آزمون بزرگ (يادداشت روز)

بحث پيرامون موضوع فساد مالي 3 هزار ميليارد توماني در هر 3 سطح افكار عمومي، مسئولان و رسانه ها اين روزها بالا گرفته است. حجم انبوهي از گفته ها و اظهارات درباره علت اين فساد مالي از چرايي تا چگونگي آن و عوامل آشكار پشت پرده ماجرا از سوي مسئولان مطرح و علني شده است.
رسانه ها نيز بخش قابل توجهي از گزارش ها، اخبار، تحليل ها و يادداشت هاي خود را به اين موضوع چالش برانگيز و حساس اختصاص داده اند. در اين ميان عموم مردم هم با جديت و حساسيت موضوع اين فساد مالي كه رقم نجومي و شوك آوري را در خود جاي داده است پيگيري و رصد مي كنند.
نوشته حاضر تلاش مي كند تا بصورت مشخص و به دور از درهم آميختن مباحث مختلف با يكديگر تنها مواجهه دستگاه قضايي با اين پرونده بزرگ فساد مالي را در قالبي از «بايدها» و «نبايدها»ي راهبردي بررسي كند.
واقعيت آن است كه دستگاه قضايي در امر مبارزه با مفاسد اقتصادي بصورت تاريخي انتظارات آحاد ملت و دلسوزان نظام را در نقطه مطلوب به سرانجام نرسانده است.
متاسفانه اين خروجي باعث شده تا افكار عمومي به سرنوشت پرونده هاي بزرگ مفاسد اقتصادي خوش بين نباشند و صحبت از «قاطعيت» قوه قضاييه و «قطعيت» احكام و آراء متقن و عادلانه در زمينه محكوميت مفسدان اقتصادي را شعار و تبليغات تلقي نمايند.
حافظه تاريخي مردم در خصوص مواجهه دستگاه قضايي با مفسدان بزرگ اقتصادي حكايت از آن دارد كه اين پرونده ها در گام اول دچار يك اطاله دادرسي عجيب و غريب مي شود و بعد در گام دوم احكام و آرايي متزلزل صادر مي شود كه در هر مرحله از دادرسي متزلزل تر شده و در نهايت به محكوميتي نامتناسب با جرم مربوطه ختم مي شود كه در اينجا نيز مرخصي هاي طويل المدت بازدارندگي مجازات حبس را خنثي مي كند.
و بالاخره گام سوم اين پرونده ها اين است كه از قضا«!» با يكسري از اتفاقات و حادثه هاي تعجب آور و شگفتي ساز گره مي خورد.
در تمامي سال هاي گذشته چند پرونده بزرگ فساد اقتصادي مطرح و علني شده است كه متاسفانه آنچه كه اذهان و افكار عمومي از آن به ياد دارند اين است كه مثلا فلان مجرم اقتصادي در دادگاه بدوي به 27 سال حبس محكوم مي شود ولي در ادامه فرآيند دادرسي اين حكم به 14سال تقليل مي يابد. جريان دادرسي نيز معمولا آنقدر كش دار است كه سال ها بطول مي انجامد. طرفه آنكه در پرونده اي كه افكار عمومي به دقت و با حساسيت آن را زير ذره بين گذاشته اند متهم موفق مي شود فرار كند و...
و البته دستگاه قضايي طي 3 دهه گذشته، نمونه هايي- هرچند كم شمار- از قاطعيت در برخورد با مفسدان اقتصادي نيز داشته است و همين سابقه است كه باعث شده تا دستگاه قضايي در شرايط كنوني و با مديريت فعلي خود در مواجهه با پرونده فساد مالي آنهم با رقم 3 هزار ميليارد توماني در يك آزمون بزرگ و تاريخي قرار بگيرد.
آزموني كه در صورت ادامه رويه گذشته درخصوص مفسدان بزرگ اقتصادي اين بار يك «تهديد» جبران ناپذير را براي دستگاه قضايي در پي خواهد داشت و بالعكس موفقيت در اين آزمون «فرصت» ويژه اي را نصيب قوه قضائيه و نظام مي كند چرا كه از يكسو اقتدار دستگاه قضا در اين زمينه يك عامل بازدارندگي ايجاد مي كند و براي فرداها در حكم پيشگيري از وقوع مفسده هاي بزرگ اقتصادي است و از سوي ديگر، اعتماد مردم و افكارعمومي كه بزرگ ترين سرمايه دستگاه قضايي است را به دنبال دارد كه خود منشأ خيرات و بركات روزافزون خواهد بود. اما درباره بايدها و نبايدهاي دستگاه قضا پيرامون پرونده فساد مالي اخير بايد گفت؛
1- قوه قضائيه بيش از هر اقدامي مي بايست «نقشه راه» خود را براي به سامان رساندن اين پرونده در بستر قانون، عدالت و انصاف مشخص كند. خوشبختانه اين اقدام پنج شنبه گذشته در قالب ابلاغيه آيت الله آملي لاريجاني خطاب به دادستان كل كشور محقق شد.
