(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 13 مهر 1390- شماره 20040

نگاهي انتقادي به برخي از آثار سينماي روز جهان
گمشده در لابيرنت روزمرگي زير سيطره هاليوود
گفت وگو با حفيظ الله رفيعي مديرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس
دغدغه ثبت بيداري اسلامي در ادبيات نمايشي
پي گيري تشكيل موسسه سينماي مقاومت
حميد بهمني: عملكرد موسسه ، خلاف جهت انجمن سينماي دفاع مقدس باشد
«حضور» درباره شخصيت امام خميني(ره) توليد مي شود
اعلان جنگ فرهنگي يك شبكه به اسلام
سريال زندگي شهيد «صياد شيرازي» ساخته مي شود
تكنولوژي و رسانه؛ دو روي يك سكه
رسانه ها چگونه به سلطه گران خدمت مي كنند؟



نگاهي انتقادي به برخي از آثار سينماي روز جهان
گمشده در لابيرنت روزمرگي زير سيطره هاليوود

محمد قمي
سينماي جهان در سال هاي اخير به مراتب از اصالت و رهيافت هاي اصليش دور افتاده است. سينمايي كه روزگاري پيوند دهنده آحاد مردم جهان در تجربه مشترك يك حس زيبايي شناسانه بود امروز وسيله اي شده است در دست كمپاني هاي هاليوودي تا انديشه ها و اغراض عموما شوم و تلخ خود را به خورد مخاطبانشان بدهند و با پيچاندن آن در زورق خدعه و تدليس و فريب ديده و دل مردمان با هزار رنگ و لعاب فريبنده، به اهداف پشت پرده خود نائل آيند. اهدافي كه هرچه باشد و براي هركه، بي ترديد خالي از حس تعالي بخش و معرفت آميزي است كه فطرت بشر هماره به دنبال و تشنه آن بوده است.
گرچه البته هنوز هم پيدا مي شوند سينماگران و فيلم هايي كه راهي مستقل و ديگر را بپيمايند، چيزي جز آنچه امپراطوري رسانه اي غرب و به ويژه هاليوود مي خواهد، اما خيل كثيري از آثار هم بنابر خواسته هاي ضدبشري و دين ستيزانه اهالي و اصحاب شيطان در بنگاه هاي فيلمسازي غربي ساخته و پرداخته مي شود كه بازار جهاني سينما را در قبضه زر و زور و تزوير خود گرفته است.
دراين نوشتار نگاهي داريم اجمالي و انتقادي به تعدادي از آثار اخير سينماي روز جهان.
«پيوند»: در ستيز با آسمان
فيلم سينمايي «پيوند» در واقع تلفيقي از يك تريلر با ژانر علمي و تخيلي است كه تلاش مي كند دراين وادي نسبتا تكراري و ملا ل آور، يك ايده جديد را بيازمايد و بار خود را از ميان خيل آثار مشابه بيرون بكشد و به اصطلاح حرف جديدي براي گفتن داشته باشد؛ داستان يك زن و شوهر كه در كار پيوندهاي ژنتيكي هستند و با تلفيق ژن حيوانات مختلف، موجودات عجيب و غريبي پديد مي آورند كه حالت هيبريدي خاصي دارند. در اثناي اين روند زن و شوهر نابعه تصميم مي گيرند به يك كار خيلي بعيد و عجيب و خطرناك دست بزنند و اين بار ژن حيوان را با ژن انساني پيوند مي دهند كه اين كار منجر به تولد موجود عجيب و غريبي مي شود كه متشكل از نيمه اي انساني و نيمه اي حيواني است و در ادامه روند رشد و پرورش، شكل و شمايلي ديگر مي يابد و تبديل به يك پرياي انساني- حيواني مي گردد. فيلم به طور مشخص و خاطره انگيزي ادامه اي است بر محصولات پرشمار ژانر علمي- تخيلي و تريلرهاي دلهره آور و ترسناك كه هم از نشانه ها و رهيافت هاي آشنا و مختص اين ژانرها بهره برده و هم ارجاعاتي به نمونه هاي شاخص و غيرشاخص اين گونه هاي سينمايي داده است.
در فيلم پيوند، شاهد ايجاد همان حس آشناي مادرانه نسبت به خلق موجود عجيب الخلقه و غريب الجثه اي هستيم كه از يك پيوند ژنتيكي به وجود آمده است و منجر به پديد آمدن موجوديتي معصومانه شده است كه حس دردمندانه پدر و مادر ژنتيكي و نيز مخاطبان «پيوند» را به خود جلب مي كند. اما آنچه پيوند را در كنار ساير آثار مشابهي از اين دست قابل تامل و توجه و تمركز مي كند همين ايده مبنايي و اتفاق ژنتيكي است كه در آن مي افتد و به نوعي گويا و جوياي موقعيت هاي خاص و خطير خلاقيت و آفرينش بشري است در به وجود آوردن هرآنچه مي خواهد و اراده مي كند. اين نوع سوء استفاده بشر از دستاوردهاي علمي و اساسا دخالت او در امر خلق و ايجاد موجودات زنده آن هم به اين شكل و شيوه و با آن شرايط و مختصات، به عنوان عملي غيرديني و بلكه در ستيز با آموزه هاي مذهبي و آسماني شمرده مي شود و مي توان رگه هايي از اباحه گري و لاابالي گري را در ساحت خلقت در آن مشاهده كرد. اينكه در فيلمي همچون «پيوند» و امثالش شاهد يك اتفاق ناشي از دستاوردهاي علمي هستيم كه در ادامه منجر به پديدآمدن يك حس عاطفي ميان انسان و موجودي عجيب الخلقه مي شود، به تنهايي نمي تواند حفره هاي ناشي از ايراد و اشكالات مبنايي اين نوع اعمال را پر كند و بر معايب و مضرات و انحرافات چنين اعمالي سرپوش بگذارد.
