(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 20 شهریور 1390- شماره 20020

بررسي تقابل بنيادين و ايدئولوژيك دنياي غرب و اسلام (1)
آنان كه با قرآن سر جنگ دارند
غفلت خواص، آتشي بر جان مظلومان جهان
انتخابات مجلس و امنيت كشور



بررسي تقابل بنيادين و ايدئولوژيك دنياي غرب و اسلام (1)
آنان كه با قرآن سر جنگ دارند

شبنم نادري
آنگاه سرانجام كساني كه اعمال بد مرتكب شدند به جايي رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به سخره گرفتند!(الروم/10)
سكانس اول:
يك شهروند آمريكايي در نزديكي سقوط برج هاي دوقلو ايستاده است. به ناگاه فندكي از جيبش بيرون مي آورد و برگه اي از كتاب قرآني را كه در دست دارد مي كند و آن را در برابر چشم مردم و پليس آتش مي زند. پليس ها هم مي نگرند و هيچ نمي كنند. يك كشيش ديوانه او را تحريك كرده بود. تنها نگراني اوباما، جان سربازان اش در عراق و افغانستان بود. براي همين از جونز خواست دست از كار احمقانه اش بردارد.
سكانس دوم:
يك نوجوان آمريكايي به صورت ناشناس ايميل حاوي اهانت براي اوباما ارسال مي كند. در كمترين زمان ممكن اطلاعات آمريكا اين نوجوان را شناسايي و دستگير مي كنند. اين نوجوان به جرم اهانت به رئيس جمهور تا ابد نمي تواند به آمريكا بازگردد.
ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن تمام شده است. مسلمانان جهان عيدفطر را به شكرانه توفيقات اين ماه پربركت به جشن نشسته اند. در روز 11سپتامبر و همزمان با برگزاري عيد فطر در كشورهاي اسلامي خبر تلخي روي تلكس رسانه هاي خبري كام مسلمانان را تلخ مي كند. خبري مبني بر اهانت به كتاب آسماني «قرآن». از سال ها پيش به اين طرف، دشمنان سياست اسلام هراسي و اسلام ستيزي را در دستور كار خود قرار داده و با صدها شيوه و هزاران ابزار تبليغاتي و عملياتي، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداخته اند. و به فرموده مقام معظم رهبري: «اين حلقه ديگري از زنجيره ننگيني است كه با خيانت سلمان رشدي مرتد آغاز شد و با حركت كاريكاتوريست خبيث دانماركي و دهها فيلم ضداسلام ساخته شده در هاليوود ادامه يافت و اكنون به اين نمايش نفرت انگيز رسيده است. پشت صحنه اين حركات شرارتبار چيست و كيست؟»
آيا مي توان تصور كرد كه تمامي آنها بدون برنامه ريزي و فقط از روي جهل و ناداني و يا مغرض بودن برخي نسبت به اسلام صورت گرفته و اين اهانت ها پشت پرده اي ندارد؟
1- آغاز سناريو
تقويم به سالگرد واقعه 11سپتامبر نزديك مي شود. عده اي از مسلمانان آمريكايي درصددند تا مسجدي را در نزديكي هاي ساختمان تجارت جهاني موسوم به برج هاي دوقلو احداث كنند.
«تري جونز» به عنوان عروسك بازي گردان جهت مخالفت با احداث اين مسجد انتخاب مي شود. وي كشيش يك كليساي محلي در ايالت فلوريداي آمريكا (كه تنها 50عضو دارد) اعلام مي كند كه قصد دارد در نهمين سالگرد حادثه يازدهم سپتامبر و همزمان با عيدفطر مسلمانان در محل برج هاي دوقلو، قرآن را بسوزاند. جنجال آفريني اين كشيش درقبال درخواست مسلمانان آمريكايي براي ساخت مسجدي با سناريوي قرآن سوزي وارد مرحله جديدي شد. اين پروژه نخست به صورت غيررسمي بيان شد ولي به طور رسمي از تاريخ 10مرداد 89 يعني چهل روز قبل از يازدهم سپتامبر كليد خورد.
در فراخوان اين اقدام موهن و تحريك آميز، هدف اين گونه توصيف شده كه براي آگاه سازي درباره خطر اسلام و اين كه (نعوذ بالله) قرآن كتابي است كه مردم را به سوي جهنم هدايت مي كند. تنها مسيري كه قرآن مردم را به سوي آن هدايت مي كند آتش ابدي است و ما مي خواهيم اين كتاب را در جايگاه آن يعني آتش قرار دهيم.
آنها سعي كرده اند در اين هدف گذاري يك استدلال بنشانند و قرآن را هادي جهنم بدانند نه هادي بهشت. قرآن بارها در آيات خود تصريح كرده كه هدايتگر به سوي رشد و رستگاري و رحمت است و از جهنم و آتش نجات مي دهد و در سوره اسراء مي فرمايد: «ان هذا القرآن يهدي» يعني قرآن همواره و هميشه هدايت مي كند. و در سوره لقمان مي فرمايد: «هدي و رحمه للمحسنين» و در سوره زمر مي فرمايد: «ذلك هدي الله» اين كتاب وسيله هدايت الهي است. و در سوره غافر هم اين نام را بر قرآن نهاده و در سوره فصلت آيه44 مي فرمايد: «هدي و شفاء» يعني قرآن هدايتگر و شفادهنده است.
