(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 9 آذر 1390- شماره 20086

گفت و گو با رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش
پنج دليل براي عملي نشدن تهديدهاي نظامي دشمن
آقاي شكوري راد، دروغ مي گوييد!
هنگام لبيك اسماعيل



گفت و گو با رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش
پنج دليل براي عملي نشدن تهديدهاي نظامي دشمن

مجيد مغازه اي
با اينكه حدود يك ساعتي از قرار قبلي به دليل ترافيك ناخواسته تاخير داشتم ولي با بزرگواري و بدون هيچ گلايه اي و روي باز از ما استقبال كرد. پيش از مصاحبه او را امير بالار همراهي مي كرد. هرچند دوست داشتم تا پايان مصاحبه باشد اما به دلايل كاري ما را ترك كرد، خود را اينگونه معرفي كرد:«بنده سيد محمد علي آل هاشم هستم رييس سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران و از 28 تير ماه سال 88 تا الان كه ششم آذرماه 90 است يعني به عبارت ديگر دو سال و چهارماه است كه در اين مسئوليت انجام وظيفه مي كنم.» حجت الاسلام والمسلمين آل هاشم در طول اين دو سال اقدامات شايسته را در عقيدتي سياسي ارتش انجام داده كه موجبات تشويق هاي مقامات را فراهم كرده است. بسيار منظم و با دقت نظر در كلام و با آماده كردن فيش هاي مطالبي از پيش درخصوص محورهاي اين مصاحبه و با حوصله به تمام سئوالات ما پاسخ داد. ذهن خلاق و پويايي كه حتي در بيان برخي از خاطرات تاريخ ها را دقيق بيان مي كرد. موضوع ما در رابطه با هفته بسيج بود كه در همان ابتدا چند تيتر از اين موضوع را بيان كردكه نشان مي دهد دستي هم بر نويسندگي دارد مانند« تجليل از بسيج احترام به مردانگي و مروت است»، «بسيج نيازي به كمك ما ندارد و ما هستيم كه نياز به بسيج داريم»،« بسيج در روزهاي دشوار و سخت راهگشاست» . در ادامه بخش هايي از اين گفتگوي طولاني را از نظر مي گذرانيد.
¤ با توجه به حضور در هفته بسيج در رابطه با اين مفهوم و فلسفه تشكيل آن از نظر جنابعالي توضيحاتي را بفرماييد.
- بسيج كلمه آشنا براي تك تك افراد اين ملت است و آشنايي با بسيج چون آشنايي انسان با كتاب است و انس با بسيج مانند انس با دوستان است و عنوان بسيجي از زيباترين ؛ جامع ترين و پر ارزش ترين و جذاب ترين اسم هاست.
به نظر من بسيج يعني انسان مخلص و كسي كه در راه خدا قدم بر مي دارد و در راه آرمان هاي امام و در راه تحقق بخشيدن آرمان هاي بلند مقام معظم رهبري با كسي تعارف ندارد. اين تعريف من از بسيج است و معتقدم كه اين نام مبارك در برگيرنده همه خوبي ها و زيبايي هاست به راستي شجره طيبه اي است كه با خون مقدس هزاران بسيجي گمنام در دوران دفاع مقدس آبياري شده است و اينك به پاس قدرداني و تشكر از اين همه زيبايي ها و اخلاص و صفا و مجاهدت هاي اين عزيزان درود مي فرستيم بر اين بسيجياني كه در راه دفاع از ميهن اسلامي ما به شهادت رسيدند و سلام عرض مي كنيم به بسيجيان و به همه آنها خدا قوت مي گوئيم.
اما در مورد فلسفه تشكيل بسيج بايد گفت كه بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، ملت ايران، با اتكال به خداوند متعال و با بهره گيري از استعدادهاي بالقوه خود، با رهبري معمار كبير انقلاب، سازندگي كشور را آغاز كرد. در اين راستا يكي از خطراتي كه انقلاب پوياي اسلامي را تهديد مي كرد، حمله نظامي بود كه امام خميني(ره) در پنجم آذرماه 1358، فرمان تشكيل بسيج را صادر كردند و به همه مردم فرمود: «بايد همه قوايمان را جمع كنيم كه كشور را نجات دهيم. بايد اگر مسائلي كه برايمان پيش مي آيد هر چند هم سخت باشد، تحمل كنيم... همه جا بايد اين طور بشود كه يك مملكتي كه بيست ميليون جوان دارد، بعد از چند سال بيست ميليون تفنگدار و ارتش داشته باشد».