درواقع اين فيلم ها چه در نمونه هايي همچون «بچه رزماري» و «مردان ايكس 5» و چه حتي در فيلمي مثل «پيوند» اين مسئله اساسي را عامدانه و يا سهوا مورد تغافل و انكار و سرپوش گذاري قرار داده اند و به نحوي برخورد كرده و مي كنند كه گويي اصلا چنين مسئله اي كه وجهي ايماني و شمايلي مذهبي و صبغه و سابقه و عقبه اي ديني دارد به طور كلي برايشان مطرح نيست و جايي در مضمون و مفهوم و روايت فيلمشان ندارد. همين امر هم باعث مي شود اين گونه فيلم ها اساساً دين گريز يا دين ستيز به حساب آيند و در نگاهي خوش بينانه، فارغ از امر دين به پرداخت داستاني فانتزي و تريلر و ترسناك در زير سيطره اي از تكنولوژي و دستاوردهاي جديد علم پزشكي توسط بشر ساخته شوند و در همين خلاء فكري و غيبت انديشه ديني هم به نمايش درآيند.
«درخت زندگي»؛ يك اشتباه جبران ناپذير
همه نشانه ها، زمينه ها، اتفاقات و رويدادهاي مستقيم و غيرمستقيم مربوط به فيلم «درخت زندگي» اثري از ترانس ماليك گوياي اين بود كه با فيلم مهمي روبه روييم كه توانسته نخل طلاي كن را به عنوان بهترين فيلم از آن خود كند. در نهايت «درخت زندگي» با چنين پشتوانه اي و چنان عقبه اي، توليد و به نمايش درآمد؛ فيلمي كه از عنوانش كاملاً برمي آيد كه بناست با چه اثري روبرو باشيم؛ يك عنوان فلسفي و عرفاني كه انسان را به اعماق فكر و طبيعت و انسان و جهان و خلقت مي برد. فيلم «درخت زندگي» داستان هجران و مرگ كودكي است كه به دنبالش غم فقدان خود را براي ديگران به جا مي گذارد و در اين ميان آنچه فيلم را شاخص مي كند نه داستان و غصه آدم هايش، بلكه جلوه هاي بصري آن است. اما فيلم اساساً قصه گو نيست و اين به ظاهر قصه نيم بند هم، بستري است براي روايتي از طبيعت و فلسفه حركت و ماده و تمام چيزهاي ديگري كه جلوه گري هاي منحصر بفرد فيلم را تدارك مي بينند؛ از خلقت كهكشان ها گرفته تا دايناسورها و تك ياخته ها و از آب ها و آبشارها گرفته تا سيارات و ديگر طبيعيات.
فيلم رهاوردي بجز قصه گويي كلاسيك را در رويكردي چندان غيرمنتظره انتخاب مي كند و به خورد مخاطب مي دهد و ما بي آنكه ترديد كنيم كه اين جلوه هاي بصري حظي كامل از زيبايي را نصيبمان مي كند به شك مي افتيم كه آيا «درخت زندگي» نمونه جامع و مانعي است از سينمايي كه انتظارش را مي كشيديم؟!
به نظر مي رسد ترانس ماليك در شيوه بياني خود و تطبيق و تلاقي آن با قصه و بستر داستاني يا دچار يك اشتباه جبران ناپذير شده و يا مبتلا به يك حس نبوغ آميز كه شايد فهم آن نيازمند زمان بيشتري است؛ به نحوي كه پس از ديدن فيلم آنچه در ذهنمان مي ماند همان تصاوير است؛ تصاويري بكر و زيبا از همان طبيعيات كه ياد كرديم و در امتداد شبه داستانك كوچكي كه گفتيم و اين همه، در اتمسفري از فلسفه و زيبايي بصري مي شود درخت زندگي.
«رنگو» در سيطره تكنولوژي و راحت طلبي
در «رنگو» و نمونه هاي مشابهش ديگر از دنياي خيال انگيز و گرم و دوست داشتني خبري نيست؛ در اين قبيل آثار شاهد سيطره تكنولوژي و همزمان، از دست رفتن ايده هاي بكر هستيم كه مي تواند نتيجه راحت طلبي فيلمسازها يا بازتاب عواقب و تبعات طبيعي و غيرطبيعي زندگي مدرن و پست مدرن امروزي يا به هزار و يك دليل ديگر باشد. در جهان سينمايي انيميشن هاي اين روزگار وجه غالب و متراكمي ظهور پيدا كرده است كه همانا دور شدن فضاي سينماي انيميشن از حس و حال و زيبايي هاي معصومانه و همزادپنداري هاي ناشي از روح كودكانه است.
حقيقت آن است كه جهان سينماي مدرن به دنبال تفوق و تسلط تكنولوژي بر آن، دچار نوعي قلب ماهيت به لحاظ مضموني و محتوايي شده است؛ اين تغيير ماهيت گرچه نماد و نمودي جدي و پر و پيمان در ظواهر ساختاري فيلم ها دارد، اما اصل قضيه و حقيقت مهم تر و اتفاق جدي تر و تأثيرگذارتر، در دل داستان ها و فضاي حاكم بر فيلم ها مي افتد و در واقع مي توان گفت، آنچه تفاوت كرده و عوض شده دنياي اين فيلم هاست و به عبارت ديگر دنياي اين انيميشن ها با تمام خصوصيات و ويژگي هايشان از دنيايي كه در سال هاي نه چندان دور روياها و تخيلات ما را به بهترين و صميمانه ترين و جذابترين شكل ممكن مي ساخت، فاصله اي بعيد دارد.

