34 توصيه براي كاهش مصرف بنزين

1-هرچه مي توانيد وسايل كمتري در ماشين خود بگذاريد. هرچه ماشين سبك تر باشد كمتر بنزين مصرف مي كند.
2- با سرعت نرانيد. اگر با سرعت 90 كيلومتر در ساعت رانندگي كنيد مي توانيد 21 درصد بيشتر از زماني پيش برويد كه با سرعت 110 كيلومتر در ساعت مي رانيد.
3-طوري برنامه ريزي كنيد كه مجبور نشويد براي به موقع رسيدن سريع رانندگي كنيد.
4-وقتي ماشين را روشن مي كنيد لازم نيست بيش از 30 ثانيه در جا كار كند. ماشين هاي جديد طوري طراحي شده اند كه حتي در هواي سرد مي توانند بلافاصله راه بيفتند.
5-اگر بايد بيش از 30 ثانيه بايستيد نگذاريد ماشين در جا كار كند. براي كاهش مصرف سوخت بهتر است موتور را خاموش كنيد و بعداً دوباره آن را روشن كنيد.
6-فشار پايتان را روي پدال گاز تغيير ندهيد. سعي كنيد تا جايي كه ممكن است با گاز يكسان برانيد.
7-باد چرخ ها را هميشه تنظيم كنيد؛ به خصوص وقتي هوا سرد مي شود يا در جاده با سرعت بالا مي رانيد حتماً براي تنظيم باد مراجعه كنيد.
8-تا جايي كه مي شود تهويه هوا را روشن نكنيد به جاي آن شيشه ها را پايين بكشيد.
9-«تيك آف» نكنيد. وقتي ماشين را روشن مي كنيد خيلي آرام پدال گاز را فشار بدهيد.
10-از ترمزهاي ناگهاني بپرهيزيد.
11-وسايل اضافي را كه موجب ايجاد مقاومت در برابر باد مي شوند برداريد. مثلا باربند يا باربند اسكي را در زماني كه به آنها احتياج نداريد باز كنيد.
12-حواستان را جمع كنيد كه حتماً پيش از حركت ترمزدستي را بخوابانيد.
13-هيچ وقت پيش از خاموش كردن ماشين گاز ندهيد. اين كار هم موجب هدر رفتن بنزين مي شود و هم باعث فرسوده شدن سيلندرها.
14- پيش از راه افتادن و در مسيرهاي درون شهري به راديو پيام گوش بدهيد و وارد راه هايي كه بسته يا پرترافيك است نشويد.
15-در باك بنزين خود را وارسي كنيد كه خوب بسته بشود.
16- هر چه زودتر و البته با دو موتور مناسب به دنده هاي سبك برويد. اگر ماشين دنده اتوماتيك داريد يك ثانيه زودتر پايتان را از روي پدال گاز برداريد.
17- وقتي مي بينيد داريد از ماشيني سبقت مي گيريد اين كار را هرچه سريع تر انجام بدهيد. معطل نكنيد.
18-تنظيمات ماشين را ماه به ماه وارسي كنيد تا زيادي سوخت مصرف نكند.
19- هر چند وقت يك بار ترمزهاي ماشين را وارسي كنيد و اگر لازم بود آنها را تنظيم كنيد. اگر ترمز كاملا تنظيم نباشد مقاومت زياد و سوخت بيشتري مصرف مي شود.
20- موقع خريد خودرو تا جايي كه نيازتان اجازه مي دهد سعي كنيد خودروي كوچك تري انتخاب كنيد. هرچه خودرو كوچك تر و بالطبع سبك تر باشد بنزين كمتري مصرف مي كند.
21- در انتخاب خودرو ماشين هايي كه مجهز به لوازم پرمصرف هستند را كنار بگذاريد؛ تهويه مطبوع، لوازم برقي مانند شيشه برقي يا قفل مركزي و دنده اتوماتيك از اين دسته خودروها هستند.
22- اگر در شهري با آب و هواي گرم زندگي مي كنيد خودرويي با رنگ روشن خريداري كنيد و تودوزي آن را هم روشن انتخاب كنيد تا نور و گرما را بازبتاباند. شيشه هاي مات هم از گرم شدن داخل ماشين جلوگيري مي كند.
23- از لاستيك هاي راديال استفاده كنيد تا اصطكاك كمتري بين تاير و جاده ايجاد بشود.
24- موقع رانندگي بگذاريد چشمتان بيش از پايتان حركت كند. از دور مراقب چراغ قرمزها و ساير موانع باشيد تا لازم نباشد يكباره ترمز بگيريد.
