(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 4 مهر 1390- شماره 20032

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اضطراب پدرخوانده ها (يادداشت روز)
با اشاره به اعتراف عوامل بازداشت شده وزير اطلاعات :
بي بي سي يك تشكيلات مخفي بهايي- صهيونيستي است
كمك ! (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
محمدجواد لاريجاني : اصلاح طلبان لياقت شركت در انتخابات را ندارند
احمدي نژاد: رژيم صهيونيستي به دليل ترس از پاسخ ملت ايران حمله نمي كند
از لج كيهان ادعا مي كنيم هنوز زنده ايم! (خبر ويژه)
اصلاح طلباني كه خلاف قانون اساسي موضع دارند نبايد وارد مجلس شوند (خبر ويژه)
اپوزيسيون به نام جنگ نرم چرخ پنجم جمهوري اسلامي شده است (خبر ويژه)
نوسان مجمع روحانيون بين ولايت و پلوراليسم (خبر ويژه)



اضطراب پدرخوانده ها (يادداشت روز)

موضوع اين نوشتار مي تواند ريشه يابي انقلاب هاي 8 ماه گذشته منطقه در متني باشد كه 23 سال پيش نوشته شد و در تلخي جام زهر، بشارت فتح مي داد. يا مي تواند سخنان مقامات بلندپايه اسرائيل باشد كه ديگر رمق ندارند بگويند چهارمين ارتش قدرتمند دنيا هستند و چنين و چنان مي كنند بلكه از جهنمي خبر مي دهند كه ايران در متن «بهار عربي» براي آنها افروخته است. مي توان گزارش اخير روزنامه وال استريت ژورنال را دستمايه يادداشت حاضر قرار داد كه تصريح مي كند «پنتاگون به طور ويژه نگران قدرت دريايي سپاه پاسداران ايران و قدرت عمل فوق العاده آن است. اين نيرو به طور پيوسته مي تواند ناوهاي آمريكا را به چالش بگيرد». مي توان از مظلوميت و غربت 31 سال پيش خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و هويزه نوشت و يا اقتداري كه از آن مظلوميت سر برآورد. مي شود از عزتي سخن گفت كه نماينده ملت ايران- رئيس جمهور محترم- به پشتوانه آن، قدرت هاي مستكبر را از پشت تريبون سازمان ملل به چالش كشيد و بالاخره مي شود همه اين سوژه ها را تار و پود تحليل اين باور بلند كرد كه نسبت ما و ولايت فقيه، نسبت فرزندي و پدري است.
قصه پدر و فرزندي يك بار 29 تير 1367 معنا شد آنجا كه حضرت روح الله(ره) يك تنه بار پذيرش قطعنامه 598 و سر كشيدن جام زهر را برعهده گرفت حال آن كه از عمق جان باور داشت «هر روز ما در جنگ بركتي داشته است». اما اين قصه ريشه دارتر بود. شايد ريشه در آن روزهايي داشت كه ارتش صدام به نمايندگي از تمام جبهه كفر و استكبار پنجه در كيلومترها خاك پاك ما كشيد و بسياري متحير و فشل ماندند؛ با اين وجود، يك نهيب الهي امام، كار خود را كرد. اما قصه پدر و فرزندي به بيش از عمر انقلاب ما و ماجراهاي سخت آن برمي گشت؛... به آن روز كه رسول خدا(ص) فرمود «انا و عليّ ابوا هذه الامّه . من و علي پدران اين امت هستيم». معناي اين ابّوت را امير مؤمنان(ع) در خون دل خوردن ها و نلغزيدن ها، و در بينايي ها و بردباري ها، و برداشتن بار از شانه هاي ناتوان امت آشكار كرد. «به اقامه امر خداوند برخاستي آن هنگام كه همه فشل شدند... پدري مهربان براي مؤمنان شدي آن هنگام كه تحت سرپرستي تو درآمدند، پس بر دوش كشيدي بارهاي سنگيني را كه از تحمل آن ناتوان ماندند و پاس داشتي آنچه را تباه كردند و نگاه داشتي هر آنچه كه در آن اهمال كردند. و دامن همت و كار به كمر زدي در حالي كه آنها دوري جستند. در آن هنگام كه گريزان از دشمن بودند و جزع و فزع مي كردند، تو دليرانه و صبورانه ايستادي»... موضوع اين نوشتار مي تواند جاذبه و دافعه، و ستيز و سازشي باشد كه روح خدا خميني -رضوان خدا نثار او باد- در قاموس تولاّ و تبرّا يادمان داد. چشاند در كام ما كه از تلخي حنظل گون صبر و بصيرت، شهد عسل آساي ظفرمندي ساختن يعني چه. و از آن روز كه ولايت فقيه در جان ملت ما تابيد، تار «امت» در پود «امامت» تنيد و تازه فهميديم دو روز بعد از پذيرش قطعنامه 895(27 تير 76)- در آن شرايط سنگين روحي و رواني جامعه و تبليغات مسموم مغرضان- چگونه مي توان پيامي سراسر آرامش و اميد و بشارت نوشت كه طليعه آن بشارت فتح باشد؛ «ملت ايران، لقد صدق الله رسوله الرؤيا بالحق لتدخلنّ المسجد الحرام ان شاء الله آمنين».
امام در همان شرايط سنگين كه مواضع كساني رنگ و بوي فشلي داشت، نوشت: «... البته ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بين المللي اسلامي مان بارها اعلام نموده ايم كه درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهانخواران بوده و هستيم. حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعه طلبي و تفكر تشكيل امپراتوري بزرگ مي گذارند، از آن باكي نداريم و استقبال مي كنيم... مسلمانان جهان و محرومين سراسر گيتي از اين برزخ بي انتهايي كه انقلاب اسلامي ما براي همه جهانخواران آفريده است، احساس غرور و آزادي مي كنند... ما مظلومين هميشه تاريخ، محرومان و پا برهنگانيم. ما غير از خدا كسي را نداريم، و اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم برنمي داريم... مسلمانان بايد بدانند تا تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، هميشه منافع بيگانگان به منافع آنان مقدم مي شود... امروز خميني آغوش و سينه خويش را براي تيرهاي بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ ها و موشك هاي دشمنان باز كرده است و همچون عاشقان شهادت، براي درك شهادت روز شماري مي كند. جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمي شناسد و ما بايد در جنگ اعتقادي مان، بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم. ان شاء الله ملت بزرگ ايران با پشتيباني مادي و معنوي خود از انقلاب، سختي هاي جنگ را به شيريني شكست دشمنان خدا در دنيا جبران مي كند و چه شيريني بالاتر از اين كه ملت بزرگ ايران مثل يك صاعقه بر سر آمريكا فرود آمده است... نبايد شهادت را تا اين اندازه به سقوط بكشانيم كه بگوييم در عوض شهادت فرزندان اسلام، تنها خرمشهر و يا شهرهاي ديگر آزاد شد. تمامي اينها خيالات باطل ملي گراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است... ما مي گوييم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستيم. ما بر سر شهر و مملكت با كسي دعوا نداريم. ما تصميم داريم پرچم لااله الاالله را بر قله رفيع كرامت و بزرگواري به اهتزاز درآوريم... هرگز از دست دادن موضعي را با تاثر و گرفتن مكاني را با غرور و شادي بيان نكنيد... امروز روزي است كه خدا اين گونه خواسته است و ديروز، خدا آن گونه خواسته بود و فردا ان شاءالله روز پيروزي جنود حق خواهد بود».
