(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 9 آذر 1390- شماره 20086

فيلم سازان دشمن نشناس!
چيستي ماهيت رسانه ديني
با موضوع اشغال عراق توسط آمريكا؛ يك بازيگر لبناني نقش اول فيلم جديد «حميد بهمني» شد
آغاز اكران «33 روز» بعد از عاشورا
معاون سياسي اداره عقيدتي سياسي ارتش گله كرد : كم كاري در حوزه توليد فيلم و سريال درباره ارتش
ميان اعتراضات مردم بوسني؛ فيلم ضداسلامي آنجلينا جولي براي اكران آماده مي شود
چرا بازپخش؟!



فيلم سازان دشمن نشناس!

پژمان كريمي
فيلم ساز حرفه اي را، هنرمندي مي دانم كه علاوه بر قدرتمندي در عرصه خلاقيت، احاطه بر ابزار سينما و شناخت ژرف از مخاطب، درك وسيعي از دنياي پيراموني خود دارد. دركي كه مبتني بر واقعيت و ناظر به حقيقت است! از اين رو، بسياري از فيلم سازان كه در ايران و جهان به عنوان حرفه اي و بهترين و برترين شناخته مي شوند، تنها به منزله كاردان در زمينه سينما قابل بحث اند و نه در جايگاه هنرمندي يا سينماگري حرفه اي و در نهايت فرهيخته!
هنرمند فرهيخته از اين سبب به فرهيختگي نائل آمده است كه علاوه بر شناخت و استيلا بر ابزار و آلات و آداب هنر خود، در نگاه به جامعه بشري، در رصد پديده هاي اجتماعي و سياسي، دغدغه مندانه دست به ارزيابي و تحليل مي زند و سپس ثمره نگاه جستجوگر و نگران خود را در قالب اثر هنري، رو به مخاطب عرضه مي دارد. گفتم دغدغه مند زيرا؛ فرهيختگي با دغدغه مندي نسبت به انسان و سرنوشت او، طراز مي شود.
انساني كه معطوف به فضيلت ها نيست، دنيازده است و در اوهام و تقيدات در سير است، همنشين ساحت فرهيختگي نيست و نمي تواند باشد! در ميان سينماگران فرهيخته بي ترديد، شهيد مرتضي آويني مثال زدني است. اين سيدالشهداي اهل قلم و سينماگر متعهد، علاوه بر تبحر در بكارگيري ابزار سينما در مسير جذب مخاطب و بيان انديشه، در ارزيابي و تحليل احوالات جامعه، شناخت دردهاي بشري بدرستي و با مهارت و با بصيرت اقدام مي كرد. اساساً نيز راز ماندگاري آثار وي انديشه برآمده از بصيرت اوست نه تنها خلاقيت و شناخت وي از قوه سينما! متأسفانه بايد اعتراف كنيم كه در پهنه سينماي ايران، نمونه هايي چون شهيد والامقام آويني اندك اند! و باز؛ متأسفانه سينماگراني كه به اشتباه حرفه اي قلمداد مي شوند بسياراند و گاه نقشي اصلي در ساخت و پرداخت جريان هاي سينمايي كشور ايفا مي كنند. اين طيف از سينماگران گاه نيز پا به ميدان سياست مي گذارند و با رفتارهاي خود به پايمال كردن حق نظام ديني كشورمان و ملت ايران مشغول مي شوند و به گفته اي «آب به آسياب دشمن مي ريزند»! قرار گرفتن يكي از سينماگران زن در كنار يك صهيونيست، به عنوان داور جشنواره اي در هند، از جمله رفتارهاي غيرمسئولانه، طيف ياد شده است.
مضحك است كه سينماگر ايراني، در توجيه همكاري خود با داور صهيونيست، سياستمدار نبودن خود و فرد صهيونيست را پيش مي كشد و بدان تأكيد مي كند!
مي بينيد؟!
فرق سينماگر فرهيخته يا همان سينماگر حرفه اي با سينماگر عوام زده را مشاهده مي كنيد؟!
تفاوت ميان سينماگر بابصيرت و بي بصيرت چيست؟
نقطه تمايز سينماگر بصير و سينماگري كه بدون دانش سياسي، بدون درك سياسي، بدون آگاهي، بدون فهم درد جامعه بشري، بدون ديدگاه متعهدانه، رفتار مي كند و اظهارنظر مي كند، در كجاست؟