 



گفت وگو با حفيظ الله رفيعي مديرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس
دغدغه ثبت بيداري اسلامي در ادبيات نمايشي

هاجر ياراحمدي
به مناسبت هفته دفاع مقدس رپورتوآر تئاتر مقاومت، در استان هاي سراسر كشور آغاز شد. اين برنامه ارائه دهنده منتخبي از آثار سيزدهمين جشنواره تئاتر مقاومت است و تا 15 مهر ادامه خواهد داشت. اين درحالي است كه مرحله اصلي جشنواره به مناسبت هفته بسيج از 28 آبان تا سوم آذر سال جاري برگزار خواهدشد كه در آن آثار برتر به رقابت با يكديگر خواهند پرداخت. انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و مركز هنرهاي نمايشي وزارت ارشاد، برگزاركننده هاي اين جشنواره هستند. آنچه مي خوانيد گفت وگويي است با حفيظ الله رفيعي، مديرعامل انجمن تئاتر انقلاب درباره جشنواره تئاتر مقاومت.
¤ چه شاخصه هايي مدنظر اين دوره جشنواره تئاتر مقاومت هستند؟
- دراين زمينه تأكيد ما بر موضوع مقاومت است كه اين مقاومت هم جنبه منطقه اي و ملي و هم جنبه جهاني و به طور خاص جهان اسلام دارد. البته يكي از شاخصه هاي مهمي كه دراين جشنواره لحاظ شده، نوع نگاه به چگونگي مقاومت هاي مردمي جهان اسلام است.
¤ هدف از طرح اين شاخص چيست و چه نوع نگاهي را دنبال مي كند؟
عمده ترين هدف، نمايش حضور مردم ايران و ملت هاي جهان اسلام در صحنه هاي مبارزه و جهاد است و يكي از شاخصه هاي مهمي كه مخصوصا امروز مدنظر قرار دارد، تغيير مقاومت هاي مردمي است با توجه به هجوم هاي جديد فرهنگي و تهاجم هاي جديد كه با شيوه جنگ نرم اتفاق مي افتد. قطعا در برابر اين تهاجمات يك سري مقاومت هاي مردمي درحال انجام است كه نمونه هاي آن هم در ايران و هم در كشورهاي اسلامي قابل مشاهده است. اين جشنواره يك جشنواره ارزشي است و عمدتا به مسائل دفاع مقدس و مقاومت هاي مردمي مي پردازد و تأكيد آن بر مسائل معنوي و ارزشي است.
¤ انگيزه برگزاري اين جشنواره چيست؟
- به هرحال حوادث و اتفاقاتي كه در طي دوره زماني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تا به امروز در جامعه ما رخ داده است منشأ تحولاتي بوده كه اين تحولات هم فردي (روحي و رواني) بوده و هم اجتماعي و جهاني. حتي تغييرات درنگاه و ديدگاه هاي مردم و همچنين نحوه مبارزات شكل گرفته در اين حوادث و جريانات هم در پيروزي انقلاب و هم در هشت سال دفاع مقدس و مقاومت هايي كه ملت ها انجام داده اند و تا به امروز كه مورد تهاجم هاي گوناگون بوده ايم همه اينها برگرفته از تحولات روحي و رواني حتي تحولات در شكل اعتقادي مردم است و با جمع بندي همه اينها به اين نتيجه مي رسيم كه يك رويكرد بزرگي در نحوه تفكر و نگرش مردم در جوامع اتفاق افتاده، مخصوصا در جامعه خودمان. ما موظف هستيم اين تغييرات و روند اين تحولات را در ادبيات نمايشي خود منعكس و ثبت كنيم. به همين دليل جشنواره را به عنوان يك ويترين و نمايشگاهي از توانمندي هايمان درنظر گرفته ايم.
¤ مخاطبان هدفتان چه كساني هستند؟
- قطعا مخاطبين ما همه آحاد ملت اند. اما با توجه به اينكه اغلب جمعيت ما جوان هستند - چه در ايران و چه در كشورهاي درحال تحول منطقه- عمده نگاه ما به نسل جوان است.
¤ جشنواره تئاتر مقاومت چه مشكلاتي درپيش دارد؟
-معمولا عمده ترين مسائل در اين حوزه مربوط به ضعف نمايشنامه هاست كه در سطح پاييني عرضه مي شوند. چرا كه نسل جواني كه هم اكنون مي خواهد براي دفاع مقدس نمايشنامه بنويسد آگاهي كاملي نسبت به اين موضوع ندارد.
¤ چه راهكاري براي حل اين مسئله داريد؟
- تجربه جديدي در انجمن تئاتر آغاز شده است كه با دانشگاه ها ارتباط برقرار كرده ايم. همچنين با فارغ التحصيلان ادبيات نمايشي در ارتباط هستيم و نگاهمان براين است كه با اين جوانان بهتر مي توان كار كرد. سعي ما بر اين است كه گروه هاي نمايشنامه نويس تشكيل بدهيم. چرا كه تجربه نشان داده است كه اين كار طي سال ها با موفقيت هاي خوبي روبرو مي شود. و اينكه در اين رابطه چاره اي جز كادر سازي نداريم. زيرا سعي ما بايد براين باشد كه استعدادهايي كه وجود دارند را جذب كنيم. درحال حاضر چون اين استعدادها به كار گرفته نمي شوند و زمينه اي براي شكوفايي آنها نيست حذف مي شوند. پس ابتدا بايد استعدادها شناسايي شوند و طي يك پروسه زماني تلاش كنيم كه با دادن امكانات و حمايت از اين استعدادها به آنها كمك كنيم تا توانايي هاي خود را به فعل برسانند.
¤ فكر مي كنيد برگزاري چنين جشنواره هايي چه تاثيري در جامعه و در مخاطب هدفتان مي تواند داشته باشد؟
- از دو منظر مي توان به اين جشنواره نگاه كرد؛ اول اينكه ما تلاشمان براين است كه ادبيات مقاومت را جمع آوري كنيم و در قالب تئاتر به ثبت برسانيم. نوع مبارزه، تغيير نگاه ها، رويكردهايي كه امروزه در جوامع درحال شكل گيري است و... اين ها همه بسترهاي خوبي هستند براي پرداختن به ادبيات و مخصوصا ادبيات نمايشي. علاوه بر اين، امروزه ادبيات نمايشي و به ويژه تئاتر، تاثيرات زيادي را در آگاهي بخشي و در شناساندن حوادث و وقايع و چگونگي جلوه دادن اين حوادث دارند و همچنين نقش فضاسازي آنها قابل ملاحظه است. اما مطلب مهمي كه در اين زمينه بايد به آن اشاره نمود اين است كه هدف اصلي حضور است. اينكه ما بايد حضور داشته باشيم، هنرمند بايد حضور داشته باشد و نمايش نامه نويس بايد در كنار اين جريانات و حوادث و تحولات مهم باشد. ما سعي مي كنيم بستر را فراهم كنيم تا هنرمند بتواند توانايي هاي خود را مخصوصا دراين مقطع زماني حساس به نمايش بگذارد.
¤ با توجه به اينكه دوره دوازدهم اين جشنواره درسال 86 برگزار شده است چرا سيزدهمين دوره با اين همه تاخير اجرا شده است؟
- به دليل مشكلاتي كه وجود داشت طي يك دوره متوقف بود. چرا كه متوليان اين امر نگاهشان اين بود كه يك سري تغييرات ساختاري و محتوايي دراين جشنواره اتفاق بيفتد و نظرشان براين بود كه در يك مدت كوتاه توقف ايجاد شود. ان شاء الله اين توقف باعث خير بوده و در اين دوره به اهداف پيش بيني شده در طي اين سال ها برسيم. البته برنامه ريزي براي اين جشنواره از ماه هاي پاياني سال 88 آغاز شده است و درسال 89 بيشتر تمركز ما بر سياست گذاري ها و هماهنگي و جلسات كارشناسي تشكيل شده بود. البته مشكلات ديگري هم وجود داشت و بنا بود جشنواره در ابتداي سال 90 برگزار شود، اما با توجه به مشكلاتي كه اغلب جشنواره ها دارند و ضرورياتي كه وجود دارد از جمله اينكه جشنواره ها نيازمند نگاه دقيق تر و بررسي هاي دوباره هستند، اين مدت تاخير وجود داشت كه طي اين 12 دوره به اين نتيجه رسيديم كه مسلما يك سري بازنگري هاي ساختاري و محتوايي نياز است و هم اكنون خوشبختانه انجمن تئاتر، بنياد حفظ آثار و مركز هنرهاي نمايشي همكاري خوبي دارند و اميدواريم جشنواره اي هرچه پربارتر داشته باشيم.