آنها بر خلاف آيات نوراني قرآن آن را- نستجيربالله- گمراه كننده معرفي كرده و جاي جهنم و بهشت و رشد و غي و هدايت و ضلالت را عوض نمودند.
تري جونز كشيش و مسئول اين كليسا گفته بود: «هدف از اين اقدام و فعاليت هاي مشابه آن، اين است كه به مسلمانان فرصت دهيم از دين خود برگردند.»
«تري جونز» كيست؟ چگونه يك كشيش به خودش جرأت داده در برابر مقدسات يك ونيم ميليارد مسلمان در جهان بايستد؟
تري جونز و كليساي وي سابقه طولاني در اسلام ستيزي دارند. جونز (58ساله) با نوشتن كتاب «اسلام از شيطان است» و با سابقه سياه ضداسلامي، بهترين فرد براي كليد زدن اين سناريو بود. جونز در سخنراني ها و كتاب خود، اسلام را ديني شيطاني خوانده و با سخناني تحريك آميز خواستار اقدام مسيحيان براي نابودي اسلام شده است.
«كشيش جونز» افكار سياسي افراطي دارد و مروج نظريه جرج بوش رييس جمهوري سابق آمريكا تحت عنوان «جنگ افروزي صليبي نوين» و طرفدار قتل عام مردم عراق و افغانستان در قالب جنگ شناخته مي شود.
اين كشيش آمريكايي همواره از اينكه اسلام بيش از يك و نيم ميليارد نفر پيرو دارد ناراحت بوده و به همين دليل در توجيه اقدامش مي گويد: «هدف از اين اقدام و فعاليت هاي مشابه آن، اين است كه به مسلمانان فرصت دهيم از دين خود برگردند.»
ديدگاه هاي سياسي اين كشيش عليه مسيحيت و اسلام با بسياري از فعاليت ها و نظريه هاي صهيونيستي كه در جهان مسيحيت شناخته شده است تطابق دارد.
يك سياستمدار كشيش در انگليس به نام «اوليور كرمويل» پايه هاي ديني، سياسي و ايدئولوژيكي صهيونيسم مسيحي را در فاصله سال هاي 1649-1659 بنياد گذاشت كه در قرن 19 با فعاليت يك كشيش ديگر به نام «لوييس واي» گسترش يافت و با حمايت گسترده اين تشكل، صهيونيست ها و جاسوسان رژيم صهيونيستي توانستند به عنوان كشيش به كليساها نفوذ كنند كه اين روند همچنان ادامه دارد. صهيونيسم مسيحي كه با استفاده از شبكه صهيونيستي نفوذ كرده در كليساها فعاليت هاي خود را عليه اسلام و مسيحيت سازماندهي مي كند در آمريكا نيز توانست افزون بر دولت هاي اين كشور، رسانه هاي گروهي غرب را براي انتشار افكار، باورها و روياهاي خود به خدمت بگيرد و اين دامنه را تا اروپا گسترش دهد. بسياري از مسيحيان و مخالفان رژيم صهيونيستي از جمله يهوديان كه شمار زيادي از خاخام ها نيز در اين جمع هستند معتقدند شبكه اي از صهيونيست ها با نفوذ در محافل كليسايي و كشيشي مديريت بسياري از كليساها را در دست گرفته اند و عليه مسيحيت و حتي دين واقعي يهود نيز فعاليت مي كنند كه تازه ترين مورد آن مجاز دانستن آتش زدن كتاب مقدس مسيحيان توسط تري جونز است.
2-انحراف افكار عمومي از حادثه 11 سپتامبر
در يازدهم سپتامبر سال 2001 ناگهان چند هواپيماي مسافربري ربوده شده در فضاي بسيار امنيتي آمريكا به پرواز درآمدند و مراكز حساس اين كشور از جمله ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع) و برج هاي دوقلو شهر نيويورك را هدف گرفتند.
در اين حادثه برج هاي دوقلو فروريختند و حدود 3000 نفر قرباني شدند. اما بسرعت انگشت اتهام به سوي مسلمانان و بخصوص يك گروه افراطي منتسب به مسلمانان اما دست پرورده دستگاه امنيتي و اطلاعاتي آمريكا تحت نام القاعده نشانه رفت. هر چند كمتر كسي از همان ابتدا اين طراحي را باور مي كرد اما به لطف رسانه هاي صهيونيستي شرايط براي شروع جنگ ضداسلام با حمله به افغانستان به بهانه يافتن تروريست هاي القاعده به رهبري «بن لادن» آغاز شد.
ارتباط اين اقدام با عنوان قرآن سوزي با حادثه 11 سپتامبر در راستاي پروژه اسلام هراسي و اسلام ستيزي است كه آمريكايي ها پس از حوادث 11 سپتامبر آن را به شيوه هاي جديد آغاز كردند. در واقع پس از اين حادثه، مفهوم مبارزه با تروريسم كه جرج بوش آن را در 22 سپتامبر 2001 در جمع نمايندگان كنگره تبيين كرد گسترش يافت و دولتها را در مقابل انتخاب اين گزينه قرار داد: آنكه با ما نيست، عليه ما است!
