(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 21  آبان 1390- شماره 20071

قابل توجه رانندگان در فصل زمستان
گذري در مشكلات اجتماعي نابينايان
زندگي هنر يافتن روزنه در تاريكي است



قابل توجه رانندگان در فصل زمستان

نكاتي براي ايمني خودرو و سرنشينان
با آغاز بارش برف و باران همه ساله شاهد افزايش تصادفات منجر به جرح و فوت هستيم، حوادثي كه در صورت رعايت نكات ايمني شايد رخ ندهند و در صورت وقوع منجر به فوت نشوند. توجه به نكاتي كه در ادامه اين نوشتار خواهد آمد منجر به اين خواهد شد كه ما در روزها و ماه هاي آينده شاهد كاهش محسوس سوانح منجر به جرح و فوت جاده اي باشيم.
نكاتي درخصوص ضديخ و ضدجوش
تا 50 سال پيش، از آب به عنوان سيالي خنك كننده در سيستم هاي خنك كننده خودروها، با موفقيت استفاده مي شد. اما آب در عين حال كه از لحاظ خواص انتقال حرارت، بسيار خوب است؛ از برخي لحاظ، داراي نقايص بسيار بارزي نيز مي باشد به ويژه در سيستم هاي خنك كننده موتورهاي جديد كه در شرايط سخت تري بايد كار كنند. لذا سازندگان خودرو، مخلوطي از آب و ضديخ به نسبت 50-50 را توصيه مي كنند. دلايل چنين توصيه اي هم اين است كه:
1- آب به تنهايي، نقطه جوش نسبتا پاييني دارد، يعني در دماي بالاي كاركرد موتور، به جوش مي آيد.
2- نقطه انجماد بالايي دارد، يعني در سرما زود يخ مي بندد.
3- از همه مهم تر باعث پوسيدگي و زنگ زدگي قطعات رادياتور و بدنه موتور مي شود.
ضد يخ هاي مرغوب، حاوي اتيلن گليكول و مواد افزودني ضدزنگ و ضدخوردگي هستند. وقتي مخلوطي از آب و ضديخ، در سيستم خنك كننده مصرف مي شود، نقطه جوش سيال، بالاتر از آب خالص خواهد بود و نقطه انجماد سيال، كاهش مي يابد و قطعات سيستم خنك كننده، از زنگ زدن و پوسيدگي، مصون مي مانند، عدم توليد كف، عدم ايجاد چروك در آب بندها و لوله هاي لاستيكي و پلاستيكي، نداشتن مواد مضر براي محيط زيست و داشتن يك رنگ معين، براي شناسايي نشت ضديخ و برخي خواص ديگر، از مشخصات ضروري يك ضديخ مرغوب به شمار مي آيند. با توجه به نكات فوق است كه سازندگان خودرو، توصيه مي كنند كه از مخلوط 50% ضديخ مرغوب در آب، در سرتاسر سال (و نه فقط در زمستان ها) استفاده شود. آب مصرفي نيز بايد خواص معيني داشته باشد و به ويژه سختي آن، بالا نباشد.
چگونه بايد يك مصدوم را بعد از تصادف، از خودرو بيرون كشيد
1- به هيچ عنوان مصدوم را از وسيله نقليه، خارج نكنيد مگر آنكه اجباري در كار باشد مثل احتمال آتش سوزي يا تصادف مجدد.
2- خارج كردن مصدوم از خودرو، حداقل به چهار نفر پزشكيار دوره ديده پروانه و مجوز، نياز دارد كه مخصوص جاده و جزو تشكيلات پليس و يا آتش نشاني باشند.
3- غالبا براي آزاد كردن مصدوم، نياز به وسايلي است كه به وسيله آنها بتوان بدنه خودرو را بريد يا قطع كرد و مصدوم را از خودرو خارج نمود.