25- فرمان اتومبيل را ثابت نگه داريد البته تا جايي كه ممكن است. هرقدر خط عوض كنيد و در عرض خيابان حركت كنيد خودروي شما مسافت بيشتري مي پيمايد و بنزين بيشتري هم مي سوزاند.
26- باك ماشين را زيادي پر نكنيد چون ممكن است سرريز بشود يا در سربالايي هاي تند چكه كند.
27- زمستان ها تاير خودروي خود را با تايرهاي يخ شكن جايگزين كنيد يا اينكه با كمترين برفي كه آمد زنجير چرخ ببنديد. در غير اين صورت موتور ماشين بيشتر كار مي كند و بنزين بيشتري مي سوزاند.
28- وقتي از دور مي بينيد كه جاده سربالايي مي شود پيش از آنكه به آن برسيد سرعت بگيريد و وقتي روي شيب هستيد سرعت تان را همان اندازه حفظ كنيد. اگر در سربالايي گاز بدهيد بنزين خيلي زياد مصرف مي شود.
29- فيلتر هوا را زودبه زود وارسي كنيد و اگر كثيف بود آن را تعويض كنيد. اگر فيلتر هوا كثيف باشد جريان هوا به موتور مختل مي شود و بنزين بيشتري مي سوزاند.
30- ممكن است لاستيك هاي پهن و اسپورت به نظر زيبا باشند اما مقاومت حركت و مصرف سوخت را بالا مي برند.
31- روغن ماشين را به موقع عوض كنيد. اگر روغن ماشين تميز باشد اصطكاك كمتري در موتور ايجاد مي شود و با مقدار ثابت سوخت مي توانيد يك تا دو درصد بيشتر برانيد.
32- به جاي برنامه هاي تفريحي بيرون از خانه و گشت و گذار در خيابان ها دوستانتان را به خانه خود دعوت كنيد.
33- اگر نوع شغل تان طوري است كه مي توانيد آن را در خانه انجام بدهيد از رئيس تان اجازه بگيريد و يك يا دو روز در هفته را به محل كار نرويد و كارها را در خانه دنبال كنيد. اگر هم خودتان رئيس جماعتي از كارمندان هستيد ببينيد كدام يك از كارمندان مي تواند كارش را در خانه انجام بدهد و به او اين اجازه را بدهيد.
34- وقتي نزديك مقصد موردنظرتان مي شويد در اولين جاي پاركي كه ديديد پارك كنيد و به اميد پيدا كردن جاي پارك درست روبه روي مقصدتان در خيابان بالا و پايين نرويد. از كمي پياده روي ضرر نمي كنيد.

جولان دلالان در ميادين تره بار

روح الله امين آبادي
اگر به دنبال تهيه ارزاق عمومي براي خانواده با شاخص هاي اوليه خيلي خوب براي خريدكردن از جمله: دسترسي آسان، سلامت بيشتر، مشتري مداري، كيفيت بهتر، قيمت كمتر، عرضه مناسب هستي؟ من آدرسشو بهت مي گم اما قول بده هول نشي! بازار ميوه و تره بار... يكي ديگر از بازارهاي سازمان ميادين ميوه و تره بار و فرآورده هاي كشاورزي شهرداري تهران است كه در راستاي خدمت رساني به مردم شريف تهران يك ماه است كه آماده بهره برداري گرديده است.
تعجب نكنيد، قصد انتشار آگهي براي سازمان ميادين ميوه و تره بار را نداريم، چون جاي آگهي اينجا نيست! جملاتي را كه خوانديد بخشي از رپرتار آگهي سازمان ميادين است كه در چند روزنامه كار شده است.
انسان با خواندن اين آگهي از جاي خود بلند مي شود و براي خريد چند كيلو ميوه ارزان و با كيفيت بالا به ميادين ميوه و تره بار مراجعه مي كند، كيفيت بالا و قيمت ارزان!
ولي در عمل نه كيفيتي ديده مي شود و نه ارزاني قيمتي احساس . فقط اين خستگي و هزينه راه است كه بردوش سنگيني مي كند و با خود مي گويي كه چرا از ميوه فروشي محل خريد نكردم تا اولا خسته نشوم و ازسوي ديگر هزينه راه نپردازم.
باتوجه به نوسان دايم قيمت ها و عدم ثبات در بازار، ايده تأسيس سازمان ميادين ميوه و تره بار، يكي از اقدامات مناسبي بود كه براي حمايت از قشر آسيب پذير جامعه اجرايي شد.
