(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 5  آذر 1390- شماره 20082

نگاهي به مشكلات پيش روي هنر و صنعت فرش دستباف ايراني (بخش پاياني)
حمايت رنگ باخته از بافندگان قالي



نگاهي به مشكلات پيش روي هنر و صنعت فرش دستباف ايراني (بخش پاياني)
حمايت رنگ باخته از بافندگان قالي

صديقه توانا
عكس: محمدعلي شيخ زاده
سه دانه زيتوني، دوتا مله اي، چهاردانه آبي، يكي سفيد- دوباره بزن سه تا زيتوني، دوتا مله اي... صداي دلنشين و آهنگين دختران نوجوان و زنان كه در عنفوان جواني به پيري نشسته اند با صداي كوبش سخت شانه بر گره هاي زرين كه هر يك حكايتي برآمده از دل دردمندشان دارند، درهم مي آميزد و چون سرودي خوش آهنگ كه در آن اندوهي ناپيدا از لابه لاي درهاي چوبين و پنجره هاي كم سوي كارگاه بافت به گوش مي رسد. تلالو نور خورشيد كه سپيده صبح را سلام گفته از روزنه هاي باريك خود را به دار قالي مي رساند تا بر درخشش هنر سرانگشتان كوچكي كه زبر و زمخت شده اند بيفزايند.
روزگاري نه چندان دور در هر خانه اي دار قالي برپا بود و زنان اوقات بيكاري خود را پاي دار قالي حتي به اندازه يك تابلويي كوچك سپري مي كردند يا در كارگاه هاي قالي بافي و در اتاقهاي متعدد روي چوبهايي كه به مكان نشستن در كنار دارهاي كوتاه و بلند تعبيه شده بود، گروه منظم دو، سه و چهار نفره اي كه دستشان با يك آهنگ و با يك صدا با سرعتي يكنواخت خامه هاي رنگين را گره زده، با چاقو بريده و سپس با ضربه يكنواخت شانه مي كوبيدند به گوش مي رسيد و در ميان آن موسيقي درد و اميد صف هاي منظم نخ هاي رنگ شده آويخته كه از آنها قطره هاي زمردين فيروزي و لاجوردي بر زمين چكيده و نقش مي بست، هارموني زيبايي از رنگ و آهنگ را به تصوير مي كشيد.
امروز اما از آن همه زيبايي و تكرار صدا و بوي خوش خامه آميخته در آب جوشان و گياهان رنگي روناسي هيچ اثري در كارگاه هاي قالي بافي نمي توان يافت. امروز ديگر نه در مدارس و كارگاه هاي توليدي كه قبلاً به دختران آموزش قاليبافي مي دادند، خبري هست و نه در كارگاه هاي قالي بافي دختركان اميدي به گره زدن بر تار و پود قالي دارند.امروز ديگر قالي هاي رنگارنگ و خوش بافت كشورهاي شرق آسيا و اروپايي ديگر جايي براي عرض اندام فرش دستباف ايراني نگذاشته است و كم توجهي در اين بخش نيز در نهايت موجب شده است تا هيچ اثري از كارگاه هاي قديمي در كشور به چشم نخورد.
وقتي فرش دستباف خاطره مي شود
فرش ايراني همواره به جهت داشتن طرح و نقش خاص كه مختص ايرانيان بوده و همين طور استفاده از رنگ ها و تاروپودهاي طبيعي، فرآورده اي زيبا و مطمئن براي پاسخگويي به سلايق داخلي و خارجي بوده است، اما طي چند سال گذشته وجود رقبايي چون چين، هند و.. در عرصه ارائه فرش در بازارهاي جهاني چرخشي چند درجه اي به نفع محصولات كشورهاي فوق الذكر را به وجود آورده است.
گرچه اين كشورها نتوانستند از روشهاي نوين در عرضه فرش داشته باشند ولي به خاطر نيروي كار ارزان و قيمت تمام شده فرش و همچنين كپي برداري يا در مواردي سرقت نقش و طرح هاي ايراني به خوبي توانستند سايه به سايه فرش ايراني حركت كنند.
به اعتقاد كارشناسان مسائل صنعت فرش عوامل متعدد ديگري در پروسه توليد فرش مثل هزينه هاي جاري كارگاه هاي قاليبافي و واردات بي رويه رنگ هاي شيميايي خارجي و پشم از بيرون مرزها و فراگير شدن استفاده از اين دست محصولات در بافت قالي باعث شود كيفيت فرش ايراني تنزل كرده و ديگر نتواند طبق خواست مخاطبانش ارائه دهنده هنر چشم نواز ايراني باشد، از همين رو شاهد كم رونق شدن فرش دستباف توسط قاليبافان هستيم.