4- در مواردي كه احتمال آتش سوزي يا تصادف مجددي وجود دارد بايد سرنشينان را با رعايت اصول ايمني ذيل، از خودرو خارج كرد:
حفظ محور سر، گردن و تن، نگهداري سر در حال كشش و راست نگه داشتن آن از جمله نكاتي است كه بايد مورد توجه و مراقبت قرار گيرند. پس از خارج نمودن مصدوم از خودرو، تا رسيدن نيروهاي آموزش ديده، از تكان دادن آن، بايد جدا خودداري كنيد.
رانندگي در شروع بارندگي
شروع بارش باران، خطرناك ترين وضعيت را براي جاده و خودرو به وجود مي آورد. زيرا قطرات باران، با گردوخاك و ساير آثار باقيمانده از لاستيك و روغن وسايل نقليه موجود در خلل و شكاف آسفالت تركيب شده و سطح لغزنده اي را به وجود مي آورد كه ممكن است به چشم ديده نشود. به همين دليل اصطكاك خودرو با جاده كم مي شود و احتمال سر خوردن خودرو، افزايش مي يابد. بنابراين با شروع بارش باران، ضروري است كه از سرعت خود بكاهيد و تا هنگامي كه آب در سطح جاده جاري نشده، اين حد سرعت را حفظ كنيد. به هر حال، در اين شرايط جوي؛ سرعت خودرو بايد كمتر از سرعت آن در جاده خشك باشد. البته توجه داشته باشيد هنگامي كه آب زيادي در سطح معابر جاري مي شود، چنانچه با سرعت زياد وارد آن شويد، آب موجود، ميان جاده و لاستيك قرار مي گيرد و اصطكاك شما با جاده را به صفر نزديك مي كند. در اين حالت، خودروي شما روي قشري از آب حركت مي كند.
پس با سرعتي يكنواخت حركت كنيد. در پيچ ها از سرعت خودرو بكاهيد و در كم كردن سرعت، از ترمز ناگهاني و برداشتن پا از روي پدال گاز يا فشار دادن آن به طور ناگهاني بپرهيزيد.
آنچه مشخص است اينكه در سطح لغزنده و هنگامي كه سرعت خودرو زياد است بايد از تغيير دنده (از سبك و سنگين)، پرهيز كرد.

 



گذري در مشكلات اجتماعي نابينايان
زندگي هنر يافتن روزنه در تاريكي است

منيره غلامي توكلي
انسان موجودي مادي نيست كه بايد فضايي روحاني را تجربه كند، بلكه موجودي روحاني است و چند صباحي فضاي مادي را تجربه مي كند. در اين صورت است كه عالم محضر خداست و انسان نماينده او بر روي زمين و اشرف مخلوقات كه تاج بندگي را بر سر دارد و صاحب دلي عاشق است كه براي عاشق شدن دليل نمي خواهد بلكه دل مي خواهد. وقتي پاي دل به ميان كشيده مي شود بقيه اعضا و جوارح در رده هاي بعدي قرار مي گيرند.
و حالا كمي هم از بعد معنوي فاصله بگيريم و به قالب انسان و نقص ها و مشكلاتش بينديشيم. قالبي كه با وجود پذيرش روح متعالي در سرويس دهي نقص هايي دارد. نقص هايي كه دل عاشق و انديشه والا و نياز به حمايت و آرزوي به فعليت درآمدن مفاهيم آموختن، عدالت، مهرباني و... را از انسان نگرفته است.
خلاصه اينكه در ميان اينگونه نقص ها كه معلول علتي جسماني هستند. معلوليت چشم- همان سلطان بدن- و از دست دادن بينايي يكي از سخت ترين معلوليت ها براي معلولان و مسئوليت سازترين آنها براي ساير افراد جامعه است.
در كشور ما 700 هزار نابينا و كم بينا زندگي مي كنند كه مفهوم عدالت اجتماعي در تحصيل، اشتغال، تفريح و حتي داشتن رسانه برايشان به اندازه كافي معنا نشده است. 700 هزار شهروند كه قانونگذار علاوه بر داشتن حقوق شهروندي برايشان قانون جامع حمايت از حقوق معلولين را نيز در نظر گرفته است. اما كاملا اجرا نمي شود! گاهي بودجه ندارند و گاهي هم تخصص...