سازمان ميادين ميوه و تره بار و فرآورده هاي كشاورزي براساس مصوبه شوراي انقلاب در بهمن ماه 1358 زيرنظر شهرداري تهران تشكيل شد اما اساسنامه سازمان درسال 1370 به تصويب وزارت كشور رسيد.
ولي امروز و با نگاه به گذشته و سابقه اين سازمان و نيز مديريت اعمال شده در آن روشن مي شود كه برنامه هاي اوليه محقق نشده است.
اعتراض غرفه داران به مديريت سازمان
هفته گذشته تعدادي از غرفه داران ميدان ميوه و تره بار با حضور در مؤسسه كيهان به نحوه مديريت سازمان ميادين اعتراض كردند.
يكي از اين غرفه داران در گفت وگو با خبرنگار كيهان گفت: طي چندسال اخير مديريت سازمان ميادين ميوه و تره بار شهرداري تهران با انجام سياست هاي شتابزده و غيرمنطقي باعث ايجاد بحران در اين سازمان و ميادين تابعه شده-است به طوري كه ازسويي رضايت مشتريان نسبت به قبل كاهش پيداكرده و ازطرف ديگر نيز وضعيت توليدكنندگان و غرفه داران روز به روز بحراني تر شده است.
اين غرفه دار افزود: با سياست هاي غلط سازمان ميادين ديگر مشتريان تمايلي براي خريد از بازارهاي سازمان ميادين ندارند چرا كه قيمت كالاها در سازمان ميادين نسبت به مغازه هاي سطح شهر نه تنها پايين نيست بلكه در مواردي بالاتر بوده و به صورت طبيعي مشتري تمايلي براي حضور در بازارهاي سازمان ميادين ندارد.
اين غرفه دار افزود: كاهش 50 درصدي فروش در غرفه هاي مرغ و تخم مرغ شاهدي بر ادعاي ما است.
افزايش شديد هزينه هاي توليدكنندگان و غرفه داران از ديگر مواردي بود كه نمايندگان تشكل هاي توليدي به آن اشاره كردند.
ادعايي كه با مراجعه به ميادين ميوه و تره بار به روشني مشاهده شده و اثبات مي شود.
آنچه بيشتر از تعداد كم مشتريان جلب توجه مي كند و ناگاه آه حسرت را بر دل برمي انگيزاند، قيمت محصولات و بخصوص ميوه هاست كه در قياس با مغازه هاي سطح شهر تفاوت چنداني ندارد.
قيمت ميوه هايي كه در بازارهاي روز عرضه مي شود با جاهاي ديگر كمتر تفاوتي دارد، حتي ميوه هايي كه در مغازه هاي سطح شهر وجود دارد از لحاظ كيفيت بهتر هستند.
به نظر مي رسد زنگ پايان دوران ارزان فروشي محصولات كشاورزي در ميادين ميوه و تره بار شهرداري تهران به صدا درآمده است و ما به آرامي شاهد كاهش استقبال از اين ميادين خواهيم بود كه در گذشته به علت تفاوت قيمت محصولات عرضه شده در آنها در مقايسه با مغازه هاي سطح شهر از محبوبيت نسبي بين شهروندان و بويژه اقشار آسيب پذير جامعه برخوردار بودند . اما سؤال اساسي اين است كه چرا اين ميادين كه با هدف نزديك كردن توليدكننده و مصرف كننده و حمايت از اين دو قشر با حذف دلالان و واسطه ها شكل گرفته اند، به آرامي دارند فلسفه وجوديشان را از دست مي دهند.
يكي ديگر از غرفه داران مي گويد: مبلغ دريافتي از غرفه هاي مرغ و تخم مرغ از حدود 500 هزار تومان براي فروش 300 كيلو مرغ در روز تا 5/3 ميليون تومان براي فروش هزار كيلو در نوسان است كه با احتساب هزينه كارگر، بيمه و ساير هزينه ها از حدود 2/1ميليون به 6 ميليون در ماه و به عبارتي 40 تا 200 هزار تومان در روز مي رسد.
زيان دهي و كسر بودجه در سازمان ميادين
در گذشته نه چندان دور سازمان ميادين علاوه بر تامين نيازهاي مالي خود به شهرداري تهران نيز كمك مي كرد ولي در حال حاضر با وجود افزايش فوق العاده اجاره بهاي غرفه ها دچار كسر بودجه شده است. مشكلات مالي سازمان به جايي رسيده است كه در بعضي از موارد حتي از پرداخت حقوق كاركنان خود نيز عاجز مي ماند.
