و سرويس امنيتي انگليس، ظاهرا برخي نشريات زنجيره اي غربزده نيز دچار شوك شده اند چرا كه اعتراضات مهم، لندن و چند شهر ديگر انگليس امكان نشستن بر جاي حتي يكي از تيترهاي فرعي اين روزنامه ها و نشريات راه نيافته است. حتي در صفحات داخلي برخي از اين نشريات نيز گزارشي از اتفاقات مهم لندن ديده نمي شود. اين روند مشابه همان موضع سكوت و سانسوري است كه نشريات مورد بحث در قبال بحران ورشكستگي بي سابقه دولت آمريكا اتخاذ كردند.
جالب اينكه روزنامه شرق در اين ميان لقب هوليگان (آشوبگر) به معترضان انگليسي داده و تلويحا از سركوبگري خشن پليس انگليس، دفاع كرده است.
دنباله روي نشريات زنجيره اي- اجاره اي در شبكه دولتي انگليس از آن جهت قابل تامل ويژه است كه برخي از همين نشريات، مدت ها تحليل هاي مغرضانه بي بي سي را بدون ذكر منبع و مأخذ و به نام خود منتشر مي كردند و در واقع روي توليدات سازمان عمليات رواني انگليس برچسب وطني و ايراني مي زدند.
گفتني است طبق آخرين گزارش ها ديويد كامرون (نخست وزير) پس از برقراري دومين جلسه اضطراري، دستور داده تا پليس از همه وسايل ضد شورش و سركوب عليه معترضان استفاده كرده و بدون بيم از ابراز نگراني ها نسبت به نقض حقوق بشر، به دستگيري معترضان از طريق تصاوير ويدئويي اقدام كند.
كامرون مي گويد: رفتار آشوبگران نشان مي دهد بخشي از جامعه بريتانيا بيمار است و دولت اجازه نخواهد داد فرهنگ ارعاب بر خيابان هاي كشور حاكم شود.
شبكه بي بي سي همزمان با انتشار سخنان تهديدآميز كامرون، از قول وزير كشور انگليس هشدار داد كه امكان دارد براي سركوب آشوب ها از گلوله هاي پلاستيكي، مقررات منع رفت و آمد [حكومت نظامي] و حتي استفاده از ارتش براي مهار آشوب ها استفاده شود(!)

زيرآب زني عجيب اصلاح طلبان فراري در آمريكا (خبر ويژه)