كسي از بافنده ها حمايت نمي كند
حسن جوان شاهي كه در منزلش در كارگاه كوچكي به كار بافت تابلو فرش هاي زيبا و نفيس مشغول است و شاگردان زيادي زير دست استاد به اين هنر گرايش پيدا كرده و آموزش ديده اند، نقطه نظرات خود را درمورد دلايل استقبال مردم از فرش هاي ماشيني و كم رونق شدن فرش دستباف اين طور مطرح مي كند: «مسئله اصلي عدم حمايت متولي خاص از بافنده ها و مشكل بيمه آنهاست كه هنوز حل نشده است. با اينكه خيلي دوندگي كرديم اما هنوز نتيجه اي درخور توجه نگرفته ايم.»
از وي درمورد دلايل افزايش فرش هاي چيني و هندي كه جاي فرش هاي ايراني را گرفته اند سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «اين امر دلايل متعددي دارد، كه واردات رنگ هاي شيميايي، پشم و وسايل فرش بافي نيز برخي از اين عوامل هستند. ضمن اينكه ايده و طرح فرش هاي ايراني را با خود دارند و به جز اينها هزينه توليد فرش دستباف هم گران است و سود اقتصادي زيادي براي بافنده ها ندارد چون حمايت نمي شوند، اما در چين يا كشورهاي ديگر اين طور نيست. بافنده ها ارزان و هزينه ها پايين است پس آنها دست به توليد فرش مي زنند.»
از اين استاد كه در دانشگاه سوره نيز مشغول تدريس است درمورد بالا بودن قيمت تابلو فرش ها سؤال مي كنم كه مي گويد: «تابلو فرش جلوه اي از هنر و نورچشم بافنده است كه تنيده ز جانش مي باشد كه به جاي زيرپا حالا روي ديوار رفته است براي همين هركسي نمي تواند آن را بخرد، و به نظرم بهتر است به تابلو فرش به عنوان يك هنر نگاه كرد و آنها را در گالريها و نمايشگاه ها در ديد عموم گذاشت تا همه با ديدن آنها لذت ببرند.»
وي اضافه مي كند: «فرش يك هنر ملي است كه سال ها سينه به سينه به ما رسيده است و ما بايد آن را به بهترين شكل به آيندگان برسانيم.»
هر ماه 500فرش ماشيني توليد مي شود
وقتي دستگاه هاي فرش ماشيني در ماه 500 تخته فرش مي بافند و تحويل مشتري مي دهند، آيا به نظر شما مي توان يك سال منتظر بود تا يك فرش دستباف از دار قالي پايين آيد.
اين مهم ترين دليل محمود رضايي مديرعامل شركت فرش ماشيني در كاشان براي روي آوردن به توليد فرش هاي ماشيني است.
زماني در كارگاه فعلي آقاي رضايي دارهاي قالي به پا بود و بافندگان دانه دانه تار و پود فرشها را به هم گره مي زدند. اما الان اين كارگاه به شركت بزرگ توليد فرش ماشيني تبديل شده كه در طول يك ماه 500 تخته فرش ماشيني وارد بازار مي كند.
آقاي رضايي با اشاره به اينكه اين دستگاه ها در طرح ها و نقشه ها و رنگ هاي متعدد سليقه هر مشتري را در آن واحد تأمين مي كند و از طريق كامپيوتر رنگ هاي لاكي و سبز و سورمه اي را روي فرشها مي ريزد خاطرنشان مي كند: «يكي ديگر از دلايل استقبال مردم از فرش هاي ماشيني ارزان بودن آنها در مقايسه با فرش دستباف است كه اين عامل مهمي محسوب مي شود ضمن اينكه سودآوري اين كارخانه ها براي كارخانه داران خيلي بيشتر از فرش دستباف است.»
وي با اشاره به اينكه تنها 20درصد از اقشار مختلف جامعه دنبال فرش دستباف مي روند مي گويد: «چنانچه دولت از كارگاههاي كوچك قالي بافي و بافندگان حمايت كند شايد بتوانيم رونق از دست رفته در بازار فرش دستباف را دوباره به كارگاه ها بازگردانيم.»
