انتظار از نسل جوان (منشور)

عزيزان من! روح مبارزه و ايستادگي در مقابل دشمن، وقتي به طور كامل و سالم در شما قشر جوان باقي مي ماند كه تقوا، بازگشت به خدا و جهاد اكبر در وجود و زندگي تان بگنجد. اگر ما به جوانان توصيه مي كنيم كه طهارت، تقوا، استغفار، اجتناب از گناه، رو آوردن به خدا و توجه به معنويات را سرلوحه ي كارها قرار دهند، به اين دليل است كه علاوه بر به همراه داشتن سعادت شخصي شما، كشور شما هم به جواناني نيازمند است كه بتوانند حقايق را درك كنند، در ميدانها بايستند، توطئه ي دشمن را بشناسند و با آن مقابله كنند.
دانشگاه، حوزه ي علميه و محيط علمي و تحصيلي جاي اين ايستادگي، مقاومت، هوشياري و مبارزه است. اين، انتظار از نسل جوان است .
بيانات مقام معظم رهبري
در ديدار دانش آموزان و دانشجويان- 10/08/1374

آن روي سكه

سامان قلتاشي
مسئله ي بسيار مهمي كه گاه در اكثر تحليل ها و تحقيق ها پيرامون رابطه ي ايالات متحده و ديگر دولت ها از آن چشم پوشيده شده است بررسي تاريخ آمريكا و نقش صهيونيسم در سيستم مديريت ايالات متحده است.به گواه تاريخ سرخ پوستان اولين كساني بودند كه در قاره ي آمريكا داراي تمدن بودند .پس ازكشف كريستف كلمب مهاجرين مورد حمايت اقوام سرخ پوست قرار گرفتند .ومهاجرين بسياري از آداب زندگي در شرايط سخت آن قاره را از آنان فرا گرفتند .در عوض كلمب چند تن از آنان را ربود و به عنوان برده به اسپانيا برد. پس از آن با ورود ساير مهاجرين به اين قاره آنها به ربودن زنان و دختران سرخ پوست پرداختند و مردان را به بردگي كشيدند.و تمام تمدن آنها را به اسم تمدن« بدسرشت» ار بين بردند.بسياري از زمين هاي آنان را غصب كردند و در عوض مشروبات الكلي را هديه دادند.در اين بين وضعيت صد ها هزار برده ي سياه پوست كه از نظر فرهنگ و تمدن و ادبيات بسيار غني تر از مهاجرين بودند و براي بردگي درمزارع اين قاره از آفريقا به آنجا منتقل شده بودند بسيار بدتر از سرخ پوستان بود .
پس از سيطره ي كامل مهاجرين بر اين سرزمين وصنعتي شدن فعاليت ها نياز به بازار فروش و مواد خام ارزان قيمت بيش از پيش احساس مي شد.در اين سال ها سياست خارجي آمريكا با هدف تامين منافع ملي شكل گرفت و بر ساير جهت گيري ها اشراف پيدا كرد .رابطه با تمام كشور ها بر اساس منافع ملي تعريف شد.مكزيك،نيكاراگوئه ،فيليپين ،آمريكاي لاتين،كوبا،هاوايي،شيلي ،هائيتي ،پاناما،چين،...از كشورهايي بودند كه فداي منافع ملي آمريكا شدند.آمريكا براي تامين منافع ملي خود ،گاه نظام هاي دموكراتيك -دولت آلنده در شيلي- را نيز سرنگون و نظام ديكتاتوري بر پا كرد و هر جا كه نظام ديكتاتوري جواب گوي منافع نبود نظام دموكراتيك. اين با اصول ديكته شده ايالات متحده درتناقض است.و همين طور تاريخ را كه ورق بزني روابط آمريكا با شرق نيز بر اين اساس تعريف مي شود .
تقريبا كمي قبل تر از اين فرايند صهيونيسم به عنوان برنامه ي راهبردي سياسي يهود شروع به فعاليت مي كند.براي اين جريان هر قدرتي تا زماني كه در جهت منافعش باشد به عنوان ابزار استفاده مي شود.اين جريان با تكيه بر انگلستان و حمايت شوروي شروع شد. دراين زمان با توجه به قدرت گرفتن سرمايه داري، اتحاد با سرمايه داري در جهت تبديل ايالات متحده به پايگاهي براي يكه تازي صهيونيسم در دستور كار خود قرار گرفت .صهيونيسم با ورود به آمريكا به دليل ثروت فراواني كه در چنگ داشت در انتخابات شركت مي كرد و به راحتي با تبليغ هاي فراوان بسياري از كرسي هاي انتخاباتي را به دست مي آورد.