مديريت سازمان براي كاهش هزينه ها به تعديل نيرو، كاهش ساعت كار و تعطيلي روزهاي جمعه به بسياري از بازارها روي آورده است و با توجه به اين كه اغلب مردم در روزهاي تعطيل از جمله جمعه ها به ميادين ميوه و تره بار مراجعه مي كنند تعطيلي ميادين در اين روزها باعث كاهش شديد فروش و اعتراض توليدكنندگان و غرفه داران شده است.
اعتراضي كه تاكنون هيچ اثري نداشته است.
علت اصلي بحران مالي در سازمان ميادين ميوه و تره بار را مي توان در اين سياست كه به كميت در مقابل كيفيت بهاي بيشتري مي دهد جستجو كرد. سازمان بجاي بالابردن راندمان فروش غرف موجود از طريق ايجاد پاركينگ، بهسازي و تبليغات و... سعي در افزايش تعداد بازارهاي روز فرعي در نقاط مختلف كرده است امري كه هرچند روز يك بار در روزنامه ارگان شهرداري خبر آن را با آب و تاب فراوان مي خوانيم.
تجربه به خوبي نشان داده است كه اكثريت بازارهاي اينچنيني كه حداكثر داراي 10 غرفه هستند غيراقتصادي بوده و باعث افزايش هزينه هاي سازمان ميادين و نيز توليدكنندگان به صورت همزمان مي شود. تعدادي از مرغداران در پاسخ به اين سؤال كه در اين غرفه ها روزانه چند كيلو مرغ به فروش مي رسد مي گويند 20 تا 40 كيلو و اين يعني فاجعه!
طي چند سال گذشته با وجودي كه جمعيت تهران روبه افزايش بوده فروش غرفه ها 25درصد كاهش يافته است و بعضي از طرح هاي غيركارشناسانه مانند بسته بندي اجباري مرغ و تخم مرغ و... باعث كاهش فروش مرغ به مقدار 50 درصد دراين غرفه ها شده است.
جولان واسطه ها در ميادين تره بار
از ديرباز دلالي و واسطه گري مشكل اصلي كشاورزان بوده و به گفته كارشناسان با چرخش 8 دست بين آنها تا 300 درصد افزايش قيمت را رقم مي زند... سيستم توزيع ميوه در شهرهاي بزرگ طوري است كه ميادين تره بار خرد و مغازه داران از يك ميدان بزرگ مركزي تره بار تغذيه مي شوند، ميوه ها و محصولات كشاورزي طي شبانه روز از شهرهاي ديگر يا بنادر به اين مكان كه گلوگاه اصلي توزيع ميوه است هدايت شده و از آنجا به دست مصرف كننده مي رسد... از آنجايي كه اين محيط محدود است بسياري از مديريت ها را مي توان به خوبي انجام و نتيجه مناسبي گرفت، مثلا دولت مي تواند با استقرار آزمايشگاهي ميزان باقيمانده سموم را كنترل و از ورود آن به چرخه مصرف جلوگيري و با توليدكننده ها و يا فروشندگان چنين ميوه هايي كه با عدم رعايت استانداردهاي لازم سلامتي مردم را نشانه رفته اند مقابله كند... طي سال هاي اخير با افزايش استفاده از سموم و كود كشاورزي به ويژه در گلخانه ها تجمع آنها در ميوه بيشتر شده كه به اعتقاد بسياري كارشناسان منشا بيماري هاي زيادي هستند... همچنين با مديريت براين ميدان مي توان تا حدود زيادي قيمت بازار را از بي ثباتي نجات داده و با حذف دلالي در اين مكان قيمت مصرف كننده را كاهش داد و بسياري محاسن ديگر... ميدان مركزي تره بار در منطقه 19 تهران در اتوبان آزادگان واقع شده است در گشت چند ساعته دراين ميدان حضور واسطه هاي مختلفي از قوميت هاي مختلف موج مي زند به گفته خودشان دلالند از اين دست مي خرند به آن دست يا دستهاي مختلف مي دهند و اين سؤال در ذهن باقي مي ماند كه اگر دولت نتواند دلالي را در اين مكان محدود كنترل كند چطور مي تواند در سطح كشور كنترل كند.