حضرت امام در ادامه همين پيام مرقوم فرموده بود: ...اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتا مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصا من بود... خدا مي داند كه اگر نبود انگيزه اي كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود، هرگز راضي به اين عمل نمي بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالي گردن نهيم و مسلّم، ملت قهرمان و دلاور ما نيز چنين بوده و خواهد بود. خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند... و بدا به حال من كه هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سركشيده ام. در برابر عظمت و فداكاري اين ملت بزرگ احساس شرمساري مي كنم و بدا به حال آناني كه در اين قافله نبودند... آري ديروز روز امتحان الهي بود كه گذشت و فردا امتحان ديگري است كه پيش مي آيد و همه ما نيز روز محاسبه بزرگ تري در پيش داريم... خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بيداد، همه تكيه گاه ماتويي و ما تنهاي تنهاييم و غير از تو كسي را نمي شناسيم و غير از تو نخواسته ايم كه كسي را بشناسيم. ما را ياري كن كه تو بهترين ياري كنندگاني. خداوندا! تلخي اين روزها را به شيريني فرج حضرت بقيه الله- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسيدن به خودت جبران فرما. فرزندان انقلابي ام!... بغض و كينه انقلابي تان را در سينه ها نگه داريد، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد كه پيروزي از آن شماست»
7ماه بعد طوايف منافقين- و از جمله كسي كه درس ولايت فقيه مي داد و سوداي رهبري داشت!- كار را به جايي رساندند كه حضرت امام ذيل منشور روحانيت، چشمه ديگري از حقايق پيدا در افق را باز گفت: «هر روز، ما در جنگ بركتي داشته ايم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم. ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم. ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زديم. ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پاي خودمان بايستيم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پربار اسلامي مان را محكم كرديم... جنگ ما كمك به افغانستان را به دنبال داشت. جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت. جنگ ما موجب شد كه تمامي سردمداران نظام هاي فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند... جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدني نيست... چه كوته نظرند آنهايي كه خيال مي كنند چون ما در جبهه به آرمان نهايي نرسيده ايم، پس شهادت و رشادت و ايثار و از خودگذشتگي و صلابت بي فايده است؛ در حالي كه صداي اسلام خواهي آفريقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسي مردم در آمريكا و اروپا و آسيا و آفريقا يعني در كل جهان از جنگ 8ساله ماست... من در اينجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران شهدا و جانبازان به خاطر تحليل هاي غلط اين روزها رسما معذرت مي خواهم و از خداوند مي خواهم مرا در كنار شهداي جنگ تحميلي بپذيرد. ما در جنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستي مگر فراموش كرده ايم كه ما براي اداي تكليف جنگيده ايم و نتيجه فرع بر آن بوده است... نبايد براي رضايت چند ليبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقيده به گونه اي غلط عمل كنيم كه حزب الله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي دارد از مواضع اصولي اش عدول مي كند... تأخير در رسيدن به همه اهداف دليل نمي شود كه ما از اصول خود عدول كنيم. همه ما مأمور به اداي تكليف و وظيفه ايم نه مأمور به نتيجه. اگر همه انبياء و معصومين-عليهم السلام- در زمان و مكان خود مكلف به نتيجه بودند، هرگز نمي بايست از فضاي بيشتر از توانايي عمل خود فراتر بروند و سخن بگويند... ما شعار سرنگوني شاه را در عمل نظاره كرده ايم. ما شعار آزادي و استقلال را به عمل خود زينت بخشيده ايم. ما شعار مرگ بر آمريكا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخير لانه فساد و جاسوسي آمريكا تماشا كرده ايم. ما همه شعارهايمان را با عمل محك زده ايم. البته معترفيم كه در مسير عمل، موانع زيادي به وجود آمده است كه مجبور شده ايم روش ها و تاكتيك هايمان را عوض نماييم...»
اگر امام در طليعه پيام 92 تير 7136 خود، آيت بشارت و پيروزي را از سوره فتح نگاشت، به بيعت رضوان امت ايمان داشت و اينكه پروردگار به اعتبار آن وفاداري بر سر پيمان، سكينه و آرامش و وقار خود را فرو مي فرستد. «هوالذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم» . امام، مذلت طاغوت ها و مستكبران را در افق خاورميانه اسلامي مي ديد. مي ديد جهنمي را كه فرزندان انقلابي اش به زودي براي اسرائيل و آمريكا برمي افروزند و رعبي كه بر جان مستكبران مي اندازند. وگرنه رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا كجا و پيگيري ايجاد خط تلفن تماس ويژه با ايران كجا؟ يا جانشين كارتر و ريگان- اوباما- كجا و دوبار، نامه از موضع پايين براي رهبري جمهوري اسلامي نوشتن و بي اعتنايي ديدن كجا؟ و اگر اوضاع براي قدرت ها قمر در عقرب شده، حق بدهيد كه شبكه دولتي بي بي سي انگليس، برنامه ويژه اي براي ترور شخصيت رهبري در ايران بسازد يا خبرنگار غربي با شيطنت به اين پرسش دامن بزند كه سياست هاي ايران را چه كسي تعيين مي كند؟ آنها مي دانند ضربه اي كه اكنون مي خورند 35-30 سال پيش در بحبوبه مظلوميت ملت ايران در جنگ تحميلي حواله شده است؛ تا تلخي و خردكنندگي ضرباتي كه در دهه اخير به جانب ابرقدرت ها روانه شده، كي بيخ گوش آنان صدا كند.
جهان هنوز تشنه و كنجكاو شنيدن درباره دكترين عملي «ولايت فقيه» است كه چگونه تدبير و شجاعت، جنگ و صلح، صلابت و انعطاف، و پيشوايي و پيشاهنگي در ميدان خطر را به هم آميخته است. و البته هنوز هم گويا، حكايت همان حكايت كم گذاشتن متوليان جبهه حق است كه در معرفي اين مدل كارگشا آن چنان كه شايد و بايد، همت لازم را به كار نبسته و آن را مهجور گذاشته اند تا چه رسد به معرفي ولايت و حاكميت امام موعود(عج). كيست كه از غمخواري و بزرگ منشي و ايثار پدر در قبال فرزندان بشنود و متأثر نشود؟ دنيا امروز، يتيمي را حس مي كند. از عمق جان مي فهمد كه گمشده اش، پدري از جنس ولايت خميني و خامنه اي است. مي فهمد كه جمع شدن عطوفت و صلابت، و حكمت و عدالت و ايثار در يك انسان كمال يافته يعني چه؟ قدرت هاي پدرخوانده و مستكبر در غرب، از همين آگاهي به اضطراب افتاده اند.
محمد ايماني

 



