گزارش خبري پايان ماه عسل در روابط روسيه و آمريكا

سرويس سياسي-
در آخرين مورد از سلسله اخباري كه حاكي از سردي روزافزون روابط روسيه و آمريكاست، روسيه اعلام كرد كه از ورود تعدادي از اتباع آمريكايي به خاك خود جلوگيري مي كند.
به دنبال تحريم تعدادي از مقام هاي روس از سوي كنگره آمريكا در پرونده سرگئي ماگنيتسكي، مسكو نيز نام برخي از اتباع آمريكا را كه اين كشور عقيده دارد در امور جنايتكارانه دخيل بوده اند، در فهرست منع رواديد قرار داد.
روزنامه روسي كامرسانت در روز چهارشنبه 19 مرداد 1390 (10اوت 2011) نوشت: «روسيه نام جمعي از آمريكايي ها را در فهرست افراد ممنوع الورود به اين كشور قرار داده است».
ماه گذشته كه آمريكا نام چند مقامات روسي مرتبط با مرگ «سرگئي ماگنيتسكي» را در فهرست سياه ممنوعيت صدور رواديد قرار داد، روس ها هشدار داده بودند كه مقابله به مثل خواهند كرد.
ماگنيتسكي يك حقوقدان روس است كه آمريكايي ها ادعا مي كنند در زندان درگذشته است.
به نوشته كامرسانت، روسيه اين فهرست را به صورت عمومي منتشر نخواهد كرد، زيرا آمريكا نيز فهرست خود را به روسيه اعلام نكرده است.
پيش از اين، «سرگئي ريابكوف» معاون وزير خارجه روسيه گفته بود هر تبعه آمريكا كه در رابطه با نقض حقوق يك تبعه روسيه گناهكار تشخيص داده شود بايد در اين فهرست قرار گيرد.
تحليلگران عقيده دارند اين اظهارنظر ريابكوف نشان دهنده اوج عصبانيت روسيه از تصميم آمريكاست.
درگيري اخير روسيه و آمريكا بر سر مسائل حقوق بشري تازه ترين مورد از چالش ميان دو طرف است كه اخيرا اوج گرفته است. نمونه ديگر مربوط به استقرار سپر دفاع موشكي ناتو در اروپاست كه روسيه اعلام كرده آن را تهديدي براي امنيت ملي خود مي داند.
برخي ناظران عقيده دارند دوران ماه عسل در روابط مسكو و واشنگتن تمام شده و با نزديك شدن به ايام انتخابات رياست جمهوري 2012 آمريكا احتمال وقوع تنش هاي بيشتر و جدي تر هم در روابط دو طرف وجود دارد.
روزنامه روسي نيز اويسيمايا گازيه تا در تاريخ 10 مرداد 1390 (اول اوت 2011) هشدار داده بود كه روسيه و آمريكا مجددا در حال ورود به دوران جنگ سرد هستند. در مقاله اين روزنامه آمده است: «كارشناسان در مورد تلاش هاي محافل محافظه كار آمريكا براي بازگشت به دوران جنگ سرد هشدار مي دهند: وزارت خارجه روسيه در اين خصوص اعلام كرده طرف روسي گام هاي غيردوستانه آمريكا را بدون پاسخ نمي گذارد و تدابير لازم را به منظور دفاع از حاكميت كشور و حق مردم كشور در برابر عملكرد غيرقانوني كشورهاي ديگر به كار خواهد گرفت».
اين روزنامه روس همچنين يادآوري مي كند كه آمريكا روسيه را به دست داشتن در انفجارهاي گرجستان هم متهم كرده بود. اشاره نيزاويسيماياگازيه تا به يك گزارش سري سيا است كه به برخي اعضاي كنگره ارائه شد و در آن ادعا شده بود سازمان اطلاعات روسيه در سازماندهي انفجارهاي سپتامبر سال 2011 در نزديكي سفارت آمريكا در تفليس و چند اقدام ديگر دست داشته است. پس از اين گزارش بود كه برخي مقام هاي كنگره آمريكا خواهان توقف همكاري هاي روسيه و آمريكا شدند. به عنوان نمونه، سناتور جان كايل از ايالت اريزونا تاكيد كرده كه نمي تواند درك كند وقتي مقامات روسيه اجازه حمله به سفارت آمريكا را صادر كرده اند همكاري با آنها چه معني مي تواند داشته باشد.
وي همچنين يكي از 5 سناتوري است كه خواستار توضيح بيشتر سازمان هاي امنيتي در مورد حوادث گرجستان شده است.
سرگي راگف مدير انستيتو آمريكا و كانادا وابسته به آكادمي علوم روسيه درباره آخرين وضعيت روابط روسيه و آمريكا به نيزاويسيماياگازيه تا مي گويد: «نبود پيشرفت در روابط روسيه و آمريكا شرايطي را ايجاد مي كند كه طي آن نيروهايي مايل به از بين بردن همه دستاوردهاي فعال مي شوند. اين جريان درست يادآور وضعيت دوچرخه اي است كه وقتي چرخاندن پدال هاي آن متوقف مي شود كمي پيش مي رود ولي سرانجام مي ايستد و مي افتد».
روسيه و آمريكا درباره پرونده هاي منطقه اي هم درگيري جدي دارند. در حالي كه آمريكا خواهان تشديد فشارها به سوريه است، مسكو به شدت با اين كار مخالفت مي كند.
درباره ليبي هم روس ها عقيده دارند اهداف عمليات ناتو و آمريكا بسيار فراتر از آن چيزي است كه در قطعنامه سازمان ملل معين شده است.
در چنين وضعيتي است كه روس ها يك ابتكار جديد براي حل و فصل برنامه هسته اي ايران ارائه كرده اند و نيكلاي پاتروشف عالي رتبه ترين مقام امنيتي و اطلاعاتي اين كشور روز 24 مرداد به تهران خواهد آمد.
به گزارش «ايران هسته اي»، برخي تحليلگران در تهران عقيده دارند احتمالا روسيه با توجه به سمت و سوي تحولات منطقه مايل خواهد بود هر چه بيشتر خود را به ايران نزديك كند اما در تخريب بيش از حد روابط با آمريكا هم اجتناب خواهد كرد. در عين حال رقابت با جمهوري خواهان در انتخابات آينده ممكن است اوباما را وادار به انجام رفتارهاي خشن تر عليه روسيه بكند كه البته بدون شك از سوي روسيه بي پاسخ نخواهد ماند. اين وضعيت مي تواند منجر به ظهور يك دومينوي تخريب در روابط دو كشور شود.