خانم سينماگر، سياستمدار نبودن را، دليل موجهي براي دوستي وهمكاري با يك صهيونيست مي پندارد؟!
اين خانم گويا هنوز نمي داند در فلسطين چه اتفاقي افتاده است! و يا خود را به تجاهل مي زند !
هنوز نمي داند دليل نفرت مردم مسلمان ايران و بلكه؛ هر انسان با وجدان و آزاده اي از صهيونيسم و صهيونيستها چيست؟
نمي داند كه چرا همكاري و دوستي با صهيونيست ها، فعلي زشت و مذموم است!
چون باور ديني ندارد. چون تعهدي در خود به عنوان سينماگر احساس نمي كند. چون قدرت تحليل ندارد؛ نمي داند كه مرز حق و باطل چيست. نمي داند شرط احساس همدردي با ملتي مظلوم، سياستمدار بودن نيست. نمي داند يا نمي خواهد كه بداند و باور كند تك تك صهيونيست ها و ساكنين غيرفلسطيني فلسطين، غاصب اند و جاني. او قدرت تحليل ندارد. بصيرت ندارد. چنين سينماگري را بواقع مي توان حرفه اي ناميد؟ مي توان به او لقب سينماگر فرهيخته داد و او را هنرمند فرهيخته و فرد فرهيخته ناميد و تلقي كرد؟
مي توان براي چگونگي ارزيابي او از اوضاع و احوال جامعه ايران و جامعه جهاني ارزشي قائل شد؟ مي توان فيلم هاي او را معتبر دانست و انديشه تعبيه شده در اثرش را واجد واقعيت و رو به حقيقت ارزيابي كرد؟
مطمئناً خير! اشكالي ندارد. هر فردي- چه هنرمند و چه غيرهنرمند- هرگونه كه مي پسندد، مي تواند فكر كند. اما چنين كسي، نبايد انديشه نازل و سبك خود را به عنوان «واقعيت» و برآمده از «حق» به مخاطب تحميل نمايد. سينماگري چون سينماگر ياد شده، بايد در جايگاه يك سينماگر سينماي سرگرم كننده بنشيند و از صدور فتوا و عرضه حكم سياسي و اجتماعي خودداري كند. در غير اين صورت، وي در مقام كسي كه تلاش مي كند شبهه آفريني كند و دست به انحراف فكري و فتنه انگيزي يازد، بايد هدف نكوهش سخت قرار گيرد.
كم نيستند سينماگراني چون سينماگر ياد شده كه تصور مي كنند هر آنچه بيانديشند و هر چه نتيجه نگاهشان است، لزوماً حق و واقعيت است.
سينماگري كه چندي پيش به جرم سعي در مستندنمايي ادعاهاي واهي يك سياست پيشه ساده لوح، دستگير شد، در زمره سينماگراني است كه اساساً بينش و دانش سياسي ندارند و درعين حال مدعي روشنفكري و فرهيختگي و حرفه اي بودن و دارندگي فهم درست اند!
او نيز مانند داور ايراني همكار با داور صهيونيست، دوستي و همكاري با صهيونيست ها را عيب و ايراد و عار نمي داند! او در جريان حوادث تلخ و برآمده از اراده صهيونيست ها ، دوشادوش سينماگراني صهيونيست، در هيأت معترض به نظام جمهوري اسلامي آشكار شد و با چهره هاي هاليوودي پرورده شده در دامان صهيونيسم، عكس يادگاري گرفت. به گمان اينكه عكس هايش دنيا را عليه ايران ما برانگيخته سازد و اتحادي فرهنگي براي سرنگوني نظام ديني فراهم آورد.
بيچاره ها!
به هر روي: اگرچه معتقدم اين سينماگر زن كه چندي پيش ملت ايران را عقده اي ناميده بود،با اهداف خاص !از يك سو به خاطر چند مشت دلار بيشتر و از سويي ديگر بنظر مي رسد با رفتار و گفتار اخيرش بر بي سوادي سياسي و غيرهمسويي با مردم ايران و آزادگان جهان ه صحه گذاشته است، اما به سهم خود ثابت كرد، سينماي ايران به چه آفاتي دچار است و راه برون رفت از خطر و استيلاي اين آفات كدام است.