فرش ماشيني رقيب فرش دستباف نيست، مكمل آن است
علي رغم اينكه بسياري از كارشناسان و صاحب نظران صنعت فرش معتقدند فرش ماشيني جاي فرش دستباف اين هنر- صنعت ايراني را گرفته و فرشهاي وارداتي رقيب جدي براي فرش دستباف در كشورمان شده است، اما برخي از دست اندركاران ديگر اين صنعت با دلايل متقن و محكمي معتقدند فرش ماشيني نه تنها رقيب فرش دستباف نيست، بلكه اين دو مكمل هم هستند. به برخي از اين آمار و ارقام و دلايل اين گفته كه از زبان يك استاد دانشگاه مطرح شده توجه كنيد:
«باتوجه به اينكه هر سال يك ميليون و 300هزار نفر به سن ازدواج مي رسند و به طور ميانگين 650 هزار زوج در كشور داريم و اين تعداد خانوار نياز به فرش براي حداقل منازل 40متري خود دارند پس اين تعداد به طور تقريبي هر سال به 65ميليون مترمربع فرش نياز دارند. حال باتوجه به اينكه سالانه 5ميليون صادرات فرش داريم، در مجموع بايد 70ميليون مترمربع فرش توليد شود تا هم نياز صادرات و هم نياز خانوارهاي جديد را تأمين نمايد. البته بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه هر بافنده در سال فقط 5 متر فرش دستباف توليد مي كند، پس براي رفع نياز مردم و صادرات بايد 14ميليون بافنده داشته باشيم و اين يعني اينكه تمام زنان جامعه بايد پاي دار قالي بنشينند و قالي ببافند و اين كار عملا شدني نيست، چون تازه در اين صورت هر فرد بايد 10 سال در نوبت بماند تا يك فرش دستباف نصيبش شود.
براساس آخرين آمار رسمي توليد فرش دستباف در كشور سالانه حدود 4 تا 5ميليون مترمربع است كه از اين مقدار 3ميليون مترمربع صادر و 2ميليون مترمربع در داخل كشور مصرف مي شود و بافندگان در شرايط فعلي از آن 70ميليون نياز واقعي فقط 5/1 درصد از مصرف و نياز را تأمين مي كنند.»
اين اطلاعات و آمار دقيقي است كه دكتر سيد جلال الدين بصام، رئيس انجمن علمي فرش ايران در اختيار گزارشگر كيهان قرار مي دهد.
وي در گفت وگويي كه در يك روز باراني در سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي انجام شده، به دلايل استقبال مردم از فرشهاي ماشيني اشاره مي كند و مي گويد: «اگر هر كس حتي در خانه 40 متري اش بخواهد يك فرش دستباف با ميانگين قيمت متري 250هزار تومان بيندازد، هر خانه به 10ميليون تومان پول نياز است تا با زيراندازي از هنر و صنعت فرش دستباف خانه اش را مزين كند كه متأسفانه اكثراً اين توانايي مالي را ندارند، بنابراين چاره اي جز روي آوردن و خريد فرشهاي ماشيني باقي نمي ماند.»
به آقاي دكتر بصام مي گويم آيا به نظر شما ورود فرشهاي چيني، ترك و هندي باعث گرايش و استقبال مردم به فرشهاي ماشيني شده و نقش اين واردات را تا چه اندازه در تغيير ذائقه و سليقه مردم مؤثر مي دانيد كه در پاسخم مي گويد: «مشكل در عرضه و توليد فرش در داخل كشور و ورود فرش ماشيني نيست چون باز هم قشر زيادي از مردم توان خريد فرش دستباف را دارند و هم اينكه در حال حاضر يك ميليون و 800 هزار بافنده بالقوه داريم كه 1ميليون آنها به كار مشغول هستند و 5ميليون مترمربع فرش توليد مي كنند. اين مشكل، يك مشكل فرهنگي است. ضمن اينكه نبايد فراموش كنيم كه فرش ماشيني نه تنها رقيب فرش دستباف نيست بلكه به صورت مكمل در كنار آن به حفظ و گسترش هويت تاريخي كشورمان كمك زيادي مي كند و به نظرم مي تواند به نياز برخي از اقشار جامعه پاسخ دهد.»
دكتر بصام زندگي شهرنشيني و فرهنگ خاص آن را يكي از عمده ترين دلايل استقبال مردم به فرشهاي ماشيني اعم از داخلي و خارجي مي داند و اضافه مي كند: «قبلا و در زمانهايي نه چندان دور همه روي زمين مي نشستيم و از مخده و پشتي استفاده مي كرديم، روي زمين سفره پهن مي كرديم و غذا مي خورديم و در اتاق خوابها خبري از تخت نبود، اما الان تمام نشست و برخاست ها روي مبل و كاناپه و تخت خواب صورت مي گيرد و اين به تغيير فرهنگ و ميزان مصرف مردم برمي گردد و مشكل ديگر به طولاني شدن زمان بافت فرشهاي دستباف برمي گردد كه اين فاصله زماني پاسخگوي نياز خانواده ها نيست ضمن اينكه قيمت بالاي فرش دستباف را به خاطر افزايش قيمت دستمزد و مواد اوليه را هم بايد به موارد فوق اضافه كرد. بنابراين عدم تناسب بين عرضه و تقاضا و هزينه هاي توليد براي صنعت فرش دستباف مشكل ساز شده است.»
