وقتي صداي تخلف از تريبون رسمي دولت مي آيد خاتون و حمله به حجاب برتر
|
|
مشروطيت دفع افسد به فاسد است
|
|
مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي نقش برجسته كارگران و معلمان درمسير انقلاب
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
وقتي صداي تخلف از تريبون رسمي دولت مي آيد خاتون و حمله به حجاب برتر
پروين مقدم خاتون بي آن كه بخواهد خطرات مسأله بي حجابي را مطرح كند، ابتدا از افراط در حجاب مي نويسد و بلافاصله با طرح مشكي چادر به رنگي متكبرانه كه ناصرالدين شاه از فرانسه به ايران آورد، اولين نگاه را متوجه اين قضيه مي كند كه مقصود از افراط همان چادر است. بعد هم نگاه غيركارشناسي ديگري از مهدي كلهر مشاور رسانه اي رياست جمهوري در خصوص حجاب از نظر قرآن كه اعتراض علما را هم موجب گرديد را اينگونه پوشش مي دهد: «از لحاظ فلسفه حجاب كه در قرآن آمده كه زن خودش را در مقابل تير نگاه مردان هيز قرار ندهد، قطعاً چادر مشكي بدترين پوشش است. چون چهره زن را قاب مي كند.» به اين تيترها توجه كنيد: - مشكل ملت ما رنگ لباس و مدل مو نيست - اين رنگ مشكي متكبرانه را ناصرالدين شاه از فرانسه به ايران آورد! - اخلاق جنسي از آزادي تا لذت - پري رو تاب مستوري ندارد؟! - اي گشت مرا ارشاد كن! - گشت ارشاد بهانه فتنه گران براي لشكركشي هاي خياباني و آشوب بود - خداي تو عاشق نمي شود؟ - نوع پوشش ايرانيان از زمان داريوش ثابت مانده است - بعد از انقلاب نتوانستيم يك چارچوب نرم افزاري جنسي براي خودمان تعريف كنيم - آتوسا شهبانوي پارسي - تاريخچه حجاب و عفاف بايد بازخواني شود اين تيترها و تيترهاي مشابهي كه در خاتون استفاده شده است، صرف نظر از كاركرد تيترهاي القايي، همان چيزي را به ذهن مخاطب مي رساند كه هدف از انتشار اين ويژه نامه است «الگوها بايد تغيير كنند!» گفتگوي خاتون با مريم بداغي- اگر گفت وگويي بوده باشد و مانند ديگران اين مصاحبه نيز به منظور ديگري از ايشان گرفته نشده باشد- به عنوان يك زن محجبه با پوششي كه خاتون نفي مي كند، اهداف خاص خودش را دنبال مي كند، طبيعي است كه مخاطب فرصت نخواهد كرد كه 260 صفحه نشريه را بخواند و شايد به خواندن تيترها، سوتيترها و ديدن عكس ها اكتفا كند، شايد هم نه! مطالب را به طور گزينشي انتخاب و مطالعه كند اما مسئله مهم در خصوص مصاحبه اين بانوي سياسي محجبه، استفاده از النگوي طلا در صفحه مقابل است كه از قديم الايام در ادبيات زن ايراني اين گونه جا افتاده است كه از علاقه مندي هاي زنان كم سواد و بازاري است. آيا خاتون درباره آن دسته از زنان كه اين پوشش را دارند، اين گونه فكر مي كند؟ خوشبينانه ترين شكل نگاه به اين مطلب آن است كه تصور كنيم، نويسندگان با كاركردهاي چاپ يك عكس در كنار يك مطلب هيچ آشنايي ندارند. هر چند وقتي عكس يا مطلبي به نقل از «هفت صبح» يا به عبارتي نشريه اي كه به نظر مي رسد با حمايت جريان انحرافي چاپ مي شود، خوب مي فهميم كه مسئولان خاتون مي دانند كه چه مي كنند! اين كاركرد دوگانه عكس و مطلب در «حجاب بهاي عشق» كه متن يك سخنراني از «استاد حسن رحيم پور ازغدي» است، هم ديده مي شود. در صفحه 2 اين مصاحبه، نقاشي يك زن و مرد به چشم مي خورد كه در دو طرف يك دره با چشمان بسته قرار دارند و براي رسيدن به يكديگر بايد از لبه تيز چاقويي عبور كنند. در ذيل اين مطلب مي خوانيم «اسلام رابطه جنسي مشروع را، آن قدر آسان كرده كه از فرهنگ هاي سكس و روابط آزاد جنسي، سخت تر نيست....» مصاحبه آيت الله حائري شيرازي هم كه با چند اصلاحيه از طرف ايشان رو به رو شد، يكي از مصاحبه هاي القايي است كه با طرح سؤالات هدفدار مانند «نگاه مقطعي يا بنيادين به بحث بي حجابي»، نقش ماهواره در ترويج عفاف و حجاب، «جمع آوري يا عدم جمع آوري ديش هاي ماهواره اي از پشت بام منازل و ترويج ازدواج موقت، سير مشخصي را دنبال مي كند كه به اهداف نشريه از جمله آماده سازي جامعه براي تغيير الگوها و زمينه سازي براي راه اندازي شبكه هاي غير قانوني ماهواره اي توسط عوامل جريان انحرافي ختم مي شود.