 



چيستي ماهيت رسانه ديني

مصطفي انصافي
بعد از تولد نخستين رسانه ها در غرب تا به امروز چيزي به نام رسانه ديني وجود نداشته است و ما تنها با يك مفهوم عام و كلي مواجه بوده ايم و آن (رسانه) بوده نه چيزي بيشتر و نه چيزي كمتر. خاستگاه رسانه اساساً در مغرب زمين است و رسانه از جمله ابزارهاي ساخته دنياي به اصطلاح مدرن تلقي مي گردد. دنياي مدرن همزمان با فرآيند سكولار شدن غرب متولد شد و از اين رو ابزارها و تكنيك هاي اين دنياي مدرن نيز ماهيت و طبيعتي سكولار و عرفي دارند. دين زدايي ماهيت اصلي دنياي مدرن بود كه باعث شد تا افراد فارغ از نگاه ديني و ارزشي و معنويت به جهان اطراف بنگرند و صرفاً برداشتي مادي از رخدادها داشته باشند. رسانه ها نيز در اين بين كارگزاران اين نگاه عرفي به جهان بودند و با داعيه نقش آينه وار بودن اين گونه القا مي كردند كه واقعيت تنها همين چيزي است كه توسط رسانه ها بازنمايي مي شوند و هيچ بعد معنوي و روحاني در كار نيست.
انقلاب اسلامي، بنا به تبع ديني و معنوي خود از ماهيت و طبيعت مدرنيته عبور نمود و نشان داد كه فرهنگ سكولار كه مدعي افسون زدايي از همه امور است خود افسوني بيش نيست. انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره)، عامل دگرگوني ارزشي در جهان سكولار قرن بيستم شد. در قرني كه مي رفت تا ليبرال سرمايه داري، سكولاريسم و لائيسيته به عنوان فاتحين فرهنگي و ارزشي معرفي شوند، انقلاب اسلامي طرحي ديگر در انداخت و مسيري ديگر را پيمود و نشان داد كه دين همچنان يك نيروي مقاوم و قدرتمند است و توانايي تنظيم و اداره امور انساني را دارد. متعاقب استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي، فرهنگ ديني در گستره جامعه شكل گرفت و اشاعه يافت. در سايه سار اين فرهنگ ديني، ما شاهد تعريف مجددي از رسانه ها بوديم و متعاقب اين باز تعريف، رسانه ديني تكوين يافت. رسانه ها امروز نقش اساسي در شكل گيري معرفت و نگرش انسان به زندگي و جهان و هستي دارند هر يك از انسان هايي كه در اين عصر زندگي مي كنند چندين ساعت در هر روز با رسانه ها در ارتباط هستند و رسانه هاي ارتباط جمعي، مجاري ارتباطي و معرفتي انسان ها را اعم از معرفت هاي مربوط به باورها و يا ارزش ها و يا اطلاعات عمومي تشكيل مي دهند، لذا رسانه ها در پيشرفت و پويايي فرهنگ نقش اساسي دارند. در دوران پس از وقوع انقلاب اسلامي، نظام جمهوري اسلامي با دقت به اين مهم در راستاي خلق و آفرينش رسانه هاي ديني حركت نمود.
رسانه ديني، رسانه اي است كه داراي كاركرد ديني است. يعني حوزه هاي ديني در آن انعكاس يافته و جامعه را به سوي ديني شدن حركت مي دهد. به عبارتي رسانه ديني، رسانه اي است كه از خاستگاه نظري و مباني تا برنامه سازي و تكنولوژي و تأثيربخشي اجتماع بر مبناي آموزه هاي ديني استوار باشد. رسانه ها در يك جامعه ديني بايد عاملي در جهت اعتلاي ارزش هاي ديني و انساني باشند و نه صرفاً ابزاري براي گذران اوقات فراغت. اگر ماهيت دين به سلول ها و بنيادهاي رسانه وارد نشود، رسانه ما رسانه ديني نخواهد بود و اگر رسانه ديني نباشد، جامعه اي ديني هم نخواهيم داشت. رسانه ها بعد از وقوع انقلاب اسلامي كارگزار انتقال ادبيات و آموزه هاي مذهبي به مخاطبان شدند. رسانه ها در غرب هيچ گاه چنين كاركردي را نداشته و در واقع بايد گفت كه رسانه در غرب براي ترويج مقاصد دنيوي و اهداف سرمايه داري غرب به وجود آمد و نه تبليغ ارزش هاي ديني، اين به خاطر دنيوي بودن فرهنگ غرب و عبور از معنويات بود ولي در جامعه اسلامي ما كه اساساً در حول مدار دين مي چرخد بايد برداشتي ديني از رسانه به وجود بيايد كه نه تنها در مقابل فرهنگ ديني مردمان قرار نگيرد بلكه ابزاري براي نيل به تعالي نيز بگردد.
رسانه ديني خود را در برابر باريتعالي مسئول مي داند از اين رو هيچ گاه منافع مادي زودگذر مثل جذب مخاطبان به هر قيمت را برنمي تابد. اين نوع از رسانه برنامه هاي خود را براساس هنجارهاي حاكم بر جامعه اسلامي توليد مي كند تا در جامعه اسلامي ايجاد آنومي و بي هنجاري و تشنجات فرهنگي نكند. رسانه ديني باتوجه به توانايي به تصوير كشيدن وقايع، محاسن ويژه اي دارد و مي تواند بيشترين حد اعمال نفوذ را بر مخاطب داشته باشد، مخاطبان را ترغيب به معروف و يا نهي از منكر نمايد، آنها را از كژراهه به راه راست هدايت كند. از اين رو اين نوع رسانه به ورطه بي معنايي و نيهيليسم در نمي افتد چون با هدف خاص و متعالي برنامه ها را توليد مي كند و ارزش هاي خاصي را براي خود تعريف مي نمايد و آنان را الگوي كار خود قرار مي دهد و اجازه نمي دهد تا آگهي دهندگان ماهيت و طبيعت رسانه را تعيين نمايند. رسانه ديني در پخش و انتشار عكس ها، موسيقي، مقالات، برنامه هاي تصويري، فيلم، سريال و چيزهايي از اين قبيل كه در عرف هر رسانه اي وجود دارد، طبق هنجارها و ارزش هايي كه دين تعيين كرده است اقدام مي كند.
