(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 8 آبان 1390- شماره 20061

روباتها به هوشياري مي رسند؟
تفاوت هاي سرماخوردگي و آنفلوآنزاي فصلي
تلفن همراه مفيد يا مضر؟
ردپاي چرخه كربن در ناخالصي هاي الماس
معماي دوقلوزايي
يك نانو روبات جديد
بهترين سنگ شكن هاي طبيعي
روباتهاي ورزشكار هم آمدند
عضوي كه بايد سالي يك بار شسته شود



روباتها به هوشياري مي رسند؟

در صورتي كه روباتي ساخته شود كه از هر نظر مانند انسان رفتار كند و حتي مانند انسان فكر كند، آيا روبات به موجودي هشيار تبديل مي شود يا صرفا يك ماشين هوشمند است؟
«بري سي.اسميت» مدير موسسه فلسفه در پاسخ به اين سوال مي گويد روباتها هرگز نمي توانند آگاهي انساني داشته باشند.
به گزارش مهر، بدن انسان از گوشت و خون ساخته شده است، توده اي از ماهيچه و استخوان به همراه چينشي ظريف و پيچيده از رشته هاي عصبي، اين اجزا به جهان فيزيكي مواد اختصاص داشته و از ويژگي منحصر به فردي برخوردارند زيرا آگاهي در آنها طي مرور زمان حفظ مي شود.
هشياري و آگاهي براي موجوداتي مانند انسان حياتي دروني ايجاد مي كند: قلمروي ذهني كه مي توان در آن احساس و تفكر كرد و توانايي ديدن، شنيدن، چشيدن و بوئيدن را به دست آورد و با استفاده از آنها جهان اطراف را شناخت، اما چگونه ماده و مولكولها مي توانند چنين تجربه آگاهي را در انسان به وجود آورند؟
در قرن 17 ميلادي «رنه دكارت» فيلسوف فرانسوي معتقد بود ماده از چنين توانايي برخوردار نيست. وي بر اين باور بود كه علاوه بر ساختار فيزيكي، موجوداتي مانند ما از ذهني غيرمادي يا روح برخوردارند، جايي كه تفكر در آن رخ مي دهد.
براي دكارت ذهن غيرمادي منحصرا به انسان اختصاص داشت و وي در نظر گرفتن ذهن براي حيوانات را انكار مي كرد. زماني كه حيوانات به واسطه پديده اي كه ما آن را درد مي شناسيم، جيغ مي كشيدند دكارت اين رفتار را تنها فوران سريع هوا از ميان ششهاي حيوانات مي دانست. از نظر او حيوانات تنها يك مكانيزم بودند. حتي اگر انسان عروسك مكانيكي باهوشي را ابداع مي كرد كه مي توانست حركات و واكنشهاي انسان را تقليد كند، اين دستگاه از قابليت فكر كردن برخوردار نبود زيرا قدرت نطق نداشت.
امروزه تعداد انسانهايي كه وجود هشياري يا ذهن در حيوانات را انكار مي كنند بسيار محدودند. به علاوه ايده روح غير مادي درك چگونگي تاثيرگذاري جهان ذهني بر روي جهان فيزيكي را بسيار دشوار مي كند و به اين دليل بسياري از فيلسوفان معاصر دوگانگي ذهن و بدن را رد مي كنند.
اما چگونه چيزي كه هيچ موجوديت مادي ندارد مي تواند ماهيچه هاي انسان را حركت داده و نسبت به كنشهاي فيزيكي واكنش نشان دهد؟
مطمئنا اين مغز است كه مسئوليت هدايت كردن بدن را به عهده دارد و از اين رو مغز بايد مسئول هوشياري و تصميم گيري انسان باشد و تاكنون نيز بسياري از متفكران باتفكر دكارتي كه براساس آن هرگز هيچ ماشيني نمي تواند هوشيار باشد يا تجربه اي مشابه انسان بودن را به دست آورد، موافق هستند.
موجودات كربني
با اين همه ديگر بيش از اين نمي توان بر معيارهاي دكارتي براي تصميم گيري درباره اينكه چه چيزي مي تواند قدرت تفكر داشته باشد، اتكا كرد. امروزه رايانه ها مي توانند از زبان استفاده كنند و تكلم تركيبي روز به روز بهبود بيشتري مي يابد. اين قدرت رايانه ها در استفاده از زبان و ارائه پاسخ درست به سؤالات بود كه «آلن تورينگ»، رياضيدان و رمزگشاي دوران جنگ توانست با استفاده از آن آزمايشهايي را براي آزمودن هوش ماشينها ارائه كند.
او انساني را تصور مي كرد كه در اتاقي نشسته و از طريق نمايشگر رايانه اي با دو فرد ديگر در دو اتاق مجزا ارتباط برقرار مي كند، اين فرد سؤالاتي را تايپ مي كند و سپس پاسخهاي آن را دريافت مي كند و تا زماني كه نتواند تشخيص دهد كدام يك از پاسخها توسط يك انسان و كداميك توسط يك رايانه ارائه شده اند، نسبت به اين دو رفتار متفاوتي از خود بروز نمي دهد.