انتشار نامه اي مشترك از سوي برخي مقامات سابق سازمان سيا، شماري از روشنفكران آمريكايي و برخي عناصر ضدانقلاب مقيم خارج همچنان محل بحث و سؤال رسانه اي قرار دارد.
روزنامه فايننشال تايمز اخيرا نامه اي منتشر كرد كه در پاي آن امضاي كساني چون كديور، حقيقت جو، تريتا پارسي، رامين جهانبگلو و مهرزاد بروجردي در كنار اسامي پل پيلار (رئيس اسبق بخش خاورميانه در سازمان سيا) و جان ليمبرت (از جاسوسان سفارت آمريكا در تهران) و نيز آمريكاييان مخالف جمهوري اسلامي چون شائول بخاش، يرواند آبراهاميان و گري سيك ديده مي شد. در اين نامه از مقامات آمريكايي خواسته شده بود از جنبش سبز حمايت كنند و گروهك تروريستي منافقين را از فهرست سازمان هاي تروريستي خارج نكنند.
هرچند نفس امضاي مشترك برخي شبه اصلاح طلبان در كنار برخي مقامات اطلاعاتي و امنيتي و سابق آمريكا محل سؤال رسانه ها- حتي در ميان اپوزيسيون- قرار گرفت اما مسئله ديگر در اين ميان اين بود كه در واقع اين طيف شبه اصلاح طلب ضمن ارتباطات وثيق با عناصر اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا، به وزارت خارجه و سرويس جاسوسي اين كشور پيغام مي دهند كه به جاي اميد بستن به گروهك منافقين، روي اين طيف متظاهر به اصلاح طلبي براي براندازي جمهوري اسلامي حساب و سرمايه گذاري كنند!! اين پيغام پس از آن ارسال شده كه دلالان سازمان منافقين در آمريكا تحركاتي را در كنار برخي ريخت و پاش ها و رشوه هاي مالي آغاز كردند تا چنين القا كنند كه هنوز حيات سياسي در ايران دارند و اپوزيسيوني موثر و قابل توجه(!!) محسوب مي شوند. همين امر ظاهرا باعث شده طيف شبه اصلاح طلب براي كنار زدن رقيب مرده در معارضه با جمهوري اسلامي، به ميدان بيايند.
شايد از همين زاويه نگاه هم بود كه حميد دباشي از عناصر اپوزيسيون مقيم خارج مي گويد درخواست از دولت آمريكا و انتشار چنين اعلاميه اي مي تواند به ضرر جنبش سبز تمام شود.
به گزارش «خودنويس» دباشي كه از امضاي اين اعلاميه خودداري كرده برخلاف امضاكنندگان مي گويد كه درخواست از دولت آمريكا و انتشار چنين اعلاميه اي نمي تواند به نفع جنبش سبز تمام شود.
وي مي گويد حاضر به امضاي اين اعلاميه نبوده است. دباشي گفت كه به تريتا پارسي گفته است با وجود اختلاف كامل با نظر سازمان مجاهدين خلق، اعتقادي به اعلاميه دادن و درخواست از دولت آمريكا و ديگر دولت هاي بزرگ براي چنين كاري ندارد. دباشي معتقد است چنين اعلاميه اي كه مدعي دفاع از جنبش سبز است، به خاطر رو آوردن به دولتي مثل دولت آمريكا به ضرر جنبش سبز خواهد بود.
روزنت نيزدر گزارشي به مقاله چندي پيش كديور و احمد صدري اشاره كرد كه نوشته بودند:«سازمان مجاهدين داراي هيچ پايه سياسي در داخل ايران نيست و از هيچ گونه حمايت واقعي از سوي ايراني هاي كوچه و خيابان برخوردار نيست زيرا سالهاي طولاني در عراق و تحت حمايت صدام حسين بوده است. اين گروه، اعتبار خود را كه شايد در زمان مخالفتش با حكومت شاه در داخل ايران داشته، زماني از دست داد كه نيروهايش تا پايان جنگ ايران و عراق در سالهاي 1980 تا 1988 به جانبداري از عراق جنگيدند. در نتيجه، سياستگذاران آمريكا بايسته است كه با توجه به دامنه محبوبيت سازمان مجاهدين خلق در داخل ايران، درباره لاف هاي دلالان سياسي اين گروه بدگمان باشند.»
البته درباره بدنامي و بي پايگاهي گروهك منافقين در ميان ملت ايران هيچ ترديدي وجود ندارد اما نكته اي كه روزنت و كديور عمدا مسكوت گذاشته اند اين است كه اين طيف هم دقيقا مانند منافقين دست به دامن مزدوري رژيم آمريكا شده و در واقع از يك دشمن مسلم و تاريخي ملت ايران مي خواهند مزدور ديگري را دور بيندازد تا اين جماعت شبه اصلاح طلب بتوانند جاي آن قبلي ها مزدوري و بيگاري بكنند.
كديور هم اكنون سايت نيمه تعطيل «جرس» را در سايه نشيني مهاجراني اداره مي كند و عملا تنها عضو «اتاق فكر كذايي جنبش سبز» در خارج- مطلب ادعايي كديور و مهاجراني و سروش و گنجي و بازرگان- محسوب مي شود. او از مرتبطين باند مهدي هاشمي و از به اصطلاح تئوريسين هاي اصلاح طلبي سكولار به شمار مي رود و پيش از اين بارها مبالغ كلاني را از نهادهاي آمريكايي دريافت كرده است.

هاآرتص: آمريكا آنقدر گرفتار شده كه ايران را فراموش كرده (خبر ويژه)

وقتي آمريكا قرار باشد ميان مهار ايران هسته اي يا جبران كمبود بودجه خود يكي را انتخاب كند، اقتصاد را برمي گزيند و مي گويد امنيت فعلا منتظر باشد.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص با انتشار اين خبر نوشت: بحران بدهي آمريكا و كاهش بودجه پنتاگون برنامه اين كشور براي حمله به ايران را به حاشيه برده است.
هاآرتص با اشاره به گنده گويي يك ژنرال آمريكا (مارتين دمپسي) در اين باره تصريح كرد: يك حمله پيشگيرانه ، تا آنجايي كه خود «دمپسي» مي داند بايد متحدان آمريكا در آن شركت داشته باشند و بر روي يك برنامه گسترده تكيه داشته باشند. در وضعيت اقتصادي و سياسي فعلي، دولت اوباما عجله اي ندارد كه به اسرائيل لطفي كند و هسته اي شدن را از ايران با حمله پيشگيرانه به تاسيسات ايران و نابودي موشك هاي اين كشور سلب كند. بحران بدهي آمريكا و كاهش بودجه پنتاگون برنامه اين كشور براي حمله به ايران را به حاشيه برده است.
روزنامه صهيونيستي اضافه كرد: ايهود باراك، وزير دفاع اسرائيل اين پيغام را در طول ديدارش با چندين مقام ارشد آمريكايي در واشنگتن دريافت كرد؛ در حالي كه با آمريكايي ها بحث مي كنيم، تمام ذهن آنها درگير نگراني ها در كشور خودشان است. وقتي كار به جايي مي رسد كه بايد بين هسته اي شدن و كمبود بودجه انتخابي صورت گيرد، اقتصاد و رياضت اقتصادي انتخاب مي شوند. امنيت مي تواند فعلا منتظر باشد. دستهاي اوباما توسط بحران هاي اقتصادي و رهبري در كشورش بسته است. او به سمت حمله به ايران نمي رود.
تحليل هاآرتص در حالي منتشر مي شود كه چند ماه پيش ايهود باراك ضمن مصاحبه اي، درباره احتمال حمله به ايران گفت: ما درباره قدرت خود دچار توهم نمي شويم. ما كشور كوچكي هستيم و درگيري با ايران مسئوليت جامعه بين المللي است.
اوباما نيز بتواند نيروهاي خود را از باتلاق افغانستان و عراق خارج كند خيلي هنر به خرج داده است. اخيرا در حمله طالبان به هلي كوپتر شنوك آمريكايي، 31 نظامي اشغالگر كشته شدند.