بنابر اين فلسفه تشكيل بسيج، تقويت، تحكيم و تحقق ارزش هاي اسلامي است. بايد گفت كه بسيج تشكلي مردمي، كم هزينه، بي توقع و آماده به خدمت است كه همواره در مسير دفاع از انقلاب حركت مي كند. بسيجيان، از بهترين فرزندان اسلام هستند كه هر كدام به پاسداري از مرزهاي عقيدتي، اخلاقي و جغرافيايي ايران و اسلام مشغول اند.
¤ خودتان را هم بسيجي مي دانيد؟
- بله ما از همان زماني كه امام بسيج را تشكيل داد، خود را براي حضور در اين نيرو آماده كرديم و در دوران دفاع مقدس در جبهه هاي مختلف براي عرض خسته نباشيد و خداقوت در جبهه ها حضور پيدا مي كرديم .
¤ اولين منطقه اي كه حضور داشتيد در كجا بود؟
- در شمال غرب؛ در منطقه عمومي مريوان دو منطقه بود كه در آن اوايل رفت و آمد، بيشتر داشتم يكي منطقه عمومي والفجر 2 در پيرانشهر بود و تمرچين كه مشرف به پادگان حاج عمران عراق بود ويكي هم منطقه عمومي مريوان در آنجا خاطرات فراواني دارم.
¤ يكي از خاطرات خود را در ارتباط با اين حضور در جبهه ها را بيان مي فرماييد.
- البته اين خاطره مربوط به بعد از جنگ است اما اميدوارم شنيدني باشد، چند سال قبل در مراسم فارغ التحصيلي دانشگاه افسري امام علي(ع) نشسته بوديم و آن زمان من در نيروي زميني بودم و منتظر حضرت آقا بوديم براي برگزاري مراسم لذا با هم صحبت مي كرديم. صحبتي از كردستان شد و من هم خاطراتي را از آن طرح كردم. گفتم اين خاطره با عنوان اينست كه كوه به كوه نمي رسد اما آدم به آدم مي رسد؛ داشتم تعريف مي كردم كه در عمليات والفجر4 شهيد بزرگوار صياد شيرازي با من كه تبريز بودم، تماس گرفتند و فرمودند كه تعدادي از علماي آذربايجان و آيت الله ملكوتي به عنوان نماينده امام در آذربايجان بودند را با وسيله اي كه مي فرستم، به منطقه بياوريد چون رابط با ايشان و علما در منطقه آذربايجان من بودم. به هر صورت با بالگرد ارسالي شهيد صياد به سنندج و مريوان رفتيم و من در همين حالي كه داشتم اين خاطره را براي آن آقا تعريف مي كردم دقت اين فرد را در شنيدن اين خاطره زير نظر داشتم. تا اينكه رسيدم به اين قسمت از خاطره كه گفتم به قرارگاه مشترك ارتش و سپاه كه برادر شهيد صياد شيرازي و محسن رضايي حضور داشتند در منطقه باشماق رفتيم و ديداري در آنجا داشتيم. سپس آزادسازي ارتفاعات كاني مانكا ، پادگان گرمك عراق، دره شيلر و رودخانه قزلچه توسط رزمندگان اسلام اشاراتي كردم و گفتم در آن زمان تيپ عاشورا كه بعد ها تبديل به لشكر شد با فرماندهي شهيد بزرگوار مهدي باكري عمل مي كرد و از ارتش هم تيپ دو لشكر 28 سقز سرهنگي به نام كلوندي عمل مي كرد. در اين لحظه ناگهان ديدم كه با تعجب آن نظامي در دانشكده افسري كه از اول صحبت براي پر كردن زمان تا موقع حضور فرمانده كل قوا در اين دانشكده با دقت حرف ها را گوش مي كرد، از من پرسيد: شما كي هستيد كه من خودم را معرفي كردم و او با تعجب گفت كلوندي من هستم. و من بعد از سالها فرمانده آن زمان در مريوان را دوباره ديدم.
¤ ويژگي هاي يك بسيجي چيست و جايگاه آن در جامعه چگونه است؟
- بسيجي يك فرد نيست، بلكه يك تفكر، فرهنگ و انديشه است كه به فرموده امام راحل، تفكر بسيجي، عصاره تفكر و انديشه ناب اسلامي است كه امام راحل بر حقانيت آن تأكيد فراوان داشته است. بسيجي، نمود عيني و عملي برنامه زندگي بر اساس رسالت پيامبران ومعصومان عليهم السلام به شمار مي آيد. لذا آنچه قابل اهميت است، تفكر بسيجي است كه بايد در جامعه فراگير شود و بسيج راه سير و سلوك الهي را براي همگان هموار سازد.