 



پي گيري تشكيل موسسه سينماي مقاومت
حميد بهمني: عملكرد موسسه ، خلاف جهت انجمن سينماي دفاع مقدس باشد

چند روز پيش، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي پيشنهاد تشكيل نهادي با نام «موسسه سينماي مقاومت» را داد. به نظر مي رسد كه يكي از بهترين راهكارهاي رفع مشكلاتي كه بيش از 14 سال است گريبان سينماي دفاع مقدس را گرفته است، تشكيل چنين بنيادي باشد. به همين بهانه، نظرات فيلمسازان و هنرمندان دفاع مقدس را درباره ضرورت تشكيل اين نهاد و الزامات آن را جويا مي شويم.
حميد بهمني يكي از كارگردان هاي حوزه سينماي دفاع مقدس در گفت وگو با كيهان گفت: پيشنهاد تشكيل موسسه سينماي مقاومت بسيار خوشحال كننده و مسرت بخش است. به خصوص اينكه شنيده شده اين حركت قرار است به عنوان خانه سينماي دفاع مقدس فعاليت كند. البته اين موضوع براي عده اي هم خبر بدي است. براي كساني كه به ظاهر متولي سينماي دفاع مقدس هستند ولي تا الآن هيچ كاري براي آن نكرده و نخواهند كرد. وي ادامه داد: اين اتفاق بايد خيلي سال قبل مي افتاد. در همان سال هايي كه دولت مدعي اصلاحات تبر به ريشه سينماي دفاع مقدس مي زد، بايد چنين نهادي وجود مي داشت تا كسي جرأت آسيب زدن به اين سينماي ارزشي را پيدا نمي كرد.
كارگردان فيلم «آن مرد آمد» افزود: متأسفانه انديشه سينماي دفاع مقدس در شيب ملايمي قرار گرفت و اين شيب در دوران اصلاحات اوج گرفت. به طوري كه فيلم هايي در اين عرصه ساخته شدند كه كاملا انحرافي بودند. اين درحالي است كه احياي ارزش ها و تفكرات دهه 60 يكي از مطالبات رهبر معظم انقلاب و مردم بوده است. ارزش هايي كه رفته رفته از محيط اجتماعي ما رخت بسته و رفتند. اما بازگشت آن تفكرات و ارزش ها مي تواند جامعه و فرهنگ ما را بيمه كند. يكي از بهترين ابزارها براي احياي اين ارزش ها سينماي دفاع مقدس است.
وي افزود: ضمن اين كه شرايط جهاني به گونه اي است كه سينماي دفاع مقدس مي تواند در كل دنيا و به خصوص كشورهاي حوزه بيداري اسلامي به عنوان نماد سينماي مقاومت و بيدارگر ارائه شود و بهترين جا براي وقوع اين مهم، موسسه سينماي مقاومت خواهد بود. بهمني درباره الزامات عملياتي موسسه سينماي مقاومت گفت: دست اندركاران اين نهاد در وهله اول بهتر است كه سينماي دفاع مقدس را به عنوان سينماي گيشه و داراي مخاطب زياد نبينند. بدون شك همه فيلم هاي جنگي نمي توانند مثل «اخراجي ها» بفروشند. سينماي دفاع مقدس، سينماي آگاه سازي و جريان سازي است، نه سينماي گيشه!
بهمني ادامه داد: اگر عملكرد انجمن سينماي دفاع مقدس را به عنوان يك تجربه در اين زمينه در نظر بگيريم، بنياد يا موسسه جديدي كه قرار است در حمايت از سينماي دفاع مقدس تشكيل شود بايد رفتار و شكل اجرايي اش، دقيقا در جهت مخالف آن انجمن باشد. چرا كه انجمن مذكور ادعاي حمايت از سينماگران دفاع مقدس و توليد فيلم جنگي را داشت، اما هيچ گاه به اين شعارها عمل نكرد.
وي اضافه كرد: براي ارزش هاي دفاع مقدس بيش از 300 هزار شهيد جانفشاني كردند و اينك اگر قرار باشد اين جانفشاني ها به تصوير كشيده شود، تلاش ما نيز بايد به اندازه تلاش همان 300 هزار شهيد باشد. اما الآن وضعيت اين گونه نيست. مثلا در سال گذشته فقط دو سه تا فيلم دفاع مقدس ساخته شد كه آنها هم اغلب ضدارزش هاي دفاع مقدس بودند. بنابراين نكته مهم ديگري كه موسسه سينماي مقاومت بايد در نظر بگيرد اين است كه نبايد فيلم هايي با عنوان سينماي دفاع مقدس ساخته شوند كه برخلاف جريان ارزش باشد. تابلو و پرچم موسسه سينماي مقاومت بايد به شدت درخشنده و حامي نگاه و تفكر امام خميني(ره)، مقام معظم رهبري و شهدا باشد. كارگردان «گلوگاه شيطان» تصريح كرد: بنياد حمايت از سينماي دفاع مقدس بايد به گونه اي جريان سازي كند كه مقاومت در برابر ظلم و ستم و استكبار الگوسازي اخلاقي و دين پروري جزء لاينفك فيلم هاي دفاع مقدس شود. متأسفانه در سال هاي اخير فيلم هايي به اسم دفاع مقدس ساخته شده اند كه نه تنها اين شاخصه ها در آنها ديده نمي شود كه اين ارزش ها را نيز زيرسؤال مي برند و شبهاتي درباره دفاع مقدس مطرح مي كنند. درحالي كه متوليان سينماي دفاع مقدس سكوت كردند و هيچ عكس العمل و مقاومتي را در برابر فيلم هاي منحرف و زيرسؤال برنده دفاع مقدس صورت ندادند.