ساختار نظام فكري آمريكا نيز در سياست خارجي تغيير و به سوي يك نظام سلسله مراتبي امري و غيرمشروط سوق پيدا كرد. كساني كه اين حمله را هدايت و رهبري كردند، خوب مي دانستند، اين حمله مي تواند به درگيري و منازعات بي نهايت جدي ميان آمريكا و متهمين (جهان عرب و اسلام) منجر شود. به ويژه زماني كه افكار عمومي در غرب و آمريكا كاملا آماده است تا از همان لحظه نخست حادثه بپذيرد كه مرتكبين اين حملات، اعراب و مسلمانان هستند. تازه ترين شواهد و مدارك به دست آمده درباره حادثه 11 سپتامبر حاكي از آن است كه تمام آنچه تاكنون از سوي مقامات آمريكا درباره حمله به برج هاي دوقلو گفته شده، دروغي بزرگ و داستاني ساختگي است. پايگاه اينترنتي اطلاع رساني آمريكايي موسوم به «ديجيتال جورنال» نوشت: يك گروه تحقيق متشكل از تعداد زيادي از مهندسان و كارشناس ساختمان از آمريكا موسوم به «گروه حقيقت ياب 11 سپتامبر» پس از انجام تحقيقاتي درباره اين حادثه به شواهد مهمي دست يافته اند كه ثابت مي كند داستاني كه مقامات و منابع رسمي آمريكا درباره اين حادثه ساخته اند، دروغي بيش نيست. بسياري از كارشناسان معتقدند كه آمريكا حادثه 11 سپتامبر را سازماندهي كرد تا بتواند از آن به عنوان دستاويزي براي لشكركشي به عراق استفاده كند.
برخي از استدلالات مبني بر دروغ بودن حادثه 11 سپتامبر:
1-گروه مهندسان و كارشناسان ساختماني كه درباره حادثه يازده سپتامبر و چگونگي سقوط برج هاي دوقلو تحقيق كرده اند، به اين نتيجه رسيده اند كه سقوط اين برج ها به شكلي كه در تصاوير معروف از آن حادثه ديده مي شود به هيچ وجه نمي تواند نتيجه برخورد هواپيما و شعله هاي آتش ناشي از سوخت هواپيما باشد.
2-يهوديان در آن روز در ساختمان تجارت جهاني حضور نداشتند. اين كه چگونه به يهودي ها گفته شد تا در خانه بمانند و اين امر را از همكاران خود پنهان نگهدارند سوالي است كه در ميان مردم به خاطر اين اعتقاد بروز مي كند كه «صهيونيست ها» در پس بسياري از دردسرهايي قرار دارند كه آنها با آن مواجه هستند.
3-روزنامه ها و رسانه هاي مختلف آمريكايي مطالبي را منتشر كرده اند كه مويد اين امر است كه عاملان حملات تروريستي براساس اعلام دستگاه هاي امنيتي آمريكا از قبل در موضع شبهه قرار داشته يا اينكه تحت مراقبت و كنترل بوده اند، براي دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا بسيار آسان بوده تا چنين حملاتي را پيش بيني كنند و آن را ناكام گذارند.
4-هر چند «بن لادن» به هنگام وقوع اين حادثه از سوي اين محافل مهم ترين دشمن آمريكا معرفي شد ولي اين نكته قابل توجه است كه چرا اكنون به فراموشي سپرده و از دشمنان ديگري نام مي برند. اين فراموشي عمدي بار ديگر اين احتمال را تقويت مي كند كه در اين حادثه دستگاه هاي حاكميتي آمريكا دخالت داشته اند و از پروژه بن لادن و القاعده تنها براي پوشاندن حقايق استفاده كرده اند.
5- موفقيت حملات تروريستي به آمريكا، مي تواند برخي را به اين تحليل برساند كه دستگاه اطلاعاتي آمريكا با شكست مواجه شده است و بايد در شايستگي و صلاحيت آن براي برقراري امنيت ترديد كرد. از ديدگاه و منظر كارشناسانه پارامترهاي شكست يا ترديد در عدم كارايي دستگاه اطلاعاتي آمريكا، پارامترهايي است كه با واقعيت تطبيق نمي كند، زيرا ملاحظه مي كنيم كه به طور قطع سازمان اطلاعاتي آمريكا از دشمن حقيقي غافل شده اند، اين امر سبب شده است تا دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا نتوانند چنين حملاتي را پيش بيني كنند. در نتيجه فرصت كافي براي آنها دست نداد تا اين عمليات را ناكام كنند، و در همين حال ايالات متحده آمريكا اتهامات كوركورانه و بي هدفي را متوجه بي گناهان كرده است، اتهاماتي كه ادله كامل و كافي آن را تاييد نمي كند.
6- در يك تحليل بايد گفت، دشمن حقيقي يا دشمن اصلي ميان كشورهاي اسلامي و عربي نسبت به آمريكا وجود ندارد. اين البته به معناي انكار رنجش و انزجار شديد كشورهاي اسلامي و عربي از آمريكا نمي باشد، چون اين كشورها به دليل جانبداري كامل آمريكا از رژيم صهيونيستي ناراحتند، اما به هر حال اين رفتار آمريكا، ملتهاي عربي و اسلامي را به اين فكر نمي اندازد تا بر ضد آمريكا وارد جنگ شوند و بيگناهان را به قتل برسانند.