غرفه داران در گفت وگو با كيهان به ايجاد سامانه عرضه كالا توسط سازمان ميادين اشاره كرده و مي گويند: اين سامانه با هزينه زياد و ايجاد يك ساختمان لوكس در ميدان مركزي ميوه و تره بار از حدود 2 سال قبل شروع به كار كرده و با دلايلي نظير شفافيت در عرضه و خريد كالا، قطع دست دلالان، كاهش قيمت از طريق رقابت در عمل باعث واگذاري مرغوب ترين و پرفروش ترين بازارها به دلالان شده است در حالي كه طبق قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي اين غرفه ها بايستي به توليدكنندگان واگذار مي شد. معترضان در پايان گفتند: اين سامانه اقدام به اخذ 5/1 درصد از ميزان فروش روزانه غرفه داران به بهانه كارمزد كرده است اين در حالي است كه سازمان هيچ كاري براي غرفه داران انجام نداده و توليدكنندگان از خود مي پرسند كه سازمان مزد كدام كار را اخذ مي كند.
دوسال پيش مديرعامل سازمان ميوه و تره بار با حضور در شوراي شهر مدعي شده بود با ايجاد سامانه عرضه ميوه و تره بار هزينه هاي دلالي در اين بخش تا 3 درصد كاهش مي يابد.
امروز و با گذشت نزديك به دو سال از اين ادعا به خوبي مي بينيم نه تنها دلالي در ميادين از بين نرفته كه با لباسي نو بازگشته است!
افزايش 40 درصدي اجاره بهاي غرفه ها
افزايش اجاره بهاي غرفه ها آن هم به ميزان 30 تا 40 درصد موضوعي است كه حتي سخنگوي شوراي اسلامي شهر تهران را نيز به واكنش وامي دارد به طوري كه وي هنگام بررسي لايحه ميزان اجاره بهاي غرفه هاي بازارهاي روز از سازمان ميادين ميوه و تره بار به خاطر واگذاري 70 درصد غرفه ها خارج از فرمول هاي مصوب شوراي شهر و شهرداري انتقادمي كند و به صراحت مي گويد: هدف از راه اندازي ميادين ميوه و تره بار حذف واسطه ها و كنترل و نظارت بر قيمت ها است، اما فاصله قيمت هاي مصوب با بهاي واقعي آن قدر زياد است كه عملاً به دلال بازي دامن مي زند.
غرفه داران پيشنهاد مي دهند با توجه به عملكرد منفي سامانه در افزايش قيمت كالا و كاهش فروش غرفه ها توسط سازمان تعطيل و با عملكرد آن محدود شود.
آن چه كه روشن است نظارت دقيق و مسئولانه به عملكرد سازمان ميادين ميوه و تره بار در كوتاه مدت باعث كاهش قيمت ميوه و ايجاد رضايت مردم از خريد از اين بازارها خواهد شد امري كه مدت هاست دولت براي نيل به آن در تلاش است.
گفتني است تماس هاي مكرر با روابط عمومي ميدان ميوه و تره بار براي مصاحبه و نيز شنيدن توضيحات آنان در مورد اعتراض غرفه داران بي نتيجه مانده است گويا مسئولان روابط عمومي سازمان ميادين روزنامه ها را فقط براي چاپ و انتشار آگهي هاي دهان پركن و تبليغ مي خواهند و شان پاسخگويي براي خود قائل نيستند!

زنبورداري هنر كسب درآمد در دنياي صنعت و الكترونيك

منيژه غلامي توكلي
وقتي مي خواستم نوشتن اين گزارش را شروع كنم واژه ها نبودند!! واژه ها كه براي گزارشگر حكم اكسيژن براي سلول را دارند، جسم سفيد كاغذ را ترك كرده و ذهن مرا ناجوانمردانه درگير پيداكردنشان كرده بودند.
مي خواستم خيلي روان و خودماني درباره اجتماعي و متمدن زندگي كردن، در كنار طبيعت اما علمي و صنعتي كاركردن، كارآفريني و جايگاه انسان هاي موفق در اقتصاد جامعه و لزوم حمايت ارگان ها از اين افراد بنويسم. چيزي كه برايم خيلي در ظاهر آسان بود اما اين بار مي خواستم جاي صنعت و علم و تكنولوژي دست آويز دامن طبيعت شوم كه...
يادم آمد، پدربزرگم هميشه برايم مي گفت: ما انسان ها زندگي اجتماعي را از طبيعت بخصوص حشرات يادگرفته ايم. مثلا از مورچه كوشا و ساعي بودن، از موريانه ساختمان سازي و معماري و از زنبورعسل اجتماعي زندگي كردن و قانونمندبودن را فراگرفته ايم و در كنار اين موجودات ريز كه گاهي حتي به چشممان نمي آيند، زيبابودن و عاشق پيشگي را از گل و گذر زمان را از آمد و شد بهار و پاييز... بعد هم با گفتن اين جمله حرف هايش را درباره كسب بهترين ها از فرصت گذراني كه خدا در عمر كوتاهمان به ما عنايت كرده اين گونه تمام مي كرد كه «بهترين هديه اي كه زندگي مي تواند به ما ارزاني كند، امكان كاركردن زياد در زمينه اي است كه ارزش دارد.»