البته براي اين قشر يك درصدي در كشور ما كه نودوپنجمين كشور پيوسته به كنوانسيون حمايت از حقوق معلولان است؛ كارهايي هم صورت گرفته كه در برابر نيازمندي ها و شئونات اجتماعي آنها بسيار ناچيز است. به قولي به چشم نمي آيد! حال در نظر بگيريد وقتي در كلان شهرها و پايتخت، نابينايان و كم بينايان دچار مشكلات متعددي هستند در شهرها و روستاهاي كوچك اوضاع به چه منوال است.
مثلا در قانون جامع حمايت از حقوق معلولان، تحصيل رايگان براي معلولان درنظر گرفته شده است؛ اما براي همه امكان پذير نيست. در قانون، مناسب سازي شهري پيش بيني شده اما در همه جا لحاظ نشده است. در جامعه، فضاهاي فرهنگي براي معلولان مخصوصا نابينايان بسيار محدود است و در فضاهاي فرهنگي چون نمايشگاه ها و جشنواره ها براي راحتي آنها تمهيداتي ديده نمي شود.
توانمندي نابينايان ديده نمي شود
اميرحسين حاجي شاهوردي فوق ليسانس روانشناسي از جوانان كم بينايي است كه معتقد است نابينايان و كم بينايان در سطح جامعه و در بيشتر ابعاد فرهنگي و اقتصادي و علمي مورد بي مهري قرار گرفته اند. او با اشاره به اينكه قوانين حمايت از نابينايان زماني اجرا مي شود كه اعتبارش تأمين شده باشد مي گويد: با وجود تلاش هايي كه در اين زمينه صورت گرفته است اما هنوز شاهد اجراي كامل مهم ترين بندها مثل فراهم كردن تحصيلات دانشگاهي رايگان براي تمام نابينايان نيستيم. مناسب سازي شهري آنچنان كه بايد و شايد صورت نگرفته است و از همه مهم تر اينكه در بعد برخورد با معلولان مخصوصا نابينايان، افراد جامعه آموزش لازم را نديده اند.
شاهوردي كه عنوان جوان نمونه استان تهران در سال 84 را دارد، ادامه مي دهد: توانمندي هاي نابينايان در جامعه هنوز مورد پذيرش قرار نگرفته است. با اينكه 2 درصد معلولين نخبه هستند اما متأسفانه شاهد بيكاري قشر تحصيل كرده نابينا هستيم. به طوري كه مراكز بيشتر افراد كم بينا و نابينا را با وجود تحصيلات و توانمندي بالا فقط در بخش هايي مثل تلفنخانه و اگر اقبال داشته باشند تدريس استخدام مي كنند. در قانون استخدام 3درصدي معلولان پيش بيني شده است كه اكنون 3/1 درصد اجرا مي شود.
مسئول آموزش و توانبخشي نابينايان در «خانه عصاي سپيد» با ابراز تأسف از تعطيل شدن اين مؤسسه خصوصي و خيريه ادامه مي دهد: در ميان خانواده هاي نابينايان اقشار كم-درآمدي وجود دارند كه بايد مورد حمايت مراكز خيريه قرار بگيرند. بسته شدن اين مركز كه در آموزش هنر، خط بريل به دير نابينايان و پركردن اوقات فراغت آنها بسيار مفيد بود. مي تواند براي نابينايان شهر تهران و استان البرز و حتي مردم آن محل كه به حضور قشنگ نابينايان عادت كرده بودند، سخت باشد، او پيشنهاد مي دهد تا خيرين با توجه به لزوم داشتن چنين مراكزي دست همت و دل رئوف خود را متوجه نابينايان كرده و دراين مسير هم گام هايي بردارند.