اگر اين فرد از قبل براي واكنش نشان دادن به يكي از دو فرد به عنوان فردي هوشمند آماده شده بود، با ديگر نيز به عنوان فردي هوشمند برخورد مي كرد. اين آزمايش به «تست تورينگ» شهرت دارد و در صورتي كه موقعيت آزمايش به دقت كنترل شود برنامه رايانه اي مي تواند در آن انسان را فريب داده و موفق عمل كند.
تست اصلي تورينگ بر اين اساس طراحي شده كه نتوان پاسخ دهندگان به سؤالات را ديد، اما اگر اين تست گسترده تر شده و درون برنامه اي رايانه اي در يك روبات شبه انساني قرار داده شود، چه روي خواهد داد؟ صنعت روباتيك طي دهه گذشته رشد چشمگيري داشته است و اكنون مي توان ماشينهايي ديد كه مانند انسانها حركت كرده و رفتار مي كنند. آيا تركيب چنين نمايشي از رفتارهاي زنده انساني با واكنشها و پاسخهاي مناسب و به موقع به سؤالات، انسانها را به اين تفكر خواهد رساند كه ماشينها نه تنها باهوش هستند بلكه آگاه نيز هستند؟
در اينجا بايد ميان تفكر هوشيار بودن و هوشيار شدن روبات تفاوتي قائل شد. شايد اين وسوسه به وجود بيايد كه اين موجود داراي ذهن و فكر است اما اين به آن معني نيست كه روبات واقعاً موجودي داراي ذهن و فكر است.
آخرين راز
آنهايي كه بر روي هوشياري ماشينها مطالعه مي كنند در تلاش براي ساخت سيستمهاي خود سازماندهنده اي هستند كه مي توانند كاري را آغاز كرده و از محيط اطراف خود بياموزند. اميد اين است كه در صورتي كه انسان بتواند هوشياري را در يك ماشين خلق يا بازسازي كند، بتواند دريابد كه چه پديده اي هوشياري را به وجود آورده است.
محققان تا محقق شدن اين رويا راه درازي در پيش دارند و موانع بزرگي در مسير آنها قرار گرفته است. آنها بايد پاسخ اين سؤالات را بيابند. آيا يك دستگاه سيليكوني هرگز مي تواند به هوشياري برسد؟ يا اينكه تنها موجودات كربني با ساختار مادي انساني مي توانند تجربه لحظات رنگارنگ و درخشان آگاهانه را به وجود آورند. سوال اين است كه آيا هوشياري و آگاهي تحت تاثير عملكرد انسانها قرار دارد يا موجوديت و ساختار او؟
شايد هوشياري تنها راز باقي مانده در علم به شمار رود، اما تا حدي نقش محوري كه از گذشته در مطالعه بر روي ذهن به عهده داشت را از دست داده است. علوم عصب شناسي و نوروبيولوژي روزبه روز اطلاعات بيشتري درباره اينكه چه ميزان از كرده هاي انسان نتيجه فرايند ناآگاهي و عوامل ماشيني است در اختيار دانشمندان قرار مي دهد.
در عين حال انسان مي آموزد كه هوشياري پديده اي تك لايه اي نيست، سطوح مختلفي از هوشياري و آگاهي در انسانها وجود دارد و بيشترين بخش تفكر و تصميم گيري هاي انسان بدون وجود اين آگاهي نيز مي تواند ادامه داشته باشد.
به ياد سپردن اين موضوع ارزشمند است كه تنها تجربه متقاعدكننده از آگاهي كه انسان در اختيار دارد، آگاهي است كه متعلق به خود او است. هر انساني از حيات دروني خود آگاهي دارد اما تنها مي تواند غيرمستقيم به زندگي و حيات ذهني ديگران دسترسي داشته باشد. آيا تمامي انسانهايي كه در گوشه و كنار جهان راه مي روند به يك شكل هوشيار و آگاهند؟ يا اينكه مانند موجوداتي مسخ شده راه رفته و سخن مي گويند و با وجود اينكه حيات دروني ندارند، مانند انسانها رفتار مي كنند؟
اين سؤال پيچشي را در كل ماجرا ايجاد مي كند، زيرا در صورتي كه انسان بتواند روباتي توليد كند كه از هر نظر رفتاري مانند انسانها داشته باشد، اين دستاورد نمي تواند اثباتي بر امكان آگاه شدن و هوشيار شدن ماشينها يا روباتها باشد، بلكه در عوض شايد بتواند نمايشي قانع كننده از اين موضوع باشد كه انسان تا چه اندازه مي تواند بدون حضور آگاهي، مانند روباتها، كارهاي متعددي را عملي كند.