با اذعان به شكست راهبرد آمريكا رسانه هاي خارجي : ايران برنده تحولات منطقه است

شكست هاي راهبردي و تاكتيكي آمريكا در عراق، افغانستان و منطقه كارشناسان مسائل سياسي را با اين سؤال مواجه كرده است كه برنده آينده اين تحولات در خاورميانه و منطقه كيست؟
مقامات آمريكايي به روشني پاسخ اين سؤال را مي دانند و به خاطر همين با يك جمع و تفريق ساده به دنبال آن هستند كه ارتباط هاي قومي، ديني، تاريخي و مردمي كشورهاي ايران، عراق، افغانستان و سوريه را مخدوش كنند.
در اين زمينه آمريكا در ساليان گذشته اين سياست را دنبال كرده است كه نقش پررنگ و برجسته اي را به ايران در زمينه ناآرامي هاي منطقه اي بدهد اما نتيجه آن شده است كه آمريكايي ها بارها اعتراف كرده اند كه نفوذ ايران در منطقه بيشتر شده است.
جنگ رواني عليه ايران و عراق
نيروهاي آمريكا با نمايش هاي دروغين درصدد مستندسازي آنچه دخالت ايران در عراق مي نامند هستند، آنها علت ناكامي خود را در عراق دخالت ايران مي دانند. در اين زمينه تلويزيون فرانس24 مي گويد: نيروهاي آمريكايي مستقر در عراق با جمع آوري نمونه سلاح هاي استفاده شده توسط شبه نظاميان عراقي عليه نيروهاي خود تلاش مي كنند انفجارهاي عراق را به ايران نسبت دهند. در اين حال يك مقام پارلماني عراق به اين شبكه تلويزيوني مي گويد: به نظر مي رسد آمريكايي ها با مطرح كردن چنين موضوعي به دنبال بهانه اي براي ماندن حضور نظامي خود در عراق هستند.
فرانس 24 در ادامه مي گويد: در حالي كه زمان زيادي به پايان حضور نظاميان آمريكايي در عراق نمانده است، نفوذ ايران در اين كشور پنتاگون را به شدت نگران كرده است!
نظم پس از ابرقدرتي آمريكا
روزنامه ديلي استار در مقاله اي با اشاره به دو حمله جداگانه آمريكا به عراق و شكست هاي آمريكا در حمله به عراق و افغانستان نوشت كه آمريكا براي كسب اين تجربيات بهاي سنگيني پرداخته است، اين جنگ هيچ دستاورد استراتژيكي براي آمريكا نداشت، اشتباه استراتژيك آمريكا يعني اشغال بي رحمانه عراق و افغانستان توسط آمريكا وجهه اين كشور در اذهان اكثريت اعراب و مسلمانان تخريب شده است.
اتحاد شيعياني كه آمريكا
از آنها هراس داشت
ديلي استار در ادامه در مورد ظهور نظم پس از ابرقدرتي آمريكا مي نويسد: براي بيش از دو دهه، صدام از طرف آمريكا وظيفه داشت كه انقلاب اسلامي را محدود كند و رئيس جمهور بوش (پدر) هم بلافاصله پس از اولين حمله آمريكا به عراق در سال 1991 به كردها و شيعياني كه بر ضد صدام شورش كرده بودند خيانت كرد زيرا براي كنترل ايران و رام كردن شيعيان عراق كه متحدان ايران به حساب مي آمدند به صدام نياز داشت. ديلي استار افزود: پس از پايان ابرقدرتي آمريكا براي دو كشور ايران و عراق فرصت قدرت نمايي حاصل مي شود.
اتحاد سوريه، عراق، ايران
و مردم بحرين
ارتباط گرم منطقه اي دولتهاي سوريه، عراق و ايران، آمريكا را به شدت نگران كرده است.
روزنامه نيويورك تايمز در مطلبي با عنوان نخست وزير عراق با ترغيب ايران از سوريه حمايت مي كند، حمايت عراق از سوريه را زير سؤال برد و نوشت: در حالي كه سران جهان عرب و ديگر كشورها سركوب خشونت بار معترضان در سوريه به دست بشار اسد رئيس جمهور اين كشور را محكوم مي كنند، نوري مالكي، نخست وزير عراق لحن بسيار دوستانه اي به خود گرفته است و از تظاهركنندگان مي خواهد در كشور خرابكاري نكنند و حتي يك هيئت رسمي از سوريه را نيز پذيرفته است. حمايت مالكي از اسد نشان مي دهد كه جايگاه عراق در خاورميانه تا چه حد به سمت محوري كه تحت هدايت ايران است تغيير كرده است.
اين روزنامه در ادامه به حمايت از دولت عراق از بحرين مي پردازد و مي نويسد: زماني كه دولت بحرين يك جنبش طرفدار دموكراسي را در ميان اكثريت شيعه خاموش كرد اعضاي ائتلاف مالكي در اعتراض به سركوب مردم بحرين از جلسه پارلمان خارج شدند و يك كشتي آذوقه براي تظاهركنندگان فرستادند و از دولت آن كشور خواستند از قدرت كناره گيري كند.
سوريه سقوط نخواهد كرد
روزنامه آسيا تايمز در مقاله اي با نگرش آمريكايي به جانبداري از ناآرامي از حوادث سوريه پرداخته و نوشته است: بحران سوريه را مي توان نبرد سني ها و شيعيان براي جمهوري عرب ناميد، همان قصه هميشگي هلال شيعي، يعني تلاش براي منزوي كردن ايران و تعصب سني ها بر ضد شيعيان.
اين روزنامه در ادامه به نقش نيابتي عربستان از آمريكا در سوريه و بحرين اشاره مي كند و مي نويسد: در حالي كه عربستان به گروه هاي مخالف حكومت بشار اسد كمك مالي مي كند در سركوب معترضان طرفدار دموكراسي در بحرين به حكومت اين كشور كمك مي كند، موضع تركيه خيلي ظريف تر است اكثريت اعضاي حزب حاكم عدالت و توسعه سني هستند اما در عين حال بايد هوشيار باشند كه دست كم 20 درصد از ترك ها شيعه هستند و با شيعيان سوريه در قرابت هستند.
آسيا تايمز در ادامه موارد زير را نقاط قوت دولت سوريه مي داند.
1- دستگاه هاي امنيتي و نظامي كاملا پشت اسد ايستاده اند.
2- اقليت هاي سوريه نيز كه 25 درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند كاملا از بنيادگراهاي سني وحشت دارند.
3- سني هاي سكولار هم نگرانند كه تغيير حكومت در نهايت به تصاحب حكومت توسط اسلام گراها و هرج و مرج منجر شود.
4- اكثريت مردم سوريه از بشار اسد حمايت مي كنند.
5- شرايط براي حضور ناتو در سوريه همانند ليبي مهيا نمي باشد.
6- روسيه و چين آشكارا اعلام كرده اند كه به هيچ قطعنامه اي عليه حضور نظامي ناتو در سوريه راي نخواهند داد.
7- دليلي ندارد كه غرب بخواهد به عنوان كمك هاي بشردوستانه در سوريه مداخله كند چون بحران انساني در اين كشور نظير آنچه در كشورهاي خودشان هست، روي نداده است.
جوسازي رسانه اي عليه سوريه
پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در گزارشي از دروغ هاي رسانه اي امپراطوري رسانه اي غرب عليه دولت و مردم سوريه منتشر كرد و نوشت: بيست و نهم مارس گذشته اجتماع گسترده اي از هواداران رئيس جمهور سوريه را در حماه ديدم، گروهي چندهزار نفري از تمامي اعضاي خانواده زنان و مرداني كه به همراه فرزندانشان در خيابان ها حضور يافته بودند. خيابان ها مملو از جمعيت بود و برايم بسيار حيرت آور بود كه شبكه الجزيره اين اجتماع گسترده را كه به هواداري رئيس جمهور برگزار شده بود به گونه اي بر ضد وي پوشش خبري داد، برايم بسيار تعجب آور است كه در پايگاه هاي اينترنتي اسرائيلي عكس ها و تصاوير ويديويي حاميان رئيس جمهور با اين عنوان كه آنها مخالف حكومت هستند درج شده است. در اين مقاله به نمونه هاي متعددي از دستكاري در عكس، انتشار فيلم هاي جعلي و حتي انتشار اخبار ساختگي توسط خبرگزاري هاي بين المللي مثل رويترز براي تخريب دولت اسد پرده برمي دارد.
گلوبال ريسرچ در ادامه مي افزايد: هيلاري كلينتون گفته است كه اگر سوريه روابط خود را با ايران قطع كند و از حمايت جنبش اسلامي حزب الله و حماس دست بردارد اعتراضات در اين كشور متوقف خواهد شد.
آنچه كه پيداست اين است كه آمريكا از افغانستان تا سوريه به دنبال آن است كه با جنگ رواني و امتيازهاي رسانه اي فضا را براي حضور ايران در منطقه تنگ تر كند.