در حكم ويژه رئيس دستگاه قضا به حجت الاسلام محسني اژه اي درباره پرونده فساد مالي 3هزار ميليارد توماني از يكطرف بر رسيدگي سريع، قاطع و همه جانبه تصريح شده و از طرف ديگر بر رعايت كليه موازين شرعي و قانوني در رسيدگي به اتهامات متهمان و اجتناب از افشاي نام آنها قبل از صدور حكم قطعي تاكيد شده است.
همچنين آنچه كه باعث شده است تا اميد مردم در جهت تحقق عملي دستورات رئيس دستگاه قضا شعله بگيرد انتخاب شايسته آقاي محسني اژه اي است چرا كه وي همان قاضي قاطع و شجاعي است كه در سال 74 حكم اعدام يك مجرم را در پرونده اختلاس 123 ميلياردي صادر كرد و به گواهي سه دهه گذشته سابقه اين مقام قضايي همواره با سلامت و قاطعيت قضايي عجين بوده است.
2- اين «نقشه راه» بايد يك پيوست رسانه اي داشته باشد و آن عبارت است از تدوين يك مكانيسم تعريف شده براي اطلاع رساني دقيق و بهنگام درخصوص پرونده فساد مالي اخير.
بنابراين بند هفتم از ابلاغ ويژه رئيس دستگاه قضا به دادستان كل كشور براي پرونده فساد مالي 3هزار ميليارد توماني كه به پيشگيري از نشر شايعات و اخبار ناصحيح از طريق اطلاع رساني صحيح و به موقع اختصاص يافته است بايد در قالب يك پيوست رسانه اي براي اطلاع رساني منسجم، هوشمند و تاثيرگذار متجلي شود.
بدون ترديد دشمنان نشان دار نظام، تمام ظرفيت تبليغاتي و عمليات رواني خود را به صحنه خواهند آورد تا در پرتو آن اهداف شوم و اغراض شيطاني شان را دنبال نمايند و در همين خط، در روزهاي گذشته بخشي از سناريوي رسانه اي دشمن درباره پرونده فساد مالي اخير آشكار شده است كه مي طلبد هر چه زودتر دستگاه قضايي پيوست رسانه اي خود را عملياتي كند و حتي در مواردي آفندي عمل كند تا خط دروغ پردازي ها، تحريف ها، شانتاژها و هجمه هاي مسموم رسانه اي را بسوزاند.
3- ورود قوه قضاييه با مديريت توانمند رييس دستگاه قضا و نظارت دادستان كل كشور در پرونده فساد مالي اخير بدون نقص بوده و با موارد مشابه در سال هاي گذشته كاملا متفاوت است.
در پرونده فساد اقتصادي اخير دستگاه قضا مدبرانه و مقتدرانه عمل كرده است چه اين كه طي همين مدت كوتاه؛ الف: 19 نفر در ارتباط با اين پرونده دستگير و بازداشت شده اند، ب: تعدادي از متهمان ممنوع الخروج شده اند، پ: براي جلوگيري از جابجايي اموال به منظور فرار از بازپس دادن اموال غارت شده، عده اي ممنوع المعامله شده اند، ت: حساب مالي برخي از متهمان مسدود شده است، ج: اموال و دارايي برخي از متهمان بلوكه شده است، چ: در كمتر از 48 ساعت پس از ابلاغ ويژه رييس قوه قضاييه به دادستان كل كشور در خصوص نظارت بر اين پرونده، آقاي اژه اي شخصا به اهواز سفر كرده و با توجه به شكل گيري اوليه پرونده در دادگستري خوزستان، تمام مراحل تحقيقات مقدماتي و اقدامات دادگستري و ضابطان را زير نظر گرفته است و... اما آنچه كه نبايد در ادامه اين مسير اتفاق بيفتد، انحراف از اين ورود مدبرانه و مقتدرانه است. اگر اين انحراف از طريق برخي از گروه هاي انحرافي و يا عمليات چندلايه كانون هاي قدرت و ثروت انجام شود آن وقت تمام زحمات و اقدامات دستگاه قضا ابتر خواهد ماند.
4- يكي از شگردهاي صاحبان ثروت و كساني كه در اين فساد مالي بزرگ ذي نفع هستند اين خواهد بود كه شرايط و فضا را به گونه اي مهندسي و مديريت كنند تا يك حالت ويژه و اضطراري به بار نشيند و آن وقت در ادامه اين شگرد، «مصلحت»ها و «احتياط»هايي را به دستگاه قضا تحميل نمايند.
نكته كليدي اين است كه قوه قضاييه بايد در اين پرونده بزرگ فساد مالي كه جنبه ملي پيدا كرده است هيچ مصلحتي را بالاتر از مصلحت ملت نداند. به تعبير ديگر؛ مشي لايتغير دستگاه قضايي تا فرجام نهايي اين پرونده بايد اين باشد كه ميان «مصلحت» و «عدالت» فاصله اي نگذارد. چرا كه؛ در اينجا مصلحت و عدالت چيزي جز مجازات قاطعانه مفسدان اقتصادي و بازگشت اموال و پول هاي تصاحب شده به بيت المال نيست. بايد و نبايدهاي ديگري نيز وجود دارد كه در ظرف اين ستون نمي گنجد و در آينده به آن خواهيم پرداخت.
حسام الدين برومند