با اشاره به اعتراف عوامل بازداشت شده وزير اطلاعات :
بي بي سي يك تشكيلات مخفي بهايي- صهيونيستي است

حجت الاسلام والمسلمين حيدر مصلحي تأكيد كرد كه شبكه بي بي سي يك رسانه نيست و هويت آن بهايي- صهيونيستي و مأموريت هاي آن سياسي و امنيتي است.
وزير اطلاعات در گفت وگو با واحد مركزي خبر اعلام كرد: اطلاعات مهمي از همكاران و مرتبطين بي بي سي فارسي در ايران بدست آمده و وزارت اطلاعات ضمن احضار تعداد ديگري از عناصر مرتبط با اين شبكه ظاهراً رسانه اي، با جديت در حال پيگيري موضوع است.
گفتني است؛ چندي پيش يك شبكه همكار با بي بي سي شناسايي و تعدادي از آنها دستگير و بازداشت شدند.
وزير اطلاعات در پاسخ به سؤالي درباره علت ورود وزارت اطلاعات به اين موضوع افزود: نكته اساسي آن است كه سرويس اطلاعاتي انگليس در پوشش بي بي سي، فاز جديدي از فعاليت هاي مخرب و ضد ايراني را شروع كرده بود و ورود وزارت اطلاعات علاوه بر ايجاد سد در برابر فعاليت هاي مخرب انگليس، به منزله پيشگيري از آلوده شدن افراد بيشتري در دام سرويس اطلاعاتي آن كشور بود. وي اضافه كرد: بازداشت ها را در حداقل انجام داديم، اما اين اقدامات آغاز فعاليت هاي ما در اين مسئله است و هر جا لازم باشد با كسي تعارف نداريم و با قاطعيت به وظيفه خود عمل خواهيم كرد. وي در پاسخ به سؤالي درباره واكنش ها به بازداشت شماري از مرتبطين و همكاران بي بي سي فارسي گفت: ما كليه واكنش ها را زير نظر داريم هم در خارج و هم داخل كشور. مصلحي افزود: براي ما فرقي نمي كند كدام فرقه و گروه و جريان در اين ماجرا تحريك كننده باشد چون ما كليه واكنش ها را در اقدامات آتي مورد توجه قرار مي دهيم. وزير اطلاعات با اشاره به واكنش هاي ناشيانه و شتابزده مسئول بي بي سي فارسي گفت: يكي از آنها در يك روز 4 بار مصاحبه انجام داد و با چهره اي كاملاً گرفته و عصبي سعي كرد از يك طرف پيام هايي را به ما منتقل كند و از طرف ديگر به همكاران بي بي سي در داخل كشور دلداري و خط بدهد. مصلحي با اشاره به درخواست بي بي سي از نهادهاي حكومتي و دولتي انگليس و حتي آمريكا خاطرنشان كرد: آنها در حالي كه خود را رسانه مستقل مي خوانند تلاش مي كنند با حمايت دولت انگليس و آمريكا و سازمان هاي بين المللي جلوي ادامه اقدامات ايران را بگيرند اما نمي توانند. مصلحي افزود: واكنش بي بي سي فارسي به بازداشت مرتبطان اين شبكه در ايران؛ خيلي سريع و واضح داعيه هاي دروغين مستقل بودن، بي طرف بودن آن و حتي رسانه بودن بي بي سي را افشا و برملا كرد و اين نشان مي دهد كه اقدام وزارت اطلاعات چقدر مهم، دقيق و كاري بوده است. وزير اطلاعات در پاسخ به سؤالي درباره اينكه آيا درگذشته ممنوعيت همكاري با بي بي سي اعلام شده بود يا نه تصريح كرد: اين ممنوعيت كه به علت پاسداري از منافع ملي ايران ايجاد شده است قبلاً بارها و بارها، مستقيم و غير مستقيم اعلام شده بود چون اساساً بي بي سي يك رسانه نيست بلكه تشكيلاتي است كه فقط پوشش آن رسانه اي است، اما هويت آن بهايي- صهيونيستي و مأموريت هاي آن سياسي- اطلاعاتي است. وي با اشاره به اقدام بي بي سي در صحنه گرداني اغتشاشات مقطع فتنه 88 به عنوان يكي از مأموريت هاي عملياتي بي بي سي گفت: از طرف ديگر بي بي سي فراگيرترين كانون تجمع انواع و اقسام عناصر و گروهك هاي ضد انقلاب است و معاندترين و محارب ترين عناصر گروهك ها در آنجا جمع شده اند. از حزب بهائيت كه شاكله اصلي بي بي سي را تشكيل مي دهد تا سلطنت طلبان، منافقين، عناصر توده اي، پژاك، كومله، دموكرات و عناصر شاخص فتنه كه اخيراً شيطان پرستان نيز به آنها اضافه شده اند. وزير اطلاعات تأكيد كرد: به همه عناصري كه در فكر و مسير تماس يا هرگونه همكاري با اين تشكيلات ضد ايراني و ضد انقلاب اسلامي هستند هشدار مي دهيم كه فريب ظاهر و شعارهاي آن را نخورند. ما اين ارتباطات را زير نظر داريم و در زمان مناسب برخورد مقتضي را بعمل مي آوريم.

 



كمك ! (گفت و شنود)