تبيين علمي ولايت فقيه (10) تدبير امور حكومتي توسط ولي فقيه

منظور ما از ولايت در اين بحث همان حكومت است و در اين جا نبايد مناقشه كرد؛ پس تعريف هاي ديگري كه از ولايت مي كنند يا معاني ديگر ولايت، محل بحث ما نيست. ولايت فقيه يعني اينكه حاكم شرع اسلامي، فقيه است و طبعا معنايش اين است كه حكم فقيه واجد شرايطي كه بالفعل ولايت داشته باشد، نافذ است و ديگران بايد در امور حكومتي از او اطاعت كنند. با اين بيان روشن مي شود كه اين تصور كه بعضي فكر مي كنند اطاعت ولي فقيه، مطلقا و حتي در امور شخصي، خانوادگي و امثال آن هم واجب است، محل بحث ما نيست. حوزه ولايت فقيه حوزه مسايل حكومتي است. ا كنون اين سؤال مطرح مي شود كه اصلا مسايل حكومتي يعني چه؟ اگر اين بحث به خوبي تبيين شود، بسياري از سؤالات مربوط به ولايت فقيه جواب خودش را پيدا مي كند.
چيستي مسائل حكومتي
مسايل حكومتي يعني اموري كه بايد در زندگي اجتماعي انسان رعايت شود و اگر به خود افراد واگذار بشود مصالح آن ها از ميان مي رود، بر زمين مي ماند يا در آن اختلاف مي شود و منجر به نزاع و كشمكش و درنهايت اختلال جامعه مي شود.
ما در زندگي دنيا يك دسته مسايلي داريم كه مربوط به خود فرد است. انسان ديگري باشد يا نباشد بايد انجام بدهيم. نماز، روزه و ساير وظايف فردي از اين نوع است، اما يك دسته مسايل هم مربوط به زندگي اجتماعي است براي اينكه مصالح جامعه تأمين شود اولا لازم است مقرراتي وجود داشته باشد كه اجراي آن مقررات ضامن صلاح جامعه و رسيدن جامعه به اهدافش است. دامنه اين مقررات هم بسيار وسيع است. از ديد ما مسلمانان مهم ترين آنها مسايلي است كه در متن قرآن شريف و در روايات صحيحه آمده است. آنچه از ضروريات و قطعيات دين است، بخشي از مقررات ماست و ما احتياج نداريم كه كس ديگري برايمان وضع كند، ولي يك سلسله مقررات ديگري هم هست كه نيازمند متصدي و مسئول است؛ يكي اينكه گاه در اجزاء و شرايط همين مسايل شرعي كه از احكام اوليه اسلام است، اختلاف فتوا پديد مي آيد. وقتي اختلاف فتوا در امور فردي باشد مي توانيم بگوييم هر كس به مجتهد خودش مراجعه كند و مشكلي هم پيش نمي آيد. فردي تسبيحات اربعه را يك مرتبه مي خواند و يكي سه مرتبه، به جايي هم برنمي خورد، اما در امور اجتماعي چون مصالح افراد درهم تنيده است، مسئله حساس است. فرض كنيد زن و مردي با هم ازدواج كرده اند و حالا محل شبهه شده كه آيا اين ازدواج صحيح بوده است يا نه؟ يا طلاقي اتفاق افتاده و نمي دانيم آيا اين طلاق صحيح است يا نه؟ طبق فتواي يك مجتهد اين طلاق صحيح است، طبق فتواي مجتهد ديگري اين طلاق صحيح نيست. در معاملات، در شركت ها، در اموال و نظير اينها مسايلي پيش مي آيد كه محل اختلاف است. حالا اگر به اين زن و شوهر بگوييم هر كدام طبق فتواي مرجع خودتان عمل كنيد. اگر خانم، مقلد آقايي باشد كه اين طلاق را صحيح مي داند بايد از شوهرش جدا بشود. اگر آقا هم مقلد مجتهدي است كه اين طلاق را صحيح نمي داند، ازدواج سابق باقي است. حالا چه كار كنند؟ آيا به صرف اينكه به مرجع تقليد خودشان مراجعه كنند مسئله حل مي شود؟ يا بايد راه حل ديگري وجود داشته باشد؟ در اينجا نيازمند يك فتواي رسمي هستيم كه طرفين به آن ملتزم باشند. اينجا مسئله فردي نيست كه هركسي طبق فتواي مرجع خودش عمل كند. بالاخره اينها بايد از هم جدا بشوند يا نشوند؟ بايد يك فتواي رسمي وجود داشته باشد. اين از جمله چيزهايي است كه حكم آن در شرع بيان شده است. اين را به عنوان مثال عرض كردم.
امور حكومتي و ضرورت وجود نهادهاي مسئول
مسايل اجتماعي بسياري داريم كه به خصوص در آنچه مربوط به مسائل سياسي، بين المللي و مسايل جنگ و صلح است، نيازمند حاكم شرع هستيم. در زمان فتح خرمشهر يادمان هست كه حادثه سرنوشت سازي براي اين كشور پيش آمد. اگر كسي آن روز نبود كه بگويد مردم به جنگ بروند و خرمشهر را بگيرند، چه مي شد؟ يكي مي گفت جايز است يكي مي گفت جايز نيست. يكي مي گفت امروز برويد يكي مي گفت فردا برويد. آيا مسئله حل مي شد؟! اگر حكم امام براي شركت در اين جنگ و آزاد كردن خرمشهر نبود امروز معلوم نبود من و شما كجا باشيم.در اينجا نمي شود گفت هركسي به فتواي مجتهد خودش مراجعه كند. ممكن بود بعضي از مجتهدين اصلا شركت در اين جنگ را جايز نمي دانستند. يا در اين كه چگونه اقدام كنند؛ آيا صلح كنند يا نه، اختلاف بود. اين مسائل چيزي نيست كه روشن و مشخص باشد و همه بفهمند؛ مسايل پيچيده و تخصصي است و يك نفر بايد بگويد اين كار را بكنيد يا نكنيد. وقتي هم كه نياز به صلح بود، امام فرمود بايد صلح كرد و قطعنامه شوراي امنيت را پذيرفتند.