7- دليل انهدام برجها ذوب شدن اسكلت فلزي بر اثر حرارت ناشي از انفجار هواپيماها عنوان شده، پذيرفته اين ادعا بدين معناست كه گرما از طبقات فوقاني به فونداسيون، منتقل و موجب نشست برجها شده حال آنكه گرما در فلزات به صورت رسانايي از پايين به بالا منتقل مي شود، علاوه بر اين گرما باعث فرو ريختن بنا شده چرا ابتدا طبقات بالاي محل برخورد دچار ريزش شد. بلكه انهدام برجها از طبقات پايين آغاز شد چرا برجها به جاي فرو ريختن مرحله به مرحله متلاشي نشد.
8- فاكس نيوز سال گذشته از گزارش هاي فوق العاده محرمانه دستگاه هاي امنيتي آمريكا مبني بر احتمال مشاركت اسرائيل در حادثه تروريستي يازده سپتامبر خبر داد. بنابر گزارش اين تلويزيون، اطلاعات به دست آمده نشان از اين امر دارد كه اسرائيلي هاي بسياري در داخل و خارج هستند كه همگرايي هاي زيادي در رابطه با جاسوسي از آمريكا دارند. فاكس نيوز در گزارش خود اعلام كرد: بيش از 60 اسرائيلي در ارتباط با حادثه 11 سپتامبر دستگير و به دلايل مختلف بازداشت شدند كه چند تن از نظاميان فعال و در حال خدمت اسرائيلي نيز در بين بازداشت شدگان بودند. به گزارش اين تلويزيون، گرچه نشانه اي بر دخالت رژيم اسرائيل در 11 سپتامبر وجود ندارد، اما بازرسان شك دارند كه ممكن است اسرائيلي ها اطلاعاتي را پيشاپيش درباره حمله به دست آورده باشند و آن را به آمريكا ارائه نداده اند. به گزارش اين شبكه، بازرسان در مورد ارائه اطلاعات درباره اين اسرائيلي ها مي گويند شواهد و قراين مربوط به اين اسرائيلي ها و ارتباط آنها با يازده سپتامبر محرمانه است و نمي توانيم درباره اين شواهد جمع آوري شده صحبت كنيم و اين اطلاعات محرمانه است.
9- اين فرضيه كه ضربه ناشي از اصابت متحركي ثقيل با سرعت زياد به برجها عامل انهدام بوده هم منتفي است زيرا برجها به منظور مقابله با گردباد و طوفانهاي آتلانتيك به صورتي ايمن طراحي شده و سه دهه پابرجا بوده و دچار هيچ ارتعاشي نشده بود.
10- سقوط ساختمان شماره 7 مركز تجارت جهاني در عرض چند ثانيه و به فاصله زماني چند ساعت پس از سقوط برج هاي دوقلوي مركز تجارت جهاني يكي ديگر از شواهدي است كه نشان مي دهد داستان ربودن هواپيماها توسط تروريست هاي انتحاري و برخورد آنها با برج هاي دوقلو سناريويي دروغين بيش نيست زيرا اين ساختمان بدون آنكه هيچ هواپيما يا شيء ديگري به آن برخورد كند، ناگهان سقوط كرد.
11- نويسنده كتاب دروغ بزرگ كه بعد از حوادث 11 سپتامبر در سال 2002 به چاپ رسيد دلايل زيادي مبني بر اينكه حمله به برجهاي دوقلو مركز تجارت جهاني واقع در نيويورك سازمان داده شده و از جانب مقامات آمريكا بوده قلمداد نموده و براي اثبات ادعايش دلايل زيادي ارايه كرده است.
اگرچه داستان ساختگي حمله تروريستي به برج هاي دوقلو از همان روز اول كاملا مشكوك به نظر مي رسيد و بسياري از كارشناسان و تحليل گران اين حادثه را نقشه «سيا» در زمان «جرج بوش» رئيس جمهوري وقت آمريكا، براي زمينه سازي به منظور حمله نظامي به افغانستان و عراق دانستند، اما نتايج حاصل از تحقيق اخير كارشناسان ساختماني، تعمدي بودن اين سناريو را بيش از پيش ثابت مي كند. با وجود تمام تلاش هاي آمريكا بايد گفت اين ايده ها نخستين ناكامي در مبارزه عليه تروريسم است چرا كه آنها در متقاعد كردن مردم خاورميانه به اين امر كه آمريكا عليه تروريسم در نبرد مي باشد نه اين كه در يك جنگ صليبي عليه اسلام است، ناكام بوده اند. مردم خاورميانه با چيدن معادلات در كنار هم به اين نتيجه رسيده اند كه سياست هاي واشنگتن بعد از حملات 11 سپتامبر بخصوص حمله به عراق نشان داد كه آمريكا و رژيم صهيونيستي نقابي بر چهره زده و در پشت پرده، حادثه 11 سپتامبر را كارگرداني كرده اند.
