(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 13 مهر 1390- شماره 20040

ضرورت بررسي تحول در نظام آموزش و پرورش
تعليم و تعلم در فضاي آموزشي خلاقانه ( بخش نخست)



ضرورت بررسي تحول در نظام آموزش و پرورش
تعليم و تعلم در فضاي آموزشي خلاقانه ( بخش نخست)

گاليا توانگر
در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش اصلي ترين ركن تحول شيوه هاي تربيتي است. در نظام آموزشي ما بايد تربيت حرف اول را بزند، ركني كه اين روزها اگر نگوييم به حاشيه انزوا گذاشته شده، لااقل مي توانيم بگوييم به نظر مي رسد در فشار سيستم نمره گيري و استرس هاي غول كنكور در درجات بعدي اولويت پس از فاكتورهاي آموزشي قرار داده شده است. اين وضعيت چيزي نيست كه در حد انتظار باشد. تئوريسين هاي نظام آموزشي كشور همواره به ركن تربيتي در نظام آموزشي كشور تاكيد داشته اند و بايد تلاش هايي صورت گيرد كه تربيت اسلامي در نظام آموزشي كشور بدرخشد، چرا كه ما اساسا انتظار نداريم سربازها و كارگران بله قربان گو را تحويل بازار كار دهيم. انتظار ما تربيت يك انسان متعهد صاحب انديشه و كارآمد است. در نظام هاي آموزشي سرمايه داري، هدف از آموزش صرفا تربيت كارگران سر به راهي است كه خود را وقف اهداف نظام سرمايه داري كنند. در حال حاضر اگرچه كشور بيش از هر زمان ديگري به تكنيسين هاي فني و كارآمد نياز دارد، اما ما مي خواهيم رشته هاي فني و حرفه اي را با تربيت نيروي كار متعهد گسترش دهيم.
كارشناسان عالي رتبه آموزش و پرورش خيالمان را از معناي تحول بنيادين آموزش و پرورش راحت كرده و در يك خط با نگاهي آرمان گرايانه مفهوم تحول بنيادين را اين گونه توضيح مي دهند: تحولي عميق، ريشه اي، همه جانبه، نظام مند، آينده نگر، مبتني بر معارف اسلامي و آموزه هاي ديني مدنظر است.
هر چند كه ضرورت تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش كشورمان بر هيچ كس پوشيده نيست و اگر ما بخواهيم خود را به دنياي به سرعت در حال تغيير علم و فناوري برسانيم، لازم است سيستم آموزشي كشور را به روز كنيم، اما كماكان اين سوال اساسي در اذهان بي پاسخ مانده كه اجراي سند تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش تا چه حد مي تواند چالش هاي متعدد پيش روي مديران، معلمان، دانش آموزان و نيازهاي حرفه اي و علمي جامعه را پاسخگو باشد؟ كارشناسان همچنان مصرانه بر سر حرف و نظر خود ايستاده اند كه اجراي اين سند طي دو دهه آينده چهره نظام آموزشي و تربيتي كشور را از پايه و اساس متحول كرده و ما را به افق هاي 1404 پيوند مي دهد. اين در حالي است كه خانواده ها و دانش آموزان با بي توجهي و يا احيانا ترديد به اين وعده ها مي نگرند. جلب اطمينان خانواده ها از ضرورت و چگونگي تحول نظام آموزشي جزو اولين اقدامات ضروري به نظر مي رسد.
جذب 50درصدي دانش آموزان به رشته هاي فني و حرفه اي تا پايان برنامه پنجم
ديگر زمانه هدايت نيروي كار به پشت ميز به پايان رسيده و حالا بايد خروجي آموزش و پرورش فني باشد. در دفتر عليرضا گلزاري، استاد دانشگاه و معاون آموزش اداره كل آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران، خانمي برگه هدايت تحصيلي يكي از دانش آموزان مدرسه اش را در دست گرفته و مي گويد: «آقاي گلزاري! خانواده اين دانش آموز نمي پذيرند كه فرزندشان براي رشته فني توانمندي دارد و براي رشته هاي رياضي، تجربي و انساني ساخته نشده است. هر چقدر با آنها كار مشاوره اي انجام داديم، نمي پذيرند. چانه زني مي كنند كه اگر در رشته رياضي نمي شود، لااقل او را در تجربي يا انساني ثبت نام كنيم!!»
