(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 17 مهر 1390- شماره 20043

وتوي قطعنامه عليه سوريه و تاثير آن بر پرونده هسته اي ايران
اسلام گرايي اردوغان، سناريو يا واقعيت؟



وتوي قطعنامه عليه سوريه و تاثير آن بر پرونده هسته اي ايران

محمد صدري
وتوي قطعنامه تحريم سوريه از جانب روسيه و چين نشان دهنده آن است كه مناسبات استراتژيك اين دو كشور با امريكا عميقا متحول شده و اين امر بر پرونده هسته اي ايران تاثير جدي خواهد گذاشت.
از مجموعه اظهارات نمايندگان روسيه و چين در شوراي امنيت كه سه شنبه شب (13 مهر 1390/ 5 اكتبر 2011) در مخالفت با تصويب قطعنامه عليه سوريه بيان شد، مي توان چند نكته مهم استخراج كرد كه احتمالا با تفاوت كمي درباره رفتار اين دو كشور درباره برنامه هسته اي ايران هم صادق است.
1- نخستين نكته آن است كه نمايندگان روسيه و چين گفته اند به هيچ وجه مايل به برداشتن گامي نيستند كه بتواند در آينده نزديك تبديل به نقطه آغاز يك فرايند تحريمي عليه سوريه شود. اين نشان دهنده آن است كه روسيه و چين تجربه موافقت با غرب در اعمال تحريم عليه ايران را تجربه اي كاملا شكست خورده مي دانند كه جز شريك كردن آنها در ضرر و از دست دادن بازارهاي اختصاصي شان هيچ فايده ديگري نداشته است.
2- دومين نكته اين است كه تحليلگران عقيده دارند روسيه (و چين، به تبع آن) با درك اهميت انقلاب هاي منطقه تلاش را براي افزايش نقش منطقه اي خود افزايش داده است. علاوه بر اين، كارشناسان مطلع مي گويند ارزيابي اطلاعاتي روس ها كه چيني ها هم آن را قبول دارند اين است كه دولت بشار اسد از حمايت وسيع داخلي برخوردار است و مخالفان آن با وجود راديكاليسم فراوان در اقليت قرار دارند بنابراين اين دولت سقوط نخواهد كرد و شرط بندي روي سوريه بدون اسد، به معناي مشاركت در يك بازي از پيش باخته است. بنابراين، از ديد اين دو كشور موافقت با تحريم سوريه مستقيما به معناي مشاركت در پروژه براندازي دولت اين كشور است همچنان كه غربي ها درباره ايران هم هدفي جز اين نداشته اند.
3- سومين نكته اين است كه روسيه و چين هر دو به اين باور رسيده اند كه رفتار امريكا و ناتو به شدت در حال به سمت نوعي بي ضابطگي مطلق است. تجربه ليبي به اين دو كشور نشان داده است كه امريكايي ها فقط گام اول را با آنها هماهنگ مي كنند و گام هاي بعد بدون هماهنگي و به طور كاملا يك جانبه اما بر مبناي گام اول و با ارائه تفسيرهاي خاص از آن برداشته مي شود. قطعنامه شوراي امنيت درباره ليبي فقط برقراري منطقه پرواز ممنوع با هدف جلوگيري از كشتار غيرنظاميان را الزام مي كرد اما امريكا و ناتو آن را به مبنايي براي يك حمله سراسري به ليبي تبديل كردند و پس از آن اعتراض هاي پي در پي روسيه وچين هم به هيچ جا نرسيد. اين اتفاق عينا درباره ايران هم رخ داده است. روسيه و چين با قطعنامه 1929 موافقت كردند با اين طمع كه گام هاي بعدي هم با هماهنگي آنها برداشته خواهد شد اما امريكا و اروپا به فاصله چند هفته با استناد به برخي بندهاي مقدماتي قطعنامه 1929 مجموعه اي گسترده از تحريم هاي اضافي عليه ايران اعمال كردند كه مستقيما روسيه و چين را هدف مي گرفت. ظاهرا روسيه و چين ديگر نمي خواهند در اين دام بيفتند. ويتالي چوركين نماينده روسيه در سازمان ملل در جلسه سه شنبه شب شوراي امنيت، اين موضع را با اين تعبير بيان كرده است كه روسيه نگران «اجراي برعكس» قطعنامه هاي شوراي امنيت است.
4- و نهايتا با شكسته شدن اجماع در پرونده سوريه، احتمال شكل گيري اجماع در پرونده هاي ديگر از جمله ايران نيز به شدت كاهش خواهد يافت در حالي كه اقدامات غير اجماعي نيز داراي كاركرد پيام رساني اندك و قدرت تاثير صفر است.