رسانه ديني، در فرايند اطلاع رساني راستگوست و تصوير درستي از انديشه ها و رويدادها ارائه مي كند، برخي از نشانه هاي دور از واقعيت را براي دستكاري تصوير بر آن نمي افزايد و برخي از خطوط را آن نمي كاهد، چون كه اين مسائل ذهن مخاطب را آلوده مي سازد. ارزش راستگويي در كار اطلاع رساني از آن روست كه اطمينان را در جان هاي مردم مي كارد و گونه اي از ارتباط و همبستگي را ميان اسلام، به مثابه سمت و سوي حركت اطلاع رساني، و مردم كه از حركت آگاه مي شوند و آن را امانتدار مصالح در زندگي حال و آينده خود مي يابند، ايجاد مي كند زيرا هدفي جز بيان حقيقت ندارد.
توسعه، ترويج و تعميق فرهنگ ديني با رويكردي جديد از تبليغ، يعني تلفيقي از روش هاي سنتي موثر با روش هاي نوين و تكنولوژي روز در امر اطلاع رساني ميسر است. درست است كه رسانه هايي چون تلويزيون، روزنامه يا سينما در غرب خلق شدند ولي نبايد از اين نكته عافل شويم كه دين اسلام همواره ارتباطي خاص با رسانه ها داشته و از اين ابزار ارتباطي براي انتقال مفاهيم خود سود مي جسته است. مسجد، منبر، قرآن كريم، عالمان دين و... از جمله اين رسانه ها هستند. سيره پيامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) گوياي اين حقيقت است كه آنان نيز براي ترويج اسلام و تعميم ارزش هاي الهي از تمام ابزارها، قالب ها و شيوه هاي تبليغي در چارچوب دستورات شرع مقدس بهره گرفته و از ارتباطات گفتاري، نوشتاري و حتي ديداري به خوبي استفاده كرده اند. از اين رو ما كه امروزه با شيوع رسانه هاي ديجيتال مواجه هستيم، مي توانيم با قلب ماهيت غربي آنها، ماهيتي ديني به آنها ببخشيم و از آنها در جهت مقاصد ديني خود سود بجوييم. آگاهي بخشي نسبت به مسائل از منظري الهي و رباني يكي از اهداف رسانه هاي ديني است. آگاهي دقيق از مسائل ديني و رخدادهاي جهان ديني، مباني ديني و اعتقادات، مسائلي كه در اين حوزه چه در داخل و چه در خارج رخ مي دهد، مي تواند جامعه را در رسيدن به اهداف بلند و پيش بيني شده كمك كرده و روند رسيدن به اين اهداف را تسريع كند، اگر جامعه اي بر مبنا و ملاك دين پيش رود، ضريب اطمينان بيشتر است، زيرا ما برخلاف افرادي كه دين را عامل محدودكننده مي دانند، دين را عامل پيشرفت و ترقي، رشد و بالندگي، شكوفايي استعدادها و توانمندي هاي نهفته در انسان قلمداد مي كنيم.
رسانه در نظام اسلامي ما، دغدغه ديني بودن دارد و لازمه اين امر آگاهي گردانندگان و كارگزاران اين رسانه ها از ملزومات دين است. براي نيل به اين امر مهم بايد گردانندگان رسانه ها افرادي آگاه و مقيد به دين باشند، و نه اينكه افراد غيرديني را در رأس امور رسانه ها قرار دهيم سپس با ابلاغيه و دستورالعمل سعي در تزريق روح دين در برنامه ها داشته باشيم، چون در اين صورت نوعي فرماليسم و كليشه گرايي دامن رسانه ديني را خواهد گرفت و اين بزرگترين آفتي است كه يك رسانه ديني را تهديد مي كند.
هر رسانه اي اساسا به دنبال جذب مخاطب و ارتباط با افراد است. امروزه با فزايندگي و تكثير سرسام آور وسايل ارتباط جمعي، و همزمان سوءاستفاده غرب براي جذب مخاطبان در آموزه ها و فرهنگ سكولار خود، ما در وضعيتي «رقابتي» به سر مي بريم. عقب نشيني در اين عرصه و غفلت از تأثير رسانه ها در دنياي جديد به معناي واگذاشتن آينده به دست امپرياليسم رسانه اي غربي است. در نتيجه؛ با توجه به اينكه دين حنيف اسلام، ديني جهانشمول است بايد تمام همت خود را براي رساندن پيام خود به جهانيان به كار ببنديم، و لازمه اين كار در وهله نخست خلق رسانه اي ديني است كه از آلودگي ها و هرزه گي هاي رسانه هاي مدل غربي مبرا باشد تا بتوان از طريق آن سخن حق را به گوش مردمان رساند. از اين رو نياز است ما و مسئولين فرهنگي و رسانه اي كشور مصرانه در عرصه تبليغ و توليد برنامه هايي با ماهيتي ديني بكوشيم. لازمه اين كار نيز فعاليتي جهادي مي باشد، تنها با تلاشي جهادگرانه مي توان در برابر شگردها و توطئه هاي دشمنان مقاومت كرد.