اينها مسائلي نيست كه بشود گفت هركسي به فتواي مرجع خودش عمل كند؛ چون مصلحت مسلمين از بين مي رود. مسئله سرنوشت يك جامعه انساني است. در اسلام حكم جهاد داريم. جهاد اقسامي دارد، دفاع هم همين طور؛ اما اينكه امروز بايد با اين گروه جنگيد يا صلح كرد، يا چه جور بايد جنگيد چيزي نيست كه در شرع به تفصيل بيان شده باشد. بايد كسي اينها را تعيين كند. نمي شود امور حكومتي را به عهده افراد و گروه ها بگذارند و بگويند بنشينيد مشورت كنيد و ببينيد مصلحت چه مي شود. هيچ وقت اين مسايل درست حل نمي شود و به جايي نمي رسد. اينها امور حكومتي است كه به امر حاكم احتياج دارد. در مسايل قضايي هم همين طور. در اسلام احكام قضا داريم؛ مالكيت و غصب داريم. اينها مشخص است. اما الان در موردي كه معلوم نيست ملك اين شخص است يا نيست؛ «اختلاف في دين او ميراث» اينجا چه كار بايد كرد؟ بگويند تو طبق رساله عمليه مرجع خودت عمل كن شما هم طبق رساله عمليه مرجع خودت؟! اين مال را به چه كسي بدهند؟ اين مسايل نيازمند دستگاه قضايي است كه مشخص كند اين مال مربوط به اين شخص است.
آن طرف هم بايد قبول كند، هرچند مقلد كس ديگري باشد. اين را امر حكومتي مي گويند. در اين مسايل با اين كه قانون هست، حكم اولي شرعي هم هست، اما به واسطه اختلافي كه در فتاوا يا در تشخيص موضوعات آن، يا در كيفيت اجراي احكام كلي پديد مي آيد ممكن است مصالح مسلمين از ميان برود و اگر امور را به عهده خودشان بگذارند هرج و مرج شود.
گاهي هم قانون داريم كه خيلي بين و روشن است، هيچ ابهامي هم در آن نيست، اختلاف فتوايي هم نيست، اما كساني هستند كه آگاهانه و آشكارا به اين قانون عمل نمي كنند. در احكام فردي اگر عمل نكند، خودش مرتكب گناه مي شود و به جهنم مي رود، اما اگر به قوانين اجتماعي عمل نكند يعني اينكه اموال ديگران را غصب كند، از ديوار مردم بالا رود، متعرض نواميس مردم شود، چاقوكشي كند، باج گيري كند، آدم دزدي كند و... قانون در اين باره معلوم است، هيچ ابهامي هم در آن نيست، اما باز كساني به اين قانون عمل نمي كنند. بايد دستگاهي باشد كه از تخلفات قانوني پيش گيري و امنيت اجتماعي را تأمين كند. اگر اين دستگاه ها نباشد چه مي شود؟ حالا كه قانون، مجري قانون و اين دستگاه وسيع انتظامي هست، چه قدر فساد پيش مي آيد؛ اگر اينها نبود چه مي شد؟ اينها وظايف حكومتي است و به عهده فرد نيست؛ البته وظيفه مسلمين است كه جلوي فساد را بگيرند و نگذارند به اموال و نواميس مردم تعرض شود. اينها اگرچه وظيفه عمومي است و هر كسي از دستش بربيايد بايد انجام دهد، اما مشكلات با اين شيوه حل نمي شود. وقتي من شب در خانه خودم خوابيده ام، شما هم همين طور، اگر كسي از ديوار مردم بالا رفت يا اينكه متعرض ناموس مردم شد، چه كسي به فريادش مي رسد؟ بايد يك دستگاه، مسايل امنيتي را رصد و امنيت را تأمين كند. نمي شود بگويند برويد طبق فتواي مرجعتان عمل كنيد. طبق فتواي مرجعمان همه مي دانيم دزدي حرام است اما هميشه در جامعه كساني هستند كه قوانين را رعايت نمي كنند. موادمخدر، الكل و چيزهاي مضر ديگر را همه مي دانند كه حرام است- غير از مثلا سيگار كه در آن اختلاف فتوا است- درباره موادمخدري كه خانمان برانداز است همه آن را حرام مي دانند و توزيع آن را مصداق فساد في الارض و افساد في الارض مي دانند، ولي با اين حال كساني هستند كه گوششان به اين حرف ها بدهكار نيست. اگر اين طور باشد و هيچ منعي براي اين افراد نباشد، كار جامعه به كجا مي رسد؟ اين را امر حكومتي مي گويند.
افزون بر اين در جامعه نيازهايي هست. افرادي معلولند، يا در جنگ معلول شده اند يا معلول مادرزادي هستند. گرفتارند نمي توانند به زندگي شان برسند. كسي كه فلج يا نابينا متولد شده است يا در اثر حادثه اي تصادف كرده و زمين گير شده و نمي تواند كار كند، چگونه بايد زندگي اش تأمين شود؟ اسلام حكم كرده زكات را به فقرا بدهيد: «انما الصدقات للفقراء والمساكين...»(توبه/59) اما اگر صرف همين فتوا باشد و دستگاهي نباشد كه به اينها رسيدگي كند، چه بسا بسياري از محرومان تلف بشوند و كسي به دادشان نرسد. اگر كسي نباشد كه بيماران را معالجه كند، اگر در جامعه نهادي نباشد كه مسئوليت رسيدگي به اينها را داشته باشد، چه مي شود؟ فقير اگر نان شب نداشته باشد مي ميرد. بيمار از بيماري تلف مي شود. بايد كساني متصدي مخصوص اين امور باشند و به اينها رسيدگي كنند. گاهي همسايه از حال همسايه خود خبر ندارد يا اگر خبر داشته باشد از او كاري برنمي آيد. گاهي هزينه برخي بيماري ها سر به فلك مي كشد. بعضي از دوستان مي گفتند قيمت برخي از آمپول ها دانه اي چهارصد هزار تومان است. در اين وضعيت، همسايه هم بداند كه همسايه اش مريض است و احتياج به چنين آمپولي دارد چه كمكي مي تواند بكند؟ اگر در جامعه نهادي متكفل اين كارها نباشد، امر جامعه به سامان نمي رسد. اينها تازه مواردي است كه ما قانون داريم ولي از آن تخلف مي شود.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي (دامت بركاته) در همايش تبيين علمي ولايت فقيه، قم- مدرسه فيضيه، 3/3/89
زلال بصيرت در ماه مبارك رمضان روزهاي فرد منتشر مي شود.