 



اسلام گرايي اردوغان، سناريو يا واقعيت؟

سيدمحمدباقر مصباح زاده
حزب رفاه تركيه به رهبري آقاي رجب طيب اردوغان، به دليل سابقه گرايش به جريان اخوان المسلمين و داشتن ريشه در حزب رستگاري ملي به رهبري مرحوم نجم الدين اربكان، يك حزب اسلام گرا شناخته مي شود. موضع گيري هاي اندك متفاوت و به ظاهر مستقلانه رهبران حزب رفاه در قبال جهان اسلام و بخصوص مسئله فلسطين و واكنش هاي احزاب لائيك و طرح كودتاي افسران عليه آنها، اين اميد را درميان مردم تركيه و منطقه به وجود آورد كه اين كشور در حال رهايي از اردوگاه غرب و صهيونيسم بين الملل است. اينچنين بود كه برخي نيروهاي اسلام گراي سني گمان كردند كه تركيه دوباره به عنوان پرچمدار اسلام مورد نظر آنها ظاهر شده است اين درحالي بود كه دراولين سفر آقاي اردوغان به آمريكا- پس از نخست وزيرشدن- جايزه كميته آمريكايي صهيونيست ها به وي اهدا شد. (1)
اسلام گرايان سني با گرايش اخواني از افغانستان به حمايت و جانبداري از رژيم عملا لائيك و به ظاهر اسلام گراي تركيه برخاستند. آقاي يونس قانوني رئيس سابق مجلس نمايندگان افغانستان با نفي تفكر انقلابي به رهبري آيت الله خامنه اي سنگ اسلام معتدل به رهبري اردوغان و محمد خاتمي را بر سينه زد و شيخ راشدالغنوشي پس از بازگشت از لندن به تونس اعلام كرد كه الگوي اسلامي او رجب طيب اردوغان است. (2)
اما اينك چندماه است كه گسترش موج بيداري اسلامي در خاورميانه، اسلام گرايي رهبران تركيه بخصوص آقاي اردوغان را درمعرض آزمايش قرار داده است. تركيه درجريان قيام هاي مردمي در كشورهاي عربي به خوبي دريافت كه رژيم هاي استبدادي به لرزه درآمده اند. بنابراين، با انتقاد گزينشي از برخي حكومت هاي عربي سعي كرد خود را طرفدار قيام هاي مردمي جلوه داده و بر موج دستاوردهاي آن سوار شود.
دولت تركيه در حالي كه از قيام هاي مردمي در كشورهاي مصر، تونس و ليبي حمايت كرد، به قيام هاي مردمي در عربستان و اردن توجه نكرده و آنها را ناديده گرفت و از سركوب خونين قيام مردم بحرين توسط نظاميان اشغالگر عربستان و نيروهاي آل خليفه جز در برهه اي كوتاه با سكوت معني دار حمايت كرد. ازسوي ديگر كشور سوريه را كه در خط مقدم مبارزه با اسراييل قرار دارد و در جريان قيام هاي مردمي در خاورميانه آرام بود، با شركت در توطئه عربستان سعودي و اردن عليه آن كشور، متشنج ساخت و اينك هماهنگ با آمريكا و رژيم اشغالگر به بهانه سركوب مردم، تلاش مي كند كه كشور سوريه را از پا درآورد.
تركيه در شرايطي كه انقلاب هاي عربي هنوز به پيروزي واقعي نرسيده اند با مداخله آشكار در سوريه و خط و نشان كشيدن براي مردم مصر، با استقرار سايت هاي سپر موشكي آمريكا در داخل خاك خود عليه ايران موافقت كرده است.