كاهش 15درصدي صادرات فرش
وي با اشاره به اينكه در 6ماهه اول امسال 15درصد كاهش صادرات فرش داشتيم خاطرنشان مي كند: «تا سال 81 ايران رتبه اول صادرات غيرنفتي را به خود اختصاص داده بود و الان نيز در رتبه 10 قرار داريم و زماني 40درصد صادرات غيرنفتي به فرش اختصاص داشت و الان متأسفانه اين رقم به كمتر از 2درصد رسيده است.»
البته ناگفته نماند كه برخي معتقدند استفاده از فرشهاي ماشيني براي سلامتي مضر است. به اعتقاد اين عده اكثر پادردها، مبتلا شدن به قارچها و حساسيتهاي پوستي ناشي از استفاده زياد از فرش ماشيني است. اما آيا واقعاً اين گفته صحت دارد و اگر چنين باشد چرا اين همه از رسانه هاي ملي و صدا و سيما در مورد استفاده از آنها تبليغ مي شود؟
دكتر بصام در پاسخ به اين سؤالات اين طور جواب مي دهد: «فرش ماشيني براي سلامتي ضرري ندارد، اما برخي از افراد به اين فرشها حساسيت دارند. همانطور كه برخي از افراد به فرش دستباف حساسيت دارند و الزاماً الياف يك فرش ماشيني، اليافي غيرطبيعي است اما اينكه به همين دليل يك صنعت بزرگ مثل فرش ماشيني را از بين ببريم و يك صنعت كوچك تر را جايگزين آن كنيم كار منطقي نيست. ضمن اينكه فرش ماشيني چون از الياف مصنوعي تشكيل شده قطعاً حساسيتهايي را با خود به همراه دارد، مثل لباسها يا تن پوش هايي كه از مواد اكريليك تهيه شده اند و ما اكثراً از لباسهايي استفاده مي كنيم كه با الياف مصنوعي تشكيل شده اند.»
تبليغات زياد فرشهاي ماشيني و اكريليك در رسانه هاي ملي
اما با تمام اين صحبتها و دلايلي كه در مورد موجه بودن استفاده از فرش ماشيني مطرح شد، باز هم اين نكته مورد توجه مسئولان صنعت فرش قرار دارد كه در شرايط فعلي كار كردن بافندگان در كارگاههاي قالي بافي اصلا مقرون به صرفه نيست و بافندگان نمي توانند هزينه هاي زندگي خود را از اين طريق تأمين نمايند.
مهدي صادق، نماينده مردم آستانه اشرفيه و رئيس كميته صنعت كميسيون صنايع و معادن در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مطالب فوق مي گويد: «مهاجرتهاي بي رويه روستاييان به شهرها را نبايد در رونق بازار فرشهاي ماشيني بي تأثير دانست چرا كه ديگر زنان و دختران روستايي به جاي نشستن پاي دار قالي ترجيح مي دهند به شهرها مهاجرت كنند و به اصطلاح دنبال ارتقاي زندگي خود باشند.»
فيصل مرداسي، رئيس مركز ملي فرش ايران هم در گفت وگويي سهم درآمد بازار داخلي از توليد فرش دستباف را تنها 30درصد بيان مي كند و نقش تبليغات فرش ماشيني در رسانه هاي ملي بخصوص صدا و سيما را ترغيب مردم به استفاده از اين زيراندازها مؤثر مي داند و مي گويد: «در حال حاضر بيشترين تبليغات صدا و سيما و رسانه هاي داخلي روي تبليغ فرش ماشيني متمركز شده است، اما ما در مركز ملي فرش ايران مانع چنين تبليغاتي نمي شويم، زيرا توليد فرش ماشيني نيز يك صنعتي است كه به دليل كسب درآمد بيشتر مي تواند تبليغات گسترده تري را انجام داده و اشتغالزايي نموده و پاسخ تقاضاي داخلي را بدهد. البته نبايد فراموش كنيم كه فرش ماشيني روي ذخاير، طرح و نقشه هاي فرش هاي دستباف تكيه زده و فرش دستباف ريشه در پهناي تاريخ كشور دارد و توليدكنندگان فرش ماشيني از حيث ملي بايد دين خود را به فرش دستباف ادا كنند، چرا كه همه طرحها و نقشه ها برگرفته از فرش دستباف است.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14