(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 23  آبان 1390- شماره 20073

واقعه غديرخم و ريسمان نجات بخش ولايت
ولايتمداري چراغ راه بيداري امت اسلامي



واقعه غديرخم و ريسمان نجات بخش ولايت
ولايتمداري چراغ راه بيداري امت اسلامي

گاليا توانگر
مطمئناً گرگ هاي زمانه چيزي جز يتيمي ما نمي خواهند! آنها وحدت در سايه مولايمان علي(ع) و نايب برحقش رهبر فرزانه مان را نشانه گرفته و مي خواهند ما را به كوچه هاي تاريك و عقبه هاي گم گشتگي بكشانند. حاشا و كلا كه شيعه علي(ع) باشيم و از بي راهه سردرآوريم!
مگر نه اين كه آرزوي شيعه عاقبت به خيري است؟ مطمئناً اين پايان خوش، زماني محقق خواهد شد كه امضاي امام زمانمان و نايب برحقش ، رهبر آگاه و مدبر زمانه پاي نامه اعمال و رفتارمان باشد.
كاروان غدير تو را مي خواند، نكند از واماندگان در عقبه هاي خطرناك و كمينگاه گرگ هاي زمانه باشيم؟! خداوند متعال پس از هبوط هم ما را بي سرپرست رها نكرد. اين كه داراي سرپرست و مولائيم و از قانون ولي تبعيت مي كنيم، بركت دارد. معجزه بزرگ شيعه گردن نهادن به عشق رهبر و ولايت است. امروز دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي ما نيز از گرماي اين عشق هراسانند. آنها مي خواهند يتيم راه گم كرده اي باشيم تا بر ما و وحدت ما تسلط پيدا كنند، اما نمي دانند كه مردم ما ريشه عميق ولايتمداري را در دل دارند و عشق به رهبر دليل جاودانگي شان است.
علي(ع) با كاسه آب زلال معرفت به پشت درهاي منزلگاه قلبمان رسيده تا در بگشاييم و عشق به ولايت در شريان هاي جانمان به جوشش درآيد. نخلستان پر آشوب فكرهايمان منتظر فريادهاي بيداركننده مولاست. كاش در پس اين شلوغي هاي هر روزه، خود را پيدا كنيم و دست در دست مولايمان به افق هاي رهايي برسيم. آرزوي بزرگ عاقبت به خيري تنها اين گونه است كه به ثمر خواهد رسيد و مگر نه اين كه عاقبت به خيري با امضاي ولي مان محقق خواهد شد؟
كدام شهد و شربتي شيرين تر از لبخند مولا به نامه اعمالمان خواهد بود؟
از دنياطلباني نباشيم كه به خاطر دو روزه دنيا به ريشه هاي خود پشت كرده اند و از خط ولايت بيرون افتاده اند. دليل وحدت و سربلندي در جامعه ما چيزي جز عشق به رهبر نيست.
اصل امامت كمتر از پذيرش نبوت نيست
ولي به معناي دو چيزي را در كنار هم قرار دادن است. در لغت به سه معنا آمده است دوستي، سرپرستي و تصرف در امور تكويني.
حجت الاسلام سيدكاظم شمس مديرمسئول بوستان كتاب قم و كارشناس مسائل مذهبي درباره سه تعبير از اين كلمه توضيح مي دهد: «ولايت به معناي دوستي مورد وفاق همه هست، شيعه و سني. حتي به ياد دارم كه يكي از علماي شافعي اشعار بسيار زياد و زيبايي درمورد عشق به علي(ع) و دوست داشتن شخصيت و منش بالاي ايشان سروده است.
ولي به معناي تصرف در امور تكويني هم مورد پذيرش اهل سنت و شيعه است. هر دوي اينها معتقدند كه تصرف در امور تكويني مؤمنين بايد برعهده اشخاص خاص با خصلت هايي والا باشد. هر كسي نمي تواند ولي به اين معنا قرار گيرد. بر همگان هم روشن است كه اميرالمؤمنين(ع) يك فرد خاص با خصلت هاي والاي خداجويي بود. اما اختلافات بر سر معناي سرپرستي كلمه ولي پيش آمد.»