ولايتي: دبيرخانه مجمع بيداري اسلامي در تهران تشكيل مي شود

دبيركل نخستين اجلاس بيداري اسلامي از تشكيل دبيرخانه مجمع بيداري اسلامي در تهران خبر داد.
علي اكبر ولايتي در مراسم اختتاميه اجلاس بين المللي بيداري اسلامي كه در مركز همايش هاي صدا و سيما برگزار شد ضمن تقدير و تشكر از انديشمندان و متفكرين براي شركت در اين اجلاس بين المللي گفت: نخستين اجلاس بيداري اسلامي با حضور اكثر انديشمندان و صاحب نظران در تهران برگزار شد و در اين اجلاس، مطالب و مباحث قابل قبولي مطرح شد كه اين مباحث در بيانيه اجلاس بيداري اسلامي آمده است.
وي همچنين از بيانات حكيمانه رهبر معظم انقلاب در اولين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي تشكر كرد و با بيان اينكه بايد در جهت بيداري اسلامي فعاليت چشمگيري داشت افزود: رسالت ما تمام نشده است از اين رو در اولين اجلاس بيداري اسلامي به پيشنهاد آقاي جعفري و تصويب شركت كنندگان دبيرخانه دائمي مجمع بيداري اسلامي در تهران تشكيل مي شود.
ولايتي گفت: اميدواريم اين مجامع در آينده نيز برگزار شود.
مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل خطاب به شركت كنندگان در اولين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي گفت: دبيرخانه تمامي مطالب و ديدگاههايي كه از سوي شما اعلام مي شود را بررسي مي كند و حتي ممكن است مجامعي همچون اين مجمع را در آينده برگزار كنيم.
گفتني است صبح سه شنبه، ميهمانان خارجي شركت كننده در نخستين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي، تهران را به مقصد مشهد مقدس و قم ترك كردند.
اجلاس بيداري اسلامي
افقي روشن را ترسيم كرد
رئيس اداره خاورميانه عربي وزارت خارجه هم گفت اين اجلاس افق روشني را براي قيام مردم منطقه ترسيم كرد.
مجتبي فردوسي پور، درباره برگزاري دو روزه همايش بين المللي بيداري اسلامي گفت: اين اجلاس براي اولين بار در سطح صاحب نظران و متفكران جهان اسلام در تهران برگزار شد و توانست در تبادل نظر و شناخت ريشه ها و علل قيام مردم در منطقه مطالب و مباحث خوبي را مطرح كند.
وي در ادامه با اشاره به اينكه اجلاس بيداري اسلامي در جهت پاسداري از قيام مردم در منطقه برگزار شد گفت: آسيب پذيري قيام ها و بررسي چشم انداز و افق جنبش بيداري اسلامي نيز از سوي شركت كنندگان مطرح شد البته ارتباط نخبگان در جهان اسلام را نيز نبايد ناديده گرفت، اگر ايده ها و پيشنهادات نخبگان در مجمعي بيان شود و مهمترين اين ايده ها از سوي اعضاء به تصويب برسد مي تواند افق روشني را پيش روي بيداري اسلامي قرار دهد.
غضنفر ركن آبادي، سفير ايران در لبنان هم گفت: در اولين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي در خصوص ابعاد مختلف انقلاب هاي مردمي در منطقه بحث و تبادل نظر شد و معتقدم برگزاري اين اجلاس نقش مهمي در جهت دادن به حركت ها و خيزش هاي مردمي در منطقه خواهد داشت.

مزاحم ! (گفت و شنود)