وزير كشور: 95 درصد مصوبات دور اول سفرهاي استاني اجرايي شده است

وزير كشور از اجرايي شدن بيش از 95 درصد مصوبات دور اول سفرهاي استاني خبر داد.
مصطفي محمد نجار درباره ميزان موفقيت استان ها در اجراي مصوبات سفرهاي استاني هيئت دولت عنوان كرد: به طور طبيعي كار اجرايي با مشكلات خاص خود روبروست اما آنچه مسلم است اين كه سفرهاي استاني دولت يك تحول عظيم و انقلابي دركار اجرايي كشور است.
وزير كشور تصريح كرد: خوشبختانه استان ها در اجراي مصوبات دور اول بالاي 95 درصد موفقيت داشته اند و در دور دوم و سوم هم پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته و در حال طي كردن روند خود هستند.
نجار همچنين با اشاره به آمادگي استانداري هاي سراسر كشور براي اجراي طرح بزرگ ايجاد 5/2 ميليون فرصت شغلي اظهار داشت: با توجه به اين كه وظايف هماهنگي و اجرايي اين طرح عظيم ملي به استانداري ها واگذار شده است، هم اكنون آمادگي خوبي در استان ها به وجود آمده است.
وي افزود: همايش هاي متعددي هم با حضور استانداران برگزار شده است و حتي در اين گردهمايي ها رئيس جمهور، معاون اول رئيس جمهور و وزراي مربوطه نيز حضور داشته اند و استانداري ها براي اجراي اين طرح به آمادگي لازم دست يافته اند و آشنايي كافي در اين زمينه دارند.
محمد نجار خاطرنشان كرد: خوشبختانه 5/2 ميليون فرصت شغلي كه به عنوان فرصت شغلي پايدار تعريف شده، پيش نويس آن در بخش ملي، استاني و دستگاهي تهيه شده و استانداران و دستگاه ها كاملاً توجيه و در حال پياده كردن برنامه ها هستند و اين طرح قطعاً انجام خواهد شد.
مصطفي محمد نجار در رابطه با برخي فعاليت هاي سياسي بدون مجوز در آستانه انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي هم گفت: ضوابط و قوانين لازم براي فعاليت سياسي در انتخابات وجود دارد و برگزاري انتخابات در كشور ما نيز چيز جديدي نيست و در ادوار متوالي انتخابات با صحت و سلامت برگزار شده است.
وي در عين حال گفت: البته فعاليت سياسي در انتخابات بايد در قالب قانون صورت بگيرد و چنانچه فعاليت هايي خارج از محدوده قانون انجام شود دستگاههاي مسئول مثل قوه قضائيه با آنها برخورد مي كند.
وي در پاسخ به اينكه وزارت كشور به عنوان مجري انتخابات براي جلوگيري و مقابله با چنين فعاليت هايي چه برنامه اي در دستور كار دارد گفت: ما هم به عنوان مجري انتخابات براساس ضوابط رفتار خواهيم كرد و اگر فعاليتي خارج از قانون در حيطه مأموريت ما صورت بگيرد آن را به دستگاههاي متولي برخورد گزارش مي كنيم.