 



با موضوع اشغال عراق توسط آمريكا؛ يك بازيگر لبناني نقش اول فيلم جديد «حميد بهمني» شد

بازيگر نقش اول فيلم سينمايي «غريبه» به كارگرداني «حميد بهمني» يك زن لبناني به نام «لوريت حنينو» است .
فيلم سينمايي «غريبه» با بازي «لوريت حنينو» از كشور لبنان بازيگر نقش اول فيلم، ديروز در شهرك سينمايي دفاع مقدس كليد خورد .
اين فيلم سينمايي به كارگرداني حميد بهمني و تهيه كنندگي محمد قهرماني محصول موسسه فرهنگي هنري شهيدآويني و با مشاركت بنياد سينمايي فارابي، در حوزه سينماي بين الملل ساخته مي شود .
جمشيد هاشم پور، محمدرضا شريفي نيا، لوريت حنينو، فخرالدين صديق شريف، كورش تهامي و ... نقش آفرينان اين فيلم خواهند بود .
اشغال عراق توسط آمريكا در 21 مارس سال 2003 در سايه شعارهايي نظير مبارزه با تروريسم، برقراري صلح جهاني و اعطاي دموكراسي و آزادي به مردم عراق و همين طور اتفاقات منطقه در چند سال اخير، دست مايه اصلي داستان اين فيلم قرار گرفته است .
در خلاصه داستان اين فيلم آمده: جوليا به خدمت ارتش ايالات متحده درآمده و تلاش دارد مداركي كه در حين انجام وظيفه در اين كشور به دست آورده به دوست خبرنگار خود برساند. در جريان اين اتفاقات يكي از پرده هاي سناريو آزادسازي عراق به تصوير كشيده مي شود .