|
|
|
مشروطيت دفع افسد به فاسد است
اما علماي برجسته ي ديگري هم كه مفهوم مشروطه خواهي مورد نظر آزادي خواهان را بهتر فهميده بودند، به اين تصور دچار شدند كه آن مفهوم نيز مي تواند مفيد باشد، زيرا در حكومت مشروطه ي سلطنتي هم اگر چه حق خدا و حق امام زمان عليه السلام غصب و تضييع شده (همانند سلطنت مطلقه) اما اقلّاً حق مردم تضييع و تباه نمي شود. لذا سلطنت مطلقه فاسد تر از مشروطه ي سلطنتي است و شركت در نهضت مشروطيت و ايجاد نظام سلطنت مشروطه را دفع افسد به فاسد تلقي مي نمودند و بر اين اساس معتقد بودند كه اصول مشروطيّت از شريعت مح قّه اخذ و گرفته شده است!126 شكي نيست كه حاكميت و اقتدار شريعت و تنفيذ احكام آن و جاري شدن عدالت همه جانبه به وسيله ي شريعت و به دست متوليان آن (علماي جامع الشرائط و زاهد كه وارثان پيامبران عليهم السلام هستند)، آرزوي بزرگ همه ي پيامبران عليهم السلام به خصوص حضرت خاتم الانبياء(ص) و ائمه ي اطهار عليهم السلام بود و تحقق آن به منزله ي تحقق حكومت پيامبران عليهم السلام بود. لذا در اين زمينه خوب است به انحراف در مشروطيّت و مسخ و دگرگوني و تبديل شدن آن به ابزاري براي شياطين دروني و بيروني و ايراني و اجنبي جهت سوق دادن ايرانيان به وضعيت بي ديني (حكومت لائيك و نظام هاي اجتماعي سكولار و فروپاشي نظام عقيدتي و اخلاقي شيعي) و سلطه ي كفار اروپايي و آمريكايي و حاكميت اشرار و پست ترين افراد بر مردم ايران و انزواي روحانيّت شيعه و حبس و تبعيد و شهادت بسياري از آن ها، نگرشي قرآني پيدا كنيم. قرآن كريم127 چنين انحرافاتي را القاء (افكندن) شيطان در آرزو و آرمان پيامبران(ع) مي داند كه خداوند همان را موجب امتحان و رشد مؤمنان و جدا سازي كفار از آن ها قرار مي دهد و در نهايت القاء شيطاني را نسخ و با تقدير نيكوي خود جايگزين مي كند. كاري كه به وسيله ي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران درباره ي انحراف نهضت عدالت خواهانه ي علماي شيعه و پيروانشان انجام داد. تبصره: دخالت شيطان در حركت هاي ضد آرمان هاي پيامبران: بحثي درباره آيه اي كه به ظاهر خلاف عصمت انبياء (ع) ، ولي در معنا و مصداق، افشاگر و محكوم كننده ي منحرفان و فرقه سازان و دشمنان پيامبران است:« و ما ارسلنا م ن قبل ك م ن رسول و لا نب يّ ا لاّ اذا تمنّي القي الشّيطان في امن يّت ه فينسخ الله ما يلق ي الشّيطان ثمّ يحك م الله آيات ه و الله عليم حكيم.» « ل يجعل ما يلق ي الشّيطان ف تنهً ل لّذين في قلوب ه م مرض و القاس يه قلوبهم و انّ الظّال مين لفي ش قاق بعيد.» « و ل يعلم الّذين اوتوالع لم انّه الحقّ م ن ربّ ك فيؤم نوا ب ه فتخب ت له قلوبهم و ا نّ الله لهاد الّذين آمنوا ا لي ص راط مستقيم.»(سوره مباركه حج/52-54.) ترجمه: « هيچ پيامبري را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هرگاه آرزو مي كرد( و طرحي را براي پيشبرد اهداف الهي خود مي ريخت) ، شيطان القائاتي در آن اميد و آرزويش مي كرد؛ پس خداوند القائات شيطان را نسخ مي نمود( از ميان مي برد و زائل مي كرد و چيز خوبي را جايگزين آن مي فرمود)، سپس آيات خود را استحكام مي بخشيد؛ و خداوند بسيار دانا و حكيم است. هدف اين بود كه خداوند، القاي شيطان را آزموني قرار دهد براي آنها كه در دلهايشان بيماري است و آنها كه دچار قساوت و سنگدلي هستند؛ و ظالمان در عداوت و