گفت: پاسخ تحقيرآميز «شاون استون» كارگردان آمريكايي درباره جعفر پناهي، روزنامه ها و سايت هاي حامي فتنه و سينماگران مطرب روحوضي را بدجوري سنگ روي يخ كرد.
گفتم: حالا مگر جعفر پناهي كي هست؟!
گفت: يك كارگردان دم دستي است و در حالي كه به سفارش سرويس اطلاعاتي اسرائيل در حال ساخت يك فيلم جعلي از تجاوز به زندانيان بود بازداشت شده و به همكاري خود با آن سرويس اطلاعاتي هم اعتراف كرده است.
گفتم: خب! ماجراي پاسخ تحقير آميز شاون استون چي بوده؟
گفت: خبرنگاران اجاره اي نظر او را درباره جعفر پناهي پرسيده اند و او با تعجب پرسيده؛ جعفر پناهي كيست؟ تا به حال نام او را نشنيده ام و حال آن كه فتنه گران در تبليغات خود كلي زور زده بودند او را يك كارگردان معروف! جا بزنند!
گفتم: يارو به دوستانش مي گفت؛ من در فلان فيلم معروف بازي كرده ام و دوستانش كه مي دانستند او نه سر پياز است و نه ته پياز با تعجب گفتند؛ ما آن فيلم را ديده ايم ولي از تو اثري نبود. و يارو جواب داد؛ فلان صحنه كه هنرپيشه اول فيلم از روي نرده كنار خيابان مي پرد را ديده ايد؟ دوستانش گفتند؛ آره! ولي تو كجا بودي؟ و يارو گفت؛ من قبل از فيلمبرداري در پياده رو ايستاده بودم كه كارگردان با عصبانيت گفت؛ آقا برو كنار! مزاحم نشو! ميخواهيم فيلم بگيريم!

آغاز پنجاه و پنجمين كنفرانس عمومي آژانس عباسي: ساختار شوراي حكام بايد اصلاح شود

رئيس سازمان انرژي اتمي كشورمان در آغاز پنجاه و پنجمين كنفرانس عمومي آژانس بين المللي انرژي اتمي خواستار اصلاح در ساختار شوراي حكام آژانس شد.
«فريدون عباسي» ديروز طي سخناني در اين كنفرانس گفت: ما توجه مديركل محترم و تمامي آزادانديشان جهان را، به اين نكته جلب مي نمائيم كه آژانس براساس اساسنامه بايد تمام تلاش خود را معطوف به كنترل كشورهاي جنگ افروز و دارنده سلاح هسته اي نمايد. زيرا آنها به دنيا ثابت كرده اند كه هر موقع بخواهند، تهديد و قدرت نمايي مي كنند. آژانس بايد با كشورهايي برخورد كند، كه در صورت احساس كوچكترين خطر، هواپيماي مسافربري بي دفاع را در خليج فارس سرنگون كرده و مدال افتخار و شجاعت به فرمانده آن عمليات مي دهند. بي ترديد خطر چنين كشوري كه داراي سلاح هسته اي مي باشد و تاكنون به تعهدات خود به كنوانسيون شيميايي نيز عمل نكرده است، براي صلح و امنيت جهان يك نگراني جدي است و اقدام آني جامعه جهاني را مي طلبد.
وي در ادامه با اشاره به ترور دانشمندان هسته اي ايران توسط سرويس هاي جاسوسي غرب و رژيم صهيونيستي گفت: ما به جد، خواهان اعلام برائت آژانس، از همكاري و بسترسازي در اين اقدامات هستيم و ضروري مي دانيم، كشورهاي عضو و مديركل آژانس، ضمن محكوم كردن اين اقدامات تروريستي و خصمانه، براي دلجويي از مردم ايران و بازماندگان اين وقايع تلخ و نيز اثبات حسن نيت خود، نسبت به تعهدش در برنامه كاري توافق شده (مداليته) عمل كند و پرونده هسته اي ايران در آژانس را شجاعانه مختومه اعلام نمايد.
رئيس سازمان انرژي اتمي در بخش ديگري از سخنانش خاطرنشان كرد: اخيرا به بهانه محدوديت هاي ايجاد شده توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد، آژانس از شركت متخصصان ايراني در كارگاههاي آموزشي ايمني هسته اي، جلوگيري مي كند. اين اقدام غيرحرفه اي، سلامتي تمام ملتها را ممكن است به خطر بيندازد. آپارتايد علمي و اعمال محدوديت براي كشورها، در بالا بردن استانداردهاي ايمني تاسيسات هسته اي خود، زمينه ساز بروز حوادث ناشي از عدم رعايت كامل موارد ايمني هسته اي و آسيب ديدن جامعه بشري خواهد شد. اين اقدام مغاير اساسنامه و بيانيه اخير كنفرانس وزرا پيرامون ايمني هسته اي است. از آژانس مصرانه انتظار مي رود كه مسئولانه رفتار كند و با اعمال مقررات سليقه اي و خارج از عرف، در آينده مقوله ايمني را به خطر نيندازد و اجازه ورود اختلافات سياسي را در موضوعات فني و تخصصي آژانس ندهد.
عباسي با تاكيد بر اين كه ساختار شوراي حكام آژانس بايد تغيير كند گفت: من در اينجا اعلام مي نمايم، ما به گفتگو و همكاري با آژانس، مثل گذشته، ادامه خواهيم داد و اميدواريم در آينده نزديك، آژانس، هويت مستقل خود را شناخته و آقاي آمانو و همكاران ايشان، با اتخاذ تصميمات اصولي، بيش از گذشته به آژانس، به عنوان مرجع مستقل و فاقد رفتارهاي تبعيض آميز، اعتبار ببخشند.
در كنفرانس عمومي آژانس طيف گسترده اي از موضوعات با حضور مقامات عاليرتبه و نمايندگان كشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي بررسي مي شود.
كنفرانس عمومي بالاترين نهاد قانونگذاري آژانس بين المللي انرژي اتمي است و از نمايندگان تمام كشورهاي عضو تشكيل شده است.
اين نهاد سالانه يك نشست برگزار مي كند كه اين نشست نيز معمولا در ماه سپتامبر برگزار مي شود. در اين نشست، برنامه ها و بودجه آژانس تصويب مي شود و در رابطه با ديگر موضوعاتي كه توسط شوراي حكام، مديركل آژانس و يا ديگر اعضا مطرح مي شود، تصميم گيري خواهد شد.