شك و ترديد مردم جهان نيز بويژه آمريكايي ها نسبت به اين طراحي آمريكايي- صهيونيستي، بيشتر و بيشتر شد و امسال و در آستانه يازدهم سپتامبر يك نظرسنجي در آمريكا نشان مي دهد كه امروز تنها 16 درصد باور دارند كه اقدام تروريستي كار القاعده بوده و پذيرفته اند كه اين حادثه طرحي آمريكايي- صهيونيستي بوده است.
3- بازي دوگانه مقامات آمريكايي
يكي ديگر از نشانه هاي بارز سناريوي قرآن سوزي براي انحراف افكار عمومي، ورود مقامات ارشد آمريكايي و حتي پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) براي توقف اين سناريو است.
دراين سناريو بازي دو گانه مقامات آمريكايي و رسانه هاي اين كشور آشكار است. شايد مخالفت هاي مقامات سياسي و نظامي آمريكايي با قرآن سوزي و يا حمايت«باراك اوباما» از ساخت مسجد نشان از رويكردي مثبت داشته باشد اما در بطن اين ماجرا قطعا اسلام ستيزي، اسلام هراسي و تلاش براي انحراف افكار مردم آمريكا نهفته است. همزمان با ابزار مخالفت هاي گسترده مقامات آمريكايي با قصد يك كشيش براي قرآن سوزي، ورود رسانه هاي آمريكايي از جمله سي ان ان و گفت و گوهاي مستمر با اين كشيش گمنام، سناريو بودن اين طرح را بيش از پيش تقويت مي كند. از يك سو تبليغ گسترده اين قصد شنيع كشيش آمريكايي با هدف اسلام ستيزي و اسلام هراسي و از طرف ديگر تحميل احترام تصنعي مقامات آمريكايي به اديان ديگر بخشي از اين بازي دوگانه سياسي- رسانه اي است كه موجب جريحه دار شدن و تحريك احساسات بيش از يك و نيم ميليارد مسلمان در سراسر جهان شده است.
ابتدا، ژنرال «ديويد پترائوس» فرمانده نيروهاي آمريكايي و نيروهاي ناتو در افغانستان درباره پيامدهاي وخيم فراخوان موهن يك كشيش گمنام براي سوزاندن كتاب آسماني مسلمانان هشدار داد و گفت كه اين اقدام جان سربازان آمريكايي را در نقاط مختلف جهان به خطر مي اندازد.
دراين اثنا تعدادي از نمايندگان اديان با «اريك هولدر» وزير دادگستري آمريكا ملاقات كرده و از او خواستار اتخاذ اقداماتي قاطع عليه تعدي كنندگان به مسلمانان شدند.
هولدر نيز درپايان اين ديدار گفت كه برنامه قرآن سوزي اقدامي زشت و خطرناك است.
«اندرس فوگ راسموسن» دبيركل ناتو نيز برنامه قرآن سوزي را محكوم كرد و گفت كه اين اقدام جان نيروهاي ناتو در افغانستان را به خطر مي اندازد.
«هيلاري كلينتون» وزير امورخارجه آمريكا نيز بعداز مخالفت كاخ سفيد با برنامه قرآن سوزي، به صف محكوم كنندگان قصد كشيش گمنام آمريكايي پيوست.
كلينتون دريك مراسم افطاري حاضر شد و گفت كه اين اقدام خوبي نيست و آمريكا معتقد به همزيستي مسالمت آميز با اديان الهي است.
اوباما هم از اين غافله عقب نمانده و در گفت وگو با شبكه «اي بي سي» ضمن محكوم كردن قصد كليسايي كوچك در فلوريدا براي سوزاندن قرآن در مراسم سالگرد يازدهم سپتامبر، آن را اقدامي خطرناك و ويرانگر خواند و گفت كه پيامدهاي خطرناكي بدنبال خواهد داشت.
وي افزود: به عنوان فرمانده نيروهاي مسلح آمريكا مايل هستم به كشيش جونز بگويم كه اين برنامه خطر بزرگي براي نظاميان ما درعراق و افغانستان دارد و به تقويت القاعده منجر خواهد شد.
4-سخنان متضاد كشيش آمريكايي
تري جونز كشيش آمريكايي كه با فراخوان موهن قرآن سوزي به يكباره دركانون خبري قرار گرفته بود و بيشتر وقت خود را در گفت وگو با رسانه هاي مختلف تصويري و مكتوب مي گذراند، سخنان متضادي بر زبان مي راند، تا جايي كه گاهي بر اين اقدام خود اصرار مي ورزيد و گاهي هم عقب نشيني مي كرد. و در نهايت اعلام كرد كه از اقدام خود منصرف شده است. درست زماني كه با اين تز خود به تحريك افكار عمومي پرداخته بود.
ادامه دارد

 



غفلت خواص، آتشي بر جان مظلومان جهان

علي شيرازي
همه قدرت استكبار براي مهار اقتدار جمهوري اسلامي ايران بسيج شده بود، تا با طراحي هاي پيچيده در جنگ نرم و با انقلابي مخملين و با پيوند تمامي ضدانقلاب داخل و خارج و وحدت اپوزيسيون و سلطنت طلبان و قدرت طلبان و واخوردگان سياسي و مرعوبان غرب و با غفلت خواص فزون خواه، در انتخابات دهم رياست جمهوري در سال1388، اهداف از پيش تعيين شده قابل دسترسي شود. هدف اين بود كه با شكل دهي فتنه سبز، آرمان هاي ملت ايران را دفن كنند و ديگر بار زمينه سلطه آمريكا را در اين كشور فراهم آورند؛ و بنيان نظام الهي و حاكميت دين را در ايران برهم بريزند و انتقام ضرر سي ساله خود را از ملت ايران بگيرند. هوشمندي و هدايت عالمانه و مقتدرانه مقام معظم رهبري و حضور زيبا و زمان شناسانه مردم متدين و عزيز ايران اسلامي، همه طرح ها و نيرنگ هاي اهريمنان را درهم شكست و يك بار ديگر دولت آمريكا از ملت ايران سيلي خورد.