حال كه بزرگ تر شده ام تازه به ارزش هاي صحبت هاي كوتاه پدربزرگ پي برده ام. آن وقت با شنيدن اين حرف ها به دنبال پروانه ها مي گذاشتم و با فريادهايي سرخوش از بچگي به دنبال كشف بزرگ ترين سؤالم كه (راسته، هركسي به گل دست بزنه، شاهپرك نيشش مي زنه؟) بودم.
در نوجواني ام هم بيشتر اوقاتم را صرف اين كردم كه خوشبختي و سعادت و موفقيت را از كمينگاهش بيرون بكشم و از آن خودم كنم. كاري كه شايد به اندازه دوران كودكي ام فقط سرگرمي بود.
اما الان هنگام نوشتن اين مطلب سؤالم اين است كه (درجامعه اي كه گويي همه در مسابقه بزرگ، بنابر ارزش هاي اجتماعي و معنوي به دنبال كسب بيشترين موفقيت ها هستند راه رسيدن به موفقيت از دامن طبيعت چيست؟ آيا بازهم حشرات مي توانند در يافتن پاسخ اين سؤال به كمكم بيايند؟
براي اينكه انساني موفق باشيم از «نيم نگاه» كه چه عرض كنم! از گوشه چشمي كه به طبيعت داشته ام چه بايد كرد؟
كسي پيدا مي شود كه در دور و بر ما جواب خود را از طبيعت گرفته و راضي و موفق هم باشد؟
براي پيدا كردن جواب اين سوال كمي شبيه «از ما بيشتر درس خوانده ها» مي نويسم: يكي از شاخصه هاي رضايتمندي فردي، همراهي خانواده در تمام شئونات زندگي كنار ما است. مثل زنبور عسل كه همه در كنار هم در يك كندو با نظم و انضباط زندگي مي كنند از يك ملكه فرمان مي گيرند و بدون بال بال زدن هاي بي خودي گلستاني را براي كار انتخاب مي كنند.
راز موفقيت بعدي هم داشتن منبع درآمد مطمئن است. منبع درآمدي كه سودش بيشتر از زبانش باشد. زيرا منبع درآمد خوب، چنان امنيت خاطري را در خانواده ها ايجاد مي كند كه مي تواند تاثير زيادي بر روابط عاطفي و خانوادگي طرفين بگذارد. مثل زنبور عسل كه فقط توليدكننده است و خوراك ندارد، او هرگز گرسنگي نكشيده است كه به قولي عاشقي فراموشش شود.
به همين خاطر در دفاع از حريم خود كوچك ترين رحمي به متجاوز نمي كند، از طرفي ديگر يكي از نشانه هاي اقتصاد پويا در هر كشوري ميزان كارآفريني سرمايه داران در آن جامعه است كه اين مورد هم مي تواند در مستحكم تر شدن پايه هاي خانوادگي با ايجاد امنيت شغلي موثر باشد. اين بار هم زنبور عسل كه هم عسل مي سازد و هم عامل دفع آفت است و هم گرده جمع مي كند و هم با نيشي كه مي زند مي تواند درصدي از بيماري ها را شفا بخشد به خاطرم مي آيد. نمي دانم آنها هم واژه اي به نام طلاق دارند؟ چرا كه بيشتر آمار از هم پاشيدگي خانواده ها را مسائل اقتصادي و شاغل نبودن سرپرست خانواده در بر مي گيرد.
كارآفريني به معني ايجاد شغل هاي مفيد نه شغل هاي كاذب كه خود معضلي در راه ترقي اقتصادي محسوب مي شوند از ديگر نشانه هاي كسب موفقيت و رضايتمندي افراد در جامعه است. اين امر زماني ميسر خواهد شد كه نهادهاي مختلف در حمايت از جوانان و كارآفرينان پيش قدم باشند.
به اين كار زنبور سازندگي و زندگي و عاشقي مي گويند. كار او درست مصداق اين جمله معروف است «موفقيت تنها به دست آوردن و از ديگران گرفتن نيست، چه بسا كه بخشش و سخاوت موفقيت و كاميابي باشد.» زنبور عسل موفق است زيرا كه سفره اي بخشنده به بزرگي تمام سالياني دارد كه عسل توليد مي كند و ما استفاده مي كنيم.