طرح نظارت بر نمايندگان امروز به صحن مجلس مي آيد

يك عضو هيئت رئيسه مجلس از بررسي جزئيات طرح نظارت بر نمايندگان در جلسه امروز مجلس خبر داد.
محمد دهقان اظهار داشت: بررسي جزئيات طرح نظارت بر نمايندگان اولين دستور كار صحن علني مجلس شوراي اسلامي در روز سه شنبه خواهد بود.
عضو هيئت رئيسه مجلس تصريح كرد: كار كارشناسي بسيار سنگيني روي اين طرح صورت گرفته، اين طرح 3 بار در كميسيون مشترك مورد بازبيني قرار گرفته و يك بار هم با حضور رياست مجلس شوراي اسلامي مورد بررسي مجدد قرار گرفته است.
اين عضو كميسيون قضايي مجلس با تاكيد بر اينكه اين طرح از پشتيباني قوي كارشناسي و حمايت نظام برخوردار است تصريح كرد: چالش زيادي براي تصويب جزئيات طرح نظارت بر نمايندگان نخواهيم داشت البته ممكن است پيشنهاداتي براي اصلاح اين لايحه به هيئت رئيسه ارائه شود.
موسي قرباني نماينده قائنات در مجلس شوراي اسلامي هم در همين رابطه گفت: طرح نظارت بر نمايندگان در جلسه علني سه شنبه مورد بررسي قرار مي گيرد.
وي افزود: بنده به عنوان سخنگوي كميسيون ويژه طرح نظارت بر نمايندگان گزارش كميسيون را در مجلس قرائت مي كنم.
نماينده قائنات گفت: با توجه به بررسي هاي كارشناسي صورت گرفته در كميسيون مشترك طرح نظارت بر نمايندگان حداقل سه بار مورد بازبيني قرار گرفته و با عنايت به اينكه قبلا كليات آن در صحن مجلس مصوب شده و اين طرح چندين بار در جلسه اي با حضور رياست مجلس مورد بررسي قرار گرفته پيش بيني مي شود كه اين طرح به راحتي در مجلس تصويب شود.
گفتني است كليات طرح نظارت بر نمايندگان ارديبهشت امسال در مجلس تصويب و مقرر شد اين طرح به صورت دو شوري بررسي شود تا سؤالات، ابهامات و نظرات برخي نمايندگان در اين طرح لحاظ شود.

هياهو بي فايده است مي خواهيم دنده عقب بگيريم (خبر ويژه)

«تحركات اخير اصلاح طلبان براي بازگشت به عرصه سياست نشان مي دهد كه آنها فقط هاي و هو دارند».
يك سايت وابسته به اپوزيسيون مقيم آمريكا و كانادا نوشت: «تحركات اخير اصلاح طلبان وقتي قابل درك مي شود كه بدانيم اصلاح طلبان فقط هاي و هو دارند و عليرغم تحركات خياباني هرگز نتوانستند حتي يكي از بازداشت شدگان آن حوادث را آزاد كنند. خودنويس همچنين تصريح كرده است: مواضع اخير اصلاح طلبان و بخصوص محمد موسوي خوئيني ها، پدر معنوي اين گروه، نشان مي دهد كه آنان آشكارا تصميم گرفته اند كه در فضاي سياسي تحركي داشته باشند و از حالت انفعال خارج شوند. پس از سخنان قبلي موسوي خوئيني ها درباره نفي شعار «جمهوري ايراني» و نيز مخالفت با شعار عليه رهبري، به تازگي وي در يادداشتي كاملا همسو با حاكميت گفته است كه نيازي به رفراندوم نيست. خوئيني ها گفته است «همين كه مردم در سال 88 آمدند پاي صندوق هاي راي يعني جمهوري اسلامي را قبول دارند، پس ديگر نيازي به برگزاري رفراندوم نيست.»
اين رسانه ضد انقلابي با تامل برانگيز و كم سابقه توصيف كردن دگرگوني در مواضع دبير مجمع روحانيون (موسوي خوئيني ها) احتمال داد اصلاح طلبان با تعديل مواضع خود و حمايت از رهبري و نظام و پذيرش انتخابات مجلس مايلند بازداشت شدگان به تدريج آزاد شوند. به نوشته خودنويس، احتمالا آنها به اين نتيجه رسيده اند كه بايد حساب خود را از جنبش سبز، موسوي و مخالفان حاكميت جدا كنند و از اين رو سعي دارند دل حاكميت را به دست بياورند در حالي كه اين ها هزينه اي گزاف است.