هنوز اثرات زخم هاي استكبار در شكست فتنه 88 التيام نيافته بود كه پيكر نيمه جان او در حوادث به وجود آمده در تونس و مصر و يمن و ليبي روبه ضعف رفت و دربه دري زين العابدين بن علي، حسني مبارك، علي عبدالله صالح و قذافي؛ اين نوكران و سرسپردگان غرب، سران كاخ سفيد و غاصبان صهيونيست را عزادار نمود.
گسترش انقلاب هادر كشور هاي اسلامي، يكي پس از ديگري و الگوگيري مردم بحرين و اردن و عربستان از ملت ايران و توسعه اقتدار جمهوري اسلامي ايران در عراق و افغانستان و لبنان و فلسطين و نگاه زيباي مردم خاور دور و نزديك و آسيا و آفريقا به اسلام و ارزش هاي الهي و شروع مبارزه اي سخت در اروپا و قاره آمريكا بر عليه ظالمان و طاغوت هاي جهان، عزاي مستكبرين را مضاعف نمود و امروز همه آنان را به پهنه انتقام از عامل اصلي اين حركت هاي گسترده و مردمي؛ يعني ايران اسلامي وارد نموده است. يقيناً چنين دشمناني آسيب ديده، باتوجه به تجربه هاي ديروز، ميدان انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي را عرصه تهاجم وسيع و مرموزانه خود قرار خواهند داد؛ تا بلكه انتقام سهمي از دردهاي خويش را از ملت انقلابي ايران بگيرند.
مردم متدين و عزيز ايران بايد با هوشياري و بصيرت و باتوجه به تجربه انتخابات خردادماه1388، چشم خود را از هميشه بازتر نگه دارند و با حفظ وحدت و بيداري و با تبعيت كامل از مقام معظم رهبري، هر فتنه اي را قبل از وقوع در نطفه خفه كنند.
مطمئن باشيم كه آمريكا و اياديش و همه آسيب ديدگان از قدرت ملت هاي اسلامي و تمامي طاغوت هايي كه در مسير سقوط قرار گرفته اند، درصدد انتقام گيري از ملت بزرگ ايران و انقلاب اسلامي اند؛ و صحنه انتخابات مهم ترين عرصه رخنه اي است كه امكان نفوذ هر دشمني در آن را متصور مي سازد.
بزرگان و خواص اگر هوشيار نباشند و از تجربه انتخابات دهم رياست جمهوري پند نگيرند، چه بسا غفلت و گناهشان دامنگير تعدادي گردد كه به جاي پيمودن راه صعود، مسير سقوط نظام اسلامي را هموار و فتنه ديگري را بارور سازند.
لازم است از صدر نهضت حضرت روح الله تا به امروز، همه تاريخ انقلاب اسلامي را با دقت مرور كنيم، حوادث بوجود آمده را بررسي نماييم، زيان و ضرر مردودين در عرصه هاي امتحان الهي را آينه عبرت قرار دهيم و با الهام گرفتن از اندرزهاي دو امام انقلاب؛ خميني بزرگ و خامنه اي عزيز، راه پيش رو را به زيبايي طي كنيم و با ايجاد حماسه اي بزرگ در اسفندماه سال جاري، پشت حريف را به خاك برسانيم و طرح هاي ابلهانه اش را درهم بشكنيم.
خواص به خوبي مستحضرند كه دنيا سراي فنا و هر لحظه براي ما امتحاني بزرگ است كه سربلندي من و ما در اين عرصه ها، عزت جهان اسلام را در بر خواهد داشت. عزتي كه در پرتو آن ميليون ها انسان مظلوم از زير چنگال مستكبرين و يوغ ظالمان رها شده و در دنيايي آزاد و در زير سايه دين و ايمان تنفس خواهند كرد.
غفلت خواص، آتشي را برجان مظلومان جهان مي اندازد كه بلاي آن در دو سرا دامنگير خواص غافل و مردود خواهد شد؛ و حيثيت آنان را در اين جهان برباد خواهد داد.
امروز همه مسلمانان مظلوم لبنان و فلسطين و مصر و تونس و بحرين و يمن و عربستان و اردن و عراق و افغانستان و پاكستان و تركيه و ليبي و هند و آذربايجان و كويت و امارات و قطر و اندونزي و انگليس و آلمان و فرانسه و روسيه و آمريكا چشم به عملكرد خواص جمهوري اسلامي ايران دوخته اند؛ تا براثر حركت عالمانه و عاقلانه آنان، جهان بدون ديكتاتور زيباتر و زودتر رقم بخورد و ريشه هر فتنه اي از سوي مستكبرين و جهان خواران خشكيده شود.