وقتي نام سازندگي را مي شنوم ياد اردوهاي جهادي كه از تلويزيون ديده بودم مي افتم. يكي از اين نهادهاي ارزشي كه چند سالي است در مسير شكوفايي اقتصادي و ايجاد رفاه براي مردم همتي مضاعف كرده است، بسيج سازندگي است. بسيج سازندگي كه نامش، آباداني، عدالت، سرافرازي، را در كنار اعتماد كردن به جوانان به عمل تبديل كرده است. براي عيني كردن اين داستاني كه تا حال نوشته بودم از حمايت هاي اجتماعي و رفاهي اين سازمان استفاده مي كنم.
در آخرين روزهاي تابستان كه شايد كمترين ها گمان به اشتغال صاحبان حرفه زنبورداري دارند؛ مهمان خانواده اي هستيم كه چند سالي است از حصار ساختمان هاي كلان شهر تهران به دل طبيعت آمده اند تا يك بار ديگر ثابت كنند هنوز انسان متمدن صنعتي مي تواند روزي خود را از دل طبيعت زيبا به دست بياورد و شادكام و موفق باشد.
روح الله شيرافكن و همسرش بهاره آهاري؛ اردوي كندوهاي عسل خود را در قيام دشت تهران برپا كرده اند تا در كنار گل هاي زيباي يونجه و بلال؛ شيرين ترين و مغذي ترين تغذيه را از موجودي كوچك اما تند و تيز به نام زنبورعسل تهيه كنند.
اين زن و شوهر جوان به كمك بسيج سازندگي سپاه محمد رسول الله توانسته اند طي دوسال به عنوان يكي از زنبورداران نمونه كشور شناخته شوند آنها مي گويند: زنبورداري يك هنر است. هنري كه به تو مي آموزد در دنياي صنعت و الكترونيك چگونه مي تواني در چهار فصل سال، منبع درآمد خوبي داشته باشي.
بهاره آهاري ادامه مي دهد: زنبورداري علاوه بر درآمد اقتصادي از لحاظ روحي نيز خانواده هاي زنبورداران را سرزنده و شاد نگه مي دارد. در دل طبيعت بودن و همراه با گذر فصول زندگي جديدي را تجربه كردن از فوايد و زيبايي هاي اين شغل است. از وقتي به اين شغل مي پردازيم روحيه هايي شادتر و اجتماعي تر داريم. حتي اين شغل بر روحيه فرزندمان كه بيشتر در طبيعت بازي مي كند تاثير زيادي داشته است.
او مي گويد: با اشتغال به زنبورداري دوستان زيادي در ساير نقاط ايران يافته ايم و از مناطق بسياري ديدن كرده ايم. گاهي به دشت هايي مي رويم كه تا سال هاي گذشته فكر نمي كرديم در آنجا گل هاي مفيد براي زنبور پيدا شود.
وي بهره اقتصادي اين رشته را با علم و توانمندي صاحب شغل سنجيده و با نشان دادن تله گرده گيري كه در كندوها جاسازي شده است، گفت: وقتي درهر فصل به بهترين نقطه كوچ كني علاوه بر عسل مي تواني از گرده هاي اضافي كه زنبور با خود به داخل كندو حمل مي كند نيز استفاده كني و آنها را در عطاري ها به قيمت خوبي به فروش برساني. در كشورهاي خارج از زهر نيش زنبور عسل براي درمان بيماري ام اس استفاده مي كنند درحالي كه در كشور ما ، با وجود زنبورهايي از نسل هاي مرغوب، اين عمل هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است.
بهاره آهاري، در دسترس نبودن اطلاعات به روز درباره زنبور و زنبورداري را از مهم ترين مشكلات اين شغل دانسته و گفت: سال گذشته بيماري زنبورها باعث شد بيش از دو سوم كندوهاي ما از بين برود.
روح الله شيرافكن نيز در ادامه صحبت هاي همسرش با اشاره به اينكه خداوند در ايران اسلامي؛ طبيعت را به گونه اي گرد هم آورده است كه در هر فصل سال نقطه اي از كشور مي تواند بهترين محل براي اردوزدن زنبورداران باشد گفت: متأسفانه ناآشنايي زنبورداران با اين ويژگي طبيعي و همچنين به روزنبودن علم صاحبان اين رشته ضررهاي زيادي به زنبورداران زده و از طرفي انگيزه ورود جوانان به اين رشته زيبا را كه در دل طبيعت و به دور از هياهوي شهرهاي كوچك و بزرگ است كم رنگ كرده و گاهي از بين برده است.