گرچه همسويي تركيه با آمريكا و غرب- علي رغم تنش ظاهري در روابط تركيه با اسرائيل- در رابطه با تحولات جهان عرب كاملا محسوس است، و تاكنون مي شد اين همسويي را با توجه به برخي واقعيت ها و مصلحت ها توجيه كرد، اما سفر اردوغان به مصر و دعوت از مسلمانان مصر به لائيسيسم پرده از سناريوي اسلام گرايي او برداشت، چنان كه ديگر هيچ توجيهي قابل پذيرش نمي باشد.
موضعگيري هاي چند ماه اخير تركيه در قبال تحولات جهان عرب، موافقت آن كشور با استقرار سپر موشكي آمريكا در منطقه و دعوت اردوغان از مصري هاي مسلمان و اغلب اصول گرا براي تأسيس دولت لائيك ، از نظر برخي كارشناسان مي تواند بيانگر مطالب زير باشد:
1- اسلام گرايي دولت كنوني تركيه و شخص جناب آقاي اردوغان رهبر حزب توسعه و عدالت ، سناريويي آمريكايي است كه براي مقابله با توانمندي مقاومت اسلامي در منطقه و گسترش محبوبيت آن در جهان اسلام، طراحي شده تا جريان به ظاهر اسلامي و طرفدار فلسطين و جهان اسلام اما رقيب با انقلاب اسلامي ايجاد شده و بر موج اسلام خواهي در منطقه سوار شود. به زعم آنها با توجه به اين كه گفتمان اسلامي تركها مبتني بر مذهب اهل سنت است و اكثريت جهان اسلام هم سني مي باشند، براساس اين طرح، تركيه لائيك مي تواند بيشتر و آسان تر از ايران شيعي مسلمانان را جذاب كند، به خصوص كه آمريكا و غرب هم از اين كشور حمايت مي كنند.
2- حزب و جريان حاكم بر تركيه، اگر واقعا يك حزب و جريان متعهد اسلامي، مستقل و عدالت خواه بود، نه آمريكايي ها و نه ارتش تركيه اجازه نمي دادند كه اين حزب قدرت را در دست بگيرد. چنان كه در الجزاير، فلسطين و خود تركيه در دوران نجم الدين اربكان، دولت هاي منتخب مردم را تحمل نكردند و اگر جريان حاكم خود با اتكا به مردم توان بر سر كار ماندن را مي داشت بدون شك آمريكا و كليت نظام سلطه با آن مخالفت مي كردند، كاري كه بيش از 32 سال است با ايران مي كنند.
3- تركيه اگر واقعا حامي مردم فلسطين و ملت هاي مسلمان عرب مي بود حتما روابط نامشروع خود را با رژيم صهيونيستي قطع مي كرد، اما آقاي اردوغان براي كسب محبوبيت و شايدهم فريب افكار عامه بازي سياسي به راه انداخته است. با توجه به اين واقعيت است كه «عادل سليمان» تحليلگر مصري مي گويد: «تركيه با وجود لحن ضد اسرائيلي اش هرگز اسرائيل را رها نخواهد كرد به ويژه اينكه تركيه عضو ناتو و همپيمان قوي غرب است(3)».
و شايد به همين دليل است كه لائيكهاي تركيه اقدامات اردوغان را به تمسخر گرفتند به طوري كه «جنيد ارجايوريك» گفت: بيچاره اعراب نمي دانند آن فردي كه آنها را به دموكراسي توصيه مي كند، فقط از آنها براي اهداف خود استفاده مي كند و به محض تحقق اهداف، اعراب را دور مي اندازد و همانند سلطان عثماني عمل مي كند.»(4)