 



آغاز اكران «33 روز» بعد از عاشورا

فيلم سينمايي «33روز» به كارگرداني جمال شورجه در گروه سينمايي استقلال در 17 سالن سينما در تهران به نمايش مي آيد.
سعيد سعدي مدير پخش دفتر نسيم صبا گفت: مواد تبليغي فيلم آماده شده است و قبل از آغاز نمايش فيلم، تبليغات شهري و تلويزيوني آن را آغاز خواهيم كرد.
وي در ادامه به تبليغات تلويزيوني فيلم اشاره كرد و گفت: رايزني هايي صورت گرفته كه با توجه به مضمون فيلم و همزماني نمايش آن در ماه محرم و پس از تاسوعا و عاشوراي حسيني تيزرهاي و تبليغات گسترده رسانه اي و شهري براي فيلم انجام شود.
تهيه كننده «اينجا بدون من» در ادامه افزود: فيلم در 17 سالن سينما در تهران و همزمان در 10 سالن سينما در شهرستان به نمايش درخواهد آمد.
وي درباره آماده سازي پوستر و تيزر فيلم گفت: پوستر فيلم توسط محمد روح الامين طراحي و اجرا شده است و تيزر فيلم توسط حسن ايوبي آماده گرديده است.
فيلم «33 روز» پس از نمايش فيلم «يه حبه قند» در گروه سينمايي استقلال به نمايش درمي آيد. فيلم سينمايي «33 روز» براساس حوادث مستند و واقعي جنگ 33روزه رژيم صهيونيستي عليه لبنان ساخته شده است.

 



معاون سياسي اداره عقيدتي سياسي ارتش گله كرد : كم كاري در حوزه توليد فيلم و سريال درباره ارتش

معاون سياسي اداره عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران گفت: به نظرم در حوزه توليد فيلم و سريال ارتش خيلي كم كار شده و بايد فعاليت بيشتري در اين زمينه انجام داد.
«سعيد حسن خاني» معاون سياسي اداره عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران در بازديد از خبرگزاري فارس در گفت وگو با خبرنگار سينمايي فارس گفت: ارتش جمهوري اسلامي ايران فعاليت هاي مختلفي در عرصه توليد فيلم در سينما و تلويزيون داشته است.
وي افزود: سريال «شوق پرواز» درباره شهيد بابايي يكي از سريال هايي است كه با همكاري ارتش ساخته شده است. ساخت سريالي درباره شهيد سپهبد صياد شيرازي هم يكي ديگر از فعاليت هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران در عرصه توليد فيلم است.
حسن خاني ادامه داد: در حوزه فيلم مستند هم كارهاي زيادي انجام شده است ولي متاسفانه حق مطلب در اين زمينه ادا نشده است. در حوزه سينما و فيلم هميشه بيشتر جنبه هاي حماسي و عمليات هاي مختلف ارتش تصوير شده است. اين ها بوده ولي تمام موضوع نيست. ما در ارتش شهدايي داريم كه در محدوده سني 17-18 سال وارد ارتش شده و شبيه شهدايي چون «بهنام محمودي » و «حسين فهميده» كمربند انتحاري بستند و زير تانك رفتند. هيچ وقت درباره اين شهدا صحبت نشده است. به نظرم در اين حوزه خيلي كم كار شده و بايد فعاليت بيشتري در اين زمينه انجام داد.