پس از بدست آوردن نفوذ لازم در نظام ايالات متحده زمان استفاده از اين قدرت فرا رسيده بود .تصويب اعلاميه «بالفور»-تشكيل اسرائيل-شروع فعاليت هايي از اين دست بود .صهيونيست ها با استقاده از آمريكا در حال پياده كردن اهداف صهيونيستي خود، شامل جلب موافقت قدرت هاي بزرگ براي مهاجرت نامحدود يهوديان به فلسطين و گسترش حاكميت نظامي و اقتصادي بر خاورميانه و سپس جهان بودند.نفوذ آنها تا بدان جا پيش رفت كه نيكسون دركتاب« پيروز بدون جنگ» مي آورد:«تعهد ما در قبال حمايت از اسرائيل تعهدي ريشه دار است ،ما متحدان رسمي نيستيم ،اما با هنري قويتر از يك ورق كاغذ با هم پيوند داريم يك تعهد اخلاقي تعهدي است كه هيچ رئيس جمهوري آن را در گذشته زير پا نگذاشته و هر رئيس جمهوري در آينده ،از روي ايمان آن را محترم خواهد شمرد .آمريكا هرگز اجازه نخواهد داد دشمن هاي سوگند خورده ي اسرائيل به هدفشان كه نابود كردن اين كشور است دست يابند.»
اسرائيل به هدف خود يعني تبديل آمريكا به پايگاهي براي يكه تازي دست يافته بود اما به تعبير ماركس وبر حكومت سرمايه داري انسان را در قفس آهنين قرار مي دهد كه مسلما فرجامي جز نابودي ندارد .وبر اشاره مي كند كه راه هاي برون رفت از اين زندان ،رنگين تر كردن اين قفس ،بازگشت به سنت و ماقبل مدرنيته و راه ديگر ظهور انبياست.مسلما اگر نظامي كارآمد تر از سرمايه داري آن هم نه با زنداني كردن افكار و بر اساس آموزه هاي پيامبران در هر كجاي جهان بنا مي شد منافع امريكا و اسرائيل را مورد خطر قرار مي داد و انقلاب اسلامي زنگ خطري بود براي امريكا و اسرائيل-صهيونيسم- واينبرگر وزير دفاع امريكا در اوايل انقلاب اسلامي اعلام كردكه:«فكر مي كنم ايراني ها خطر جدي براي كشور هاي خاور ميانه و اسرائيل باشند» .چرا كه روح اسلام روح آزادي طلبي و مبارزه با چپاولگران و مستكبرين است كه در شعار هاي امام بيش از همه چيز به آن تاكيد شده است .موضع گيري هاي امام در مسئله ي فلسطين دليلي محكم بر اين مدعاست. خطر اصلي كه آنان احساس مي كردند از ناحيه ي اسلام و مدل حكومتي اي بود كه حضرت امام بر مبناي اسلام پياده كرده بود كه مي توانست رقيب سرسختي براي نظام سرمايه داري باشد .در اين شرايط آنها به نفي تمدن اسلامي پرداختند و تهمت ها نبود كه به اسلام روا نداشتند.براي مثال سخنراني ساموئل هانتينگتون در دانشگاه هاروارد جالب توجه است:«مرز هاي اسلام مرز هاي خونين است و تمدن غر ب تنها با تمدن اسلامي در تعارض است...تمدن اسلامي با تمدن هاي ديگر درگيري دارد ».
از طرف ديگر با بوجود آمدن انقلاب اسلامي منافع ملي آمريكا و اسرائيل در منطقه به جد تهديد مي شد .آن ها كه يكي از بزرگ ترين بازارهاي فروش اجناس امريكايي سلاح و مواد غذايي-و خريد نفت را از دست داده بودند در اين شرايط براي حفظ منافع خود از هيچ راهي براي زمين گير كردن انقلاب دريغ نكردند:نفوذ در دولت موقت ،ضد حقوق بشر خواندن محاكمه ي جنايتكاران در ايران،بلوكه كردن اموال ايران در بانك ها،دستور قطع خريد نفت ،تحريم اقتصادي ايران،ماجراي طبس،كودتاي نوژه،جنگ تحميلي،مسئله ي هسته اي ،تروريست خواندن ايران...و نبايد تعجب كرد كه حتي در زماني كه ايران از بسياري از حرف هاي اصلي خود در ارتباط با امريكا در قالب گفت و گوي تمدن ها عقب نشيني كرده بود
باز هم ايران محور شرارت خوانده مي شد.پس علت چنين رفتار هايي از ناحيه امريكا چيزي فراتر از حرف هايي است كه مي زنند.
¤دبير سياسي انجمن اسلامي دانشجويان مستقل هرمزگان