توصيه ما اين است كه كيهان نخوانيد! (خبر ويژه)

اين روزها پايگاههاي اينترنتي و روزنامه وابسته به جريان انحرافي ضمن فحاشي عليه كيهان نسبت به تأثيرات اين روزنامه به شدت ابراز نگراني مي كنند كه به عنوان نمونه به يكي از دهها مورد آن اشاره مي كنيم؛
سايت «ا...» در واكنش به سرمقاله چند روز پيش مديرمسئول كيهان كه به موضوع دخالت جريان انحرافي در اختلاس 3 هزار ميليارد توماني و خدشه در اعتبار رئيس جمهور و دولت خدمتگزار پرداخته بود، از حسين شريعتمداري به عنوان «خوارج پيشاني پينه بسته» ياد كرد و نوشت: وي اين روزها پرده از چهره افكنده و رگه هاي نفاق را در خود ظاهر كرده است.
سايت مذكور همچنين كيهان را مركز اسناد محرمانه و سري توصيف كرده و افزود: اين روزنامه علاوه بر اتهام زني، تهمت، دروغ و غيبت، در تحريف سخنان بزرگان نيز دستي بر آتش دارد.
رسانه وابسته به جريان نفاق جديد مي افزايد: خواندن كيهان موجب ناراحتي سلامت روان و ايجاد فضاي شك و ترديد خواهد شد و توصيه مي شود ديگران نيز از خواندن اين روزنامه يا بولتن محرمانه و سري اجتناب كنند.
درباره اين قبيل تحركات چند ملاحظه وجود دارد:
1- رسانه هاي وابسته به جريان انحرافي كه از پول هاي بادآورده و نامشروع ارتزاق مي كنند، اولين رسانه هايي نيستند كه از روشنگري هاي كيهان ابراز نگراني مي كنند، پيش از اين و در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 نيز طيف هاي ديگر نفاق جديد (اصلاح طلبان)، رسانه هاي وابسته به اين طيف ها كه آلودگي هاي اقتصادي و سياسي داشتند خواستار تحريم كيهان شده و عوامل ميداني آن حتي به كيهان سوزي پرداخته بودند. 2- معلوم نيست بالاخره گزارش هاي كيهان، «دروغ و تهمت و اتهام است» يا «اسناد محرمانه و سري»؟! 3- اگر كيهان موجب به هم ريختگي رواني مفسدان و منحرفان و برانگيختن هوشياري و حساسيت عمومي نسبت به مفسدان و منحرفان نشده بود، بايد در سلامت مسير خود شك مي كرد. 4- معلوم نيست منظور از «غيبت» و «تحريف و دروغ و اتهام» چيست؟ بالاخره امضاي سركرده هاي جريان انحرافي، پاي برخي سفارش نامه هاي مربوط به اختلاس 3 هزار ميليارد توماني و نظاير متعدد آن، هست يا نيست؟ اگر هست- كه هست- بايد خود همان حضرات پاسخگوي خيانت ها و قانون شكني هاي خود باشند نه اين كه نوچه هاي اجاره اي و يا بي خبر از اصل ماجرا را به ميدان بفرستند. اما پرسش اين است كه كجاي اين اسناد و نامه ها و مكاتبات علني، سري يا محرمانه است مگر اينكه گفته شود قرار بوده زمينه سازي براي غارت بيت المال محرمانه و سري بماند! شتر سواري كه دولا دولا نمي شود! مگر مي شود 3 هزار ميليارد اختلاس را پنهان كرد. 5- اما درباره «خوارج» و «نفاق»، ملاك هاي كاملاً روشني براي سنجش وجود دارد. كه مي گذاريم و مي گذريم.