وي درباره راه حل اين مسأله اظهار داشت: مؤسسه سينماي مقاومت در عين حمايت از سينماگران اين عرصه، بايد جلوي انحرافات در سينماي جنگ را بگيرد. يعني اين مؤسسه بايد شاغولي شود كه ملاك ها، شاخص ها، مفاهيم و معاني دفاع مقدس را تعيين كند و به فيلمسازان ارائه دهد تا با نگاهي عميق و واقعي به جنگ تحميلي و مقاومت در برابر آن بپردازند.
وي افزود: نكته ديگر اين است كه بنياد حمايت از سينماي دفاع مقدس بايد شرايطي را فراهم كند تا كساني وارد عرصه توليد فيلم جنگي شوند كه داراي تفكر و نگاه ولايي باشند. يعني از ابتدا فيلتريزه شوند. ورود افراد تنگ نظر و كساني كه خودشان از اصل و اساس اعتقادي به ارزش هاي دفاعي ندارند براي اين مؤسسه بسيار خطرناك خواهد بود. اين وضعيتي است كه براي بنياد سينمايي فارابي هم به وجود آمد. يعني بنياد فارابي هم در ابتدا با هدف حمايت از سينماي انقلابي راه اندازي شد. اما به دليل ورود افرادي خاص، در برهه اي از زمان تغيير مسير داد. بنياد يا مؤسسه سينماي دفاع مقدس نبايد دچار چنين وضعيتي شود.
بهمني ادامه داد: از همان ابتدا مؤسسه سينماي مقاومت بايد هدايت شده و رها نشود. يعني پايه هاي آن بايد به قدري مقتدر و مستحكم بنا شود و توليدات آن به گونه اي جريان ساز و مؤثر شوند كه تغيير دولت ها و مديران باعث اخلال و تغيير در حركت آنها نشود. اين مؤسسه نبايد به وضعيت انجمن سينماي دفاع مقدس دچار شود كه از سال 76 به بعد به طرف جريان موسوم به اصلاح طلب گرايش پيدا كرد و به گونه اي شد كه ديگر جريان ساز نيست و عملكرد قابل دفاعي ندارد.
اين كارگردان در ادامه بيان داشت: يكي از الزاماتي كه مؤسسه سينماي مقاومت بايد به آن عمل كند، ايجاد يك دايره المعارف جنگ و اتاق فكر است. بايد مجموعه اي از آثار جنگي سينماي داخل و خارج و كتاب هاي مربوط به دفاع مقدس، به خصوص خاطرات جنگ و ساير منابع اطلاعاتي و پژوهشي را جمع آوري كند تا هر فيلمسازي كه علاقه مند به توليد فيلم دفاع مقدس است پيش از نگارش فيلمنامه و ساخت اثرش با حمايت اين مركز دوره هاي مطالعاتي را انجام دهد.
وي افزود: نكته حائز اهميت اين است كه بايد براي طراحي و اداره اين مؤسسه از افرادي دعوت به همكاري شود كه داراي تفكر مقاومت بوده و در اين زمينه به خوبي امتحان پس داده اند. افرادي چون جمال شورجه، جواد شمقدري و...
او با بيان اينكه يكي از ضعف هاي اساسي سينماي دفاع مقدس فقدان امكانات و تجهيزات سخت افزاري مناسب است، گفت: مؤسسه سينماي مقاومت بايد تجهيزات و تسليحات اين عرصه را به روز و نوآوري كند. همچنان كه در سينماي مدرن جهان، وقتي قرار است يك فيلم جنگي ساخته شود، دولت و ارتش حمايت همه جانبه مي كنند. اين درحالي است كه در كشور ما فيلمسازان جنگ براي تهيه امكاناتي چون هواپيما و تانك و... با مشكلات فراواني روبه رو هستند. به همين دليل دولت، از طريق اين مؤسسه بايد به تأمين تسليحات و تسهيلات سينماي دفاع مقدس كمك كند تا شرايطي مناسب و حرفه اي براي ساخت اين نوع فيلم ها فراهم شود. بهمني در پايان با اشاره به مشكل اكران فيلم هاي دفاع مقدس تأكيد كرد: از ديگر اقداماتي كه مؤسسه سينماي مقاومت بايد به آن عمل كند، تأمين فضاي اكران فيلم هاي اين عرصه است. راهكار قابل اجرا اين است كه همان طور كه امروز برخي سينماها خود را مخصوص نمايش فيلم كمدي تعريف كرده اند، تعدادي از سينماها به اكران فيلم هاي دفاع مقدس اختصاص يابند.