 



تفاوت هاي سرماخوردگي و آنفلوآنزاي فصلي

سرفه و عطسه يا سرماخوردگي در اين روزهاي سرد سال خانواده ها را نسبت به بروز آنفلوانزاي فصلي نگران كرده است.
آنفلوانزاي فصلي نوعي بيماري ويروسي و حاد دستگاه تنفسي است كه اغلب مردم تفاوت آن را با سرماخوردگي نمي دانند چرا كه هر دو بيماري علايم مشابهي دارند.
تب بيش از 38درجه، سرفه شديد، گلودرد، سردرد، دردهاي عضلاني، اسهال، عفونت ريوي، آبريزش و قرمزي چشم ها و تنگي نفس از علايم آنفلوانزاي فصلي به شمار مي روند اما آنفلوانزا برخلاف سرماخوردگي كه شروع تدريجي دارد، ناگهاني بروز مي كند و عوارض آن نيز شديدتر از سرماخوردگي است.
آنفلوانزاي فصلي به نام آنفلوانزاي نوعB نيز شناخته مي شود گروه هاي پرخطر مانند زنان باردار، بيماران قلبي و ريوي، افراد بالاي 65 سال، كودكان خردسال، مبتلايان به نارسايي هاي كبدي و كليوي، مبتلايان به بيماري هاي خوني و عصبي و عضلاني، بيماران سرطاني كه شيمي درماني مي شوند و افراد كمتر از 18 سال كه تحت درمان طولاني مدت با آسپرين قرار دارند، در معرض ابتلا به شكل هاي شديد آنفلوانزا هستند و لازم است حتماً عليه اين بيماري واكسينه شوند.
بيماري آنفلوانزاي فصلي برخلاف عوارض شديدي كه دارد به راحتي قابل پيشگيري است؛ استفاده از محلول هاي ضدعفوني كنند، استفاده از دستمال كاغذي هنگام عطسه و سرفه و شست و شوي مرتب دست ها به آساني از انتشار ويروس آنفلوانزاي فصلي، جلوگيري مي كند چرا كه عمده ترين راه انتقال ويروس آنفلوانزا از طريق دست و نيز از راه تنفسي است.
درمان آنفلوانزاي فصلي هر چند در صورت بي توجهي جان انسان ها را در معرض خطر قرار مي دهد اما در صورت رعايت دقيق توصيه هاي پزشكي چندان كار سختي نيست.
به گفته رئيس مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، درمان بيماري آنفلوانزا به استراحت در منزل نياز دارد.
براي درمان اين بيماري، نيازي به درمان آنتي بيوتيكي نيست و اين بيماري با مصرف قرص هاي ساده استامينوفن و مايعات فراوان در مدت 3 تا 5 روز بهبود مي يابد.
درمان اين بيماري به جز براي گروه هاي پرخطر نياز به مصرف داروي خاصي ندارد، اما با استراحت مي توان روند درمان را تسريع كرد.
لازم به توضيح است كه دانش آموزان بيشتر در معرض ابتلا به آنفلوانزا هستند زيرا حضور تعداد زيادي از افراد در محيط بسته مانند مدرسه، شانس انتقال ويروس هاي آنفلوانزا را افزايش مي دهد.
معمولاً والدين مايلند دانش آموزان بيمار زودتر به مدرسه برگردند اما اين بازگشت پيش از بهبودي كامل منجر به واگير شدن بيماري و انتقال آن به ساير دانش آموزان مي شود. فراموش نكنيد خوددرماني، نيز مشكل آفرين است و مردم نبايد با مشاهده علايم آنفلوانزا آنتي بيوتيك مصرف كنند.
ساده ترين عارضه خوددرماني اين است كه مدت زمان بيماري طولاني تر مي شود. بنابراين بهتر است به محض مشاهده علايم آنفلوانزا به پزشك مراجعه كنيد.
بي ترديد، پيشگيري آسانترين و بهترين راه براي اجتناب از تحمل عوارض آنفلوانزاي فصلي است. رعايت فاصله مناسب (بيش از يك متر) با افراد مشكوك به بيماري، حفظ سلامت عمومي بدن، تغذيه و خواب مناسب، مصرف مايعات فراوان، حفظ فعاليت فيزيكي مناسب، انجام واكسيناسيون و رعايت اصول بهداشتي از مهمترين راه هاي پيشگيري از آنفلوانزاي فصلي به شمار مي روند كه شهروندان بايد اين موارد را جدي بگيرند.

 