با امضاي طوماري صورت گرفت
حمايت دانشجويان از نيروي قدس سپاه و سردار سليماني

دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران با امضاي طوماري از نيروي قدس سپاه و سردار قاسم سليماني حمايت كردند .
به گزارش خبرگزاري دانشجو، دانشجويان دانشگاه تهران در حاشيه برگزاري مناظره دانشجويي با موضوع «آزادي، التحرير، وال استريت» كه ميان نمايندگان بسيج دانشجويي و انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران برگزار شد، با امضاي طوماري از سردار قاسم سليماني و نيروي قدس سپاه پاسداران حمايت كردند .

پرمتقاضي ترين دانشگاه و رشته در جذب هيئت علمي

بر اساس فراخوان سراسري جذب هيئت علمي دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي كه در شهريورماه 90 اعلام شد، 38 هزار نفر ثبت نام كرده اند كه دانشگاه پيام نور پر متقاضي ترين دانشگاه و مهندسي برق پرمتقاضي ترين رشته براي جذب بوده است.
به گزارش مهر، بر اساس فراخوان سراسري جذب شهريورماه 90 دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي كشور، تعداد 38 هزار و 631 نفر ثبت نام كرده اند كه از اين تعداد حدود 12هزار نفر متقاضي اعطاي بورس از سوي دانشگاه ها بودند اين افراد دانشجويان دكتري بودند كه از طريق كنكور سراسري دكتري پذيرفته شده بودند .
همچنين تعداد 8 هزار نفر داراي مدرك دكتري تخصصي و 17 هزار و 75 نفر كه دارنده مدرك كارشناسي ارشد هستند متقاضي جذب در هيئت علمي دانشگاه ها بودند . در اين فراخوان مشخص شد كه 312 نفر با مدرك دكتري تمايل به گذراندن دوران سربازي براي طرح سربازي هيئت علمي در دانشگاه ها هستند .
در فراخوان شهريورماه سال جاري،
4 هزار و 600 نفر تا مهرماه جذب شده اند و از سوي مركز جذب اعضاي هيئت علمي اعلام شد كه تا پايان سال جاري وزارت علوم بيشتر از 7 هزار عضو هيئت علمي كه قرار بود جذب شوند، را مي پذيرد .
از تعداد 4 هزار و 600 نفر، 1300 نفر بورس و 3300 نفر به عنوان متقاضي هيئت علمي پذيرفته شدند .
در گروه هاي آزمايشي و در فراخوان سراسري شهريورماه 90 و در مرحله تكميل ظرفيت رشته هاي مورد نياز به اين ترتيب اعلام شد: تربيت بدني 388 نفر، زبان 573 نفر، علوم انساني 3 هزار و 816 نفر، علوم پايه 3 هزار و 198 نفر، آن بخش از حوزه آموزشي علوم پزشكي كه در اختيار وزارت علوم قرار دارد 217 نفر، فني و مهندسي 9 هزار و 642 نفر و در هنر 755 نفر اعلام شده است .
همچنين در رشته شيمي 181 نفر اعلام نياز شده است كه 638 نفر متقاضي اين رشته بوده اند و بيشترين تعداد متقاضي در دكتري رشته مهندسي برق و بعد از آن رشته هاي كشاورزي، فيزيك و مديريت و ساير رشته ها قرار دارند . از ميان دانشگاه ها، دانشگاه پيام نور بيشترين متقاضي جذب را داشت، ساير دانشگاه ها از جمله اصفهان، علم و صنعت و پژوهشگاه مواد و انرژي بعد از دانشگاه پيام نور بيشترين متقاضيان جذب را داشته اند .