 



ميان اعتراضات مردم بوسني؛ فيلم ضداسلامي آنجلينا جولي براي اكران آماده مي شود

فيلم سينمايي «در سرزمين خون و عسل» فيلم ضداسلامي آنجلينا جولي بازيگر معروف هاليوود در ميان اعتراضات مردم بوسني براي اكران در ماه آينده آماده مي شود.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه خبري السينما فيلم «در سرزمين خون و عسل» كه آن را آنجلينا جولي بازيگر معروف هاليوود نوشته و كارگرداني كرده است، آماده اكران در سالن هاي سينما مي شود.
بنا بر اين گزارش اين كار جولي كه به داستاني درباره جنگ بوسني مي پردازد، بيش از اين با مخالفت مسلمانان بوسنيايي خارج از اين كشور تصويربرداري شده است. در همين حال شركت « GK » كه پوستر و آنونس اين فيلم سينمايي را منتشر كرده است به دليل نگراني از انتقادات گسترده آتي از ارائه اسامي بازيگران اين فيلم خودداري كرده است.
بنا بر اين گزارش فيلم سينمايي «در سرزمين خون و عسل» به رابطه عاشقانه و در عين حال غيراخلاقي يك زن مسلمان بوسنيايي و يك سرباز صرب در جريان جنگ بوسني مي پردازد.
اين ساخته آنجلينا جولي نخستين كار بلند سينمايي او پس از فيلم مستند«مكاني در زمان»(2007) است و قرار است از كمتر از يك ماه ديگر و در 23 دسامبر در سالن هاي سينما به روي پرده رود.
«هاسكيك»، يكي از زنان قرباني جنگ بوسني است كه وزير فرهنگ بوسني را تحت فشار قرار داد تا مجوز ساخت فيلم«آنجلينا جولي» را لغو كرد.
«هاسكيك» گفته بود: ما به آنجلينا اجازه نخواهيم تا به روش خود، ايجاد تعادل ميان قاتل و مقتول، را به تصوير بكشد، ما اجازه نمي دهيم كه درد و رنج ما به صورت غيرحقيقي تصوير شود.

 



چرا بازپخش؟!