تلفن همراه مفيد يا مضر؟

از يك سو تلفن همراه جزء جدا نشدني زندگي انسان شده است و از سوي ديگر بسياري از مردم نگران اثراث زيان آور آن بر سلامتي شان هستند و با خود مي انديشند بالاخره تماس مداوم با تلفن هاي همراه براي سلامتي مضر است يا خير؟
يك مطالعه جديد و جالب نشان داده است كه پس از تنها 50 دقيقه استفاده از تلفن همراه سوخت و ساز قند در مغز و در نتيجه فعاليت آن افزايش پيدا مي كند.
با اين وجود، در بخش كوچكي از مقدمه اين تحقيق آمده است كه اين نتايج دال بر مضر بودن تلفن همراه براي سلامتي انسان نيست.
اما آنچه كه مسلم است، تلفن هاي همراه انرژي، فركانس راديويي ساطع مي كنند و هيچ نشاني از حذف اين تسهيلات قابل حمل از زندگي بشر نيز وجود ندارد. چطور مي توانيد در مورد توانايي صحبت كردن در هر جايي كه مايليد گوش كردن به موسيقي، دسترسي به اينترنت، ارسال پيام و ... در هر جايي كه هستيد، بحث داشته باشيد؟
با اين حال بسياري از مردم نگران اثرات جانبي همه آن امكانات و دسترسي تلفن هاي همراه و احتمال دخالت اين تكنولوژي محبوب بشر در كليه مشكلات سلامتي انسان، هر مشكلي از تومورهاي مغزي گرفته تا اختلالات خواب، سردردهاي ميگرني اين مطالعه در مجموع، متشكل از 47 داوطلب سالم، اثرات ميدان هاي الكترو مغناطيسي (RF-EMFs) ناشي از آنتن هاي تلفن هاي همراه را مورد بررسي قرار داد. در برخي موارد، اين ميدان هاي الكترومغناطيسي جذب بدن انسان مي شوند، اما تاكنون مدركي مبني بر اينكه استفاده از تلفن همراه سلامت انسان را به خطر مي اندازد به دست نيامده است. بر همين اساس دانشمندان معتقدند كه بايد تحقيقات بيشتري در اين زمينه انجام شود.
افراد شركت كننده در اين تحقيق دو تلفن همراه را مورد استفاده قرار دادند - يك تلفن همراه خاموش و ديگري روشن اما بي صدا - به همين دليل آنها نتوانستند تفاوت ميان اين دو را بيان كنند. به عنوان بخشي از اين آزمايش و براي بررسي تغييرات به مصرف رسيدن قند در مغز، مغز شركت كنندگان اسكن شد؛ سوخت و ساز گلوكز يك فرايند طبيعي بدن است كه در آن سلول هاي مغز، اين قند را به انرژي تبديل مي كنند.
بنابراين سوخت و ساز گلوكز در مناطقي از مغز كه در مجاورت آنتن هاي تلفن هاي همراه قرار داشت تا 7 درصد افزايش يافت.
گذشته از اين، حتي با خاموش شدن تلفن هاي همراه نيز فعاليت مغز افزايش يافت.
دانشمندان احتمال مي دهند كه مغز انسان فركانس هاي راديويي ارسال شده توسط تلفن همراه را جذب و اين امر آن را تحريك پذيرتر مي كند. با مطرح شدن اينكه تلفن هاي همراه مي توانند فعالتي مغز را تحت تاثير قرار دهند، نويسندگان اين مطالعه قصد دارند تحقيقات بيشتري را در زمينه اثرات واقعي تلفن همراه بر روي مغز انجام دهند. با فراگير شدن و افزايش روزافزون كاربرد تلفن هاي همراه، بسيار حائز اهميت است كه همه از عملكرد احتمالي اين دستگاه ها بر مغز آگاهي داشته باشند.
لازم به توضيح است كه طبق گفته متخصصان، به طور طبيعي نوسانات بسيار فاحشي در ميزان سوخت و ساز مغز در هنگام برخي فعاليت ها براي مثال تفكر رخ مي دهد.
و اينكه در اين مطالعه، تلفن همراه مانند روال معمول - صحبت كردن و گوش كردن - مورد استفاده قرار نگرفته است. تلفن هاي همراه در اين مطالعه تنها به صورت شنيداري مورد استفاده قرار گرفته اند. نويسندگان مقاله اي كه دست اندركاران اين مطالعه را همراه مي كردند، معتقد بودند كه ممكن است با اضافه شدن وجه گفتاري مكالمه هاي تلفن همراه مغز حتي بيشتر از اين نيز در معرض فركانس هاي راديويي قرار گيرد.
در صورت به اثبات رسيدن اثرات تلفن همراه بر مغز در آينده، دانشمندان بايد براي بررسي اين اثرات بر سلامت مغز اقدام كنند. كارشناسان همچنين بايد در مورد خطرات تلفن هاي همراه بر سلامت گروه هاي سني مختلف مانند نوجوانان و جوانان، مردان و زنان بزرگسال، نژادهاي مختلف و سالمندان نيز به بررسي بپردازند.
به ياد داشته باشيد كه اين تحقيق به اين معني نيست كه استفاده از تلفن همراه سلامت انسان را به خطر مي اندازد. شما هنوز هم مي توانيد با اطمينان از اين وسيله ارتباطي استفاده كنيد و منتظر تحقيقات بيشتر در آينده باشيد.