ما مي بينيم كه مقام معظم رهبري امروز به فرهنگ بسيجي و ترويج آن در بين جوانان ايران اسلامي و آحاد ملت چقدر اهميت مي دهند و باز تاكيد مي كنم كه بسيج به ما نياز ندارد و ما به بسيج نياز داريم چزا كه در روزهاي دشوار و سخت بسيج كارگشاست ما در صحنه هاي گوناگون بعد از انقلاب و به خصوص سالهاي اخير و مخصوصا در جريان فتنه سال 88 نقش بسيج و بسيجيان را لمس كرديم.
اگر بخواهيم به نمونه هايي از بسيجي زندگي كردن و بسيجي بودن در عرصه هاي مختلف اشاره كنيم، مصاديق زيادي وجود دارد اما با توجه به نزديكي آزادسازي سوسنگرد به يك نمونه در اين عمليات اشاره مي كنم كه بگويم حتي بسياري از ارتشيان ما هم در زمان هاي مرخصي بصورت داوطلبانه و به عنوان بسيجي در جبهه ها حاضر مي شدند و افتخار آفريني مي كردند كه در جريان آزادسازي سوسنگرد، مقام معظم رهبري كه نقش تعيين كننده اي در اين عمليات داشتند و اين نقش بسيار مغفول باقي مانده، با حضور در اين شهر، امير فرتاش كه افسر نيروي هوايي بود و آن موقع به عنوان بسيجي در سوسنگرد حاضر شده بود را به عنوان فرماندار نظامي سوسنگرد معرفي مي كنند. اين امر نشان دهنده آنست كه بسيجي يك گروه و دسته خاص نيست بلكه هركس كه اين تفكر را داشته باشد مي تواند بسيجي وار در خدمت نظام باشد.
¤ هفتم آذر ماه روز نيروي دريايي نامگذاري شده است علت اين نامگذاري را بفرماييد.
- اين روز يادآور عمليات مرواريد است كه در آن شهيدان بزرگي را تقديم كرديم. دشمنان ما باور نداشتند كه نيروي دريايي ما در طول تنها 67 روز پس از آغاز جنگ تحميلي يك عمليات بزرگ انجام دهد كه هم اهداف سياسي، هم نظامي و هم اقتصادي را در بر داشت.
از نتايج راهبردي اين عمليات مي توان به انهدام نيروهاي دشمن به عنوان هدفي نظامي اشاره كرد علاوه بر اينكه در اين عمليات نيروي دريايي رژيم بعثي از بين رفت به طوري كه تا آخر جنگ نيروي دريايي عراق نتوانست سازماندهي خود را بدست بياورد. همچنين بعد از اين عمليات سيادت بر شمال خليج هميشه فارس از تنگه هرمز تا فاو هم تثبيت شد .
البته از بعد اقتصادي نيز انهدام سكوي هاي نفتي البكر و الاميه اهداف بزرگي بودند كه در كنار محاصره بنادر دريايي ام القصر، فاو و بصره، واردات و صادرات نفتي عراق را محدود كرد.
از اهداف سياسي اين عمليات هم مي توان به اطلاع يافتن ساير كشور ها از توان نظامي جمهوري اسلامي ايران اشاره كرد، عوامل اين موفقيت ها هم در چند نكته كلي خلاصه مي شود كه اول فرماندهي امام راحل، دوم اعتقاد كاركنان ما و سوم هم توكل آنها بود وگرنه توان نظامي عراق كمتر نبود بلكه يا بيشتر بود و يا همسطح بود. البته در اين عمليات شهداي عزيزي تقديم شدند كه رفتند تا ما بمانيم و وظيفه مان حفاظت و حراست از خون شهداست. بعد از اين شكست دشمن، كشور هاي غربي تجهيزات فراواني در اختيار نيروي دريايي عراق قرار دادند ولي تنگه هرمز هيچگاه به دست دشمن بعثي نيافتاد و نيروي دريايي ايران توانست در دوران دفاع مقدس تمامي كشتي هاي نفتي و بيش از 10 هزار كشتي تجاري را اسكورت كند و اين نشاندهنده قدرت و اهميت آنست كه امروز مقام معظم رهبري حضرت امام خامنه اي از اين نيرو به عنوان نيروي دريايي راهبردي نام مي برد.