 



«حضور» درباره شخصيت امام خميني(ره) توليد مي شود

معاون رئيس سازمان صداوسيما در امور سيما، شبكه سه سيما را براي توليد برنامه اي فاخر، جذاب و با مخاطب جوان براي معرفي بهتر شخصيت حضرت امام خميني(ره) مأمور كرد.
دكتر علي دارابي طي ابلاغي مدير شبكه سه سيما را مأمور ساخت برنامه اي هفتگي با عنوان «حضور» نمود. اين برنامه بايد برابر آنچه در ابلاغ معاون سيما به اصغر پورمحمدي، مديرشبكه سه آمده است بتواند: زندگي، مبارزات و مجاهدات امام(ره)، بررسي آثار و تأليفات، مواضع حضرت امام(ره) را در عرصه هاي داخلي و خارجي ترسيم كند.

 



اعلان جنگ فرهنگي يك شبكه به اسلام

شبكه ماهواره اي فارسي وان كه تا به امروز با حركت زيرپوستي به تخريب ارزش هاي اسلامي روآورده بود با پخش سريال «همسان» نقاب از چهره برداشت و آشكارا به مسلمانان اعلان جنگ كرد.
به گزارش شبستان، تلاش اصلي سازندگان همسان معرفي كردن اسلام به عنوان ديني خشن و بي منطق است. هربار در سريال يكي از زنهاي مسلمان كوچك ترين خطايي را مرتكب مي شود و فورا و درجا توسط مرد مسلمان تهديد به شكنجه و شلاق يا قطع دست مي گردد! همسان در حال حاضر به شكل همزمان در هفده كشور جهان از جمله آمريكا، اسپانيا، تركيه، لهستان، بوسني و هرزگوين، ارمنستان و صربستان پخش مي شود. اين مسئله نشان دهنده تلاش بزرگ غرب براي لطمه زدن به اسلام است كه نمايش آن از فارس وان تنها پرده كوچكي از اين نقشه بزرگ است.

 



سريال زندگي شهيد «صياد شيرازي» ساخته مي شود

سريال تلويزيوني براساس زندگي «شهيد امير سپهبد علي صياد شيرازي» ساخته مي شود.حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمدرضا واحدي، معاون فرهنگي و روابط عمومي ارتش در گفت وگو با فارس گفت: ما در ارتش جمهوري اسلامي ايران اخيرا پروژه اي را تصويب كرده ايم كه پس از پايان ساخت سريال شهيدبابايي، به سراغ آن خواهيم رفت.
وي ادامه داد: اين پروژه، سريال زندگي شهيد امير سپهبد علي صيادشيرازي است كه در قالب يك سريال حداقل 13 قسمتي ساخته خواهدشد و اگر گنجايش بيشتري داشت، حتما تعداد قسمت ها را بالاتر خواهيم برد. واحدي درباره فيلمنامه و كارگردان كار نيز تصريح كرد: براي نگارش فيلمنامه با چند تيم مذاكراتي صورت گرفته كه هنوز هيچ كدام به قطعيت نرسيده است؛ كارگردان نيز هنوز مشخص نيست. فعلا اصل پروژه در ارتش تصويب شده كه ان شاءالله بعد از برداشت تصاوير و دلمشغولي سريال شهيد بابايي سراغ آن مي رويم.