توجيه پي درپي رسوايي هاي دولت انگليس طشت رسوايي بي بي سي را از بام انداخت

سرويس سياسي-
همزمان با فرا گير شدن اعتراضات اجتماعي نسبت به فقر و محروميت در انگليس رسانه هاي غربي با اتخاذ رويكردي جهت دار سعي در وارونه نشان دادن حقايق اعتراض هاي مردم فقير انگليس دارند.
اگرچه بسياري در ايران وقايع انگليس را پژواك توطئه اين كشور عليه جمهوري اسلامي ايران در دو سال گذشته مي دانند و عقيده دارند كه خداوند مكر مكاران را به خود آنها برگرداند اما آنچه كه اوضاع انگليس را شايسته ارزيابي و تحليل كرده است استفاده گسترده رسانه هاي مدعي اطلاع رساني شفاف و بدون جانبداري از تاكتيك هاي «فريب» «جابجايي مفاهيم» و «برچسب زني» بر مخالفان و معترضان است.
آشوبگران در لندن
معترضان در...
شبكه بي بي سي در ميان رسانه هاي انگليسي پيش قراول حمايت از دولت در مقابل معترضان است و تلاش دارد تا معترضان را عده اي اراذل و اوباش نشان دهد كه در حال غارت شهر لندن هستند.
بي بي سي بارها از تيتر «آشوب در لندن» براي گزارش حوادث لندن انتخاب كرده و تنها تصاويري از سرقت مغازه ها را نشان مي دهد.
همزمان با تشديد بحران امنيتي در لندن شبكه بي بي سي و اقمار وابسته به آن در تلاشي رسوا نه تنها اخبار اين تحولات را بايكوت نكردند بلكه اين حوادث را به طور گسترده اي پوشش دادند و سعي كردند با بمباران خبري و خبرسازي افكار عمومي انگليس را گمراه كنند.
اين شبكه در تاكتيكي نوين با ارائه انبوهي از اخبار آشوب گونه در لندن موجي گسترده از خبرسازي راه انداخت تا در ميان اين اخبار حوادث واقعي و اخبار اصلي تحولات را مخفي كند و بيش از پيش به حاشيه هاي ناآرامي هاي لندن مي پردازد و در اين شرايط مخاطب چنين گمان مي كند كه از تمام ابعاد بحران آگاه است ولي اين در حالي است كه از بحران به شكلي مناسب آگاه نيستند.
مقايسه دو گزارش
بي بي سي فارسي در 18 مرداد خبري با عنوان سومين شب آشوب در لندن به گسترش ناآرامي به شهرهاي ديگر منتشر كرد كه در ابتداي اين خبر چنين نوشته شده بود: «در پي گسترش ناآرامي در محله هاي مختلف لندن، پليس ضدشورش در بخش هاي مختلف اين شهر مستقر شده است و ماموران آتش نشاني در حال اطفاي آتش سوزي هاي ايجاد شده به وسيله آشوبگران هستند.
گزارشگر در اين خبر بيش از 8 بار از كلمه آشوب گر استفاده كرده است. اما در دو سال گذشته در ايران عده اي معدود در برخي از خيابان هاي تهران اقدام به آتش زدن اتوبوس ها و اماكن عمومي مي نمودند كه حتي يك بار صداي انگليس براي آنها از برچسب آشوبگر استفاده نكرد! اما گزارشگر بي بي سي آن زمان تظاهركنندگان ايران را معترض ناميد و در گزارش 25 خرداد 88 در بي بي سي فارسي نوشت: هر چند قرار بود راهپيمايي معترضان به نتيجه دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تنها به مسير بين ميادين انقلاب و آزادي تهران محدود شود، اما اخباري مبني بر گسترش مسير به خيابان هاي اطراف نيز شنيده شد.
همراهي رسانه هاي غربي
با دولت انگليس
با وجود اينكه امپراطوري رسانه اي غرب در ناآرامي هاي دو سال گذشته ايران تلاش مي كرد كه اوضاع را متشنج تر نمايند، در اين حادثه پشت به پليس قرار گرفته و لنز دوربين را رو به معترضان قرار داده اند تا اعمال و رفتار آنان غيرقانوني و آشوب گرانه به نمايش درآيد و به كمك پليس اعتراضات را سركوب نمايند.
در ذيل به گزارش هاي منابع خبري غرب در مورد نحوه پوشش اخبار اين اعتراضات توجه كنيد.
بي بي سي در گزارشي مي گويد؛ «يكشنبه شب نيز گروه هاي تبهكار در لندن دست به غارت مغازه ها زدند اما اين غارت در مقايسه با خشونت هاي اتفاق افتاد در شنبه شب، كمتر بود.
بنابراين گزارش، يكشنبه شب نيز پليس لندن به شدت مراقب اوضاع بود و در حالت آماده باش قرار داشت. بعدازظهر به پليس لندن گزارش داده شد كه تعدادي از جوانان در شمال تاتنهام مشغول شكستن شيشه هاي چند مغازه و تلاش براي غارت آنها هستند. در درگيري با اين افراد، يك خودروي پليس نيز آسيب ديد.»
ما در اين گزارش شاهد اين هستيم كه اين شبكه موجي از اخبار را به شكل كوتاه و ممتد ذكر كرده ولي به جزئيات كمتر پرداخته و كمتر از اصل ناآرامي در پايتخت انگليس با اخبار مرتبط سخن مي گويد.
خبرنگار بي بي سي در گزارشي از لندن به مناطق خوش نشين اين شهر رفته و به دنبال القاء اين نكته بود كه اوضاع در اين شهر همچنان آرام است.
ديگر رسانه هاي غربي نيز در تغيير جريان خبري درباره تحولات كنوني در انگليس مسيري شبيه به بي بي سي دارند البته تاكتيك آنها با بي بي سي متفاوت است و سعي دارند اين خبر را از صدر اخبار خارج كرده و تاكيد كنند كه آشوب در لندن مسئله حادي نيست.
شبكه خبري فرانس 24 در گزارشي با اشاره به اينكه اكنون آرامش به لندن بازگشته مدعي شد كه پليس اوضاع را تحت كنترل دارد و مردم واقعي افراد به جز معترضان هستند.
اين شبكه در گزارش خود بر آرام بودن اوضاع تاكيد كرد، اين در حالي است كه منابع خبري گزارش داده اند كه اعتراض ها علاوه بر لندن به ديگر شهرهاي انگليس نيز سرايت كرده است.
فرانس 24 اعتراض در لندن را سرقت و غارت اموال مردم توصيف و تصريح مي كند كه نيروهاي ويژه امنيتي در حال حمايت از اماكن عمومي هستند و مردم اين اقدامات را رد مي كنند و مردم پليس را ياري مي دهند.
تلويزيون الجزيره نيز همسو با ديگر رسانه هاي حامي غربي حوادث جاري در لندن را راهزني مي داند و گزارشي از همكاري مردم جارو به دست پخش مي كند كه براي كمك به بازسازي دوباره شهر وارد عمل شده اند.
شبكه سي ان ان نيز رويكردي شبيه به ديگر رسانه هاي غربي دارد و اوضاع جاري در لندن را غارت اين شهر توسط اشرار معرفي مي كند.
اين شبكه با تبليغ توان نيروي پليس سعي در ترساندن معترضان مي كند و تلاش دارد تا اين بحران را مختص به مهاجران بداند.
تلويزيون يورونيوز نيز خبر بحران جاري در لندن را نوعي غارت عمومي نشان دهد كه مهاجران آسيايي و آفريقايي آن را سازماندهي كرده اند، اين در حالي است كه تصاوير حاكي از آن است كه هرچند افراد سياه پوست در اين تظاهرات حضور دارند ولي تعداد زيادي از افراد معترض انگليس تبارهايي هستند كه شباهتي به مردم آسيايي ندارند.
بسياري از رسانه ها تلاش دارند تا اعتراض هاي مردم كنوني در انگليس را به فرزندان مهاجران فقير در برخي محله هاي لندن منتسب كنند ولي با فراگير شدن اين بحران مي توان ادعا كرد كه اين تلاش بي نتيجه خواهد بود.
شبكه خبري العربيه در گزارشي از گسترش اعتراضات در انگليس از لندن به چند شهر ديگر، تلاش كرد اين اعتراضات را آشوبگري تعدادي نوجوان انگليسي جلوه دهد كه بدون درخواستي معين اقدام به اغتشاش مي كنند.
اين شبكه خبري بدون اشاره به خواسته هاي حقيقي مردم و جوانان معترض انگليسي اعلام كرد شماري از جوانان مغازه ها و فروشگاه ها را به همراه تعدادي خودرو به آتش كشيده اند و پليس لندن براي رويارويي با اغتشاش بيشتر آماده مي شود.
العربيه با جانبداري كامل از پليس و دولت انگليس تلاش كرد اعتراض جوانان معترض اين كشور را فقط «آتش زدن خودروها و غارت فروشگاه ها» جلوه بدهد به همين دليل به نقل از فردي به نام عادل درويش كه وي را روزنامه نگار عرب مقيم لندن معرفي كرد، مدعي شد: آنچه در انگليس روي مي دهد اعتراض سازماندهي شده نيست و هيچ درخواست روشني ندارد.