مهندس گلزاري، معاون آموزش اداره كل آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران توضيح مي دهد: «الان يكي از ضروريات در نظام آموزشي اين است كه از دور حفظيات محض خارج شده و به سمت زمينه سازي براي رشد تفكر و ارتقاي سطح درك و فهم دانش آموزان به پيش برويم. در يك جمله راحت بگويم الان زمانه اي است كه دانش را به عرصه عمل ببريم، يعني خلاقيت را ايجاد كنيم. وقتي دانش آموز «خلاقيت محور» پرورش پيدا كند، در سطوح بالاتر علمي و در دانشگاه نيز مي تواند روحيه تحقيق و پژوهشگري داشته باشد. فردا در بازار كار نيز با اتكا به خلاقيتش مي تواند كارآفرين شود. تا كي انتظار داشته باشيم كه دولت ما را سركار اداري و پشت ميز بگذارد؟! خروجي هاي آموزش و پرورش بايد هم متعهد و هم خلاق باشند.» وي روي بعد حفظ هويت ملي و اسلامي و تعهد نيروي انساني كه پايه آن در آموزش و پرورش بنا نهاده مي شود، تاكيد بسيار داشته و مي گويد: «برنامه سوم نظام آموزش و پرورش متوجه توسعه طولي رشته هاي تحصيلي بود، برنامه چهارم روي دانايي محوري و كيفيت آموزش تاكيد داشت و حال در آغازين روزهاي اجراي برنامه پنجم متوجه توسعه كمي و كيفي نظام آموزشي با اتكا به گسترش رشته هاي فني و حرفه اي قرار داريم. اين كه مي گوييم در برنامه پنجم بايد جذب 50درصدي به سوي رشته هاي فني و حرفه اي داشته باشيم، در واقع نياز روز جامعه را مدنظر قرار داده ايم. جهان امروز به سرعت در حال تحول است و براي تحقق تحول در عرصه هاي مختلف نيازمند نيروي انساني فني و ماهر هستيم.»
گلزاري در پاسخ به اين سؤال كه آيا مراكز فني و حرفه اي ما امكانات لازم براي جذب 50درصدي دانش آموزان را دارا هستند؟ مي گويد: «از لحاظ تجهيزات در مراكز فني به گمان بنده چيزي كم نداريم، اتفاقاً تعداد ورودي ها كم است. برخلاف نظر عموم كه مي پندارند هر كس با هر سطح علمي مي تواند جذب مراكز آموزش فني و حرفه اي در دوره متوسطه شود، بچه هاي متقاضي فني و حرفه اي بايد در برخي دروس نمره بالا و قابل قبولي كسب كنند. بنابراين مشكل ما اين است كه خيلي ها به دليل نداشتن نمره قابل قبول در برخي دروس اجازه ورود به فني و حرفه اي را پيدا نمي كنند و روانه كار و دانش مي شوند. با اين حال باز هم نبايد فكر كرد كه كار و دانش جايگاه درس نخوان هاست. كار و دانش خلاق ها و كساني كه هوش مهارت آموزي بالايي دارند را جذب مي كند. الان هرچه در رشته رياضي، فني و حرفه اي و كار و دانش ورودي داشته باشيم، باز هم كم است. در رشته تجربي به حد اشباع رسيده ايم و در رشته انساني نيز بايد به فكر كيفيت بخشي باشيم.»
وي اشاره مي كند كه از مشاورين آموزش وپرورش در مدارس خواسته شده كه با كار برروي خانواده ها آنها را متوجه نيازهاي روز جامعه كرده تا متناسب با نياز جامعه فرزندانشان را تشويق به ادامه تحصيل در رشته هاي كاربردي تر كنند.
تدوين بسته ملي سند آموزش وپرورش با حضور 600نفر از استادان حوزه و دانشگاه
مهندس مهدي نويد دبيركل شوراي عالي آموزش وپرورش يكي از مهره هاي اصلي تنظيم سند تحول بنيادين در نظام آموزش وپرورش كشور است. وي دلايل تحول بنيادين و ضرورت انجام اين گام بلند 20ساله را اينگونه بيان مي كند: «رسالت اصلي آموزش وپرورش انتقال آخرين يافته هاي علمي و پژوهشي به نسل جوان است، در واقع آموزش وپرورش وظيفه دارد كه آخرين فناوري ها را به زبان كودك و نوجوان ترجمه كرده و در اختيار آنها بگذارد. ضمناً دانش آموز بايد با كسب شايستگي لازم براي زندگي آينده آماده شود.»
وي ادامه مي دهد: «از سوي ديگر تحولات محيطي امروز به سرعت درحال انجام شدن هستند. يكي از چالش هاي بزرگ نظام هاي آموزشي و تربيتي در همه جاي دنيا اين است كه سعي مي كنند خودشان را همپاي تغييرات سريع در دنيا، به روز كنند. در نتيجه نظام آموزشي بايد درحال تحول باشد و خودش را به روز كند.»