گفت: خانواده يكي از اعضاي گروهك «پژاك» از شخصي بنام «همن سيدي» كه ساكن لندن است به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل شكايت كرده اند.
گفتم: «همن سيدي» ديگر كيست؟
گفت: او رابط پژاك با موساد است و 5 درصد باج هايي كه پژاك با تهديد به حمله مسلحانه از مردم عادي و يا صاحبان صنايع در مناطق مرزي دريافت مي كرد به او داده مي شد.
گفتم: خب! حالا موضوع شكايت چيه؟!
گفت: خانواده «پ-م» مي گويند پسرشان از اين ماجرا باخبر شده بود و اين موضوع را با خواهرش هم در ميان گذاشته بود، ولي الان سه هفته است كه ناپديد شده.
گفتم: خب! شايد در جريان درگيري هاي اخير در غرب كشور كشته شده باشد؟
گفت: خانواده او مي گويند، فرزندشان بعد از پي بردن به ماجراي «همن سيدي» ديگر حاضر به همكاري با پژاك نبوده و به احتمال زياد توسط موساد و «همن سيدي» به قتل رسيده است.
گفتم: كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد كه همدست تروريست هاست... مي گويند دزدي وارد خانه اي شد. صاحبخانه كه متوجه او شده بود فرياد زد «كمك كمك» و دزد با خونسردي گفت؛ براي چه كمك مي خواهي؟ من خودم چند نفر را براي كمك همراهم آورده ام!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
در ادبيات سياسي آمريكايي ها و غربي ها بشر معادل انسان هايي است كه در خدمت منافع غرب باشند. لذا مردم يمن، مصر و تونس را بشر نمي دانند و براي رسيدن به اهداف خودشان به راحتي آنها را قتل عام مي كنند.
كاشاني
¤ تقاضا مي كنم سخنراني هاي اجلاس بيداري اسلامي ضمن ترجمه به زبان هاي مختلف دنيا به صورت كتاب درآمده و در اختيار ممالك اسلامي قرار گيرد.
سيدضياءالدين اعلايي
¤ كشور سوريه تكيه گاه و عقبه مقاومت و سرپل ارتباط ايران با شيعيان مظلوم جنوب لبنان و نوار غزه و فلسطين است و اگر سوريه آسيب ببيند جايگزيني براي آن وجود ندارد اما متاسفانه دستگاه ديپلماسي ما در ضرورت حمايت از سوريه تساهل و تسامح مي كند.
يك هموطن
¤ فرا رسيدن هفته دفاع مقدس را به پيشگاه خانواده معظم شهدا و امت حزب الله تبريك عرض مي كنيم.
يك هموطن و چندين تماس مشابه
¤ قرار بود پول هايي كه مردم در بانك ها پس انداز مي كنند در توليد و عرصه هاي صنعتي و كشاورزي سرمايه گذاري شود. اما متاسفانه امروز از اين پول ها يا براي خريد سكه هزينه مي شود يا وام خودرو مي دهند و يا وام مي دهند تا مردم به حج مشرف بشوند و حال آن كه اين سياست مالي هم مصرف را بالا مي برد و هم تورم را.
كاظمي- تهران
¤ اي كاش مسئولين شركت كننده در افتتاح ايستگاه سلامت برج ميلاد يك نگاهي هم به بالاي سر خود مي كردند و خدا را هم مي ديدند و نظري هم به اهالي جنوب شهر خون داده براي انقلاب و شهيد داده براي بقاي نظام مي انداختند.
اسدملكي- شهرري
¤ خانم دكتر دستجردي وزير بهداشت اعلام كرده بود كه بعد از ماه مبارك رمضان طرح بازآموزي پزشكان و دندانپزشكان را از طريق شبكه خبر به اجرا درخواهد آورد. مي خواستم بگويم كه اين طرح خدمت بزرگي به جامعه پزشكان و مردم است اميدوارم كه هر چه زودتر اجرايي شود.
شجاعي
¤ چرا نيروي انتظامي بر نحوه عملكرد كافي شاپ هاي شهر اصفهان كه متاسفانه اخيرا محل تجمع دختران بد حجاب شده است هيچگونه نظارتي نمي كنند.همچنين از نيروي انتظامي همچنين تقاضا داريم بر جشن هاي عروسي در تالارها و باغ هاي اطراف اصفهان نظارت بيشتري داشته باشد.
قاسمي
¤ با توجه به هشدارهايي كه نسبت به كاهش سن اعتياد در جامعه مطرح مي شود مي خواستم بدانم كه آيا اداره اماكن نمي خواهد بر قهوه خانه ها و قليان سراهايي كه هر روز مثل قارچ تعدادشان افزايش مي يابد نظارتي داشته باشد.
يك هموطن
¤ مدتي است عده اي از جوانان محلات كه به تازگي ازدواج كرده اند منتظر دريافت وام ازدواج هستند. آيا خدا را خوش مي آيد كه بانك ها به وعده هاي خود عمل نكنند و اين جوانان را با مشكل بعد از ازدواج رو به رو كنند.
يك شهروند از محلات
¤ از قوه قضاييه تقاضا مي كنم به موازات رسيدگي به اختلاس 3 هزار ميلياردي گوشه عنايتي هم به پرونده بلوكه شدن پول مردم توسط بانك كشاورزي كه 6 سال پيش اتفاق افتاده و مجرم آن هم مشخص شده است داشته باشد.
خانم جلالي- تهران
¤ نوشته بوديد كه تامين اجتماعي در نظر دارد طرح بيمه تكميلي را براي بازنشسته ها برقرار كند. خبر خوبي بود ولي از تامين اجتماعي خواهش مي كنم در صورت امكان اين طرح را زودتر عملي كند. چون امروز كه به اداره تامين اجتماعي مراجعه كردم گفتند هنوز دستورالعملي به دست ما نرسيده است.
پيكر
¤ 3 سال است كه از لوله گذاري براي گازرساني به روستاي 300 خانواري «لمعه دشت» شهرستان خلخال مي گذرد ولي هنوز از گاز خبري نيست. با عنايت به سرد بودن هوا در اين روستا و نزديك شدن سرماي شديد و يخبندان زمستان از مسئولان محترم خواهش مي كنم تدابيري براي رفع اين مشكل انديشه كنند. لازم به ذكر مي دانم كه وعده گازرساني به اين روستا در دور اول سفرهاي استاني رئيس جمهور به صورت كتبي داده شده بود.
اسدي
¤ شركت گاز ايران در رضوان شهر استان گيلان براي كشيدن خط لوله دوم اقدام به تخريب راه ها و باغ ها و مزارع مردم كرده است و به رغم اعتراض مردم، اين شركت هيچ توجهي نمي كند.
عزيزي
¤ از نيروي انتظامي به خاطر جمع آوري ديش هاي ماهواره تشكر مي كنم.
خانم عرب پور- تهران
¤ در خصوص پروژه فاضلاب محله نيروگاه شهرستان قم كوتاهي شده است. مسئولين شهر در اين مورد مقصرند و بايد پاسخگو باشند.
8938---0913
¤ با توجه به اينكه گروه كثيري از مردم در سراسر كشور از طريق تسهيلات بانك ملي و بانك ملت براي حج عمره ثبت نام كرده اند، درخواست داريم براي اينكه اين سفر زيارتي از راه حرام و غير شرعي صورت نگرفته باشد وام هاي داده شده بانك ها به صورت قرض الحسنه محاسبه شود.
روحي
پاسخ روابط عمومي شركت خدمات ارتباطي ايرانسل
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 23/6/90 صفحه 9، در خصوص «خدمات آهنگ پيشواز ايرانسل» به آگاهي مي رساند: «ضمن مباهات به حساسيت ديني و دغدغه فرهنگي مردم فهيم و بصير اين مرز و بوم اشعار مي دارد، شركت هاي توليد كننده محصولات ويترين ايرانسل شركت هائي معتبر، ثبت شده و آگاه از قوانين عرفي و شرعي بوده و متعلق به اين مرز و بوم مي باشند و علاوه بر آن متعهد به عدم تخطي از ضوابط از پيش تعيين شده شركت ايرانسل نيز مي باشند كه همگي منبعث از قوانين تأييد شده شرع و عرف بوده و دقيقاً مطابق با بخشنامه ها و دستورالعمل هاي مجاري سه گانه ارشاد، صدا و سيما و نهادهاي متولي فرهنگ كشور مانند سازمان تبليغات هستند.
اين محصولات خصوصاً آهنگ پيشواز كه شامل همه نوع موارد شنيداري از جمله سخنان علماء، فرهيختگان و خطباء منابر و تلاوت هاي قرآني ترتيل و مجلسي و همچنين قرائت اشعار شعراء بزرگ از جمله حافظ خواني و مرثيه ها و مديحه هاي كليه مداحان تأييد شده اهل بيت عصمت و طهارت و موسيقي متن فيلم ها و برنامه هاي صدا و سيما و همچنين موسيقي هاي فولكلوريك و محلي و پاپ داراي مجوز انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد مي باشند.
علي ايحال با عنايت به توضحيات ارائه شده اگر مواردي در اين خصوص موجود بوده كه نياز به شفافيت بيشتر دارد خواهشمند است اعلام تا پاسخ لازم ارائه گردد.»
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخ 23/6/90 آن رسانه با عنوان «قطع مكرر برق» محدوده خيابان مولوي، كوچه دولت آبادي به آگاهي مي رساند: «با بررسي اطلاعات ثبت حوادث مشخص شد، گزارشي مبني بر قطع مكرر برق در اين محدوده اعلام نشده است، لذا از مشترك محترم تقاضا مي شود به منظور پيگيري درخواست خود با شماره تلفن 85121 تماس حاصل نمايد.»
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخ 26/6/90 آن رسانه با عنوان «خاموشي معابر» محدوده كوچه شهيد اندرزگو واقع در ضلع جنوبي بيمارستان بازرگانان به آگاهي مي رساند: «در كوچه شهيد اندرزگو 2 عدد چراغ ديواري و يك عدد چراغ بر روي پايه بتوني تقاطع كوچه اندرزگو و اسلام دوست نصب شده است، لذا با توجه به طول 8 متري كوچه و نصب 3 عدد چراغ روشنايي در حد مطلوب مي باشد.»
 