اين كارشناس مسائل ديني در ادامه مي گويد: «علي رغم اين كه حضرت محمد(ص) فرمودند، سرپرستي غير علي(ع) براي جامعه اسلامي حرام است. اما عده اي از مسير سفارشهاي پيامبر(ص) خارج شدند. با اين حال ما بايد بدانيم كه خدا اعلم است و مي داند كه رسالتش را و مسئوليت سرپرستي اش را كجا و بر شانه هاي چه كسي قرار دهد؟ چه كسي آگاه تر، شجاع تر و با ايمان تر از علي(ع) مي توان يافت؟»
اين كارشناس با اشاره به اين كه مرحوم كليني از قول امام صادق(ع) فرموده: بناي اسلام بر نماز، زكات، روزه، حج و ولايت است و همين گفته در كتاب كافي از قول امام رضا(ع) نيز آورده شده، مي گويد: «روشن است به آن مقدار كه به مسئله ولايت در اسلام اهميت داده شده، در هيچ ديني به اين مقدار مدنظر نبوده است. خداوند هيچ گاه جامعه مسلمين را به حال خود رها نكرده است. حتي بعد از معصومين(ع) بايد به رهبري اشخاص صالح و مؤمن زمانه عشق ورزيد و سر تسليم فرود آورد.»
ابراهيم(ع) زماني در جايگاه ولايت قرار گرفت كه ليستي از امتحانات مختلف را با سربلندي پشت سر گذاشت. پس اين طور نيست كه خيلي سرسري به مقام ولايت بتوان دست پيدا كرد.
حجت الاسلام شمس از قول امام صادق(ع) مي گويد: «حضرت ابراهيم(ع) وقتي براي بندگي انتخاب شد، دوست و خليل خدا قرار گرفت، سپس به مقام پيامبري رسيد و در آخر پس از پشت سر گذاشتن تمامي اين مراحل خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: من تو را امام قرار دادم. شايد به گزاف نگفته باشيم كه مقام امامت كمتر از نبوت نيست، چراكه امام در جامعه مؤمنين بايد اجرا كننده دستورات الهي باشد.»
جامعه نمي تواند به يتيمي رها شود!
بعد از پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) ولايت و سرپرستي جامعه اسلامي برعهده نايب آنان خواهد بود. اين كه هيچ گاه جامعه اسلامي به ويژه در مذهب تشيع به حال خود رها نشده است، از معجزات تشيع به حساب مي آيد. نايب امام معصوم رهبر زمانه است، شخصي خاص، با تدبير، مسلط بر هواي نفس و...
اما نايب، تنها مسئوليت سرپرستي جامعه مسلمين را در زمان خود عهده دار خواهد بود.
مجيد محمدي كارشناس مسائل ديني و فقهي برايمان توضيح مي دهد:«هيچ شكي نيست كه حضرت علي(ع) در حجه الوداع توسط پيامبراكرم(ص) بعد از اين كه جماعت پرسيدند تكليف ما چيست؟ ولي جامعه اسلامي قرار گرفت. پيامبر(ص) در همان جلسه صيغه برادري را به جماعت آموخت تا با مولايشان علي(ع) عقد اخوت ببندند. راه هدايت بشر هم همين است كه هيچ گاه تنها گذاشته نشود. حتي بعد از امامان(ع) سرپرستي جامعه برعهده آگاه زمانه است كه نايب امام خوانده مي شود. البته در همان زمان هم عده اي بنا به دلايلي از مسير اصلي خارج شدند، درست مثل زمان ما كه عده اي پذيرش نايب بر حق زمانه را مخالف خواسته هاي دنيوي شان مي دانند.»
اما رفتار تشيع بايد در برابر اختلاف نظرها چگونه باشد؟ اين كارشناس مسائل ديني پاسخ مي دهد: «حضرت علي(ع) در نامه 62 نهج البلاغه خطاب به مالك اشتر سردار سپاه اسلام مي نويسند: من ترسيدم كه اصرار به اثبات ولايت باعث شكاف بين امت محمد(ص) شود. مي دانستم كه خساراتي وارد مي شد كه از خسارت اثبات ولايت در جامعه محمد(ص) بالاتر است.
بعد از قضيه قتل عثمان نيز حضرت علي(ع) فرمودند: مردم مي دانند كه شايسته ترين چه كسي است؟ ولي تا زماني كه مي بينم جامعه به انحراف كشيده نشده، صلاح مي دانم از حق شخصي خود بگذرم.
بنابراين نبايد ذره اي از خط ولايت خارج شد، اما بايد در برابر نظرات برادران اهل سنت با منطق و مهر رفتار كرد. باشد كه همين مهرباني و صبوري راه گشاي حق باشد.»