¤ با توجه به حضور مستقيم حضرت آقا در كارخانه جات دريايي ارتش در چند ماه گذشته و نيز بازديد هاي مكرر ايشان از پيشرفت هاي نيروي دريايي ارتش، توانمندي اين نيرو را در حال حاضر چگونه ارزيابي مي كنيد ؟
- ماموريت قبلي به نيروي دريايي با ماموريت فعلي قابل مقايسه نيست و مي بينيم كه در سالهاي اخير بيش از 1500 كشتي تجاري را با اعزام ناوگروه هايي به خليج عدن اسكورت شده است و با حدود 100 كشتي دزدان دريايي درگير شده اند و اين از افتخارات نيروي دريايي است. از ديگر افتخارات اين نيرو مي توان به اعزام ناوگروه هايي كه سال گذشته به كانال سوئز اعزام شدند اشاره كرد كه از درياي سرخ عبور كرده و به بندر لاذقيه در سوريه رفتند كه اين تابحال سابقه نداشته است. اين عظمت و اقتدار و عزت نفس و خودباوري نيروهاي ما را نشان مي دهد امروز نيروي دريايي در اوج و عظمت، خدمت مي كند. يكي ازافتخارات ما، ناوشكن جماران جمهوري اسلامي ايران است كه به دست توانمند جوانان اين مرز و بوم ساخته شده و براي نيروي دريايي و ارتش افتخاري بالاتر از اين نيست كه فرمانده كل قوا رهبر و مرجع تقليد و نايب امام زمان براي الحاق ناوشكن جماران به ناوگان نيروي دريايي خودشان حضور پيدا مي كنند.
الان زيردريايي ما در ماه هاي گذشته به درياي سرخ رفت كه براي دشمنان باور كردني نبود لذا ارتش و بخصوص نيروي دريايي با عنايت ويژه رهبر انقلاب در ساخت و تجهيز خود شبانه روزي كار مي كنند و الان كارخانه جات نيروي دريايي ارتش با همكاري وزارت دفاع حرف براي گفتن دارد و اين نيست جز آن روحيه بسيجي كه در ارتش ما نيز وجود دارد . امروز ارتش و نيروي دريايي آن در مقابل هر تهديد با افتخار ايستادگي مي كند و توان مقابله با تهديدات را دارا مي باشد.
البته بايد تاكيد كرد كه امروز نيروي دريايي و نيروهاي مسلح ما در ميان مردم هم محبوبند و اين به بركت اخلاص آنهاست. بسيج، ارتش و سپاه و به طور كلي نيروهاي مسلح محبوبند و مردم شاهد فداكاري اين عزيزان هستند كه در بين ساير ملت ها اين امر كمتر ديده مي شود كه مردم اين نيرو ها را از خودشان بدانند و به خود ببالند كه چنين نيروهاي مسلحي در كشور از مرزها حراست مي كنند و كشور را در برابر دست اندازي بيگانگان حفظ مي كنند.
¤ بحث آمادگي ارتش و نيروي دريايي در برابر تهديدات دشمن را مطرح فرموديد، نظر شما در خصوص جنجالهاي تبليغاتي آمريكا و رژيم صهيونيستي در اين اواخر چيست؟
- اولا جواب اين تهديدات را مقام معظم رهبري در مراسم دانش آموختگي دانشجويان افسري دانشگاه امام علي (ع) فرمودند. اين موج جديد توطئه هاي آمريكايي بر عليه ماست كه حدود 2 ماه است كه شكل گرفته و در واقع يك جريان مثلثي است كه موضوع ترور سفير عربستان در واشنگتن، حقوق بشر و موضوع هسته اي را در بر مي گيرد اما اهداف آمريكا از شكل دهي موج جديد اين خصومت ها بر عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي يكي برمي گردد به موج بيداري اسلامي در جهان كه سبب تضعيف جايگاه آمريكا در جهان و انزواي رژيم صهيونيستي در منطقه شده است. دومين عامل اين هجمه ها فرافكني كردن مشكلات داخلي خود آنهاست اعم مشكلات اقتصادي و اجتماعي و نظامي و سومين دليل اين هجمه آنست كه مي خواهند بر فضاي انتخاباتي مجلس شوراي اسلامي ايران تاثيرگذاري داشته باشند و با ايجاد ارعاب، تهديد و نااميدي در جامعه ايران، فضاي انتخابات را تحت تاثر قرار داده و سرد كنند. و دست آخر هم به دليل شكست توطئه هاي گذشته در دوران پس از انقلاب است كه با خشم و سردرگمي به تهديد نظامي روي آورده اند گرچه معتقديم امكان عملي كردن تهديد نظامي وجود ندارد زيرا اولا ايران رهبري مانند حضرت آيت الله العظمي خامنه اي دارد كه چنان با شجاعت و صلابت جواب اين تهديدات را دادند و در مقابل اين عمليات رواني دشمن ايستادگي كردند كه دشمن عقب نشيني كرد. ديديم روز پنج شنبه ايشان آن فرمايشات را در دانشگاه افسري بيان كردند؛ جمعه وزير دفاع آمريكا عقب نشيني كرد و گفت كه حمله به ايران عواقب زيادي دارد و ما بايد تحريم ها را عليه ايران بيشتر كنيم. از طرف ديگر هم سيد حسن نصر الله كه خدا حفظش كند در فرداي آن روز گفت: ايران قوي و مقتدر است و رهبري دارد كه در سطح جهان بي نظير است؛ آمريكا اگر به ايران حمله كند، و به سوريه حمله كند تنها ايران و سوريه نيست و جنگ منطقه اي خواهد بود.