ساندي تلگراف: قذافي در اختيار سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس بود (خبر ويژه)

ابعاد تازه اي از ارتباطات وسيع رژيم قذافي با مقامات سياسي و سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس در رسانه هاي غربي منتشر شد.
روزنامه ساندي تلگراف به استناد نامه ها و ايميل هاي موجود گزارش داد ملاقات هاي مخفيانه اي ميان توني بلر و معمر قذافي در ژوئن 2008 و آوريل 2009 صورت گرفته است. اين ملاقات ها پيش از آزادي عبدالواسط مقراحي (شهروند ليبيايي متهم به بمب گذاري لاكربي) صورت گرفته است. به نوشته ساندي تلگراف، بلر با جت خصوصي قذافي به ليبي سفر كرده بود اما خبر اين ملاقات ها هرگز فاش نشد.
اين گزارش حاكي است: در يكي از اين سفرها، يك ميلياردر آمريكايي همراه توني بلر به ليبي رفته تا در ساخت يك گردشگاه توريستي در ساحل ليبي مشاركت كند. ملاقات ها درست در زماني كه مذاكرات براي آزادسازي مقراحي در جريان بود انجام گرفته است. مقراحي به اتهام بمب گذاري در هواپيماي پان امريكن كه بزرگترين حادثه تروريستي در بريتانيا با 270 كشته خوانده شد، زنداني بود. وي آگوست 2009 آزاد شد و بلر همواره دخالت در آزادي وي را تكذيب مي كرد.
در حالي كه دارايي هاي نخست وزير سابق انگليس تا 60 ميليون پوند برآورد مي شود، ساندي تايمز مي نويسد: مدارك منتشره از ارتباط مالي بلر با سيف الاسلام پسر قذافي و سودجويي از دارايي هاي دولت ليبي در خارج از اين كشور حكايت مي كند. دارايي هاي ليبي در خارج، بالغ بر 41 ميليارد دلار است.
در همين حال روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور، همكاري سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس با رژيم قذافي را گسترده خواند و نوشت: 300 صفحه مدارك كشف شده مربوط به دفاتر سرويس امنيتي ليبي، حاكي از روابط وسيع طرابلس با سازمان سيا و MI6 انگليس است. قذافي در سال 2003 اعلام كرد كه حاضر است تسليحات كشتار جمعي را كنار گذارده، حمايت گروه هاي نظامي را متوقف نموده و نيروهاي القاعده را به دام اندازد. در حقيقت اسناد مكشوفه حاوي اطلاعات بي نظيري از همكاري تنگاتنگ سازمان سيا و سازمان اطلاعات انگلستان، جهت جذب ليبي و تبديل يك دشمن به يك دوست است.
بخشي از توافقات انجام شده به مخالفان اصلي رژيم ليبي مربوط مي گرديد. برخي از اين افراد در حال حاضر از فرماندهان ضد قذافي هستند كه در آن زمان عليرغم آن كه مشخص بود با آنها چگونه رفتار خواهد گرديد، به طرابلس تحويل داده شدند.
به گفته پيتر بوكايرت از مديران سازمان ديده بان حقوق بشر كه اين مدارك را او در طرابلس در اختيار نشريه ساينس مانيتور و ديگر رسانه ها قرار داده، سازمان اطلاعات انگلستان و سازمان سيا دقيقا مي دانستند چه ميزان شكنجه در ليبي انجام مي گيرد. آنها واقف بودند كه اين افراد در صورت بازگشت به ليبي تا چه حد مورد آزار قرار خواهند گرفت. هيچكدام از مقامات آمريكايي و انگليسي در مورد عدم اعتبار پيام هايي كه بين آنها و موسي كوسا رئيس امنيتي آن زمان ليبي رد و بدل شده، اظهارنظري ننموده است. برخي از اين پيام ها بدون تشريفات با عباراتي چون «موسي عزيز» و يا «با سلام از طرف سرويس اطلاعاتي انگلستان» آغاز مي گردند.
اين روزنامه مي افزايد: اسناد نشان مي دهد كه چگونه آمريكا و انگلستان در طول سالهاي 2003 و 2004 با تبادلات روزافزون امنيتي با ليبي، قذافي را متقاعد ساختند كه تصميم وي مبني بر همكاري با غرب براي او ارزشمند خواهد بود. در نمابري به تاريخ 25 مارس 2004 سازمان سيا خواهان تاسيس يك دفتر دائمي در طرابلس گرديده و تاكيد شده كه «ما درباره اين مورد، مدت ها است در حال مذاكره هستيم.» در اين پيام اضافه شده كه سيا «مايل است كه در زمينه بازجويي تروريست (بلحاج) كه ما اخيرا به كشور شما تحويل داديم، با شما همكاري نمايد.» مكاتبات مراكز جاسوسي آمريكا و انگليس با رژيم قذافي غالبا لحني دوستانه دارد. انگلستان از ليبيايي ها به دليل ارائه اطلاعات جامع و مفيد تشكر كرد.