محمدجواد لاريجاني : اصلاح طلبان لياقت شركت در انتخابات را ندارند

محمدجواد لاريجاني اصلاح طلبي را خطي انحرافي، فرصت طلب و دشمن دموكراسي خواند و تأكيد كرد كه اصلاح طلبان لياقت شركت در انتخابات را ندارند.
لاريجاني در گفت وگويي با فارس درباره اصلاح طلب ها و شركت در انتخابات گفت: در كشور ما در اواخر دوره دوم رياست جمهوري آقاي هاشمي گرايش و در اصل يك خط سياسي پيدا شد كه اسم آن را خط سياسي اصلاح طلبي گذاشتند كه با كارگزاران آغاز و بعد به مشاركت دوره آقاي خاتمي تبديل شد. اين خط سياسي هم يك خط انحرافي است و هم يك خط كاملاً فرصت طلب و دشمن دموكراسي محسوب مي شود. منحرف است به خاطر اينكه اينها مي گويند ما به قانون اساسي و امام(ره) علاقه داريم و آشكارا طرفدار نظام سكولار هستند البته ممكن است كه 2 نفر در مجلس و جاهاي ديگر برچسب اين خط را داشته باشند و خودشان به نظام اسلامي معتقد باشند اما اين كافي نيست.
وي افزود: خط اصلاح طلبي و ادبيات آنها را بنگريد؛ كساني كه به اسم اين خط قلم مي زنند و روزنامه هاي اين خط را مشاهده كنيد؛ تمامي اينها پايگاه سكولارهاست در نتيجه اين خط منحرف است يعني اسلامي كه آنها توسعه مي دهند اسلام داخل خانه است؛ اسلامي نيست كه بايد در زندگي مدني و جمعي اقامه شود. همه مسائل ذكر شده درباره اصلاح طلبان ويژگي هاي يك خط انحرافي است.
لاريجاني گفت: جريان اصلاح طلبي در ايران يك جريان فرصت طلب است يعني آنها در ده سال اول انقلاب براي ولايت مطلقه فقيه سينه چاك مي كردند؛ عربده هاي ضدامپرياليستي آنها تا كره مريخ مي رفت و ديدگاه هاي اين چنيني داشتند؛ حال آنها به چه چيز تبديل شده اند كه مي گويند به جاي ولايت مطلقه فقيه بايد حكومت سكولار باشد و به جاي مبارزات ضدامپرياليستي كه آن موقع برايش سينه چاك مي كردند اكنون مورد حمايت وسيع آمريكا و اسرائيل و سلطنت طلبان هستند كه اين حمايت آنها را خوشحال مي كند.
وي اضافه كرد: اشكال سومي كه اين گرايش سياسي دارد اين است كه ضددموكراسي است. اصلاح طلبان دشمنان قسم خورده دموكراسي هستند؛ اولاً زماني كه در قدرت بودند اين حرف ها مطرح نبود يعني سخناني كه امروز در خصوص حجاب مي زنند مطرح نمي شد. زماني كه آقاي موسوي نخست وزير بود و آقاي محتشمي وزير كشور، اگر جوان ها در خيابان لباس آستين كوتاه مي پوشيدند روي دستشان رنگ مي زدند.
لاريجاني گفت: در فتنه 88 كه يك كودتاي تمام عيار عليه نظام دموكراتيك ما بود اگر اين كودتا به پيروزي مي رسيد، چه مي شد؟ يعني مي شود آراي مردم را با حضور در خيابان پايين كشيد و بعد هر اقدامي را انجام داد. آنها فقط بلدند كه مردم را به خيابان بياورند، يكي ديگر هم توانست مردم را وارد خيابان كند. پس خط اصلاح طلبي در ايران خطي منحرف از لحاظ ديني، فرصت طلب از لحاظ سياسي و دشمن دموكراسي است؛ پس به نظر بنده آنها لياقت شركت در انتخابات را ندارند.
وي اظهار داشت: من مخالف اين هستم كه بعضي از دوستان ما به صورتي صحبت كنند كه آنها را به اين اقدام (شركت در انتخابات) تشويق كنند. اين گروه هاي سياسي كه ويژگي هاي ذكر شده را دارند لياقت حضور در انتخابات را ندارند. كساني كه اين قدر قدرنشناس بوده و قدر اسلام، انقلاب و قدر دموكراسي را نمي دانند، چرا بايد در انتخابات شركت كنند؟
وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: تشكيل جبهه پايداري كه يك جبهه جديد به شمار مي رود يك حركت معقول است و باعث فعال شدن يك ظرفيت از اصولگرايي مي شود.
وي همچنين درباره برخي از مواضع پيرامون فتنه 88 گفت: در جريان فتنه دكتر علي لاريجاني و حتي افراد ديگري تلقي شان از فتنه عمدتاً اين بود كه مسئله يك دعواي انتخاباتي بين مهندس موسوي و آقاي احمدي نژاد است و بر اين اساس دليلي نمي ديدند كه مثلاً به طرف مقابل اعتراضي كنند.
وي افزود: البته اختلاف نظرهايي هم با آقاي احمدي نژاد وجود داشت اما زماني كه مقام معظم رهبري پرده ها را برداشتند و آشكار شد كه بحث انتخابات يك بحث فرعي بوده و تمامي اين مسائل يك كودتاي تمام عيار عليه نظام اسلامي و دموكراسي است از آنجا به بعد موضع آقاي لاريجاني و بسياري از افراد اصولگرا به سمت رهبر معظم انقلاب سوق پيدا كرد و در نهايت مواضع بسيار صريحي در قبال فتنه و اصحاب آن گرفتند. دبير ستاد حقوق بشر گفت: علي لاريجاني يكي از مديران لايق نظام و از مديران و فدائيان رهبر معظم انقلاب است يعني ارادتشان به آقاي خامنه اي، فقط بحث رهبري نيست يك علقه قلبي است كه اين مسئله را در برهه هاي مختلف حتي زماني كه صدا و سيما بودند نشان داده اند. ما نبايد چنين مديراني را به دليل مختصر اختلاف نظر كنار بگذاريم ولي در كل بايستي خطمان روشن باشد يعني در اينجا 2 بحث مطرح مي شود يكي بحث روشن بودن خطوط و ديگري بحث حذف مديران كه بايستي به هر 2 توجه كرد. لاريجاني تصريح كرد: در واقع در جريان فتنه 88 در ايران كودتاي عليه دموكراسي اسلامي به وقوع پيوست و غرب به دنبال اين بود كه ديكتاتوري سكولار را جايگزين دموكراسي اسلامي كند.