4-تركيه از سوي آمريكا وظيفه دارد كه قيام هاي مردمي و اسلامي در جهان اسلام را با شعار حمايت و جانبداري از آنها به انحراف كشيده و دوباره به دام امپرياليسم غرب اندازد. اظهارات اردوغان در مصر در باره نظام لائيك اين برداشت كارشناسان در مورد ماموريت تركيه را تقويت مي كند. اردوغان در جريان سفرش به مصر در گفت و گو با يك كانال تلويزيوني به نام (Dream TV) در تاريخ 22/6/90 به مردم مصر توصيه كرد كه بعد از سرنگوني رژيم مبارك در اين كشور، اقدام به تدوين قانون اساسي براساس لائيسم نموده و رژيم لائيك در مصر تاسيس كنند(5).
روزنامه «وطن» چاپ تركيه با انتشار خبر دعوت اردوغان ازمردم مصر به لائيسم، نوشت كه اردوغان موضع خود را در اين زمينه كه آيا بعد از رژيم مبارك در مصر رژيم جديد مبتني بر قوانين شريعت و يا لائيسم باشد، مشخص ساخت و در صف مخالفان شريعت اسلام قرار گرفت(6).
به نظر مي رسد آقاي اردوغان با اظهاراتش در مصر اشتباهي بزرگي را مرتكب شد؛ او استقبال جهان عرب و مردم تركيه از خود و دولتش را تنها به حساب خودش گذاشته و به اين توهم گرفتار شده بود كه هرچه او بگويد و بكند مورد استقبال قرار مي گيرد. او مي ديديد كه مردم فريب موضعگيري مستقل و اسلام گرايي او را خورده اند و چنين فكر كرده اند كه او در پي احياي قدرت اسلامي و برپايي نظام هاي سياسي مستقل در منطقه است و با سلطه غرب و صهيونيستها مبارزه مي كند!
اردوغان اگر به تعبير برخي كارشناسان، مامور آمريكاست هم اشتباه كرد و اگر گرفتار توهم شده است نيز رفتار بدي را تجربه كرد، تجربه شكست خورده اي كه در ايران تاكنون دوباره اتفاق افتاده است. نظامي را كه اردوغان، مردم مصر را به تاسيس آن توصيه مي كند تاكنون در مصر و ديگر كشورهاي عربي حاكميت داشته اند و مردم بر آنها عصيان كرده اند. شعارها و خاستگاه هاي مبارزاتي مردم خاورميانه نشان مي دهد كه آنها تنها با جنبه غيردموكراتيك رژيم هاي حاكم مبارزه نمي كنند، بلكه از اساس، نظام سكولار را چه استبدادي باشد چه دموكراتيك نفي مي كنند و متاسفانه آقاي اردوغان به اين امر توجه نكرده است. واكنش شديد جنبش اخوان المسلمين، بيانگر شكست ماموريت و تجربه آقاي اردوغان است. «محمد غزلان» سخنگوي اخوان المسلمين، اظهارات اردوغان را در مورد تاسيس نظام لائيك در مصر دخالت در امور داخلي اين كشور دانست و گفت: «تجربيات كشورها منحصر به فرد است و در خيلي موارد قابل كپي برداري نيست(7)».
ــــــــــــــــــــــــــ
پانوشتها:
1-erdogans-third-us-visit- comes-c1- 5060/000/...m wwwwrmeacom
2-پيام آفتاب 1/11/9138
3-خبرگزاري مهر 32/6/09
4-خبرگزاري مهر 32/6/09
5-خبرگزاري فارس 42/6/09
6-همان
7-همان

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14