مردم ايران تا هميشه در خط ولايتند
حجت الاسلام ذوالفقاري مدرس دانشگاه و كارشناس مسائل ديني با بيان اين كه خيلي ها مي پندارند به مسئله ولايت در قرآن كريم توصيه نشده، مي گويد: «خداوند در قرآن كريم صراحتاً فرموده: اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم يعني اطاعت كنيد خدا و رسول خدا و جانشينان بر حق او كه همان اشاره به پذيرش مسئله ولايت است. اگر انسان در اين چارچوب قرار گيرد، عاقبت به خير مي شود، وگرنه طعمه گرگ هاي درنده خواهد شد و روزگاري وحشتناك خواهد داشت. در دعاي ندبه و نيز دعاي پيامبر(ص) به موسم حجه الوداع نيز همين اشاره هاي روشن در باب پذيرش اصل ولايت آمده است.
خداوند نيز در آيات آخر سوره بقره براي كساني كه ولايتمداري را پذيرفته اند، دعا كرده است. آمرزش وعفو خدا شامل حال كساني مي شود كه در كاروان ولايت علي(ع) باقي ماندند و چشم و گوششان را نبستند. طمع دو روزه دنيا آنها را نگرفت و خود را بدبخت نكردند. در زمان حال هم مي بينيم، اغلب سياستمداراني ضربه مي خورند كه طمع زياد ،آنان را از خط رهبري خارج كرده است .»
وي با ورق زدن صفحات تاريخ انقلاب اسلامي توضيح مي دهد: «اما مردم ايران اگر در زمان جنگ پيروز شدند، اگر بر منافقين فائق آمدند، به اين دليل بود كه از چراغ رهبري پيروي كردند. مردم ولايتمدار ما آن روزها جانشان را به امام و اسلام تقديم كردند و امروز هم هرچه دارند در راه ترسيم شده از سوي ولي فقيه زمان هديه مي دهند.»
اين كارشناس مسائل تاريخي و ديني در ادامه مي گويد: «من تاريخ را بررسي كرده ام، مردم ايران، مردم بزرگي هستند. از لحاظ تاريخي حتي يك صفحه مدرك هم نمي توان پيدا كرد كه ايراني ها به روي امام و يا مجتهدي نعوذ بالله دست بلند كرده باشند. پس مي توان نتيجه گرفت كه اين مردم با ولايتمداري پيوند عميقي دارند.»
وي ادامه مي دهد:
«در زمان آيت الله ميرزاي شيرازي نيز مردم با اتصال به ريسمان ولايتمداري به جنگ با استعمار رفتند. وقتي ولي فقيه دستور مي دهد، چيزي كه تا ديروز حلال بوده از ديد مردم اين كشور حرام تلقي مي شود. تنباكويي كه حلال بوده، حرام اعلام خواهد شد. اين مردم عهد نمي شكنند و در سايه ولايت باقي مي مانند.»
وي به ايستادگي خانواده شهدا به عنوان مصداق ديگري براي اصرار بر ولايتمداري مردم ايران اشاره كرده و مي گويد: «روزي از پدر شهيدان طباطبايي نژاد كه خودشان هم جانباز جنگ تحميلي و امام جماعت يكي از مساجد تهرانپارس بودند، سؤال كردم: داريد گريه مي كنيد كه چرا آخرين پسرتان نيز شهيد شد؟ ايشان پاسخ دادند: ناراحتم چون ديگر پسري ندارم كه تقديم ولايت و اسلام كنم!»
عاقبت به خيري در چند قدمي ماست!
عاشقان ولايت لقب متبرك و بزرگي است كه بايد لايق آن بود. عشق به علي(ع) و پس از ايشان سرسپردگي به رهبر صالح نعمت بزرگي است كه نصيب هر جامعه اي نمي شود. كسي كه عاشق شد ولايتمدار مي شود و تا هميشه زنده خواهد بود. اما اگر از دايره عشق علي(ع) خارج شويم، زنده اي هستيم كه قبل از مرگ تا هميشه مرده باشد.
بي صاحبي، بي كسي، بدون آقا بودن و در بي قانوني زيستن عاقبتش طعمه گرگ ها شدن خواهد بود، گويي كه از ابتدا مرده باشيم.
غدير فرصتي است براي اثبات عاشقي. بايد يا علي(ع) بگوييم و فصل عاشقي از سر گيريم و اين امر ميسر نخواهد شد، مگر با شناخت خود، شناخت خداي خود و شناخت مولايمان علي(ع) و درك ولايت امام عصر(عج) و نايب بر حقش امام خامنه اي. در سفارشهاي ولي امر خود تدبر كنيم و الگوي زندگي مان را رفتار و كردار ولايتمدارانه قرار دهيم. عاقبت به خيري در چند قدمي ماست.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14