دومين مانع عدم عملي شدن تهديدات نظامي عليه ايران، آمادگي نيرو هاي مسلح ماست و سومين عامل هم انزوا و انفعال آمريكا و رژيم صهيونيستي در سطح منطقه است؛ چهارمين مانع هم مشكلات اقتصادي و اجتماعي در آمريكا و اختلافات بزرگ سياسي در درون رژيم صهيونيستي باعث مي شود كه در كنار عامل پنجم يعني عدم همراهي قدرت هاي بزرگ بين المللي مثل روسيه و چين آنها نتوانند به ما حمله كنند.
¤ حرف پاياني؟
- در اين مقطع حساس درست است كه دشمن ما را تهديد نظامي مي كند ولي هرگز نخواهد توانست اما آنچه مهم است و بايد هوشيار باشيم اين است كه از نظر فرهنگي مي خواهند ما را تحت فشار بگذارندتا خانواده ها و پرسنل ما را شكست دهند چراكه جنگ سخت را پرهزينه ارزيابي مي كنند و به دنبال جنگ نرم هستند و اين جنگ نرم همان تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي ناتوي فرهنگي و همان عمليات رواني است كه در بيان مقام معظم رهبري به آن اشاره مي شود. از راه هاي مختلفي هم وارد مي شوند كه يكي از اين راه ها آنست كه مي خواهند اختلاف بياندازند زماني بين برادران شيعه و سني، يك روز بين اقوام مي خواهند اختلاف بياندازند، يك روز ايران هراسي را مطرح مي كنند، يك روز فرماندهان ما را از جمله فرمانده نيروي قدس سپاه را سرلشكر سليماني را تهديد مي كنند كه اين ها همه تهديدات و تهاجمات فرهنگي دشمن است. ترويج بي بند و باري و فساد نمودهاي تهاجم فرهنگي و از ديگر نمادهاي آن است و يا از طريق مواد مخدر كه بايد بدانيم تنها خريد و فروش آن نيست بلكه بحث سياسي در توزيع مواد مخدر مطرح است دشمن انواع مواد را در ايران پخش مي كند تا به اهداف خود برسد والا چرا بايد كشفيات مواد مخدر در ايران 6 برابر كشفيات موادمخدر جهاني باشد.بنابراين ما بايد هوشيار باشيم و با وحدت و صميميت و همدلي و اطاعت از فرامين رهبري در برابر توطئه هاي دشمن ايستادگي كنيم مخصوصا در آستانه انتخابات هستيم كه دشمن تلاش مي كند نگذارد افراد صالح در اين انتخابات راي بياورند و ما بايد تلاش كنيم افراد صالح متخصص و مومن به انقلاب و راه امام و مطيع رهبر را به مجلس گسيل كنيم.

 



آقاي شكوري راد، دروغ مي گوييد!

مهدي سعيدي
با نزديك شدن به انتخابات بايد آماده شنيدن اظهاراتي عجيب و غريب از برخي افراد و گروه هاي سياسي باشيم كه شايد شنيدن آن براي مخاطب
تعجب برانگيز باشد؛ اظهاراتي كه بيشتر مصرف انتخاباتي داشته و تنها براي كسب وجهه و فضاسازي انتخاباتي بيان مي شود. به عنوان نمونه، «علي شكوري راد»، عضو حزب غيرقانوني مشاركت در آخرين اظهارات خود كه در گفت وگو با خبرگزاري«ايلنا» صورت گرفته، ادعايي را مطرح ساخته كه شنيدني است. وي بعد از آنكه حزب متبوعش به همراه ديگر جريان هاي همسو، در انتخابات دهم رياست جمهوري، فتنه سال 88 را به پا داشته و بعد از ناكام ماندن در انتخابات و عدم اقبال ملت به نامزد مورد حمايت ايشان، اركان نظام اسلامي را مورد هجمه قرار دادند، چنين ادعا مي كند:
«اصلاح طلبان اپوزيسيون نظام نيستند، بلكه اپوزيسيون دولت هستند. آن نظامي كه در قانون اساسي ما ذكر شده، اگر به معناي واقعي برقرار باشد، تمام اصلاح طلبان در درون آن نظام هستند. ما اصلاح طلبان مدعي حفظ و احياي نظام هستيم. بنابراين ما اصلاح طلبان در حقيقت اپوزيسيون نظام هستيم و آن كساني كه امروز بر سر كار هستند با توجه به عملكردشان كه صداي حاميان گذشته شان را هم درآورده، اپوزيسيون نظام هستند. ما اصلاح طلبان اصلاً با هيچ كدام از ساختارهاي موجود قانون اساسي مشكل نداريم. معتقديم كه همين ساختارهاي موجود قانون اساسي اگر اصلاح روش كنند، همه مردم راضي مي شوند. معتقدم با همين قانون اساسي مي توانيم به گونه اي عمل كنيم كه همه با هر فكري راضي باشند.»