غفلت خواص در انتخابات پيش رو، دشمن را پررو و مظلومان جهان را نااميد مي سازد و در عوض بيداري و هوشياري و وحدت خواص، دشمن را زمين گير و امت اسلامي جهان را اميدوار ساخته و پرچم استقلال ملت ها را بر بلنداي كره زمين به اهتزاز درمي آورد.
به يقين رضايت حضرت محبوب در بيداري و هوشياري و وحدت خواص قابل شهود است؛ و اين بيداري و درايت، بيني هر شيطاني را به خاك مي مالد و كمر شيطان بزرگ؛ آمريكا را مي شكند.
خواص امروز بايد با سير در زندگي خواص عصر اميرمؤمنان و حضرت سيدالشهداء-عليه السلام- و با دقت در درس ها، آموزه ها و عبرت هاي فتنه88، مانع بروز فتنه اي ديگر از جنس فتنه سبز شوند.
تا دست خدا بر سر ملت ايران است و پرچم نهضت را حضرت خامنه اي بر دوش دارد، جمهوري اسلامي ايران زيباتر از ديروز، چراغ راه آيندگان است. بگذاريم خواص نيز در اين مسير هدايت، ماه تاباني باشند كه وظيفه نورگيري و نوردهي را به زيبايي به انجام رسانند و در عزت آينده جهان اسلام سهيم و شريك باشند.
فتنه گران ديروز؛ بني صدر و منتظري و شريعتمداري و قطب زاده و بازرگان و منافقين و مجاهدين انقلاب و نهضت آزادي و مشاركت و سران فتنه88؛ خاتمي و موسوي و كروبي و همه مردودان در امتحان بزرگ انتخابات1388، چه سودي بردند كه من و ما بخواهيم با غفلت خويش، راه گذشتگان را بپيماييم و يك بار ديگر آزموده را بيازماييم.
غفلت خواص در زمان حساس كنوني و در دوراني كه جهان اسلام به عنوان «چراغ راه» به اقتدار جمهوري اسلامي محتاج است، يقيناً گناهش از غفلت در انتخابات88 بيشتر است؛ و جرم غافل بسي بالاتر از جرم موسوي و كروبي و خاتمي و هم پياله هاي آنان است.
آمريكا و ايادي اش دست به دست هم داده اند؛ تا صحنه انتخابات پيش رو را به عرصه انتقام از ملت مظلوم ايران و مسلمانان جهان تبديل كنند؛ هر جريان و خط انحرافي كه با دشمن هم نوا و هم صدا شده، به همان سرنوشتي گرفتار مي گردد كه پيشينيان از عوامل فتنه به آن مبتلا شدند و يقيناً ملت ايران از گناه آنان نخواهد گذشت و در فرداي قيامت نيز در آتش قهر الهي خواهند سوخت.
خواص در جايگاه الگو بودن، بايد با هوشياري و دقت و آگاهي و بصيرت، ياري مهربان براي رهبري و پشتيباني قوي براي ملت ايران باشند و هر دسيسه و نيرنگ دغلبازان و ظالمان جهاني را درهم بشكنند و محبت مردم به خود را همچنان پايدار نگه دارند.
از خواص آگاه و بيدار، جز اين انتظاري نيست و با ياري خدا درايت و هوشياري آنان، طرح ها و نقشه هاي دشمنان را نقش بر آب خواهد نمود و انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي را به زيباترين عرصه حضور ملت ايران تبديل خواهدكرد. حضوري كه از درون آن استحكام پايه هاي قدرت جمهوري اسلامي ايران متولد خواهد شد؛ و اضمحلال نظام هاي پادشاهي را به ارمغان خواهد آورد.

 



انتخابات مجلس و امنيت كشور

احمد قديري
آنچه در سخنان مقام معظم رهبري درخطبه نماز عيد مشهود بود، نگراني از چالشي است كه انتخابات مجلس پيش رو مي تواند براي امنيت كشور در برداشته باشد و دراين مطلب تلاش برتبار شناسي آن هشدار است.
1-مسلماً وقتي دو واژه «انتخابات» و «امنيت» دركنار هم مي آيد، اذهان خواسته و ناخواسته متوجه حواشي بعد از انتخابات 88 مي شوند و اينكه چگونه منافع دشمنان بيروني و خواص آلوده با هم گره مي خورد و كينه توزان و نيز فريب خوردگان داخلي نقش پياده نظام پروژه تقلب در انتخابات (گام اول براندازي) را برعهده مي گيرند. در بررسي اين واقعه و علل و «عوامل» آن سخن ها گفته و قلم ها زده شده و لازم به تكرار آن نيست. ضمن اينكه روشنگري هاي صورت گرفته از 2 سال گذشته تاكنون و ان شاءالله تا اسفند 90 و ما بعد آن، به نظر مي رسد جايي براي تكرار اين سياست نخ نما شده باقي نمي گذارد و ديگر خيز برداشتن رسانه اي دشمنان و پادوهاي داخلي آنان بر تهديد «تحريم» و تهمت «تقلب» و در نتيجه ايجاد زمينه ذهني براي زير سوال بردن نتيجه و دست آوردهاي انتخابات اثر و جايگاهي نخواهد داشت. چرا كه اثر آن واكسيناسيون سياسي هنوز پا برجاست و البته احتياط شرط عقل، و غفت موجب ندامت است.