در گفت وگو با مهر اعلام شد
اجاره بهاي خوابگاه هاي دانشجويي افزايش يافت

مدير امور درآمد صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري از افزايش
20 درصدي اجاره بهاي خوابگاه هاي دولتي خبر داد و گفت: به منظور توسعه خوابگاه ها دستور العمل جديدي در زمينه تكميل و يا ساخت خوابگاه ها به تصويب رسيد.
حسين خراشادي زاده در گفت وگو با مهر، با اشاره به افزايش اجاره بهاي خوابگاه هاي دولتي افزود: امسال اجاره بهاي خوابگاه هاي دولتي به ميزان 20 درصد افزايش يافته است ولي خوابگاه هاي خودگردان افزايش محسوسي نداشته است .
مدير امور درآمد صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با تاكيد بر اينكه پوشش خوابگاهي وزارت علوم متناسب با آهنگ افزايش دانشجو نيست، اظهار داشت: در زمينه خوابگاه هاي دانشجويي همواره كمبودهايي را داريم اگر كمبود در اين زمينه زياد نباشد، شرايط به گونه اي نيست كه در شأن دانشجويان كشور باشد .
وي به سياستهاي وزارت علوم و دولت در سالهاي اخير اشاره كرد و ادامه داد: اين سياستها در زمينه توسعه ظرفيت خوابگاهي است و قانون ايجاد، ساخت و يا تكميل و توسعه خوابگاه هاي دانشجويي يكي از اين سياستها به شمار مي آيد و دستورالعمل اجرايي آن اخيرا مصوب شده است .
خراشادي زاده اضافه كرد: براساس اين دستورالعمل اشخاص حقيقي و حقوقي
مي توانند در راستاي ساخت خوابگاه هاي دانشجويي اقدام كنند اين افراد مي توانند طرح خود را به يكي از دانشگاه ها عرضه كنند و پس از تاييد و تصويب دانشگاه به صندوق رفاه دانشجويي ارسال كنند .
مدير امور درآمد صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به ميزان اعتبارات اختصاص داده شده به ايجاد خوابگاه هاي دانشجويي اشاره كرد و افزود: براي اجراي اين قانون 160 ميليارد تومان اعتبار براي سال جاري پيش بيني شده است
خراشادي زاده همچنين تاكيد كرد: اين دستورالعمل جهش خوبي براي رفع كمبودهاي خوابگاهي است .

مخبردزفولي خبر داد
تصويب آئين نامه ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور

دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي از تصويب آئين نامه ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور خبر داد .
به گزارش فارس، جلسه 700 شوراي عالي انقلاب فرهنگي به رياست محمود احمدي نژاد برگزار شد .
محمدرضا مخبردزفولي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين خصوص گفت: شوراي عالي انقلاب فرهنگي از چند جلسه قبل وارد تحليل وضعيت فرهنگي در بعد داخلي و بين المللي شده است كه مقدمه تصويب سند مهندسي فرهنگي است .
وي افزود: در اين جلسه سومين گزارش ارزيابي وضعيت فرهنگي كشور توسط اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي مورد نقد و ارزيابي قرار گرفت و پس از جمع بندي اين مبحث، در جلسه آتي وارد بررسي و تصويب سند مهندسي فرهنگي و پيوست فرهنگي خواهيم شد .
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي خاطرنشان كرد: بنا بر نظر رييس جمهور و با توجه به اهميت حوزه هاي مختلف ذيل مهندسي فرهنگي نظير سينما، موسيقي، كتاب و... اسناد مورد نياز اين مباحث همزمان با بررسي و تصويب سند مهندسي فرهنگي، به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي خواهند رسيد .
مخبردزفولي تصريح كرد: شوراي عالي انقلاب فرهنگي از هفته آينده به صورت هفتگي و فوق العاده جلسه خواهد داشت تا ان شاءالله كار تصويب سند مهندسي فرهنگي تا انتهاي سال به اتمام برسد .
رييس ستاد راهبري نقشه جامع علمي از تصويب «آئين نامه ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور» در جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي خبر داد .
عضو پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران در پايان از ارائه گزارش وضعيت نخبگان در داخل و خارج كشور در جلسه آينده شوراي عالي انقلاب فرهنگي توسط بنياد ملي نخبگان خبرداد .

لطفا سيب زميني نباشيم !