مراكز فرهنگي و نشريات براي نابينايان كم است
نسرين اطيابي، صاحب امتياز و مديرمسئول ماهنامه «بشري» ويژه نابينايان و كم بينايان در زمينه برخوردهاي اجتماعي با نابينايان و جايگاه آنها در اجتماع مي گويد: نابينايان نه تنها از نعمت ديدن محروم هستند بلكه از ديده شدن توسط افراد جامعه نيز محرومند. وقتي نابينا از پله ها بالا مي رود و فرد باتعجب مي گويد: مگر نابينا هم مي تواند از پله بالا برود!! يا وقتي استاد دانشگاه قول امتحان شفاهي مي دهد و در اجابت كردنش سخت ترين امتحان شفاهي را با پيچاندن سؤالات طراحي مي كند و يا اجازه ضبط دروس را نمي دهد، اين يعني ديده نشدن نابينا و كم لطفي نسبت به او.
اطيابي با اشاره به اينكه براي نابينايان درسطح كشور به اندازه انگشتان يك دست هم نشريه نداريم، ادامه مي دهد: يك نابينا مي تواند نويسنده يا مسئول يك نشريه باشد اما اين امكانات در جامعه براي او مهيا نيست. در شرايط كنوني وضعيت براي نابينا مصداق اين داستان است كه روزي از خواب بيدار شوي و متوجه شوي تلويزيون كار نمي كند، راديو نداري، در كيوسك هاي روزنامه فروشي نشريه اي وجود ندارد، دسترسي به كامپيوتر و سايت هاي خبري نداري و از امكانات رفاهي و شهروندي نمي تواني استفاده كني... آن زمان تو شهروند درجه دوم هستي و اين خيلي غم انگيز است.
مديرمسئول نخستين نشريه دوگانه ويژه نابينايان و كم بينايان با تأكيد بر اينكه نشريات نابينايان بايد مناسب حال تمامي گروه هاي سني باشد مي گويد: متأسفانه چنين نشرياتي براي كودكان و نوجوانان در ايران وجود ندارد و اين معضل از لحاظ پرورش فكري و ارتقاء دانش نوجوانان نابينا بسيار بد است. ما در نشريه بشري با درخواست زياد كودكان و نوجوانان نابينا فقط اجازه داريم ويژه نامه هايي را براي گروه سني داشته باشيم كه بسيار كم و محدود است.
او فضاهاي فرهنگي براي نابينايان را نه تنها كافي نمي داند بلكه با نگاهي منتقدانه مي گويد: در نمايشگاه هاي بين المللي مثل نمايشگاه مطبوعات يا نمايشگاه قرآن يا نمايشگاه كتاب چه ميزان از توليدات به كار نابينايان مي آيد؟ چقدر قرآن و ادعيه و كتاب با خط بريل چاپ مي شود؟ آيا در انتخاب محل يا مناسب سازي مكان هاي نمايشگاهي به حضور نابينايان توجه شده است؟ وقتي براي استفاده از تاكسي، با وجود حضور سواري هاي زياد در خيابان مدت طولاني به خاطر نابينايي وقت گرفته مي شود چه كسي پاسخگو و مسئول است؟
اين مترجم زبان انگليسي برخورد افراد جامعه با معلولان را مناسب ارز يابي نمي كند و مي گويد: بهترين راه مديريت رفتارهاي اجتماعي با معلولان، آموزش هاي درست به خانواده آنها و بعد سطح جامعه است. توانبخشي رفتاري خانواده ها و افراد جامعه با معلولان بايد از مدارس و كلاس هاي تربيتي صورت بگيرد تا در وجود افراد نهادينه شود. او در امر تحقق چنين اهدافي وجود مراكزي مانند خانه عصاي سفيد را مفيد دانسته و ادامه مي دهد: با وجود اين مركز در شمال تهران حداقل مردم آن منطقه با نابينايان و ويژگي هاي آنها آشنا شده و با آنها انس گرفته بودند كه متأسفانه پايدار نماند. بهتر است به جاي تعطيل شدن اين مراكز به فكر گسترش آنها در ساير نقاط باشيم تا نابينايان در تمامي نقاط شهر بزرگ تهران از شمال تا جنوب بتوانند از مراكز فرهنگي و آموزشي و تفريحي استفاده بهينه ببرند.