 



ردپاي چرخه كربن در ناخالصي هاي الماس

گروهي از دانشمندان بين المللي الماسهاي كميابي را يافتند كه در عمق بيش از 700 كيلومتري زمين شكل گرفته اند و بنابراين مي توانند اطلاعات مهمي در تاريخ چرخه كربن ارائه كنند.
به گزارش مهر، كربن عنصر اساسي براي حيات است كه بين اتمسفر، آب و زمين در حال حركت است.
اكنون تيمي متشكل از دانشمندان بين المللي به سرپرستي «مايكل والتر» از دانشگاه بريستول انگليس 6 نمونه بسيار كمياب از الماس را از يك حوضچه در منطقه «يوينا» در برزيل استخراج كردند.
اين الماسها ناخالصي دارند و ناخالصي موجود در ميان تركهاي اين نمونه ها ازكانيهايي ساخته شده اند كه در زماني كه بازالت در اعماق زمين بوده شكل گرفته اند و در شرايط بسيار بالاي دما و فشار به بلور تبديل شده اند. براساس گزارش ساينس، اين فشار و دماي بالا در بيش از 700 كيلومتري عمق زمين و در داخلي ترين بخش جبه وجود دارد.
بنابراين، دانشمندان اين فرضيه را مطرح كردند كه اين الماسها زماني شكل گرفته اند كه يك پلاك پوسته اقيانوسي غني از بازالت به زير يك پلاك ديگر سر خورده و بعد با سنگهاي گداخته جبه زمين ادغام شده است. در حقيقت، اين ناخالصيهاي ميكروسكوپي درون الماسها از سنگها و مواد آلي مشتق شده اند كه زماني در بستر يك اقيانوس قديمي مي زيسته اند و يك سفر شگفت انگيز را پشت سر گذاشته اند.
به گفته اين دانشمندان، اين الماسها همانند كمپسولهاي زمان هستند و بنابراين بقاياي همجوشي اين دو لايه زمين را در خود حفظ كرده اند. سپس اين الماسها در دوره كرتاسه در حدود 70 ميليون سال قبل با حركت به سمت سطح زمين تغييرات فاز ورود كانيهاي بازالتي به درون خود را مرحله به مرحله ثبت كرده اند.
ورود اين كانيها به داخل اين الماسها براي مطالعه بخشهاي عميق و دست نيافتني زمين بسيار مفيد است. اين تحقيقات درست همانند مطالعه حشرات ماقبل تاريخ است كه در داخل كهربا به دام افتاده اند. ما نمي توانيم DNA آنها را استخراج كنيم و اين حشرات را رشد دهيم اما مي توانيم تركيبات شيميايي آنها را از داخل اين كهرباها بيرون بياوريم و بگوييم كه كجا به وجود آمده اند.

 



معماي دوقلوزايي

براساس مطالعه جديد بين المللي و پايگاه داده جهاني دوقلوها، نقاط مختلف جهان از نرخهاي متفاوتي در تولد دوقلو ها برخوردارند و در اين ميان كشورهاي آفريقاي مركزي در جايگاه اول قرار دارند.
به گزارش ايسنا، اين در حالي است كه براساس داده هاي فوق، كشورهاي آسيايي و آمريكاي لاتين دوقلوزايي كمتر است.
كشور «بنين» در آفريقاي مركزي با ميزان 9/27 دوقلو در هر 1000 تولد از بالاترين ميانگين ملي فرزندان دوقلو برخوردار است.
اين يافته ها ممكن است در پاسخگويي به سؤالاتي در مورد علل دوقلوزايي كه از سن مادر، قد و رژيم غذايي تا عوامل ژنتيكي و همچنين تفاوت هاي مرگ و مير بين دختران و پسران در نواحي خاص متغير بوده، كمك كند.
دوقلوها هميشه موضوعات جالبي براي مطالعه محسوب شده اند و حتي پاي در دنياي افسانه و داستان نيز گذاشته اند. دوقلوي همسان نيز در دنياي علم بخصوص در ارتباط با سؤالاتي در مورد ذات و پرورش، جايگاه خاصي داشته اند و از آنجايي كه آنها از لحاظ ژنتيكي همسان هستند، تفاوتهاي موجود در ميان آنها مي تواند به آشكارسازي تأثيرات احتمالي محيط بر روي افراد كمك كند.
تا اين زمان دانشمندان تصوير ناقصي از تعداد دوقلوها در جهان داشتند. اطلاعات ملي قابل اطمينان در مورد دوقلوها تنها در كشورهاي توسعه يافته با ثبت زمان تولد در دسترس بوده و اطلاعات اين چنيني در مناطق كمتر توسعه يافته معمولاً ضعيف و خدشه دار بودند.
اكنون دانشمندان يك پايگاه داده براي 76 كشور در حال توسعه ايجاد كرده اند كه از جامع ترين اطلاعات برخوردار است. اين داده ها شامل اطلاعات در حدود 5/2 ميليون تولد توسط يك ميليون و 40 هزار زن بوده كه بين سالهاي 1987 تا 2010 جمع آوري شده است.
در ميان كشورهاي در حال توسعه در دست بررسي، به طور ميانگين 6/13 دو قلو در هر 1000 تولد وجود داشت. اين آمار با نرخ متوسط 9 تا 16 در 1000 تولد در آمريكا، استراليا و بسياري از كشورهاي اروپايي قابل مقايسه است.
بالاترين ميزان تولد دوقلوها با نرخ 18 در 1000 تولد در آفريقاي مركزي ديده شده است. ميزان بالاي تولد دوقلو در كشور بنين احتمالاً با گروه قومي يوروبا كه در نيجريه و توگو نيز پراكنده هستند، مرتبط است.
در مقايسه ميزان دوقلوزايي در آسيا و آمريكاي لاتين با نرخ كمتر از 8 در 1000 تولد بسيار پايين است. استثناء مهم در اين ميان جزاير كارائيب هستند كه بسياري از ساكنان آنها را آفريقايي تبارها تشكيل مي دهند.
براي مثال در كشور هائيتي ميزان دوقلوزايي در حدود 14 در هر 1000 تولد است.
دلايل تفاوتهاي نرخ دوقلوزايي
دليل اين تفاوت گسترده در ميزان دوقلوزايي در مناطق مختلف جهان در حال توسعه هنوز معماگونه باقي مانده است. پژوهشهاي پيشين نشان داده كه تعداد دوقلوزايي در سطح جهاني يك نرخ 5/3 تا 4 تولد در هر 1000 مورد را تشكيل مي دهد. در عوض بيشتر تغييرات در ميزان جهاني دوقلوها به نظر مي رسد در اثر نرخ تولد دوقلوهاي پسر باشد.
يكي از عوامل آن، سن مادر بوده كه با بالارفتن سن و تا پيش از 38 سالگي ضريب احتمال دوقلوزايي پسر بالا مي رود. تعداد زايمانها نيز به همراه عاداتي همچون استعمال سيگار، استفاده از لوازم پيشگيري از بارداري و حتي قد زن نقش مهمي در اين ميان ايفا مي كند. اين نتايج در مجله پلوس وان منتشر شده است.