دشمني شديد دور از حق قرار گرفته اند و ( نيز) هدف اين بود كه آگاهان و دانشمندان بدانند كه او (هر رسول يا كتاب او) حقي است از جانب پروردگارت. پس به او ايمان بياورند و دلهايشان در برابرش خاضع گردد؛ و خداوند كساني را كه ايمان آوردند، به سوي صراط مستقيم هدايت مي كند.» با اين كه اين آيات شريفه صريحاً از مبارزه و مقابله شيطان با پيامبران الهي جهت ناكامي در اهدافشان و نسخ القاء (وسوسه) شيطان و ايجاد نتيجه معكوس توسط حق تعالي در حمايت از پيامبران و دينش سخن مي گويد، گروهي از مفسران غيرشيعه آن را عليه عصمت پيامبران(ع) قلمداد مي كنند، كه البته اين نظر آنها،خودش از القائات شيطان رجيم است. مرحوم علامه طباطبائي با توجه به معناي لفظي « تمنّي» ، آيه را به دو صورت تفسير كرده است: شكل اول اين كه اگر اين واژه به معني« آرزوي قلبي» باشد، معناي آيه چنين مي شود: «ما هيچ نبيّ و رسولي را پيش از تو نفرستاديم مگر اين كه هر وقت آرزو كرد كه دين خدا پيشرفت كند و مردم به آن ايمان آورند؛ شيطان به اين صورت در آرزويش دست مي انداخت كه مردم را نسبت به دين او وسوسه مي كرد( يعني وسوسه در دل مردم ايجاد مي شد نه در دل و فكر پيامبران!) و ستمگران را عليه او تحريك مي نمود و فاسدان را فريب مي داد و به اين وسيله آن پيامبر را نااميد مي كرد. ولي سرانجام خداوند تصرفات شيطاني را نابود مي كرد و آياتش را استحكام مي بخشيدو كوشش پيامبرش را به نتيجه مي رساند. دومين معناي«تمني» ، « خواندن» (تلاوت و قرائت ) است و بنابراين وجه، مفهوم آيه چنين مي شود: «ما پيش از تو هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر آن كه وقتي چيزي از آيات خدا را براي مردم مي خوانده، شيطان شبهه هاي گمراه كننده اي در دلهاي آنها مي افكند و ايشان را وسوسه مي كرد تا آنها را از ايمان به خدا منصرف كند. ولي خداوند شبهات شيطاني را باطل مي كرد و پيامبرش را به رد كردن آنها موفق مي نمود يا نشانه اي نازل مي كرد تا آن را رد كند». ( تفاسير سني حديث جعلي غرانيق، با اين معني،كه كمتر هم به كار مي رود سازگارند و تفاسير شيعي با معناي رايج اول). به توضيحات مرحوم علامه اضافه مي كنيم كه چون بنا به صحيحه ي قداح« علماء وارثان پيامبرانند» (اصول كافي- حديث57 ) ،پس از انقطاع وحي و ختم نبوت ، ابتدا ائمه ي اطهار عليهم السلام و در درجه ي بعد،در صورت غيبت يا در دسترس نبودن آن راسخان در علم( ائمه اهل البيت عليه السلام) نواب خاص يا عام ايشان از علما و فقهاي اثني عشري وظيفه حلّ و رفع و ردّ وسوسه ها و شبهات شيطاني و منسوخ كردن القائات شيطان رجيم را كه در بسياري موارد بصورت پيدايش جريانها يا فرقه هاي منحرف نمود پيدا كرده و مي كند، به عهده دارند. لذا بسياري از رديه ها عليه بابيه، بهائيه و اهل كتاب( مثل هنري مارتين و غيره) عنوان « رجم الشيطان» و « رجوم الشياطين» و « راد شبهات الكفار» و امثال آن را دارند كه حاكي از انجام وظيفه علماي شيعه است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 126 . ر-ك: آيه الله آقا شيخ محمد حسين نائيني، تنبيه الامّه و تنزيه الملّه (حكومت از نظر اسلام)، ترجمه ي آيه الله سيد محمود طالقاني، تهران، شركت سهامي انتشار، 1334. 127 . ر-ك: آيات 52تا54 از سوره ي مباركه ي حج.در واقع بايد اصلي ترين وسيله و روش نقد منحرفين را قرآن كريم دانست.