توزيع ناعادلانه امكانات آموزشي
بحث آموزش و پرورش در هر جامعه اي از مهم ترين بحث ها و مديران آن از قدرترين مديران دولتي هستند كه بايد با شناخت درست از شرايط دانش آموزان بهترين امكانات را براي آموزش و پرورش نسل جوان مخصوصا معلولان مهيا كنند. چرا كه سواد آموزي و حركت جامعه همگام با پيشرفت هاي علمي از مهم ترين دلايل رشد و شكوفايي يك جامعه است. جامعه اي كه افراد سالم و معلول در كنار هم سازنده آن هستند.
در مدارس نابينايان، امكانات بصورت عادلانه توزيع نشده است. با كمي دقت مي توان فهميد در شهرهاي بزرگي مثل تهران كه دانش آموزان نابينا براي تهيه كتب درسي با داشتن برخي از ابزار تحصيلي مثل قلم و لوح با مشكلات متعددي روبه رو هستند؛ شرايط مدارس شهرستاني با دانش آموزان روستايي چگونه است.
محبي، معاون يكي از مدارس نابينايان تهران با اشاره به اينكه در مقايسه با دهه هاي گذشته وضعيت تحصيلي و امكانات دانش آموزان نابينا بهبود قابل قبولي داشته است مي گويد: اما با توجه به اينكه در هر شهر و محلي مي تواند نابينايي زندگي كند اين بهبود كافي نيست. مثلا اگر كتب درسي تغييري داشته باشد كتاب با تدوين جديد دير به دست دانش آموزان نابينا مي رسد يا برخي از امكانات آموزشي مانند لوح، قلم و ماشين تايب پركينز خيلي دير در اختيار همكاران ما قرار مي گيرد كه اين مهم با توجه به ضعف اقتصادي اكثر خانواده هاي نابينايان بايد هرچه سريعتر برطرف شود.
او كه به نوعي سخنگوي مشكلات همكاران خود در ساير نقاط ايران شده است ادامه مي دهد: در برخي از شهرها و روستاها مدارس نابينايان وجود ندارد. نبود فضاي آموزشي در برخي از شهرها باعث دور شدن دانش آموزان از خانواده و مسئله شبانه روزي شدن تحصيل آنها شده است كه تأمين محل اسكان و پوشاك و تغذيه شان را به وجود مي آورد. اين موارد باعث هزينه هاي بيشتر آموزش و پرورش و دغدغه خانواده ها شده است.
اين معاون مدرسه دخترانه نابينايان بااشاره به مراجعه افراد ديرنابينا به مدارس براي يادگيري خط بريل مي افزايد: تعداد كم آموزشگاه هاي نابينايان و يا مراكز فرهنگي ويژه اين قشر مهم ترين دغدغه نابينايان است. موسسه اي مانند عصاي سپيد كه مي توانست در اجتماعي كردن و آموزش هنر به نابينايان و خط بريل به ديربينايان ياري دهنده باشد با تعطيل شدن مي تواند معضلات و مشكلات متعددي را به وجود بياورد. او با نگاهي متفاوت به بسته شدن خانه عصاي سپيد اين اتفاق را بي توجهي به كار «نامني» موسس اين خيريه كه با سرمايه شخصي ايشان تأسيس شده بود برمي شمارد.
لزوم به كارگيري نابينايان در امور مربوط به خودشان
در ادبيات عاميانه ما هميشه ضرب المثلي رايج است كه مي گويد: تا نوزادي گريه نكند مادر شيري به او نمي دهد. تا زماني كه ما نيازهاي خود را به درستي و با جديت پيگيري نكنيم، شايد نباشند كساني كه نيازسنجي كنند و نيازهاي ما را در بهترين زمان ممكن برطرف سازند. بايد ديد در اين غمنامه بي توجهي به نيازهاي معلولان مخصوصا نابينايان، خود آنها چقدر ضعيف عمل كرده اند و براي تامين نيازشان آستين همت و زبان گويا را به خدمت گرفته اند؟ چرا كه تا كسي در وضعيت نابينا قرار نگيرد نمي تواند به طور كامل نيازهاي او را تشخيص دهد.