 



يك نانو روبات جديد

محققان موفق به ساخت نانو روباتي شده اند كه امكان تنفس در محيط هاي بدبو و آلوده را براي كاربر فراهم مي سازد.
اين سيستم به گونه اي طراحي شده است كه اگر به بدن فرد وارد شود قادر است به راحتي به مدت چهار ساعت وسط فاضلاب بنشيند و به مطالعه بپردازد؛ چون نيازي نيست تنفس كند و با هر دم و بازدم در محيط بدبو و آلوده خود را شكنجه دهد. به گزارش ايرنا و به نقل از مجله ساينس اين نانو روبات عملكردي شبيه گلبول قرمز دارد. گلبول هاي قرمز به وسيله هموگلوبين خود اكسيژن خود را حمل و پخش مي كنند و نقش مختصري نيز در جابه جايي دي اكسيد كربن دارند. مولكول هاي اين روبات نيز مولكول هاي اكسيژن و دي اكسيد كربن را به طرف خود هدايت مي كنند و سپس درون مخزن نانو روبات مي فرستند. در جدار خارجي نانو روبات سنسورهايي طراحي شده است كه بنابر نياز بافت هاي محيطي اكسيژن توليد كرده يا دي اكسيد كربن را جمع آوري مي كند.
فردي كه اين نانو روبات وارد بدن او شده باشد قادر است به راحتي به مدت چهار ساعت در محيط فاضلاب بنشيند و به مطالعه بپردازد چون نياز ندارد تنفس كند و با هر دم و بازدم در محيط بدبو و آلوده خود را شكنجه دهد. يكي ديگر از مزاياي اين روبات كوچك اين است كه دوندگان مي توانند با سرعت زياد حدود 15 دقيقه بدوند بدون اينكه نيازي به تنفس داشته باشند.

 