 



تكنولوژي و رسانه؛ دو روي يك سكه
رسانه ها چگونه به سلطه گران خدمت مي كنند؟

م.حميدي
تكنولوژي (فن آوري)، اگر چه يك روند طبيعي در روش زندگي غربي است اما بايد دانست كه اين به معناي آن زيرساخت اطلاعاتي در اشكال نوين اجتماعي كه دنيل بل (جامعه شناس آمريكايي) از آن ياد مي كند و يا برخي نظريه پردازان پست مدرن، از جمله ايهاب حسن، از آن به مفهوم خلف دانش در دوران معاصر برداشت مي كنند، نيست. دليل آن هم بسيار ساده است؛ به اين معنا كه اطلاعات و دانش به خودي خود يك ارزش و يك غايت است در حالي كه تكنولوژي پيش از هر چه يك ابزار در جهت نيات و اهداف كاربر مي باشد. به بيان ديگر و از زبان ارسطو؛ علت وجودي دانش، خود دانش است يا به تعبيري علت آن علت غايي است. اما علت تكنولوژي، علت فاعلي و بسته به خواست و هدفي است كه در جهت آن بوجود آمده و به كار گرفته مي شود.
براي مثال تكنولوژي جديد به كار رفته در عرصه نظامي و توليد جنگ افزارهاي مدرن، يا فن آوري هاي حوزه علوم ديجيتال و عرصه رسانه كه همگي به نحوي عامل استيلاء و از خودبيگانگي علمي و فرهنگي جوامع در حال توسعه و در كل انسان به معناي عام و همه جانبه آن مي شود. به اين ترتيب اين ساده لوحي است كه همچون «حسن» يا ديگر نظريه پردازان پست مدرن، ذات تكنولوژي را در اين برهه از تاريخ انسان همسان يا جايگزين با ذات دانش پنداشت و يا آن را عامل نوين سازماندهي در ساز و كار مشترك جوامع براي ايجاد يك نظم جهاني نوين قلمداد كرد، زيرا واضح است كه پست مدرنيسم نيز مانند هر شكل فرهنگي ديگر در جهت تبيين يك نظام تماميت خواه عمل مي كند. چيزي كه تا پيش از اين، در چهارچوب فرهنگي پيشين يا آنچه اصطلاحاً مدرنيسم ناميده مي شد حالتي يكه، آشكار و واضح داشت و با ريتمي ساده و طبيعي پيش مي رفت، اينك چند وجهي و متكثر، و پنهان و مرموز و با شدت و سرعتي باور نكردني عمل مي كند.
اين شدت و سرعت را بيش از هر كجا در حوزه اقتصادنوين مي توان مشاهده كرد، جايي كه مدهاي روز، لحظه به لحظه مي آيند و مي روند و البته حوزه قدرت با ابعاد سياسي و فرهنگي آن كه هميشه هم جهت با زيربناي اقتصادي بوده و هست، در پي اقتصاد، متأثر از اين شدت و سرعت مي باشد. شدت و سرعتي كه مفهوم آن را به خوبي در تعبير منتقد فرهنگي معاصر- جيمسون- و در ارتباط با تكنولوژي مي توان دريافت؛
«گزارش ما به نوبه خود به بررسي خصلت هاي مقوم پست مدرنيته خواهد پرداخت كه عبارتند از: نوعي سطحي بودن جديد، كه هم در «نظريه» معاصر و هم در يك فرهنگ كاملا جديد تصاوير و نمودهاي مصنوعي تداوم پيدا مي كند... گونه كاملا جديدي از زمينه عاطفي- كه آن را «شدت ها»1، مي نامم... و ارتباطات عميق و بنيادي همه اين ها با يك تكنولوژي كاملا جديد كه به نوبه خود چهره اي است از يك نظام اقتصادي جهاني كاملاجديد...»2
جيمسون با تعابير «مصنوعي» و «غيرطبيعي» براي توصيف اين تكنولوژي جديد، ادامه مي دهد: «نگرانم كه مبادا اين «غير» [طبيعي] با شتاب زدگي بيش از حد تكنولوژي قائم به ذات تلقي شود، زيرا مي خواهم نشان دهم كه خود تكنولوژي در اين جا نمودي از چيز ديگر است. با اين حال تكنولوژي به خوبي مي تواند علامت اختصاري مفيدي باشد براي مشخص كردن آن قدرت عظيم و به طور انساني ضدطبيعي و كار مرده انساني انبار شده در ماشين هاي ما- قدرتي بيگانه شده، و به تعبير سارتر غايت متضاد عمل با لختي و بي حركتي.»3
براي درك بهتر مفهوم شدت در تكنولوژي، در غير طبيعي يا مصنوعي شدن يا ساختن عمل و انديشه انسان، يا به تعبير اگزيستانسياليستي و سارتري آن، بيگانگي و بيگانه سازي انسان- از اصالت (واقعيت) وجودي خويش- بواسطه تكنولوژي. مثالي مي آورم.
آيا تا به حال پيش آمده يا امتحان كرده ايد كه صحنه هاي يك فيلم يا يك نمايش يا حتي لحظات عادي زندگي، چطور و چقدر به همراه موسيقي باورپذيرتر و واقعي تر- از واقعيت- به نظر مي رسند؟ عيناً همين كاركرد را براي تكنولوژي نيز مي توان در نظر داشت. تكنولوژي نيز مانند موسيقي قادر به واقعي نشان دادن مفاهيم و پديده هايي است كه در حالت عادي غيرواقعي و كذب اند. ارسطو معتقد است كه؛ موسيقي باز نمود روح طبيعت است (برخلاف هنرهاي تجسمي كه باز نمود جسم طبيعت مي باشند.) و بنابراين از هر هنري به طبيعت و انسان نزديك تر است و البته حقيقت نيز همين است. موسيقي به جهت فرم و ساختار، بي نهايت نزديك و مشابه ذهن انسان عمل مي كند. فرم هاي موسيقايي نظير؛ فواصل كوچك و بزرگ، اصوات بالا رونده و پايين رونده، شدت و ملايمت، تندي و كندي و... بسيار شبيه به عملكرد ذهن انسان در ارتباط با درك مفاهيم و پديده هاي پيرامونش مانند؛ بدي و خوبي، عشق و نفرت، خشم و آرامش، گرمي و سردي و از اين دست تقابلات مي باشد و به همين دليل موسيقي با ايجاد حالت خلسه در عملكرد ذهن انسان، فهم و درك انسان را عميقاً متأثر مي سازد (و حتماً به همين دليل در آيين و تشريفات مذهبي اقوام بدوي موسيقي به همراه بعضي اعمال جادويي همواره جايي ثابت داشته است). تكنولوژي نيز با كاركردي مشابه، داراي همين خاصيت جادويي و سحركنندگي يا به اصطلاح بودريار فتيشيسم 4 مي باشد.