نبود امكانات، پل ترقي نابينايان!!
مصطفي فروزنده مسئول روابط عمومي مجله علم و فرهنگ با اشاره به اينكه نابينايان ايراني با بهره هوشي بالاي خود اگر امكانات داشته باشند مي توانند دست به كارهايي بزنند كه از عهده نابينايان ساير كشورها بر نمي آيد مي گويد: در كشور ما نه تنها به توانمندي نابينايان اعتمادي ندارند، بلكه براي دادن حق معلوليت- ماهي 30هزار تومان مستمري- آنقدر در خانه و محل زندگي، تجسس مي كنند كه نابينا از داشتن آن امكانات و تسهيلات صرف نظر مي كند.
او بعد از مسائل فرهنگي، مناسب سازي نشدن مراكز فرهنگي، علمي و حتي نمايشگاهي را براي تردد معلولان و نابينايان و تحصيل، اشتغال و ازدواج را از ديگر دغدغه هاي نابينايان برمي شمارد و مي افزايد: اين قشر نسبت به ساير جوانان آسيب پذيرتر هستند و بايد در امور مربوط به آنها با دقت عمل و سرعت بيشتري وارد ميدان شد.
مصطفي فروزنده، دغدغه مهم نابينايان تحصيل كرده را نداشتن مجلات تخصصي در گروه هاي سني مختلف مي داند و مي افزايد: در اين زمينه مخصوصا براي گروه كودكان و نوجوانان و قشر دانش آموز بايد تلاش هاي بيشتري صورت بگيرد.
امير اسلامي سردبير مجله علم و فرهنگ هم در سخنان كوتاهي با تاكيد بر اينك خود نابينايان بايد در برطرف كردن محدوديت ها و در اختيار گرفتن زمام امور خودشان محكم وارد ميدان شوند مي گويد: «چنان نابينا براي مردم جامعه ما ناآشنا است كه در روز عصاي سفيد براي انجام مصاحبه از او كه تحصيل كرده و داراي فهمي انساني و متعالي است مي پرسند: از نظر تو خدا چه رنگ است؟ آيا فكر مي كنند نابينا مستجاب الدعوه است و... ما خيلي سعي داريم بگوييم نابينا، نابيناست و لفظ روشندل با او سنخيتي ندارد. حتي در داشتن اين اسم كه نشان دهنده نوع معلوليت ماست بايد با مردم حتي فرهنگيان مجادله و مباحثه داشته باشيم. اگر نابينا محكم در جامعه قدم بردارد و خواسته هايش را بر زبان جاري كند حتما پررنگ تر از آنچه اكنون است، ديده مي شود.»
مسئولان متعهد و متخصص نياز جامعه نابينايان
بالاخره با سرابي يكي از نويسندگان و اهالي خبر و مطبوعات كه كم بيناست و در ايران سپيدفعاليت مي كند هم صحبت مي شوم او نيز با تاكيد بر بهبود اوضاع نابينايان معتقد است اگر در دو كفه ترازوي سنجش پيشرفت امور مربوط به نابينايان مسئولين و خود نابينا را قرار دهيم، كفه نابينايان پررنگ تر و نقش آنها تاثيرگذارتر است. اما نكته قابل تامل در كفه مديران و مسئولان اين است كه همگي متعهدانه فعاليت مي كنند اما متخصص امور نابينايان نيستند. اگر قرار است نابينا به تمامي حقوق اجتماعي و حقوق تعيين شده معلولان برسد بايد خود نيز تلاش بيشتري كند و خواسته هايش را كارشناسي شده و با سماجت بيشتري دنبال كند. در اين صورت است كه با توانمندي خود نابينايان عرصه هاي اشتغال، تحصيل و تردد و داشتن رسانه و... برايشان باز خواهد شد.7

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14