بهترين سنگ شكن هاي طبيعي

كاكل ذرت، خارخاسك، دم گيلاس و آلبالو از جمله گياهان دارويي با كاربردهاي متفاوت هستند كه مهم ترين اثربخشي آنها دفع سنگ هاي كليوي و مجاري ادراري است.
دكتر نرگس ساداتي در گفت وگو با ايسنا، ضمن تشريح خواص گياهان دارويي مفيد مانند كاكل ذرت، خارخاسك، دم گيلاس و آلبالو در دفع سنگ هاي كيلويي گفت: كاكل ذرت رشته هايي به رنگ زرد يا قهوه اي كم رنگ است كه به عنوان ضد عفوني كننده مجاري ادراري، كاربرد سنتي دارد و مصرف آن به همراه خامه خشك و يا تازه به صورت دم كرده و روزي 3 بار توصيه مي شود.
وي نسبت به عوارض اين گياه دارويي نيز هشدار داد و گفت: تحريك انقباضات رحم در خرگوش ها توسط كاكل ذرت به اثبات رسيده از اين رو مصرف اين داروي گياهي براي زنان باردار و شيرده توصيه نمي شود.
خارخاسك؛ تسهيل كننده تصفيه خون و اعمال كبدي
وي در ادامه گياه خارخاسك را از خانواده اسفندها دانست و گفت: قسمت مورد استفاده اين گياه ميوه، دانه، برگ، ريشه و گاهي تمام قسمت هاي گياه است و اغلب، تمام ميوه آن مورد استفاده قرار مي گيرد.
ساداتي اين گياه را به عنوان دفع كننده سنگ هاي مجاري ادراري و تسهيل دهنده عمل تصفيه خون و اعمال كبدي معرفي كرد و درباره نحوه مصرف آن گفت: ميوه اين گياه بايد روزي 3 مرتبه و به ميزان 2 تا 4 گرم به صورت دم كرده مصرف شود.
دم كرده دم آلبالو و گيلاس
بهترين سنگ شكن هاي طبيعي
اين متخصص فارموكوگنوزي گفت: دم گيلاس مصرف سنتي دارد و مصرف آن روزي 3 مرتبه به صورت دم كرده در يك فنجان توصيه مي شود. همچنين مخلوط آن با دم آلبالو به عنوان داروي سنگ شكن مصرف سنتي دارد.
ساداتي به اشكال دارويي گياهي مورد استفاده در سنگ كليه از جمله ديورتيك اشاره كرد و گفت: اين فرآورده دارويي به صورت پودر 100 گرمي در بازار دارويي موجود است كه حاوي 4/57 درصد دم آلبالو، 25 درصد ميوه خارخاسك، 8/8 درصد كاكل ذرت و 8/8 درصد برگ پونه است. اين دارو در درمان آدم ناشي از نارسايي احتقاني قلب (CHF)، كم كاري كليه، دفع سنگ مجاري ادراري و عفونت ادراري و پرفشاري خون (HBP) مصرف دارد.
اين متخصص فارموكوگنوزي با تأكيد بر اينكه ديورتيك بايد با مقادير زياد آب مصرف شود، گفت: ميزان مصرف آن طوري است كه بايد روزي دوبار هر بار يك قاشق غذاخوري از پودر ديورتيك در يك ليوان آب جوش به مدت 10 دقيقه دم كرده و پس از صاف كردن مصرف شود.
وي افزود: يون ها و قندهاي موجود در اين فرآورده مشابه مدرهاي اسموتيك و سبب تسهيل دفع آب و مهار جذب مجدد آب و املاح مي شود و روغن هاي فرار موجود در برگ پونه به علت اثرات ضد اسپاسم موجب شل شدن عضلات صاف مجاري ادراري و باعث تسهيل خروج سنگ مي شود.
ساداتي با بيان اينكه مصرف مداوم اين فرآورده بايد تحت نظر پزشك و با كنترل الكتروليت ها (بويژه سديم و پتاسيم) صورت گيرد، افزود: اختلال آب و الكتروليت (در مقادير زياد) واكنش هاي حساسيتي مانند كهير در افراد حساس ايجاد مي كند. مصرف اين فرآروده در دوران بارداري و شيردهي به اثبات نرسيده است.
سنكل، ضد اسپاسم و ضد ميكروب
وي همچنين به فرآورده دارويي ديگر به نام سنكل (SANCOL) كه به شكل قطره در بازار دارويي ايران موجود است، اشاره كرد و گفت: اين فرآورده شامل 25 درصد عصاره رازيانه، 12/5 درصد عصاره دانه زيره سبز، 5/12 درصد عصاره برگ بو، 5/12 درصد دم گيلاس، 5/12 درصد كاكل ذرت، 5/12 درصد عصاره ميوه خارخاسك و 5/12 درصد تخم خربزه است.
ساداتي ادامه داد: تركيبات مؤثر موجود در گياهان قطره سنكل از اثرات مدر و شل كننده عضلات صاف مجاري ادرار برخوردار است كه خروج سنگ را تسهيل كرده و اثر ضد اسپاسم دارد. همچنين عصاره رازيانه علاوه بر افزايش جريان ادرار سبب افزايش ترشح سديم در ادرار نيز مي شود. علاوه بر آن تركيبات موجود در اين قطره داراي خاصيت ضد ميكروبي دارد.
اين متخصص فارموكوگنوزي با اشاره به اينكه اين فرآورده در دفع سنگ مجاري ادرار (حداكثر قطر سنگ 7 ميلي متر) و تسكين دردهاي كليوي و ضد عفوني كردن مجاري ادرار مؤثر است، گفت: مقدار مصرف آن در بزرگسالان روزي سه بار هر بار 50 تا 60 قطره در يك فنجان آب سرد بعد از غذا و در موارد حاد به مدت يك ماه مصرف آن توصيه مي شود.
وي افزود: به منظور پيشگيري از تشكيل مجدد سنگ 30 قطره 2 تا 3 نوبت در روز به مدت يك هفته در هر ماه و در كودكان تا سن 12 سال 10 تا 20 قطره وابسته به سن كودك سه نوبت در روز همراه با مقادير زياد آب در طول مصرف اين دارو توصيه مي شود.
ساداتي با تأكيد بر اين مطلب كه مصرف مداوم اين فرآورده بايد تحت نظر پزشك و يا كنترل الكتروليت ها به ويژه سديم و پتاسيم همراه باشد، گفت: مصرف اين فرآورده در دوران بارداري و شيردهي به اثبات نرسيده است.اين متخصص فارموكوگنوزي در پايان گفت: اين گياهان دارويي به عنوان مدرهاي اسموتيك عمل كرده و باعث تسهيل خروج سنگ از مجاري ادراري مي شود. وي خاطرنشان كرد: نوع سنگ در اثربخشي اين گياهان اثري ندارد.