نويد در تكميل صحبت هايش مي گويد : «نكته ظريف ديگر در ارتباط با ضرورت تحول بنيادين در نظام آموزش وپرورش هماني است كه مي توان از صحبت ها و رهنمودهاي مقام معظم رهبري نيز استخراج كرد. ايشان بارها در سخنراني هايشان اشاره كرده اند كه نظام آموزشي ما وارداتي بوده و براساس تئوري ها نظريات فرهنگي غيرخودي بنا نهاده شده است، لذا در مباني، اهداف، اصول و رويكردها تفاوت هاي جدي با نظام برآمده از انديشه ديني دارد. متأسفانه علي رغم تلاش هاي زيادي كه صورت گرفته خروجي نظام فعلي با ملاك هاي ديني ما همخواني ندارد.
به اين دليل لازم است كه در شرايط كنوني كه جامعه به سمت حاكميت انديشه هاي ديني بيش از پيش حركت مي كند و در صحنه جهاني نيز توجه به آموزه هاي اسلامي و ديني رشد پيدا كرده، آموزش وپرورش يك بازخواني جدي و باز توليد اساسي بر مبناي انديشه هاي ديني در خود داشته باشد.»
مهندس نويد اشاره مي كند كه حدود 60 نفر از مديران و كارشناسان مجرب اساتيد حوزه و دانشگاه در تنظيم بسته ملي سند آموزش وپرورش دخيل بوده اند.
وي توضيح مي دهد: «وقتي مفاد سند طي بيش از 5 سال توسط 600نفر از استادان حوزه و دانشگاه نوشته شد، به شوراي عالي آموزش وپرورش ورود پيدا كرد.
ما طي بيش از 32 جلسه نقد و بررسي كه اولين جلسه در مشهد مقدس برگزار شد- لذا اين سند به سند مشهد نيز مشهور است- برخي از مفاد را استخراج كرده و به شوراي عالي انقلاب فرهنگي فرستاديم. حدود يك سال نيز در كميسيون هاي مختلف شوراي عالي انقلاب فرهنگي بازبيني شد و سرانجام در بهمن 89 به صحن علني شوراي عالي انقلاب فرهنگي راه پيدا كرد. نهايتاً در جلسه 697 شوراي عالي انقلاب فرهنگي روز سه شنبه مورخ 5/7/90 به تصويب نهايي رسيد.»
اما اين بسته ملي سند آموزش وپرورش چه چيزهايي را شامل مي شود؟ دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش توضيح مي دهد: «اين سند در بخش اول شامل بنيان هاي نظري تحول راهبردي در نظام تربيت رسمي و عمومي مي شود كه خود شامل دو شاخه است: فلسفه تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران و رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران.
در بخش دوم، سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي نظام جمهوري اسلامي ايران لحاظ شده است.»
بنابراين همان طور كه گفته شد، توجه به شيوه هاي تربيت مهم ترين دغدغه تحول بنيادين خواهد بود كه رويكرد آن آموزه هاي ديني و اسلامي ماست.
انسجام حركت هاي تربيتي
از نظام آموزشي تا بطن جامعه
حجت الاسلام عليرضا صادق زاده استاد دانشگاه تربيت مدرس و مسئول مطالعات نظري بسته ملي سند آموزش و پرورش معتقد است چون نظام هاي تعليم و تربيت مي خواهند مخاطبين خود را براي آينده با توجه به شرايط متغير دنياي امروز آماده كنند، پس بايد خودشان را هم براي تغييرات مهيا سازند.
وي توضيح مي دهد: «بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تحولاتي در ساختار نظام آموزشي صورت گرفت، ولي در بحث تحول بومي و فرهنگي نظام آموزش و پرورش به دليل پيچيدگي هايي كه وجود داشت و دلايل ديگري كه نياز به يك بحث مفصل دارد، تحولات لاك پشتي به پيش رفت. در سال هاي اخير اين گونه احساس شد كه نيازمنديم در بحث هاي بنيادي مربوط به تحول در آموزش و پرورش يك تلاش نظري مبتني بر مباني ديني داشته باشيم. ديگر نمي توانستيم فقط با توجه به مطالعات تطبيقي كه مثلا در فلان نقطه دنيا چه رخ داده؟ بياييم و پاسخ را عينا در نظام آموزش و پرورش كشورمان تكرار كنيم.»