اين اظهارات براي كساني كه حوادث سال 88 را از نزديك مشاهده كرده و رفتار سياسي دوستان آقاي شكوري راد را به خاطر دارند، بيشتر به فكاهي و طنز مي ماند، تا آنكه به حقيقتي اشاره داشته باشد. مردم هنوز حوادث تلخ روزهاي پاياني خرداد آن سال را فراموش نكرده اند كه چگونه اصلاح طلبان! به قانون تمكين نكرده و راه هاي قانوني را كنار گذاشته و برخي از خيابان هاي پايتخت را به جولانگاه ضدانقلاب بدل ساختند! چطور ارزش هاي انقلاب و مقدسات ملت ايران توسط اراذل و اوباش هوادار سران فتنه مورد هتك قرار گرفت! و حتي حرمت عزاي حسيني نيز نگه داشته نشد و در روز عاشورا به آرمان هاي اباعبدالله(ع) هتك حرمت شد!
در اين ميان معلوم نيست «شكوري» از چه سخن مي گويد و از كدام عملكرد دفاع مي كند؟! آقاي شكوري راد يا قانون اساسي را نخوانده است، يا اقدامات جريان مورد علاقه خود را فراموش كرده است! و يا آنكه آگاهانه و در آستانه انتخابات و با قصد فريب افكار عمومي «دروغ» مي گويد!؟
وي بايد به اين سوالات پاسخ گويد كه آيا دعوت به اغتشاش و ايجاد بلواي پس از انتخابات تنها مخالفت با دولت بود؟ آيا اصرار بر ابطال انتخابات و طرح مسئله تقلب، در حالي كه شوراي نگهبان صحت انتخابات را تأييد مي كرد، تنها مخالفت با دولت بود! آيا حاشيه سازي براي روز جهاني قدس و شعار به نفع رژيم صهيونيستي به معناي مخالفت با دولت بود يا آرمان هاي حضرت امام(ره) را نشانه رفته بود؟ در روز 13 آبان 88 جريان اصلاح طلب به دنبال چه بود كه به قصد حاشيه سازي وارد ميدان شد؟ توهين به تمثال مبارك حضرت امام(ره) در روز دانشجو چه نسبتي با مخالفت اصلاح طلبان با دولت داشت؟ و يا در روز عاشورا اوباش ضدانقلاب آيا در مخالفت با دولت به خيابان آمده بودند كه توسط موسوي به عنوان «مردم خداجو» معرفي شدند؟ !
آقاي شكوري بايد مشخص كند كه افرادي چون عبدالكريم سروش، اكبرگنجي، محسن كديور، عطاءالله مهاجراني، علي افشاري، محسن مخملباف، محسن سازگارا از دوستان و علاقه مندان جبهه مشاركت، آيا جزو اصلاح طلبان قرار مي گيرند؟! آيا مواضع ضدانقلابي ايشان و حمله به آرمان هاي نظام اسلامي، حضرت امام خميني(ره) و رهبري نظام اسلامي، آنها را از دايره اصلاح طلبي خارج كرده يا خير؟ يا آقاي «رجبعلي مزروعي» چه جايگاهي در حزب مشاركت دارد؟ مواضع وي كه مدتي است از كشور گريخته، آيا در چارچوب قانون اساسي مي گنجد و مورد تأييد ايشان است؟!
آقاي شكوري! فرموده ايد كه اصلاح طلبان به قانون اساسي معتقدند! حال به عنوان مثال، چند اصل مشهور را بررسي مي كنيم، تا ببينيم نظرتان در مورد آن اصول چيست.
در اصل 5 قانون اساسي مي خوانيم: «در زمان غيبت حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در جمهوري اسلامي ايران ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدير و مدبر است.» آيا اصلاح طلبان، از جمله حضرتعالي، به اين اصل اعتقاد داريد؟ اگر مدعي پذيرش قانون اساسي هستيد، پس چرا به سخنان فصل الخطاب جامعه اسلامي در فرازهاي مختلف از جمله بيانات ايشان در نماز جمعه تاريخي(29/3/88 ) تمكين نكرده و به فتنه گري ادامه داديد؟
در اصل 99 نيز آمده است: «شوراي نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آرا عمومي و
همه پرسي را بر عهده دارد.» اگر چنين است، پس چرا حاضر به پذيرش نظر شوراي نگهبان در مورد صحت انتخابات نشديد؟!