هاجر ياراحمدي
در دهه هاي گذشته شبكه هاي تلويزيوني مانند امروز آن قدر گسترده نبود و انواع و اقسام سريال ها و برنامه هاي تلويزيوني از رسانه هاي متفاوت توليد نمي شد. در آن زمان اين انتقاد همواره بر رسانه ملي وارد بود كه چرا فيلم هاي تلويزيوني تكراري هستند يا از تنوع لازم برخوردار نيستند. اما امروزه و با گسترش شبكه هاي ديجيتال و دستگاه هاي گيرنده جديد نه تنها كميت شبكه هاي تلويزيوني افزايش پيدا كرده است بلكه شبكه هاي نمايش خانگي نيز بر اين تعداد افزوده شده اند. امروزه مشاهده مي شود كه بازيگران و كارگردانان شناخته شده نيز در تلويزيون ديده مي شوند. اما با اين اوصاف باز هم ديده مي شود كه رسانه ملي مدتي است به سمت پخش سريال هاي تكراري رفته است. لزوم پخش اين سريال هاي تكراري در هياهوي رسانه هاي پرزرق و برق ديداري كه هر روز به تعداد كمي و كيفي آنها افزوده مي شود چيست؟ مدتي است شاهد بازپخش سريال هاي متفاوت در شبكه هاي تلويزيوني هستيم هم اكنون سريال هاي پاتوق و خوش غيرت از شبكه يك سيما و سريال هاي چارخونه و هلي كوپتر پليس از شبكه سه سيما بر روي آنتن قرار دارند البته اين در حالي است كه شبكه هاي ديجيتال جديد از جمله آي فيلم و نمايش هم درصد زيادي از آنتن خود را به پخش سريالهاي تكراري اختصاص داده اند. بررسي اين پديده در رسانه از منظرهاي مختلف قابل بحث است. از لحاظ مخاطب شناسي در اين باره مي توان گفت اين سريال ها صرفا شايد به دليل حس نوستالژيكي كه براي مخاطبان كمي قديمي تر دارد خوشايند باشد اما مخاطب نسل جديد كه نه تنها با اين فيلم ها خاطره اي ندارد بلكه آنها را با سريال هاي امروزي مقايسه مي كند مسلما ارتباط خوبي بااين فيلم ها برقرار نمي كند چرا كه هم از لحاظ ريتم و هم از لحاظ مسايل تكنيكي و فني سريال هاي قديمي قابل قياس با سريال هاي جديد نيستند و اين باعث دلزدگي مخاطب نسبت به آنها مي شود. اكنون انواع فيلم هاي مختلف در رسانه هاي متفاوت و با ژانرهاي متفاوت در دسترس نسل جديد قرار دارد. مخاطب امروزي كه اينترنت پرسرعت، ماهواره و ... را در اختيار دارد قدرت انتخاب بيشتري نسبت به نسل هاي قديمي تر دارد و اين باعث مي شود كه از رسانه ملي خود فاصله بگيرد. هر برنامه به علت تاثير اجتماعي كه در جامعه ايجاد مي كند بايد با زمان پخش آن برنامه متناسب باشد و ممكن است بازپخش يك سريال موفق قديمي اقبال گذشته مخاطبان را به همراه نداشته باشد. سبك زندگي، نوع لباس پوشيدن و يا حتي دغدغه هاي افراد نيز با گذشته تغيير كرده است و رسانه براي اينكه بتواند ارتباط درستي با مخاطب خود برقرار كند پيش از هرچيز بايد شناخت صحيحي از مخاطب خود و سطح نيازهايش داشته باشد تا بتواند برنامه اي متناسب با نياز روز او برايش مهيا كند. البته درصد بسيار كمي از سريال ها هستند كه به اين دليل فاخر بودن شايد تماشاي آنها در هر زماني خالي از لطف نباشد اما همان طور كه گفته شد درصد بسيار كمي از سريال ها اين گونه هستند. از لحاظ فني و تكنيكي نيز مي توان گفت جذابيت چنداني در اين آثار نيست. چراكه پيشرفت تكنيك فيلم و سريال سازي و بالا رفتن سطح كارهاي بازيگران و برنامه سازان به گونه اي است كه ضعف كارگردانان قديمي خيلي بيشتر از پيش به چشم مي آيد. اين؛ باعث مي شود كه حتي اگر سريالي در قديم با اقبال مخاطبان مواجه شده بود اكنون ديگر همان جذابيت گذشته و خاطره خوب خود در ذهن مخاطب را خراب كند. نكته ديگر اينكه؛ اين سريال هاي تكراري در ساعات پربيننده اي پخش مي شوند. اين هم از ضعف هاي رسانه است. فاصله زماني اندك بين پخش و تكرار مجدد اين سريال ها و همين طور ريتم كند آنها از جمله عواملي است كه باعث دلزدگي مخاطب نسبت به اين برنامه ها مي شود. به دليل گسترش روزافزون شبكه ها ماهواره اي در جهان، كشورهاي شرقي همواره خود را در معرض آسيب هاي فرهنگي ناشي از توسعه رسانه اي مي دانستند و سعي كردند از طريق ساخت برنامه هاي مختلف نمايشي و غيرنمايشي تاحد امكان از آسيب هاي احتمالي جلوگيري كنند. طبق برخي اخبار منتشر شده سريال هاي ماهواره اي موجب افزايش طلاق در كشور شده است.
در شرايطي كه انواع سريال هاي ضددين، بي كيفيت و ضد فرهنگ اسلامي، از كانال هاي ماهواره اي در حال پخش است رسانه ملي بايد با مداقه و حساسيت بيشتري در تدارك برنامه هاي متنوع و در عين حال جذاب براي مخاطب خود باشد. در بين رسانه هاي ديداري و پرزرق و برقي كه هر كدام به روش خود سعي در دوركردن جوانان از فرهنگ اصيل مان دارند بازپخش و تكرار سريال هاي گاه حتي با كيفيت پايين گذشته به نوعي درجا زدن و عقبگرد براي رسانه ما تلقي مي شود و اين در حالي است كه كارگردانان بسيارخوبي داريم و امكانات نيز در مقايسه با قبل بسيار بيشتر شده است. توليد سريال هاي جديد متناسب با فرهنگ و دغدغه هاي امروزي مخاطب از ضروريات رسانه ملي محسوب مي شود كه البته تا حدي نيز در نظر گرفته شده است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14