وي ادامه مي دهد: «اولين بار در سال 65 اين جرقه زده شد كه تحول در آموزش و پرورش بايد با جديت بيشتري به پيش رود و پيگيري ها به تصويب طرح تغيير بنيادين آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران انجاميد. اگرچه دو سال و نيم كار شده بود ولي به بحث بنيان هاي نظري پرداخته نشده بود. بيشتر تحول در اهداف و ساختار مدنظر بود.
وقتي خوب دقت كنيم درمي يابيم كه در طرح سال 67 جنبه نظري كار بسيار ضعيف بود و جنبه هاي ساختاري و صوري در مقايسه با ساير نظام هاي آموزش و پرورش دنيا مدنظر قرار داشت.»
صادق زاده با بيان اين كه تهيه بسته ملي سند آموزش و پرورش جرقه اش از سال 84 زده شد، مي گويد: «در سال 84 تصميم گرفته شد كه سند آموزش و پرورش با نگاه ديني از نو مورد بازبيني قرار گيرد و براي اولين گام از فلسفه تعليم و تربيت شروع كرديم. در نگاه جديد آموزش و پرورش يك نظام مجزا و بسته در نظر گرفته نشده، بلكه نظامي است كه با ساير نظام ها نظير خانواده، فرهنگي، اقتصادي و... در تعامل است. لذا اگر قرار باشد اصلاحاتي صورت بگيرد اين اصلاحات دو جنبه خواهند يافت، يكي اصلاحات درون نظام و يكي اصلاحات بيرون نظام.» بنا به نظر صادق زاده براي مثال خيلي از مباحث تربيتي با اصلاح خانواده به ثمر خواهند رسيد، پس آموزش خانواده ها نيز در بسته ملي سند آموزش و پرورش جايگاه پيدا مي كند.
وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «اين اولين بار است كه براي جامعه ايراني متناسب با جامعه فرهنگي انقلاب اسلامي و شرايط بعد از انقلاب تدوين مدوني از چيستي، چرايي و چگونگي تربيت ارائه مي شود. با توجه به اين چهارچوب تربيتي همه شيوه هاي تربيتي چه در سطح رسمي مدارس و دانشگاه ها و چه در سطح عمومي كه توسط نهادهاي مختلف صورت مي گيرد، به هم پيوند خورده و از يك انسجام كلي برخوردار مي شوند. ديگر كارهاي تربيتي نهادهاي مختلف به صورت جزيره اي، پرهزينه و بي ثمر ارائه نخواهد شد. انتقادي كه مقام معظم رهبري همواره به حركت هاي تربيتي و پرورشي مجزا و جزيره اي وارد مي دانستند و هميشه تاكيد داشتند كه حركت هاي تربيتي در نهادهاي مختلف بايد هم گرا باشند نه اين كه به موازات هم و بي خبر از يكديگر انجام شوند.»
به اميد تحولي در شيوه هاي تحول!
و مهم ترين دستاورد تحول بنيادين اين است كه فقط به نظريه پردازي ها و تئوري پردازي ها ختم نشده و رهنامه اي نيز به همراه خود دارد.
رهنامه همان دكترين تحول بنيادين خواهد بود.
در رهنامه پاسخ داده شده كه بازتاب همه بحث هاي نظري در عرصه عملي آموزش و پرورش چگونه و چطور خواهد بود؟ مديريت، سيستم تأمين مالي، سيستم پژوهشي و... چگونه بايد عمل كنند كه ماحصل مورد انتظار را از آموزش و پرورش به عنوان خروجي دريافت كنيم؟
تحول بنيادين طي دو دهه ادامه پيدا مي كند و اولين انعكاس آن با سيستم 6، 3، 3 آموزشي آغاز مي شود. شش سال ابتدايي به دو دوره سه ساله تقسيم خواهد شد.
دوره متوسطه اول سه سال و دوره متوسط دوم نيز سه سال خواهد بود. بنابراين دوره راهنمايي به صورت كامل حذف مي شود. حال بايد ديد آنچه كه روي كاغذ آورده شده، تا چه حد مجال تحقق در صحنه عمل را پيدا خواهد كرد؟ آيا ترك تحصيلي ها شمارشان به اندك مي رسد؟ آيا خروجي ها افرادي فني و متعهد خواهند بود كه بين آموخته هايشان در خانه، مدرسه و خيابان هاي شهر تضادي وجود نخواهد داشت؟
آيا خانواده ها به چنان سطحي از بينش مي رسند كه با هدايت تحصيلي درست فرزندشان آينده او را تضمين خواهند كرد و يا همچنان بر سر چشم و همچشمي در فاميل و آشنا فرزندشان را به دره ناتواني و نااميدي مي كشانند؟ كاش تحول بنيادين در آموزش و پرورش اين بار تحولي در شيوه هاي تحول باشد!
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14