سخن آخر آنكه، مسئله مهم ديگري كه اين عضو پرادعاي اردوگاه اصلاح طلبان بايد بدان توجه كند، «بحران هويتي» است كه امروز اردوگاه مورد علاقه ايشان با آن مواجه است. بدين معنا كه مشخص نيست، چه افراد و گروه هايي با چه باورهايي در درون اين اردوگاه قرار دارند و چه چيز آنها را در زير يك خيمه جمع كرده است! به واقع، ابتدا آقاي شكوري بايد به اين سوال پاسخ گويد كه «اصلاح طلبان» چه كساني هستند؟ آيا افراد و جريان هايي كه با صراحت از نابودي نظام اسلامي سخن گفته و تمامي ارزش هاي آن از قبيل، اسلام انقلابي، حضرت امام خميني(ره)، قانون اساسي، رهبري نظام و نهادهاي قانوني كشور را زير سوال برده و اتفاقاً از كانديداي مورد علاقه آقاي شكوري يعني - موسوي و كروبي - حمايت كرده و مي كنند، جزو جريان اصلاح طلب به حساب نمي آيند؟ اگر واقعاً تفاوتي هست، مي توانند مواردي را برشمارند؟ و به اين سوال نيز پاسخ دهند كه چگونه حاضر شدند كه حداقل در دو سال و نيم گذشته با اين افراد در يك اردوگاه قرار گيرند، بدون آنكه حاضر باشند از آنها برائت جويند؟
ضمن آنكه مشخص كنند، كه بعد از دوسال و نيم همكاري مشترك، چه تفاوت جدي بين دوستان مورد علاقه آقاي شكوري كه تنها ادعاي مخالفت با دولت را دارند و جريان ضدانقلاب حامي سران فتنه كه با صراحت از مخالفت با نظام سخن مي گويند، وجود دارد؟!
سوالات فراوان ديگري نيز نزد ملت وجود دارد كه براي ارائه پاسخ هاي اقناعي، آقاي شكوري و دوستانش، ابتدا بايد سلامت نفس و صداقت خود را براي مخاطبان به اثبات رسانده و دروغگويي را كناره گذاشته و آنقدر حريت و جسارت داشته باشند كه به اين سخن معصوم پايبند بمانند، آنجا كه مي فرمايند: «قل الحق و لو عليك» حق را بگو ولو به ضررت باشد.

 



هنگام لبيك اسماعيل

مناسك حج امسال در حال و هوايي متفاوت از ساليان گذشته برگزار شد. موج جديد بيداري اسلامي كه نه تنها خاورميانه بلكه عرصه ي بين الملل را تحت تأثير قرار داده، مهم ترين دليل اين تفاوت بود. اگرچه رهبر انقلاب از ساليان گذشته در پيام هاي حج خود به مسئله بيداري اسلامي اشاره داشتند اما پيام امسال ايشان رنگ و بوي ديگري براي انقلابيون منطقه داشت. شيخ شفيق جرادي، مدير پژوهشكده ي مطالعات ديني و فلسفي «المعارف الحكميه» لبنان، در يادداشت زير به ارائه ي نظرات خود درباره ي پيام حج ولي امر مسلمين پرداخته است.
امسال امام خامنه اي به مسئله ي حج از منظر «ارزش هاي معنوي و توحيدي» نگاه كردند؛ منظري كه عامل ارتقاي اعمال و مناسك حج است. ايشان در آغاز پيام خود به نمايش رابطه ي اعمال و افعال ظاهري حج با درون و قلب پرداختند و خطاب به حجاج فرمودند: «دل را در زمزم صفا و ذكر و خشوع شست وشو دهيد.» آب زمزم باعث احياي روح پاكي در نفس آماده ي پذيرش و خشوع قلب است. خشوع در برابر خداوند همانا حالتي است كه به واسطه ي معرفت حاصل مي شود.
ايشان سپس فرمودند: «چشم باطن را به آيات روشن حضرت حق بگشاييد. به اخلاص و تسليم كه نشانه ي عبوديت حقيقي است، روي آوريد.» اين چشم ها مادامي كه نگاه خاضعانه نداشته باشند، هرگز نشانه ها و آيات شگفتي آور پروردگار جهانيان را نخواهند ديد. چشمان باطن اگر از شهود حقيقت محروم باشند، از سرچشمه ي شناخت و خشيت الهي جرعه اي نخواهند گرفت.