كسي براي اين خواهش دلش را صابون نزند (خبر ويژه)

عباس عبدي مي گويد «خواهش» محمدرضا باهنر از اصلاح طلبان براي شركت در انتخابات اظهارنظر شخصي است و اعتباري ندارد.
دويچه وله با اشاره به «خواهش» باهنر نوشت: برخي اصولگرايان همچون عماد افروغ، علي مطهري، حميدرضا ترقي و... از حضور اصلاح طلبان در انتخابات آينده صحبت كرده بودند. در يك نمونه، حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي حزب مؤتلفه در گفت وگو با دويچه وله، با رد حذف اصلاح طلبان از عرصه سياسي ايران گفته بود: «آن ها در رقابت هاي گذشته حضور فعال داشتند و در رقابت هاي اين دوره هم جا براي فعاليت شان وجود دارد. تا الان اصلاح طلبان در صحنه حاضر بوده اند. بنابراين هيچ اثري در رابطه با اين نوع مسائل، ناشي از حذف آن ها يا كم رنگ شدن اصلاح طلبان نبوده است.»
عباس عبدي عضو مستعفي حزب مشاركت درباره خواهش باهنر گفت: در اين باره دو موضع وجود دارد. يكي اين كه اين افراد از طرف حكومت اظهارنظر مي كنند، ديگري اين كه از طرف جناح داخلي اظهارنظر مي كنند. اصول گرايان اگر مي خواهند از طرف حكومت اين سخنان را بگويند، قطعاً بايد اين اظهارنظر به شكلي به مقامات بالاي نظام منتسب شود و تا وقتي كه به مقامات بالاي نظام منتسب نباشد، اعتباري ندارد. چون وقتي به مقامات بالاي نظام انتساب پيدا كرد، طبيعي است كه الزامات آن را هم فراهم مي كنند. در اين صورت حكومت بايد به اين نتيجه رسيده باشد كه انتخابات بدون حضور اصلاح طلب ها سودمند نيست و بايد تبعات اين دعوت به شركت را هم بپذيرد. ولي به نظر مي رسد كه اظهارات اخير درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات از طرف حكومت نيست. اگر هم گوينده اين سخنان چنين قصدي دارند، اين افراد شخصاً نمي توانند الزامات حضور اصلاح طلبان در انتخابات را فراهم كنند.
وي با بيان اينكه «آن ها فكر مي كنند تنها با حضور اصلاح طلب ها مي توانند شانسي پيدا كنند و حضور مؤثرتري داشته باشند»، گفت: اين اصولگرايان متوجه نيستند، اصلاح طلبان در رقابت گروه هاي اصولگرا وارد بازي نمي شوند. بلكه در تعامل با كل ساختار حاكميت است كه مي توانند وارد شوند و حضور داشته باشند.
عبدي افزود: رد نمي كنم كه آن ها دوست دارند از موضع نظام هم سخن بگويند. مهم نيست كه از موضع نظام يا موضع شخصي اينگونه سخن مي گويند زيرا در عمل آن ها قدرت تأمين اين شرايط را ندارند و اين فقط در حد يك ايده است. در حال حاضر آن ها آن چيزي را كه نمي گويند و هيچ وقت هم نخواهند گفت، اين است كه متوجه شده اند در رقابت هاي داخلي با جناح دولت بدون حضور اصلاح طلبان بازنده مي شوند(!)
يادآور مي شود كه هر چند محمدرضا باهنر از تعبير «خواهش مي كنم» براي دعوت طيف موسوم به اصلاح طلب استفاده كرده بود اما وي در همان مصاحبه بر لزوم مرزبندي روشن اين طيف با فتنه گران براي احراز صلاحيت حضور در انتخابات تأكيد مي كند. در عين حال فعالان سياسي بايد در اظهارنظرهاي خود دقت بيشتري به خرج بدهند همچنان كه مصاحبه برخي فعالان سياسي نظير حميدرضا ترقي با دويچه وله پسنديده نيست چرا كه به اندازه كافي در داخل نشريات زنجيره اي وجود دارند!
موضع روشن نظام كه از جمله در كلمات رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفته كاملاً روشن است و آن اينكه كساني كه به اراده و اختيار خود، از نظام جدا شده و خانه هاي جدول دشمن را پر كرده و بر اين امر اصرار ورزيده اند، نمي توانند در دايره وسيع نظام و جذب حداكثري قرار بگيرند. و البته اگر مي خواهند توبه و جبران كنند، راه آن هم كاملاً مشخص است.