هادي خدادادپور
دانشجويان رشته تربيت بدني در دوران تحصيل خود ، واحدهاي مختلفي رامي گذرانند و بعد از آن بدنبال تطبيق آموخته هاي علمي خود با مسائل حاضر در سطح ورزش كشور هستند . مثلا بعد از گذراندن واحد مديريت ورزشي ، نگاه خود را به مديران و سازمان هاي ورزشي معطوف مي كنند تا ببينند كه آيا اقدام مجريان و مسئولان ورزش كشور ، راهبرد ها و سياست ها را در مسير درست ، علمي و حرفه اي هدايت كرده است يا خير؟
متاسفانه به جز در موارد معدود هيچ گاه نتوانسته ايم نمونه هاي صحيحي را از مقايسه مصاديق با آموزه هاي علمي بيابيم ! اما همواره دلمان را به دو واحد حقوق و اخلاق ورزشي خوش كرده بوديم و پز آن مي داديم كه اگر در برخي موارد نتوانسته ايم در مسير حرفه اي شدن گام برداريم ، بالعكس در بحث اخلاق ورزشي پيش قراول بوده ايم و به خوبي مصاديق آن را به يكديگر نشان مي داديم كه مثلا پهلوان تختي فلان كار را كرده است و يا مثلا پرويز دهداري فلان كار را .
اما صد حيف كه پرونده دو واحد اخلاق ورزشي را نيز بايد ببنديم و در گنجينه تئوري هايي بگذاريم كه ديگر رنگ عملياتي شدن را به خود نخواهند ديد . اتفاقي كه اخيرا در يك مسابقه فوتبال افتاد به نوعي تمام كننده و مكمل تمام زخم هايي است كه به پيكر اخلاق وارد شده و چنان جان اخلاق اسلامي ايراني را در عرصه ورزش گرفته است كه رسانه ها و خبرگزاري هاي بين المللي نيز در تشييع جنازه آن حضور گسترده اي داشتند .روزنامه هايي نظير ماركا و آس از اسپانيا، سايت فاكس نيوز و روزنامه شيكاگو تريبون امريكا، خبرگزاري فرانسه، آسوشيتدپرس و روزنامه زودويچه سايتونگ آلمان به اين موضوع پرداختند ، روزنامه پرخواننده ماركا چاپ پايتخت اسپانيا با انعكاس تصاوير مربوط به اين اتفاق ، مفصلا شاهكار دو ورزشكار ايراني نما را به جهانيان نشان داد .
فاتحه اين فوتبال زماني خوانده شد كه در سال هاي اخير اتفاقات مشابهي در سطح برتر فوتبال كشور افتاد و مثل امروز همه در هر لباس و منصبي كه بودند شروع به محكوم كردن قضيه كردند ولي دريغ از يك اقدام و واكنش اساسي !در اين چند سال ، فوتبال ما اين قدر بوي لجن گرفته است كه اگر مي خواستيم از گيرنده مسابقه اي را به اتفاق خانواده تماشا كنيم بايد صداي تلويزيون را كاملا قطع مي كرديم كه مبادا صداي عده اي تماشاگر نما و يا حتي برخي بازيكن نما ها - اشاره به حرف ركيك و زشت سال قبل حسن اشجاري !!! - شرمنده مان كنند و ... ، اما حالا ديگر بايد به طور كلي تلويزيون را خاموش كرده و عطاي تماشاي فوتبال را به لقايش بخشيده و تنها از طريق اخبار نتايج را جويا شويم !
برخي واكنشهايي كه اين روزها شاهد آنها بوديم آن قدر خنده دار است كه حتي نمي شود لحظه اي روي آنها تامل كرد ! برخي مي گويند كه مگر اين دو تا بچه چكار كرده اند !؟ يا اينكه اين دو تا بچه را اين طور از فوتبال محو نكنيم ... ! كدام دو تا بچه ؟ محمد نصرتي با سابقه سال ها بازي در تيم ملي و ليگ برتر مي شود بچه ؟ چرا به اينجا كه مي رسد آنها مي شوند بچه و هر كس كه بخواهد با آنها برخورد كند مي شود شخصيت بد داستان !در پايان هم چند جلسه محروميت و چند ميليون جريمه و ديگر هيچ !
عمل قبيح صورت گرفته به هيچ عنوان نبايد يك اشتباه و اتفاق بچگانه تلقي شده و چون گذشته با كدخدامنشي ختم شود كه انگار هيچ اتفاقي نيفتاده !در اين ميان چه كسي مي خواهد آبروي خدشه دار شده يك ملت را به گذشته افتخار آميز خود برگرداند و بار ديگر به ياد همگان بياورد كه ورزشكاران ايراني همواره به علي (ع) اقتدا نموده و شاگردان خوبي براي كلاس اخلاق پورياي ولي ها ، تختي ها و دهداري ها هستند .
البته نكته مهمي كه ممكن است به حاشيه رود ، بحث تبرئه شدن محيطي است كه بازيكنان خاطي در آن رشد كرده و به اينجا رسيده اند .
اگر مديريت فوتبال و يا به طور كلي مديريت ورزش كشور به درستي هدايت شود و هر اقدام در قالب اقدامات بازدارنده و يا هر نوع ديگري به موقع و با شدت و «دوز» مناسب به كار گرفته شود ، نه ورزشكاران و نه تماشاگران به خود جرات چنين توهيني به هويت اسلامي ايراني ما را نمي دهند . اگر آن قدر كه به ساخت و ساز و مسائل مالي و قهرماني ورزش كشور توجه كرده بوديم اندكي به اخلاق و ارزشهاي والاي روح ورزش پرداخته بوديم ديگر نيازي به استفاده از ابزارهاي مختلف تنبيهي نداشتيم .
امثال شيث رضايي و محمد نصرتي پرورش يافته فرهنگ غلطي هستند كه متاسفانه در اين چند سال رشد چشمگيري داشته و جز نتيجه گرايي و مسائل مادي ، تاج ديگري را نيافته است كه بر سر گذارد ، كه اين نوع تفكر رايج در ورزش كشور ، افراد را به انواع مختلف در خود هضم مي كند كه : يكي مي شود شيث و نصرتي و ديگري دلاليسم در فوتبال و قس علي هذا ...
اي كاش براي اولين بار در تاريخ ورزشي ايران ، برخوردي را با قاتلان اخلاق در ورزش - اعم از محيط ، مسئولان و ورزشكاران - داشته باشيم كه آيندگان ما را سيب زميني خطاب نكنند .
¤ دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت ورزشي دانشگاه تربيت معلم تهران