 



احمدي نژاد: رژيم صهيونيستي به دليل ترس از پاسخ ملت ايران حمله نمي كند

رئيس جمهور گفت: رژيم صهيونيستي و اربابانش علاقه زيادي دارند كه به ايران حمله كرده و ضربه بزنند و نقشه هايي هم در اين خصوص طراحي كردند اما از پاسخ ملت ايران وحشت دارند.
محمود احمدي نژاد در حاشيه سفر به مقر سازمان ملل متحد در مصاحبه با شبكه تلويزيوني الجزيره در پاسخ به سوالي درباره احتمال حمله رژيم صهيونيستي به ايران تاكيد كرد: ملت ايران از تهديدات نظامي هيچگونه نگراني ندارد؛ البته رژيم صهيونيستي و اربابانش علاقه زيادي دارند كه به ايران حمله كرده و به ايران ضربه بزنند و نقشه هايي هم در اين خصوص طراحي كردند اما از پاسخ ملت ايران وحشت دارند.
رئيس جمهور ادامه داد: تقسيم بندي هايي مانند شيعه و سني و عرب و فارس بيشتر ساخته دولت هاي غربي است تا تفرقه ايجاد كرده و حاكم شوند چرا كه اگر تركيه، ايران، عراق، عربستان، مصر و كشورهاي حوزه خليج فارس در كنار هم باشند هيچ قدرت اقتصادي، سياسي و فرهنگي در دنيا نمي تواند با كشورهاي اين منطقه برابري كند و كسي نمي تواند آسيبي به اين قدرت وارد كند اما بدون شك اگر كشورها با تقسيم بندي هاي كاذب از يكديگر جدا شوند، دشمنان به راحتي مي توانند اهداف استعماري خود را دنبال كنند.
وي خاطر نشان كرد: البته در منطقه نيز عده اي هستند كه بعضاً حرف هايي مي زنند و توجه ندارند كه اين حرف ها به نفع دشمنان اسلام و بشريت است.
گفتني است احمدي نژاد بعد از ظهر ديروز به موريتاني رفت و با محمد ولد عبدالعزيز همتاي خود ديدار و گفت و گو كرد. رئيس جمهور از موريتاني عازم سودان مي شود.

 



از لج كيهان ادعا مي كنيم هنوز زنده ايم! (خبر ويژه)

لودگي امسال منافقين در جريان سفر رئيس جمهور به نيويورك و عدم همراهي آنان حتي از سوي ساير گروهك هاي اپوزيسيون اسباب انگشت نمايي بيشتر اين جماعت را فراهم كرد.
چند نفر از وابستگان و اجيرشدگان گروهك منافقين امسال سعي كردند با خودنمايي در نيويورك، عليه سفر رئيس جمهور كشورمان حاشيه سازي (!؟) كنند و جالب اينكه يكي از اين حضرات، پرچم رژيم صهيونيستي را به دست داشت. دليل به چشم آمدن نمايش امسال منافقين اين بود كه طي يكي دو سال گذشته، فتنه گران موسوم به سبز، تحركات بيشتري عليه حضور دكتر احمدي نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل نشان داده بودند اما امسال با وجود دعوت هاي انجام شده، جز گروهك تروريستي منافقين، كسي از اين سياه بازي استقبال نكرد.
شبكه بالاترين با اشاره به عقبگرد تازه اپوزيسيون نوشت: امسال در نيويورك، از آندسته از «سبز»ها كه دو سال پيش براي بدست گيري رهبري جنبش و حذف رقيبان سر از پا نمي شناختند، هيچ نشاني نبود. نه در مقابل سازمان ملل اعتصاب غذائي برگزار شد و نه «اتحاد براي ايران» يا «راي من كجاست» حضور يافتند. شوربختانه، هزاران نفر -دروغ كه كنتور نمي اندازد!- از جوانان ايراني- آمريكائي نيز كه زير بيرق اين گروهها دو سال پيش خيابان مقابل سازمان ملل را پر كرده بودند، امسال از دور خارج شده و انگيزه اي براي حضور مجدد نداشتند. شوربختانه اولين نتيجه نگرش فرصت طلبانه اصلاح طلبان، ضربه زدن به كل جنبش در داخل كشور و يأس و سرخوردگي هزاران نفر از مخالفان در آمريكاست كه به اين سران خيالي دل خوش كرده بودند.
يكي از كاربران نزديك به گروهك منافقين نيز با اشاره به انگشت نما شدن سازمان مذكور نوشت:ننگ بر سبزهاي اصلاح طلب كه امسال در تجمع نيويورك شركت نكردند.
اما يكي از همين فعالان ضدانقلاب با نگاهي عميق تر به فتنه سبز و تحركات آنها پرداخته و تأكيد مي كند: گروه هاي اپوزيسيون نبايد با رويكردي واكنشي نسبت به رسانه هاي داخلي همچون كيهان، سرسختانه از زنده بودن جنبش سبز دفاع كنند بي آن كه به قدر كافي در اين مورد تأمل كرده باشند.
همكار شبكه بالاترين معتقد است: ظاهراً ترس و واهمه از يأس پراكني عامل اصلي پرهيز از قبول و بيان واقعياتي است كه داده هاي تاريخي ثبت شده درستي شان را تأييد مي كند. پاسخ بسياري از اعضاي اپوزيسيون در مورد سؤال «آيا سير جنبش نزولي است؟» يادآور پاسخ فردي است كه از بالاي ساختماني به پايين پريده است و در نيمه هاي راه در جواب سؤال فردي كه از پنجره جوياي حال اوست مي گويد «تا حالا كه همه چيز خوب است»! گويي ترس از روبرو شدن با واقعيت، ما را به بي توجهي و كتمان آن ترغيب مي كند.
وي تأكيد مي كند: آن اوايل مي گفتيم جنبش سبز كودكي است كه راه درازي براي بالغ شدن و تبديل به جنبش واقعي در پيش دارد اما امروز پس از گذشت 2 سال، اگر ديدي واقع بينانه داشته باشيم، اثري از بلوغ و تكامل گفته شده ديده نمي شود. پرداخت بهاي سنگين براي گفتن اين كه جنبش زنده است، نه مطلوب است و نه مفيد. مطلوب نيست چون نيروهاي ما در تقابل با سيستم ناتوان است و مفيد نيست زيرا، باعث نااميدي بيشتر مي شود.