|
|
|
مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي نقش برجسته كارگران و معلمان درمسير انقلاب
وابستگي اقتصادي، صنعتي، علمي رژيم ديكتاتوري پهلوي من مي گويم دولت امريكا، امروز هم كه اعتراف مي كند بيست وپنج سال از ديكتاتوري دفاع كرده است، باز از آن ديكتاتوري دفاع مي كند؛ منتها دفاع تبليغاتي و موذيانه! امروز آنها كه نيستند؛ آنها كه به جهنّم رفتند؛ اما تفاله ها و زباله هايشان در امريكا زير چتر حمايت دولت امريكا هستند. دست نشاندگان و مزدورانشان در هر نقطه از دنيا ـ اگر در گوشه و كنار كشور خودمان هم پيدا شوند ـ مورد حمايت امريكا هستند. امروز همين وزيره امريكايي72 در همين سخنانش هم از رژيم شاه، تبليغ و تعريف دروغ كرده است. مي گويد رژيم شاه ديكتاتور و بد بود؛ منتها اقتصاد ايران را شكوفا كرد! اين بزرگترين و خنده آورترين دروغي است كه يك وزير خارجه مي تواند در شرايط فعلي بر زبان جاري كند! آيا اقتصاد ايران را آنها شكوفا كردند؟! اين نكته را مخصوصاً جوانان بدانند ـ كساني كه در آن زمان بوده اند، وقايع را از نزديك لمس كرده اند ـ در ايران قبل از انقلاب، نه فقط از لحاظ اقتصاد زمان پهلوي، بلكه از لحاظ حتي پايه هاي اقتصادي ـ كه تا سالها بعد هم اثرش باقي ماند ـ بزرگترين خيانت را رژيم پهلوي به اقتصاد ايران كرده است! ايران را به انبار كالاهاي وارداتي كم ارزش و بي فايده غربي تبديل كردند؛ ابزارهاي بنجل و چيزهاي زيادي و غيرلازم را با پولهاي كلان خريدند! كشاورزي اين كشور را كه يك روز به كلّي خودكفا بود، به كلّي نابود كردند؛ به طوري كه بعد از گذشت سالها هنوز هم كه هنوز است، كشاورزي ما به حال اوّل برنگشته است، چون سيل مهاجرتهايي كه با تشويق آنها به سمت شهرها به راه افتاد، چيزي نبود كه به آساني بشود جلوش را گرفت. ملّت را از لحاظ كشاورزي، وابسته به بيگانه كردند. آن روز گندم ايران را از امريكا مي خريدند؛ سيلوي گندم را هم شورويها مي ساختند! يعني هم از لحاظ گندم، هم از لحاظ جاي نگهداري گندم، وابسته بودند. آن روز روستاها را تخريب كردند. صنعت كشور را ـ كه وقت پيشرفت آن بود ـ متوقّف نگه داشتند. آن پيشرفتي كه بايد در صنعت پيش مي آمد، براي اين كه بتواند جلو واردات را بگيرد، ايجاد نشد. جلو صنعت فعّال در اين كشور گرفته شد و آن صنعتي ترويج شد كه وابستگي اش به خارج، به قدر كالاهاي توليد شده؟ ـ يا حتي بيشتر بود. علم را متوقّف كردند. آن همه دم از دانشگاه و دانشجو زدند، اما عملاً دانشگاههاي كشور از كمترين فعاليت علمي برخوردار بودند! هركس مغز فعّال و استعداد درخشاني بود، اگر مي خواست كار كند، اگر در داخل كشور سركوبش نمي كردند، مجبور بود برود بيرون كار كند؛ اين جا نمي شد. كمپانيهاي خارجي را بر بيشترين منابع اقتصادي كشور مسلّط كردند و بيشترين ذخاير نفتي را به صورت رايگان از دست دادند. البته امروز هم قيمت نفت ارزان است. امروز هم پولي كه توليد كنندگان نفت براي نفت مي گيرند، حقيقتاً شايد بشود گفت يك دهم پولي است كه بايد بگيرند. من اين را به شما عرض كنم، پولي كه امروز دولتهاي وارد كننده نفت به عنوان ماليات دريافت مي كنند، بيشتر