به دنبال انتشار يك ويژه نامه موهن روزنامه ايران در آستانه توقيف قرار گرفت

سرويس سياسي-
دادستان تهران دستور قضايي برخورد با روزنامه ايران به خاطر يك ويژه نامه موهن را صادر كرد.
اين دستور پس از آن صادر شد كه روزنامه ايران در ويژه نامه اي به نام خاتون كه به صورت كامل به بحث و بررسي مسائل فرهنگي و اجتماعي زنان و دختران اختصاص دارد به حجاب برتر و چادر به شدت اهانت كرد و درصدد عادي سازي بدحجابي و تقبيح برخوردها با اين ناهنجاري برآمد.
روزنامه ايران در اين ويژه نامه كه به صورت تمام رنگي و با كاغذ گلاسه منتشر و رايگان توزيع شده است ضمن بيان انتقادات تند عليه طرح امنيت اخلاقي، «چادر مشكي» را پديده اي نامتناسب با فرهنگ زنان و دختران ايراني معرفي كرد كه از سوي ناصرالدين شاه قاجار به زنان ايران تحميل شده است!
مهدي كلهر مشاور معزول رئيس جمهور در مورد زمان ورود چادر مشكي به ايران مي گويد: «از سفرهاي اروپايي ناصرالدين شاه، شب كه به مجلس عياشي در اروپا مي رفت مي ديد آنجا لباس مردها مشكي است، كلاه سيلندري مردها مشكي است و زنها هم با لباس مشكي مي آيند. اين به نظرش آمد كه يك نوع سنگيني و وقار دارد وگرنه در اسلام به صراحت داريم كه رنگ تيره مكروه است. اين رنگ مشكي متكبرانه را ناصرالدين شاه آورد. خدا لعنتش كند. همين جور آتش به قبرش ببارد. خيلي مرد ملعوني است.»
وي در ادامه اظهارات گستاخانه خود چادر مشكي را بدترين پوشش در زمينه فلسفه حجاب ناميده و قانون حجاب و عفاف را با «ياساي چنگيز» فرمانده خونخوار مغول مقايسه كرده است!
در يكي از كاريكاتورهاي درج شده در اين ويژه نامه نيز با توهين به خيل كثير زنان محجبه جامعه، بي حجابي تقديس شده است.
گردانندگان روزنامه ايران و درصدر آن علي اكبر جوانفكر با انتشار اين نشريه تلاش كرده اند موضوع برخورد با بدحجابي را مضر نشان داده و دولت و شخص رئيس جمهور را مخالف آن معرفي كنند تا در كنار آن بتوانند به اهداف خود كه در رأس آن جذب برخي قشرهاي خاص با اهداف انتخاباتي است برسند.
در بخش هايي از اين ويژه نامه همچنين سعي شده طرفداري افراد بي حجاب از شخصيت هاي مختلف سياسي، به عنوان نمادي براي همگرايي به اصطلاح فرهنگي ميان بدحجاب ها و دين مداران معرفي شود.
ويژه نامه روزنامه ايران با بازخواني روند موضع گيري هاي رئيس جمهور در برخورد با بدحجابي دليل آشوب هاي فتنه گران را گشت ارشاد و مبارزه با بدحجابي معرفي مي كند و مسئول اصلي آن را نيز دلسوزاني مي داند كه براي رعايت از حريم حجاب به ميدان آمده اند.
ويژه نامه خاتون در ادامه اقدام به معرفي زنان برتر محجبه مي كند اما زماني كه در اين فهرست نگاهي مي اندازيم نام افرادي نظير مهناز افشار، آزاده اردكاني، هديه تهراني، ترانه عليدوستي و... را مي بينيم!
در همين حال ويژه نامه خاتون وابسته به مؤسسه ايران به سوء استفاده از برخي از اسامي و عناوين پرداخته است و بسياري از افرادي كه از آنها به عنوان مشاور نام برده شده يا مطالبي از آنها در اين ويژه نامه آمده موضوع را اساساً تكذيب كرده اند.
از جمله مجتبي زارعي كه نام او در ويژه نامه به عنوان مشاور درج شده ضمن تكذيب نقش خود تأكيد كرده كه موضوع را پيگيري خواهد كرد. حجت الاسلام قائم مقامي، آيت الله خاتمي و چند تن ديگر نيز مواضع مشابهي داشته اند.
خاطرنشان مي شود اصولگرايان و جريان هاي متدين حسب رهنمود رهبر معظم انقلاب درباره اولويت دادن به مسائل اصلي در قبال مسائل فرعي و حاشيه اي، اصرار دارند انحرافات جريان انحرافي را پاي دولت خدمتگزار ننويسند اما درست در مقابل، جريان انحرافي اصرار دارد با تحركات ضدفرهنگي اولاً چهره دولت را مخدوش كند و ثانياً اين تقابل ها را تعمداً به مسئله اول در كشور تبديل نمايند. درست به دليل همين اصرارها هم هست كه اصولگرايان معتقدند جريان انحرافي از سوي جريان فتنه مديريت مي شود و در واقع جاده صاف كن و حاشيه ساز جبهه فتنه است.