 



اصلاح طلباني كه خلاف قانون اساسي موضع دارند نبايد وارد مجلس شوند (خبر ويژه)

در حالي كه خواهرزاده خاتمي مي گويد برنامه فراكسيون اقليت براي انتخابات مجلس مشخص نيست، يك عضو برجسته اين فراكسيون تأكيد كرد: كانديداهاي اصلاح طلب اگر بنا دارند برخلاف قانون اساسي موضع بگيرند، نبايد در مجلس حضور يابند.
محمدرضا تابش خواهرزاده خاتمي و رئيس فراكسيون اقليت در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران گفته است«برنامه اين فراكسيون براي ورود به انتخابات مشخص نيست و فراكسيون در آينده نزديك در اين باره تصميم گيري مي كند.» وي مي گويد: «ما جزئي از جبهه اصلاحات هستيم و با تابلوي اصلاح طلبي در انتخابات شركت خواهيم كرد.»
همزمان با وي، داريوش قنبري ديگر عضو فراكسيون به «ايلنا» گفته است: اصلاح طلبان هنوز به جمع بندي نهايي در زمينه انتخابات نرسيده اند و اين حرف ها پيرامون تحركات انتخاباتي اصلاح طلبان، يك شوي تبليغاتي است.
در همين حال محمدرضا خباز عضو برجسته فراكسيون اقليت در گفت وگو با مهر به اصلاح طلبان توصيه كرد كانديداهايي را براي حضور در ليست انتخاباتي معرفي كنند كه پايبند به سوگند خود در پاسداري از قانون اساسي باشند.
محمدرضا خباز در گفتگو با خبرنگار پارلماني مهر با اعلام اين توصيه به اصلاح طلبان كه با يك ليست وارد انتخابات شوند اظهار داشت: جهت گيري هاي كانديداهاي اصلاح طلب بايد در چارچوب قانون اساسي باشد.
وي تصريح كرد: نماينده مجلس جزو اركان نظام است بنابراين نمي تواند برخلاف قانون اساسي عمل كرده و حرف بزند.
خباز با تأكيد بر اينكه كانديداهاي اصلاح طلب اگر قصد دارند برخلاف قانون اساسي موضع گيري كرده و حرف بزنند نبايد در مجلس حضور يابند افزود: نماينده مجلس شوراي اسلامي بايد قانون اساسي را قبول داشته باشد زيرا در صحن علني مجلس در مقابل قرآن به شرف انساني خود قسم ياد مي كند كه پاسدار قانون اساسي باشد.
وي تأكيد كرد: هر كسي كه قانون اساسي را قبول ندارد نبايد وارد حاكميت شود و هر كانديدايي كه خواهان ورود به مجلس است بايد زير چتر قانون اساسي قرار گيرد.

 



اپوزيسيون به نام جنگ نرم چرخ پنجم جمهوري اسلامي شده است (خبر ويژه)

«اين شوراي هماهنگي سبز، ماشين صدور بيانيه است يا چرخ پنجم رژيم؟».
شبكه ضدانقلابي بالاترين ضمن درج مطلب فوق نوشت: اين شوراي مجهول الهويه كه جز اردشير اميرارجمند، اعضا ديگر آن نام خود را اعلام نمي كنند، باز بيانيه صادر كرده و براي شركت در انتخابات، شروطي را معين كرده است. بيانيه هاي شوراي هماهنگي سبز روز به روز بي مصرف تر و بي محتواتر مي شوند. اگر مي توانستند چند نفر را در روزهاي گذشته به خيابان ها بكشانند و چند رأي در شبكه هاي مجازي جمع نمايند حالا ديگر همان خاصيت را هم ندارند. در واقع اين شورا به ماشيني تبديل شده است كه به جز صدور بيانيه و ايجاد موضوع داغ شبكه هاي مجازي هيچ فايده ديگري ندارد. اعضاي آن هم نه به خاطر مسايل امنيتي بلكه به خاطر اينكه مي دانند اگر نامشان افشا شود ديگر همين چند طرفدار را هم نخواهند داشت عملا تبديل به چرخ پنجم نظام شده اند كه هر زمان خواست ما را به پاي صندوق ها بكشاند با بيانيه هاي اين شورا به اصطلاح قلقلك مي دهد.
همچنين علي كشتگر از سران گروهك منحله فدائيان خلق نوشت: «شوراي هماهنگي سبز نه فقط خلأ مديريت در جنبش سبز را جبران نكرد بلكه به دلايل مختلف مايه ترديد، دلسردي و واگرايي در آن شده است». وي مي افزايد: از هم اكنون معلوم است كه حاكميت هيچ يك از شرايط حداقلي امثال خاتمي را نخواهد پذيرفت و راهي جز تحريم انتخابات وجود ندارد.
در همين حال سايت سكولاريسم نو از درهم شكستگي كشتي اپوزيسيون جمهوري اسلامي خبر داد و تصريح كرد: مدت زمان طولاني است كه سكان كشتي در هم شكسته اپوزيسيون در اختيار كساني است كه، نه براساس ظرفيت هاي واقعي مخالفان بلكه بيشتر بر پايه علايق شخصي خود بنا دارند شرايط يك ائتلاف سياسي را در بين گروه بندي هاي گوناگون اپوزيسيون فراهم آورند. اما دريغ از يك ائتلاف نيم بند باسمه اي در طول همه اين سال ها. كسي هم تاكنون اين پرسش را پيش روي اين فرماندهان لشكر درهم ريخته اپوزيسيون قرار نداده است كه مگر مي شود ساليان سال دل به تئوري ها و راهكارهايي بست كه در عمل تا به امروز نه هيچگونه بازدهي داشته اند و نه موفقيتي، ولو بصورت كوتاه مدت. مگر چند سالي ديگر مي بايستي در انتظار ماند. مسئله طرح و برپايي يك «كنگره ملي» در خارج از كشور بقولي از سال ها پيش مطرح بوده است، تا از خلال آن يك نهاد اجرايي اپوزيسيون متولد شود. اما پرسش اين است چرا اين طرح همانند ديگر طرح هاي گذشته مبني بر تشكيل يك نهاد اپوزيسيونال عليه جمهوري اسلامي مورد استقبال عموم قرار نگرفت، نويسنده در علت يابي آشفتگي گروهك هاي خارج نشين، دلايل مختلفي را برمي شمارد و ادامه مي دهد: شايد ديگر آن روحيه و نشاط مبارزه گري در بين ما به واسطه ارائه راهكارهاي مبارزاتي بي نتيجه و بي اساس در طول همه اين سالها فروكش كرده است و حاضر نيستيم به سادگي وارد عرصه مبارزه شويم. مخالفان مقيم خارج از كشور مدتهاست به سبب سرخوردگي از اپوزيسيون، فاقد علاقه به ارتباط گيري مجدد با اپوزيسيون است. بگونه اي كه رابطه خود با اپوزيسيون را قطع كرده و حاضر نيستند براحتي براي اجراي عملي هر پروژه ناشناخته اي ديگر هزينه بپردازند.
اما بخوانيد از سايت اپوزيسيون اخبار روز كه معتقد است: عقب نشيني رژيم كار آساني نيست و بدون مبارزه و سازماندهي نمي توان چنين كاري كرد اما در يك سال اخير، بدبيني و واگرايي و تفرقه در صف نه تنها كمتر نشده كه بيشتر هم شده است. جايي كه عملا گزينه هاي استراتژيك زيادي براي مبارزه وجود ندارد، پس اين همه اختلاف و تفرقه و در نتيجه نيروي همديگر را خنثي كردن از كجا مي آيد؟ مشكل بيش از آن كه سياسي باشد رواني است. بايد گفت اپوزيسيون در يك سال اخير، جنگ نرم را به جمهوري اسلامي باخته است... اكثر سران جنبش سبز پس از زنداني[!؟] شدن موسوي و كروبي، متأسفانه نقش مديريتي موثري نشان نداده اند. نقدهاي بسياري كه طي سال هاي اخير، بيخودي و بدون پشتوانه ارائه مي شود، در واقع اذعان به نامربوطي خود ماست.
يادآور مي شود طوايف گوناگون ضدانقلاب بارها از فتنه سبز كه مي كوشيد نقاب مذهبي و اسلامي و ايراني بر چهره داشته باشد، به عنوان پيچيده ترين و مؤثرترين مرحله جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ياد كرده اند و اذعان آنها به كمانه كردن و معكوس شدن روند جنگ نرم، متضمن معاني بسياري است.