از سودي است كه كشورهاي صادر كننده نفت از پول فروش نفت به دست مي آورند. امروز نيز همين طور است؛ اما آن روز با امروز قابل مقايسه نبود. سالهاي متمادي ـ تا اوايل دهه پنجاه ـ قيمت هر بشكه نفت زير يك دلار بود. بعد خود اروپاييها و امريكاييها براي اين كه بتوانند اجناس خودشان را به قيمت گران به اينها بفروشند، و چون اينها توان پولي نداشتند، به اراده خود آنها قيمت نفت تكاني خورد و به حدود هشت، 9 دلار رسيد؛ تا اينها پولي پيدا كنند و بتوانند با آن، اجناس كارخانجات آنها را بخرند. همين طور هم شد. در ايران زمان رژيم شاه، در صندوقهاي متعلّق به امريكاييها پولهايي بي حساب ريخته مي شد، تا در مقابل آنها قطعات يدكي هواپيما و چيزهايي كه لازم بود، باز بي حساب و كتاب به اينها بدهند و بفروشند و اصلاً مسأله ساخت مطرح نبود. اقتصاد آن روز ايران، براي ملّت ايران بدترين اقتصادها بود. البته براي غارتگران و امريكاييها چيز بسيار خوبي بود. اين جناب، امروز بعد از گذشت سالهاي متمادي كه هر تحليلگر و اقتصادداني مي داند ـ آن روز هم مي دانستند و برافراد وارد پنهان نبود ـ كه رژيم شاه چه بلايي بر سر اقتصاد كشور درآورده است، مي گويد كه آن رژيم، اقتصاد كشور ايران را شكوفا كرده است! چرا اين حرف را مي زند؟ براي اين كه جواني كه امروز در اين كشور است و احياناً از شرايط اقتصادي موجود رنج مي برد، تصوّر كند كه در دوران رژيم گذشته، شرايط اقتصادي خوب بوده است! بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس ـ 6/1/79 نقش برجسته كارگران و معلّمان در مسير انقلاب اگر به سابقه بيست ويكساله انقلاب و همچنين سالهاي آخر قبل از انقلاب ـ بخصوص سال آخر آن ـ نگاه كنيم، مي بينيم كه نقش اين دو قشر [كارگران و معلّمان] در پديد آمدن انقلاب و نيز در ادامه راه انقلاب و پيروزيهاي آن، نقش تعيين كننده اي بوده است. بيانات در ديدار كارگران و معلمان به مناسبت روز جهاني كارگر و سالگرد شهادت استاد مطهري ـ 14/2/79 دلايل خودداري انقلاب از الگوبرداري از شرق و غرب انقلاب، يك تحول بنيادين براساس يك سلسله ارزشهاست و يك حركت به جلو محسوب مي شود. آنچه در كشور ما واقع شد، انقلاب اسلامي است كه تحوّل عظيمي در اركان سياسي و اقتصادي و فرهنگي جامعه و يك حركت به جلو و يك اقدام به سمت پيشرفت اين كشور و اين ملّت بود. البته در نظامي كه براساس انقلاب به وجود آمد، ما از شرق و غرب الگو نگرفتيم. اين نقطه بسيار مهمي است. ما نمي توانستيم از كساني الگو بگيريم كه نظامهاي آنها را غلط و برخلاف مصالح بشريت مي دانستيم. بحث تعصّب مذهبي و ديني و جغرافيايي مطرح نبود؛ بحث اين بود كه پايه هايي كه نظامهاي شرقي كمونيستي آن روز بر آنها بنا شده بود ـ كه امروز در دنيا ديگر چنين هويّتي وجود ندارد - همچنين پايه هايي كه نظامهاي غربي بر آنها بنا شده بود، پايه هاي غلطي بود؛ لذا ما نمي توانستيم و نمي خواستيم از آنها الگو بگيريم. الگوي ما ارزشهاي ديگري بود كه به مقداري از آن ارزشها اشاره كردم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 72. مادلين آلبرايت (وزير وقت امور خارجه ايالات متحده).
|
|