2- خود مشغولي مسئولان، توجه حواس كانديداهاي آتي (نمايندگان و مديران فعلي) به حوزه هاي انتخابيه مدنظر، نمايش هاي سياسي عوام پسند و تخصيص نا بجا و بعضاً غير ضروري منابع مالي به حوزه هاي انتخابيه، آن هم بدون در نظر گرفتن اولويت ها، خطري جدي است كه اقتصاد كشور را تهديد مي كند و با توجه به سايه سنگين تحريم ها، امنيت اقتصادي كشور را نشانه رفته است. در اين زمينه لازم است دولت محترم بسيار زودتر از موعد مقرر لايحه بودجه سال 91 را تقديم مجلس كند تا هم لايحه دولت و هم تغييرات مجلس، فرصت نظارت عمومي را پيدا كند و خدايي نكرده نمايندگان محترم «ضيق» وقت را بهانه سهل انگاري نكنند و تعطيلات نوروز فرصت نقد را از مصوبه سلب نكند، دراين ميان صدا و سيما به عنوان رسانه اي كه بالاترين ضريب نفوذ را ميان مردم دارد نقش بسيار مهمي را مي تواند دركنترل اعمال خلاف مصلحت درمقوله بودجه داشته باشد.
3- زد و خوردهاي جناح هاي مختلف وسران كشور كه با نزديكي به موعد انتخابات قاعدتاً بيشتر هم خواهد شد، علاوه بر اينكه موجب سلب اعتماد عمومي و دلسردي مردم مي شود،خطر بزرگي را پيش روي كشور قرار مي دهد كه با ذكر يك نمونه عيني شرح آن خواهد گذشت.
سال 59 و در زمان رياست جمهوري بني صدر درحالي كه شهيدان رجايي و بهشتي، نخست وزير و رئيس دستگاه قضاي وقت بودند، حضرت امام با علمي كه به خائن بودن طيف بني صدر و خادم بودن همراهان رجايي و بهشتي داشتند، با اين حال توصيه مدام و مؤكدشان وحدت و همدلي ميان مردم و خصوصاً مسئولان بود. بله، وحدت و همدلي با يكديگر و سكوت در مقابل خائني به نام ابوالحسن بني صدر. درنگاه اول شايد اين سخن قابل هضم نباشد، اما وقتي عنصر خارجي آن روزگار، يعني رژيم بعث عراق و تحركات مرزي صدام را به عنوان مؤلفه اي دراين معادله درنظر بگيريم، آن هنگام ديگر ترديدي در درستي توصيه هاي امام نمي ماند. صداميان كه انقلاب، تبعات و نيز حوادث تلخ و دشمن ساخته آن را سبب ضعف كشور ديده بودند، با مشاهده اختلافات به وجود آمده دربالاترين سطوح نظام، مهر تصويب بر ايده پليد خود زدند و عليه كشور آتشي برافروختند كه تر و خشك را با هم مي بلعيد.
حتي در نمونه اي ديگر و در بحبوحه جنگ تحميلي، آيت الله خامنه اي، رئيس جمهور وقت، به توصيه امام حاضر به حضور مجدد ميرحسين موسوي برمسند نخست وزيري شدند. چرا كه تغيير نخست وزير و كولي بازي هايي كه درشكست امروزه از موسوي ديديم، آن روز بسيار براي كشورگرانتر مي بود و معلوم نبود كه آن زمان و در شرايط شكننده بتوانيم هم زمان از پس جبهه كفر خارجي و جبهه نفاق داخلي برآييم.
اينك خاورميانه آبستن حوادث عجيبي است و به قول آقا «دنياي اسلام هم در اين ماه هاي اخير، حوادث بزرگي را دارد از سر مي گذراند»، درحالي كه دولت هاي تغيير يافته و حكومت هاي تازه برافراشته، به ايران نظام برخاسته از انقلاب اسلامي، به عنوان يك مدل قابل الگو گيري مي نگرند، نبايد با وجود و مخصوصاً بروز اختلافات، دلسردي از اين رويكرد را سبب شد. امروز قدرت هاي استكباري با توجه به سرعت بالاي ايران در دستيابي به فناوري هاي نوين و افزايش اقتدار منطقه اي، خود را آماده قماري بزرگ در برخورد با ايران مي كنند:«يا امروز يا هيچ وقت». ائتلاف بزرگ كشورهاي غربي و عربي وتدارك برخورد نظامي - در صورت شكست پروژه براندازي- با سوريه مطابق الگوي جنگ 33روزه طراحي شده:«اول متحدان ايران سپس ايران بدون متحد». اظهارات اخير رئيس جمهور عياش و سبك سر فرانسه نيز ترجمه فرانسوي سخنان سران آمريكا و اسرائيل است؛ از تحريم هاي به خيال خودشان «فلج كننده» آمريكا گرفته تا بزرگ ترين مانور عمومي تاريخ رژيم صهيونيستي. آيا مجموعه دولت، مجلس، قوه مقننه و شهرداري از وضعيت امروز بي اطلاع اند؟«هر كه مالك تر، ساكت تر.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14