كعبي: ملاحظات جبهه پايداري درباره مكانيسم 8+7 براساس تفاهم حل و فصل مي شود

عضو كميته داوري جبهه متحد اصولگرايي تاكيد كرد كه بحث سهم خواهي در اين صحنه مطرح نيست و ملاحظات جبهه پايداري مدنظر خواهد بود.
آيت الله عباس كعبي با اشاره به جلسه نمايندگان جبهه پايداري با كميته 7 نفره، اظهار داشت: نمايندگان جبهه پايداري نظارت و اشكالات مدنظر خود را به اعضاي كميته داوري اعلام كردند و ما نيز اين موضوع را براساس تفاهم حل وفصل خواهيم كرد چرا كه مباحث مطرح شده از سوي جبهه پايداري در جبهه متحد قابل حل است.
وي با بيان اينكه جبهه پايداري به عنوان يكي از اضلاع موثر جبهه متحد اصولگرايان در قالب سازوكار جبهه متحد اصولگرايان فعاليت مي كند، افزود: فعاليت جبهه پايداري كاملا روشن و شفاف است.
عضو كميته داوري جبهه متحد اصولگرايان با بيان اينكه جبهه پايداري سازوكار وحدت اصولگرايان و منشور اصولگرايي را كه توسط جامعتين تنظيم شده، قبول دارند، گفت: اميدواريم كه با سازوكاري كه براي وحدت اصولگرايان تنظيم شده شاهد وحدت حداكثري در جبهه اصولگرايي باشيم.
كعبي در گفت وگو با فارس، با رد برخي ادعاها مبني بر سهم خواهي جبهه پايداري گفت: به هيچ عنوان بحث سهم خواهي در جبهه متحد اصولگرايي مطرح نيست، لذا از همه اصولگرايان مي خواهيم از هر اقدامي كه موجب التهاب رسانه اي مي شوند، پرهيز كنند.
گفتني است، سومين نشست شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان هفته جاري برگزار مي شود.

با ارسال نامه اي مطرح شد
دعوت دانشجويان از كاردار سفارت انگليس براي حضور در تجمع

دانشجويان كشورمان با صدور دعوت نامه اي به جين مريوت كاردار سفارت انگليس در تهران، از وي خواستند تا در تجمع دانشجويان در مقابل سفارت انگليس حاضر شود و پاسخ گوي جنايات وحشيانه رژيم سلطنتي متبوعش باشد.
به گزارش فارس، جمعي از دانشجويان كشورمان با ارسال دعوت نامه اي به جين مريوت كاردار سفارت انگليس در تهران، از وي خواستند تا در تجمع دانشجويان تهراني كه امروز مقابل سفارت انگليس برگزار مي شود، حضور پيدا كرده و پاسخ گوي خشونت هاي رژيم سلطنتي انگليس باشد.
در بخش هايي از اين نامه آمده است :
«اعتراضات مردمي انگليس به خوبي عجز ليبرال دموكراسي از اداره جوامع را به رخ جهانيان كشيد و ثابت كرد بر خلاف ظاهر سازي هاي صورت گرفته روح نظام هاي ليبرال دموكرات حتي ديكتاتور از نظام هاي پادشاهي منطقه مي باشد تا جايي كه دولت انگليس به خود اجازه داد حتي وحشيانه تر و پيشگام تر از ديكتاتورهاي خليج فارس با سگ به جان معترضين در خيابان هاي لندن و ديگر شهرهاي انگليس بيفتد و اين همان چيزي بود كه شما در نامه تان به مسئولان ايراني آن را رفتار حرفه اي و استاندارد پليس لندن در مواجهه با اعتراضات مردمي خوانديد.»
«يك بار ديگر لازم به ذكر است با شناختي كه از دولتي كه شما نماينده كنوني آن در خاك ايران هستيد داريم و از آنجايي كه شما بارها نگراني تان را در مورد حقوق بشر با حمايت تمام قد از ديكتاتورهاي منطقه و با حملات وحشيانه به ملت هاي منطقه ابراز داشته ايد، بعيد مي دانيم از حضور در يك تجمع دانشجويي براي پاسخ گويي به اقداماتتان امتناع فرماييد.»

به دليل تعلل در پذيرش طلبه بسيجي صورت گرفت
عزل رئيس دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي از سوي وزير بهداشت

وزير بهداشت رئيس دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي را بركنار كرد.
روز گذشته اعلام شد كه دكتر مرضيه وحيد دستجردي رئيس دانشگاه علوم پزشكي را به علت تعلل بيمارستان هاي وابسته به اين دانشگاه در پذيرش طلبه بسيجي آمر به معروف عزل كرده است.
با حكم دستجردي حسن ابوالقاسمي جايگزين محمدرضا رزاقي شده است.
وزير بهداشت پيش از اين هم رئيس بيمارستان شهداي تجريش را به همين دليل بركنار كرده بود.