اشتباه آمده اي آقاي اردوغان! ما در مصر دنبال دموكراسي اسلامي هستيم (خبر ويژه)

اسلامگرايان در مصر اظهارات اردوغان را مغشوش و سست بنيان ارزيابي كرده و مي گويند برخلاف وي كه درصدد ترويج سكولاريسم برآمد، به دنبال دموكراسي اسلامي هستند.
روزنامه عرب زبان الحيات با اشاره به سفر اخير نخست وزير تركيه به چند كشور اسلامي در حال انقلاب و دفاع مشكوك وي از سكولاريسم نوشت: آيا واقعا حركات اردوغان در آمفي تئاتر اوپراي قاهره به هنگام سفرش به مصر ناگهاني بود؟ او در حال سخنراني دستانش را به هوا برده و اين گونه به نظر مي رسيد كه رهبري يك اركستر را به عهده دارد. اردوغان در اين سفر برخلاف توقع ترجيح داد به جاي لبيك به خواسته هاي اسلامگرايان، چيز ديگري بگويد. اردوغان گفت مصري ها بايد قانون اساسي خود را براساس اصول سكولاريسم بنا كنند. هنگامي كه وي به اينجا رسيد، جريان هاي اسلامي فرش قرمز خود را از زير پاي وي كشيدند و گفتند تو را به حال خودت رها مي كنيم. اغلب جريان هاي اسلامي به اطلاع وي رساندند كه فقط تا آنجا كه به تاييد اسلامگرايي بپردازد، مقبول و پذيرفته است. آنها گفتند كه اگر اردوغان از سكولاريسم صحبت مي كند، براي اين است كه تحت فشار است اما تجربه سكولاريسم تركيه، قابل نسخه پيچي براي مصر نيست. به اعتقاد آنها، مصر بهتر از نظام سكولار تركيه است.
الحيات مي افزايد: اكنون اسلامگرايان نسبت به اردوغان رويگردان شده اند. آنها به وضوح به او مي گويند نمي فهميم چه مي گويي. از نگاه ايدئولوژيك آنها اظهارات اردوغان مفهومي ندارد. جالب آن كه اين بار اعضاي اخوان المسلمين نيز نسبت به اظهارات نخست وزير تركيه موضع گرفتند و به او گفتند كه انديشه هايش سست بنياد و دور از اسلام نابي است كه به دنبال آن هستند. آنها مي گويند كه به دنبال مردم سالاري اسلامي هستند در حالي كه اردوغان توصيه اي ديگر بدون توجه به شعارهاي اسلامي كرده بود.
در همين حال روزنامه لبناني السفير در تحليلي پيرامون سفر رجب طيب اردوغان به مصر نوشت: تركيه مي خواهد در غياب كشورهاي قدرتمند عربي نقش مركزي حتي در مصر ايفا كند. شبهات حول نقش تركيه در منطقه از يك سو و اتخاذ سياست هايي عليه اسرائيل از سوي ديگر و در عين حال شمشير از رو بستن براي ايران و سوريه بسياري را نگران سياست هاي سلطه جويانه تركيه كرده است. به گونه اي كه بسياري از تحليلگران ضمن انتقادهاي صريح از سياست هاي آنكارا آن را بازي خطرناك و غيرواقع بينانه دولتمردان تركيه توصيف كرده اند و مي گويند آنكارا لقمه بزرگ تر از دهانش برداشته و اين تحركات فراتر از توانايي هايش محسوب مي شود.
به گزارش «ديپلماسي ايراني»، السفير به نقل از روزنامه «حريت» چاپ آنكارا نوشت: ايران از جمله به مدد برنامه هسته اي روز به روز قدرتمندتر مي شود. براي همين هم هست كه تلاش هايي وجود دارد تا كشورهاي خليج فارس، اردن و مصر را در يك صف در برابر ايران قرار دهند تا شايد بتوانند از قدرت روزافزون ايران بكاهند. به اعتقاد رهبران پان عربيست سني عرب كه اين روزها بيش از پيش به تركيه توجه مي كنند، بهار عربي باعث تقويت ايران و افزايش قدرت آن خواهد شد و از تركيه مي خواهند در صف آنها قرار بگيرند تا يك جبهه سني عليه تهران شكل بگيرد. واشنگتن به ايران هسته اي به مثابه يك قدرت بزرگ خطرناك مي نگرد كه با عقب نشيني اش از عراق نفوذش در منطقه به شدت افزايش خواهد يافت و اين يكي از دلايل اصرار آمريكا به استقرار سپر دفاع موشكي در تركيه است تا بدين ترتيب مقابل ايران بايستد تا ضمن آن خطر گسترش، نفوذ و افزايش قدرت شيعيان نيز گرفته شود.
السفير همچنين به نقل از روزنامه راديكال چاپ تركيه يادآور شد: غرب چندان از تنش روابط ميان تركيه و اسرائيل نگران نيست و آن را در راستاي سياست هاي قدرت گيري منطقه اي تركيه قلمداد كرده و از آن حمايت مي كند. سفر اردوغان به منطقه را نيز از همين زاويه بايد نگريست. اما توهم آميز خواهد بود اگر تركيه به فكر احياي نقش عثماني گري خود در منطقه است چرا كه تركيه نبايد انتظار داشته باشد به جايگاهي بزرگ تر از ظرفيت هايش در منطقه برسد. تركيه نبايد به تكيه بر ديوار تو خالي اصرار كند.