شيرافكن با اشاره به اينكه در اين مسير كسي جز بسيج سازندگي شمال تهران به كمك او نيامده است گفت: وقتي وارد اين رشته شدم، هيچ تجربه اي و شناختي از ويژگي ها، سختي ها و حتي چگونگي ورود درست و ايمن به شغل زنبورداري را نداشتم. حتي كسي كه زنبورها را به من فروخت؛ هيچ كمكي در زمينه نگهداري آنها به من نكرد.
با كمك اينترنت و افراد باسابقه شروع به كار كردم. دو سال اول به خاطر نداشتن اطلاعات درست خيلي ضرر و زيان دادم. از بيماري زنبورها گرفته تا خشك سالي... مشكل اصلي هم نبودن يك مركز آموزشي و حتي دكتر دام پزشك متخصص زنبورها بود و است.
براي زنبورداران كارگاهي تشكيل مي دهند كه اطلاعات دريافتي از آن زياد به كار ما نمي آيد سپس ديپلم زنبورداري كه در تقابل با مشكلات اين رشته بسيار ناكارآمد است.
وي ادامه داد: اصلا در اين رشته ما مركز علمي خاصي نداريم. افراد به صورت تجربي آموخته هايي دارند كه در بيشتر اوقات مخصوصا هنگامي كه زنبورها بيمار مي شوند به كارشان نمي آيد يا بايد متحمل ضررهاي زيادي شوند تا بتوانند در سال هاي بعد روي پاي خود بايستند. پارسال سال بدي براي زنبورداران بود.
اين زنبوردار نمونه بسيجي كه حالا خود يكي از پرورش دهندگان زنبور ملكه است، بي توجهي به اين رشته پردرآمد را تا حدي مي داند كه گويا فراموش شده زنبور عسل فقط توليدكننده است و مصرف يا خوراك ندارد. وي با تأكيد ادامه داد: «زنبورداري سود خالص است اگر سرمايه گذاري خوبي روي اين رشته صورت بگيرد.»
وي با اشاره به اينكه در برخي از كشورها از صداي بال زدن زنبور عسل به عنوان ضدآفت مزارع استفاده مي كنند، مي گويد: كمك به عمل گرده افشاني گياهان و 5 برابر بيشتر شدن محصول كشاورزان؛ درمان برخي از بيماري ها و طول عمر بيشتر از ديگر فوايد زنبور عسل است. فكرش را بكنيد كه يك كيلو عسل، بيست برابر يك كيلو گوشت پروتئين دارد.
روح الله شيرافكن و بهاره آهاري هر دو بزرگ ترين معضل در كم رنگ شدن انگيزه جوانان براي پرداختن به اين رشته را عدم شناخت عسل طبيعي خوب از عسل نامرغوب از سوي مردم وعدم اشتياق آنها در خريد عسل مي دانند و گفت: تغيير رژيم غذايي به سمت مواد فست فود يكي ديگر از عوامل كم توجهي مردم به زنبور و ماحصل كارش است. موجودي كه در قرآن كريم هم سوره اي به نام خود دارد.
او عسل خوب را اين گونه تعريف كرد: عسلي مرغوب است كه برخلاف صحبت هاي رايج كمي سفت باشد. رنگ عسل هيچ ربطي به مرغوبيت آن ندارد و به نوع رنگ گرده اي بستگي دارد كه زنبور از گل مي گيرد.
بهاره آهاري با اشاره به صادرات عجيب عسل نامرغوب و ارزان قيمت از كشور چين گفت: ايران بهترين عسل ها را توليد كرده و در رده پنجم جهان قرار دارد و اين گونه واردات جاي تأسف و تعجب دارد!!
اين زوج پرتلاش كه مسير ترقي را با عنايت خداوند و حمايت هاي بسيج سازندگي تهران طي مي كنند با بذلي ستودني براي انتقال دانسته هاي خود به ساير زنبورداران اعلام آمادگي كردند.
زماني كه آنها را ترك مي كنم، در مسافتي زياد مورچه اي در محدوده قلمرو زنبورها نمي بينم! شايد مورچه ها هم مثل من تاوان سختي براي نزديك شدن به كندوي زنبورها داده باشند. بعد هم با يادآوري موفقيت ها و شكست هاي اين زوج به ياد اين جمله افتادم «كسي كه مي خواهد موفق باشد، بايد بياموزد كه شكست را به عنوان بخشي سالم و ناچاري از فرآيند رسيدن به اوج بپذيرد.»