 



نوسان مجمع روحانيون بين ولايت و پلوراليسم (خبر ويژه)

دبير مجمع روحانيون هنوز نتوانسته از تناقض «دفاع از حقانيت ولايت» و پلوراليسم نسبي گرايانه و مداهنه آميز خلاص شود.
موسوي خوئيني ها در پاسخ به سؤالي نوشت: پس از رحلت پيامبر خدا(ص) اگر مردم پايبند به توصيه و تاكيد آن حضرت بودند و نان به نرخ روزخور نمي شدند و به توجيه و تفسير قضايا به نفع گروه قدرتمند مدينه نمي پرداختند و سوابق جهادي اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) را انكار نمي كردند و از جانفشاني هاي آن حضرت در راه پيروزي نهضت و بعثت رسول خدا، پرونده براي محكوميت وي نمي ساختند، تشخيص حق از باطل كار دشواري نبود. ولي آلودگي هاي بازار سياست بازان چنان بود كه با خاندان عزيز پيامبر رفتاري كردند كه قلم از شرح آن شرم دارد. از همان روز كه قضايا به زيان اهل بيت پيامبر رقم خورد و فضا را بر آن تنگ كردند كه حتي زندگي عادي بر آنان سخت شد و به منظور از پا درآوردنشان فدك را برخلاف همه موازين شرعي و صرفا با حكم خليفه و به بهانه مصلحت مسلمين از دست صاحبش ربودند، آري از همان روز زمينه سازي براي حوادث تلخ و دردناكي همچون فاجعه كربلا آغاز شد. پس از حوادثي كه با كشته شدن عثمان همراه شد و مردم توانستند از زير فشار تبليغات دروغين خارج شوند و به در خانه علي(ع) بروند و زمام امور را به دست وي بسپارند، همان دست هاي پيدا و پنهان آنقدر در برابر حكومت علي(ع) كارشكني كردند كه تمام دوران حكومتش به جنگ هاي داخلي گذشت و سرانجام او را كشتند و اجازه ندادند كه آن حضرت به اصلاح انحرافاتي بپردازد كه پس از رحلت پيامبراكرم(ص) بوجود آمده بود.
وي به رغم اين مقدمه درست و به بهانه اينكه «طبيعي است در زماني كه امام معصوم در ميان مردم نيست، تشخيص حق از باطل و درست از نادرست كار آساني نباشد»، نوشت: راه حل اين است كه هركس و هر گروه به هر اندازه اي كه خود را برحق مي داند براي ديگران نيز اين حق را بپذيرد كه آنان نيز به راهي كه خود حق تشخيص مي دهند بروند و هر گروهي كه در فضاي آزاد توانست قدرت را بدست آورد و اكثريت مردم با تصميم خود قدرت را به آن گروه تفويض كردند كشور را اداره كنند و هنگامي كه مردم خواستند قدرت را به ديگران تفويض كنند مانع از تحقق اراده مردم نشوند و چون خود را برحق مي دانند به خود حق قيموميت بر مردم ندهند و گمان نكنند كه چون ديگران برحق نيستند نبايد از جانب مردم به قدرت برسند و بايد از آن جلوگيري كنند و اين اقدام را جهاد في سبيل الله بدانند. به هرحال راه حل و چاره كار براي جلوگيري از رفتارهاي فاجعه بار و تكرار و تسلسل اين فاجعه ها اين است كه هركس و هر گروهي همان قدر كه به خود حق مي دهد كه براساس تشخيص خود عمل كند همان اندازه به ديگران هم حق بدهد كه براساس تشخيص خود عمل كنند.
جا دارد از دبير مجمع روحانيون سؤال شود 1-مرز دفاع از حق و تحمل «ديگران» كجاست؟ آيا به بهانه تحمل ديگران مي توان اجازه داد تا حق را ذبح كنند؟ (كاري كه هم درصدر اسلام از سوي برخي خواص دنيازده صورت گرفت و هم در انقلاب خودمان از سوي برخي مدعيان انقلابي گري و اصلاح طلبي تكرار شد). 2-يقينا ملاك حقانيت عينا با ملاك حاكميت راي اكثريت شهروندان منطبق نيست و شايد اين دو بعضاً در تقابل هم قرار گيرد اما اگر قاعده حاكميت راي اكثريت مردم ملاك است، پس چرا مدعيان اصلاح طلبي در برابر جمهوريت و اسلاميت نظام هر دو ايستادند و با قلدرمآبي و تدارك آشوب و همداستاني با دشمنان قسم خورده ملت ايران، درصدد برآمدند همين قاعده و قانون را تعطيل كنند؟ مدعيان اصلاح طلبي كه مجمع روحانيون عنوان ليدري آنها را بر دوش مي كشد، چه معامله دشمنانه اي هم با «اسلاميت» و هم با «جمهوريت» نظام كردند كه جلاد كودك كشي چون شيمون پرز از آنها به عنوان پياده نظام ارتش اسرائيل ياد كرد و نتانياهو آنها را سرمايه بزرگ رژيم صهيونيستي دانست؟ سران رژيم اشغالگر قدس، دنبال دفاع از «حق» بودند يا جانبدار «راي اكثريت»؟! 3- چرا نبايد راي اكثريت ملت ايران را در انتخابات تحمل كرد اما هم آهنگ و هم نوا با گروهك هايي شد كه عكس حضرت امام را به آتش كشيدند، پرچم هاي عزاي امام حسين(ع) را آتش زدند، روي نام جمهوري اسلامي خط كشيدند و دشمن ترين دشمنان اسلام و ايران را سر ذوق و هيجان آوردند؟ آيا اينها به معناي اصلاح طلبي از جنس اصلاح طلبي منافقين نبود كه در صدر اسلام افساد مي كردند و خود را مصلح و خيرخواه مي خواندند؟

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14