امام خامنه اي در اين عرفان ناب، توجه به اخلاص و تسليم بودن در برابر پروردگار را مورد تأكيد قرار دادند و از آن به «نشانه هاي عبوديت حقيقي» تعبير كردند. يعني «اخلاص» هم مانند «تسليم» اگر از معرفت و شهود و عرفان بي بهره باشد، به «عبوديت حقيقي» نخواهد انجاميد. در اين وضعيت، اخلاص و تسليم بدون معرفت، چيزي جز فهم وارونه از حقيقت عبوديت نيست. امام خامنه اي اما به اين بيان بسنده نكردند و فراتر از آن، تزكيه ي روح و قلب و عقل را به سرچشمه ي اصلي و تاريخي آن، يعني ابراهيم خليل الله و ابوالانبياء مربوط كردند.
هنگام لبيك اسماعيل
پيشاني تاريخ در جست وجوي محبت و در پي رسالت، توجه ها را به سمت واقعه ي بزرگ ابراهيمي جلب مي كند. آن هنگام كه ابراهيم خليل، فرزندش اسماعيل را در ميانه ي عشق و اشك هاي ملائكه، به مذبح اطاعت مي برد تا ذبح عظيم خود را فراتر از احساسات انساني و زميني به سوي آسمان بالا بفرستد. و ابراهيم، تجلي پروردگار را در گشايشي كه از سوي خداوند در هنگام لبيك اسماعيل به اين ذبح بر او نازل شد، مشاهده كرد تا الگويي از قرباني شدن و از خودگذشتگي را در برابر چشمان تمامي انسان ها ترسيم كند؛ الگويي كه گذر زمان و مشكلات دنيايي آن را از بين نمي برد. با همين الگو است كه امتي ابراهيمي براي خداي سبحان پايه گذاري مي گردد.
امام خامنه اي نيز از اين سيره ي عظيم ابراهيمي، طرحي را براي آن چه به «بيداري اسلامي» تعبير مي شود، ترسيم كردند؛ طرحي كه از روح و قلب ملت ها و انقلاب هاي آنان برخاسته است. وجهه ي همت ايشان همانا در جواناني متبلور شده است كه ترس از هر هيبتي را در قربان گاه از خود گذشتگي و خيزش ذبح نمودند و با عزمي راسخ، بي ديني و استبداد و سلطه اي را كه مي خواست عزت و كرامت انسان را نابود و ملت ها را از دين جدا كند، شكست دادند.
اين كار بزرگ، ما را به نتيجه اي مي رساند كه امام خامنه اي از آن سخن گفتند: «دولت هاي مستكبر و در رأس آنان آمريكا كه در طول ده ها سال با ترفندهاي سياسي و امنيتي، دولت هاي منطقه را سر به فرمان خود ساخته و به پندار خود، جاده ي بي مانعي براي سيطره ي روزافزون اقتصادي و فرهنگي و سياسي بر اين بخش حساس جهان پديد آورده بودند، اكنون نخستين آماج بيزاري و نفرت ملت هاي اين منطقه اند.»
و اين دستاورد اگرچه بزرگ است، اما تنها نتيجه ي اين حركت نيست. نتيجه ي بزرگ ديگري كه عليه جبهه ي استكبار حاصل آمد، اين بود كه«طبيعت مزوّر و منافق قدرت هاي غربي، براي مردم اين كشورها آشكار شد.»
بيدارباش!
امام خامنه اي در اين وضعيت براي حفظ ايمان پرانگيزه ي انقلابي و براي ابراهيمي نگهداشتن اين بيداري، دو بيدارباش اصلي را به ملت ها گوش زد كردند؛ نخست «هشياري در برابر حيله هاي مستكبران بين المللي و قدرت هايي كه از اين قيام ها و انقلاب ها لطمه ديده اند.» هنگامي كه «مهم ترين خطر، دخالت و تأثيرگذاري جبهه ي كفر و استكبار در ساخت نظام جديد سياسي در اين كشورها است. آنان همه ي كوشش خود را به كار خواهند برد تا نظام هاي جديد، هويت اسلامي و مردمي نيابد.» و دوم «تداوم ايستادگي و پرهيز شديد از سست شدن عزم راسخ.»
و اما توصيه ي هميشگي كه مي تواند نهضت ها را به اوج پيروزي خودشان برساند، همانا وحدت كلمه و اتحاد مردم است؛ همان گونه كه خداوند از مسلمانان خواسته تا اعمال حج خود را به شيوه ي حضرت ابراهيم عليه السلام يكپارچه و يك شكل انجام دهند.
منبع: پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله العظمي خامنه اي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14