 



روباتهاي ورزشكار هم آمدند

مهندسان دانشگاه ژجيانگ چين موفق به ساخت روباتهايي شده اند كه مي توانند به مهارت انسانها با يكديگر پينگ پونگ بازي كنند.
به گزارش مهر، روباتهايي كه در حال حاضر توانسته اند در كارخانه ها به انجام كارهاي مختلف مشغول شوند، اكنون در تلاشند موقعيت خود را در ميدان هاي ورزشي نيز بيشتر كرده و در زمينه هاي مختلف ورزشي نيز به فعاليت بپردازند.
بهترين نمونه اين روباتهاي ورزشكار، دو روبات انسان نما به نامهاي «وو» و «كونگ» هستند كه به تازگي در دانشگاه «ژجيانگ» چين مهارتهاي خود را در بازي پينگ پونگ در برابر مهندسان و خبرنگاران به نمايش گذاشته اند.
اين روباتهاي دو قلو با وزني برابر 58 كيلوگرم و قد 159 سانتيمتر از 30 مفصل مجزا برخوردارند كه مي توانند با كمك آنها حركات متعددي انجام دهند. براي مثال هر يك از بازوهاي اين روباتها در 7 جهت مختلف حركت مي كند.
عامل كليدي در توانايي آنها براي زدن ضربه هاي سرويس، فورهند و بك هند دوربين هايي است كه درون چشم آنها قرار گرفته اند و مي توانند مسير توپ را پيش بيني كنند، از اين رو روبات مي تواند براي زدن ضربه بعد از قبل آماده باشد. هر يك از اين دوربينها 120 عكس در ثانيه مي گيرد كه اين عكس ها به پردازشگرهايي ارسال مي شود تا موقعيت، سرعت، زاويه، موقعيت فرود و مسير توپ محاسبه شود.
براساس گزارش ان بي سي، واكنش نشان دادن روباتها نسبت به توپ دريافتي 50 تا 100 ميلي ثانيه زمان مي برد و دقت پيش بيني مكان فرود توپ توسط آنها ميزان خطايي كمتر از 5/2 سانتيمتر دارد. اين دو روبات مي توانند به خوبي دو انسان با يكديگر پينگ پنگ بازي كنند تنها با اين تفاوت كه قدرت زدن چند نوع ضربه خاص از قبيل ضربه هاي خميده را ندارند.

 



عضوي كه بايد سالي يك بار شسته شود

بسياري از افراد عادت به تخليه موم گوش خود دارند، اين در حالي است كه اين ماده نيز به نوبه خود به سلامت بدن كمك مي كند و تخليه غيراصولي آن درد، خارش، شنيدن صداي زنگ در گوش و حتي كاهش شنوايي را در پي دارد.
به گزارش مشرق، موم گوش به وسيله مخلوطي از ترشحات غددي كه در سراسر مجراي گوش قرار دارد، به اضافه مقداري سلول پوستي ورقه شده و تعدادي مو شكل مي گيرد. خود اين ماده به عنوان عاملي موثر براي شست وشوي گوش عمل مي كند و به علاوه محافظ بخش هاي حساس مجراي گوش است و به نوعي مجرا را روان و چرب مي كند.
به طور طبيعي مقدار بيش از اندازه اين ماده به طور خودكار و بدون دخالت فرد، به كمك حركات آرواره اي به سمت جلو حركت كرده و از مجرا خارج مي شود و اين زماني است كه مي تواند اين خرده هاي بيرون زده را به طور كامل تخليه كرد. اما به شدت توصيه مي شود كه خود فرد به جست وجوي اين مواد زايد اقدام نكند و فقط آن مقداري كه به طور خود به خود بيرون زده را پاك كند. البته بايد گفت كه اگر چه اين ماده براي سلامت گوش خوب است ولي مقدار زياد آن مي تواند دردسرساز باشد.
اما چگونه مي توان مقدار اضافي اين ماده را تخليه كرد؟
تنها راه ممكن شستشوي گوش با آب است تا به اين ترتيب موم اضافي تخليه شود. توصيه مي شود كه پزشكان از بيمار خود راجع به سابقه يا پيشينه موم گوش خود سؤال كنند. افرادي كه از وسايل كمكي براي شنيدن استفاده مي كنند بايد به طور مرتب براي معاينه گوش و افزايش تدريجي موم گوش مراجعه كنند. اين امر به حفظ عملكرد صحيح وسيله كمكي براي شنوايي كمك مي كند.
توصيه مي شود كه فرد شخصا به كمك گوش پاك كن يا هر وسيله ديگر اقدام به زدودن موم اضافي نكند. افرادي كه مستعد گرفتگي ناشي از موم گوش هستند بايد هر 6 تا 12 ماه يك بار براي شست وشو مراجعه كنند. عوارض ناشي از گرفتگي موم گوش مي تواند دردناك و پيشرونده باشد و باعث عفونت و از دست دادن شنوايي شود.

 
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14