اما ميان موسيقي و تكنولوژي تفاوتي هم هست و آن اينكه، موسيقي (البته نه هر نوع موسيقي كه امروز در بازارهاي جهاني براي ترويج سكس و بي بند و باري ساخته و عرضه مي شوند) همان طور كه ذكر شد بازنمود روح (طبيعت و ذهن انسان) است و در نتيجه موجب نزديكي انسان به اصل و طبع خود مي شود و به عبارت ديگر- و به قول نيچه- موسيقي و در كل هنر خود حقيقي ترين حقيقت اند، زيرا هنر دروغي است كه خود گوياي دروغ خويش است و بدين جهت موجب از خود بيگانگي و فريب انسان نمي شود اما تكنولوژي، نه تنها به دليل ابزاري بودن خود موجب دور شدن انسان از اصالت خويش مي شود كه به سبب تكرار و تكثير و به تعبير فرانكفورتيان- و به ويژه آدرنو- تكنيكي (شرطي) و ابزاري كردن عقلانيت، انسان را تبديل به شيء متكثر يا همان الگوي ابژه واري مي كند كه به زعم بودريار به انسان ارزش مبادله اي مي دهد و بدين سان ارزش ذاتي و واقعي انسان را در خود نابود و مضمحل مي سازد.
اما براي درك ارتباط تكنولوژي و مفهوم شدت نهفته در آن با رسانه و كاركرد سياسي- اقتصادي آن، بايد اين پرسش را مطرح كرد كه اين شدت غيرطبيعي در واقعي نشان دادن پديده هايي كه در حقيقت كذب و فريبي بيش نيستند يا به عبارت بهتر اين روند بيگانه سازي (انسان با اصالت و واقعيت) پيش از هر كجا در چه اموري خود را نمايان مي سازد؟ چنانچه با دقت به اين پرسش پاسخ دهيم، به سادگي مي توان به كاركرد تكنولوژي در حوزه رسانه، يعني جايي كه ابعاد سياسي و فرهنگي در جهت منافع اقتصادي نظام سلطه تلاقي مي يابند، پي برد. در حقيقت اين غيرطبيعي- در حوزه رسانه و وانمود (بازسازي) وقايع- به گونه اي است كه بودريار با هوشمندي خاص خود از آن به وانموده 5 و حاد واقعي 6 نام مي برد. بدين سان عملكرد رسانه ها به كمك شدت تكنولوژيكي در جهت دهي به افكار توده و ساخت جهاني خاص و قرنطينه- كه تنها در جهت هژموني7 حاكم و نه بيان واقعيات موجود باشد- علي رغم تمام تنوع طلبي، كثرت گرا و متواضع نماياندن پست مدرنيسم، در فرهنگ و سياست، خود پيش از هرچه به خياباني يك طرف مي ماند. خياباني كه به رغم تمام علامت ها و نشان هاي آزادي، هرگز در آن جايي و مجالي براي بازگشت يا حتي توقف وجود ندارد.
«رسانه... با پيش كشيدن همه فرآيندهاي ناممكن مبادله، همواره مانع از واكنش مي شود... به عبارت ديگر، رسانه خود خياباني يك طرفه است... بودريار در بحث از قدرت چنين خيابان يك طرفه اي تنها اشاره اي گذرا به وضعيت جوامع بدوي مي كند كه در آنها، قدرت به كساني تعلق مي يافت كه مي بخشيدند و راه دريافت (پاسخ) آن را مي بستند.»8
بدين ترتيب ماهيت مشترك «رسانه» و «تكنولوژي» در تشديد و تلقين انديشه، به مثابه كالا و مصرف روزافزون آن، هر دوي اين مقولات را به عنوان ابزاري در جهت استمرار سلطه نظام حاكم درمي آورد و در واقع هر دوي آنها دو روي يك سكه اند. بايد توجه داشت كه در اينجا، هم رسانه و هم تكنولوژي همانند مصرف كنندگان آنها از ماهيت اصلي خود خارج شده و هدفي بغير از ارتباط و اطلاع دهي و دانش و آگاهي بخشي در پيش مي گيرند كه نتيجه اين امر همانا از خودبيگانگي توده، سطحي گري و مصرف روزافزون ايدئولوژي و انديشه نظام سلطه در قالب يك نياز و يك كالاي فرهنگي است.
پي نوشت:
1-Intensities
2-كهون. لارنس، از مدرنيسم تا پست مدرنيسم (1384)، ويراستار فارسي: عبدالكريم رشيديان، تهران، ني، چاپ چهارم، صفحه .578
3-همان، صفحه 580 و .579
4-(جادو پنداري) Fetishism
5-Simulation
6-Hyper reality
7-واژه اي كه منتقد ماركسيست ايتاليايي، آنتونيو گرامشي، براي توصيف سلطه نظام سرمايه به كار مي برد.
8-جي لين. ريچارد، ژان بودريار (1387)، ترجمه: مهرداد پارسا، تهران، فرهنگ صبا، صفحه .36

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14